شرافت نسل ما صداقت بود اما امان از فریبکاران که همه ما را بازی دادند
کانال روشنفکران
#امیر_دبیری_مهر :
خیلی ها به وضع کشور و نحوه حکمرانی جمهوری اسلامی اعتراض و انتقاد دارند که این طیف را می شود دسته بندی کرد و تفاوت و شباهتهای انها را برشمرد. از سلطنت طلب ها کلاسیک تا جمهوریخواهان خارج نشین. اما من و نسل من که کم هم نیستیم کسانی هستیم در این انقلاب و نظام جمهوری اسلامی رشد کردیم و در مدرسه و مسجد و دانشگاه و نهادهای همین نظام پرورش پیدا کردیم...جسارتا ما اصل نظام هستیم... جیک و پوک این نظام را نه تنها می دانیم بلکه زندگی کردیم. از ابتدا دل در گرو امام و انقلاب و آرمان های ان داشتیم چه اشکها که با نام شهیدان نریختیم و چه فحشها که از مخالفین انقلاب نخوردیم و هنوز هم از گذشته ی پاک و خالصانه خود شرمسار نیستیم زیرا باور داشتیم که این انقلاب با شعار استقلال ازادی جمهوری اسلامی نمونه ای و الگویی از نظام سیاسی و اجتماعی مبتنی بر عدالت و معنویت ایجاد خواهد کرد و با همین نگاه نظام و انقلاب مان را دوست داشتیم.اگر در نماز جمعه و جماعات و انتخابات و همه عرصه ها حضور پر رنگ داشتیم بدین خاطر بود که همه این مشارکت ها را مقدمه آن هدف مقدس و والا میدانستیم. کاهش فقر ؛ عدالت اجتماعی ؛ شایسته سالاری ؛ جامعه معنوی و دینمدار و مخلص ؛ جامعه ازاد که در ان عقاید مختلف محترم هستند و نقد ها شنیده می شود. جامعه ای که رای مردم حرف اخر را می زند و مردم قیم نمی خواهند. حکامی که شانی جز پادویی و نوکری مردم را ندارند. جامعه ای که وزن شهروندانش با فضیلت هایش سنجیده می شود نه حساب بانکی و روابط سیاسی.
اختلاف های ما هم با دیگران در همین جهت گیری های اصلی بود. اما وقتی خیلی داغ بودیم از اوایل دهه هشتاد کم کم مسیر عوض شد. انتخابات های مردمی به انتخابات مهندسی شده و بی توجه به مشارکت مردم برگزار شد. نظارت استصوابی ابزاری شد تا صرفا وفاداران به دایره تصمیم گیری وارد شوند. برج های لاکچری سر به فلک کشیده به قیمت گسترش حاشیه نشینی مثل پتک بر سرمان فرود امد. ما برای ارزشها و معنویت و پیشرفت قلم می زدیم و سخن می گفتیم اما دیگران شبانه روز در حال خرید و فروش سکه و زمین و خودرو و سهام و پست های دولتی بودند و دردناک اینکه همینها با وقاحت به تدریج ما را بریده گان و جدا شدگان از کاروان انقلاب نامیدند. اقازاده ها بدون شایستگی بر مصادر امور نشستند . تحت پوشش خودی و غیر خودی و ریزش و رویش هر فکر و اندیشه مستقل و آزاد و شخصیت سالم و کارامدی به کنار نهاده شد و متملقان بیمایه و مجیز گو به صدر کشیده شدند. دانشگاه با آن همه شور و حال به دانشگاه بی تفاوت و خنثی تبدیل شد و صدها انحراف دیگر که همه قصه ی ان را می دانیم خلاصه نه تنها دیگر در مسیر الگو بودن نبودیم بلکه در قبال کشورها و جوامع متوسط هم انگشت حسرت می گزیدیم. مساله اول کشور دیگر انسانیت و تعالی و توسعه نبود همه شبانه روز می دویدند تا قیمت مرغ و تخم مرغ را کنترل کنند . جلو فساد و اختلاس را بگیرند... خاوری و طبری ها و زنجانی ها به ریش نسل ما خندیدند و هنوز هم می خندند. اما از آنجا که یاد گرفته بودیم بر سر انسانیت و خوبی ها ایستادگی کنیم کم کم و سربسته و در خلوت نقد را اغاز کردیم و نقدها را در پاکت سربسته برای حضرات فرستادیم تا بدخواهان سو استفاده نکنند نتیجه ای حاصل نشد با کوته فکری؛ انگ چپ و راست خوردیم. نقدها را با چاشنی عقلانیت گسترش دادیم انگ غرب زدگی و روشنفکر مابی خوردیم. این انحراف تا جایی پیش رفت که امروز دیگر امیدی به اصلاح فردا با این فرمان نداریم . گفتار درمانی و نرمش های صوری هم درد ما را درمان نمی کند. تعارف که نیست نسل ما هیچ نقطه ضعفی نداشت نه مالی نه اخلاقی و نه سیاسی...اما امروز بواسطه بی تدبیری ها در حاشیه ترین دایره نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی قرار گرفته و هر روز منزوی تر می شود و ای کاش با این وجود و بدون مشارکت نسل ما ؛ شاهد پیشرفت و حرکت رو به جلو بودیم اما نیستیم و در سراشیبی سقوط اقتصادی و اجتماعی قرار گرفتیم و همین فریاد دلسوزانه و کارشناسی هم با انگ سیاه بینی و ناامید سازی نادیده گرفته می شود. نسل ما چراغ برداشته و در شهر در جستجوی انسان و عقل و تدبیر است تا آسمان کشور را روشن کند. تا به استهزا کنندگان خود بگوید و نشان دهد که راه را اشتباه نرفته حتی اگر خود قربانی این راه شده است اما هر چه می گردیم کمتر می یابیم و خاک بیشتری برای خاموش کردن همین شمع ها پاشیده می شود. همینطور که این روزها با شمع و مشعل در شهر می گردیم گاهی با خود می گوییم ما اینده ایران را خواهیم ساخت اما خودمانیم چه زیرکانه ما را فریب دادند.
#ارسالی #انتقادات #اجتماعی #سیاسی
ایشان پژوهشگر و مدرس علوم انسانی هستند
و نویسنده کتاب :
اسلام و دموکراسی در ایران
ملک سلطانی ونگین سلیمانی
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
#امیر_دبیری_مهر :
خیلی ها به وضع کشور و نحوه حکمرانی جمهوری اسلامی اعتراض و انتقاد دارند که این طیف را می شود دسته بندی کرد و تفاوت و شباهتهای انها را برشمرد. از سلطنت طلب ها کلاسیک تا جمهوریخواهان خارج نشین. اما من و نسل من که کم هم نیستیم کسانی هستیم در این انقلاب و نظام جمهوری اسلامی رشد کردیم و در مدرسه و مسجد و دانشگاه و نهادهای همین نظام پرورش پیدا کردیم...جسارتا ما اصل نظام هستیم... جیک و پوک این نظام را نه تنها می دانیم بلکه زندگی کردیم. از ابتدا دل در گرو امام و انقلاب و آرمان های ان داشتیم چه اشکها که با نام شهیدان نریختیم و چه فحشها که از مخالفین انقلاب نخوردیم و هنوز هم از گذشته ی پاک و خالصانه خود شرمسار نیستیم زیرا باور داشتیم که این انقلاب با شعار استقلال ازادی جمهوری اسلامی نمونه ای و الگویی از نظام سیاسی و اجتماعی مبتنی بر عدالت و معنویت ایجاد خواهد کرد و با همین نگاه نظام و انقلاب مان را دوست داشتیم.اگر در نماز جمعه و جماعات و انتخابات و همه عرصه ها حضور پر رنگ داشتیم بدین خاطر بود که همه این مشارکت ها را مقدمه آن هدف مقدس و والا میدانستیم. کاهش فقر ؛ عدالت اجتماعی ؛ شایسته سالاری ؛ جامعه معنوی و دینمدار و مخلص ؛ جامعه ازاد که در ان عقاید مختلف محترم هستند و نقد ها شنیده می شود. جامعه ای که رای مردم حرف اخر را می زند و مردم قیم نمی خواهند. حکامی که شانی جز پادویی و نوکری مردم را ندارند. جامعه ای که وزن شهروندانش با فضیلت هایش سنجیده می شود نه حساب بانکی و روابط سیاسی.
اختلاف های ما هم با دیگران در همین جهت گیری های اصلی بود. اما وقتی خیلی داغ بودیم از اوایل دهه هشتاد کم کم مسیر عوض شد. انتخابات های مردمی به انتخابات مهندسی شده و بی توجه به مشارکت مردم برگزار شد. نظارت استصوابی ابزاری شد تا صرفا وفاداران به دایره تصمیم گیری وارد شوند. برج های لاکچری سر به فلک کشیده به قیمت گسترش حاشیه نشینی مثل پتک بر سرمان فرود امد. ما برای ارزشها و معنویت و پیشرفت قلم می زدیم و سخن می گفتیم اما دیگران شبانه روز در حال خرید و فروش سکه و زمین و خودرو و سهام و پست های دولتی بودند و دردناک اینکه همینها با وقاحت به تدریج ما را بریده گان و جدا شدگان از کاروان انقلاب نامیدند. اقازاده ها بدون شایستگی بر مصادر امور نشستند . تحت پوشش خودی و غیر خودی و ریزش و رویش هر فکر و اندیشه مستقل و آزاد و شخصیت سالم و کارامدی به کنار نهاده شد و متملقان بیمایه و مجیز گو به صدر کشیده شدند. دانشگاه با آن همه شور و حال به دانشگاه بی تفاوت و خنثی تبدیل شد و صدها انحراف دیگر که همه قصه ی ان را می دانیم خلاصه نه تنها دیگر در مسیر الگو بودن نبودیم بلکه در قبال کشورها و جوامع متوسط هم انگشت حسرت می گزیدیم. مساله اول کشور دیگر انسانیت و تعالی و توسعه نبود همه شبانه روز می دویدند تا قیمت مرغ و تخم مرغ را کنترل کنند . جلو فساد و اختلاس را بگیرند... خاوری و طبری ها و زنجانی ها به ریش نسل ما خندیدند و هنوز هم می خندند. اما از آنجا که یاد گرفته بودیم بر سر انسانیت و خوبی ها ایستادگی کنیم کم کم و سربسته و در خلوت نقد را اغاز کردیم و نقدها را در پاکت سربسته برای حضرات فرستادیم تا بدخواهان سو استفاده نکنند نتیجه ای حاصل نشد با کوته فکری؛ انگ چپ و راست خوردیم. نقدها را با چاشنی عقلانیت گسترش دادیم انگ غرب زدگی و روشنفکر مابی خوردیم. این انحراف تا جایی پیش رفت که امروز دیگر امیدی به اصلاح فردا با این فرمان نداریم . گفتار درمانی و نرمش های صوری هم درد ما را درمان نمی کند. تعارف که نیست نسل ما هیچ نقطه ضعفی نداشت نه مالی نه اخلاقی و نه سیاسی...اما امروز بواسطه بی تدبیری ها در حاشیه ترین دایره نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی قرار گرفته و هر روز منزوی تر می شود و ای کاش با این وجود و بدون مشارکت نسل ما ؛ شاهد پیشرفت و حرکت رو به جلو بودیم اما نیستیم و در سراشیبی سقوط اقتصادی و اجتماعی قرار گرفتیم و همین فریاد دلسوزانه و کارشناسی هم با انگ سیاه بینی و ناامید سازی نادیده گرفته می شود. نسل ما چراغ برداشته و در شهر در جستجوی انسان و عقل و تدبیر است تا آسمان کشور را روشن کند. تا به استهزا کنندگان خود بگوید و نشان دهد که راه را اشتباه نرفته حتی اگر خود قربانی این راه شده است اما هر چه می گردیم کمتر می یابیم و خاک بیشتری برای خاموش کردن همین شمع ها پاشیده می شود. همینطور که این روزها با شمع و مشعل در شهر می گردیم گاهی با خود می گوییم ما اینده ایران را خواهیم ساخت اما خودمانیم چه زیرکانه ما را فریب دادند.
#ارسالی #انتقادات #اجتماعی #سیاسی
ایشان پژوهشگر و مدرس علوم انسانی هستند
و نویسنده کتاب :
اسلام و دموکراسی در ایران
ملک سلطانی ونگین سلیمانی
@Roshanfkrane
🔴پیامدهای ویرانگر قیمت دلار به زبان جامعه شناختی
✍#امیر_دبیری مهر
🔶قیمت دلار در ایران یک اتفاق ساده اقتصادی نیست بلکه نماگری است که از تغییرات زود هنگام در زندگی تک تک مردم خبر می دهد
افزایش قیمت دلار یعنی :
افزایش فقر فقرا
افزایش شکاف طبقاتی
افزایش سرقت
افزایش مهاجرت
افزایش اختلاس و فساد و خیانت
افزایش نا امیدی به اینده
افزایش انزوای ایرانی در جهان
افزایش دلالی وواسطه گری
افزایش فاصله متن و حاشیه اجتماعی
افزایش حسن عقب ماندگی حسرت
افزایش شکاف نسلی که فروریختن ارزهای خود را می بیند
و
افزایش قیمت دلار
کاهش میل به کار و تلاش وتولید
کاهش میل به تشکیل خانواده
کاهش احتمال خانه دار شدن جوانان
کاهش میل به زندگی در ایران
کاهش مبادلات بین المللی
کاهش کیفیت خدمات و محصولات
کاهش عزت و احترام ایرانی
کاهش اعتماد به حکومت ودولت
کاهش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی
🔶و این افزایش ها و کاهش هاست که ساختمان و شمایل اینده یک جامعه و کشور را می سازد.
🔶و درد انجاست که به نظر بسیاری از صاحب نظران اقتصادی قیمت واقعی دلار در ایران نباید بیش از ۱۰ هزار تومان باشد و مابه التفاوت آن بهایی است که از حوزه سیاست به حوزه اقتصاد تحمیل می شود .یعنی بجای اینکه سیاست ها در خدمت رفاه و آسایش مردم باشد برای اجرا و اعمال سیاست ها از سبد رفاه و آسایش مردم هزینه می شود.
🔶به نظر من در هیچ دوره ای از تاریخ ایران پیش و پس از اسلام تا این حد خرد و عقلانیت مهجور و مظلوم و در حاشیه و مغضوب نبوده است و نتیجه منطقی آن را می توان در قیمت دلار دید.
#اجتماعی #اقتصاد #انتقاد #ارسالی
@Roshanfkrane
✍#امیر_دبیری مهر
🔶قیمت دلار در ایران یک اتفاق ساده اقتصادی نیست بلکه نماگری است که از تغییرات زود هنگام در زندگی تک تک مردم خبر می دهد
افزایش قیمت دلار یعنی :
افزایش فقر فقرا
افزایش شکاف طبقاتی
افزایش سرقت
افزایش مهاجرت
افزایش اختلاس و فساد و خیانت
افزایش نا امیدی به اینده
افزایش انزوای ایرانی در جهان
افزایش دلالی وواسطه گری
افزایش فاصله متن و حاشیه اجتماعی
افزایش حسن عقب ماندگی حسرت
افزایش شکاف نسلی که فروریختن ارزهای خود را می بیند
و
افزایش قیمت دلار
کاهش میل به کار و تلاش وتولید
کاهش میل به تشکیل خانواده
کاهش احتمال خانه دار شدن جوانان
کاهش میل به زندگی در ایران
کاهش مبادلات بین المللی
کاهش کیفیت خدمات و محصولات
کاهش عزت و احترام ایرانی
کاهش اعتماد به حکومت ودولت
کاهش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی
🔶و این افزایش ها و کاهش هاست که ساختمان و شمایل اینده یک جامعه و کشور را می سازد.
🔶و درد انجاست که به نظر بسیاری از صاحب نظران اقتصادی قیمت واقعی دلار در ایران نباید بیش از ۱۰ هزار تومان باشد و مابه التفاوت آن بهایی است که از حوزه سیاست به حوزه اقتصاد تحمیل می شود .یعنی بجای اینکه سیاست ها در خدمت رفاه و آسایش مردم باشد برای اجرا و اعمال سیاست ها از سبد رفاه و آسایش مردم هزینه می شود.
🔶به نظر من در هیچ دوره ای از تاریخ ایران پیش و پس از اسلام تا این حد خرد و عقلانیت مهجور و مظلوم و در حاشیه و مغضوب نبوده است و نتیجه منطقی آن را می توان در قیمت دلار دید.
#اجتماعی #اقتصاد #انتقاد #ارسالی
@Roshanfkrane