This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
🔷 #افشاگری معاون بیمه سلامت کشور در آنتن زنده صدا و سیما را ببینید.
مسئولان مملکت برای خود بیمه ای به نام "توامان" ایجاد کرده اند که کلا خلاف قانون است و هزار برابر از بیمه مردم عادی بهتر است.
#اجتماعی
@Roshanfkrane
🔷 #افشاگری معاون بیمه سلامت کشور در آنتن زنده صدا و سیما را ببینید.
مسئولان مملکت برای خود بیمه ای به نام "توامان" ایجاد کرده اند که کلا خلاف قانون است و هزار برابر از بیمه مردم عادی بهتر است.
#اجتماعی
@Roshanfkrane
مذاکره با ترامپ: حذف خونین یا تحولی ضروری در ساختار قدرت جمهوری اسلامی ایران؟
پالسهای ترامپ: یک تغییر جهت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
✍️ حمید آصفی
مذاکره با آمریکا همیشه بهعنوان یک کشمکش پیچیده در درون و بیرون جمهوری اسلامی ایران مطرح بوده است. در دوران مبارزات انتخاباتی، پالسهای مثبت از سوی ترامپ، که بهدنبال حل بحرانهایی مانند جنگ اوکراین و تنشها در غزه است، میتواند حاکمیت را به واکنش و حتی مذاکره وادارد. جمهوری اسلامی ایران همواره بهدنبال خریدن وقت و استفاده از مذاکرات تاکتیکی بوده است، نه مذاکرهای بهعنوان استراتژی بلندمدت. با این حال، در مذاکره با ترامپ، واقعیت جدیدی پیشروی تهران قرار دارد: ترامپ بهدنبال نتایج فوری و از پیش تعیینشده است و میداند که ایران اکنون در موضع ضعف قرار دارد.
چالشهای جدید: فاصلهگیری از پیشفرضهای گذشته
اما آنچه که این بار تفاوت بنیادی ایجاد میکند، این است که مذاکره با ترامپ دیگر نمیتواند صرفاً بر مبنای پیشفرضهای گذشته جمهوری اسلامی ایران در خصوص مذاکرات باشد. این بار نه تنها انعطاف و نرمش لازم است، بلکه جمهوری اسلامی ایران باید از چهارچوبهای قبلی فاصله گرفته و آماده باشد تا وارد فضایی جدید و با شرایط متفاوت شود. این فضا بهطور غیرمستقیم با چالشهایی داخلی نیز روبهرو خواهد بود که شاید کمتر به آن توجه شده باشد. در این مسیر، تغییرات در نحوه مدیریت بحرانها و پذیرش دیدگاههای جدید در سیاستگذاری داخلی و خارجی میتواند به جمهوری اسلامی ایران کمک کند تا ضمن حفظ موجودیت خود، به یک فرآیند تحولی جدید در عرصه سیاست جهانی و داخلی بپردازد.
تحولات درون نظام: حذف گروههای کلیدی و بیثباتی احتمالی
این چالشها تنها به تفاوتهای در سیاست خارجی محدود نمیشود، بلکه در درون ساختار جمهوری اسلامی ایران نیز نشانههای تغییر و تحولات گستردهای به چشم میآید. ورود به مذاکرات با آمریکا ممکن است به نقطه عطفی برای تحولات درون نظام تبدیل شود. حذف جریانهایی همچون پایداری و سعید جلیلی، که از ارکان اصلی در سرکوب مخالفان و حفظ موجودیت جمهوری اسلامی ایران بودهاند، یکی از همین تحولات است. اما این سوال اساسی مطرح میشود: آیا جمهوری اسلامی ایران میتواند از پس حذف این نیروی کلیدی بربیاید و همچنان نیرویی برای دفاع از خود در میدانهای کلیدی پیدا کند؟ برای این منظور، جمهوری اسلامی ایران باید بتواند توانمندیهای داخلی خود را در قالبهای جدید شکل دهد و بهجای حذف و سرکوب، در مسیر آشتی ملی و تغییرات ساختاری حرکت کند.
نیروی سرکوبگر: آیا جایگزینی برای آن وجود دارد؟
حذف گروههای وفادار به ساختار امنیتی موجود، مانند جریانهای نزدیک به پایداری، میتواند باعث ایجاد شکافهایی در درون نظام شود که نه تنها بر وضعیت داخلی تأثیر میگذارد، بلکه باعث تضعیف توان سرکوب و انسجام در مقابل تهدیدات خارجی خواهد شد. در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران ممکن است با فقدان نیرویی روبهرو شود که در خیابانها، در برابر مخالفان، حضور داشته باشد و از رژیم دفاع کند. این میتواند به یک فرصت برای تحولی ساختاری و تغییرات در زمینه پذیرش مخالفین سیاسی و اجرای برنامههای آشتی ملی و ترمیمی منجر شود. بهجای نگاه امنیتی به این جریانها، نیاز است که آنها بهعنوان بخشی از فرآیند سیاسی و اجتماعی در نظر گرفته شوند.
📌متن کامل را اینجا بخوانید
#ارسالی #اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
پالسهای ترامپ: یک تغییر جهت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
✍️ حمید آصفی
مذاکره با آمریکا همیشه بهعنوان یک کشمکش پیچیده در درون و بیرون جمهوری اسلامی ایران مطرح بوده است. در دوران مبارزات انتخاباتی، پالسهای مثبت از سوی ترامپ، که بهدنبال حل بحرانهایی مانند جنگ اوکراین و تنشها در غزه است، میتواند حاکمیت را به واکنش و حتی مذاکره وادارد. جمهوری اسلامی ایران همواره بهدنبال خریدن وقت و استفاده از مذاکرات تاکتیکی بوده است، نه مذاکرهای بهعنوان استراتژی بلندمدت. با این حال، در مذاکره با ترامپ، واقعیت جدیدی پیشروی تهران قرار دارد: ترامپ بهدنبال نتایج فوری و از پیش تعیینشده است و میداند که ایران اکنون در موضع ضعف قرار دارد.
چالشهای جدید: فاصلهگیری از پیشفرضهای گذشته
اما آنچه که این بار تفاوت بنیادی ایجاد میکند، این است که مذاکره با ترامپ دیگر نمیتواند صرفاً بر مبنای پیشفرضهای گذشته جمهوری اسلامی ایران در خصوص مذاکرات باشد. این بار نه تنها انعطاف و نرمش لازم است، بلکه جمهوری اسلامی ایران باید از چهارچوبهای قبلی فاصله گرفته و آماده باشد تا وارد فضایی جدید و با شرایط متفاوت شود. این فضا بهطور غیرمستقیم با چالشهایی داخلی نیز روبهرو خواهد بود که شاید کمتر به آن توجه شده باشد. در این مسیر، تغییرات در نحوه مدیریت بحرانها و پذیرش دیدگاههای جدید در سیاستگذاری داخلی و خارجی میتواند به جمهوری اسلامی ایران کمک کند تا ضمن حفظ موجودیت خود، به یک فرآیند تحولی جدید در عرصه سیاست جهانی و داخلی بپردازد.
تحولات درون نظام: حذف گروههای کلیدی و بیثباتی احتمالی
این چالشها تنها به تفاوتهای در سیاست خارجی محدود نمیشود، بلکه در درون ساختار جمهوری اسلامی ایران نیز نشانههای تغییر و تحولات گستردهای به چشم میآید. ورود به مذاکرات با آمریکا ممکن است به نقطه عطفی برای تحولات درون نظام تبدیل شود. حذف جریانهایی همچون پایداری و سعید جلیلی، که از ارکان اصلی در سرکوب مخالفان و حفظ موجودیت جمهوری اسلامی ایران بودهاند، یکی از همین تحولات است. اما این سوال اساسی مطرح میشود: آیا جمهوری اسلامی ایران میتواند از پس حذف این نیروی کلیدی بربیاید و همچنان نیرویی برای دفاع از خود در میدانهای کلیدی پیدا کند؟ برای این منظور، جمهوری اسلامی ایران باید بتواند توانمندیهای داخلی خود را در قالبهای جدید شکل دهد و بهجای حذف و سرکوب، در مسیر آشتی ملی و تغییرات ساختاری حرکت کند.
نیروی سرکوبگر: آیا جایگزینی برای آن وجود دارد؟
حذف گروههای وفادار به ساختار امنیتی موجود، مانند جریانهای نزدیک به پایداری، میتواند باعث ایجاد شکافهایی در درون نظام شود که نه تنها بر وضعیت داخلی تأثیر میگذارد، بلکه باعث تضعیف توان سرکوب و انسجام در مقابل تهدیدات خارجی خواهد شد. در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران ممکن است با فقدان نیرویی روبهرو شود که در خیابانها، در برابر مخالفان، حضور داشته باشد و از رژیم دفاع کند. این میتواند به یک فرصت برای تحولی ساختاری و تغییرات در زمینه پذیرش مخالفین سیاسی و اجرای برنامههای آشتی ملی و ترمیمی منجر شود. بهجای نگاه امنیتی به این جریانها، نیاز است که آنها بهعنوان بخشی از فرآیند سیاسی و اجتماعی در نظر گرفته شوند.
📌متن کامل را اینجا بخوانید
#ارسالی #اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
Telegraph
مذاکره با ترامپ: حذف خونین یا تحولی ضروری در ساختار قدرت جمهوری اسلامی ایران؟ پالسهای ترامپ: یک تغییر جهت در سیاست خارجی جمهوری…
✍️ حمید آصفی مذاکره با آمریکا همیشه بهعنوان یک کشمکش پیچیده در درون و بیرون جمهوری اسلامی ایران مطرح بوده است. در دوران مبارزات انتخاباتی، پالسهای مثبت از سوی ترامپ، که بهدنبال حل بحرانهایی مانند جنگ اوکراین و تنشها در غزه است، میتواند حاکمیت را به…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻نماینده قم:
ظریف غلط کرد بیجا کرد گفت راه رفتن برهنه زنان در خیابانهای تهران مسیر درستی است
#خبر
#اجتماعی
@Roshanfkrane
ظریف غلط کرد بیجا کرد گفت راه رفتن برهنه زنان در خیابانهای تهران مسیر درستی است
#خبر
#اجتماعی
@Roshanfkrane
🔴 نتیجه خود عین حق پنداری و بستن دهان منتقدین
✍#شهابالدین_حائری_شیرازی
نتیجه خودبزرگ بینی و خود حق پنداری حاکمین بستن دهان منتقدین با احضار، اگر افاقه نکرد اخراج و زندان بود.
حاکمین گمان می کردند مسیری که انتخاب کردند حق، و کلام و نقد منتقدین باطل است.
حال آنکه در ادراک حقیقت ان قدر انواع موانع عاطفی و تعلقی و خارجی و....پیش می آید که کسی غیر از معصوم، قادر به ادراک حق آنچنان که صد در صد باشد نیست.
لذا حاکمان موفق برای حکمرانی با کیفیت به جای بستن دهانها، گوش خود را باز می کنند.
تفرعن و فرعون شدن موجب بستن دهان منتقدین است به جای باز کردن گوش حکمرانان.
یک نمونه.
پس از عملیات 7 اکتبر بسیاری از منتقدین خواستار عدم حمایت از این عملیات شدند و آنرا امری شکست خورده و مشکوک می دانستند.
نگارنده این سطور متنهای متعدد در این زمینه نگاشت و حتی با توجه به ثمرات این عملیات برای روسیه ی در حال نبرد در اوکراین و انطباق روز عملیات با روز تولد پوتین، این احتمال را قوی دانست که حماس و نیروهای فلسطینی بازی دستگاه اطلاعاتی روسیه را خوردند.
حاکمیت اما رای خود را که حمایت همه جانبه از این عملیات بود علی رغم اذعان به عدم اطلاع از روز شروع ان، اعلام کرد و خواستار عدم بیان انتقاد نسبت به مسیر انتخابی شد.
برای بنده که علی رغم تصمیم حاکمیت، نظرم را و هشدارم را به عنوان واجب عقلی و شرعیِ امر به معروف بیان داشتم، احضاریه امد و دادگاه تشکیل شد و سپس به زندان محکوم شدم.
اما امروز ببینید نتیجه خود حق پنداری و خود بزرگ بینی حاکمین را.
غزه به آن همه خرابی دچار شد که غریب 20 سال فرصت می خواهد برای آواربرداری و نوسازی، اگر بودجه کافی باشد.
قریب 50 هزار فلسطینی کشته شدند و 100 هزار فلسطینی مجروح و به احتمال بسیار حماس دیگر متولی غزه نخواهد بود چرا که بودجه و امکانات برای بازسازی این منطقه از طرف کسانی تامین می شود که میانه ای با این گروه ندارند و البته ایران هم دیگر با توجه به شرایط منطقه، دسترسی نه تنها به غزه ندارد که به لبنان هم دسترسی اش بسیار محدود شده و سوریه هم که سقوط کرده و به دست مخالفان ج ا ا افتاده.
حزب الله لبنان پس از کشته شدن رهبرانش و تخریب جزئی و کلی حدود 200 هزار خانه و کشته شدن 4000 هزار لبنانی، تن به آتش بس داد و به پشت رود لیتانی عقب نشینی کرد و پس از تغییرات سیاسی، رئیس جمهور و نخست وزیر لبنان خواستار خلع سلاح این گروه هستند.
اخباری که از عراق هم می رسد حاکی از تحرکات رئیس جمهور و نخست وزیر این کشور برای خلع سلاح گروهای مورد حمایت ایران است.
اما نتیجه تودهنی زدن حاکمین ایران به منتقد و ترساندن جامعه، فقط شکستهای پرهزینه منطقه ای نیست بلکه مردم که در اوج فقر، تباه شدن دارایی خود را می بینند و از طرفی برخورد قهرامیز با حامیان حقوق ملت را مشاهده می کنند مملو از نفرت از حاکمیت می شوند.
تا اینجای کار خودبزرگ بینی حاکمان و برخورد قهرآمیز با منتقدین و ایجاد فضای رعب برای پرهیز از بیان نظرات و مخالفت، موجب تضییع اموال و دوقطبی شدن جامعه و مبدل شدن آن به دو دسته متنفرها از حاکمان و حامیان شده و تضعیف جدی نظام سیاسی را در پی داشته و مشروعیت نظام سیاسی را که خواستگاه آن ادراک فطری شهروندان از عملکرد حاکمان وانطباق آن با عدالت و ظلم است را کاهش جدی داده.
از دیگر تبعات مهم این شیوه حکمرانی حذف افراد خیرخواه از بدنه حاکمیت و جذب مشتی مفتخور انگل است.
افرادی که در شرائط مساوی امکان رفتن به بالای هرم قدرت را ندارند به واسطه تایید و تملق نسبت به سیاستهای خطا به رده های مدیریتی راه پیدا می کنند.
اینها نه تنها هوش کافی برای پیش برد امور ندارند که با ندانم کاری و کارنابلدی موجب بر زمین ماندن امور و فشل شدن بیش از پیش نظام سیاسی می گردند.
به علاوه افرادی که به بدنه حاکمیت راه می یابند چون عموما افرادی یا کم هوش و استعدادند که متوجه سیاستهای مخرب نمی شوند لذا انرا تایید می کند و یا افرادی بی وجدان هستند که با وجود اطلاع از سیاستهای مخرب با تایید و تملق به جایگاه و قدرت دست می یابند، زمینه مناسبی جهت نفوذ سرویسهای جاسوسی فراهم میشود.
همه این مصیبتها ناشی از نداشتن سعه صدر برای شنیدن انتقاد است.
امیرمومنان خوب فرمود: آلة الرئاسة سعة الصدر _ ابزار خوب حکمرانی کردن سینه گشاده است.
نکته آخر
همین حالا که این متن نوشته می شود امنیتی ها به احتمال زیاد در حال تکمیل پرونده جدیدی برای بنده هستند چون حاکمیت دارد شکستهای منطقه ای خود را پیروزی جلوه می دهد و بنده بر خلاف آن دارم تحلیل ارائه می دهم.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
✍#شهابالدین_حائری_شیرازی
نتیجه خودبزرگ بینی و خود حق پنداری حاکمین بستن دهان منتقدین با احضار، اگر افاقه نکرد اخراج و زندان بود.
حاکمین گمان می کردند مسیری که انتخاب کردند حق، و کلام و نقد منتقدین باطل است.
حال آنکه در ادراک حقیقت ان قدر انواع موانع عاطفی و تعلقی و خارجی و....پیش می آید که کسی غیر از معصوم، قادر به ادراک حق آنچنان که صد در صد باشد نیست.
لذا حاکمان موفق برای حکمرانی با کیفیت به جای بستن دهانها، گوش خود را باز می کنند.
تفرعن و فرعون شدن موجب بستن دهان منتقدین است به جای باز کردن گوش حکمرانان.
یک نمونه.
پس از عملیات 7 اکتبر بسیاری از منتقدین خواستار عدم حمایت از این عملیات شدند و آنرا امری شکست خورده و مشکوک می دانستند.
نگارنده این سطور متنهای متعدد در این زمینه نگاشت و حتی با توجه به ثمرات این عملیات برای روسیه ی در حال نبرد در اوکراین و انطباق روز عملیات با روز تولد پوتین، این احتمال را قوی دانست که حماس و نیروهای فلسطینی بازی دستگاه اطلاعاتی روسیه را خوردند.
حاکمیت اما رای خود را که حمایت همه جانبه از این عملیات بود علی رغم اذعان به عدم اطلاع از روز شروع ان، اعلام کرد و خواستار عدم بیان انتقاد نسبت به مسیر انتخابی شد.
برای بنده که علی رغم تصمیم حاکمیت، نظرم را و هشدارم را به عنوان واجب عقلی و شرعیِ امر به معروف بیان داشتم، احضاریه امد و دادگاه تشکیل شد و سپس به زندان محکوم شدم.
اما امروز ببینید نتیجه خود حق پنداری و خود بزرگ بینی حاکمین را.
غزه به آن همه خرابی دچار شد که غریب 20 سال فرصت می خواهد برای آواربرداری و نوسازی، اگر بودجه کافی باشد.
قریب 50 هزار فلسطینی کشته شدند و 100 هزار فلسطینی مجروح و به احتمال بسیار حماس دیگر متولی غزه نخواهد بود چرا که بودجه و امکانات برای بازسازی این منطقه از طرف کسانی تامین می شود که میانه ای با این گروه ندارند و البته ایران هم دیگر با توجه به شرایط منطقه، دسترسی نه تنها به غزه ندارد که به لبنان هم دسترسی اش بسیار محدود شده و سوریه هم که سقوط کرده و به دست مخالفان ج ا ا افتاده.
حزب الله لبنان پس از کشته شدن رهبرانش و تخریب جزئی و کلی حدود 200 هزار خانه و کشته شدن 4000 هزار لبنانی، تن به آتش بس داد و به پشت رود لیتانی عقب نشینی کرد و پس از تغییرات سیاسی، رئیس جمهور و نخست وزیر لبنان خواستار خلع سلاح این گروه هستند.
اخباری که از عراق هم می رسد حاکی از تحرکات رئیس جمهور و نخست وزیر این کشور برای خلع سلاح گروهای مورد حمایت ایران است.
اما نتیجه تودهنی زدن حاکمین ایران به منتقد و ترساندن جامعه، فقط شکستهای پرهزینه منطقه ای نیست بلکه مردم که در اوج فقر، تباه شدن دارایی خود را می بینند و از طرفی برخورد قهرامیز با حامیان حقوق ملت را مشاهده می کنند مملو از نفرت از حاکمیت می شوند.
تا اینجای کار خودبزرگ بینی حاکمان و برخورد قهرآمیز با منتقدین و ایجاد فضای رعب برای پرهیز از بیان نظرات و مخالفت، موجب تضییع اموال و دوقطبی شدن جامعه و مبدل شدن آن به دو دسته متنفرها از حاکمان و حامیان شده و تضعیف جدی نظام سیاسی را در پی داشته و مشروعیت نظام سیاسی را که خواستگاه آن ادراک فطری شهروندان از عملکرد حاکمان وانطباق آن با عدالت و ظلم است را کاهش جدی داده.
از دیگر تبعات مهم این شیوه حکمرانی حذف افراد خیرخواه از بدنه حاکمیت و جذب مشتی مفتخور انگل است.
افرادی که در شرائط مساوی امکان رفتن به بالای هرم قدرت را ندارند به واسطه تایید و تملق نسبت به سیاستهای خطا به رده های مدیریتی راه پیدا می کنند.
اینها نه تنها هوش کافی برای پیش برد امور ندارند که با ندانم کاری و کارنابلدی موجب بر زمین ماندن امور و فشل شدن بیش از پیش نظام سیاسی می گردند.
به علاوه افرادی که به بدنه حاکمیت راه می یابند چون عموما افرادی یا کم هوش و استعدادند که متوجه سیاستهای مخرب نمی شوند لذا انرا تایید می کند و یا افرادی بی وجدان هستند که با وجود اطلاع از سیاستهای مخرب با تایید و تملق به جایگاه و قدرت دست می یابند، زمینه مناسبی جهت نفوذ سرویسهای جاسوسی فراهم میشود.
همه این مصیبتها ناشی از نداشتن سعه صدر برای شنیدن انتقاد است.
امیرمومنان خوب فرمود: آلة الرئاسة سعة الصدر _ ابزار خوب حکمرانی کردن سینه گشاده است.
نکته آخر
همین حالا که این متن نوشته می شود امنیتی ها به احتمال زیاد در حال تکمیل پرونده جدیدی برای بنده هستند چون حاکمیت دارد شکستهای منطقه ای خود را پیروزی جلوه می دهد و بنده بر خلاف آن دارم تحلیل ارائه می دهم.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
🌏 قلاب ها ... !
#جعفر_بخشی_بی_نیاز
نویسنده و روزنامه نگار
🌐 این یک خطای شناختی و تصور خام است که گمان کنیم هر کسی به سمت ما دست دراز می کند تا دست مان را بگیرد و به یاری مان برخیزد ؛ حتما به واژه ی خیر و انسانیت می اندیشد و برای ما در آستین برکت و نان دارد. این یک بیرون بودگی خیالی و حتی عقلی ست که جایگاه هر کسی را به مثابه جایگاه خودمان ترسیم کنیم و او را عاری از دغل و دروغ و فریب بدانیم. آنان که خلق را موعظه می کنند ؛ خلق را سرکیسه هم می کنند. ما هیچ روایت دقیق و عمیقی از رفاقت ها آن هم در این شرائط وانفسا و دشوار از کسی نداریم. انگار همه آمده اند کلاه بردارند یا کلاه بگذارند. فقط شکل و اندازه ی کلاه با هم فرق م کند. رخدادی که متاسفانه هر روز مستمر است و آمده که همه را به اشکال مختلف در این جامعه فریب دهد. می گویند هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمی گیرد. طعمه که به دهان شیرین بیاید ؛ قلاب خودش طعمه را می گیرد و هر کجا که باشد ؛ آن را صید می کند. گاها طعمه هایی هم صید می شوند که قلاب ها را به تمسخر گرفته اند.
🌐 این روزها در فضای مجازی یا فضای عمومی قلاب ها همه جا آویزان اند. منتظرند طعمه صید کنند. آدم عاقل آن است تا خودش را از این قلاب ها دور کند و بر سر عقل ؛ تن به نادانی و جهالت ندهد و به ساده گی فریب نخورد. برخی اما خودشان انگار آماده اند یا جسارتا کرم دارند تا به قلاب گیر کنند و طعمه شوند. بعد ها که سوال می کنیم چرا ؛ پاسخ این است که اعتماد کردیم. انسان قابلی بود. موجه بود. به رفتار و کردار چنان زیبنده بود که گویی از نواده گان پیامبر است. جوری حرف زد. جوری راه رفت. جوری نگاه کرد. جوری خندید. جوری دل مان را برد که گفتیم کلید فقط دست اوست. زود پسر خاله شدیم و به او اعتماد کردیم. زمانی بیدار شدیم و فهمیدیم چه کلاه گشادی سرمان رفته که هم پول مان را دادیم هم آبرویمان.
🌐 هر که باشیم و هر چه باشیم قلاب ها پیرامون ما آویزان است. از آن گریزی هم نیست حتی اگر بخواهیم عاقل باشیم و درست زندگی کنیم. آن ها که راه های برون رفتن زندگی روزمره از سلطه قواعد ابزاری و سود جویانه آن را بدانند ؛ بی گمان هم بر سر عقل اند و هم یک پله از مابقی آدمها جلوترند. این که قابلیت ها و توان های فردی و جمعی ما دست ما را بگیرد و ما را بالا ببرد نه قلاب ها ؛ هنر خوب زیستن است که همه ندارند. هر شکلی از شکوفایی در زندگی روزمره ی ما رخ دهد به شکوفایی عقلی و روحی و جسمی ما نیازمند است نه قلاب. چشمه آن است که خودش بجوشد. با دبه آب آوردن و درون چشمه ریختن ؛ چشمه را نمی جوشاند. وقتی قرار است قانون و عقل و منطق در امور دخیل نباشد و قلاب ها گره بگشایند ؛ آن گاه دست گرفتن به پا گرفتن منتهی می شود و لنگ ها را ور می اندازد تا طرف با مغز بر زمین بخورد و یارای برخواستن نداشته باشد. وقتی قرار است راه راست با راه کج عوض شود و لقمه چند دور بچرخد تا به دهان برسد هم نمی رسد ؛ اگر هم برسد وسط گلو گیر می کند. شاید همین است که احمق ها را به بهشت راه نمی دهند.
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
#جعفر_بخشی_بی_نیاز
نویسنده و روزنامه نگار
🌐 این یک خطای شناختی و تصور خام است که گمان کنیم هر کسی به سمت ما دست دراز می کند تا دست مان را بگیرد و به یاری مان برخیزد ؛ حتما به واژه ی خیر و انسانیت می اندیشد و برای ما در آستین برکت و نان دارد. این یک بیرون بودگی خیالی و حتی عقلی ست که جایگاه هر کسی را به مثابه جایگاه خودمان ترسیم کنیم و او را عاری از دغل و دروغ و فریب بدانیم. آنان که خلق را موعظه می کنند ؛ خلق را سرکیسه هم می کنند. ما هیچ روایت دقیق و عمیقی از رفاقت ها آن هم در این شرائط وانفسا و دشوار از کسی نداریم. انگار همه آمده اند کلاه بردارند یا کلاه بگذارند. فقط شکل و اندازه ی کلاه با هم فرق م کند. رخدادی که متاسفانه هر روز مستمر است و آمده که همه را به اشکال مختلف در این جامعه فریب دهد. می گویند هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمی گیرد. طعمه که به دهان شیرین بیاید ؛ قلاب خودش طعمه را می گیرد و هر کجا که باشد ؛ آن را صید می کند. گاها طعمه هایی هم صید می شوند که قلاب ها را به تمسخر گرفته اند.
🌐 این روزها در فضای مجازی یا فضای عمومی قلاب ها همه جا آویزان اند. منتظرند طعمه صید کنند. آدم عاقل آن است تا خودش را از این قلاب ها دور کند و بر سر عقل ؛ تن به نادانی و جهالت ندهد و به ساده گی فریب نخورد. برخی اما خودشان انگار آماده اند یا جسارتا کرم دارند تا به قلاب گیر کنند و طعمه شوند. بعد ها که سوال می کنیم چرا ؛ پاسخ این است که اعتماد کردیم. انسان قابلی بود. موجه بود. به رفتار و کردار چنان زیبنده بود که گویی از نواده گان پیامبر است. جوری حرف زد. جوری راه رفت. جوری نگاه کرد. جوری خندید. جوری دل مان را برد که گفتیم کلید فقط دست اوست. زود پسر خاله شدیم و به او اعتماد کردیم. زمانی بیدار شدیم و فهمیدیم چه کلاه گشادی سرمان رفته که هم پول مان را دادیم هم آبرویمان.
🌐 هر که باشیم و هر چه باشیم قلاب ها پیرامون ما آویزان است. از آن گریزی هم نیست حتی اگر بخواهیم عاقل باشیم و درست زندگی کنیم. آن ها که راه های برون رفتن زندگی روزمره از سلطه قواعد ابزاری و سود جویانه آن را بدانند ؛ بی گمان هم بر سر عقل اند و هم یک پله از مابقی آدمها جلوترند. این که قابلیت ها و توان های فردی و جمعی ما دست ما را بگیرد و ما را بالا ببرد نه قلاب ها ؛ هنر خوب زیستن است که همه ندارند. هر شکلی از شکوفایی در زندگی روزمره ی ما رخ دهد به شکوفایی عقلی و روحی و جسمی ما نیازمند است نه قلاب. چشمه آن است که خودش بجوشد. با دبه آب آوردن و درون چشمه ریختن ؛ چشمه را نمی جوشاند. وقتی قرار است قانون و عقل و منطق در امور دخیل نباشد و قلاب ها گره بگشایند ؛ آن گاه دست گرفتن به پا گرفتن منتهی می شود و لنگ ها را ور می اندازد تا طرف با مغز بر زمین بخورد و یارای برخواستن نداشته باشد. وقتی قرار است راه راست با راه کج عوض شود و لقمه چند دور بچرخد تا به دهان برسد هم نمی رسد ؛ اگر هم برسد وسط گلو گیر می کند. شاید همین است که احمق ها را به بهشت راه نمی دهند.
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
نامۀ_سرگشادۀ_مالکان_اتحاد_خطاب_به_مسئولان_استانی_و_شهرستانی.pdf
394.2 KB
شکیبایی و سکوت پردردمان ابدی نیست.
متن کامل نامهی سرگشادهی مالکان محدودهی اتحاد شهر مریوان خطاب به مسئولان شهری و استانی
#ارسالی #اجتماعی
@Roshanfkrane
متن کامل نامهی سرگشادهی مالکان محدودهی اتحاد شهر مریوان خطاب به مسئولان شهری و استانی
#ارسالی #اجتماعی
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️نماینده ۴ درصدی قم:
ظریف غلط کرد بیجا کرد گفت راه رفتن برهنه زنان در خیابانهای تهران مسیر درستی است
از شهدای خانوادههای خودتان خجالت نمیکشید با این وضع حجاب؟
این وضعه که شما برای ما درست کردین؟
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
ظریف غلط کرد بیجا کرد گفت راه رفتن برهنه زنان در خیابانهای تهران مسیر درستی است
از شهدای خانوادههای خودتان خجالت نمیکشید با این وضع حجاب؟
این وضعه که شما برای ما درست کردین؟
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane