🍁🍂🍁🌾🍁🍂🌾
در زمان آغا محمد خان #قاجار، شخصى از حاکم شهر خود که با #صدراعظم نسبت داشت، نزد صدر اعظم شکایت برد.
او دانست حق با شاکى است، گفت:
اشکالى ندارد، مى توانى به #اصفهان بروى.
مرد گفت: اصفهان در اختیار #پسربرادر شماست.
گفت:
پس به #شیراز برو.
او گفت: شیراز هم در اختیار #خواهرزاده شماست.
گفت:
پس به #تبریز برو.
گفت:
آنجا هم در دست #نوه شماست.
صدر اعظم بلند شد و با عصبانیت فریاد زد:
چه مى دانم؟! برو به #جهنم!!
مرد با خونسردى گفت :
متاسفانه آنجا هم #مرحوم_پدرِ شما حضور دارد!!
#حکایت بروجهنم
دانستنی
@Roshanfkrane
در زمان آغا محمد خان #قاجار، شخصى از حاکم شهر خود که با #صدراعظم نسبت داشت، نزد صدر اعظم شکایت برد.
او دانست حق با شاکى است، گفت:
اشکالى ندارد، مى توانى به #اصفهان بروى.
مرد گفت: اصفهان در اختیار #پسربرادر شماست.
گفت:
پس به #شیراز برو.
او گفت: شیراز هم در اختیار #خواهرزاده شماست.
گفت:
پس به #تبریز برو.
گفت:
آنجا هم در دست #نوه شماست.
صدر اعظم بلند شد و با عصبانیت فریاد زد:
چه مى دانم؟! برو به #جهنم!!
مرد با خونسردى گفت :
متاسفانه آنجا هم #مرحوم_پدرِ شما حضور دارد!!
#حکایت بروجهنم
دانستنی
@Roshanfkrane