روشنفکران
82K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.91K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
*حکایت دردهای خیبر از دیروز تا امروز ...*
کانال روشنفکران
🌷🌿🌷*از زبان دختر #شهید_باکری...*

#آسیه_باکری فرزند شهید #حمید_باکری که در عملیات خیبر به شهادت رسید در روز سالگرد پدرش در حساب توییتر خود از دردهای خیبر از دیروز تا امروز نوشته است.

حمید باکری سه روز پس از آغاز عملیات خیبر در سال ۶۲ به شهادت رسید.
تعدادی از توییت‌های فرزند این شهید گرانقدر را در زیر بخوانید:

چند روزی بیشتر به عید نوروز نمانده بود اما جنگ نوروز نمی شناسد.
در داخل شهر ها زنان فرش و پرده می‌شستند و در مرزها خیبری ها مجنون وار آماده رفتن به جزایر مجنون می‌شدند.

اسفند 1362 خیبری ها میدان دار بودند با رمز یا رسول الله.
عملیاتی که شهدای متعدد و بزرگی داشت،
20 هزار نفر که در میان آنها نام حمید باکری و محمد ابراهیم همت می‌درخشد.

بابا سه روز پس از آغازعملیات شهید شد.

اما در اوج جنگ و خون و شهادت هم کسانی بودند که به دنبال کینه های شخصی و فرصت طلبی بودند کسانی که بعد ها نیز نشان دادند که چیزی جز منافع شخصی و گروهی برایشان معنایی ندارد.

عمو مهدی به نیروهاش گفته بود دعا كنید یا بعد از خیبر جنگ تموم بشه اگه نشد من دیگه تو این دنیا نباشم.

بعد از شهادت بابا خیلی اذیت می شه،
بخاطر اینکه بهش گفته بودن مطمئنی حمید شهید شده، پناهنده نشده عراق.

می تونم تصور كنم چه حالی شده،
حمید رو می شناخت،
می دونست چقدر خالصانه جنگیده،
وقتی صادق محصولی پدرم رو از سپاه تسویه می كنه، بهش می گن تو سپاهی نیستی،
نباید تو عملیات باشی.
عمو مهدی به بابا می گه من بهت احتیاج دارم برو مشكلت و حل كن.

بابا ساعتها می‌رفته پشت در اتاق محصولی می‌نشسته تا بهش بگن مشكلش
چیه؟
بهش می‌گن باید توبه كنی، باید تو تلویزیون توبه نامه بخونی، تو ضد ولایت فقیهی.

بابا بخاطر اینكه بتونه بجنگه می‌گه هركاری بخواین می‌كنم.
بعد هم كه شهید شد،
هیچ كس حاضر نشد تو مراسمش سخنرانی كنه.

تو شهر پر كردند که حمید شهید نشده پناهنده شده عراق.

دارودسته احمدی نژاد كه اون موقع نشسته بودن تو تبریز و ارومیه،
داشتن زیرآب بابا و عموم رو تو جبهه می زدن.
از اون موقع داشتن پرونده سازی می كردن.
عموم وسط عملیات بوده، محصولی از تبریز عزلش
می كنه برای شهید یاغچیان حكم فرماندهی می زنه.

اما خود شهید یاغچیان قبول نمی كنه،
انقدر این دو تا برادر رو اذیت كردند كه حتی جنازه شونم به ارومیه برنگشت.
بابام به مامانم گفته بود بیا جنگ تموم شد دیگه به ارومیه برنگردیم.....
تاریخ معاصرایران
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg

#فساد #اجتماعی #جنگ

@Roshanfkrane