☑️پناهبردن به الکل و مواد مخدر یکی از راههای گریختن از رنجها و تلخیهای زندگی است اما همه پناهگاهها از این جنس و با زیانهای یکسان نیستند. مولانا شغل و مشغلههای زندگی را هم یکی از این پناهگاهها میداند:
تا دمی از رنج هستی وارهند
ننگ بنگ و خمر بر خود مینهند
میگریزند از خودی در بیخودی
یا به مستی یا به شغل ای مهتدی
یکی از این گریزگاهها این است که آدمی با خود و روان خود، کاری کند که این رنجها را اساسا نبیند و یا به کشف زیبایی در آن زشتیها اقدام کند.
روانشناسان معتقدند که آدمیان برای فرار از واقعیتهای تلخ موجود و گریز از استرسهای ناشی از آن و همینطور فرار از احساسات منفی به «مکانیسمهای دفاعی» پناه میبرند. انکار واقعیت، تحریف واقعیتهای بیرونی، پناهبردن به عالم خیالهای موهوم و مانند این از مکانیسمهای دفاعیای هستند که انسانها برای گریز از امور عذابآور موجود به کار میبرند.
زندگی در نظام آپارتاید نژادی واقعیتی تلخ برای کسانی است که در این حکومت مورد تبعیض واقع میشوند اما برخی انسانها مدام نمیتوانند در حال نزاع با این تلخیها باشند بنابراین به مکانیسمهای دفاعی پناه میبرند تا از این تلخیها بکاهند.
برای مثال فرض کنید نظام آپارتاید اجازه بدهد آبخوری مجزای مخصوص سیاهان با روبان رنگی، زیباسازی شود و یک سیاه ستمدیده هم به این زیبایی دل خوش کند و حتا به کسانی که به این ستم حکومت آپارتاید معترضند اعتراض کنند که چهطور شما زیبایی این آبخوری را نمیبینید و تنها به تبعیض پشت آن فکر میکنید.آن روبان و رنگ، ننگ تبعیض نژادی را برای روان سالم کمرنگ نمیکند.
به قول شکسپیر:
«کیست که بتواند آتش بر کف دست نهد
و با یاد کوههای پر برف قفقاز خود را سرگرم کند
یا تیغ تیز گرسنگی را با یاد سفرههای رنگارنگ کُند کند
یا برهنه در برف دیماه فرو غلتد و به آفتاب تموز بیاندیشد
نه هیچکس، هیچکس چنین خطری را به چنان خاطرهای تاب نیاورد
از اینکه خیال خوبیها درمان بدیها نیست
بلکه صد چندان بر زشتی آنها میافزاید.»
واقعیات جامعه ما این است که جامعه ای بیمار و رنجزا است و هیچگاه #واقعیت_عینی_با_دروغ_ذهنی_از_بین_نمیرود
افرادیکه شجاعت روبرو شدن با این واقعیت های تلخ را ندارند ، مکانیسم های دفاعی تحریف گرایشان همیشه باعث میشود که انتخاب های خوبی در زندگی نداشته باشند ...
#روانشناسی #اندیشه
@Roshanfkrane
تا دمی از رنج هستی وارهند
ننگ بنگ و خمر بر خود مینهند
میگریزند از خودی در بیخودی
یا به مستی یا به شغل ای مهتدی
یکی از این گریزگاهها این است که آدمی با خود و روان خود، کاری کند که این رنجها را اساسا نبیند و یا به کشف زیبایی در آن زشتیها اقدام کند.
روانشناسان معتقدند که آدمیان برای فرار از واقعیتهای تلخ موجود و گریز از استرسهای ناشی از آن و همینطور فرار از احساسات منفی به «مکانیسمهای دفاعی» پناه میبرند. انکار واقعیت، تحریف واقعیتهای بیرونی، پناهبردن به عالم خیالهای موهوم و مانند این از مکانیسمهای دفاعیای هستند که انسانها برای گریز از امور عذابآور موجود به کار میبرند.
زندگی در نظام آپارتاید نژادی واقعیتی تلخ برای کسانی است که در این حکومت مورد تبعیض واقع میشوند اما برخی انسانها مدام نمیتوانند در حال نزاع با این تلخیها باشند بنابراین به مکانیسمهای دفاعی پناه میبرند تا از این تلخیها بکاهند.
برای مثال فرض کنید نظام آپارتاید اجازه بدهد آبخوری مجزای مخصوص سیاهان با روبان رنگی، زیباسازی شود و یک سیاه ستمدیده هم به این زیبایی دل خوش کند و حتا به کسانی که به این ستم حکومت آپارتاید معترضند اعتراض کنند که چهطور شما زیبایی این آبخوری را نمیبینید و تنها به تبعیض پشت آن فکر میکنید.آن روبان و رنگ، ننگ تبعیض نژادی را برای روان سالم کمرنگ نمیکند.
به قول شکسپیر:
«کیست که بتواند آتش بر کف دست نهد
و با یاد کوههای پر برف قفقاز خود را سرگرم کند
یا تیغ تیز گرسنگی را با یاد سفرههای رنگارنگ کُند کند
یا برهنه در برف دیماه فرو غلتد و به آفتاب تموز بیاندیشد
نه هیچکس، هیچکس چنین خطری را به چنان خاطرهای تاب نیاورد
از اینکه خیال خوبیها درمان بدیها نیست
بلکه صد چندان بر زشتی آنها میافزاید.»
واقعیات جامعه ما این است که جامعه ای بیمار و رنجزا است و هیچگاه #واقعیت_عینی_با_دروغ_ذهنی_از_بین_نمیرود
افرادیکه شجاعت روبرو شدن با این واقعیت های تلخ را ندارند ، مکانیسم های دفاعی تحریف گرایشان همیشه باعث میشود که انتخاب های خوبی در زندگی نداشته باشند ...
#روانشناسی #اندیشه
@Roshanfkrane