چرا در نظرسنجی تلویزیون جلیلی در مورد FATF؛ ۶۸ درصد مخالفند؟!
#مصطفی_فقیهی
نه! تعجب نکنید!
صداوسیمایجلیلی با دهها هزار میلیارد بودجهی سالیانه از بیتالمالِ ملّتِ مظلومِ ایران، سالهاست که به نسخهی ملّیِ «ایتا» و شعبهی تلویزیونیِ وبگاهِ «داماد مرحوم رییسی» بدل شده؛ پس بینندگانش هم دقیقاً همان مخاطبانِ آن پیامرسانِ بومی هستند.
براساس نظر مخاطبان این تلویزیونِ وابسته به یک گروه اقلیت، ۹۰ درصد در انتخابات اخیر شرکت کرد
و ۹۸ درصد به جلیلی رأی دادند.
۹۱ درصد با مذاکرات و رفعتحریمها مخالفند.
۱۰۰ درصد نیز روسیه و چین را دارای بهترین نظام حکمرانی در جهان میدانند.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
#مصطفی_فقیهی
نه! تعجب نکنید!
صداوسیمایجلیلی با دهها هزار میلیارد بودجهی سالیانه از بیتالمالِ ملّتِ مظلومِ ایران، سالهاست که به نسخهی ملّیِ «ایتا» و شعبهی تلویزیونیِ وبگاهِ «داماد مرحوم رییسی» بدل شده؛ پس بینندگانش هم دقیقاً همان مخاطبانِ آن پیامرسانِ بومی هستند.
براساس نظر مخاطبان این تلویزیونِ وابسته به یک گروه اقلیت، ۹۰ درصد در انتخابات اخیر شرکت کرد
و ۹۸ درصد به جلیلی رأی دادند.
۹۱ درصد با مذاکرات و رفعتحریمها مخالفند.
۱۰۰ درصد نیز روسیه و چین را دارای بهترین نظام حکمرانی در جهان میدانند.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
#محمد_پارسی:
مبنای قرارداد #کرسنت فروش گازی بود به امارات که بخاطر عدم زیرساختِ استخراج سوزانده میشود
گفتند بهصرفه نیست و قرارداد را یکطرفه لغو کردند، نتیجه شد ۱۸میلیارد دلار غرامت و ۲۵میلیارد دلار خسارت درآمدی که حاصل نشد و ناترازی انرژی، آلودگی هوا، سونامی سرطان و خائنینی که مجازات نشدند!
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
مبنای قرارداد #کرسنت فروش گازی بود به امارات که بخاطر عدم زیرساختِ استخراج سوزانده میشود
گفتند بهصرفه نیست و قرارداد را یکطرفه لغو کردند، نتیجه شد ۱۸میلیارد دلار غرامت و ۲۵میلیارد دلار خسارت درآمدی که حاصل نشد و ناترازی انرژی، آلودگی هوا، سونامی سرطان و خائنینی که مجازات نشدند!
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
خاطرهای از روز سوگند اوباما، نکتهای درباره سوگند ترامپ
✍️حسین علیزاده
امروز که بازگشت ترامپ به قدرت این گمان را دامنزده که بر جمهوری اسلامی سخت بگیرد، به یاد آوردن دو خاطره از روز سوگند اوباما در دور اولش، میتواند آموزنده باشد که چه فرصتها سوخت شد.
خاطره یکم) کمتر کسی به یاد میآورد که اوباما در روز سوگند خود گفته بود «اگر ایران مشت گره کرده خود را کنار بگذارند، دست دوستی ما به سوی آنها دراز شده است.» اینکه رییس جمهور امریکا، در نخستین سخنرانی خود، از ایران نام ببرد و از دست دوستی با ایران خیلی معنا داشت.
خاطره دوم) در نخستین اقدامات خود، اوباما به کلیه سفارتهای امریکا در سرتا سر کشورها دستور داد، مقامات ارشد سفارتهای ایران را به روز ملی امریکا دعوت کنند. این در حالی بود که ایران و امریکا در قطع رابطه بودند. ( در آن هنگام من معاون سفارت ایران در هلسینکی بودم و برای من نیز دعوتنامه رسمی از سوی سفارت امریکا در فنلاند ارسال شد. در روز ارسال دعوتنامه، جداگانه ایمیلی از سفارت امریکا دریافت کردیم که خواستار اطمینان از دریافت دعوتنامه بود. پاسخ دادیم دریافت شده است. افزون بر این، در همان روز به ضیافت روز ملی سوئد دعوت بودم. در حالی که با جمعی از دیپلماتها حلقه زده بودیم، سفیر امریکا به سوی من آمد. در همان جمع، دست دراز کرد و دست دادیم و گفت آمدهام اطمینان حاصل کنم که دعوتنامه را دریافت کردهاید. من نیز تایید کردم و او رفت. لحظهای نگاهم به چشمان دیپلماتهای اطرافم از کشورهای گوناگون افتاد که از اهتمام امریکا برای دعوت از دیپلمات ایرانی چشمانشان برق می زد. لحظه غروزآفرینی برایم بود و خاطرهاش از ذهنم پاک نمیشود.)
سرنوشت آن ابتکارها که اوباما به کار بست چه شد؟
در هر دو مورد، عده ای از جمله جواد لاریجانی به مرثیهثرایی از نقش مخرب امریکا در واژگون کردن دولت مصدق تا زدن هواپیمای مسافربری ایران و امثال آن پرداختند...گفتند و گفتند و گفتند تا آنکه رهبر جمهوری اسلامی آن فرصت تاریخی را سوزاند و گفت این «دست چدنی با دستکش مخملین» است. در ادامه، نیز امریکا دعوت از حضور دیپلماتهای ایران در روز ملی خود را پس گرفت. آه از نهادم برآمد و فقط به رسم یادگار آن دعوتنامه را گوشهای محفوظ نگه داشتهام.
اوباما که مایوس شد، تغییر سیاست امریکا در سخنان وزیر خارجه اش هیلاری کلینتون نمایان شد که گفت امریکا «تحریمهای کمرشکن» بر ایران وضع خواهد کرد که چنان نیز شد...آثار آن تحریمها اقتصاد ایران را اینک زمینگیر کرده است. خامنهای گفته بود ما در برابر تحریم واکسیناسیون شده و در شرایط بدر و خیبر ایم.
اوباما چنان سخت گرفت که در اواخر سال 91 (وهنوز پیش از انتخاب حسن روحانی) خامنهای با گفتگوی با همان اوباما موافقت کرد. اما، پنهانی و در عمان.
روز سوگند ترامپ
در حالی که همه گمان دارند که ترامپ بر تهران سخت بگیرد (و بسیار محمتل است)، اما، او امروز در سحنرانیش پس از سوگند دور دوم، نه به تصریح و نه به تلویح مطلقا اشاره ای به ایران نکرد. در عوض گفت که خلیج مکزیک را «خلیج امریکا» خواهد نامید و کانال پاناما را پس خواهد گرفت. این خود نشانهای است که او باب دیپلماسی را با ایران مسدود نکرده است. در ژوئیه 2019، ترامپ توئیتی زد مبنی بر اینکه «ایرانیها در هیچ جنگی پیروز نشدهاند ولی در هیچ مذاکرهای نیز شکست نخوردهاند.»
در مسیر مذاکره، اگر دست اوباما «دست چدنی با دستکش مخملین» بود، شک نباید کرد که دست ترامپ «دست پولادین و بدون دستکش» است. آیا بهتر نبود با همان اوباما از همان روز نخست وارد گفتگو میشدند؟
#سیاسی #انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane
✍️حسین علیزاده
امروز که بازگشت ترامپ به قدرت این گمان را دامنزده که بر جمهوری اسلامی سخت بگیرد، به یاد آوردن دو خاطره از روز سوگند اوباما در دور اولش، میتواند آموزنده باشد که چه فرصتها سوخت شد.
خاطره یکم) کمتر کسی به یاد میآورد که اوباما در روز سوگند خود گفته بود «اگر ایران مشت گره کرده خود را کنار بگذارند، دست دوستی ما به سوی آنها دراز شده است.» اینکه رییس جمهور امریکا، در نخستین سخنرانی خود، از ایران نام ببرد و از دست دوستی با ایران خیلی معنا داشت.
خاطره دوم) در نخستین اقدامات خود، اوباما به کلیه سفارتهای امریکا در سرتا سر کشورها دستور داد، مقامات ارشد سفارتهای ایران را به روز ملی امریکا دعوت کنند. این در حالی بود که ایران و امریکا در قطع رابطه بودند. ( در آن هنگام من معاون سفارت ایران در هلسینکی بودم و برای من نیز دعوتنامه رسمی از سوی سفارت امریکا در فنلاند ارسال شد. در روز ارسال دعوتنامه، جداگانه ایمیلی از سفارت امریکا دریافت کردیم که خواستار اطمینان از دریافت دعوتنامه بود. پاسخ دادیم دریافت شده است. افزون بر این، در همان روز به ضیافت روز ملی سوئد دعوت بودم. در حالی که با جمعی از دیپلماتها حلقه زده بودیم، سفیر امریکا به سوی من آمد. در همان جمع، دست دراز کرد و دست دادیم و گفت آمدهام اطمینان حاصل کنم که دعوتنامه را دریافت کردهاید. من نیز تایید کردم و او رفت. لحظهای نگاهم به چشمان دیپلماتهای اطرافم از کشورهای گوناگون افتاد که از اهتمام امریکا برای دعوت از دیپلمات ایرانی چشمانشان برق می زد. لحظه غروزآفرینی برایم بود و خاطرهاش از ذهنم پاک نمیشود.)
سرنوشت آن ابتکارها که اوباما به کار بست چه شد؟
در هر دو مورد، عده ای از جمله جواد لاریجانی به مرثیهثرایی از نقش مخرب امریکا در واژگون کردن دولت مصدق تا زدن هواپیمای مسافربری ایران و امثال آن پرداختند...گفتند و گفتند و گفتند تا آنکه رهبر جمهوری اسلامی آن فرصت تاریخی را سوزاند و گفت این «دست چدنی با دستکش مخملین» است. در ادامه، نیز امریکا دعوت از حضور دیپلماتهای ایران در روز ملی خود را پس گرفت. آه از نهادم برآمد و فقط به رسم یادگار آن دعوتنامه را گوشهای محفوظ نگه داشتهام.
اوباما که مایوس شد، تغییر سیاست امریکا در سخنان وزیر خارجه اش هیلاری کلینتون نمایان شد که گفت امریکا «تحریمهای کمرشکن» بر ایران وضع خواهد کرد که چنان نیز شد...آثار آن تحریمها اقتصاد ایران را اینک زمینگیر کرده است. خامنهای گفته بود ما در برابر تحریم واکسیناسیون شده و در شرایط بدر و خیبر ایم.
اوباما چنان سخت گرفت که در اواخر سال 91 (وهنوز پیش از انتخاب حسن روحانی) خامنهای با گفتگوی با همان اوباما موافقت کرد. اما، پنهانی و در عمان.
روز سوگند ترامپ
در حالی که همه گمان دارند که ترامپ بر تهران سخت بگیرد (و بسیار محمتل است)، اما، او امروز در سحنرانیش پس از سوگند دور دوم، نه به تصریح و نه به تلویح مطلقا اشاره ای به ایران نکرد. در عوض گفت که خلیج مکزیک را «خلیج امریکا» خواهد نامید و کانال پاناما را پس خواهد گرفت. این خود نشانهای است که او باب دیپلماسی را با ایران مسدود نکرده است. در ژوئیه 2019، ترامپ توئیتی زد مبنی بر اینکه «ایرانیها در هیچ جنگی پیروز نشدهاند ولی در هیچ مذاکرهای نیز شکست نخوردهاند.»
در مسیر مذاکره، اگر دست اوباما «دست چدنی با دستکش مخملین» بود، شک نباید کرد که دست ترامپ «دست پولادین و بدون دستکش» است. آیا بهتر نبود با همان اوباما از همان روز نخست وارد گفتگو میشدند؟
#سیاسی #انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane
🌏 رسواییِ متقلبین !
#جعفر_بخشی_بی نیاز
نویسنده و روزنامه نگار
در جامعه ی علوی که سه نوبت در کوچه و خیابان های شهر صوت اذان به گوش می رسد ؛ بی تردید مفهوم عدالت باید که با سرزمین های دیگر متفاوت باشد. آداب اجتماعی بهتری را هم رعایت کند. زیستِ پاک و همزیستی مسالمت آمیزی را به نمایش بگذارد. حق طلب باشد و از ستم و ظلم فاصله بگیرد. دیاری که همواره از سپيده دم تاريخ تا به امروز عدالت را به عنوان یک ارزش و كيميای بشری به عنوان دغدغه فردی و اجتماعی انسان ها بر شمرده و در طلب اين گمشده ی گرانقدر فراز و نشيب های زيادی را تجربه كرده که نباید عدالت را فدای مصلحت کند و از آن ساده و بی تفاوت رد شود. جامعه ای که ضرورت انتخاب اين مضمون اصیل را بر اساس يک تعادل اقتصادی ؛ اجتماعی و سياسی فراهم كرده باشد ؛ اجازه نخواهد داد تا فردی یا افرادی در پوشش های موجه آن را خدشه دار کنند و آرمان ها و ارزش های آن را زیر سوال ببرند. ما به عدالت بیشتر نیاز داشتیم تا به انقلاب. چرا که از منظر رنج و ستمی که مردم از ناعدالتی دیده بودند انقلاب کردند تا آن را به یک ضرورت تاريخی برسانند که اگر امروز رسانده اند اما مورد توجه و اهمیت قرار نگرفته و با همان عدالت تراز ناعدالتی برقرار شده ؛ بی گمان بانیان ناعدالتی هم به خودشان خيانت كرده اند هم به مردم.
ما امروز با طبقه انبوهی از مردم در جامعه روبرو هستيم كه در وضعيت مطلوبی به لحاظ معيشتی قرار ندارند. در حالی كه بی تعارف سمت و سوی آرمانهای انقلاب در سال ۵۷ توجه به همین قشر بود و باید بعد از این همه سال بنشینیم تا به آسيب شناسی اين موضوع بپردازيم که چرا چنین وضعیتی پیدا کردیم و دقیقا از کجا و از که خوردیم. گمان داشتیم انقلاب و به طبعِ آن عدالت فضايی را برای مردم ايجاد خواهد کرد كه طبقه متمكن و اشرافيت سر سفره ی طبقه فقير بنشینند و این ناترازی را دگرگون کنند. طبقه مرفه و ثروتمند جامعه كه دغدغه ی عدالت خواهی نداشت. همچنان که حالا هم ندارد. درد و رنج را دارد طبقه ی فرودست جامعه تحمل می کند. تحولاتی كه در آن مقطع تاريخی در ایران رخ داد روی عدالت بسیار حساس بود. همین حالا هم آدم های برگزيده ی جامعه که با بقیه فرق دارند و جان و جهان شان آلوده ی زرق و برق دنیا نشده هويت مندی و شناسنامه خوشان را از محيط و فضای جبهه و جنگ وام گرفتند و خودشان را کاملا حفظ کردند. گرچه آنها در شرايطی به سر می برند كه جنگ تمام شده و جامعه ای متفاوت به وجود آمده که ارزش ها و معیار انسانی را در جبهه ها جا گذاشت و این سو حریصانه در پی منافع فردی و شخصی دوید.
وقتی ما داریم طبقه فرودست جامعه را نشان می دهیم ؛ دقیقا به افرادی اشاره داریم که به شدت در همین حکومت علوی در رنج اند و ستم می بینند و مورد ظلم واقع شده اند. مردمی که به دليل گذار نامطبوع تاريخی نتوانستند در جايگاه مطلوب خود قرار بگيرند و در فقر مطلق غرق شدند. مردمی که با آن چه از حاکمان خود دیدند و شنیدند تفاوت های زیادی داشت که واقعیت را به افتضاح سر برید و انسانیت را با تمام جلال و جبروتش به خاک مالید. از آن سو راهبران و مدیران و وزرایی که قبل و بعد از مسئولیت خود در همین انقلاب به نان و نوایی رسیدند و خودشان را کاملا بستند عدالت را به گونه ای دیگر تفسیر به رای کردند تا عیان شود که عدالت علوی چیز دیگری ست و عدالت آقایانِ مسئول چیز دیگر. البته سیاق عدالت علوی می گوید که برای حفظ سرمایه اجتماعی انقلاب حتما که باید تعارفات را کنار گذاشت. در گذر از اصلاح طلب و اصولگرا و یا وزیر و معاون و استاندار و فرماندار و هر که باید که تیغ تیز عدالت ؛ مفسدان را بی آبرو کند و پرده از رازِ زیستِ آنها بردارد. اشکال کار این جاست که متقلبین در جامه و پوشش شرع و مذهب پنهان شده اند و تفکیک آنها در این زمانه ی دغل کار ساده ای نیست. ورنه عدالت خود می گوید که راست گویان که با مردم اند و دغدغه ی مردم دارند و چونان مردم زندگی می کنند ؛ نشانی شان کجاست.
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
#جعفر_بخشی_بی نیاز
نویسنده و روزنامه نگار
در جامعه ی علوی که سه نوبت در کوچه و خیابان های شهر صوت اذان به گوش می رسد ؛ بی تردید مفهوم عدالت باید که با سرزمین های دیگر متفاوت باشد. آداب اجتماعی بهتری را هم رعایت کند. زیستِ پاک و همزیستی مسالمت آمیزی را به نمایش بگذارد. حق طلب باشد و از ستم و ظلم فاصله بگیرد. دیاری که همواره از سپيده دم تاريخ تا به امروز عدالت را به عنوان یک ارزش و كيميای بشری به عنوان دغدغه فردی و اجتماعی انسان ها بر شمرده و در طلب اين گمشده ی گرانقدر فراز و نشيب های زيادی را تجربه كرده که نباید عدالت را فدای مصلحت کند و از آن ساده و بی تفاوت رد شود. جامعه ای که ضرورت انتخاب اين مضمون اصیل را بر اساس يک تعادل اقتصادی ؛ اجتماعی و سياسی فراهم كرده باشد ؛ اجازه نخواهد داد تا فردی یا افرادی در پوشش های موجه آن را خدشه دار کنند و آرمان ها و ارزش های آن را زیر سوال ببرند. ما به عدالت بیشتر نیاز داشتیم تا به انقلاب. چرا که از منظر رنج و ستمی که مردم از ناعدالتی دیده بودند انقلاب کردند تا آن را به یک ضرورت تاريخی برسانند که اگر امروز رسانده اند اما مورد توجه و اهمیت قرار نگرفته و با همان عدالت تراز ناعدالتی برقرار شده ؛ بی گمان بانیان ناعدالتی هم به خودشان خيانت كرده اند هم به مردم.
ما امروز با طبقه انبوهی از مردم در جامعه روبرو هستيم كه در وضعيت مطلوبی به لحاظ معيشتی قرار ندارند. در حالی كه بی تعارف سمت و سوی آرمانهای انقلاب در سال ۵۷ توجه به همین قشر بود و باید بعد از این همه سال بنشینیم تا به آسيب شناسی اين موضوع بپردازيم که چرا چنین وضعیتی پیدا کردیم و دقیقا از کجا و از که خوردیم. گمان داشتیم انقلاب و به طبعِ آن عدالت فضايی را برای مردم ايجاد خواهد کرد كه طبقه متمكن و اشرافيت سر سفره ی طبقه فقير بنشینند و این ناترازی را دگرگون کنند. طبقه مرفه و ثروتمند جامعه كه دغدغه ی عدالت خواهی نداشت. همچنان که حالا هم ندارد. درد و رنج را دارد طبقه ی فرودست جامعه تحمل می کند. تحولاتی كه در آن مقطع تاريخی در ایران رخ داد روی عدالت بسیار حساس بود. همین حالا هم آدم های برگزيده ی جامعه که با بقیه فرق دارند و جان و جهان شان آلوده ی زرق و برق دنیا نشده هويت مندی و شناسنامه خوشان را از محيط و فضای جبهه و جنگ وام گرفتند و خودشان را کاملا حفظ کردند. گرچه آنها در شرايطی به سر می برند كه جنگ تمام شده و جامعه ای متفاوت به وجود آمده که ارزش ها و معیار انسانی را در جبهه ها جا گذاشت و این سو حریصانه در پی منافع فردی و شخصی دوید.
وقتی ما داریم طبقه فرودست جامعه را نشان می دهیم ؛ دقیقا به افرادی اشاره داریم که به شدت در همین حکومت علوی در رنج اند و ستم می بینند و مورد ظلم واقع شده اند. مردمی که به دليل گذار نامطبوع تاريخی نتوانستند در جايگاه مطلوب خود قرار بگيرند و در فقر مطلق غرق شدند. مردمی که با آن چه از حاکمان خود دیدند و شنیدند تفاوت های زیادی داشت که واقعیت را به افتضاح سر برید و انسانیت را با تمام جلال و جبروتش به خاک مالید. از آن سو راهبران و مدیران و وزرایی که قبل و بعد از مسئولیت خود در همین انقلاب به نان و نوایی رسیدند و خودشان را کاملا بستند عدالت را به گونه ای دیگر تفسیر به رای کردند تا عیان شود که عدالت علوی چیز دیگری ست و عدالت آقایانِ مسئول چیز دیگر. البته سیاق عدالت علوی می گوید که برای حفظ سرمایه اجتماعی انقلاب حتما که باید تعارفات را کنار گذاشت. در گذر از اصلاح طلب و اصولگرا و یا وزیر و معاون و استاندار و فرماندار و هر که باید که تیغ تیز عدالت ؛ مفسدان را بی آبرو کند و پرده از رازِ زیستِ آنها بردارد. اشکال کار این جاست که متقلبین در جامه و پوشش شرع و مذهب پنهان شده اند و تفکیک آنها در این زمانه ی دغل کار ساده ای نیست. ورنه عدالت خود می گوید که راست گویان که با مردم اند و دغدغه ی مردم دارند و چونان مردم زندگی می کنند ؛ نشانی شان کجاست.
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهدی مطهرنیا: اگر FATF بیاید، معلوم میشود به نام مبارزه با آمریکا چقدر خوردیم و بردیم
با نفهمیدن آیین قدرت، همهی منابع یک مملکت را برای یک شعار هدر میدهیم. چقدر برای شعارهای ناکام هزینه شد؟! شعاری که پشت آن شعور استراتژیک نباشد، هزینهزاست. آرزوی من، ایالات متحده فلات ایران است. ۴۵ سال هزینه کردید؛ اکنون دارایی شما در عراق و بوسنی و لبنان و... چیست؟!
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
با نفهمیدن آیین قدرت، همهی منابع یک مملکت را برای یک شعار هدر میدهیم. چقدر برای شعارهای ناکام هزینه شد؟! شعاری که پشت آن شعور استراتژیک نباشد، هزینهزاست. آرزوی من، ایالات متحده فلات ایران است. ۴۵ سال هزینه کردید؛ اکنون دارایی شما در عراق و بوسنی و لبنان و... چیست؟!
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به جای تمرکز بر مسائل اساسی مملکت، همه تمرکز مسئولان روی استمرار شعار پوچ مرگ بر آمریکا و حل کردن تحریم و کیفیت مقابله با عوارض این شعار پوچ شده.
از جمله همین نظام آموزش، که هزار مسئله حل نشده بحرانی دارد.
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
از جمله همین نظام آموزش، که هزار مسئله حل نشده بحرانی دارد.
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
💢 زنداني شدن محمدرضا فقيهي در آستانه روز حمايت از وكلاي در معرض خطر معنادار است
🔹 4 بهمن ماه (23 ژانويه) روز جهاني حمايت از وكلاي در معرض خطر است. به همین بهانه گفت و گویی داشتم با روزنامه اعتماد که بخشهایی از آن به شرح زیر است:
🔹 در آستانه روز جهاني وكلاي در معرض خطر لازم است، يادي كنيم از همكار عزيزمان محمدرضا فقيهي كه با توجه به قطعيت راي خود، روز سهشنبه روانه زندان شده است. اين حكم به صرف شركت در يك تجمع مسالمتآميز در سال 1401 مقابل كانون وكلاي دادگستري كه در واقع خانه وكلاست، صادر شده است. اين وكيل شريف در آستانه روز جهاني حمايت از وكلاي در معرض خطر براي اجراي حكم اعلام آمادگي كرده و راهي زندان شده است.
🔹 اغلب اين احكام و پروندههاي تشكيل شده عليه وكلا هم به دليل آن است كه آنها پروندههاي امنيتي را قبول کردهاند. برخي وكلا با باطل شدن پروانههاي وكالت خود، مشكلات بسياري را تجربه كردهاند. شخصا مواردي را ديدهام كه در كيفرخواستهايي كه عليه برخي افراد صادر شده، براي وكلاي شريف اين افراد هم با عناويني چون «وكلاي معاند» نام برده شده است يا بعضا به برخي وكلاي صاحبنام به دليل قبول كردن پروندههاي امنيتي و... اجازه ورود به محاكم داده نميشود!
🔹 بهرغم اينكه تبصره ماده 48 صرفا مختص دادسراست و همان هم از نظر وكلا فاقد معنا محسوب ميشود، اما برخوردهاي سليقهاي با وكلا دامنه وسيعي دارد، به گونهاي كه اجازه وكالت در برخي پروندههاي امنيتي به آنان داده نميشود. در بحث وكلاي در معرض خطر، قبل از هر چيز اين كانون وكلاي دادگستري است كه بايد حمايت تام و تمامي از اين وكلا داشته باشد و سپس سيستم قانوني و سياستگذار كشور است كه بايد نقش وكلا را براي توسعه حقوقي و قضايي كشور پذيرا باشد.
🔹 بخشي از مشكل هم به عدم حمايت نهادهاي اجرايي از وكلا باز ميگردد؛ مثلا بهرغم اينكه رييسجمهور طي ماهها و هفتههاي اخير با اغلب اقشار و گروههاي مردمي و صنفي ديدار داشتهاند، اما هنوز فرصتي براي ديدار رييسجمهور منتخب با وكلاي دادگستري فراهم نشده است. البته وكلا عادت كردهاند كه توقعي از نهادهاي مسوول و حاكميتي نداشته باشند و تنها به خداوند متعال و مردم شريف ايران تكيه كنند. وكلاي ايران صادقانه و ثابتقدم در مسير حمايت از اقشار آسيبپذير حركت كرده و تلاش ميكنند وظايف خود را براي تحقق مواد و اصول قانون اساسي دنبال كنند.
#علی_مجتهدزاده
#انتقادات #اجتماعی #حقوقی
@Roshanfkrane
🔹 4 بهمن ماه (23 ژانويه) روز جهاني حمايت از وكلاي در معرض خطر است. به همین بهانه گفت و گویی داشتم با روزنامه اعتماد که بخشهایی از آن به شرح زیر است:
🔹 در آستانه روز جهاني وكلاي در معرض خطر لازم است، يادي كنيم از همكار عزيزمان محمدرضا فقيهي كه با توجه به قطعيت راي خود، روز سهشنبه روانه زندان شده است. اين حكم به صرف شركت در يك تجمع مسالمتآميز در سال 1401 مقابل كانون وكلاي دادگستري كه در واقع خانه وكلاست، صادر شده است. اين وكيل شريف در آستانه روز جهاني حمايت از وكلاي در معرض خطر براي اجراي حكم اعلام آمادگي كرده و راهي زندان شده است.
🔹 اغلب اين احكام و پروندههاي تشكيل شده عليه وكلا هم به دليل آن است كه آنها پروندههاي امنيتي را قبول کردهاند. برخي وكلا با باطل شدن پروانههاي وكالت خود، مشكلات بسياري را تجربه كردهاند. شخصا مواردي را ديدهام كه در كيفرخواستهايي كه عليه برخي افراد صادر شده، براي وكلاي شريف اين افراد هم با عناويني چون «وكلاي معاند» نام برده شده است يا بعضا به برخي وكلاي صاحبنام به دليل قبول كردن پروندههاي امنيتي و... اجازه ورود به محاكم داده نميشود!
🔹 بهرغم اينكه تبصره ماده 48 صرفا مختص دادسراست و همان هم از نظر وكلا فاقد معنا محسوب ميشود، اما برخوردهاي سليقهاي با وكلا دامنه وسيعي دارد، به گونهاي كه اجازه وكالت در برخي پروندههاي امنيتي به آنان داده نميشود. در بحث وكلاي در معرض خطر، قبل از هر چيز اين كانون وكلاي دادگستري است كه بايد حمايت تام و تمامي از اين وكلا داشته باشد و سپس سيستم قانوني و سياستگذار كشور است كه بايد نقش وكلا را براي توسعه حقوقي و قضايي كشور پذيرا باشد.
🔹 بخشي از مشكل هم به عدم حمايت نهادهاي اجرايي از وكلا باز ميگردد؛ مثلا بهرغم اينكه رييسجمهور طي ماهها و هفتههاي اخير با اغلب اقشار و گروههاي مردمي و صنفي ديدار داشتهاند، اما هنوز فرصتي براي ديدار رييسجمهور منتخب با وكلاي دادگستري فراهم نشده است. البته وكلا عادت كردهاند كه توقعي از نهادهاي مسوول و حاكميتي نداشته باشند و تنها به خداوند متعال و مردم شريف ايران تكيه كنند. وكلاي ايران صادقانه و ثابتقدم در مسير حمايت از اقشار آسيبپذير حركت كرده و تلاش ميكنند وظايف خود را براي تحقق مواد و اصول قانون اساسي دنبال كنند.
#علی_مجتهدزاده
#انتقادات #اجتماعی #حقوقی
@Roshanfkrane
عبدالله مومنی :
اجرای حکم هشت ماه زندان #مهدی_محمودیان
به گزارش #ضیا_نبوی و تعدادی از زندانیان در زندان ساس هست. دستگاه قضا حقیقت را برنتافت و تکذیب کرد. ضیا محاکمه شد و تبرئه شد چون حقیقت گفته بود. مهدی محمودیان چون گفته دستگاه قضا و سازمان زندانها دروغ می گویند.
آنهم دروغی که در دادگاه تایید شد. به خاطر آن به #مهدی_محمودیان حکم داده اند.
آیا دستگاه قضا عصمت دارد؟ مگر دستگاه قضا نباید محل احقاق و برآمدن حق باشد. دستگاه قضا ترک فعل می کند به جایش منتقد ترک فعلش حکم زندان می خورد.
قرار بود مردم حاکم شما باشند و حاکمیت وکیل مردم و وکیل حقیقت. این رابطه اکنون معکوس شده است. تمامی تلاش ما این است که این رابطه معکوس بر روی قاعده اش بنشیند.
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
اجرای حکم هشت ماه زندان #مهدی_محمودیان
به گزارش #ضیا_نبوی و تعدادی از زندانیان در زندان ساس هست. دستگاه قضا حقیقت را برنتافت و تکذیب کرد. ضیا محاکمه شد و تبرئه شد چون حقیقت گفته بود. مهدی محمودیان چون گفته دستگاه قضا و سازمان زندانها دروغ می گویند.
آنهم دروغی که در دادگاه تایید شد. به خاطر آن به #مهدی_محمودیان حکم داده اند.
آیا دستگاه قضا عصمت دارد؟ مگر دستگاه قضا نباید محل احقاق و برآمدن حق باشد. دستگاه قضا ترک فعل می کند به جایش منتقد ترک فعلش حکم زندان می خورد.
قرار بود مردم حاکم شما باشند و حاکمیت وکیل مردم و وکیل حقیقت. این رابطه اکنون معکوس شده است. تمامی تلاش ما این است که این رابطه معکوس بر روی قاعده اش بنشیند.
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
یک بام و دو هوای عرصه سیاست ایران
اسماعیل صالحی راد
(کارشناس ارشد تاریخ دانشگاه تهران)
امروز واکنش ها به بیل به دست گرفتن پزشکیان در نوع خود جالب بود.
عده ای که همیشه مخالف حرکت های پوپولیستی در زمان ریاست جمهوری بعضی روئسای جمهور پیشین بودند امروز دوباره انتقاد خود را تکرار کردند که طبیعی به نظر می رسید. امافارغ از درست بودن یا نبودن این کار تعجب از این بیشتر شد که عرصه سیاست کشورمان عرصه سردرگمی و تناقض ها توسط بعضی اشخاص و جناح ها شده است.
تناقض اول افرادی بودند که خدمات در رستوران مک دونالد توسط رییس جمهور امریکا را نشانه بی پیرایشی و مردمی بودن سران غربی دانسته واز ان تمجید کرده و از جهتی همان افراد بیل دست گرفتن نمادین رییس جمهور کشورمان برای ساخت مدرسه ای در منطقه محروم را حرکتی پوپولیستی و عوام زدگی معرفی می کنند.
اما تناقض عجیب تر از ان ؛اعتراض بعضی از کانال ها و اشخاص وابسته به یک جریان خاص بود که مهمترین شاخصه خود را شعار مردمی بودن و ضد اشرافی گری و...می دانند.
ظاهرا این حرکت رییس جمهور برای انها گران آمده زیرا در درازای عمر سیاسی خود جناح رقیب را به اشرافی گری و در میان مردم نیامدن و...متهم و از ان انواع استفاده های سیاسی می بردند.یک روز بهانه می کردند که چرا رییس جمهور ریش خود را همیشه رنگ گذاشته و لباس فلان رییس جمهور و فلان وزیر از پارچه ایتالیایی است و روز دیگر عکس از فلان رییس جمهور مطلوب خود با لباس های خاکی و فلان شخص در مزرعه های کشاورزی منتشر می کردند.
این واکنش عجیب بیشتر از همه این امر را نشان داد که این گروه خاص ساده زیستی و مردمی بودن را مصادره به مطلوب نموده و ان را تا زمانی می پسندد که در راستای سیاستهای انان و در انتخابات ها برای رای جمع کردن برای جناح و فرد مورد نظر خود باشد وگرنه با اشرافی گری توسط هم مسلکان خود و حتی دیگران ذاتا مشکلی نداشته و ندارند.
این واکنش علاوه بر رسوایی سیاست دو بام و یک هوای جناح خاص در این بزنگاه نشان داد کشور ما هنوز راه درازی تا خارج شدن از این نمایشگاه تعارض و سیاست زدگی و فضای سردرگمی در عرصه سیاست کشور دارد.
#ارسالی #انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane
اسماعیل صالحی راد
(کارشناس ارشد تاریخ دانشگاه تهران)
امروز واکنش ها به بیل به دست گرفتن پزشکیان در نوع خود جالب بود.
عده ای که همیشه مخالف حرکت های پوپولیستی در زمان ریاست جمهوری بعضی روئسای جمهور پیشین بودند امروز دوباره انتقاد خود را تکرار کردند که طبیعی به نظر می رسید. امافارغ از درست بودن یا نبودن این کار تعجب از این بیشتر شد که عرصه سیاست کشورمان عرصه سردرگمی و تناقض ها توسط بعضی اشخاص و جناح ها شده است.
تناقض اول افرادی بودند که خدمات در رستوران مک دونالد توسط رییس جمهور امریکا را نشانه بی پیرایشی و مردمی بودن سران غربی دانسته واز ان تمجید کرده و از جهتی همان افراد بیل دست گرفتن نمادین رییس جمهور کشورمان برای ساخت مدرسه ای در منطقه محروم را حرکتی پوپولیستی و عوام زدگی معرفی می کنند.
اما تناقض عجیب تر از ان ؛اعتراض بعضی از کانال ها و اشخاص وابسته به یک جریان خاص بود که مهمترین شاخصه خود را شعار مردمی بودن و ضد اشرافی گری و...می دانند.
ظاهرا این حرکت رییس جمهور برای انها گران آمده زیرا در درازای عمر سیاسی خود جناح رقیب را به اشرافی گری و در میان مردم نیامدن و...متهم و از ان انواع استفاده های سیاسی می بردند.یک روز بهانه می کردند که چرا رییس جمهور ریش خود را همیشه رنگ گذاشته و لباس فلان رییس جمهور و فلان وزیر از پارچه ایتالیایی است و روز دیگر عکس از فلان رییس جمهور مطلوب خود با لباس های خاکی و فلان شخص در مزرعه های کشاورزی منتشر می کردند.
این واکنش عجیب بیشتر از همه این امر را نشان داد که این گروه خاص ساده زیستی و مردمی بودن را مصادره به مطلوب نموده و ان را تا زمانی می پسندد که در راستای سیاستهای انان و در انتخابات ها برای رای جمع کردن برای جناح و فرد مورد نظر خود باشد وگرنه با اشرافی گری توسط هم مسلکان خود و حتی دیگران ذاتا مشکلی نداشته و ندارند.
این واکنش علاوه بر رسوایی سیاست دو بام و یک هوای جناح خاص در این بزنگاه نشان داد کشور ما هنوز راه درازی تا خارج شدن از این نمایشگاه تعارض و سیاست زدگی و فضای سردرگمی در عرصه سیاست کشور دارد.
#ارسالی #انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در گفتگوی استاد محمدتقی اکبرنژاد و سرکار خانم مژگان اینانلو مستندساز و کنشگر سیاسی مطرح شد :
قرائتی که رهبران جمهوری اسلامی از دین دارند مطابق با #تشیع_زیدی است نه #تشیع_جعفری / رکن اصلی تشیع زیدی جهاد است حتی اگر به مصلحت نباشد! / در قرائتی که جمهوری اسلامی از دین دارد، عقلانیت وجود ندارد در حالیکه تشیع علوی کاملاً عقلانی است.
🎥 فیلم کامل مصاحبه
#اجتماعی #مذهبی #انتقادات
@Roshanfkrane
قرائتی که رهبران جمهوری اسلامی از دین دارند مطابق با #تشیع_زیدی است نه #تشیع_جعفری / رکن اصلی تشیع زیدی جهاد است حتی اگر به مصلحت نباشد! / در قرائتی که جمهوری اسلامی از دین دارد، عقلانیت وجود ندارد در حالیکه تشیع علوی کاملاً عقلانی است.
🎥 فیلم کامل مصاحبه
#اجتماعی #مذهبی #انتقادات
@Roshanfkrane