چگونه در هنگام خرید فریب میخوریم!؟
یک تست فریب ساده
دو سری عدد داریم سری الف شامل ۷۲۴،۹۴۷،۴۲۱،۸۴۳،۳۹۴،۰۵۴ است.این اعداد چه اشتراکی دارند؟
تا زمانی که جوابی پیدا نکردی ادامه ی متن را نخوان.
پاسخ از آنچه فکر میکردی آسانتر است. عدد ۴ در هریک از آن ها وجود دارد.
حالا سری ب را امتحان کن ۳۴۹،۸۵۱،۲۷۴،۷۷۲،۰۳۲،۸۵۴،۱۱۳چه چیزی این اعداد را باهم مرتبط میکند؟
تا وقتی ارتباط را کشف نکردی ،بقیه ی متن را نخوان.سری ب سخت تر است نه؟
جواب :هیچ کدام از عدد ۶ استفاده نکرده اند.
از این چه چیزی یاد میگیری؟ تشخیص "نبودن"به مراتب دشوارتر از تشخیص "بودن"است. به عبارت دیگر ما تاکید بیشتری بر آنچه هست میکنیم تا آن چه وجود ندارد.
تصور کن محصولی بحث برانگیز تولید میکنی. مثل سس سالادی که حاوی درجه بالایی کلسترول است. چه میکنی؟
روی برچسب بیست نوع ویتامین مختلفی را که در سس وجود دارد تبلیغ و درجه ی کلسترول را حذف میکنی!
مشتریان متوجه نبودنش نمی شوند و خصوصیت های مثبت حاضر باعث ایجاد احساس امنیت و آگاهی درآنها می شود.
در نتیجه ما در درک اتفاقاتی که نیافتاده اند مشکل داریم. ما در برابر آنچه وجود ندارد نابیناییم.
وقتی جنگی وجود دارد متوجه آن هستیم اما در دوران صلح برای نبود جنگ ارزش قائل نمی شویم. اگر سالم باشیم به ندرت راجع به بیمار بودن فکر میکنیم و... اگر بیشتر به فقدان ها فکر کنیم ممکن است واقعا خوشحالتر باشیم.
منبع: کتاب هنر شفاف اندیشیدن
اثر #رولف_دوبلی
#انگیزشی
#بریده_ای_از_کتاب
@Roshanfkrane
یک تست فریب ساده
دو سری عدد داریم سری الف شامل ۷۲۴،۹۴۷،۴۲۱،۸۴۳،۳۹۴،۰۵۴ است.این اعداد چه اشتراکی دارند؟
تا زمانی که جوابی پیدا نکردی ادامه ی متن را نخوان.
پاسخ از آنچه فکر میکردی آسانتر است. عدد ۴ در هریک از آن ها وجود دارد.
حالا سری ب را امتحان کن ۳۴۹،۸۵۱،۲۷۴،۷۷۲،۰۳۲،۸۵۴،۱۱۳چه چیزی این اعداد را باهم مرتبط میکند؟
تا وقتی ارتباط را کشف نکردی ،بقیه ی متن را نخوان.سری ب سخت تر است نه؟
جواب :هیچ کدام از عدد ۶ استفاده نکرده اند.
از این چه چیزی یاد میگیری؟ تشخیص "نبودن"به مراتب دشوارتر از تشخیص "بودن"است. به عبارت دیگر ما تاکید بیشتری بر آنچه هست میکنیم تا آن چه وجود ندارد.
تصور کن محصولی بحث برانگیز تولید میکنی. مثل سس سالادی که حاوی درجه بالایی کلسترول است. چه میکنی؟
روی برچسب بیست نوع ویتامین مختلفی را که در سس وجود دارد تبلیغ و درجه ی کلسترول را حذف میکنی!
مشتریان متوجه نبودنش نمی شوند و خصوصیت های مثبت حاضر باعث ایجاد احساس امنیت و آگاهی درآنها می شود.
در نتیجه ما در درک اتفاقاتی که نیافتاده اند مشکل داریم. ما در برابر آنچه وجود ندارد نابیناییم.
وقتی جنگی وجود دارد متوجه آن هستیم اما در دوران صلح برای نبود جنگ ارزش قائل نمی شویم. اگر سالم باشیم به ندرت راجع به بیمار بودن فکر میکنیم و... اگر بیشتر به فقدان ها فکر کنیم ممکن است واقعا خوشحالتر باشیم.
منبع: کتاب هنر شفاف اندیشیدن
اثر #رولف_دوبلی
#انگیزشی
#بریده_ای_از_کتاب
@Roshanfkrane
#خستگی_تصمیم چیه؟
چطوری ازش در امان باشیم؟
همانگونه که «عضلات» ما بعد از کار کردن زیاد خسته میشوند، «مغز» نیز بعد از تصمیم گیریهای متعدد در طول روز، چار خستگی میشود که به آن، خستگی تصمیم (Decision fatigue) میگویند.
ما مدام در حال تصمیمگیری هستیم و با هر تصمیمی، یکقدم به «خستگی تصمیم» نزدیک میشویم.
هر چند همهی تصمیمها بزرگ و حیاتی نیستند ولی هر کدامشان، به سهم خود بخشی از انرژی مغزمان را میگیرند:
از انتخاب بین دو نوع خمیردندان برای مسواک صبحگاهی و تصمیم گیری دربارهی اینکه امروز چه بپوشم و انتخاب درجهی حرارت بخاری یا کولر ماشین و انتخاب موسیقی برای شنیدن و برداشتن یک نوع پینر از قفسهی پنیرهای سوپرمارکت تا تصمیمگیری دربارهی نحوهی برخورد با خطای فرزند و انتخاب بین چند گزینه برای سرمایهگذاری و مهاجرت و... همه و همه تصمیمگیری هستند.
نکتهی جالب توجه اینکه ما بعضی تصمیمگیریها را عرفاً تصمیمگیری نمیدانیم. مثلاً برای بالا رفتن از یک برج که دارای ۳ آسانسور است، وقتی دکمهی یکی از آنها را میفشاریم، در واقع، تصمیم گرفتهایم، هر چند که آن را در زمرهی تصمیمات روزانه نیاوریم.
افرادی که کار و زندگیشان به گونهای است که باید مدام تصمیم بگیرند، بیش از بقیه در معرض «خستگی تصمیم» قرار دارند. در یک تحقیق در آمریکا، تعدادی قاضی که باید دربارهی عفو زندانیان تصمیمگیری میکردند، مورد بررسی قرار گرفتند.
مشخص شد که آنها در ابتدای روز، پروندهها را بهتر بررسی میکنند و افراد بیشتری را مشمول عفو میدانند، ولی هر چه به پایان روز نزدیک میشوند، افراد کمتری را عفو میکنند. پروندهها کما بیش یکسان بودند و قضات نیز ثابت.
آنچه در ساعات پایانی روز تغییر کرده بود، پدیدار شدن حالت «خستگی تصمیم» بود که هنگام صبح وجود نداشت.
#رولف_دوبلی در کتاب «هنر خوب زندگی کردن» میگوید: وقتی مغز بهخاطر تصمیمگیریهای متعدد خسته میشود، معمولاً سر راستترین تصمیمات را میگیرد که عمدتاً هم «بدترین» است.
چه کنیم؟
۱- وقتی از #مارک_زاکربرگ بنیانگزار و مدیر فیسبوک پرسیدند چرا همیشه یکنوع تیشرت میپوشی پاسخ داد: نمیخواهم هر روز صبح درگیر تصمیمگیری دربارهی اینکه کدام لباس را بپوشم.
او با اینکار در واقع، یکی از تصمیمات صبحگاهیاش را حذف و انرژی آن را برای تصمیمگیریهای مهمتر کاری، ذخیره میکند.
خانم #آنگلا_مرکل صدر اعظم آلمان هم از این روش استفاده میکند و اکثراً یکنوع لباس میپوشد.
#استیو_جابز نیز همینگونه بود.
برای اینکه «خستگی تصمیم» دیرتر رخ بدهد، تا حد امکان خود را در معرض تصمیمگیریهای کماهمیت قرار ندهیم. راهش این است که دربارهی برخی چیزها، یک تصمیم ثابت بگیریم.
بهعنوان مثال، بهجای اینکه هر روز تصمیم بگیریم امروز چه غذایی درست کنیم، یک برنامهی هفتگی یا ماهانه تدوین کنیم و از قید تصمیمات روزمره خلاص شویم و انرژی مغزمان را ذخیره کنیم.
یا یک مدیر میتواند جلسات خود را فقط در روزهای چهارشنبه برگزار کند و هر که از او وقت بخواهد، بهجای اینکه فکر کند و دربارهی زمان جلسه با او تصمیم بگیرد، روز چهارشنبه را با او وعده کند.
یا یک پدر روز خاصی را در هفته، برای بیرون بردن بچهها در نظر بگیرد و... . (هر کسی میتواند به فراخور زندگیاش، چند مورد را مشمول یک تصمیم واحد کند و از تصمیم گیری های متعدد راحت شود)
۲- تصمیمات مهم را «صبح» بگیریم. یادمان باشد که هر چه از روز میگذرد، به «خستگی تصمیم» بیشتر نزدیک میشویم.
۳- وقتی گزینههای قابل انتخاب برای تصمیم گیری زیادتر باشد، «خستگی تصمیم» نیز بیشتر میشود.
اگر برای خرید کاغذ دیواری به خیابانی که بورس کاغذ دیواری است برویم، در دهها فروشگاه،صدها طرح میبینیم و تعدد گزینهها ما را سردرگم میکند.
در واقع ما بعد از دیدن دهها طرح اولیه، دچار «خستگی تصمیم» میشویم و بعد از مدتی یکی از طرحها را نه از سر شوق و علاقه، که به خاطر «خستگی تصمیم» و گریز از ادامهی این روند، انتخاب میکنیم.
یکی از راههای مواجههی منطقی با تعدد گزینهها، این است که بهجای آنکه مثلاً ۱۲ گزینه را یکجا بررسی کنیم و به یکی برسیم، آنها را به چند گروه کوچکتر تقسیم کنیم و سه تا سه تا بررسی کنیم تا به انتخاب نهایی برسیم.
۴- وقتی دچار «خستگی تصمیم» هستیم، تصمیم نگیریم؛ فرصتی به مغز دهیم تا خود را بازسازی کند. کمی استراحت و خوردن اندکی غذا که گلوکز مغز را تأمین کند، میتواند «خستگی تصمیم» را کاهش دهد. نیمساعت خواب در وسط روز، میتواند در جلوگیری از خستگی تصمیم مؤثر باشد.
۵- انسانهای کمالگرا که میخواهند بهترین خروجی را داشته باشند، بیش از بقیه دچار خستگی تصمیم میشوند.
"جعفر محمدی"
#اندیشه #آموزشی
@Roshanfkrane
چطوری ازش در امان باشیم؟
همانگونه که «عضلات» ما بعد از کار کردن زیاد خسته میشوند، «مغز» نیز بعد از تصمیم گیریهای متعدد در طول روز، چار خستگی میشود که به آن، خستگی تصمیم (Decision fatigue) میگویند.
ما مدام در حال تصمیمگیری هستیم و با هر تصمیمی، یکقدم به «خستگی تصمیم» نزدیک میشویم.
هر چند همهی تصمیمها بزرگ و حیاتی نیستند ولی هر کدامشان، به سهم خود بخشی از انرژی مغزمان را میگیرند:
از انتخاب بین دو نوع خمیردندان برای مسواک صبحگاهی و تصمیم گیری دربارهی اینکه امروز چه بپوشم و انتخاب درجهی حرارت بخاری یا کولر ماشین و انتخاب موسیقی برای شنیدن و برداشتن یک نوع پینر از قفسهی پنیرهای سوپرمارکت تا تصمیمگیری دربارهی نحوهی برخورد با خطای فرزند و انتخاب بین چند گزینه برای سرمایهگذاری و مهاجرت و... همه و همه تصمیمگیری هستند.
نکتهی جالب توجه اینکه ما بعضی تصمیمگیریها را عرفاً تصمیمگیری نمیدانیم. مثلاً برای بالا رفتن از یک برج که دارای ۳ آسانسور است، وقتی دکمهی یکی از آنها را میفشاریم، در واقع، تصمیم گرفتهایم، هر چند که آن را در زمرهی تصمیمات روزانه نیاوریم.
افرادی که کار و زندگیشان به گونهای است که باید مدام تصمیم بگیرند، بیش از بقیه در معرض «خستگی تصمیم» قرار دارند. در یک تحقیق در آمریکا، تعدادی قاضی که باید دربارهی عفو زندانیان تصمیمگیری میکردند، مورد بررسی قرار گرفتند.
مشخص شد که آنها در ابتدای روز، پروندهها را بهتر بررسی میکنند و افراد بیشتری را مشمول عفو میدانند، ولی هر چه به پایان روز نزدیک میشوند، افراد کمتری را عفو میکنند. پروندهها کما بیش یکسان بودند و قضات نیز ثابت.
آنچه در ساعات پایانی روز تغییر کرده بود، پدیدار شدن حالت «خستگی تصمیم» بود که هنگام صبح وجود نداشت.
#رولف_دوبلی در کتاب «هنر خوب زندگی کردن» میگوید: وقتی مغز بهخاطر تصمیمگیریهای متعدد خسته میشود، معمولاً سر راستترین تصمیمات را میگیرد که عمدتاً هم «بدترین» است.
چه کنیم؟
۱- وقتی از #مارک_زاکربرگ بنیانگزار و مدیر فیسبوک پرسیدند چرا همیشه یکنوع تیشرت میپوشی پاسخ داد: نمیخواهم هر روز صبح درگیر تصمیمگیری دربارهی اینکه کدام لباس را بپوشم.
او با اینکار در واقع، یکی از تصمیمات صبحگاهیاش را حذف و انرژی آن را برای تصمیمگیریهای مهمتر کاری، ذخیره میکند.
خانم #آنگلا_مرکل صدر اعظم آلمان هم از این روش استفاده میکند و اکثراً یکنوع لباس میپوشد.
#استیو_جابز نیز همینگونه بود.
برای اینکه «خستگی تصمیم» دیرتر رخ بدهد، تا حد امکان خود را در معرض تصمیمگیریهای کماهمیت قرار ندهیم. راهش این است که دربارهی برخی چیزها، یک تصمیم ثابت بگیریم.
بهعنوان مثال، بهجای اینکه هر روز تصمیم بگیریم امروز چه غذایی درست کنیم، یک برنامهی هفتگی یا ماهانه تدوین کنیم و از قید تصمیمات روزمره خلاص شویم و انرژی مغزمان را ذخیره کنیم.
یا یک مدیر میتواند جلسات خود را فقط در روزهای چهارشنبه برگزار کند و هر که از او وقت بخواهد، بهجای اینکه فکر کند و دربارهی زمان جلسه با او تصمیم بگیرد، روز چهارشنبه را با او وعده کند.
یا یک پدر روز خاصی را در هفته، برای بیرون بردن بچهها در نظر بگیرد و... . (هر کسی میتواند به فراخور زندگیاش، چند مورد را مشمول یک تصمیم واحد کند و از تصمیم گیری های متعدد راحت شود)
۲- تصمیمات مهم را «صبح» بگیریم. یادمان باشد که هر چه از روز میگذرد، به «خستگی تصمیم» بیشتر نزدیک میشویم.
۳- وقتی گزینههای قابل انتخاب برای تصمیم گیری زیادتر باشد، «خستگی تصمیم» نیز بیشتر میشود.
اگر برای خرید کاغذ دیواری به خیابانی که بورس کاغذ دیواری است برویم، در دهها فروشگاه،صدها طرح میبینیم و تعدد گزینهها ما را سردرگم میکند.
در واقع ما بعد از دیدن دهها طرح اولیه، دچار «خستگی تصمیم» میشویم و بعد از مدتی یکی از طرحها را نه از سر شوق و علاقه، که به خاطر «خستگی تصمیم» و گریز از ادامهی این روند، انتخاب میکنیم.
یکی از راههای مواجههی منطقی با تعدد گزینهها، این است که بهجای آنکه مثلاً ۱۲ گزینه را یکجا بررسی کنیم و به یکی برسیم، آنها را به چند گروه کوچکتر تقسیم کنیم و سه تا سه تا بررسی کنیم تا به انتخاب نهایی برسیم.
۴- وقتی دچار «خستگی تصمیم» هستیم، تصمیم نگیریم؛ فرصتی به مغز دهیم تا خود را بازسازی کند. کمی استراحت و خوردن اندکی غذا که گلوکز مغز را تأمین کند، میتواند «خستگی تصمیم» را کاهش دهد. نیمساعت خواب در وسط روز، میتواند در جلوگیری از خستگی تصمیم مؤثر باشد.
۵- انسانهای کمالگرا که میخواهند بهترین خروجی را داشته باشند، بیش از بقیه دچار خستگی تصمیم میشوند.
"جعفر محمدی"
#اندیشه #آموزشی
@Roshanfkrane
هیچ برنامه عادلانهای برای جهان وجود ندارد. بخشی از خوب زیستن این است که آن را همانطور که هست بپذیریم.
روی باغچه خودتان تمرکز کنید، متوجه زندگی خودتان باشید، میبینید به قدر کافی علف هرز وجود دارد که شما را مشغول کند.
آنچه در طول زندگیتان رخ میدهد، مخصوصا اتفاقات مهم و ضربههای جدی سرنوشت و تقدیر، به این معنی نیست که شما فرد خوب یا بدی هستید. بنابراین غم و اندوه و بدبختی را با بیخیالی و آرامش بپذیرید. شانس مواجهه با موفقیتهای باور نکردنی و مصیبتهای جانکاه دقیقا به یک اندازه هستند.
📚 #هنر_خوب_زیستن
✍ #رولف_دوبلی
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
روی باغچه خودتان تمرکز کنید، متوجه زندگی خودتان باشید، میبینید به قدر کافی علف هرز وجود دارد که شما را مشغول کند.
آنچه در طول زندگیتان رخ میدهد، مخصوصا اتفاقات مهم و ضربههای جدی سرنوشت و تقدیر، به این معنی نیست که شما فرد خوب یا بدی هستید. بنابراین غم و اندوه و بدبختی را با بیخیالی و آرامش بپذیرید. شانس مواجهه با موفقیتهای باور نکردنی و مصیبتهای جانکاه دقیقا به یک اندازه هستند.
📚 #هنر_خوب_زیستن
✍ #رولف_دوبلی
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
🔴 زندان خوشنامی!
کدام یک را ترجیح می دهید: اینکه باهوشترین آدم روی زمین باشید، ولی بقیه شما را احمقترین بدانند یا اینکه احمقترین آدم روی زمین باشید ولی شما را باهوشترین بدانند؟
وقتی باب دیلن در سال ۲۰۱۶ برنده جایزه نوبل ادبیات شد، تا هفتهها اصلا به روی خودش نمیآورد. هیچ بیانیهای نداد و مصاحبهای نکرد، حتی جواب تلفنهای آکادمی سوئدی نوبل را هم نداد. سیل انتقادها از همه طرف شروع شد.
وقتی سرانجام پاسخ داد، در مصاحبه با یک روزنامه بریتانیایی با سردی گفت بابت افتخاری که نصیبم شد، سپاسگزارم. انگار این جملات را یک مشاور روابط عمومی به زور در دهانش گذاشته باشد. او در مراسم اهدای جایزه شرکت نکرد یا به عبارت بهتر، سه ماه دیر به آنجا رفت. تنها برداشت ممکن این بود که او هیچ اهمیتی برای باارزشترین جایزه جهان قائل نیست.
"ترجیح میدهید بزرگترین عاشق دنیا باشید در حالی که همه فکر کنند در دنیا بدترین هستید، یا ترجیح میدهید بدترین عاشق دنیا باشید، در حالی که همه فکر کنند بهترین هستید؟
با طرح این سوال، بافت به طور خلاصه یکی از حیاتیترین ایدهها برای رسیدن به زندگی خوب را شرح داد؛ تفاوت بین کارنامه درونی و بیرونی.
📌 کدامیک برای شما اهمیت بیشتری دارد: اینکه چگونه خودتان را ارزیابی میکنید یا دنیای بیرونی چگونه شما را ارزیابی میکند؟
دلایل تکاملی قابل درکی وجود دارد که چرا این همه تحت تاثیر نظرات دیگران هستیم، اما باز دلیل نمی شود امروز هم این تحت تاثیر قرار گرفتنها منطقی به نظر برسد. کاملاً برعکس، عقیدهی دیگران بسیار کم اهمیتتر از چیزی است که شما فکر می کنید.
اگر تعریفهای دیگران شما را به آسمانها ببرد یا انتقادهایشان لگدمالتان کند، تاثیر واقعیشان روی زندگیتان به طور قابل ملاحظهای کمتر از احساس افتخار یا شرمندگی درونی است که به شما دست می دهد.
بنابراین خودتان را رها کنید.
سه دلیل برای آن وجود دارد:
▪️از فراز و نشیبهای احساسی نجات پیدا میکنید. در درازمدت شما نمیتوانید محبوبیتتان را بدون عیب و نقص مدیریت کنید.
▪️با تمرکز روی اعتبار و وجهه، درک ما نسبت به آنچه عمیقاً باعث خوشحالی ما میشود، مخدوش میشود.
▪️اهمیت دادن به نظر دیگران باعث ایجاد نگرانی و تشویش در شما می شود؛ فشار و استرسی که برای زندگی خوب قطعاً مضر است.
نتیجه؟
دنیا هر طور که دلش بخواهد راجع به شما می نویسد، توییت می کند و پست میگذارد. مردم انواع و اقسام شایعات خالهزنکی را برایتان می سازند. نمی توانید جلوی آنها را بگیرید، اما خوشبختانه نیازی هم به این کار ندارید. اگر سیاستمدار یا یک چهره مشهور نیستید و از طریق تبلیغات پول در نمیآورید، دیگر نگران وجههتان نباشید. در عوض سعی کنید کار به درد بخوری انجام دهید.
بافت می گوید: "اگر کاری انجام دهم که دیگران از آن خوششان نیاید اما خودم حس خوبی نسبت به آن داشته باشم، خوشحالم. اگر دیگران من را بابت کاری ستایش کنند ولی خودم راضی نباشم، احساس ناراحتی میکنم."
کارنامه درونی دقیقاً همین است. پس روی آن تمرکز کنید و با تعریفها و انتقادهای بیرونی به شکلی دوستانه، اما با بی تفاوتی برخورد کنید.
📚 هنر خوب زندگی کردن
✍️ #رولف_دوبلی
#مطالعه #اندیشه #ارسالی
@Roshanfkrane
کدام یک را ترجیح می دهید: اینکه باهوشترین آدم روی زمین باشید، ولی بقیه شما را احمقترین بدانند یا اینکه احمقترین آدم روی زمین باشید ولی شما را باهوشترین بدانند؟
وقتی باب دیلن در سال ۲۰۱۶ برنده جایزه نوبل ادبیات شد، تا هفتهها اصلا به روی خودش نمیآورد. هیچ بیانیهای نداد و مصاحبهای نکرد، حتی جواب تلفنهای آکادمی سوئدی نوبل را هم نداد. سیل انتقادها از همه طرف شروع شد.
وقتی سرانجام پاسخ داد، در مصاحبه با یک روزنامه بریتانیایی با سردی گفت بابت افتخاری که نصیبم شد، سپاسگزارم. انگار این جملات را یک مشاور روابط عمومی به زور در دهانش گذاشته باشد. او در مراسم اهدای جایزه شرکت نکرد یا به عبارت بهتر، سه ماه دیر به آنجا رفت. تنها برداشت ممکن این بود که او هیچ اهمیتی برای باارزشترین جایزه جهان قائل نیست.
"ترجیح میدهید بزرگترین عاشق دنیا باشید در حالی که همه فکر کنند در دنیا بدترین هستید، یا ترجیح میدهید بدترین عاشق دنیا باشید، در حالی که همه فکر کنند بهترین هستید؟
با طرح این سوال، بافت به طور خلاصه یکی از حیاتیترین ایدهها برای رسیدن به زندگی خوب را شرح داد؛ تفاوت بین کارنامه درونی و بیرونی.
📌 کدامیک برای شما اهمیت بیشتری دارد: اینکه چگونه خودتان را ارزیابی میکنید یا دنیای بیرونی چگونه شما را ارزیابی میکند؟
دلایل تکاملی قابل درکی وجود دارد که چرا این همه تحت تاثیر نظرات دیگران هستیم، اما باز دلیل نمی شود امروز هم این تحت تاثیر قرار گرفتنها منطقی به نظر برسد. کاملاً برعکس، عقیدهی دیگران بسیار کم اهمیتتر از چیزی است که شما فکر می کنید.
اگر تعریفهای دیگران شما را به آسمانها ببرد یا انتقادهایشان لگدمالتان کند، تاثیر واقعیشان روی زندگیتان به طور قابل ملاحظهای کمتر از احساس افتخار یا شرمندگی درونی است که به شما دست می دهد.
بنابراین خودتان را رها کنید.
سه دلیل برای آن وجود دارد:
▪️از فراز و نشیبهای احساسی نجات پیدا میکنید. در درازمدت شما نمیتوانید محبوبیتتان را بدون عیب و نقص مدیریت کنید.
▪️با تمرکز روی اعتبار و وجهه، درک ما نسبت به آنچه عمیقاً باعث خوشحالی ما میشود، مخدوش میشود.
▪️اهمیت دادن به نظر دیگران باعث ایجاد نگرانی و تشویش در شما می شود؛ فشار و استرسی که برای زندگی خوب قطعاً مضر است.
نتیجه؟
دنیا هر طور که دلش بخواهد راجع به شما می نویسد، توییت می کند و پست میگذارد. مردم انواع و اقسام شایعات خالهزنکی را برایتان می سازند. نمی توانید جلوی آنها را بگیرید، اما خوشبختانه نیازی هم به این کار ندارید. اگر سیاستمدار یا یک چهره مشهور نیستید و از طریق تبلیغات پول در نمیآورید، دیگر نگران وجههتان نباشید. در عوض سعی کنید کار به درد بخوری انجام دهید.
بافت می گوید: "اگر کاری انجام دهم که دیگران از آن خوششان نیاید اما خودم حس خوبی نسبت به آن داشته باشم، خوشحالم. اگر دیگران من را بابت کاری ستایش کنند ولی خودم راضی نباشم، احساس ناراحتی میکنم."
کارنامه درونی دقیقاً همین است. پس روی آن تمرکز کنید و با تعریفها و انتقادهای بیرونی به شکلی دوستانه، اما با بی تفاوتی برخورد کنید.
📚 هنر خوب زندگی کردن
✍️ #رولف_دوبلی
#مطالعه #اندیشه #ارسالی
@Roshanfkrane
#تیکه_کتاب
هیچ برنامه عادلانهای برای جهان وجود ندارد. بخشی از خوب زیستن این است که آن را همانطور که هست بپذیریم.
روی باغچه خودتان تمرکز کنید، متوجه زندگی خودتان باشید، میبینید بهقدرِ کافی علف هرز وجود دارد که شما را مشغول کند.
آنچه در طول زندگیتان رخ میدهد، مخصوصاً اتفاقات مهم و ضربههای جدی سرنوشت و تقدیر، به این معنی نیست که شما فرد خوب یا بدی هستید. بنابراین غم و اندوه و بدبختی را با بیخیالی و آرامش بپذیرید. شانس مواجهه با موفقیتهای باور نکردنی و مصیبتهای جانکاه دقیقاً به یک اندازه هستند.
✍🏽 #رولف_دوبلی
📕 #هنر_خوب_زیستن
#اندیشه
@Roshanfkrane
هیچ برنامه عادلانهای برای جهان وجود ندارد. بخشی از خوب زیستن این است که آن را همانطور که هست بپذیریم.
روی باغچه خودتان تمرکز کنید، متوجه زندگی خودتان باشید، میبینید بهقدرِ کافی علف هرز وجود دارد که شما را مشغول کند.
آنچه در طول زندگیتان رخ میدهد، مخصوصاً اتفاقات مهم و ضربههای جدی سرنوشت و تقدیر، به این معنی نیست که شما فرد خوب یا بدی هستید. بنابراین غم و اندوه و بدبختی را با بیخیالی و آرامش بپذیرید. شانس مواجهه با موفقیتهای باور نکردنی و مصیبتهای جانکاه دقیقاً به یک اندازه هستند.
✍🏽 #رولف_دوبلی
📕 #هنر_خوب_زیستن
#اندیشه
@Roshanfkrane
#تیکه_کتاب
شکایت کردن از زندگی، وقت تلف کردن است و ترحم نسبت به خود از دو جهت غیر مفید است.
اول اینکه هیچ کاری برای غلبه بر حال ناخوشِتان انجام نمیدهید.
دوم اینکه با این کارتان، استیصال ناشی از این رفتار مخرب را هم به ناخوشی اولیهتان اضافه میکنید.
📗 #هنر_خوب_زندگی_کردن
✍🏻 #رولف_دوبلی
@Roshanfkrane
شکایت کردن از زندگی، وقت تلف کردن است و ترحم نسبت به خود از دو جهت غیر مفید است.
اول اینکه هیچ کاری برای غلبه بر حال ناخوشِتان انجام نمیدهید.
دوم اینکه با این کارتان، استیصال ناشی از این رفتار مخرب را هم به ناخوشی اولیهتان اضافه میکنید.
📗 #هنر_خوب_زندگی_کردن
✍🏻 #رولف_دوبلی
@Roshanfkrane
خیلی به چیزی وابسته نباش؛
فرض کن آنچه در اختیار داری چیزی است که جهان به طور موقت به تو داده است و میتواند در یک چشم بر هم زدن آن را یا حتى بیشتر از آن را از تو پس بگیرد.
📕 #هنر_شفاف_اندیشیدن
✍🏻 #رولف_دوبلی
کانال روشنفکران
#تیکه_کتاب #اندیشه
@Roshanfkrane
فرض کن آنچه در اختیار داری چیزی است که جهان به طور موقت به تو داده است و میتواند در یک چشم بر هم زدن آن را یا حتى بیشتر از آن را از تو پس بگیرد.
📕 #هنر_شفاف_اندیشیدن
✍🏻 #رولف_دوبلی
کانال روشنفکران
#تیکه_کتاب #اندیشه
@Roshanfkrane
#تیکه_کتاب
شکایت کردن از زندگی، وقت تلف کردن است و ترحم نسبت به خود از دو جهت غیر مفید است.
اول اینکه هیچ کاری برای غلبه بر حال ناخوشِتان انجام نمیدهید.
دوم اینکه با این کارتان، استیصال ناشی از این رفتار مخرب را هم به ناخوشی اولیهتان اضافه میکنید.
📕 #هنر_خوب_زندگی_کردن
✍🏻 #رولف_دوبلی
ترجمه #عادل_فردوسی_پور
بهزاد توکلی و علی شهروز
@Roshanfkrane
شکایت کردن از زندگی، وقت تلف کردن است و ترحم نسبت به خود از دو جهت غیر مفید است.
اول اینکه هیچ کاری برای غلبه بر حال ناخوشِتان انجام نمیدهید.
دوم اینکه با این کارتان، استیصال ناشی از این رفتار مخرب را هم به ناخوشی اولیهتان اضافه میکنید.
📕 #هنر_خوب_زندگی_کردن
✍🏻 #رولف_دوبلی
ترجمه #عادل_فردوسی_پور
بهزاد توکلی و علی شهروز
@Roshanfkrane
#تیکه_کتاب
💢تسلیم مرجعیت نشو!
کانال روشنفکران
🔸استنلی میلگرم، روانشناس، در آزمایشی در سال ۱۹۶۱ خطای مرجعیت را به وضوح نمایش داد. از افراد تحت آزمایش خواسته شد شوک الکتریکی افزاینده را به شخصی که در طرف مقابلِ یک دیوار شیشهای نشسته وارد کنند. به آنها گفته شد با ۱۵ ولت کار خود را شروع کنند، سپس ۳۰ ولت، ۴۵ ولت و همینطور آن را زیاد کنند تا به حداکثر برسد، یعنی ولتاژ مرگبار ۴۵۰ ولت.
🔸در حقیقت هیچ جریان الکتریکیای وجود نداشت. میلگرم از یک بازیگر استفاده کرده بود تا نقش قربانی را بازی کند، اما اشخاصِ تحت آزمایش از این موضوع بیاطلاع بودند.
نتایج، غافلگیرکننده بودند؛ فرد تحت آزمایش به هنگام شنیدن صدای ناله شخص دیگر که در اتاق مجاور به خودش میپیچید، میخواست وارد کردن شوک را متوقف کند، اما با پروفسور میگفت "ادامه بده، آزمایش به همین بستگی دارد." و بیشتر افراد هم به افزایش ولتاژ ادامه میدادند. بیش از نیمی از شرکت کنندهها ولتاژ را حداکثر کردند، صرفاً به این خاطر که از مرجعیت تبعیت کنند.
🔸در طول دهه گذشته، خطوط هوایی نیز با خطرات خطای مرجعیت آشنا شدند. قبلتر، خلبان مثل پادشاه بود. دستورات او زیر سوال نمیرفت. اگر کمک خلبان متوجه از قلم افتادن موضوعی میشد، از روی احترام یا ترس جرات نمیکرد خلبان را از آن مطلع کند. با پی بردن به این رفتار، تقریباً تمام خطوط هوایی از "مدیریت منابع کاری" استفاده میکنند که خلبانان و خدمه پرواز را ترغیب میکند آزادانه و به سرعت درباره هر موضوعی به بحث بپردازند.
به بیان دیگر آنها به دقت خطای مرجعیت را از کار میاندازند. در ۲۰ سال گذشته، مدیریت منابع کاری بیش از هر پیشرفت فنی دیگری توانسته امنیت را برای پرواز ها فراهم کند.
🔸مراجع مسئول همواره به دنبال جلب توجه اند و همیشه راهی پیدا میکنند تا وجهه خود را تقویت کنند. در نتیجه هر وقت میخواهی تصمیمی بگیری به این فکر کن چه مراجعی ممکن است بر استدلال هایت اثر گذاشته باشند. وقتی به یکی از آنها در واقعیت برخوردی، تمام تلاشت را بکن که در برابرش مقاومت کنی.
📖 هنر شفاف اندیشیدن
👤 #رولف_دوبلی
#اندیشه #اجتماعی #روانشناسی
@Roshanfkrane
💢تسلیم مرجعیت نشو!
کانال روشنفکران
🔸استنلی میلگرم، روانشناس، در آزمایشی در سال ۱۹۶۱ خطای مرجعیت را به وضوح نمایش داد. از افراد تحت آزمایش خواسته شد شوک الکتریکی افزاینده را به شخصی که در طرف مقابلِ یک دیوار شیشهای نشسته وارد کنند. به آنها گفته شد با ۱۵ ولت کار خود را شروع کنند، سپس ۳۰ ولت، ۴۵ ولت و همینطور آن را زیاد کنند تا به حداکثر برسد، یعنی ولتاژ مرگبار ۴۵۰ ولت.
🔸در حقیقت هیچ جریان الکتریکیای وجود نداشت. میلگرم از یک بازیگر استفاده کرده بود تا نقش قربانی را بازی کند، اما اشخاصِ تحت آزمایش از این موضوع بیاطلاع بودند.
نتایج، غافلگیرکننده بودند؛ فرد تحت آزمایش به هنگام شنیدن صدای ناله شخص دیگر که در اتاق مجاور به خودش میپیچید، میخواست وارد کردن شوک را متوقف کند، اما با پروفسور میگفت "ادامه بده، آزمایش به همین بستگی دارد." و بیشتر افراد هم به افزایش ولتاژ ادامه میدادند. بیش از نیمی از شرکت کنندهها ولتاژ را حداکثر کردند، صرفاً به این خاطر که از مرجعیت تبعیت کنند.
🔸در طول دهه گذشته، خطوط هوایی نیز با خطرات خطای مرجعیت آشنا شدند. قبلتر، خلبان مثل پادشاه بود. دستورات او زیر سوال نمیرفت. اگر کمک خلبان متوجه از قلم افتادن موضوعی میشد، از روی احترام یا ترس جرات نمیکرد خلبان را از آن مطلع کند. با پی بردن به این رفتار، تقریباً تمام خطوط هوایی از "مدیریت منابع کاری" استفاده میکنند که خلبانان و خدمه پرواز را ترغیب میکند آزادانه و به سرعت درباره هر موضوعی به بحث بپردازند.
به بیان دیگر آنها به دقت خطای مرجعیت را از کار میاندازند. در ۲۰ سال گذشته، مدیریت منابع کاری بیش از هر پیشرفت فنی دیگری توانسته امنیت را برای پرواز ها فراهم کند.
🔸مراجع مسئول همواره به دنبال جلب توجه اند و همیشه راهی پیدا میکنند تا وجهه خود را تقویت کنند. در نتیجه هر وقت میخواهی تصمیمی بگیری به این فکر کن چه مراجعی ممکن است بر استدلال هایت اثر گذاشته باشند. وقتی به یکی از آنها در واقعیت برخوردی، تمام تلاشت را بکن که در برابرش مقاومت کنی.
📖 هنر شفاف اندیشیدن
👤 #رولف_دوبلی
#اندیشه #اجتماعی #روانشناسی
@Roshanfkrane
شکایت کردن از زندگی، وقت تلف کردن است و ترحم نسبت به خود از دو جهت غیر مفید است.
اول اینکه هیچ کاری برای غلبه بر حال ناخوشِتان انجام نمیدهید.
دوم اینکه با این کارتان، استیصال ناشی از این رفتار مخرب را هم به ناخوشی اولیهتان اضافه میکنید.
📓 #هنر_خوب_زندگی_کردن ✍🏻 #رولف_دوبلی
@Roshanfkrane
اول اینکه هیچ کاری برای غلبه بر حال ناخوشِتان انجام نمیدهید.
دوم اینکه با این کارتان، استیصال ناشی از این رفتار مخرب را هم به ناخوشی اولیهتان اضافه میکنید.
📓 #هنر_خوب_زندگی_کردن ✍🏻 #رولف_دوبلی
@Roshanfkrane
.
شاید در توانمان نباشد که دنیای اطرافمان را تغییر دهیم،
شاید نتوانیم جلوی حوادث
تلخ طبیعی زندگی را بگیریم؛
اما بی تردید ...
توان آن را داریم که دنیای درونی مان
را سامان دهیم.
#رولف_دوبلی
@Roshanfkrane
شاید در توانمان نباشد که دنیای اطرافمان را تغییر دهیم،
شاید نتوانیم جلوی حوادث
تلخ طبیعی زندگی را بگیریم؛
اما بی تردید ...
توان آن را داریم که دنیای درونی مان
را سامان دهیم.
#رولف_دوبلی
@Roshanfkrane
اگر میخواهی کسی را در مورد موضوعی متقاعد کنی، بر مزایای آن تمرکز نکن، بلکه سعی کن به او نشان بدهی چگونه میتواند از مضرات آن رها شود.
#رولف_دوبلی
کتاب: هنر شفاف اندیشیدن
#تیکه_کتاب
@Roshanfkrane
#رولف_دوبلی
کتاب: هنر شفاف اندیشیدن
#تیکه_کتاب
@Roshanfkrane
از دست دادن صد دلار بر خوشی تو بیشتر اثر دارد تا به دست آوردن یک صد دلاری...
درواقع اثبات شده که از نظر عاطفی،
از دست دادن یک چیز، دوبرابر «سنگینتر» از به دست آوردن همان چیز است.
دانشمندان اجتماعی به این پدیده نفرت از زیان میگویند.
📕 هنر شفاف اندیشیدن
#رولف_دوبلی
#تیکه_کتاب
@Roshanfkrane
درواقع اثبات شده که از نظر عاطفی،
از دست دادن یک چیز، دوبرابر «سنگینتر» از به دست آوردن همان چیز است.
دانشمندان اجتماعی به این پدیده نفرت از زیان میگویند.
📕 هنر شفاف اندیشیدن
#رولف_دوبلی
#تیکه_کتاب
@Roshanfkrane