👆👌👌👌👍
کسی در خانه شما را می زند. در را باز می کنید و مردی را در مقابل خود می یابید که به کمک شما نیاز دارد. او مجروح شده است و خونریزی دارد. او را به داخل خانه می برید و کمکش می کنید. کاری می کنید که احساس امنیت و راحتی کند و بعد هم تلفن می زنید آمبولانس خبر می کنید. ظاهرا این همان کار درستی است که باید انجام دهید. ولی به عقیده کانت اگر این کار را فقط از روی دلسوزی انجام دهید، عملی ((اخلاقی)) انجام نداده اید. دلسوزی شما ربطی به اخلاقی بودن عملتان ندارد. این بخشی از شخصیت شماست، ولی ارتباطی با کار درست یا غلط ندارد. اخلاقیات از نظر کانت تنها به کاری که انجام می دهید ارتباط ندارد، بلکه به دلیل انجام دادن آن کار هم بستگی دارد. کار صحیح نباید صرفا بر اساس احساس انجام گیرد: این تصمیم باید بر اساس عقل گرفته شود، عقلی که وظیفه شما را بدون در نظر گرفتن احساستان برایتان تعیین می کند.
کانت معتقد بود احساسات نباید وارد مقوله اخلاقیات شوند. داشتن یا نداشتن احساسات عمدتا تصادفی است. برخی احساس دلسوزی و همدردی می کنند، و برخی دیگر فاقد چنین احساساتی اند. برخی خسیسیند و دست و دلباز بودن برایشان دشوار است، و برخی دیگر از بخشیدن پول و داراییشان به دیگران لذت می برند. ولی خوب بودن خصوصیتی است که هر انسان عاقل باید بتواند آن را با اراده و تصمیم خود در وجودش نهایدنه کند. از نظر کانت اگر به این دلیل به آن مرد کمک کنید که این کار را وظیفه خود می دانید، در این صورت عملتان عملی اخلاقی است. کار صحیح همین است، چون هرکسی در چنین شرایطی باید آن را انجام دهد.
#تاریخچه_کوتاه_فلسفه/ نایجل واربرتون/ نشر: ققنوس/ ترجمه: #مریم_تقدیسی
👤 #ایمانوئل_کانت
🔗 #اخلاق
📷 (زاده ۲۲ آوریل ۱۷۲۴ - درگذشتهٔ ۱۲ فوریه ۱۸۰۴) چهره محوری در فلسفه جدید است. وی تجربه گرایی و عقل گرایی ابتدایی مدرن را در هم آمیخت، و تا به امروز تأثیر مهم وی در مابعدالطبیعه، معرفتشناسی، اخلاق، فلسفه سیاسی، زیبایی شناسی و دیگر حوزهها ادامه دارد. ایده بنیادین «فلسفه نقدی» کانت به ویژه در نقدهای سهگانه وی «نقد عقل محض»، «نقد عقل عملی»، و «نقد قوه حکم»، «خودآیینی انسان» است. وی استدلال میکند که فاهمه انسان، منشأ قوانین عمومی طبیعت است که تشکیل دهنده همه تجربه ماست؛ و عقل انسان است که قانون اخلاقی را به ما میدهد که این قانون، مبنای ما برای باور به خدا، آزادی، و جاودانگی است؛ بنابراین، شناخت علمی، اخلاق، و باور دینی متقابلاً سازگار و مورد اطمینانند زیرا همه آنها متکی به بنیان یکسان «خودآیینی» انسانند، که به علاوه، انسان براساس جهان نگری غایتشناسانه حکم تأملی، غایت نهایی طبیعت است. او همچنین یکی از فیلسوفان کلیدی روشنگری است و فلسفهٔ وی از اندیشههای مسلط بر نیمهٔ نخست سدهٔ نوزدهم است.
منبع : ویکی پدیا
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
کسی در خانه شما را می زند. در را باز می کنید و مردی را در مقابل خود می یابید که به کمک شما نیاز دارد. او مجروح شده است و خونریزی دارد. او را به داخل خانه می برید و کمکش می کنید. کاری می کنید که احساس امنیت و راحتی کند و بعد هم تلفن می زنید آمبولانس خبر می کنید. ظاهرا این همان کار درستی است که باید انجام دهید. ولی به عقیده کانت اگر این کار را فقط از روی دلسوزی انجام دهید، عملی ((اخلاقی)) انجام نداده اید. دلسوزی شما ربطی به اخلاقی بودن عملتان ندارد. این بخشی از شخصیت شماست، ولی ارتباطی با کار درست یا غلط ندارد. اخلاقیات از نظر کانت تنها به کاری که انجام می دهید ارتباط ندارد، بلکه به دلیل انجام دادن آن کار هم بستگی دارد. کار صحیح نباید صرفا بر اساس احساس انجام گیرد: این تصمیم باید بر اساس عقل گرفته شود، عقلی که وظیفه شما را بدون در نظر گرفتن احساستان برایتان تعیین می کند.
کانت معتقد بود احساسات نباید وارد مقوله اخلاقیات شوند. داشتن یا نداشتن احساسات عمدتا تصادفی است. برخی احساس دلسوزی و همدردی می کنند، و برخی دیگر فاقد چنین احساساتی اند. برخی خسیسیند و دست و دلباز بودن برایشان دشوار است، و برخی دیگر از بخشیدن پول و داراییشان به دیگران لذت می برند. ولی خوب بودن خصوصیتی است که هر انسان عاقل باید بتواند آن را با اراده و تصمیم خود در وجودش نهایدنه کند. از نظر کانت اگر به این دلیل به آن مرد کمک کنید که این کار را وظیفه خود می دانید، در این صورت عملتان عملی اخلاقی است. کار صحیح همین است، چون هرکسی در چنین شرایطی باید آن را انجام دهد.
#تاریخچه_کوتاه_فلسفه/ نایجل واربرتون/ نشر: ققنوس/ ترجمه: #مریم_تقدیسی
👤 #ایمانوئل_کانت
🔗 #اخلاق
📷 (زاده ۲۲ آوریل ۱۷۲۴ - درگذشتهٔ ۱۲ فوریه ۱۸۰۴) چهره محوری در فلسفه جدید است. وی تجربه گرایی و عقل گرایی ابتدایی مدرن را در هم آمیخت، و تا به امروز تأثیر مهم وی در مابعدالطبیعه، معرفتشناسی، اخلاق، فلسفه سیاسی، زیبایی شناسی و دیگر حوزهها ادامه دارد. ایده بنیادین «فلسفه نقدی» کانت به ویژه در نقدهای سهگانه وی «نقد عقل محض»، «نقد عقل عملی»، و «نقد قوه حکم»، «خودآیینی انسان» است. وی استدلال میکند که فاهمه انسان، منشأ قوانین عمومی طبیعت است که تشکیل دهنده همه تجربه ماست؛ و عقل انسان است که قانون اخلاقی را به ما میدهد که این قانون، مبنای ما برای باور به خدا، آزادی، و جاودانگی است؛ بنابراین، شناخت علمی، اخلاق، و باور دینی متقابلاً سازگار و مورد اطمینانند زیرا همه آنها متکی به بنیان یکسان «خودآیینی» انسانند، که به علاوه، انسان براساس جهان نگری غایتشناسانه حکم تأملی، غایت نهایی طبیعت است. او همچنین یکی از فیلسوفان کلیدی روشنگری است و فلسفهٔ وی از اندیشههای مسلط بر نیمهٔ نخست سدهٔ نوزدهم است.
منبع : ویکی پدیا
🆔👉 @Roshanfkrane ✍