📝مواجهه دولتی و رسانه ای با کرونا؛ «حاشیه» عین «متن» نیست!
✍ #منصور_ساعی استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
🔹 ژان پل لوی مینویسد که «گرسنگی و فقر واقعا بیماری مزمنی است که بستر انواع ابتلاها را میگسترد» این جمله را باید بر صفحه اول سیاست های اجتماعی و اقتصادی و سلامت دولت ایران نوشت.
🔹اپیدمیهای مشهور تاریخ نظیر طاعون، جذام، آبله، سل، تیفوس ومالاریا در طول تاریخ بزرگترین خسارات جانی وضربه های اجتماعی و اقتصادی را به مردمان و جوامع فقیر زده است. در طاعون سیاه اروپای غربی در سال 1347 میلادی که از بندر مسین ایتالیا شروع شد، به تنهایی 26 میلیون نفر یعنی به اندازه ربع جمعیت اروپا قربانی داشت.
🔹 از قرون وسطی تا پایان قرن هجدهم آبله آفت دیگری بود که در هر یورش یک سوم کودکان یک روستا را نابود میکرد. سیفلیس تا پایان قرن پانزدهم به هنگام محاصره شهر ناپل در سال 1949 توسط فرانسویان، در ارتشهای فرانسه و ایتالیا به قدری کشته داد که ناچار جنگ باید قطع می شد. مالاریا هزاران نفر را در سال 1602 در ناپل نابود کرد. در قرن نوزدهم اپیدمی دیگری که از آسیا به همه جا صادر شد، «وبا» بود. وبای سال 1832 در فرانسه 100 هزار قربانی گرفت.
🔹 اما در قرن بیست ویکم اپیدمیهای نظیر سارس و کرونا جهانی تر شده اند و مرزها و ملت را درنوردیدهاند. آنچه باید بدانیم این است که در جریان یک اپیدمی فرد بیمار، تنها درگیر این بیماری نیست بلکه اطرافیان وی نیز مبتلا میشوند. زیرا خاصیت یک اپیدمی سرایت و انتشار سریع ویروس در بین همه کسانی است که در اطراف و در تعامل با بیمار هستند.
🔹 رفتار و کنش دولتها درایران در برابر بحرانهای طبیعی نظیر سیل و زلزله سالهای اخیر و حتی غیر طبیعی نظیر اپیدمیها توجه به مرکز و بیتوجهی به پیرامون و حاشیه بوده است. این مرکزگرایی و متن محوری در هنگام بحران ها، ناشی از سیاست اجتماعی و اقتصادی مرکزگرای دولت دارد. آنقدر این متن محوری اهمیت یافته است که حتی در رسانههای رسمی و حتی غیررسمی نیز ارزش خبری شهرت و کنشهای افراد مشهور سیاسی و غیرسیاسی و در جریان اپیدمی کرونا در میان سیاسیون و قدرتمندان به تیتر اول خبرها و رسانهها تبدیل می شود. اما فقرا را نه دولت میبیند نه رسانه. فقرا و برافتادگان و به حاشیه رفتگان از نظم مستقر را نه دولت می شنود و نه رسانه صدای آنهاست.
🔹 امروزه باید پذیرفت که تحت تاثیر تحریمها و بسیاری عوامل دیگر جامعه ایرانی به دو گروه فقیر و غنی تقسیم شده و طبقه متوسط از بین رفته است. در این میان دولت و رسانه های رسمی به متن چسپیده و حاشیه را رها کردهاند. حاشیهای که فقر اقتصادی به کاهش آگاهیهای بهداشتی و فقط سواد سلامت وی نیز منجر شده است.
🔹 به نظر میرسد که دولت در اپیدمی کرونا همچون آتش نشان عمل میکند و فقط به فکر خاموش کردن آتش و کنترل بیماری افراد درگیر است. دولت جزیرهای عمل میکند و برنامه جامعی برای متن و حاشیه، فقیر و غنی ندارد. اپیدمی در جامعه فقیر میتواند پیامدهای مختلف اجتماعی و اقتصادی و نظایر آن برای دولت داشته باشد.
🔹 به نظر می رسد بسیاری از بخشهای جامعه ایران به ویژه جامعه حاشیهای و دارای درآمد پایین هنوز اپیدمی کرونا را جدی نگرفتهاند، جامعهای که جمعیت بسیار زیادی را شامل میشوند و بیتوجهی به اگاهی بخشی و عدم توزیع رایگان تجهیزات اولیه پیشگیری و کنترل شیوع نظیر ماسک و ... میتواند فاجعه آفرین باشد.
🔹 در شرایط فعلی علاوه برلزوم کنشگری فعال بیشتر دولت، باید جامعه مدنی و شبکههای اجتماعی آفلاین نظیر شبکه مساجد، شبکه شبکه بسیج، اتحادیهها و انجمنهای صنفی و حرفهای، خیریهها و نظایر آن به میدان دولت بیایند و با پذیرفتن بخشی از مسئولیت اجتماعی به افزایش آگاهی اجتماعی و انجام حمایتهای اجتماعی و اقتصادی و تقویت همدلی و امیدبخشی به مردمان حاشیهای و پیرامونی شهرها و روستاها و بیماران خاص و نادر و.. بپردازند.
🔹در این راه رسانههای رسمی و به ویژه رسانههای اجتماعی فراگیر در ایران نیز با تقویت آگاهی بخشی، تاب آوری اجتماعی، همدلی و کمک به جوامع و انجمنهای مدنی و صنفی به ایفای مسیئولیت اجتماعی خود برای حمایت از مردمان پیرامون همت گمارند و به کنترل اپیدمی یاری رسانند.
@Roshanfkrane
✍ #منصور_ساعی استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
🔹 ژان پل لوی مینویسد که «گرسنگی و فقر واقعا بیماری مزمنی است که بستر انواع ابتلاها را میگسترد» این جمله را باید بر صفحه اول سیاست های اجتماعی و اقتصادی و سلامت دولت ایران نوشت.
🔹اپیدمیهای مشهور تاریخ نظیر طاعون، جذام، آبله، سل، تیفوس ومالاریا در طول تاریخ بزرگترین خسارات جانی وضربه های اجتماعی و اقتصادی را به مردمان و جوامع فقیر زده است. در طاعون سیاه اروپای غربی در سال 1347 میلادی که از بندر مسین ایتالیا شروع شد، به تنهایی 26 میلیون نفر یعنی به اندازه ربع جمعیت اروپا قربانی داشت.
🔹 از قرون وسطی تا پایان قرن هجدهم آبله آفت دیگری بود که در هر یورش یک سوم کودکان یک روستا را نابود میکرد. سیفلیس تا پایان قرن پانزدهم به هنگام محاصره شهر ناپل در سال 1949 توسط فرانسویان، در ارتشهای فرانسه و ایتالیا به قدری کشته داد که ناچار جنگ باید قطع می شد. مالاریا هزاران نفر را در سال 1602 در ناپل نابود کرد. در قرن نوزدهم اپیدمی دیگری که از آسیا به همه جا صادر شد، «وبا» بود. وبای سال 1832 در فرانسه 100 هزار قربانی گرفت.
🔹 اما در قرن بیست ویکم اپیدمیهای نظیر سارس و کرونا جهانی تر شده اند و مرزها و ملت را درنوردیدهاند. آنچه باید بدانیم این است که در جریان یک اپیدمی فرد بیمار، تنها درگیر این بیماری نیست بلکه اطرافیان وی نیز مبتلا میشوند. زیرا خاصیت یک اپیدمی سرایت و انتشار سریع ویروس در بین همه کسانی است که در اطراف و در تعامل با بیمار هستند.
🔹 رفتار و کنش دولتها درایران در برابر بحرانهای طبیعی نظیر سیل و زلزله سالهای اخیر و حتی غیر طبیعی نظیر اپیدمیها توجه به مرکز و بیتوجهی به پیرامون و حاشیه بوده است. این مرکزگرایی و متن محوری در هنگام بحران ها، ناشی از سیاست اجتماعی و اقتصادی مرکزگرای دولت دارد. آنقدر این متن محوری اهمیت یافته است که حتی در رسانههای رسمی و حتی غیررسمی نیز ارزش خبری شهرت و کنشهای افراد مشهور سیاسی و غیرسیاسی و در جریان اپیدمی کرونا در میان سیاسیون و قدرتمندان به تیتر اول خبرها و رسانهها تبدیل می شود. اما فقرا را نه دولت میبیند نه رسانه. فقرا و برافتادگان و به حاشیه رفتگان از نظم مستقر را نه دولت می شنود و نه رسانه صدای آنهاست.
🔹 امروزه باید پذیرفت که تحت تاثیر تحریمها و بسیاری عوامل دیگر جامعه ایرانی به دو گروه فقیر و غنی تقسیم شده و طبقه متوسط از بین رفته است. در این میان دولت و رسانه های رسمی به متن چسپیده و حاشیه را رها کردهاند. حاشیهای که فقر اقتصادی به کاهش آگاهیهای بهداشتی و فقط سواد سلامت وی نیز منجر شده است.
🔹 به نظر میرسد که دولت در اپیدمی کرونا همچون آتش نشان عمل میکند و فقط به فکر خاموش کردن آتش و کنترل بیماری افراد درگیر است. دولت جزیرهای عمل میکند و برنامه جامعی برای متن و حاشیه، فقیر و غنی ندارد. اپیدمی در جامعه فقیر میتواند پیامدهای مختلف اجتماعی و اقتصادی و نظایر آن برای دولت داشته باشد.
🔹 به نظر می رسد بسیاری از بخشهای جامعه ایران به ویژه جامعه حاشیهای و دارای درآمد پایین هنوز اپیدمی کرونا را جدی نگرفتهاند، جامعهای که جمعیت بسیار زیادی را شامل میشوند و بیتوجهی به اگاهی بخشی و عدم توزیع رایگان تجهیزات اولیه پیشگیری و کنترل شیوع نظیر ماسک و ... میتواند فاجعه آفرین باشد.
🔹 در شرایط فعلی علاوه برلزوم کنشگری فعال بیشتر دولت، باید جامعه مدنی و شبکههای اجتماعی آفلاین نظیر شبکه مساجد، شبکه شبکه بسیج، اتحادیهها و انجمنهای صنفی و حرفهای، خیریهها و نظایر آن به میدان دولت بیایند و با پذیرفتن بخشی از مسئولیت اجتماعی به افزایش آگاهی اجتماعی و انجام حمایتهای اجتماعی و اقتصادی و تقویت همدلی و امیدبخشی به مردمان حاشیهای و پیرامونی شهرها و روستاها و بیماران خاص و نادر و.. بپردازند.
🔹در این راه رسانههای رسمی و به ویژه رسانههای اجتماعی فراگیر در ایران نیز با تقویت آگاهی بخشی، تاب آوری اجتماعی، همدلی و کمک به جوامع و انجمنهای مدنی و صنفی به ایفای مسیئولیت اجتماعی خود برای حمایت از مردمان پیرامون همت گمارند و به کنترل اپیدمی یاری رسانند.
@Roshanfkrane