💕 #داستان
#قلاب_موفقیت
مرد جوان فقیر و گرسنه ای دلتنگ و افسرده روی پلی نشسته بود و گروهی از ماهیگیران را تماشا می کرد، در حالیکه به سبد پر از ماهی کنار آنها چشم دوخته بود.
با خود گفت: کاش من هم یک عالمه از این ماهی ها داشتم.
آن وقت آن ها را می فروختم و لباس و غذا می خریدم.
یکی از ماهیگیران پاسخ داد:
اگر لطفی به من بکنی هر قدر ماهی بخواهی به تو می دهم.
-:این قلاب را نگه دار تا من به شهر بروم و به کارم برسم.
مرد جوان با خوشحالی این پیشنهاد را پذیرفت.
در حالیکه قلاب مرد را نگه داشته بود، ماهی ها مرتب طعمه را گاز می زدند و یکی پس از دیگری به دام می افتادند.
طولی نکشید که مرد از این کار خوشش آمد و خندان شد.
مرد مسن تر وقتی برگشت، گفت: همه ی ماهی ها را بردار و برو اما می خواهم نصیحتی به تو بکنم. دفعه بعد که محتاج بودی وقت خود را با خیالبافی تلف نکن. قلاب خودت را بنداز تا زندگی ات تغییر کند، زیرا هرگز آرزوی ماهی داشتن تور ما را پر از ماهی نمی خواهد.
@Roshanfkrane
#قلاب_موفقیت
مرد جوان فقیر و گرسنه ای دلتنگ و افسرده روی پلی نشسته بود و گروهی از ماهیگیران را تماشا می کرد، در حالیکه به سبد پر از ماهی کنار آنها چشم دوخته بود.
با خود گفت: کاش من هم یک عالمه از این ماهی ها داشتم.
آن وقت آن ها را می فروختم و لباس و غذا می خریدم.
یکی از ماهیگیران پاسخ داد:
اگر لطفی به من بکنی هر قدر ماهی بخواهی به تو می دهم.
-:این قلاب را نگه دار تا من به شهر بروم و به کارم برسم.
مرد جوان با خوشحالی این پیشنهاد را پذیرفت.
در حالیکه قلاب مرد را نگه داشته بود، ماهی ها مرتب طعمه را گاز می زدند و یکی پس از دیگری به دام می افتادند.
طولی نکشید که مرد از این کار خوشش آمد و خندان شد.
مرد مسن تر وقتی برگشت، گفت: همه ی ماهی ها را بردار و برو اما می خواهم نصیحتی به تو بکنم. دفعه بعد که محتاج بودی وقت خود را با خیالبافی تلف نکن. قلاب خودت را بنداز تا زندگی ات تغییر کند، زیرا هرگز آرزوی ماهی داشتن تور ما را پر از ماهی نمی خواهد.
@Roshanfkrane
کدامین چشمه #سمی شد ، که آب از #آب می ترسد ؟
و حتی ، #ذهن ماهیگیر ، از #قلاب می ترسد
کدامین #وحشت وحشی ، گرفته روح دریا را
که #طوفان از #خروش و #موج از #گرداب می ترسد
گرفته وسعت شب را ، #غباری آنچنان مبهم
که چشم از #دیدگاه و #ماه از #مهتاب می ترسد
#شب است و خیمه شب بازان و رقص وحشی #اشباح
#مژه از پلک و پلک از #چشم و چشم از #خواب می ترسد
فغان ، زین شهر #کج_باور ، که حتی نکته آموزش
ز #افسون و طلسم و رمل و #اسطرلاب می ترسد
فضا را آنچنان آلوده ، دود #نفرت و #نفرین
که موشک هم ، ز سطح #سکوی پرتاب می ترسد
طنین کار سازی هم ، زسازی بر نمی خیزد .
که #چنگ از پرده ها و #سیم ، از #مضراب می ترسد
سخن ، دیگر کن ای #بهمن ! کجا باور توان کردن
که #غوک از جلبک و #خرچنگ از #مرداب می ترسد
#بهمنرافعی
#شعر
@Roshanfkrane
و حتی ، #ذهن ماهیگیر ، از #قلاب می ترسد
کدامین #وحشت وحشی ، گرفته روح دریا را
که #طوفان از #خروش و #موج از #گرداب می ترسد
گرفته وسعت شب را ، #غباری آنچنان مبهم
که چشم از #دیدگاه و #ماه از #مهتاب می ترسد
#شب است و خیمه شب بازان و رقص وحشی #اشباح
#مژه از پلک و پلک از #چشم و چشم از #خواب می ترسد
فغان ، زین شهر #کج_باور ، که حتی نکته آموزش
ز #افسون و طلسم و رمل و #اسطرلاب می ترسد
فضا را آنچنان آلوده ، دود #نفرت و #نفرین
که موشک هم ، ز سطح #سکوی پرتاب می ترسد
طنین کار سازی هم ، زسازی بر نمی خیزد .
که #چنگ از پرده ها و #سیم ، از #مضراب می ترسد
سخن ، دیگر کن ای #بهمن ! کجا باور توان کردن
که #غوک از جلبک و #خرچنگ از #مرداب می ترسد
#بهمنرافعی
#شعر
@Roshanfkrane