📣 سرباز وظیفه سیلی‌خورده: قانون را می‌دانستم و از نماینده مجلسی که مجوز نداشت، ترسی نداشتم

1️⃣ عابد اکبری، سرباز وظیفه ۲۲ساله آملی، که اخیرا از نماینده سبزوار سیلی خورده، گفته: «من می‌دانستم قانون چیست و برای اجرای قانون هم از هیچ کسی حتی نماینده مجلس نمی‌ترسیدم.

قانون گفته هر خودرویی بخواهد از خط ویژه بگذرد، باید مجوز داشته باشد.»

▪️این سرباز وظیفه افزوده: «از مجلس کسی با من تماس نگرفت؛ شاید بعد از دادگاه از مجلس هم با من تماس بگیرند.

▫️این چند روز، صبح و بعدازظهر، درگیر کارهای این پرونده هستم و نتوانسته‌ام سر شیفت حاضر بشوم، اما به محض تمام شدن این ماجراها مجدداً سر خدمت حاضر می‌شوم.»

2️⃣ علی‌اکبری، پدر این سرباز وظیفه هم گفته: «این‌که فرزندت را بزرگ کنی. سعی کنی درست تربیت شود، درس بخواند و سربازی برود، در تمام این سال‌ها کنارش باشی و برخورد فیزیکی با او نکنی، آن وقت یک نماینده مجلس، که قرار است وکیل من و بقیه مردم در آن مجلس باشد، به جای حمایت، دست روی او بلند کند، اتفاق ناراحت‌کننده‌ای است.»

▫️او افزوده از مجلس تماسی با آن‌ها گرفته نشده و قصد ندارد شکایت شخصی داشته‌باشند چون حسین اشتری، فرمانده پلیس، و معاونت حقوقی پلیس، قول‌ داده‌اند که ماجرا را در دادگاه پیگیری کنند. / برگرفته از گفت‌‌وگوی اکبری‌ها با اعتمادآنلاین

#خبر #سرباز_وظیفه

#اجتماعی

@Roshanfkrane

🔴واکنش مجری برنامه تهران ۲۰ به حادثه برخورد یک نماینده با یک سرباز پلیس راهور: به جای توجیه کردن شفاف عذرخواهی کنید.

▪️دوره اینکه کاری کنید و صدایش در نیاید تمام شده و اگر دست از پا خطا کنید مردم معترضانه در مقابل شما می‌ایستند.

#سرباز_وظیفه
@Roshanfkrane

🔴🎥 عنابستانی:

🔹 توهین شنیدم و عصبانی شدم

🔹 از مردم عذرخواهی می کنم

🔹 از سربازی هم که از قانون پاسداری کرد تشکر می کنم

#خبر
#سرباز_وظیفه

@Roshanfkrane

🎥 #ربیعی: کار سرباز در مقابل نماینده مجلس کاملا قانونی بود و برخورد فیزیکی هم صحت داشت / اتفاقی که افتاد خلاف قانون بود/ بهترین پاسخ را مردم به این ماجرا دادند

#سرباز_وظیفه

@Roshanfkrane

▪️این پسر را به خاطر بسپارید
سرباز اکبری

▫️مردی که میتوانست محو شود اما نترسید
ما منتظر منجی نبودیم
ما منتظر طلوع نجات‌یافتگان بودیم
این طلیعه‌ها را به فال نیک بگیرید
چیزی دارد زیر پوست شهر متولد میشود
که وعده داده بودیم
نسلی بی‌هیچ ترسی از ابهت پوشالی نسل مندرس
نسلی که دیگر دنبال به دست آوردن چیزی نیست
دیگر چیزی بیشتر برای از دست دادن ندارد

این طلوع چیز‌باختگان است...

برگرفته از کانال lawmed
#سرباز_وظیفه
@Roshanfkrane

🔴 برگی از تاریخ پادشاهی ایران



اعلیحضرت در سفر آمریکا به سر می بردند. صبح رئیس شهربانی با من تماس گرفته وگفت: "بهزاد پهلوی، پسر شاهپور حمیدرضا [برادر شاه]، داخل یک می فروشی شلوغ کرده و در ادامه‌ی آن به صورت پاسبانی که او را میخواست بازداشت کند سیلی زده است! حال دستور چیست؟! برای اینکه از وابستگان دربار می‌باشد، گفتم از شما کسب تکلیف نماییم؟!"

گفتم: "او را دستبند زده و تا آمدن اعلیحضرت از آمریکا ببرید بازداشتگاه و تا دستور بعدی وساطت هیچ کسی را هم قبول نکنید".

چند روزی گذشت و این مساله تمام ذهنم را مشغول خود کرده بود! بازداشت کردن فرزند شاهپور حمیدرضا پهلوی، برادر شاهنشاه، عمل ساده و قابل اغماضی نبود. ولی با تمام این، از دستورم عدول نکرده و به خودم گفتم هر چی می خواهد بشود بشود!

بالاخره اعلیحضرت از سفر برگشتند و من در فرودگاه به استقبالشان رفتم و از فرودگاه در معیتشان با بالگرد رفتم کاخ سعدآباد! پس از ورود به اتاق کارشان، مردد بودم که این موضوع را چگونه مطرح کنم که زیاده موجب ناراحتی ایشان نشود.

هنوز کلامی نگفته، شاه رو به من کرد و گفت: "چه شده علم؟ یک حرفی داخل چشمهایت میبینم که در گفتنش مرددی. بگو چی شده
است؟"

دل به دریا زده و گفتم: "اعلیحضرت، برادرزاده تان فلانی، داخل شهر شلوغ کرده و به صورت پاسبانی سیلی زده. رئیس شهربانی از من کسب تکلیف کرد و من هم گفتم تا برگشتن شما در بازداشتگاه به سر ببرد."

شاه مکثی کرده و سپس صورتش به شدت برافروخته شد! من یک لحظه با خودم فکر کردم که شاید این حرکتم خیلی گستاخانه و به دور از شأن خاندان سلطنتی بوده است. برای همین برای ثانیه هایی خودم را باختم..."

شاه با عصبانیت گفت: "چرا بازداشتگاه؟! مگر ما محکمه و زندان نداریم؟! همین الان بگو او را به زندان بیاندازند و ببرند دادگاه! مگر این مملکت شاه و قانون ندارد که هر بی سرپایی سیلی به مأمور قانونش بزند؟!"

پس از شنیدن این جملات از خوشحالی و اینکه این مرد چقدر عاشق ایران است، چشمانم پر از اشک شد..."

✍ خاطرات اسدالله علم، وزیر دربار شاهنشاهی ایران
#سرباز_وظیفه
#تاریخ #تأمل
@Roshanfkrane