.
بخشی از کتاب : روانشناسی خودکامگی
نویسنده : مانس اشپربر 📝
➕ در ميان هر ملتی بيش از هزاران هيتلر و استالين بالقوه وجود دارد اما به ندرت پيش میآيد كه اين توفيق را داشته باشند تا مرحلۀ به دستگيری کامل قدرت مطلقه پيشروی كنند و به آرزوی خود برای همتايی با خدايان جهان دست يابند و موفقيت آنان در اين امر بیش از هرچیز به شرايط اقتصادی ، فرهنگی و سياسی جامعه بستگی دارد ...
🚨 به عنوان نمونه جامعهای را تصور كنید كه #اولا احزاب و جامعه مدنی توسط صاحبان قدرت به شدت تضعیف شده #دوما معیشت و زندگی اكثر مردم تحت فشار است به گونهای كه آنان از وضعيت ِنابسامان خود شديدا احساس اهانت و تحقیر میكنند و #سوما طبقه حاكم به واسطۀ خطری كه در خصوص حفظ قدرت و يا افشای رانتهای پشتپرده احساس ميكند نتواند يا اینکه اصلا نخواهد مشكلات را حل كند در چنین شرايطی مردم معمولا بجای تلاش و كوشش برای بهبود وضعيت خود نااميدوارانه در انتظار یک قهرمان و ناجی مینشینند كه با ظهور خويش همۀ مسائلشان را حل كند .
➕ اين تفكر همواره مدعيان اعجاز آفرينی را براريکۀ قدرت مینشاند که سریعا به حاکمانی مستبد تبدیل میشوند و برای حفظ قدرتشان از هیچ جنایتی فروگذار نیستند
@Roshanfkrane
بخشی از کتاب : روانشناسی خودکامگی
نویسنده : مانس اشپربر 📝
➕ در ميان هر ملتی بيش از هزاران هيتلر و استالين بالقوه وجود دارد اما به ندرت پيش میآيد كه اين توفيق را داشته باشند تا مرحلۀ به دستگيری کامل قدرت مطلقه پيشروی كنند و به آرزوی خود برای همتايی با خدايان جهان دست يابند و موفقيت آنان در اين امر بیش از هرچیز به شرايط اقتصادی ، فرهنگی و سياسی جامعه بستگی دارد ...
🚨 به عنوان نمونه جامعهای را تصور كنید كه #اولا احزاب و جامعه مدنی توسط صاحبان قدرت به شدت تضعیف شده #دوما معیشت و زندگی اكثر مردم تحت فشار است به گونهای كه آنان از وضعيت ِنابسامان خود شديدا احساس اهانت و تحقیر میكنند و #سوما طبقه حاكم به واسطۀ خطری كه در خصوص حفظ قدرت و يا افشای رانتهای پشتپرده احساس ميكند نتواند يا اینکه اصلا نخواهد مشكلات را حل كند در چنین شرايطی مردم معمولا بجای تلاش و كوشش برای بهبود وضعيت خود نااميدوارانه در انتظار یک قهرمان و ناجی مینشینند كه با ظهور خويش همۀ مسائلشان را حل كند .
➕ اين تفكر همواره مدعيان اعجاز آفرينی را براريکۀ قدرت مینشاند که سریعا به حاکمانی مستبد تبدیل میشوند و برای حفظ قدرتشان از هیچ جنایتی فروگذار نیستند
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
سلام
" ولایت فقیه"عرایضی را تقدیم می دارم :
فلسفه ی سیاسی جهان پیشا مدرن بر حول این محور بود که ((چه کسی باید حکومت کند))
در پاسخ آن ، به فیلسوف ،حکیم الهی ، پادشاه .امپر اطور ،فرعون ،فغفور،پاپ ، فقیه...
می رسیدند.
اما در جهان مدرن ،
(نوع پرسش از بن و بنیاد تغییر کرده است تغییر ماهوی یافته است..
#پاسخ های کهن به کار پر سش های جدید نمی آیند.) پرسش امروز این است که ((چگونه باید حکومت _یا بهتر بگویم _ مدیریت کنیم ؟ سیستم یا سیتم هایی را باید تاسیس کنیم که با آن بتوان جامعه را مدیریت کرد.
زیرا :
#اولا حکومت یک فرد هرچند کاملا خوب و با تقوا و دانشمند باشد ، به دلیل محدودیت های فرد ی و ناممکن بودن احاطه یک شخص بر همه ی اطلاعات و دانش ها و تخصص های لازم ، قطعا مشحون از خبط و خطا و کاستی های بی شمار خواهد بود،
#ثانیا : قدرت _ خصوصا قدرت ما دام العمر _به تجر به ی مستمر تار یخی بشر بی تردید فاسد و مفسد خو اهد شد .
قدرت مطلق فساد مطلق می اورد.
ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی .سوره علق
#ثالثا :
#حاکم_ولی_و_فرمانروا اصطلاحات و هویت های دوران ارتجاع و استبداد و کشاورزی است . در فلسفه ی جهان مدرن حکومت جایی ندارد. #دولت ، مدیریت می کند. حاکم و فرمانروا و امیر و ولی یعنی کسی که بر سر مردم سوار است .راعی است (چوپان )
و دیگران همه ، گله ی گوسپند.= رعیت.
اما دولت یعنی نهاد و سیستم و مجموعه افرادی که وکیل و نماینده و منتخب مردم اند . خادم مردم . نه مخدوم .
#رابعااز همه مهمتر : ولایت فقیه متضمن ولایت و حاکمیت فقه = فتوا ( =یعنی فهم و درک یک عده فقهای روستایی دوران کشاورزی جامعه ی استبدادی.) است.
اما در جهان مدرن " قانون حاکم است نه فتوا و فرمان .
#قانون یعنی آنچه مردم می خواهند .=فهم و درک عموم مردم . که همواره در حال تکامل و پیشرفت است.)
#قانون یعنی مجوعه ای از قرار داد های اجتماعی که اعتبا یات محض هستند.
علامه طباطبایی و مرتضا مطهر ی در مقاله ((اندیشه های حقیقی و اعتباری ))در کتاب "اصول فلسفه روش ریالیسم " این حقیقت فلسفی را تشریح واثبات کرده اند .البته به قول استاد مطهری حو زه علمیه صد سال دیگر این حرفها را نمی فهمد.
قانون یعنی آنچه با رای مستقیم یا غیر مستقیم مردم وضع می شود نه متوهم منزل از آسمان .
#ارسالی از
#محسن_نستوه.
#اجتماعی #مذهبی #سیاسی #اندیشه
@Roshanfkrane
سلام
" ولایت فقیه"عرایضی را تقدیم می دارم :
فلسفه ی سیاسی جهان پیشا مدرن بر حول این محور بود که ((چه کسی باید حکومت کند))
در پاسخ آن ، به فیلسوف ،حکیم الهی ، پادشاه .امپر اطور ،فرعون ،فغفور،پاپ ، فقیه...
می رسیدند.
اما در جهان مدرن ،
(نوع پرسش از بن و بنیاد تغییر کرده است تغییر ماهوی یافته است..
#پاسخ های کهن به کار پر سش های جدید نمی آیند.) پرسش امروز این است که ((چگونه باید حکومت _یا بهتر بگویم _ مدیریت کنیم ؟ سیستم یا سیتم هایی را باید تاسیس کنیم که با آن بتوان جامعه را مدیریت کرد.
زیرا :
#اولا حکومت یک فرد هرچند کاملا خوب و با تقوا و دانشمند باشد ، به دلیل محدودیت های فرد ی و ناممکن بودن احاطه یک شخص بر همه ی اطلاعات و دانش ها و تخصص های لازم ، قطعا مشحون از خبط و خطا و کاستی های بی شمار خواهد بود،
#ثانیا : قدرت _ خصوصا قدرت ما دام العمر _به تجر به ی مستمر تار یخی بشر بی تردید فاسد و مفسد خو اهد شد .
قدرت مطلق فساد مطلق می اورد.
ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی .سوره علق
#ثالثا :
#حاکم_ولی_و_فرمانروا اصطلاحات و هویت های دوران ارتجاع و استبداد و کشاورزی است . در فلسفه ی جهان مدرن حکومت جایی ندارد. #دولت ، مدیریت می کند. حاکم و فرمانروا و امیر و ولی یعنی کسی که بر سر مردم سوار است .راعی است (چوپان )
و دیگران همه ، گله ی گوسپند.= رعیت.
اما دولت یعنی نهاد و سیستم و مجموعه افرادی که وکیل و نماینده و منتخب مردم اند . خادم مردم . نه مخدوم .
#رابعااز همه مهمتر : ولایت فقیه متضمن ولایت و حاکمیت فقه = فتوا ( =یعنی فهم و درک یک عده فقهای روستایی دوران کشاورزی جامعه ی استبدادی.) است.
اما در جهان مدرن " قانون حاکم است نه فتوا و فرمان .
#قانون یعنی آنچه مردم می خواهند .=فهم و درک عموم مردم . که همواره در حال تکامل و پیشرفت است.)
#قانون یعنی مجوعه ای از قرار داد های اجتماعی که اعتبا یات محض هستند.
علامه طباطبایی و مرتضا مطهر ی در مقاله ((اندیشه های حقیقی و اعتباری ))در کتاب "اصول فلسفه روش ریالیسم " این حقیقت فلسفی را تشریح واثبات کرده اند .البته به قول استاد مطهری حو زه علمیه صد سال دیگر این حرفها را نمی فهمد.
قانون یعنی آنچه با رای مستقیم یا غیر مستقیم مردم وضع می شود نه متوهم منزل از آسمان .
#ارسالی از
#محسن_نستوه.
#اجتماعی #مذهبی #سیاسی #اندیشه
@Roshanfkrane