✅کشورها انرژی خود را در کجا به کار می گیرند؟
طرح آزاد راه ۱۱۰۰ کیلومتری نروژ
✍️دکتر #محمود_سریع_القلم
نروژ پنج میلیون و سیصد هزار نفر جمعیت دارد. تولید ناخالص داخلی آن حدود ۵۱۵ میلیارد دلار بوده و از کشورهای آرام و بسیار پیشرفته جهان محسوب می شود. مساحت سرزمینی آن، ۳۰۷۸۶۰ کیلومتر مربع و مساحت آبی آن ۱۶۳۶۰ کیلومتر مربع است (مجموع ۳۲۴۲۲۰ کیلومتر مربع).
منطقه غربی نروژ مجموعه ای از فرورفتگی ، یخچال های طبیعی، آب دره و جزیره است. این کشور حدود ۶۵۰۰۰ دریاچه دارد.
هم اکنون اگر شهروندی بخواهد از جنوبی ترین ساحل به شمالی ترین ساحل نروژ سفر کند، حدود ۲۱ ساعت طول می کشد و باید ۷ بار نیز از کشتی های حمل کنندۀ اتومبیل استفاده کند. با توجه به اینکه ۶۰ درصد تولیدات نروژ در مناطق ساحلی انجام می گیرد، سیستم حمل و نقل در توسعه ملی و افزایش یادگیری مناطق استانی از یکدیگر نقشِ تعیین کننده ای دارد. از این رو، دولت نروژ با اختصاص ۴۷ میلیارد دلار پروژۀ یکپارچه کردن جاده ای از جنوب به شمال را در ۱۱۰۰ کیلومتر آزاد راه از ۲۰۱۸ آغاز کرده است.
در این پروژه ده ها پروژه کوچکتر تعریف شده که دو مورد کلیدی آن عبارت اند از:
۱) یک تونل معلق زیر آب ۲۷ کیلومتری است که به کف دریا ستون نمی خورد، بلکه آویزان است. وزنه های سازه روی آب خواهند بود. این شاهکار مهندسی نظیری در جهان ندارد.
۲) پل ۵ کیلومتری که بر دو ستون استوار خواهد بود که هر یک ۱۵۰ متر از برج ایفل هم بلند تر است. طول این پل، سه برابر Golden Gate سانفرانسیسکو و در عین حال بلند ترین و طولانی ترین پل جهان خواهد بود.
تصاویر این پروژه را حتما از طریق لینک ذیل این مقاله ملاحظه کنید.
نکته حائز اهمیت این است که سه دانشگاه همکار این پروژه هستند و ۵۰ دانشجوی دکتری در مهندسی، تز خود را پیرامون بخش های مهم این آزاد راه انجام می دهند. پیش بینی می شود بخش های مهم این آزاد راه تا سال ۲۰۲۶ آماده شوند.
این پروژه به لحاظ مهندسی گفته می شود از تونل زیر کفِ اقیانوس میان فرانسه و انگلستان که در سال ۱۹۸۸ آغاز و در سال ۱۹۹۴ پایان یافت پیچیده تر است. تونل بین فرانسه و انگلستان، سفر ۴۵۴ کیلومتری میان پاریس و لندن را از حدود شش ساعت به ۲ ساعت و ۱۵ دقیقه سفربا قطارتقلیل داد. در این پروژه، ۱۵ میلیارد یورو هزینه شد؛ ۱۵۰۰۰ کارگر کار کردند؛ ۵ بانک و ۶ شرکت ساختمانی مشارکت داشتند تا تونلی حداقل ۱۱۵-۷۵ متر زیر کفِ اقیانوس بسازند؛ ایده ای که مهندس فرانسوی Albert Mathieu-Favier ابتدا در سال ۱۸۰۲ (۲۱۸ سال پیش) مطرح کرد.
پروژه آزاد راه نروژ سفر از جنوب به شمالی ترین نقطه کشور را از ۲۱ ساعت به ۱۰ ساعت تقلیل می دهد ضمن اینکه ۵۰ کیلومتر از مسیرهای جاده-کشتی فعلی نیز می کاهد. ادارۀ راهِ نروژ چالش های زیر را در تکمیل پروژهٔ پیش روی خود می بیند:
مدیریت دیجیتالی کل پروژه؛
مدیریت برق تونل معلق؛
محاسبات وزش های شدید باد و یخبندان فصل زمستان؛
حداقل استفاده از سوخت فسیلی (نروژ بالاترین نرخ اتومبیل های برقی را دارد)؛
طراحی های سازه ای که مشمول رسوبات و فرسایش سیمان نشود
پیامدهای رشد و توسعه اقتصادی آزاد راه؛
پیامدهای اجتماعی و خدمات عمومی آزاد راه؛
درآمد ناشی از عوارض طی ۲۰ سال.
معمولا پزشکان برای معاینه اولیه از شاخص هایی مانند فشار خون و تب استفاده می کنند.
در علوم اجتماعی یکی از اولین شاخص های ارزیابی یک جامعه این است که: آن جامعه چگونه اختلافات میان دولت و جامعه را حل می کند؟
در نروژ ملاک حل اختلاف میان دولت و جامعه، مصلحت عامه است. هر فکری، سیاستی، برنامه ای، طرحی، بودجه ای با این شاقول سنجیده می شود: آیا برای مردم مفید است؟ دولت نروژ که فقط ۴ درصد از درآمد صنعت نفت و گاز خود را در بودجۀ جاری استفاده می کند، در سال ۱۹۹۰ صندوق رفاه یا نفت را تشکیل داد و از آن تاریخ درآمد نفت خود را در اقصی نقاط دنیا سرمایه گذاری می کند و برای روز مبادا جهت هر شهروند نروژی پس انداز می کند. صندوق رفاهِ نروژ هم اکنون از سرمایه یک تریلیون دلاری برخوردار است.
در سال ۱۲۸۷ شمسی، میرزا یوسف خان تبریزی (مستشار الدوله) حکمرانی را در کتاب "یک کلمه" خود خلاصه کرد : قانون. قانونِ مصلحت عامه نه تنها در دولت و در میانِ مردم نروژ رعایت می شود، بلکه در ناخود آگاهِ عمومِ آن ها نیزحک شده است.
نروژی ها چون راستگو هستند، سریع به نتیجه، قانون و مصلحتِ عامه می رسند. عموم پروژه های دولت نروژدر چارچوبِ مصلحت عامه هستند.
#اقتصاد #اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
https://archpaper.com/2019/01/norways-e39-superhighway-will-connect-its-coast-and-break-a-few-records/
طرح آزاد راه ۱۱۰۰ کیلومتری نروژ
✍️دکتر #محمود_سریع_القلم
نروژ پنج میلیون و سیصد هزار نفر جمعیت دارد. تولید ناخالص داخلی آن حدود ۵۱۵ میلیارد دلار بوده و از کشورهای آرام و بسیار پیشرفته جهان محسوب می شود. مساحت سرزمینی آن، ۳۰۷۸۶۰ کیلومتر مربع و مساحت آبی آن ۱۶۳۶۰ کیلومتر مربع است (مجموع ۳۲۴۲۲۰ کیلومتر مربع).
منطقه غربی نروژ مجموعه ای از فرورفتگی ، یخچال های طبیعی، آب دره و جزیره است. این کشور حدود ۶۵۰۰۰ دریاچه دارد.
هم اکنون اگر شهروندی بخواهد از جنوبی ترین ساحل به شمالی ترین ساحل نروژ سفر کند، حدود ۲۱ ساعت طول می کشد و باید ۷ بار نیز از کشتی های حمل کنندۀ اتومبیل استفاده کند. با توجه به اینکه ۶۰ درصد تولیدات نروژ در مناطق ساحلی انجام می گیرد، سیستم حمل و نقل در توسعه ملی و افزایش یادگیری مناطق استانی از یکدیگر نقشِ تعیین کننده ای دارد. از این رو، دولت نروژ با اختصاص ۴۷ میلیارد دلار پروژۀ یکپارچه کردن جاده ای از جنوب به شمال را در ۱۱۰۰ کیلومتر آزاد راه از ۲۰۱۸ آغاز کرده است.
در این پروژه ده ها پروژه کوچکتر تعریف شده که دو مورد کلیدی آن عبارت اند از:
۱) یک تونل معلق زیر آب ۲۷ کیلومتری است که به کف دریا ستون نمی خورد، بلکه آویزان است. وزنه های سازه روی آب خواهند بود. این شاهکار مهندسی نظیری در جهان ندارد.
۲) پل ۵ کیلومتری که بر دو ستون استوار خواهد بود که هر یک ۱۵۰ متر از برج ایفل هم بلند تر است. طول این پل، سه برابر Golden Gate سانفرانسیسکو و در عین حال بلند ترین و طولانی ترین پل جهان خواهد بود.
تصاویر این پروژه را حتما از طریق لینک ذیل این مقاله ملاحظه کنید.
نکته حائز اهمیت این است که سه دانشگاه همکار این پروژه هستند و ۵۰ دانشجوی دکتری در مهندسی، تز خود را پیرامون بخش های مهم این آزاد راه انجام می دهند. پیش بینی می شود بخش های مهم این آزاد راه تا سال ۲۰۲۶ آماده شوند.
این پروژه به لحاظ مهندسی گفته می شود از تونل زیر کفِ اقیانوس میان فرانسه و انگلستان که در سال ۱۹۸۸ آغاز و در سال ۱۹۹۴ پایان یافت پیچیده تر است. تونل بین فرانسه و انگلستان، سفر ۴۵۴ کیلومتری میان پاریس و لندن را از حدود شش ساعت به ۲ ساعت و ۱۵ دقیقه سفربا قطارتقلیل داد. در این پروژه، ۱۵ میلیارد یورو هزینه شد؛ ۱۵۰۰۰ کارگر کار کردند؛ ۵ بانک و ۶ شرکت ساختمانی مشارکت داشتند تا تونلی حداقل ۱۱۵-۷۵ متر زیر کفِ اقیانوس بسازند؛ ایده ای که مهندس فرانسوی Albert Mathieu-Favier ابتدا در سال ۱۸۰۲ (۲۱۸ سال پیش) مطرح کرد.
پروژه آزاد راه نروژ سفر از جنوب به شمالی ترین نقطه کشور را از ۲۱ ساعت به ۱۰ ساعت تقلیل می دهد ضمن اینکه ۵۰ کیلومتر از مسیرهای جاده-کشتی فعلی نیز می کاهد. ادارۀ راهِ نروژ چالش های زیر را در تکمیل پروژهٔ پیش روی خود می بیند:
مدیریت دیجیتالی کل پروژه؛
مدیریت برق تونل معلق؛
محاسبات وزش های شدید باد و یخبندان فصل زمستان؛
حداقل استفاده از سوخت فسیلی (نروژ بالاترین نرخ اتومبیل های برقی را دارد)؛
طراحی های سازه ای که مشمول رسوبات و فرسایش سیمان نشود
پیامدهای رشد و توسعه اقتصادی آزاد راه؛
پیامدهای اجتماعی و خدمات عمومی آزاد راه؛
درآمد ناشی از عوارض طی ۲۰ سال.
معمولا پزشکان برای معاینه اولیه از شاخص هایی مانند فشار خون و تب استفاده می کنند.
در علوم اجتماعی یکی از اولین شاخص های ارزیابی یک جامعه این است که: آن جامعه چگونه اختلافات میان دولت و جامعه را حل می کند؟
در نروژ ملاک حل اختلاف میان دولت و جامعه، مصلحت عامه است. هر فکری، سیاستی، برنامه ای، طرحی، بودجه ای با این شاقول سنجیده می شود: آیا برای مردم مفید است؟ دولت نروژ که فقط ۴ درصد از درآمد صنعت نفت و گاز خود را در بودجۀ جاری استفاده می کند، در سال ۱۹۹۰ صندوق رفاه یا نفت را تشکیل داد و از آن تاریخ درآمد نفت خود را در اقصی نقاط دنیا سرمایه گذاری می کند و برای روز مبادا جهت هر شهروند نروژی پس انداز می کند. صندوق رفاهِ نروژ هم اکنون از سرمایه یک تریلیون دلاری برخوردار است.
در سال ۱۲۸۷ شمسی، میرزا یوسف خان تبریزی (مستشار الدوله) حکمرانی را در کتاب "یک کلمه" خود خلاصه کرد : قانون. قانونِ مصلحت عامه نه تنها در دولت و در میانِ مردم نروژ رعایت می شود، بلکه در ناخود آگاهِ عمومِ آن ها نیزحک شده است.
نروژی ها چون راستگو هستند، سریع به نتیجه، قانون و مصلحتِ عامه می رسند. عموم پروژه های دولت نروژدر چارچوبِ مصلحت عامه هستند.
#اقتصاد #اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
https://archpaper.com/2019/01/norways-e39-superhighway-will-connect-its-coast-and-break-a-few-records/
The Architect’s Newspaper
Norway's E39 superhighway will connect its coast and break a few records
A $47 billion proposal to link together Norway’s wild western coastline is the nation’s largest and toughest infrastructure project yet, according to NPR. Norway is planning a $47 billion highway project that could run across towering bridges and through…
روز_بازپسین_دولت_های_سرکش_از_نوام_چامسکی_و_ادوارد_سعید.pdf
6.2 MB
📕 "روز بازپسین دولتهای سرکش"
✍ #نوام_چامسکی و #ادوارد_سعید
📝ترجمه : مسعود خیرخواه با مقدمه ای از #محمود_سریع_القلم
#کتاب #سیاسی
@Roshanfkrane
✍ #نوام_چامسکی و #ادوارد_سعید
📝ترجمه : مسعود خیرخواه با مقدمه ای از #محمود_سریع_القلم
#کتاب #سیاسی
@Roshanfkrane
"چین و کرونا"
✍️ #محمود_سریع_القلم
ظهور اقتصادی #چین در سه دهه اخیر مهم ترین تحول در روابط بین الملل است.ده سال پیش، هیچ بانک چینی در میان بانکهای مهم جهانی نبود ولی هم اکنون نیمی از بانک های مهم جهانی چینی هستند. تمرکز مالی و تولیدی چین زمینه ساز کاهش توزیع مناسب ثروت در غرب شد و فرصت های شغلی کمتر، رقابت بیشتر و به تدریج بحران های اجتماعی-سیاسی ایجاد کرد. چین به بازی شطرنج پیچیده ای با #آمریکا در اقتصاد و سیاست پرداخت و این خود سرآغاز جنگ سرد جدیدی میان دو قدرت گردید. هر کشوری در جهان بین 20 تا 80 درصد از تجارت خود را با چین انجام می دهد. چینی ها که به شدت محتاج مواد اولیه هستند روابط گسترده را با تقریباً تمامی کشورهای آفریقایی برقرار کرده و صد ها طرح عمرانی را در مقابلِ تامین مواد خام و فلزات با نیم میلیون مهندس چینی در این قاره مدیریت می کنند.حرکت خزنده و بدون سر و صدای سیاسی چینی جهان را نگران نکرد. اگر از 1945 تا 1990، قدرت در روابط بین الملل تحت الشعاع روابط آمریکا با شوروی بود، از 1990 به بعد قدرت در مثلث چین-آمریکا-روسیه استقرار پیدا کرده است. هم اکنون گفته می شود آمریکا در تاریخ خود هیچ گاه با رقیب قدرتمندی مانند چین رو به رو نبوده است. تا اواخر دورۀ دوم اوباما، آمریکایی ها تلاش داشتند از روابط تجاری و مالی آمریکا و چین استقبال کنند. در حالی که چینی ها با خرید شرکت ها سطح مالکیت خود را در آمریکا ارتقا دادند و با حضور 369000 دانشجو در دانشگاه های آمریکا نهایت بهره برداری را از نظام علمی-فناوری این کشور تحقق بخشید. بر خلاف تصور عمومی، سیاست برخورد آمریکا با چین در دورۀ ترامپ، ریشه در توافق میان دو حزب این کشور دارد.
موضوع توسعه یافتگی با ظهور چین به طور غیرمستقیم مجدداً مانند دورۀ جنگ سرد، ماهیت ایدئولوژیک، صف بندی های سیاسی و نظامی پیدا کرد.
هیچ کشوری در روابط بین المللی خود نه می تواند چین و روابط تجاری با چین را نادیده بگیرد و نه به بازار آمریکا و ظرفیت های سیاسی و نظامی آمریکا بی تفاوت باشد.
آمریکا و چین در حدی به بازارهای یکدیگر وابسته بودند که تمایلی به علنی کردن نگرانی های ناشی از ویروس جدید وجود نداشت. وابستگی فقط در کالاهای مصرفی نیست بلکه به عنوان مثال 156 داروی مهم که به مرگ و زندگی انسان ها مربوط می شود از چین و هند به آمریکا صادر می شود. تجارت و بنابراین وابستگی متقابل میان آمریکا و چین حدود 600 میلیارد دلار تخمین زده می شود.
سه اقتصاد آمریکا، چین و اتحادیه اروپا حدود نیمی از اقتصاد بین الملل هستند.این ارزیابی حکایت از وابستگی عمیق متقابل در اقتصاد جهانی است. به موجب این وابستگی متقابل، کشورهای در حال توسعه نسبت به بحران مالی 2009، به مراتب کمتر از مکانیزم های ثباتِ اقتصادی برخوردارند. اگر از این منظر به پی آمدهای #کرونا بنگریم، خیلی روشن نیست که چه مدت طول خواهد کشید تا اقتصاد بین الملل به شرایط قبل از کووید-19 برگردد. حتی اگر بعضی بخش های اقتصادی مانند صنعت تولید مواد غذایی، فناوری اطلاعات شامل رشد شوند، بازگشت صنایع دیگر مانند اتومبیل، توریسم آیندۀ روشنی ندارند.
پس از کرونا، کشورها بیشتربه داخل توجه خواهند کرد.حرکت آزاد سفر چند میلیارد نفری در جهانِ رشد و توسعه مانند گذشته نخواهد بود. فاصلۀ طبقاتی، فقر، بدهی و کسری بودجه عمیق تر خواهد شد. اولویت های داخلی کشورها در مجموع از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.اقتصاد بر سیاست اولویت پیدا خواهد کرد.بعضی پیامدهای کرونا دائمی خواهند بود. به عنوان مثال 2.2 میلیون رستوران در جهان که بالغ بر ده درصد کل رستوران ها هستند برای همیشه بسته شده اند.کلیدی ترین موضوع در شکل گیری مختصات جهان اقتصادی و اقتصاد سیاسی پس از کرونا، تولید واکسن، قابلیت های اثرگذاری واکسن و در دسترس بودن آن خواهد بود. واکسیناسیون، مدت زمان پاندمی را تعیین خواهد کرد. حتی ممکن است عده ای که به لحاظ سنی آسیب پذیر هستند علیرغم در دسترس بودن واکسن، از درجۀ فعالیت اجتماعی خود بکاهند.
در جهان پس از کرونا نقش حکومت ها پررنگ تر خواهد شد. اما کدام حکومت ها؟ با کدام ساختار،اولویت بندی، جهت گیری و پایگاه اجتماعی و اقتصادی؟ هیچ اندیشمندِ اقتصاد سیاسی منکرِ نقشِ دولت در تنظیم مناسبات توسعه اقتصادی نبوده است.
روابط متقابلِ اعضایِ مثلثِ «حکومت، بخش خصوصی و مصلحت عامه» بار دیگر به کانون نظریه های توسعه یافتگی بازگشته است. کووید-19 باعث شد بسیاری به چالش ها فکر کنند.اما یک سوال سیاسی در جایگاه و محتوای توسعه یافتگی در جهان پس از کرونا تعیین کننده خواهد بود:
"آیا چین، آمریکا، روسیه و اتحادیه اروپا می توانند به یک نظم جهانی قاعده مند دست یابند؟"
#سیاسی #اقتصاد
@Roshanfkrane
✍️ #محمود_سریع_القلم
ظهور اقتصادی #چین در سه دهه اخیر مهم ترین تحول در روابط بین الملل است.ده سال پیش، هیچ بانک چینی در میان بانکهای مهم جهانی نبود ولی هم اکنون نیمی از بانک های مهم جهانی چینی هستند. تمرکز مالی و تولیدی چین زمینه ساز کاهش توزیع مناسب ثروت در غرب شد و فرصت های شغلی کمتر، رقابت بیشتر و به تدریج بحران های اجتماعی-سیاسی ایجاد کرد. چین به بازی شطرنج پیچیده ای با #آمریکا در اقتصاد و سیاست پرداخت و این خود سرآغاز جنگ سرد جدیدی میان دو قدرت گردید. هر کشوری در جهان بین 20 تا 80 درصد از تجارت خود را با چین انجام می دهد. چینی ها که به شدت محتاج مواد اولیه هستند روابط گسترده را با تقریباً تمامی کشورهای آفریقایی برقرار کرده و صد ها طرح عمرانی را در مقابلِ تامین مواد خام و فلزات با نیم میلیون مهندس چینی در این قاره مدیریت می کنند.حرکت خزنده و بدون سر و صدای سیاسی چینی جهان را نگران نکرد. اگر از 1945 تا 1990، قدرت در روابط بین الملل تحت الشعاع روابط آمریکا با شوروی بود، از 1990 به بعد قدرت در مثلث چین-آمریکا-روسیه استقرار پیدا کرده است. هم اکنون گفته می شود آمریکا در تاریخ خود هیچ گاه با رقیب قدرتمندی مانند چین رو به رو نبوده است. تا اواخر دورۀ دوم اوباما، آمریکایی ها تلاش داشتند از روابط تجاری و مالی آمریکا و چین استقبال کنند. در حالی که چینی ها با خرید شرکت ها سطح مالکیت خود را در آمریکا ارتقا دادند و با حضور 369000 دانشجو در دانشگاه های آمریکا نهایت بهره برداری را از نظام علمی-فناوری این کشور تحقق بخشید. بر خلاف تصور عمومی، سیاست برخورد آمریکا با چین در دورۀ ترامپ، ریشه در توافق میان دو حزب این کشور دارد.
موضوع توسعه یافتگی با ظهور چین به طور غیرمستقیم مجدداً مانند دورۀ جنگ سرد، ماهیت ایدئولوژیک، صف بندی های سیاسی و نظامی پیدا کرد.
هیچ کشوری در روابط بین المللی خود نه می تواند چین و روابط تجاری با چین را نادیده بگیرد و نه به بازار آمریکا و ظرفیت های سیاسی و نظامی آمریکا بی تفاوت باشد.
آمریکا و چین در حدی به بازارهای یکدیگر وابسته بودند که تمایلی به علنی کردن نگرانی های ناشی از ویروس جدید وجود نداشت. وابستگی فقط در کالاهای مصرفی نیست بلکه به عنوان مثال 156 داروی مهم که به مرگ و زندگی انسان ها مربوط می شود از چین و هند به آمریکا صادر می شود. تجارت و بنابراین وابستگی متقابل میان آمریکا و چین حدود 600 میلیارد دلار تخمین زده می شود.
سه اقتصاد آمریکا، چین و اتحادیه اروپا حدود نیمی از اقتصاد بین الملل هستند.این ارزیابی حکایت از وابستگی عمیق متقابل در اقتصاد جهانی است. به موجب این وابستگی متقابل، کشورهای در حال توسعه نسبت به بحران مالی 2009، به مراتب کمتر از مکانیزم های ثباتِ اقتصادی برخوردارند. اگر از این منظر به پی آمدهای #کرونا بنگریم، خیلی روشن نیست که چه مدت طول خواهد کشید تا اقتصاد بین الملل به شرایط قبل از کووید-19 برگردد. حتی اگر بعضی بخش های اقتصادی مانند صنعت تولید مواد غذایی، فناوری اطلاعات شامل رشد شوند، بازگشت صنایع دیگر مانند اتومبیل، توریسم آیندۀ روشنی ندارند.
پس از کرونا، کشورها بیشتربه داخل توجه خواهند کرد.حرکت آزاد سفر چند میلیارد نفری در جهانِ رشد و توسعه مانند گذشته نخواهد بود. فاصلۀ طبقاتی، فقر، بدهی و کسری بودجه عمیق تر خواهد شد. اولویت های داخلی کشورها در مجموع از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.اقتصاد بر سیاست اولویت پیدا خواهد کرد.بعضی پیامدهای کرونا دائمی خواهند بود. به عنوان مثال 2.2 میلیون رستوران در جهان که بالغ بر ده درصد کل رستوران ها هستند برای همیشه بسته شده اند.کلیدی ترین موضوع در شکل گیری مختصات جهان اقتصادی و اقتصاد سیاسی پس از کرونا، تولید واکسن، قابلیت های اثرگذاری واکسن و در دسترس بودن آن خواهد بود. واکسیناسیون، مدت زمان پاندمی را تعیین خواهد کرد. حتی ممکن است عده ای که به لحاظ سنی آسیب پذیر هستند علیرغم در دسترس بودن واکسن، از درجۀ فعالیت اجتماعی خود بکاهند.
در جهان پس از کرونا نقش حکومت ها پررنگ تر خواهد شد. اما کدام حکومت ها؟ با کدام ساختار،اولویت بندی، جهت گیری و پایگاه اجتماعی و اقتصادی؟ هیچ اندیشمندِ اقتصاد سیاسی منکرِ نقشِ دولت در تنظیم مناسبات توسعه اقتصادی نبوده است.
روابط متقابلِ اعضایِ مثلثِ «حکومت، بخش خصوصی و مصلحت عامه» بار دیگر به کانون نظریه های توسعه یافتگی بازگشته است. کووید-19 باعث شد بسیاری به چالش ها فکر کنند.اما یک سوال سیاسی در جایگاه و محتوای توسعه یافتگی در جهان پس از کرونا تعیین کننده خواهد بود:
"آیا چین، آمریکا، روسیه و اتحادیه اروپا می توانند به یک نظم جهانی قاعده مند دست یابند؟"
#سیاسی #اقتصاد
@Roshanfkrane
پایانِ یک ایدئولوژی دیگر❗️
✍️دکتر #محمود_سریع_القلم
ایدئولوژی که با قرائتهای مختلف از مبارزه با امپریالیسم از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد، هم اکنون فقط در سه کشور تبلور دارد (کوبا، بلاروس، کرۀ شمالی).
چینیها در دهۀ 1960 متوجه شدند که سخنرانیهای آتشین در مجامعِ جهانِ سومی سطح فقر و محرومیت مردم چین را نمیکاهد بلکه باید از طریقِ کار و رقابت، با جهان تعامل کنند تا "سهم اقتصادی و در نتیجه سیاسی" بدست آورند. چینیها ثروتمند و مدرن شدند و در عین حال کنفوسیوسی ماندند تا آنجا که در سه دهه، 500 مرکز آموزشِ کنفوسیوس در جهان تأسیس کرده و تنها در آمریکا، ده هزار نفر استادِ چینی، زبان چینی تدریس میکنند.
چین از زمان انقلاب (1949) تا 1970 که وارد نظام جهانی شد، 6 معاهده امضا کرده بود، اما از 1970 تا 2019 برای پیشرفت و توسعۀ خود، 268 معاهده امضا کرده و از طریقِ چند جانبه گرایی به قدرت و ثروت رسیده است.
ایرباس به عنوان یک تولیدکنندۀ اروپایی با حدود 12000 عرضه کنندۀ قطعات همکاری میکند. نکتۀ با اهمیت اینست که 40 % از این عرضه کنندگان غیرغربی هستند. قاعدتاً غرور غربی در صنعت و سیاست نباید اجازه میداد که چنین تعاملی با عرضه کنندگان جهان سومی تحقق پیدا کند، اما عرضه کنندگان قطعات ایرباس در اثر تعامل و یادگیری و بهبود کیفیت تا آنجا پیش رفته اند که از 35 کشور تأمین کننده قطعات، 24 کشور از آسیا و آمریکای لاتین هستند.
ویتنام کشوری است که بخوبی در دهۀ 1990 این واقعیت جهانی را تشخیص داد، غرور بیجای خود را کنار گذاشت، وارد عرصۀ داد و ستدِ جهانی شد، رقابت کرد و هم اکنون شرکتهای بزرگی مانند سامسونگ، مایکروسافت، نوکیا، تویوتا و هوندا، این کشور را مهمترین پایگاه تولیدی خود قرار داده اند.
طی ده سال از 2007 تا 2017، ویتنام 300 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی جذب کرد. آیا ویتنام می توانست درگیری تاریخی خود را با چین، ژاپن، کره و آمریکا ادامه دهد؟
ویتنام سال 1996 تقاضای عضویت در سازمانِ تجارت جهانی (WTO) داد و سال 2007 پس از 11 سال عضو شد. شاید برای تبیین بحثِ منسوخ شدنِ اندیشۀ مبارزه با جهان، آنچه در آن 11 سال اتفاق افتاد، بسیار حائز اهمیت باشد.
مسئولین و دانشگاهیان ویتنام مکرّر بیان میکنند که اقتصاد و نظامِ تصمیم سازی ویتنام چندین گرفتاری جدی داشت: فساد، خویشاوند سالاری، ناکارآمدی و هدر دادن منابع تولید.
در طول 11 سال مذاکرۀ WTO با ویتنام، مقامات این کشور باید به 1500 سئوال حقوقی، نهادی، ساختاری، مالی و تصمیم سازی در ویتنام پاسخ میدادند. ورود در اقتصاد جهانی و تعامل مستقیم با صدها شرکت و تولیدکنندۀ بزرگ، باعث دو تحولِ عمده در این کشور شد:
"شفافیت مالی و رقابت شدید تولید کنندۀ داخلی با خارجی"
با بهبود وضع اقتصادی و علاقمندی شهروندان به کار و فعالیت در اثر ثبات اقتصادی، جریانِ مبارزه با امپریالیسم در حاکمیتِ ویتنام به تدریج جان باخت و گروه تعامل با جهان در عمل اثبات کرد که تعامل به ثبات اقتصادی و حتی سیاسی می انجامد. طی ده سال، تولید ناخالص ویتنام از 115 میلیارد دلار به 261 میلیارد (2019) ارتقاء یافت.
چرا سه کشور (کوبا، بلاروس، کرۀ شمالی) با بقیه متفاوت هستند؟ اکثریت کشورهای جهان، اقتدارگرا محسوب میشوند، اما آنچه که اقتدارگرایی بعضی کشورها را از دیگران متمایز میکند، اقتدارگرایی فردی در مقامِ مقایسه با اقتدارگرایی سازمان یافتۀ حزبی و تشکیلاتی است.
هنگامی که به کرۀ شمالی یا کوبا یا بلاروس توجه میکنیم، تنها به یک فرد فکر میکنیم، اما در اقتدارگرایی چینی، ویتنامی، سنگاپوری، اندونزیایی و دهها کشور جهان سومی، به تشکیلاتِ گسترده ای برمیخوریم که در آن دیالوگهای درون حاکمیتی وجود دارد.
حرکت از اقتدارگرایی فردی به اقتدارگرایی بوروکراتیک و تشکیلاتی، خود گامی درجهتِ بهبود حکمرانی و تصمیم سازیهای بالنسبه معقول تر است.
دموکراسی راه و روشی سخت و طولانی است. نمی شود به بام دموکراسی یک باره پرید، کما اینکه نمی شود اول طبقۀ پنجم یک ساختمان را ساخت. فونداسیون و دوام دموکراسی تابعِ ثباتِ اقتصادی و توزیع عادلانۀ منابع و فرصتها است. یاد گیری و تمرین دمکراتیک از کار سازمان یافتۀ جهانی دراقتصاد آغاز می شود.
چرا اقتدارگرایی فردی نمیتواند با جهان، تعامل و همکاری کند؟
چون مصالح، فرصتها، مناسبات و تهدیدات متوجه یک تشکیلات نیست بلکه متوجه یک گروهِ بسیار کوچک است.
ایدئولوژی عدمِ تعامل مجبور میشود امنیت اُلیگارشی را بر تولید ثروت اولویت دهد.
ثروت، ثبات سیاسی به همراه می آورد و در مقابل، ایدئولوژی عدمِ تعامل، سیاست و زندگی را سینوسی و بی ثبات میکند.
#سیاسی
@Roshanfkrane
✍️دکتر #محمود_سریع_القلم
ایدئولوژی که با قرائتهای مختلف از مبارزه با امپریالیسم از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد، هم اکنون فقط در سه کشور تبلور دارد (کوبا، بلاروس، کرۀ شمالی).
چینیها در دهۀ 1960 متوجه شدند که سخنرانیهای آتشین در مجامعِ جهانِ سومی سطح فقر و محرومیت مردم چین را نمیکاهد بلکه باید از طریقِ کار و رقابت، با جهان تعامل کنند تا "سهم اقتصادی و در نتیجه سیاسی" بدست آورند. چینیها ثروتمند و مدرن شدند و در عین حال کنفوسیوسی ماندند تا آنجا که در سه دهه، 500 مرکز آموزشِ کنفوسیوس در جهان تأسیس کرده و تنها در آمریکا، ده هزار نفر استادِ چینی، زبان چینی تدریس میکنند.
چین از زمان انقلاب (1949) تا 1970 که وارد نظام جهانی شد، 6 معاهده امضا کرده بود، اما از 1970 تا 2019 برای پیشرفت و توسعۀ خود، 268 معاهده امضا کرده و از طریقِ چند جانبه گرایی به قدرت و ثروت رسیده است.
ایرباس به عنوان یک تولیدکنندۀ اروپایی با حدود 12000 عرضه کنندۀ قطعات همکاری میکند. نکتۀ با اهمیت اینست که 40 % از این عرضه کنندگان غیرغربی هستند. قاعدتاً غرور غربی در صنعت و سیاست نباید اجازه میداد که چنین تعاملی با عرضه کنندگان جهان سومی تحقق پیدا کند، اما عرضه کنندگان قطعات ایرباس در اثر تعامل و یادگیری و بهبود کیفیت تا آنجا پیش رفته اند که از 35 کشور تأمین کننده قطعات، 24 کشور از آسیا و آمریکای لاتین هستند.
ویتنام کشوری است که بخوبی در دهۀ 1990 این واقعیت جهانی را تشخیص داد، غرور بیجای خود را کنار گذاشت، وارد عرصۀ داد و ستدِ جهانی شد، رقابت کرد و هم اکنون شرکتهای بزرگی مانند سامسونگ، مایکروسافت، نوکیا، تویوتا و هوندا، این کشور را مهمترین پایگاه تولیدی خود قرار داده اند.
طی ده سال از 2007 تا 2017، ویتنام 300 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی جذب کرد. آیا ویتنام می توانست درگیری تاریخی خود را با چین، ژاپن، کره و آمریکا ادامه دهد؟
ویتنام سال 1996 تقاضای عضویت در سازمانِ تجارت جهانی (WTO) داد و سال 2007 پس از 11 سال عضو شد. شاید برای تبیین بحثِ منسوخ شدنِ اندیشۀ مبارزه با جهان، آنچه در آن 11 سال اتفاق افتاد، بسیار حائز اهمیت باشد.
مسئولین و دانشگاهیان ویتنام مکرّر بیان میکنند که اقتصاد و نظامِ تصمیم سازی ویتنام چندین گرفتاری جدی داشت: فساد، خویشاوند سالاری، ناکارآمدی و هدر دادن منابع تولید.
در طول 11 سال مذاکرۀ WTO با ویتنام، مقامات این کشور باید به 1500 سئوال حقوقی، نهادی، ساختاری، مالی و تصمیم سازی در ویتنام پاسخ میدادند. ورود در اقتصاد جهانی و تعامل مستقیم با صدها شرکت و تولیدکنندۀ بزرگ، باعث دو تحولِ عمده در این کشور شد:
"شفافیت مالی و رقابت شدید تولید کنندۀ داخلی با خارجی"
با بهبود وضع اقتصادی و علاقمندی شهروندان به کار و فعالیت در اثر ثبات اقتصادی، جریانِ مبارزه با امپریالیسم در حاکمیتِ ویتنام به تدریج جان باخت و گروه تعامل با جهان در عمل اثبات کرد که تعامل به ثبات اقتصادی و حتی سیاسی می انجامد. طی ده سال، تولید ناخالص ویتنام از 115 میلیارد دلار به 261 میلیارد (2019) ارتقاء یافت.
چرا سه کشور (کوبا، بلاروس، کرۀ شمالی) با بقیه متفاوت هستند؟ اکثریت کشورهای جهان، اقتدارگرا محسوب میشوند، اما آنچه که اقتدارگرایی بعضی کشورها را از دیگران متمایز میکند، اقتدارگرایی فردی در مقامِ مقایسه با اقتدارگرایی سازمان یافتۀ حزبی و تشکیلاتی است.
هنگامی که به کرۀ شمالی یا کوبا یا بلاروس توجه میکنیم، تنها به یک فرد فکر میکنیم، اما در اقتدارگرایی چینی، ویتنامی، سنگاپوری، اندونزیایی و دهها کشور جهان سومی، به تشکیلاتِ گسترده ای برمیخوریم که در آن دیالوگهای درون حاکمیتی وجود دارد.
حرکت از اقتدارگرایی فردی به اقتدارگرایی بوروکراتیک و تشکیلاتی، خود گامی درجهتِ بهبود حکمرانی و تصمیم سازیهای بالنسبه معقول تر است.
دموکراسی راه و روشی سخت و طولانی است. نمی شود به بام دموکراسی یک باره پرید، کما اینکه نمی شود اول طبقۀ پنجم یک ساختمان را ساخت. فونداسیون و دوام دموکراسی تابعِ ثباتِ اقتصادی و توزیع عادلانۀ منابع و فرصتها است. یاد گیری و تمرین دمکراتیک از کار سازمان یافتۀ جهانی دراقتصاد آغاز می شود.
چرا اقتدارگرایی فردی نمیتواند با جهان، تعامل و همکاری کند؟
چون مصالح، فرصتها، مناسبات و تهدیدات متوجه یک تشکیلات نیست بلکه متوجه یک گروهِ بسیار کوچک است.
ایدئولوژی عدمِ تعامل مجبور میشود امنیت اُلیگارشی را بر تولید ثروت اولویت دهد.
ثروت، ثبات سیاسی به همراه می آورد و در مقابل، ایدئولوژی عدمِ تعامل، سیاست و زندگی را سینوسی و بی ثبات میکند.
#سیاسی
@Roshanfkrane
📝حکمرانی یک تخصص است
✍ #محمود_سریع_القلم
چرا ما در ریشه یابی مشکلات داخلی به دنبال عوامل خارجی هستیم؟ آیا اماراتیها، گرجستانیها و مردم ترکیه، پول و سرمایه خود را به بانکهای ایرانی منتقل میکنند؟ یا برعکس؟
چرا گرجستان ویزا برای ایرانیها را لغو میکند و زمینه برای سرمایهگذاری میلیاردی آنها را در گرجستان فراهم میکند؟ و شاید پرسشی اصولیتر:
چرا شهروندان به این فکر میافتند که داراییهای خود را به ارز تبدیل کرده و در خارج مستغلات بخرند؟ این سوال و دهها سوال مرتبط، به اصول ثابت حکمرانی بر میگردد.
اگر شخصی روزی چهار پاکت سیگار مصرف کند و نیم کیلو چربی وارد بدن خود کند و با هر چای دوازده حبه قند بخورد، نمیتواند وقتی در CCU بستری شد، روزگار و اطرافیان خود را سرزنش کند. حکمرانی مانند سلامتی جسم انسان، اصول دارد و اگر آن اصولِ جهان شمول رعایت نشوند، کارآمدی دچار اختلال میشود.
اولین شرط حکمرانی، ایجاد امنیت فکری، شغلی، مدنی و اقتصادی است. بعد از این که سطح قابل توجهی از این امنیت فردی تحقق پیدا کرد، حفظ هویت و تعلق خاطر اهمیت پیدا میکند.
شهروندان یک کشور صبح از خواب بیدار شوند و متوجه شوند چهل درصد ارزش داراییهای آنها از بین رفته است به طور طبیعی در پی چارهاندیشی نخواهند بود؟
اکثریت مطلق مردم اتحادیه اروپا که ۵۰۸ میلیون نفر جمعیت دارد زندگی بسیار معمولی دارند:
یک آپارتمان بسیار کوچک، یک دوچرخه، یک کارت مترو و قطار و یک شغل معمولی. اما بسیار راضی و خوشحال هستند، چون امنیت روانی دارند و در جوامعی با ثبات زندگی میکنند. نرخ تورم حدود ۲ درصد است و به همان میزان درآمد آنها در سال افزایش پیدا میکند و بنابراین احساس ثبات میکنند.
وقتی عوارض خروج از کشور یک دفعه ۳۰۰ درصد (بار اول) و ۴۲۰ درصد (برای بار دوم) افزایش مییابد، خودبخود تنظیم روانی مسافرین را به هم میریزد. اگر در سال، عوارض خروج از کشور ۵ درصد و حتی ۱۰ درصد افزایش یابد با روان و انتظارات انسانها تطابق میکند ولی افزایش ناگهانی ۴۲۰ درصدی، حاکی از فقدان آشنایی با روانشناسی انسان در حوزه ثبات، امنیت و انتظارات معقول است.
حکمرانی مانند پزشکی، مهندسی و معماری یک تخصص است: متونی در حد چند هزار کتاب دارد. محتاج تجربه و یادگیری است. به چارچوبی فکری به نام قرارداد اجتماعی میان مجریان نیاز دارد و از همه مهم تر تابع یک سیستم با ثبات است.
آیا آمریکا، روسیه، انگلستان، آلمان و چین می توانند نروژهراسی به راه اندازند؟
نمیتوانند! چون نروژ ثبات دارد.
با پنج میلیون و دویست هزار نفر جمعیت، ۳۷۱ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی دارد. با ۱.۲ درصد نرخ تورم، مردم این کشور ۷.۳ درصد از درآمد خود را پسانداز میکنند، این در شرایطی است که دستمزدها در سال ۴.۶ درصد افزایش پیدا می کنند. درآمد حاصل از نفت فقط به «صندوق نفت» رفته و در صدها شرکت سرمایهگذاری میشود و تنها ۴ درصد از سود سرمایهگذاری در بودجه جاری به کار گرفته می شود. صندوق نفت نروژ حدود یک تریلیون دلار است. اصل و سود آن برای نسل های آتی است. درآمد سرانه در این کشور ۶۲۵۱۰ دلار است. با این آرامش، ثبات، امنیت، توزیع امکانات و آینده نگری، کدام کشور خارجی میتواند در نروژ نارضایتی ایجاد کند؟!
حکمرانی یک تخصص است. با تغییر وزرای اقتصادی اتفاق خاصی نمیافتد؛ باید اندیشههای حکمرانی را اصلاح کرد.
وقتی شهروند به این نتیجه برسد حکومت برای رای و نظر او و همچنین برای خود او ارزشی قائل نیست، با حکومت هم همکاری نمیکند.
ریشهی عموم نارضایتیها در نادیدهشدن و بنابراین در ناکارآمدی است.
#سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
✍ #محمود_سریع_القلم
چرا ما در ریشه یابی مشکلات داخلی به دنبال عوامل خارجی هستیم؟ آیا اماراتیها، گرجستانیها و مردم ترکیه، پول و سرمایه خود را به بانکهای ایرانی منتقل میکنند؟ یا برعکس؟
چرا گرجستان ویزا برای ایرانیها را لغو میکند و زمینه برای سرمایهگذاری میلیاردی آنها را در گرجستان فراهم میکند؟ و شاید پرسشی اصولیتر:
چرا شهروندان به این فکر میافتند که داراییهای خود را به ارز تبدیل کرده و در خارج مستغلات بخرند؟ این سوال و دهها سوال مرتبط، به اصول ثابت حکمرانی بر میگردد.
اگر شخصی روزی چهار پاکت سیگار مصرف کند و نیم کیلو چربی وارد بدن خود کند و با هر چای دوازده حبه قند بخورد، نمیتواند وقتی در CCU بستری شد، روزگار و اطرافیان خود را سرزنش کند. حکمرانی مانند سلامتی جسم انسان، اصول دارد و اگر آن اصولِ جهان شمول رعایت نشوند، کارآمدی دچار اختلال میشود.
اولین شرط حکمرانی، ایجاد امنیت فکری، شغلی، مدنی و اقتصادی است. بعد از این که سطح قابل توجهی از این امنیت فردی تحقق پیدا کرد، حفظ هویت و تعلق خاطر اهمیت پیدا میکند.
شهروندان یک کشور صبح از خواب بیدار شوند و متوجه شوند چهل درصد ارزش داراییهای آنها از بین رفته است به طور طبیعی در پی چارهاندیشی نخواهند بود؟
اکثریت مطلق مردم اتحادیه اروپا که ۵۰۸ میلیون نفر جمعیت دارد زندگی بسیار معمولی دارند:
یک آپارتمان بسیار کوچک، یک دوچرخه، یک کارت مترو و قطار و یک شغل معمولی. اما بسیار راضی و خوشحال هستند، چون امنیت روانی دارند و در جوامعی با ثبات زندگی میکنند. نرخ تورم حدود ۲ درصد است و به همان میزان درآمد آنها در سال افزایش پیدا میکند و بنابراین احساس ثبات میکنند.
وقتی عوارض خروج از کشور یک دفعه ۳۰۰ درصد (بار اول) و ۴۲۰ درصد (برای بار دوم) افزایش مییابد، خودبخود تنظیم روانی مسافرین را به هم میریزد. اگر در سال، عوارض خروج از کشور ۵ درصد و حتی ۱۰ درصد افزایش یابد با روان و انتظارات انسانها تطابق میکند ولی افزایش ناگهانی ۴۲۰ درصدی، حاکی از فقدان آشنایی با روانشناسی انسان در حوزه ثبات، امنیت و انتظارات معقول است.
حکمرانی مانند پزشکی، مهندسی و معماری یک تخصص است: متونی در حد چند هزار کتاب دارد. محتاج تجربه و یادگیری است. به چارچوبی فکری به نام قرارداد اجتماعی میان مجریان نیاز دارد و از همه مهم تر تابع یک سیستم با ثبات است.
آیا آمریکا، روسیه، انگلستان، آلمان و چین می توانند نروژهراسی به راه اندازند؟
نمیتوانند! چون نروژ ثبات دارد.
با پنج میلیون و دویست هزار نفر جمعیت، ۳۷۱ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی دارد. با ۱.۲ درصد نرخ تورم، مردم این کشور ۷.۳ درصد از درآمد خود را پسانداز میکنند، این در شرایطی است که دستمزدها در سال ۴.۶ درصد افزایش پیدا می کنند. درآمد حاصل از نفت فقط به «صندوق نفت» رفته و در صدها شرکت سرمایهگذاری میشود و تنها ۴ درصد از سود سرمایهگذاری در بودجه جاری به کار گرفته می شود. صندوق نفت نروژ حدود یک تریلیون دلار است. اصل و سود آن برای نسل های آتی است. درآمد سرانه در این کشور ۶۲۵۱۰ دلار است. با این آرامش، ثبات، امنیت، توزیع امکانات و آینده نگری، کدام کشور خارجی میتواند در نروژ نارضایتی ایجاد کند؟!
حکمرانی یک تخصص است. با تغییر وزرای اقتصادی اتفاق خاصی نمیافتد؛ باید اندیشههای حکمرانی را اصلاح کرد.
وقتی شهروند به این نتیجه برسد حکومت برای رای و نظر او و همچنین برای خود او ارزشی قائل نیست، با حکومت هم همکاری نمیکند.
ریشهی عموم نارضایتیها در نادیدهشدن و بنابراین در ناکارآمدی است.
#سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان قابل تأمل دکتر #محمود_سریع_القلم ( استاد دانشگاه ) :
« مبنای قدرت در جهان تولید نا خالص داخلی است، نه ایدئولوژی ...
شما یک کشور را در جهان نام ببرید که توانسته باشد با ایدئولوژی قدرتمند شود .»
#تربیتی #اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
« مبنای قدرت در جهان تولید نا خالص داخلی است، نه ایدئولوژی ...
شما یک کشور را در جهان نام ببرید که توانسته باشد با ایدئولوژی قدرتمند شود .»
#تربیتی #اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استاد دانشگاه #محمود_سریع_القلم :
مبنای قدرت در جهان ،
تولید ناخالص داخلی است ،
نه ایدئولوژی...
#اندیشه #اقتصاد #اجتماعی
@Roshanfkrane
مبنای قدرت در جهان ،
تولید ناخالص داخلی است ،
نه ایدئولوژی...
#اندیشه #اقتصاد #اجتماعی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این صحبتهای فوق مهم دکتر #محمود_سریع_القلم راجع به تنها و ساده ترین راه جلوگیری از #فساد های مالی و اختلاس در ایران که اگر اجرایی بشود هیچ مدیری حتی نمی تواند یک ریال جا به جا کند را گوش کنید!
لطفا این صحبتها را دست به دست کنید تا به دست مسئولان برسد شاید اجرایی بشود!
#اندیشه #اقتصاد #اجتماعی
@Roshanfkrane
لطفا این صحبتها را دست به دست کنید تا به دست مسئولان برسد شاید اجرایی بشود!
#اندیشه #اقتصاد #اجتماعی
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
@Roshanfkrane
صحبتهای زیبا و شنیدنی استاد #محمود_سریع_القلم درباره اینکه چرا دنیا میتواند ایران را تحریم کند ولی ترکیه را نمیتواند..!
#اقتصاد #سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
صحبتهای زیبا و شنیدنی استاد #محمود_سریع_القلم درباره اینکه چرا دنیا میتواند ایران را تحریم کند ولی ترکیه را نمیتواند..!
#اقتصاد #سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
سی عبارت از ویلیام شکسپیر (1564-1616)
1-به همه عشق بورزید، به عده ی محدودی اعتماد کنید و به هیچکس بدی نکنید؛
2-اشکها رشد ما را آبیاری میکنند؛
3-به خیلیها گوش کنید ولی با عده ی کمی صحبت کنید؛
4-بیشتر از آنچه از خود نشان میدهی نزد خود داشته باش و کمتر از آنچه میدانی به زبان آور؛
5-کشتی خالی بیشترین سر و صدا را از خود بروز میدهد؛
6-جهنم خالی است. همه شیاطین همین جا هستند؛
7-هیچ میراثی بهتر از صداقت نیست؛
8-میسوزم، نگران میشوم و پژمرده میشوم؛
9-هیچ چیز ما را شکست نمیدهد مگر شرارتهای ناشی از ترس؛
10-تنفر، ذهن را آلوده میکند؛
11-بعضی با گناه رشد میکنند، بعضی با فضیلت سقوط؛
12-چشمهای شما پنجره ی روح شما هستند؛
13-زمان بالاخره نمایان میکند آنچه حیله گری میپوشاند؛
14-سیل های بزرگ از سرچشمه های کوچک شروع میشوند؛
15-چقدر یک واژه ی نادرست، یک دوستی را مسموم میکند؛
16-چه دورۀ بدی است (ملکه الیزابت اول و شاه جیمز اول). عده ای نادان بر عده ای کور حکم رانی می کنند؛
17-ما اغلب از آنچه متنفریم، میترسیم؛
18-قاعدتاً نباید به یک کِرم اعتماد کرد؛
19-پلنگها جای خود را تغییر نمیدهند؛
20-عاقلانه و آرام حرکت کنید. آنهایی که عجله میکنند، سقوط میکنند؛
21-بهترین انسانها آنهایی هستند که کم حرف میزنند؛
22-هروقت اعتماد به نفس داشتم، صحنه را باختم و هرگاه از باختن مطمئن بودم، پیروز شدم؛
23-کلماتی که استفاده شده اند قابلیت بازگشت ندارند. دو بار فکر کن پیش از آنکه سخنی بگویی؛
24-هروقت خواستی فردی را اقناع کنی، با منافع او پیش برو تا با مغز او؛
25-وقتی دریا آرام است، کشتیرانها بر کار خود مسلط هستند؛
26-رنج را بپذیر، کاملتر شو؛
27-گیاهان معطر با زیبایی و ظرافت رشد میکنند، اما علف هرزه خیلی تند بالا می آید؛
28-بهترین عادتِ عشق، زبانِ آرامش بخش است؛
29-بگذارید عصاره ی استدلال، آتش احساسات را خاموش کند؛
30-بعضی بزرگ متولد شده اند، برخی بزرگی را به دست میآورند و عدهای بربزرگی سوارمیشوند.
✍️ محمود سریع القلم
#محمود_سریع_القلم #تربیتی #ویلیام_شکسپیر
@Roshanfkrane
1-به همه عشق بورزید، به عده ی محدودی اعتماد کنید و به هیچکس بدی نکنید؛
2-اشکها رشد ما را آبیاری میکنند؛
3-به خیلیها گوش کنید ولی با عده ی کمی صحبت کنید؛
4-بیشتر از آنچه از خود نشان میدهی نزد خود داشته باش و کمتر از آنچه میدانی به زبان آور؛
5-کشتی خالی بیشترین سر و صدا را از خود بروز میدهد؛
6-جهنم خالی است. همه شیاطین همین جا هستند؛
7-هیچ میراثی بهتر از صداقت نیست؛
8-میسوزم، نگران میشوم و پژمرده میشوم؛
9-هیچ چیز ما را شکست نمیدهد مگر شرارتهای ناشی از ترس؛
10-تنفر، ذهن را آلوده میکند؛
11-بعضی با گناه رشد میکنند، بعضی با فضیلت سقوط؛
12-چشمهای شما پنجره ی روح شما هستند؛
13-زمان بالاخره نمایان میکند آنچه حیله گری میپوشاند؛
14-سیل های بزرگ از سرچشمه های کوچک شروع میشوند؛
15-چقدر یک واژه ی نادرست، یک دوستی را مسموم میکند؛
16-چه دورۀ بدی است (ملکه الیزابت اول و شاه جیمز اول). عده ای نادان بر عده ای کور حکم رانی می کنند؛
17-ما اغلب از آنچه متنفریم، میترسیم؛
18-قاعدتاً نباید به یک کِرم اعتماد کرد؛
19-پلنگها جای خود را تغییر نمیدهند؛
20-عاقلانه و آرام حرکت کنید. آنهایی که عجله میکنند، سقوط میکنند؛
21-بهترین انسانها آنهایی هستند که کم حرف میزنند؛
22-هروقت اعتماد به نفس داشتم، صحنه را باختم و هرگاه از باختن مطمئن بودم، پیروز شدم؛
23-کلماتی که استفاده شده اند قابلیت بازگشت ندارند. دو بار فکر کن پیش از آنکه سخنی بگویی؛
24-هروقت خواستی فردی را اقناع کنی، با منافع او پیش برو تا با مغز او؛
25-وقتی دریا آرام است، کشتیرانها بر کار خود مسلط هستند؛
26-رنج را بپذیر، کاملتر شو؛
27-گیاهان معطر با زیبایی و ظرافت رشد میکنند، اما علف هرزه خیلی تند بالا می آید؛
28-بهترین عادتِ عشق، زبانِ آرامش بخش است؛
29-بگذارید عصاره ی استدلال، آتش احساسات را خاموش کند؛
30-بعضی بزرگ متولد شده اند، برخی بزرگی را به دست میآورند و عدهای بربزرگی سوارمیشوند.
✍️ محمود سریع القلم
#محمود_سریع_القلم #تربیتی #ویلیام_شکسپیر
@Roshanfkrane
✅ اولین شرط حکمرانی ..
کانال روشنفکران
✍ دکتر #محمود_سریع_القلم
اولین شرط حکمرانی، ایجاد امنیت فکری ، شغلی و اقتصادی فرد فرد جامعه است،
اکثریت مطلق مردم اروپا که ۵۰۸ میلیون نفر جمعیت دارد؛ زندگی بسیار معمولی دارند : یک آپارتمان معمولی، یک اتومبیل معمولی، یک شغل معمولی و یک درآمد معمولی ؛
اما بسیار راضی و خوشحال هستند ؛ چون
* امنیت روانی دارند و در جوامعی با ثبات زندگی میکنند*. نرخ تورم حدود ۲ درصد است و درآمد آنها سالانه حدود ٨ درصد افزایش پیدا می کند ، بنابراین؛ * احساس ثبات میکنند *.
در ایران حاکمیت غالبا برای توجیه ناکارآمدی خود به طور سیستماتیک به مردم اطلاعات غلط می دهد.مثلا گزارشگر رسانهای ما (مستقر در پاریس) در روز اعتصاب کارکنان متروی فرانسه در کنار ایستگاه مترو میایستد و می گوید ؛ پاریس امروز مترو نداشت و مردم با اتوبوس و دوچرخه به سر کار رفتند و این شاخصی است برای فروپاشی فرانسه !!؟ این نوع نتیجه غلط گرفتن از یک واقعه باعث میشود عمق مسائل را نبینیم .
فضای رسانهای داخلی ما عموما میگوید:
*جهان در حال فروپاشیست و اقتصاد دنیا دچار بحرانهای ساختاری شده *....
پس در چنین فضایی که مردم ایران از اینکه یک شرکت هواپیمایی هندی در سال گذشته 205 هواپیمایی ایرباس تحویل گرفته، بیخبرند.. روشن است وقتی دو تا ایرباس به ما داده شود، خیلی خوشحال میشوند !!!!!!؟
برای تامین زندگی ایدهآل برای ایرانیان باید :
"* اندیشههای حکمرانی *" اصلاح شود.
*نه وزرای اقتصادی*
دولت آلمان، اقتصادی بالغ بر چهار تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی را مدیریت می کند، اما مسئولین آلمانی همه؛ ساعت پنج بعدازظهر از محل کار رفته و زندگی عادی خود را می کنند، تعداد جلسات مدیران بسیار محدود است؛ چون اصولا چیز محرمانهای وجود ندارد که از مردم پنهان شود .
#ارسالی #اقتصاد #اجتماعی
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
✍ دکتر #محمود_سریع_القلم
اولین شرط حکمرانی، ایجاد امنیت فکری ، شغلی و اقتصادی فرد فرد جامعه است،
اکثریت مطلق مردم اروپا که ۵۰۸ میلیون نفر جمعیت دارد؛ زندگی بسیار معمولی دارند : یک آپارتمان معمولی، یک اتومبیل معمولی، یک شغل معمولی و یک درآمد معمولی ؛
اما بسیار راضی و خوشحال هستند ؛ چون
* امنیت روانی دارند و در جوامعی با ثبات زندگی میکنند*. نرخ تورم حدود ۲ درصد است و درآمد آنها سالانه حدود ٨ درصد افزایش پیدا می کند ، بنابراین؛ * احساس ثبات میکنند *.
در ایران حاکمیت غالبا برای توجیه ناکارآمدی خود به طور سیستماتیک به مردم اطلاعات غلط می دهد.مثلا گزارشگر رسانهای ما (مستقر در پاریس) در روز اعتصاب کارکنان متروی فرانسه در کنار ایستگاه مترو میایستد و می گوید ؛ پاریس امروز مترو نداشت و مردم با اتوبوس و دوچرخه به سر کار رفتند و این شاخصی است برای فروپاشی فرانسه !!؟ این نوع نتیجه غلط گرفتن از یک واقعه باعث میشود عمق مسائل را نبینیم .
فضای رسانهای داخلی ما عموما میگوید:
*جهان در حال فروپاشیست و اقتصاد دنیا دچار بحرانهای ساختاری شده *....
پس در چنین فضایی که مردم ایران از اینکه یک شرکت هواپیمایی هندی در سال گذشته 205 هواپیمایی ایرباس تحویل گرفته، بیخبرند.. روشن است وقتی دو تا ایرباس به ما داده شود، خیلی خوشحال میشوند !!!!!!؟
برای تامین زندگی ایدهآل برای ایرانیان باید :
"* اندیشههای حکمرانی *" اصلاح شود.
*نه وزرای اقتصادی*
دولت آلمان، اقتصادی بالغ بر چهار تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی را مدیریت می کند، اما مسئولین آلمانی همه؛ ساعت پنج بعدازظهر از محل کار رفته و زندگی عادی خود را می کنند، تعداد جلسات مدیران بسیار محدود است؛ چون اصولا چیز محرمانهای وجود ندارد که از مردم پنهان شود .
#ارسالی #اقتصاد #اجتماعی
@Roshanfkrane
جایگاهِ ضعیفِ EQ[هوش عاطفی/هیجانی] در زندگی ما
کانال روشنفکران
✍ دکتر #محمود_سریع_القلم
■چرا افراد در کشورهای جهانِ سوم مدرک می گیرند ولی عموماً شخصیت آن ها خیلی تغییر نمی کند؟ مطالعۀ مقایسه ای جوامعِ شرقِ آسیا و غرب اروپا به وضوح نشان می دهد که پیشرفت و توسعه یافتگی نه تنها تابعِ سطحِ علم و دانش بلکه شاید به مراتب مهمتر تحت سیطرۀ «بلوغ شخصیتی» است. فقط دانش و خصوصی سازی اقتصادی نیست که چین، کرۀ جنوبی و ویتنام را به وضعیت برتر اقتصادی و سیاسی فعلی رسانده است بلکه «کنترلِ خشم»، «کنترلِ هیجان»، «آگاهی از احساساتِ خود»، «توان استدلالی فهمِ دیگران»، «توانِ پذیرشِ واقعیت»، «توانِ روحی انطباق پذیری»، «فهم خود از منظرِ دیگران» و «آمادگی برای خود ارزیابی» هم بسیار دخیل و تعیین کننده هستند
□این نوع توانایی ها از تواناییهای مربوط به فیزیک دان، شیمی دان، ریاضی دان شدن و علوم هستهای و مهندسی بسیار متفاوت است. یکی از مهارت های مهم زندگی، فهمِ شرایطِ طرفِ مقابل است حال این طرف دوست باشد، همسایه باشد، مغازه دار باشد، فرزند باشد، یک سازمان و دولت باشد، حزب مخالف باشد و یا حکومتِ خارجی باشد. این توانایی با هوش ریاضی فرق میکند. به همین دلیل ممکن است فردی، دو مدرک دکتری از برجسته ترین دانشگاههای جهان داشته باشد ولی از اینکه متوجه پیآمد واژه هایی که در تعامل با دیگران به کار میگیرد نباشد.
●دانش (Knowledge) و پردازش اطلاعات (Information Processing) یک نوع هوش میخواهد و مدیریت هیجان، احساس، عصبانیت، غم، ترس و خوشحالی زیاد، هوشی متفاوتی میطلبد. انگلیسی ها میگویند اگر دو یا چند گروه با هم اختلاف دارند چرا خودروها را آتش می زنند، ساختمان ها را تخریب می کنند، یکدیگر را به قتل می رسانند و واژه های ناپسند استفاده می کنند؟ بلکه باید یکدیگر را درک کنند، برای هم جا باز کنند و دایره ای بزرگ برای منافع طرفین شکل دهند. چرا تخریب؟ چرا فحاشی؟ چرا خشونت؟ به همین دلیل در انگلستان بر خلاف فرانسه و روسیه، جنبش های فعالِ اجتماعی، مدنی و سیاسی بوده ولی منجر به بهم ریختگی و فروپاشی سیستمی نشده است و شاید دلیل اصلی آن، مدیریتِ منطقی هیجان، احساس، خشم و ترس است.
○مهمتر از درک دیگران، درک خود است. در مقابل واژۀ Introspection در دیکشنری آمده: An examination of one’s thoughts and feelings (ارزیابی اندیشه ها و احساسات خود). یکی از تکالیفی که این نویسنده بعضاً به دانشجویانِ دکتری خود می دهد این است که: لطفا تا هفته آینده پنجاه صفحه در مورد خود بنویسید. در زمان هایی که این تمرین انجام شده، اغلب دانشجویان ثابت کرده اند که بعد از ۶ – ۵ صفحه متوقف شده اند و در مورد خود بسیار کم می دانند.
■چطور است که ما تا این حد باهم اختلاف داریم و بعد در خارج هم با همسایگان و غیرهمسایگان اختلافات بنیادی داریم؟ آیا به منابع نفت و گاز مربوط می شود؟ یا موقعیتِ جغرافیایی؟ به حمله مغول ها مربوط می شود یا استعمار انگلستان؟ آیا ممکن است در مقابل به نحوۀ فکر کردن و مدیریتِ روان و احساساتِ ما مربوط باشد؟ ویتنام با پنج قدرت رویارویی کرده است: چین، ژاپن، کره، فرانسه و آمریکا. امروز با حدودِ ۹۷ میلیون نفرجمعیت، جغرافیایی کوچک (۳۳۱۲۱۱ کیلومتر مربع)، حکومتِ متمرکز کمونیستی و اقتدارگرا، تولید ناخالص داخلی آن بالغ بر ۲۷۱ میلیارد دلار بوده و در جذب سرمایه گذاری خارجی موفق عمل کرده است.
□بحث کانونی میتواند این موضوع باشد که فهم خود و فهم دیگران فقط اطلاعات و دانش نیست. خودخواهی، خود محوری، عصبانیت، هیجان، خشم و ترس می توانند فهم از خود و دیگران را به شدت مخدوش کنند. تفاوت روسیه و چین هم در همین جاست. روسیه توانِ تولید مانند ژاپن را ندارد بلکه با تانک و جنگنده قدرت تولید می کند. ولی چین از خود پرسید: غرب چگونه جهان را تسخیر کرد؟ پاسخ در سازماندهی گسترده تولید و ثروت بود. چون جایگاه سخیفِ فقرِ خود را زمان مائو تشخیص داد و قدرت طرف مقابل یعنی غرب را هم متوجه شد و در عین حال اجازه نداد غرور تاریخی در این ادراکات نقش داشته باشند و طی سه دهه خود را به جایی رساند که هیچ کشوری امروز نمی تواند اقتصاد خود را از چین مُنفک کند.
○وقتی (Emotional Quotient)EQ یا هوشِ (مدیریت) هیجان تعطیل است، آدمی متوجه نمی شود که کارها و سخنان او چه تاثیری بر اندیشه، عملکرد و روانِ طرف مقابل می گذارد و چون با خشم، احساس، عصبانیت، نفرت، جبران، تلافی، انتقام، حذف و توهین عمل میکند فرصت های احتمالی تعامل و کنار آمدن را تخریب می کند. خیلی باید کنجکاو بود که چرا واژۀ Compromise به معنای کوتاه آمدن و کنار آمدن به «سازش» در ادبیاتِ اجتماعی و سیاسی ما ترجمه شده است. یعنی نباید کنار آمد و کوتاه آمد بلکه باید جواب داد، مبارزه کرد، مقابله کرد، درگیر شد و تلافی نمود.
#اندیشه #اجتماعی #روانشناسی #جالب
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
✍ دکتر #محمود_سریع_القلم
■چرا افراد در کشورهای جهانِ سوم مدرک می گیرند ولی عموماً شخصیت آن ها خیلی تغییر نمی کند؟ مطالعۀ مقایسه ای جوامعِ شرقِ آسیا و غرب اروپا به وضوح نشان می دهد که پیشرفت و توسعه یافتگی نه تنها تابعِ سطحِ علم و دانش بلکه شاید به مراتب مهمتر تحت سیطرۀ «بلوغ شخصیتی» است. فقط دانش و خصوصی سازی اقتصادی نیست که چین، کرۀ جنوبی و ویتنام را به وضعیت برتر اقتصادی و سیاسی فعلی رسانده است بلکه «کنترلِ خشم»، «کنترلِ هیجان»، «آگاهی از احساساتِ خود»، «توان استدلالی فهمِ دیگران»، «توانِ پذیرشِ واقعیت»، «توانِ روحی انطباق پذیری»، «فهم خود از منظرِ دیگران» و «آمادگی برای خود ارزیابی» هم بسیار دخیل و تعیین کننده هستند
□این نوع توانایی ها از تواناییهای مربوط به فیزیک دان، شیمی دان، ریاضی دان شدن و علوم هستهای و مهندسی بسیار متفاوت است. یکی از مهارت های مهم زندگی، فهمِ شرایطِ طرفِ مقابل است حال این طرف دوست باشد، همسایه باشد، مغازه دار باشد، فرزند باشد، یک سازمان و دولت باشد، حزب مخالف باشد و یا حکومتِ خارجی باشد. این توانایی با هوش ریاضی فرق میکند. به همین دلیل ممکن است فردی، دو مدرک دکتری از برجسته ترین دانشگاههای جهان داشته باشد ولی از اینکه متوجه پیآمد واژه هایی که در تعامل با دیگران به کار میگیرد نباشد.
●دانش (Knowledge) و پردازش اطلاعات (Information Processing) یک نوع هوش میخواهد و مدیریت هیجان، احساس، عصبانیت، غم، ترس و خوشحالی زیاد، هوشی متفاوتی میطلبد. انگلیسی ها میگویند اگر دو یا چند گروه با هم اختلاف دارند چرا خودروها را آتش می زنند، ساختمان ها را تخریب می کنند، یکدیگر را به قتل می رسانند و واژه های ناپسند استفاده می کنند؟ بلکه باید یکدیگر را درک کنند، برای هم جا باز کنند و دایره ای بزرگ برای منافع طرفین شکل دهند. چرا تخریب؟ چرا فحاشی؟ چرا خشونت؟ به همین دلیل در انگلستان بر خلاف فرانسه و روسیه، جنبش های فعالِ اجتماعی، مدنی و سیاسی بوده ولی منجر به بهم ریختگی و فروپاشی سیستمی نشده است و شاید دلیل اصلی آن، مدیریتِ منطقی هیجان، احساس، خشم و ترس است.
○مهمتر از درک دیگران، درک خود است. در مقابل واژۀ Introspection در دیکشنری آمده: An examination of one’s thoughts and feelings (ارزیابی اندیشه ها و احساسات خود). یکی از تکالیفی که این نویسنده بعضاً به دانشجویانِ دکتری خود می دهد این است که: لطفا تا هفته آینده پنجاه صفحه در مورد خود بنویسید. در زمان هایی که این تمرین انجام شده، اغلب دانشجویان ثابت کرده اند که بعد از ۶ – ۵ صفحه متوقف شده اند و در مورد خود بسیار کم می دانند.
■چطور است که ما تا این حد باهم اختلاف داریم و بعد در خارج هم با همسایگان و غیرهمسایگان اختلافات بنیادی داریم؟ آیا به منابع نفت و گاز مربوط می شود؟ یا موقعیتِ جغرافیایی؟ به حمله مغول ها مربوط می شود یا استعمار انگلستان؟ آیا ممکن است در مقابل به نحوۀ فکر کردن و مدیریتِ روان و احساساتِ ما مربوط باشد؟ ویتنام با پنج قدرت رویارویی کرده است: چین، ژاپن، کره، فرانسه و آمریکا. امروز با حدودِ ۹۷ میلیون نفرجمعیت، جغرافیایی کوچک (۳۳۱۲۱۱ کیلومتر مربع)، حکومتِ متمرکز کمونیستی و اقتدارگرا، تولید ناخالص داخلی آن بالغ بر ۲۷۱ میلیارد دلار بوده و در جذب سرمایه گذاری خارجی موفق عمل کرده است.
□بحث کانونی میتواند این موضوع باشد که فهم خود و فهم دیگران فقط اطلاعات و دانش نیست. خودخواهی، خود محوری، عصبانیت، هیجان، خشم و ترس می توانند فهم از خود و دیگران را به شدت مخدوش کنند. تفاوت روسیه و چین هم در همین جاست. روسیه توانِ تولید مانند ژاپن را ندارد بلکه با تانک و جنگنده قدرت تولید می کند. ولی چین از خود پرسید: غرب چگونه جهان را تسخیر کرد؟ پاسخ در سازماندهی گسترده تولید و ثروت بود. چون جایگاه سخیفِ فقرِ خود را زمان مائو تشخیص داد و قدرت طرف مقابل یعنی غرب را هم متوجه شد و در عین حال اجازه نداد غرور تاریخی در این ادراکات نقش داشته باشند و طی سه دهه خود را به جایی رساند که هیچ کشوری امروز نمی تواند اقتصاد خود را از چین مُنفک کند.
○وقتی (Emotional Quotient)EQ یا هوشِ (مدیریت) هیجان تعطیل است، آدمی متوجه نمی شود که کارها و سخنان او چه تاثیری بر اندیشه، عملکرد و روانِ طرف مقابل می گذارد و چون با خشم، احساس، عصبانیت، نفرت، جبران، تلافی، انتقام، حذف و توهین عمل میکند فرصت های احتمالی تعامل و کنار آمدن را تخریب می کند. خیلی باید کنجکاو بود که چرا واژۀ Compromise به معنای کوتاه آمدن و کنار آمدن به «سازش» در ادبیاتِ اجتماعی و سیاسی ما ترجمه شده است. یعنی نباید کنار آمد و کوتاه آمد بلکه باید جواب داد، مبارزه کرد، مقابله کرد، درگیر شد و تلافی نمود.
#اندیشه #اجتماعی #روانشناسی #جالب
@Roshanfkrane
سی مانعِ روانشناختی پیشرفت
کانال روشنفکران
08:45 توسط #محمود_سریع_القلم
1-در رابطه با هر موضوعی، نظر دادن؛
2-تقریباً تعطیلی انتقاد از افکار خود؛
3-تقریباً تعطیلی انتقاد از رفتار خود؛
4-تقریباً تعطیلی انتقاد از بدقولیهای خود؛
5-تقریباً تعطیلی انتقاد از نسبتهای ناروا به دیگران؛
6-استفادۀ ناآگاهانه از واژهها؛
7-شادمانی از عدم همکاری با دیگران؛
8-مرتب در مورد نیاتِ دیگران، قضاوت منفی کردن؛
9-تصورِ اینکه دیگران، گذشته را فراموش میکنند؛
10-شادمانی ناخودآگاه از زرنگیهای یک هفتهای؛
11-تعطیلی اهرمهای کنترل عصبانیت؛
12-شادمانی ناخودآگاه از ورود به حریم خصوصی دیگران؛
13-القاء ناخودآگاه بر خود درست پنداری؛
14-القاء ناخودآگاه بر خود حق پنداری؛
15-القاء ناخودآگاه بر خود بزرگ پنداری؛
16-تعطیلی سلولهای تشکیک در بخشِ آگاه ذهن؛
17-عادتِ ناخودآگاه به پوشاندن حقیقت؛
18-عادتِ ناخودآگاه به دروغ گویی؛
19-عادتِ ناخودآگاه به دشنام دادن؛
20-عادتِ ناخودآگاه به وارونه جلوه دادن مسایل؛
21-عادتِ ناخودآگاه به مبرا دانستن خود از اشتباهات؛
22-عادتِ ناخودآگاه به استغراق در خودخواهیها؛
23-عادتِ ناخودآگاه به اغراق و چاپلوسی؛
24-عادتِ ناخودآگاه به تخریبِ رقبا؛
25-عادتِ ناخودآگاه به جستجوی ریشۀ مشکلات در بیرون از خود؛
26-عادتِ ناخودآگاه به مخالفتِ ناآگاهانه با تغییر و تحول؛
27-عادتِ ناخودآگاه به مخدوش کردن معنای واژهها؛
28-عادتِ ناخودآگاه به لذت بردن از تبعیت دیگران؛
29-شیفتگی نامحدود نسبت به پول و قدرت و استتارِ آگاهانۀ این شیفتگی؛
30-حاکمیتِ تقریباً مطلق ناخودآگاهِ زنگ زده بر افکار، رفتار و گفتار.
#اقتصاد #اندیشه #اجتماعی
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
08:45 توسط #محمود_سریع_القلم
1-در رابطه با هر موضوعی، نظر دادن؛
2-تقریباً تعطیلی انتقاد از افکار خود؛
3-تقریباً تعطیلی انتقاد از رفتار خود؛
4-تقریباً تعطیلی انتقاد از بدقولیهای خود؛
5-تقریباً تعطیلی انتقاد از نسبتهای ناروا به دیگران؛
6-استفادۀ ناآگاهانه از واژهها؛
7-شادمانی از عدم همکاری با دیگران؛
8-مرتب در مورد نیاتِ دیگران، قضاوت منفی کردن؛
9-تصورِ اینکه دیگران، گذشته را فراموش میکنند؛
10-شادمانی ناخودآگاه از زرنگیهای یک هفتهای؛
11-تعطیلی اهرمهای کنترل عصبانیت؛
12-شادمانی ناخودآگاه از ورود به حریم خصوصی دیگران؛
13-القاء ناخودآگاه بر خود درست پنداری؛
14-القاء ناخودآگاه بر خود حق پنداری؛
15-القاء ناخودآگاه بر خود بزرگ پنداری؛
16-تعطیلی سلولهای تشکیک در بخشِ آگاه ذهن؛
17-عادتِ ناخودآگاه به پوشاندن حقیقت؛
18-عادتِ ناخودآگاه به دروغ گویی؛
19-عادتِ ناخودآگاه به دشنام دادن؛
20-عادتِ ناخودآگاه به وارونه جلوه دادن مسایل؛
21-عادتِ ناخودآگاه به مبرا دانستن خود از اشتباهات؛
22-عادتِ ناخودآگاه به استغراق در خودخواهیها؛
23-عادتِ ناخودآگاه به اغراق و چاپلوسی؛
24-عادتِ ناخودآگاه به تخریبِ رقبا؛
25-عادتِ ناخودآگاه به جستجوی ریشۀ مشکلات در بیرون از خود؛
26-عادتِ ناخودآگاه به مخالفتِ ناآگاهانه با تغییر و تحول؛
27-عادتِ ناخودآگاه به مخدوش کردن معنای واژهها؛
28-عادتِ ناخودآگاه به لذت بردن از تبعیت دیگران؛
29-شیفتگی نامحدود نسبت به پول و قدرت و استتارِ آگاهانۀ این شیفتگی؛
30-حاکمیتِ تقریباً مطلق ناخودآگاهِ زنگ زده بر افکار، رفتار و گفتار.
#اقتصاد #اندیشه #اجتماعی
@Roshanfkrane
♦️پیش شرط توسعه یافتگی چیست؟
روشنفکران
📌در یک کلام، آن کلام چیست؟
اراده و خواستن، چه کس و یا چه کسانی باید اراده کنند و بخواهند؟ مردم؟یا حاکمان و حاکمیت؟ یا هردو؟ یا فقط حاکمیت؟
✍️ دکتر #محمود_سریع_القلم
🔻 مگر میشود در کشوری سالانه ٢٢ هزار نفر در جادهها کشته شوند اما حکمرانان بیتفاوت باشند!
🔻 مگر میشود کشوری ببیند که شهروندانش در زیر کامیونهای ترکیه پنهان و وارد منطقه شنگن میشوند تا به زندگی بهتر برسند و اهمیت ندهد!
🔻 مگر میشود کشوری که از ۶٠٩ دشت آن ٢٩١ دشت با مشکل جدی آب روبهرو هستند، حکومتش با این موضوع به عنوان بحران ملی برخورد نکند!
🔻 مگر امکان پذیر است که در کشوری به ازای مرگ هر ده شهروند روزانه یک مرگ بر اثر آلودگی هوا ثبت شود و برای حکومت اهمیتی نداشته باشد!
🔻 بله برای حکومت ما خیلی از مسائل مهم نیست چون توسعه یافتن نه تنها اولین اولویت ما نیست بلکه شاید اولویت ۴ و ۵ هم نباشد!
🔻 برای آگاهی از خواست کشوری برای توسعه یافتگی باید به سراغ حاکمیت آن رفت، باید دید افکار حاکمیت در مسیر توسعه هست یا نه زیرا اگر حاکمیتی بپذیرد که میخواهد توسعه یابد ممکن است در عرض ۵ سال به این مهم دست یابد کما اینکه این اتفاق در چین افتاد، اگر حزب کمونیست چین تصمیم نگرفته بود چین توسعه پیدا کند آیا امروز تعداد میلیاردرهای چینی از آمریکایی جلو میزد و چین امروز سه تریلیون دلار ذخایر ارزی داشت و این چیزی جز تصمیم حاکمیت نیست.
🔻 ما نمیتوانیم هرشب در تلویزیون به مردم دروغ بگوییم که جهان در حال فروپاشیست یا دنیا را فساد برداشته ... مثلا همین کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نه تنها فسادشان از ما خیلی خیلی کمتر است بلکه دو تریلیون و هفتصد میلیارد دلار در ذخایر ارزی خود پول دارند و سالانه ۴٠٠ میلیارد دلار سود آنرا دریافت میکنند
🔻 به عنوان کسی که فرصتهای بسیاری برای دیدن ۱۱۴ کشور مختلف داشتم هر کجای دنیا که دیدم کشوری پیشرفت کرده و یا در حال پیشرفت است علاقۀ شدیدی به خاک وطن در میان مردم وجود دارد و آن انرژی که باید چنین حسی را به وجود آورد حاکمیتها هستند، اگر بخواهیم پیشرفت کنیم اول باید حاکمانی داشته باشیم که مهمترین تعلق خاطرشان پیشرفت ایران باشد، بعد به اجماع برسیم و ساختار درست کنیم ...
#انتقادات #اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
روشنفکران
📌در یک کلام، آن کلام چیست؟
اراده و خواستن، چه کس و یا چه کسانی باید اراده کنند و بخواهند؟ مردم؟یا حاکمان و حاکمیت؟ یا هردو؟ یا فقط حاکمیت؟
✍️ دکتر #محمود_سریع_القلم
🔻 مگر میشود در کشوری سالانه ٢٢ هزار نفر در جادهها کشته شوند اما حکمرانان بیتفاوت باشند!
🔻 مگر میشود کشوری ببیند که شهروندانش در زیر کامیونهای ترکیه پنهان و وارد منطقه شنگن میشوند تا به زندگی بهتر برسند و اهمیت ندهد!
🔻 مگر میشود کشوری که از ۶٠٩ دشت آن ٢٩١ دشت با مشکل جدی آب روبهرو هستند، حکومتش با این موضوع به عنوان بحران ملی برخورد نکند!
🔻 مگر امکان پذیر است که در کشوری به ازای مرگ هر ده شهروند روزانه یک مرگ بر اثر آلودگی هوا ثبت شود و برای حکومت اهمیتی نداشته باشد!
🔻 بله برای حکومت ما خیلی از مسائل مهم نیست چون توسعه یافتن نه تنها اولین اولویت ما نیست بلکه شاید اولویت ۴ و ۵ هم نباشد!
🔻 برای آگاهی از خواست کشوری برای توسعه یافتگی باید به سراغ حاکمیت آن رفت، باید دید افکار حاکمیت در مسیر توسعه هست یا نه زیرا اگر حاکمیتی بپذیرد که میخواهد توسعه یابد ممکن است در عرض ۵ سال به این مهم دست یابد کما اینکه این اتفاق در چین افتاد، اگر حزب کمونیست چین تصمیم نگرفته بود چین توسعه پیدا کند آیا امروز تعداد میلیاردرهای چینی از آمریکایی جلو میزد و چین امروز سه تریلیون دلار ذخایر ارزی داشت و این چیزی جز تصمیم حاکمیت نیست.
🔻 ما نمیتوانیم هرشب در تلویزیون به مردم دروغ بگوییم که جهان در حال فروپاشیست یا دنیا را فساد برداشته ... مثلا همین کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نه تنها فسادشان از ما خیلی خیلی کمتر است بلکه دو تریلیون و هفتصد میلیارد دلار در ذخایر ارزی خود پول دارند و سالانه ۴٠٠ میلیارد دلار سود آنرا دریافت میکنند
🔻 به عنوان کسی که فرصتهای بسیاری برای دیدن ۱۱۴ کشور مختلف داشتم هر کجای دنیا که دیدم کشوری پیشرفت کرده و یا در حال پیشرفت است علاقۀ شدیدی به خاک وطن در میان مردم وجود دارد و آن انرژی که باید چنین حسی را به وجود آورد حاکمیتها هستند، اگر بخواهیم پیشرفت کنیم اول باید حاکمانی داشته باشیم که مهمترین تعلق خاطرشان پیشرفت ایران باشد، بعد به اجماع برسیم و ساختار درست کنیم ...
#انتقادات #اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 دکتر #محمود_سریع_القلم:
#اگر_سیاست_خارجی_ما_با_سیاست اقتصادیمان هماهنگ بود
ما خیلی کارها میتوانستیم بکنیم.
مسئله توسعه هستهای ما هم با مشکل مواجه نمیشد.
#انتقادات #اجتماعی #اقتصاد
#انرژی_هستهای
@Roshanfkrane
#اگر_سیاست_خارجی_ما_با_سیاست اقتصادیمان هماهنگ بود
ما خیلی کارها میتوانستیم بکنیم.
مسئله توسعه هستهای ما هم با مشکل مواجه نمیشد.
#انتقادات #اجتماعی #اقتصاد
#انرژی_هستهای
@Roshanfkrane
♦️ ناسیونالیسم عقلایی؛ لازمهی تحول و پیشرفت
✍ #محمود_سریع_القلم
"این که یک شهروند در جامعه ما به راحتی ازماشین آشغال بیرون می اندازد و تعریف از تمیزی خیابانهای اروپا می کند، یک معنی تربیتی دارد، یک معنای عمیق دیگری هم دارد که به این سرزمین تعلق خاطرندارد.
ما یک ناسیونالیسم احساسی داریم و یک ناسیونالیسم عقلایی.
در ناسیونالیسم احساسی قوی هستیم، یعنی اینکه من غذا و موسیقی ایرانی دوست دارم، خانواده ام و زبان فارسی را دوست دارم، به فرهنگ دیرینه ام می بالم و... ولی یک قدم که بالاتر بیایم و ببینم حالا که من در این سرزمین به دنیا آمده ام، من چه مسئولیتی دارم؟ اینجا کم میارم! اینجا سکوت می کنم!
این یعنی فقدان ناسیونالیسم عقلایی.
به خاطر همین است که من و شما وقتی از یک اتاق می خواهیم بیرون برویم، چون همدیگر را می شناسیم، به هم احترام می گذاریم وکلی باهم تعارف می کنیم، ولی وقتی که در خیابان رانندگی می کنیم یک سانتیمتراجازه نمی دهیم کسی ازما جلوبزند! چون هیچ احساس تعلقی به همدیگر نداریم.
چرا هنر شنیدن یک ایرانی ضعیف است؟
چرامن اصراردارم که حرف خودم درست است؟
چون من ایرانی درحلقه اول فردی و نهایتاً درحلقۀ دوم گروهی گیرکرده ام. آن حلقۀ مهم تر و سوم ملی که همه این ها را به هم ربط می دهد، وجود ندارد.کسی به من آموزش نداده که سرنوشت حلقۀ اول و حلقۀ دوم به حلقۀ سوم ربط دارد.
تا وقتی #ناسیونالیسم عقلایی نداشته باشیم و به این سرزمین فکر نکنیم، هیچ تحولی در ما و سرزمینمان صورت نخواهدگرفت"
#اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
✍ #محمود_سریع_القلم
"این که یک شهروند در جامعه ما به راحتی ازماشین آشغال بیرون می اندازد و تعریف از تمیزی خیابانهای اروپا می کند، یک معنی تربیتی دارد، یک معنای عمیق دیگری هم دارد که به این سرزمین تعلق خاطرندارد.
ما یک ناسیونالیسم احساسی داریم و یک ناسیونالیسم عقلایی.
در ناسیونالیسم احساسی قوی هستیم، یعنی اینکه من غذا و موسیقی ایرانی دوست دارم، خانواده ام و زبان فارسی را دوست دارم، به فرهنگ دیرینه ام می بالم و... ولی یک قدم که بالاتر بیایم و ببینم حالا که من در این سرزمین به دنیا آمده ام، من چه مسئولیتی دارم؟ اینجا کم میارم! اینجا سکوت می کنم!
این یعنی فقدان ناسیونالیسم عقلایی.
به خاطر همین است که من و شما وقتی از یک اتاق می خواهیم بیرون برویم، چون همدیگر را می شناسیم، به هم احترام می گذاریم وکلی باهم تعارف می کنیم، ولی وقتی که در خیابان رانندگی می کنیم یک سانتیمتراجازه نمی دهیم کسی ازما جلوبزند! چون هیچ احساس تعلقی به همدیگر نداریم.
چرا هنر شنیدن یک ایرانی ضعیف است؟
چرامن اصراردارم که حرف خودم درست است؟
چون من ایرانی درحلقه اول فردی و نهایتاً درحلقۀ دوم گروهی گیرکرده ام. آن حلقۀ مهم تر و سوم ملی که همه این ها را به هم ربط می دهد، وجود ندارد.کسی به من آموزش نداده که سرنوشت حلقۀ اول و حلقۀ دوم به حلقۀ سوم ربط دارد.
تا وقتی #ناسیونالیسم عقلایی نداشته باشیم و به این سرزمین فکر نکنیم، هیچ تحولی در ما و سرزمینمان صورت نخواهدگرفت"
#اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#محمود_سریع_القلم:
چین و هند در 25 سال گذشته از کشوری فقیر به قدرت بزرگ اقتصادی دنیا مبدل شدند.
چگونه این اتفاق رقم خورد که چین از درآمد سرانه ۲۰۰ دلاری اینک به ۱۰ هزار دلار رسیده با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد نفر.....
پ ن :
یک دنیا حرف تو سه دقیقه!
#انتقادات #اجتماعی #اقتصاد
@Roshanfkrane
چین و هند در 25 سال گذشته از کشوری فقیر به قدرت بزرگ اقتصادی دنیا مبدل شدند.
چگونه این اتفاق رقم خورد که چین از درآمد سرانه ۲۰۰ دلاری اینک به ۱۰ هزار دلار رسیده با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد نفر.....
پ ن :
یک دنیا حرف تو سه دقیقه!
#انتقادات #اجتماعی #اقتصاد
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر #محمود_سریع_القلم :
تا زمانی که حکومتها نتوانند مدیریت ومالکیت را از هم تفکیک کنند توسعه اغاز نمی شود.
حکومتی که نخواهد یا نتواند مردم خود را مرفه وثروتمند ببیند نمی تواندتوسعه ایجاد کند
لازمه قطعی توسعه یافتگی این است که دولتها خود را مالک هیچچیز ندانند
#انتقادات #اجتماعی #سیاسی #اقتصاد
@Roshanfkrane
تا زمانی که حکومتها نتوانند مدیریت ومالکیت را از هم تفکیک کنند توسعه اغاز نمی شود.
حکومتی که نخواهد یا نتواند مردم خود را مرفه وثروتمند ببیند نمی تواندتوسعه ایجاد کند
لازمه قطعی توسعه یافتگی این است که دولتها خود را مالک هیچچیز ندانند
#انتقادات #اجتماعی #سیاسی #اقتصاد
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر #محمود_سریع_القلم :
جامعه ما نیز به مشکلاتی که مدیران و مسؤلین دارند، مبتلا هست
نیاز به یک سیستم مناسب داریم که صداقت و راستگویی در آن اساس کار برای ارتباطی طولانی مدت با جامعه قرار بگیرد ...
#اقتصاد #اجتماعی
@Roshanfkrane
جامعه ما نیز به مشکلاتی که مدیران و مسؤلین دارند، مبتلا هست
نیاز به یک سیستم مناسب داریم که صداقت و راستگویی در آن اساس کار برای ارتباطی طولانی مدت با جامعه قرار بگیرد ...
#اقتصاد #اجتماعی
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️استاد #محمود_سریع_القلم :
🔻ما در کشور خود بعد از 170 سال هنوز به نتیجه نرسیدهایم که با غرب چگونه برخورد کنیم؟ هنوز تصمیم گرفته نشده که فرهنگ مهم است یا اقتصاد؟ یا آنکه جایگاه دولت در اقتصاد کجاست و راه حل این چالش دست چه کسی است؟
🔻او با استفاده از تجربه سایر کشورها راهکار عبور از این چالش را بیان کرده است.
#انتقادات #اجتماعی #سیاسی #اقتصاد
@Roshanfkrane
🔻ما در کشور خود بعد از 170 سال هنوز به نتیجه نرسیدهایم که با غرب چگونه برخورد کنیم؟ هنوز تصمیم گرفته نشده که فرهنگ مهم است یا اقتصاد؟ یا آنکه جایگاه دولت در اقتصاد کجاست و راه حل این چالش دست چه کسی است؟
🔻او با استفاده از تجربه سایر کشورها راهکار عبور از این چالش را بیان کرده است.
#انتقادات #اجتماعی #سیاسی #اقتصاد
@Roshanfkrane