Guignol's Band
Novel by the French writer: Louis-Ferdinand Céline
دلم میخواست یک نفر، آرام و شمرده، توی گوشم زمزمه میکرد: "دنیا بیارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب میبینی..."
من خواستم و او گفت.
او گفت: "دنیا بیارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب میبینی..."
من باورم شد. باورم شد که دارم خواب میبینم. این چشمهای خیس را. این شب سرد و اندوهناک را... همهاش یک کابوس است...
بیدار میشوی و یادت میرود که تنهایی چقدر سخت بود. دروغ چقدر درد داشت. یادت میرود که حرفها فقط حرف هستند و نباید باورشان کرد. یادت میرود که هیچچیز ارزش ندارد. همه اینها یادت میرود.
داری خواب میبینی...
کتاب: "دستهی دلقکها"
نویسنده: #لویی_فردینان_سلین
ترجمهی: #مهدی_سحابی
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
Novel by the French writer: Louis-Ferdinand Céline
دلم میخواست یک نفر، آرام و شمرده، توی گوشم زمزمه میکرد: "دنیا بیارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب میبینی..."
من خواستم و او گفت.
او گفت: "دنیا بیارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب میبینی..."
من باورم شد. باورم شد که دارم خواب میبینم. این چشمهای خیس را. این شب سرد و اندوهناک را... همهاش یک کابوس است...
بیدار میشوی و یادت میرود که تنهایی چقدر سخت بود. دروغ چقدر درد داشت. یادت میرود که حرفها فقط حرف هستند و نباید باورشان کرد. یادت میرود که هیچچیز ارزش ندارد. همه اینها یادت میرود.
داری خواب میبینی...
کتاب: "دستهی دلقکها"
نویسنده: #لویی_فردینان_سلین
ترجمهی: #مهدی_سحابی
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
بگو ماها عوض نمی شویم! نه جوراب هایمان عوض می شود و نه ارباب هامان و نه عقاید مان ...
وقتی هم عوض می شود آنقدر دیر است که دیگر به زحمتش نمی ارزد... ما ثابت قدم به دنیا آمده ایم و ثابت قدم هم ریغ رحمت را سر می کشیم! سرباز بی جیره و مواجب، قهرمان هایی که سنگ همه را به سینه می زنند، بوزینه های ناطقی که از حرف هاشان رنج می برند. ماها آلت دست عالیجناب نکبتیم... او صاحب اختیار ماست. وقتی بچه های حرف شنویی نیستیم طنابمان را سفت می کند و انگشت هایش دور گردن ماست. حتی وقتی حرف زدنمان با ناراحتی توام است. باید هوای کار دستمان باشد که لاقل غذایی بلنبانیم. سر هیچ و پوچ آدم را خفه می کند ... این که نشد زندگی ...
📚#سفر_به_انتهای_شب
#لویی_فردینان_سلین
#فرهاد_غبرایی
#کتاب
@Roshanfkrane
وقتی هم عوض می شود آنقدر دیر است که دیگر به زحمتش نمی ارزد... ما ثابت قدم به دنیا آمده ایم و ثابت قدم هم ریغ رحمت را سر می کشیم! سرباز بی جیره و مواجب، قهرمان هایی که سنگ همه را به سینه می زنند، بوزینه های ناطقی که از حرف هاشان رنج می برند. ماها آلت دست عالیجناب نکبتیم... او صاحب اختیار ماست. وقتی بچه های حرف شنویی نیستیم طنابمان را سفت می کند و انگشت هایش دور گردن ماست. حتی وقتی حرف زدنمان با ناراحتی توام است. باید هوای کار دستمان باشد که لاقل غذایی بلنبانیم. سر هیچ و پوچ آدم را خفه می کند ... این که نشد زندگی ...
📚#سفر_به_انتهای_شب
#لویی_فردینان_سلین
#فرهاد_غبرایی
#کتاب
@Roshanfkrane
آدمی که فقط عضله باشد از اسب هم کم تر است فردینان !
از طرف دیگر فکر بدون عضله هم
مثل الکتریسیته ی بدون باطری است !
نمی دانی چکارش بکنی !
همه ش نشت می کند !
هدر می رود ...
به درد نمی خورد !
#لویی_فردینان_سلین
📕 مرگ قسطی
@Roshanfkrane
از طرف دیگر فکر بدون عضله هم
مثل الکتریسیته ی بدون باطری است !
نمی دانی چکارش بکنی !
همه ش نشت می کند !
هدر می رود ...
به درد نمی خورد !
#لویی_فردینان_سلین
📕 مرگ قسطی
@Roshanfkrane
باورم شد که دارم خواب میبینم.
دلم میخواست یک نفر، آرام و شمرده، توی گوشم زمزمه میکرد: دنیا بی ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب میبینی.
من خواستم و او گفت. او گفت: دنیا بی ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب میبینی.
من باورم شد. باورم شد که دارم خواب میبینم. این چشمهای خیس را. این شب سرد و اندوهناک را، همه اش یک کابوس است. بیدار میشوی و یادت میرود که تنهایی چقدر سخت بود. دروغ چقدر درد داشت.
یادت میرود که حرفها فقط حرف هستند و نباید باورشان کرد. یادت میرود که هیچ چیز ارزش ندارد. همه اینها یادت میرود. داری خواب میبینی.
دستهی دلقکها / #لویی_فردینان_سلین
@Roshanfkrane
دلم میخواست یک نفر، آرام و شمرده، توی گوشم زمزمه میکرد: دنیا بی ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب میبینی.
من خواستم و او گفت. او گفت: دنیا بی ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب میبینی.
من باورم شد. باورم شد که دارم خواب میبینم. این چشمهای خیس را. این شب سرد و اندوهناک را، همه اش یک کابوس است. بیدار میشوی و یادت میرود که تنهایی چقدر سخت بود. دروغ چقدر درد داشت.
یادت میرود که حرفها فقط حرف هستند و نباید باورشان کرد. یادت میرود که هیچ چیز ارزش ندارد. همه اینها یادت میرود. داری خواب میبینی.
دستهی دلقکها / #لویی_فردینان_سلین
@Roshanfkrane
همراه بعضی از کلمات، کلمات دیگری هستند که لابلایشان یا زیرشان مخفی شدهاند؛ درست مثل قلوهسنگها. توجه خاصی به آنها نداری، ولی یکدفعه به خودت میآیی و میبینی که تمام عمرت همینها تو را میلرزانند، سرتاسر عمرت، چه در لحظات ضعف و چه در روزهای قدرت... آنوقت است که وحشت بَرَت میدارد... دستکمی از سقوط بهمن ندارد... بالای سیل عواطفت مثل اعدام شدهای آویزان میمانی... توفان بوده که از راه رسیده و رفته، توفانی بسیار قویتر از حد تواناییت، آنقدر شدید که هرگز خیال نمیکردی وقوع چنین چیزی فقط در اثر احساسات ممکن باشد...
"سفر به انتهای شب" #لویی_فردینان_سلین
"سفر به انتهای شب" #لویی_فردینان_سلین
@Roshanfkrane
✍هرگز نمیشود آنطور که باید و شاید به کلمات اعتماد کرد.
ظاهری بی آزار دارند. ابدا به نظر نمیرسد که ممکن است خطرناک باشند.
بیشتر به باد هوا شباهت دارند به صداهای کوچک دهن،
نه شورند و نه بی نمک، و به محض اینکه از دهن بیرون میآیند از راه گوش به وسیله توده نرم و خاکستری مخ، درک میشوند.
هیچکس به کلمات خودش شک ندارد و مصیبت از همینجا شروع میشود.
📒 #سفر_به_انتهای_شب
#لویی_فردینان_سلین
#اندیشه
@Roshanfkrane
✍هرگز نمیشود آنطور که باید و شاید به کلمات اعتماد کرد.
ظاهری بی آزار دارند. ابدا به نظر نمیرسد که ممکن است خطرناک باشند.
بیشتر به باد هوا شباهت دارند به صداهای کوچک دهن،
نه شورند و نه بی نمک، و به محض اینکه از دهن بیرون میآیند از راه گوش به وسیله توده نرم و خاکستری مخ، درک میشوند.
هیچکس به کلمات خودش شک ندارد و مصیبت از همینجا شروع میشود.
📒 #سفر_به_انتهای_شب
#لویی_فردینان_سلین
#اندیشه
@Roshanfkrane