روشنفکران
81.8K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
ممکن است فرهنگ و اعتقادات مردم عوض شود ولی حماقت آنها عوض نخواهد شد و در تمام اعصار می‌توان به وسیله گفته‌ها و نوشته‌های دروغ، مردم را فریفت. زیرا همانطور که مگس، عسل را دوست دارد، مردم هم دروغ و ریا و وعده‌های پوچ را که هرگز عملی نخواهند شد دوست می‌دارند..


#سینوهه_پزشک_مخصوص_فرعون
#میکا_والتاری

#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
♦️ممکن است فرهنگ و اعتقادات مردم عوض شود ولی حماقت آن‌ها عوض نخواهد شد و در تمام اعصار می‌توان به وسیله گفته‌ها و نوشته‌های دروغ ، مردم را فریفت... !

زیرا همانطور که مگس عسل را دوست دارد ، مردم هم دروغ و ریا و وعده‌های پوچ را که هرگز عملی نخواهند شد دوست می‌دارند ...


#میکا_والتاری
@Roshanfkrane
ممکن است که لباس و زبان و رسوم و آداب و معتقدات مردم عوض شود ولی حماقت آنها عوض نخواهد شد و در تمام اعصار می‌توان به وسیله‌ی گفته‌ها و نوشته‌های دروغ مردم را فریفت.
زیرا همان‌طور که مگس، عسل را دوست دارد، مردم هم دروغ و ریا و وعده‌های پوچ را که هرگز عملی نخواهد شد دوست می‌دارند.

👤 #میکا_والتاری
📕 کتاب سینوهه

  #اندیشه

@Roshanfkrane
*انتهای حماقت انسان کجاست؟*

*نشر:* گاهنامه مدیر
■"سینوهه" شبی را به مستی کنار نیل به خواب می رود و صبح روز بعد، یکی از برده های مصر که گوش ها و بینی اش به نشانه بردگی بریده بودند را بالای سر خودش میبیند. در ابتدا میترسد، اما وقتی به بی آزار بودن آن برده پی می برد، با او هم کلام میشود.

□برده از سینوهه خواهش میکند او را سر قبر یکی از اشراف ظالم و معروف مصر ببرد و چون سینوهه با سواد بود، جملاتی که خدایان روی قبر آن شخص ظالم نوشته اند را برای او بخواند.

●سینوهه از برده سئوال میکند که چرا میخواهد سرنوشت قبر این شخص را بداند؟ و برده می گوید: سال ها قبل من انسان خوشبخت و آزادی بودم، همسر زیبا و دختر جوانی داشتم، مزرعه پر برکت اما کوچک من در کنار زمین های بیکران یکی از اشراف بود. روزی صاحب اين قبر با پرداخت رشوه به ماموران فرعون زمین های مرا به نام خودش ثبت کرد و مقابل چشمانم به همسر و دخترم تجاوز کرد و بعد از اینکه گوش ها و بینی مرا برید و مرا برای کار اجباری به معدن فرستاد، سالهای سال از دختر و همسرم بهره برداری کرد و آنها را به عنوان خدمتکار فروخت و الان از سرنوشت آنها اطلاعی ندارم، اکنون از کار معدن رها شده ام، شنیده ام آن شخص مرده است و برای همین آمده ام ببینم خدایان روی قبر او چه نوشته اند ...

○سینوهه با برده به شهر مردگان (قبرستان) می رود و قبرنوشته ی آن مرد را اینگونه می خواند: "او انسان شریف و درستکاری بود که همواره در زندگی اش به مستمندان کمک می کرد و ناموس مردم در کنار او آرامش داشت و او زمین های خود را به فقرا می بخشید و هر گاه کسی مالی را مفقود می نمود، او از مال خودش ضرر آن شخص را جبران می کرد و او اکنون نزد خدای بزگ مصر (آمون) است و به سعادت ابدی رسیده است..."

■در این هنگام، برده شروع به گریه می کند و می گوید: "آیا او انقدر انسان درستکار و شریفی بود و من نمی دانستم!؟ درود خدایان بر او باد .... ای خدای بزرگ ای آمون مرا به خاطر افکار پلیدی که در مورد این مرد داشتم ببخش..."

□سینوهه با تعجب از برده می پرسد که چرا علیرغم این همه ظلم و ستمی که بر تو روا شده، باز هم فکر می کنی او انسان خوب و درستکاری بوده است؟

●و برده این جمله ی تاریخی را می گوید که: "وقتی خدایان بر قبر او اینگونه نوشته اند، من حقیر چگونه می توانم خلاف این را بگویم؟"

○سینوهه بعد ها در یادداشت هایش وقتی به این داستان اشاره می کند، مینویسد: "آنجا بود که پی بردم حماقت نوع بشر انتها ندارد و در هر دوره می توان از نادانی و خرافه پرستی مردم استفاده کرد."
*منبع:* سینوهه پزشک فرعون
#میکا_والتاری

#تیکه_کتاب #اندیشه #مذهبی


@Roshanfkrane
در جهان همه چیز تغییر خواهد کرد غیر از حماقت نوع بشر و تا دنیا باقیست، از حماقت مردم استفاده خواهند نمود!

📒#سینوهه_پزشک_فرعون
#میکا_والتاری

@Roshanfkrane