روشنفکران
81.7K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
جامعه ای که با حیواناتش خوب رفتار نمی کند؛احتمالا با انسان هایش هم خوب رفتار نمی کند.
در جامعه ای که آدم کشته می شود؛ صحبت از حیوان آزاری یک شوخی است.
#کاوه_مدنی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ شما کی هستین؟ رشته اصلیتون چیه؟ #کاوه_مدنی: من یه آدم گیجم. یه مهندسم که به علوم انسانی علاقمنده. معلمام می گفتن ریاضی و مهندسی نخون ‼️
#خبر
@Roshanfkrane
کاهش مصرف #گوشت کمک قابل توجهی به کاهش گازهای گلخانه‌ای و تخریب محیط زیست می‌کند.
#کاوه_مدنی
#خبر
@Roshanfkrane
جنگ آب

آیا واقعا #بحران_آب عامل #جنگ هایی بوده و خواهد بود؟

چگونه باید به مساله کمبود #آب نگاه کرد؟

آیا هدر رفتن آب در بخش #کشاورزی معضل اصلی مدیریت آب کشور ماست؟

لینک تماشا 👇
https://youtu.be/n4nVHcpQpi0

در نخستین نشست علمی سیتاک (باشگاه علم و فناوری) سیاوش صفاریان پور، ژورنالیست علم و برنامه ساز علمی، در گفت وگو با دکتر #کاوه_مدنی، استاد مدیریت منابع آب و محیط زیست امپریال کالج لندن، جنبه های مختلف مساله آب و کمبود آب را بررسی می کند.

این برنامه در اول بهمن ۱۳۹۵ و یک روز پس از حادثه پلاسکو ضبط شده است.
#خبر
@Roshanfkrane
🖤 من با مسافران پرواز ۷۵۲ هم‌ذات پنداری می‌کنم. من هم یکی از آنها هستم که روزی چمدان بست و با عزیزانش وداع کرد اما دلش در ایران جا ماند.

#خطای_انسانی شاید بخشودنی باشد اما راندن سرمایه های انسانی و عاشقان وطن و کشتن #امید با بی‌ تدبیری و #توهم_توطئه خطای انسانی نیست.

https://youtu.be/QD6a7G-CHjw

این مصاحبه سه روز پس از سقوط پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی بین‌المللی اوکراین و بعد از نگارش مقاله «هواپیمای اوکراینی، مغز ایرانی و درد کانادایی» انجام شده است.
#کاوه_مدنی
#خبر
@Roshanfkrane
روشنفکران
قصه ی پر غصه ی فرزندان هامون
✍🏼 قصه پرغصه فرزندان هامون

▪️در غم و رنج هامون بسیار روایتها شنیده و خوانده بودم اما من آن روز در ساحل هامون پوزک فقط نظاره گر یک تالاب خشک نبودم.

▪️من صیادانی را دیدم که قایق هایشان مثل بختشان برگشته بود و در زیر نوشته "صید بی رویه = نابودی ذخایر" با سکوتشان دردشان را فریاد می زدند. من کودکانی را دیدم که در ساحل تالابی خشک، دلخوش به چند تاب و سرسره بودند و از همراهان من در مورد علت حضورمان در منطقه سوال می کردند.

▪️شاید آنها نمی دانستند که قایق ها باید برعکس باشند، تالاب باید آب داشته باشد و روزگاری نه چندان دور پدران و مادرانشان به جای یارانه گیری، ماهیگیری می کرده اند.

▪️من آن روز بار دیگر یاد گرفتم که دیو خشکسالی، چه طبیعی باشد و چه انسان ساز، تنها رودها و دریاچه ها را نمی بلعد. این دیو اگر نابود نشود، انسانها را به اسارت می کشد و سرنوشت کودکان بی گناه را دگرگون می کند.

#کاوه_مدنی
#محیط_زیست
#طبیعت
@Roshanfkrane
از دوستان نهایت، عزیز ایرانی تقاضا دارم این نوشته "کاوه جبران" را در گروه ها و کانال هایتان نشر کنید.
تا شاید دولت ایران دست از این سیاست های کثیف و غیر انسانیش در قبال افغانستان بردارد و گروهکِ تروریست طالبان را بیشتر از این حمایت نکند.
رویتان را خدا ببیند، دست بردارید.
باور کنید ما مردم دنبال جنگ نیستیم.
سیریم از آن سیرِ سیر.


لشکر جهل از راه رسیده است. کرگس فاجعه که قار قارکنان بر فراز شهر می‌رقصد. در وجب وجب این سرزمین آتش است. هر لحظه‌یی که می‌گذرد، انسان‌ها به خاک فرو می‌افتند، آبادی‌ها ویران می‌شوند و صف آواره‌گان و گرسنه‌گان طویل‌تر. جهان اما خاموشانه و زیرچشمی به این فاجعه نگاه می‌کند. انسان این‌جایی مگر سزاوار چیزی بیشتر از این است؟
در مالستان خانه‌به‌خانه مخالف و مأمور حکومت پالیدند، حتا به موسفید هفتادساله رحم نکردند. در قندهار، عرض یک‌ماه نه‌صد نفر را زیر عنوان مخالف برده‌اند که هیچ‌کدام برنگشته‌اند. لشکرگاه شهر ارواح شده‌است. تالقان همین اکنون آخرین‌ نفس‌هایش را می‌کشد. شبرغان دوزخ ثانی‌ست، هرات... .
به نظر می‌رسد جهان ما را رها کرده‌است، آمریکا این منجی انسان عصر سرمایه، این پاسدار حقوق جهانی بشر مأموریت انسانی‌اش را به وجه احسن به پایان برد‌!
اکنون ماییم و سپری انسانی در برابر گلوله‌های بی‌پایان.

بیش از یک ماه است که جهان به ما نگاه می‌‌کند. به مردمی که از اثر خیانت مشتی رهبران خاین و سیاست‌گران رذل امروز خود سلاح برداشته‌اند و از حق حیات خویش دفاع می‌کنند. به سربازانی که اگر نکشند، کشته می‌شوند. به زنان، کودکان، پیرمردان و پیرزنانی که شبانه از پشت بام‌های‌شان یگانه اسلحهٔ‌شان، فریادشان را به کار می‌گیرند.
صف کشته‌گان، زخمیان، آواره‌گان و گرسنه‌گان روبه‌فلک است.
این درست همان جایی‌ست که می‌توان از انسانیت‌زدوده‌گی حرف زد. بشر این‌جا در انظار جهانی انسانیت‌زدوده‌ است. تهی از هر نوع ارزش انسانی‌ست. زنده‌گان و مرده‌گانش فقط آمار اند. نه حقی دارند، نه ارزشی. فاجعه باید خیمه بزند، تا صلح آمریکایی محقق شود. تا اروپایی‌ها سر بجنبانند و آسیایی‌ها نفسی راحت بکشند.
اما تا آن‌گاه باید آمار کشته‌گان، آواره‌گان، قحطی‌زده‌گان و ویرانی‌ها آن‌قدر بالا برود که بتوان از صلح و مداخلهٔ جدیدی حرف زد.
این است جامعهٔ جهانی و حقوق بشر!

#کاوه_جبران

#ارسالی درد #اجتماعی

@Roshanfkrane
🔴‍ تکرار دروغ خشکسالی سی ساله

«ایران دچار خشکسالی سی ساله است». نمی‌دانم این مطلب را رئیس سازمان زمین شناسی دقیقا همین‌گونه بیان کرده‌اند یا سخنان ایشان به صورت اشتباه نقل شده است اما امیدوارم سازمان زمین شناسی آن را هر چه سریع‌تر تکذیب کنند.

همان‌طور که سال‌ها تکرار کرده‌ام، موضوع خشکسالی سی ساله از لحاظ علمی و تخصصی مردود است. یک زمانی کسانی این دروغ عجیب را به ناسا نسبت می‌دادند!

حتی اگر بپذیریم که در بیست سال گذشته دچار #خشکسالی بوده‌ایم (که در این نقطه از تاریخ ادعایی غیر علمی‌ست)، هیچ عالم و متخصصی نمی‌تواند به شما بگوید که این دوره فقط سی سال طول می‌کشد و ده سال دیگر پایان می‌یابد.

کشور ما دچار ورشکستگی آبی‌ست. چه ببارد، چه نبارد، ما آب کم می‌آوریم. چرا؟ چون خرجمان (مصرف آب) بیشتر از دخلمان (میزان آب تجدید پذیر) است. وقتی کم می‌آوریم از پس‌اندازمان (آب زیرزمینی) می‌خوریم.

چگونه می‌توان آثار گسترده ورشکستگی آبی (سدهای خالی، تالاب‌های خشک، رود‌های بی‌رمق، افت شدید آب‌های زیرزمینی، فرونشست، گرد و غبار، بیابان‌زایی، آتش سوزی و مرگ جانداران) را ندید؟

اما با کمال تعجب برخی هنوز این مشکلات را موقت و منتظر معجزه و سخاوت ابرهای آسمانند.
تا زمانی که همه مشکلات بخش آب را بر گردن خشکسالی و تغییر اقلیم و دشمن و نفوذی و جاسوس و ابردزد بیفتد، فقط و فقط فرصت سوزی می‌شود و هزینه تغییر بالا می‌رود.
متاسفانه #طبیعت برای انسان صبر نخواهد کرد تا عقلش سر جایش بیاید. هر چه جلوتر برویم، خساراتی که به #محیط_زیست می‌زنیم، جبران ناپذیرتر خواهند شد!

کشور ما به طور ذاتی کم آب است اما فقر آبی ندارد. همین حالا هم می‌توان این وضعیت را پایان بخشید با آب کمتر، محصول بیشتر و بهتر تولید کرد و وضعیت محیط زیست را بهبود بخشید. اما تاجر ورشکسته قبل از وعده دیگری به طلبکاران باید بپذیرد که شکست خورده است، روش تجارتش جوابگو نیست و هر چه بیشتر دست و پا برند، بیشتر در باتلاقی که خو ساخته، فرو می‌رود.

✍️ #کاوه_مدنی

#اندیشه #بحران_آب #اجتماعی

@Roshanfkrane
به مناسبت #جشن_مهرگان داستان ضحاک رو باهم مرور کنیم
به روایت #فردوسی،
۱۶ مهر روز کشته شدن ضحاک است
کانال روشنفکران

ضحاک عرب است ولی بر ایران ‌زمین سلطه‌دارد ، چه رویای عجیبی است این کابوس فردوسی .
شیطان در هیأت یک آشپز به‌ استخدام دربار در‌می‌آید و برای نخستین‌بار به ضحاک گوشت می‌خوراند .
طعم پرندگان بریان به ‌مذاق ضحاک خوش ‌می‌آید و تصمیم به تشویق آشپز جدید می‌گیرد .
ضحاک ، آشپز را به‌حضور ‌می‌طلبد و از او تمجید می‌کند و به‌او می‌گوید چه دستمزدی برای این غذای لذیذ طلب‌می‌کند ، آشپز که همان شیطان است می‌گوید بوسه بر شانه‌های شاه بهترین پاداش برای من است .
شاه از این تملق خوشش ‌می‌آید و اجازه بوسه می‌دهد !
روز بعد شانه‌های شاه زخم‌ می‌شود و پس از مدتی ‌زخم‌ها باز می‌شوند و دو مار سیاه از زخم‌ها بیرون‌می‌آیند ، مارها تمایل‌دارند از گوش‌های ضحاک به‌داخل روند و مغز سر او را بخورند !
شیطان اینبار به هیأت حکیم ظاهر‌ می‌شود و می‌گوید تنها ‌‌راه بقای شاه این ‌است که هر‌ روز دو‌ جوان را قربانی‌کند و مغز سر آنان را به‌ مارها بدهد تا سیر شوند و اشتهایی برای خوردن مغز شاه نداشته‌باشند !
هر‌ روز دو پسر جوان ایرانی به قید قرعه دستگیر ‌می‌شوند و به آشپزخانه دربار آورده‌ می‌شوند ، ظاهرا عدالت برقرار است و به‌کسی ظلم‌نمی‌شود .
ولی روزانه مغز سر دو‌ جوان ، غذای مارها می شود ، باشد که مغز شاه سالم ‌بماند .
قیمت مغز شاه سالانه بیش از هفتصد‌ مغز جوان است!
هیچکس جرأت مقاومت ندارد و ایرانیان کماکان دچار این گفتمان هستند که :
بگذار همسایه فریاد بزند ، چرا من ؟؟
و خشنودی هر خانواده ایرانی این‌است که امروز نوبت جوان آن‌ها نشده‌است
به اصطلاح از ستون ‌به ‌ستون فرج است!

«ارمایل» و «گرمایل» که اداره‌کننده آشپزخانه دربار هستند تصمیم‌ به‌ اقدام می‌گیرند ،
البته نه اقدامی رادیکال بلکه اقدامی میان‌دارانه

آن‌ها فکر می‌کنند که اگر هر روز یک ‌جوان را قربانی‌کنند و مغز سر آن ‌جوان را با مغز سر یک‌ گوسفند مخلوط ‌کنند ، مارها تغییر طعم مغز را متوجه نمی‌شوند و با ‌این‌حساب آن‌ها می‌توانند در طول یک سال ، سیصد و شصت و پنج جوان را نجات‌دهند!

نکته #جالب #حکایت اینجاست که مارها «مغز» می‌خواهند ، مغز !
نه قلب ، نه جگر ، نه ران ، نه دست ، فقط مغز!

هرکس که مغز ندارد خوش‌بگذراند ، مارها فقط مغز طلب‌می‌کنند .

اقدام میان دارانه دو آشپز جواب ‌می‌دهد ! مارها طعم مغز مخلوط را تشخیص‌ نمی‌دهند و هر روز از دو ‌جوان که به آشپزخانه سلطنتی سپرده‌ می‌شوند یکی آزاد می‌شود !
ارمایل و گرمایل خشنودند که در‌سال ۳۶۵ نفر را نجات داده‌اند ،
در این کارشان نیمه پر لیوان را می‌بینند

ارمایل و گرمایل هر روز یک جوان را آزاد‌ می‌کنند و به‌او می‌گویند سر ‌به‌ بیابان بگذارد و در شهرها آفتابی‌ نشود که اگر معلوم ‌شود او از آشپزخانه حکومتی گریخته ، هم او خوراک مارها می‌شود و هم سر ارمایل و گرمایل...

« #کاوه_آهنگر » آهنگر بود
و سه‌ جوانش خوراک مارهای حکومتی شده‌بودند ،
کاوه رادیکال بود ، اگر ارمایل و گرمایل هم سه‌جوان داده بودند شاید رادیکال شده بودند .

#ضحاک_مار‌‌دوش تصمیم‌ می‌گیرد
از رعایا نامه‌ای بگیرد مبنی ‌بر این‌که سلطانی دادگر است !!!

رعایا اطاعت ‌می‌کنند و به‌ صف می‌ایستند تا طوماری را امضا‌کنند به‌نفع دادگری #ضحاک !!!

در صف می‌ایستند و امضاء می‌کنند ، در صف می‌ایستند و ....

تا نوبت به کاوه می‌رسد ،
او امضا‌ نمی‌کند،
طومار را پاره‌می‌کند ،
و فریاد‌ می‌زند که تو دادگری ؟؟؟!!!
تو بیدادگری...
کاوه نمی‌ترسد!
فریاد کاوه ، ضحاک و درباریان را وحشت‌زده می‌کند
و این فریاد دلیرانه شمارش معکوس سقوط ضحاک است.
کاوه آهنگر پیشبند چرمی که هنگام کار بر تن می‌پوشید را بر سر نیزه میکند
و این پرچم نماد قیامش میشود،
#درفش_کاویانی.
با پیوستن جوانان آزاد شده از مسلخ ضحاک به کاوه آهنگر ،
قیام علیه ضحاک آغاز می‌شود...
و سرانجام ضحاک بدست #فریدون اسیر میشود
 در شاهنامه آمده است که هنگامی که فریدون می خواهد ضحاک را بکشد،
سروش(پیک آسمانی) پدیدار می شود
و با گفتن رازی در گوش فریدون،
از او می خواست که دست از کشتن ضحاک بکشد:


«همان گه بیامد خجسته سروش به چربی یکی راز گفتش به گوش؛
که این بسته را تا دماوند کوه، ببر همچنین تازیان بی گروه
مبر جز کسی را که نگزیردت. به هنگام سختی به بر گیردت.
بیاورد ضحاک را چون نوند. به کوه دماوند کردش ببند.»

سروش می گوید که زمان کشته شدن ضحاک فرار نرسیده است و سرنوشت او در این زمان نیست.
فریدون نیز ضحاک را به کوه دماوند می برد و در آنجا به بند می کشد.
تا وقتی که زمان آن فرار رسد و به دست گرشاسب کشته شود
#داستان #شاهنامه
پیشاپیش #جشن #مهرگان خجسته باد

@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
روزانه ۱۰۰ میلیون متر مکعب #گاز در فرآیند استخراج، پالایش و انتقال در ایران سوزانده می‌شود.
#کاوه_مدنی با اذعان به چنین واقعیت تلخی، از چرایی زمستان سخت ما ایرانیان رازگشایی می‌کند.

واکنش آقای علیزاده :
سوء مدیریتِ ناشی از به محاق‌رفتن نظام دانایی و استمرار چرخش پخمگان، وضعیت رقت‌بار امروزِ ایران را سبب شده است. درنگ نخبگان و ادامه چنین وضعیتی، قطعاً نظام تدبیر در ساحت سیاست ایران را دچار تکانه‌های جدی خواهد کرد.

#غلامرضا_علیزاده

#بی_مدیریتی #اجتماعی #انرژی

@Roshanfkrane
به مناسبت #جشن_مهرگان داستان ضحاک رو باهم مرور کنیم
به روایت #فردوسی،
۱۶ مهر روز کشته شدن ضحاک است
کانال روشنفکران

ضحاک عرب است ولی بر ایران ‌زمین سلطه‌دارد ، چه رویای عجیبی است این کابوس فردوسی .
شیطان در هیأت یک آشپز به‌ استخدام دربار در‌می‌آید و برای نخستین‌بار به ضحاک گوشت می‌خوراند .
طعم پرندگان بریان به ‌مذاق ضحاک خوش ‌می‌آید و تصمیم به تشویق آشپز جدید می‌گیرد .
ضحاک ، آشپز را به‌حضور ‌می‌طلبد و از او تمجید می‌کند و به‌او می‌گوید چه دستمزدی برای این غذای لذیذ طلب‌می‌کند ، آشپز که همان شیطان است می‌گوید بوسه بر شانه‌های شاه بهترین پاداش برای من است .
شاه از این تملق خوشش ‌می‌آید و اجازه بوسه می‌دهد !
روز بعد شانه‌های شاه زخم‌ می‌شود و پس از مدتی ‌زخم‌ها باز می‌شوند و دو مار سیاه از زخم‌ها بیرون‌می‌آیند ، مارها تمایل‌دارند از گوش‌های ضحاک به‌داخل روند و مغز سر او را بخورند !
شیطان اینبار به هیأت حکیم ظاهر‌ می‌شود و می‌گوید تنها ‌‌راه بقای شاه این ‌است که هر‌ روز دو‌ جوان را قربانی‌کند و مغز سر آنان را به‌ مارها بدهد تا سیر شوند و اشتهایی برای خوردن مغز شاه نداشته‌باشند !
هر‌ روز دو پسر جوان ایرانی به قید قرعه دستگیر ‌می‌شوند و به آشپزخانه دربار آورده‌ می‌شوند ، ظاهرا عدالت برقرار است و به‌کسی ظلم‌نمی‌شود .
ولی روزانه مغز سر دو‌ جوان ، غذای مارها می شود ، باشد که مغز شاه سالم ‌بماند .
قیمت مغز شاه سالانه بیش از هفتصد‌ مغز جوان است!
هیچکس جرأت مقاومت ندارد و ایرانیان کماکان دچار این گفتمان هستند که :
بگذار همسایه فریاد بزند ، چرا من ؟؟
و خشنودی هر خانواده ایرانی این‌است که امروز نوبت جوان آن‌ها نشده‌است
به اصطلاح از ستون ‌به ‌ستون فرج است!

«ارمایل» و «گرمایل» که اداره‌کننده آشپزخانه دربار هستند تصمیم‌ به‌ اقدام می‌گیرند ،
البته نه اقدامی رادیکال بلکه اقدامی میان‌دارانه

آن‌ها فکر می‌کنند که اگر هر روز یک ‌جوان را قربانی‌کنند و مغز سر آن ‌جوان را با مغز سر یک‌ گوسفند مخلوط ‌کنند ، مارها تغییر طعم مغز را متوجه نمی‌شوند و با ‌این‌حساب آن‌ها می‌توانند در طول یک سال ، سیصد و شصت و پنج جوان را نجات‌دهند!

نکته #جالب #حکایت اینجاست که مارها «مغز» می‌خواهند ، مغز !
نه قلب ، نه جگر ، نه ران ، نه دست ، فقط مغز!

هرکس که مغز ندارد خوش‌بگذراند ، مارها فقط مغز طلب‌می‌کنند .

اقدام میان دارانه دو آشپز جواب ‌می‌دهد ! مارها طعم مغز مخلوط را تشخیص‌ نمی‌دهند و هر روز از دو ‌جوان که به آشپزخانه سلطنتی سپرده‌ می‌شوند یکی آزاد می‌شود !
ارمایل و گرمایل خشنودند که در‌سال ۳۶۵ نفر را نجات داده‌اند ،
در این کارشان نیمه پر لیوان را می‌بینند

ارمایل و گرمایل هر روز یک جوان را آزاد‌ می‌کنند و به‌او می‌گویند سر ‌به‌ بیابان بگذارد و در شهرها آفتابی‌ نشود که اگر معلوم ‌شود او از آشپزخانه حکومتی گریخته ، هم او خوراک مارها می‌شود و هم سر ارمایل و گرمایل...

« #کاوه_آهنگر » آهنگر بود
و سه‌ جوانش خوراک مارهای حکومتی شده‌بودند ،
کاوه رادیکال بود ، اگر ارمایل و گرمایل هم سه‌جوان داده بودند شاید رادیکال شده بودند .

#ضحاک_مار‌‌دوش تصمیم‌ می‌گیرد
از رعایا نامه‌ای بگیرد مبنی ‌بر این‌که سلطانی دادگر است !!!

رعایا اطاعت ‌می‌کنند و به‌ صف می‌ایستند تا طوماری را امضا‌کنند به‌نفع دادگری #ضحاک !!!

در صف می‌ایستند و امضاء می‌کنند ، در صف می‌ایستند و ....

تا نوبت به کاوه می‌رسد ،
او امضا‌ نمی‌کند،
طومار را پاره‌می‌کند ،
و فریاد‌ می‌زند که تو دادگری ؟؟؟!!!
تو بیدادگری...
کاوه نمی‌ترسد!
فریاد کاوه ، ضحاک و درباریان را وحشت‌زده می‌کند
و این فریاد دلیرانه شمارش معکوس سقوط ضحاک است.
کاوه آهنگر پیشبند چرمی که هنگام کار بر تن می‌پوشید را بر سر نیزه میکند
و این پرچم نماد قیامش میشود،
#درفش_کاویانی.
با پیوستن جوانان آزاد شده از مسلخ ضحاک به کاوه آهنگر ،
قیام علیه ضحاک آغاز می‌شود...
و سرانجام ضحاک بدست #فریدون اسیر میشود
 در شاهنامه آمده است که هنگامی که فریدون می خواهد ضحاک را بکشد،
سروش(پیک آسمانی) پدیدار می شود
و با گفتن رازی در گوش فریدون،
از او می خواست که دست از کشتن ضحاک بکشد:

«همان گه بیامد خجسته سروش به چربی یکی راز گفتش به گوش؛
که این بسته را تا دماوند کوه، ببر همچنین تازیان بی گروه
مبر جز کسی را که نگزیردت. به هنگام سختی به بر گیردت.
بیاورد ضحاک را چون نوند. به کوه دماوند کردش ببند.»

سروش می گوید که زمان کشته شدن ضحاک فرار نرسیده است و سرنوشت او در این زمان نیست.
فریدون نیز ضحاک را به کوه دماوند می برد و در آنجا به بند می کشد.
تا وقتی که زمان آن فرار رسد و به دست گرشاسب کشته شود
#داستان #شاهنامه #اندیشه
#جشن #مهرگان خجسته باد

@Roshanfkrane
💥💥 امروز  ، " آدینه "

📕۲۱  مهر      ۱۴۰۲   هجری‌خورشیدی
📗آسمان      میترا      ۳۷۶۱   زرتشتی
📘13           اکتبر     2023    میلادی
📙۲۷  ربیع الاول  ۱۴۴۵ هجری قمری

📗جشن پیروزی #کاوه_آهنگر و #فریدون بر #ضحاک ماردوش و بر تخت نشستن فریدون. ثبت این رویداد حماسی در تقویم باستانی ایرانیان نشان از امید و پیروزی راستی بر ظلم و ستم بوده و هست. ( #جشن رام روزی در تقویم زرتشتی ) #رام_روزی

📕درگذشت استاد "محمد تقی شوريده شيرازی"، شاعر بزرگ دوره قاجار. (۱۳۰۵ ه.ش)

📕تصويب لايحه كاپيتولاسيون توسط مجلس شورای ملی، ماده واحده‌ای که مستشاران نظامی آمريكا در ايران را مشمول مصونيت‌ها و معافيت‌های ميثاق وين كرد. (۱۳۴۳ ه.ش)

📕درگذشت استاد "حسين بهزاد" مشهورترين نگارگر معاصر ايران. (۱۳۴۷ ه.ش)

📕در پنج انبار بزرگ در تهران هشتصد تن حبوبات احتکار شده کشف شد و صاحبان آنها تبعید شدند. (۱۳۵۵ ه.ش)

📕درگذشت "دکتر غلامحسین مصاحب"، ادیب، نویسنده و صاحب دایرﺓ المعارف مصاحب. (۱۳۵۸ ه.ش)

📕درگذشت استاد "دكتر رجبعلی مظلومی" محقق و نويسنده برجسته. (۱۳۷۷ ه.ش)

📘"كلاديوس" امپراتور رم هنگامی كه برای جنگ با ايران آماده می‌شد به دست همسرش مسموم شد. (54 م)

📘تصرف سرزمين تاريخی "بابِل" توسط "كوروش هخامنشی". (539 پ.م)
📖بیشتر مورخان برپایه بررسی‌های تقویمی و انطباق با تقویم میلادی گریگوری، روز ورود کوروش به شهر بابل و اعلام ایجاد دولت واحد ایران و تشکيل جامعه مشترک المنافع جهانی به رهبری ایران را ۱۲ اکتبر آن سال نوشته‌اند. "پروفسور بليك" یکی از مورخانی است که روی ۱۳ اکتبر آن سال تاکید کرده است. "كوروش هخامنشی"، از ساليان قبل، در ناحيه انشان در شرق شوشتر و حوالی رود كارون (در خوزستان فعلی) دولت كوچكی داشت و می‌خواست همه آريايى‏‌های ايرانی را با هم متحد سازد. از اين‏رو با مخالفان خود به جنگ برخاست و بر متصرفات خود افزود. كوروش پس از فتوحاتی در شرق ايران و افزايش دادن حدود سرزمين ايران باستان، به فكر تسخير بابل قديم افتاد. در اين زمان، علي‏رغم اينكه پادشاه بابِل، پيش از آن با كوروش پيمان اتحاد بسته بود، اما كوروش اعتمادی به دوستی او نداشت. از آن طرف، در بابل فساد اخلاق و ظلم و ستم، رواج فراوان داشت و مردم بابل به اسيرانی كه از ممالك اطراف گرفته بودند ظلم زيادی می‌كردند. چون موجبات سقوط بابل از هر جهت فراهم بود، كوروش در بهار سال ۵۳۹ قبل از ميلاد از رود دجله گذشت و برای آنكه از سد بزرگی كه در شمال بابل بين رود دجله و فرات ساخته بودند، بگذرد، فرمان داد تا مسير فرات را تغيير دادند و از آن عبور كردند. كوروش پس از آن به سوی بابِل تاخت و پس از جنگی كوتاه، اين شهر را به تصرف خود درآورد.

📘مرگ "نيكولا دومالبرانش" عالم علوم الهی و فيلسوف شهير فرانسوی. (1715 م)

📘كشف "كلر" توسط "كاردينال ويلهلم شيل" دانشمند سوئدی. (1774 م)

📘نخستين عکس هوائی گرفته شد. اين عکس از داخل يک بالن با دوربين دستی برداشته شد. (1860 م)

📘درگذشت "کُنت آرتور دو گوبينو" نويسنده، خاورشناس، شاعر، مورخ،  محقق و فيلسوف فرانسوی معتقد به برتری نژاد آرين و صاحب فرضيه "نسبت مستقيم نژاد با تمدن". (1882 م)

📘 با امضای پیمان آتش‌بس و استعفای طلعت پاشا نخست وزیر امپراتوری عثمانی این کشور از جنگ جهانی اول کناره گرفت. (1918 م)

📘 آنکارا جای استانبول را به عنوان پایتخت ترکیه گرفت. (1923 م)

📘اعلان جنگ ايتاليا به آلمان در اواخر جنگ جهانی دوم. (1943 م)

📘تصويب قانون اساسی جديد فرانسه. (1946 م)

📘در اثر سانحه در پرواز هواپیمای ایلیوشین ۶۲ هواپیمایی آئروفلوت، بزرگترین شرکت هوایی روسیه خارج از مسکو ۱۷۴ نفر کشته شدند. (1972 م)

📘هواپيمای باری بوئينگ ۷۰۷ روی شهر "سانتا كروز" در كشور بوليوی سقوط کرد و ۹۷ تن از شهروندان را كشت.( 1976 م)

📘"نجيب محفوظ" داستان‌نگار مصری برنده جايزه ادبی "نوبل" اعلام شد. وی نخستين نويسنده از منطقه خاورميانه بود كه در طول قرن ۲۰ برنده اين جايزه شده بود. (1988 م)

📘۳۳ معدنچی شیلیایی پس از ۶۹ روز گرفتاری در معدن تخریب شده زنده بیرون کشیده شدند. (2010 م)

📙آغاز نبرد تاريخی "مجمع المُرُوج" ميان نيروهای غازان ايل خان و مَلِك ناصر در سوريه. (۶۹۹ ه.ق)

📙حمله‏ ی سپاهيان "شاه‏ عباس صفوی" برای آزادی جزيره ‏ی هرمز از دست بيگانگان. (۱۰۳۱ ه.ق)

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا می دانید آرامگاه کاوه اهنگر کجاست؟ #کاوه_آهنگر قهرمان اساطیری ایران باستان است که نامش بارها در شاهنامه فردوسی و قیام او بر علیه #ضحاک آمده است

#تاریخ #باستان
@Roshanfkrane