روشنفکران
82.3K subscribers
50.1K photos
42.1K videos
2.39K files
6.99K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همخوانی #رضاصادقی با
#نگین_پارسا بعد از ممنوع فعالیت شدنش به علت تک خوانی در کنسرت #حمید_عسگری

@Roshanfkrane
روشنفکران
Forough Farrokhzad – Iman Biavarim Be Aghaz-e Fasl-e Sard - 2
🕊

#مصاحبه
به مناسبت ۲۴ بهمن سالگرد جاودانگی
#فروغ_فرخزاد

شعر برای من مثل رفیقی است که وقتی به او می‌رسم می‌توانم راحت با او درد دل کنم. یک حقیقتی است که کامل‌ام می‌کند، راضی‌ام می‌کند بی‌آنکه آزارم بدهد، بعضی‌ها کمبودهای خودشان را در زندگی با پناه بردن به آدم‌های دیگر جبران می‌کنند. اما هیچ‌وقت جبران نمی‌شود. اگر جبران می‌شد آیا همین رابطه خودش بزرگ‌ترین شعر دنیا و هستی نبود؟- رابطه دو تا آدم هیچ‌وقت نمی‌تواند کامل و یا کامل کننده باشد. بخصوص در این دوره- به‌هرحال بعضی‌ها هم به این.جور کارها پناه می‌برند. یعنی می‌سازند و بعد با ساخته خود مخلوط می‌شوند و آن‌وقت دیگر چیزی کم ندارند. شعر برای من مثل پنجره‌ای است که هر وقت به طرفش می‌روم خود به خود باز می‌شود. من آن‌جا می‌نشینم. نگاه می‌کنم، آواز می‌خوانم، داد می‌زنم، گریه می‌کنم، به عکس درخت‌ها قاطی می‌شوم و می‌دانم که آن‌طرفِ پنجره یک فضا هست و یک‌نفر می‌شنود. یک‌نفر که ممکن است ۲۰۰ سال بعد باشد یا ۳۰۰ سال قبل وجود داشته، فرق نمی‌کند وسیله‌ای‌است برای ارتباط با هستی، با وجود، به معنی وسیع‌اش. خوبی‌اّش این است که آدم وقتی شعر می‌گوید می‌تواند بگوید من هستم، یا من هم بودم. در غیر این‌صورت چطور می‌شود گفت که : من هم هستم یا منهم بودم. من شعر را از راه خواندن کتاب‌ها یاد نگرفته‌ام و گرنه حالا قصیده می‌ساختم. همین‌طوری راه افتادم. مثل بچه‌ای که در یک جنگل گم می‌شود. به همه جا رفتم و در همه چیز خیره شدم و همه چیز جلب‌اّم کرد تا عاقبت به یک چشمه رسیدم و خودم را توی یک چشمه پیدا کردم ...

#فروغ_فرخزاد
مجله‌ی #نگین
اردیبهشت ۱۳۵۰

__________________

📎 #دکلمه
شعر و خوانش: #فروغ_فرخزاد