از خودم بدم میاد- شعر از شهیار قنبری
رامش، فریبرز لاچینی،تنظیم محمد اوشال
دراز کشیدم و به شب کویر خیره شدم، به آن پردهی سیاهی که کشیده بودند روی همهچیز تا خدا نبیند چه بلایی دارد سرمان میآید.
#عباس_معروفی
#موسیقی
@Roshanfkrane
#عباس_معروفی
#موسیقی
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
مهرگان معروفی، دختر #عباس_معروفی از بازگشایی کتابفروشی «خانه هنر و ادبیات هدایت» در برلین و افزودن یک بخش «کافه کتاب» به آن خبر داده است.
در اینستاگرام این کتابفروشی آمده: «همان طور که پدرم خواسته بود، خانه ی هنر و ادبیات هدایت از روز دوشنبه ۰۳/۰۴/۲۰۲۳ بازگشایی خواهد شود. خوشحالم که به اطلاعتان برسانم عضو جدیدی به مجموعه ما اضافه شده با عنوان کافه کتاب، تا لحظات دلشینی برایتان فراهم سازد.»
«خانه هنر و ادبیات هدایت»، کتابفروشی ایرانی است که عباس معروفی در برلین آن را بنیاد نهاد و کارگاهها و جلسات ادبی هم در آن برگزار میکرد.
عباس معروفی رماننویس، شاعر، نمایشنامه نویس، ناشر و روزنامهنگار شناخته شده معاصر ایران شهریور ماه گذشته در برلین درگذشت.
📸hedayat.berlin
#خبر #فرهنگ
@Roshanfkrane
مهرگان معروفی، دختر #عباس_معروفی از بازگشایی کتابفروشی «خانه هنر و ادبیات هدایت» در برلین و افزودن یک بخش «کافه کتاب» به آن خبر داده است.
در اینستاگرام این کتابفروشی آمده: «همان طور که پدرم خواسته بود، خانه ی هنر و ادبیات هدایت از روز دوشنبه ۰۳/۰۴/۲۰۲۳ بازگشایی خواهد شود. خوشحالم که به اطلاعتان برسانم عضو جدیدی به مجموعه ما اضافه شده با عنوان کافه کتاب، تا لحظات دلشینی برایتان فراهم سازد.»
«خانه هنر و ادبیات هدایت»، کتابفروشی ایرانی است که عباس معروفی در برلین آن را بنیاد نهاد و کارگاهها و جلسات ادبی هم در آن برگزار میکرد.
عباس معروفی رماننویس، شاعر، نمایشنامه نویس، ناشر و روزنامهنگار شناخته شده معاصر ایران شهریور ماه گذشته در برلین درگذشت.
📸hedayat.berlin
#خبر #فرهنگ
@Roshanfkrane
Ana Lahale
Elyanna, Massari
وقتی آدم یک نفر را
دوست داشته باشد، بیشتر تنهاست
چون نمیتواند به هیچکس جز
به همان آدم بگوید
چه احساسی دارد و اگر آن آدم
کسی باشد که تو را به سکوت
تشویق میکند
تنهایی تو کامل میشود…
#عباس_معروفی
#موسیقی
@Roshanfkrane
دوست داشته باشد، بیشتر تنهاست
چون نمیتواند به هیچکس جز
به همان آدم بگوید
چه احساسی دارد و اگر آن آدم
کسی باشد که تو را به سکوت
تشویق میکند
تنهایی تو کامل میشود…
#عباس_معروفی
#موسیقی
@Roshanfkrane
عباس معروفی (زاده ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ تهران) رماننویس، نمایشنامهنویس، شاعر، ناشر و روزنامهنگار معاصر ایرانی مقیم آلمان است. او فعالیت ادبی خود را زیر نظر هوشنگ گلشیری و محمدعلی سپانلو آغاز کرد و در دهه شصت با چاپ رمان سمفونی مردگان در عرصه ادبیات ایران به شهرت رسید.
معروفی به خاطر موضعگیری علیه حکومت ایران بارها بازجویی شد و سرانجام تحت فشار سیاسی از ایران خارج شد و به آلمان رفت
عباس معروفی به سال ۱۳۳۶ خورشیدی در تهران (بازارچه نایب السلطنه) متولد شد. دیپلمه ریاضی از دبیرستان مروی، و فارغالتحصیل هنرهای زیبای تهران در رشته ادبیات دراماتیک است و حدود یازده سال معلم ادبیات در دبیرستانهای هدف و خوارزمی تهران بودهاست.
نخستین مجموعه داستان او با نام «روبروی آفتاب» در سال ۱۳۵۹ در تهران منتشر شد. پیش و پس از آن نیز داستانهای او در برخی مطبوعات به چاپ میرسید اما با انتشار «سمفونی مردگان» بود که نامش به عنوان نویسنده تثبیت شد.
در تابستان ۱۳۶۰ ساختمان کانون نویسندگان ایران توسط دادستانی انقلاب پلمب شد. عباس معروفی زیر نظر هیئت دبیران کانون (احمد شاملو، هوشنگ گلشیری، باقر پرهام، محمد محمدعلی، و محمد مختاری) با شکستن پلمب، اسناد کانون را به جای امن رساند تا جان اعضای کانون محفوظ بماند.
در سال ۱۳۶۶ به عنوان مدیر اجراهای صحنهای، مدیر ارکستر سمفونیک تهران، و مدیر روابط عمومی (سه سال و نیم) بیش از ۵۰۰ کنسرت موسیقی از هنرمندان مختلف کشور به اجرا درآورد که از تلاشهای شبانهروزی اوست. مجلهٔ موسیقی «آهنگ» نیز به سردبیری او در همین دوران انتشار یافت.
در سال ۱۳۶۹ مجله ادبی «گردون» را پایهگذاری کرد و بهطور جدی به کار مطبوعات ادبی روی آورد. سبک و روال وی در این نشریه با انتظارات دولت ایران مغایر بود و موجب فشارهای پی در پی و سرانجام محاکمه و توقیف آن شد. یکی از مهمترین اقدامات مجله گردون طرح موضوع فعالیت مجدد کانون نویسندگان ایران بود. در سال ۱۳۶۹ جلسات سومین دورهٔ کانون نویسندگان ایران آغاز شد و در سال ۱۳۷۳ به انتشار متن «ما نویسندهایم» انجامید.
معروفی در پی توقیف «گردون» ناگزیر به ترک وطن شد. او به پاکستان و سپس به آلمان رفت و مدتی از بورس «خانه هاینریش بل» بهره گرفت؛ و یک سال هم به عنوان مدیر در آن خانه کار کرد. پس از آن برای گذران زندگی دست به کارهای مختلف زد؛ مدتی به عنوان مدیر شبانه یک هتل کار کرد و آنگاه «خانه هنر و ادبیات هدایت» بزرگترین کتابفروشی ایرانی در اروپا را در خیابان کانت برلین، بنیاد نهاد و به کار کتابفروشی مشغول شد؛ و کلاسهای داستاننویسی خود را نیز در همان محل تشکیل داد. چاپخانه و نشر گردون هم در همین مکان برقرار است که تاکنون بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب از نویسندگان تبعیدی و آثار ممنوع در ایران را منتشر کردهاست.
او سردبیر نشریه ادبی گردون بود که توقیف شد.
او همچنین بنیانگذار سه جایزه ادبی قلم زرین گردون، قلم زرین زمانه و جایزه ادبی تیرگان است.
معروفی در ۱۳۹۹ خبر داد که دچار سرطان شده است
آثار:
سمفونی مردگان (۱۳۶۸)
سال بلوا (۱۳۷۱)
پیکر فرهاد (۱۳۸۱)
فریدون سه پسر داشت (۱۳۸۲)
ذوب شده (۱۳۸۸)
تماما مخصوص (۱۳۸۹)
نام تمام مردگان یحیاست (۱۳۹۷)
مجموعه داستان:
روبروی آفتاب (۱۳۵۹)
آخرین نسل برتر (۱۳۶۵)
عطر یاس (۱۳۷۱)
دریاروندگان جزیره آبیتر (۱۳۸۲)
شاهزاده برهنه (۱۳۹۷)
چرخ گردون با گلریز عباس پور (۲۰۱۵)
کتاب دوم با گلریز عباس پور (۲۰۱۵)
نمایشنامه:
تا کجا با منی (۶۲–۱۳۶۱)
ورگ (۱۳۶۵)
دلی بای و آهو (۱۳۶۶)
آونگ خاطرههای ما (سه نمایشنامه) (۱۳۸۲)
آن شصت نفر،آن شصت هزار (۱۳۶۱)
و خدا گاو را آفرید (۱۳۹۷)
شعر:
نامههای عاشقانه و منظومهی عینالقضات و عشق (۲۰۱۱)
چهل ساله تر از پیامبر (۲۰۱۸)
مقالات:
اینسو وآنسوی متن (تجربهها و تکنیکهای ادبیات داستانی) (۲۰۱۲)
مجله:
مجله موسیقی آهنگ
مجله ادبی گردون
مجله ادبی آیینه اندیشه در سال ۱۳۷۱ سه شماره چاپ شد و شماره چهارم توقیف شد
#مناسبت #عباس_معروفی #فرهنگ
@Roshanfkrane
معروفی به خاطر موضعگیری علیه حکومت ایران بارها بازجویی شد و سرانجام تحت فشار سیاسی از ایران خارج شد و به آلمان رفت
عباس معروفی به سال ۱۳۳۶ خورشیدی در تهران (بازارچه نایب السلطنه) متولد شد. دیپلمه ریاضی از دبیرستان مروی، و فارغالتحصیل هنرهای زیبای تهران در رشته ادبیات دراماتیک است و حدود یازده سال معلم ادبیات در دبیرستانهای هدف و خوارزمی تهران بودهاست.
نخستین مجموعه داستان او با نام «روبروی آفتاب» در سال ۱۳۵۹ در تهران منتشر شد. پیش و پس از آن نیز داستانهای او در برخی مطبوعات به چاپ میرسید اما با انتشار «سمفونی مردگان» بود که نامش به عنوان نویسنده تثبیت شد.
در تابستان ۱۳۶۰ ساختمان کانون نویسندگان ایران توسط دادستانی انقلاب پلمب شد. عباس معروفی زیر نظر هیئت دبیران کانون (احمد شاملو، هوشنگ گلشیری، باقر پرهام، محمد محمدعلی، و محمد مختاری) با شکستن پلمب، اسناد کانون را به جای امن رساند تا جان اعضای کانون محفوظ بماند.
در سال ۱۳۶۶ به عنوان مدیر اجراهای صحنهای، مدیر ارکستر سمفونیک تهران، و مدیر روابط عمومی (سه سال و نیم) بیش از ۵۰۰ کنسرت موسیقی از هنرمندان مختلف کشور به اجرا درآورد که از تلاشهای شبانهروزی اوست. مجلهٔ موسیقی «آهنگ» نیز به سردبیری او در همین دوران انتشار یافت.
در سال ۱۳۶۹ مجله ادبی «گردون» را پایهگذاری کرد و بهطور جدی به کار مطبوعات ادبی روی آورد. سبک و روال وی در این نشریه با انتظارات دولت ایران مغایر بود و موجب فشارهای پی در پی و سرانجام محاکمه و توقیف آن شد. یکی از مهمترین اقدامات مجله گردون طرح موضوع فعالیت مجدد کانون نویسندگان ایران بود. در سال ۱۳۶۹ جلسات سومین دورهٔ کانون نویسندگان ایران آغاز شد و در سال ۱۳۷۳ به انتشار متن «ما نویسندهایم» انجامید.
معروفی در پی توقیف «گردون» ناگزیر به ترک وطن شد. او به پاکستان و سپس به آلمان رفت و مدتی از بورس «خانه هاینریش بل» بهره گرفت؛ و یک سال هم به عنوان مدیر در آن خانه کار کرد. پس از آن برای گذران زندگی دست به کارهای مختلف زد؛ مدتی به عنوان مدیر شبانه یک هتل کار کرد و آنگاه «خانه هنر و ادبیات هدایت» بزرگترین کتابفروشی ایرانی در اروپا را در خیابان کانت برلین، بنیاد نهاد و به کار کتابفروشی مشغول شد؛ و کلاسهای داستاننویسی خود را نیز در همان محل تشکیل داد. چاپخانه و نشر گردون هم در همین مکان برقرار است که تاکنون بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب از نویسندگان تبعیدی و آثار ممنوع در ایران را منتشر کردهاست.
او سردبیر نشریه ادبی گردون بود که توقیف شد.
او همچنین بنیانگذار سه جایزه ادبی قلم زرین گردون، قلم زرین زمانه و جایزه ادبی تیرگان است.
معروفی در ۱۳۹۹ خبر داد که دچار سرطان شده است
آثار:
سمفونی مردگان (۱۳۶۸)
سال بلوا (۱۳۷۱)
پیکر فرهاد (۱۳۸۱)
فریدون سه پسر داشت (۱۳۸۲)
ذوب شده (۱۳۸۸)
تماما مخصوص (۱۳۸۹)
نام تمام مردگان یحیاست (۱۳۹۷)
مجموعه داستان:
روبروی آفتاب (۱۳۵۹)
آخرین نسل برتر (۱۳۶۵)
عطر یاس (۱۳۷۱)
دریاروندگان جزیره آبیتر (۱۳۸۲)
شاهزاده برهنه (۱۳۹۷)
چرخ گردون با گلریز عباس پور (۲۰۱۵)
کتاب دوم با گلریز عباس پور (۲۰۱۵)
نمایشنامه:
تا کجا با منی (۶۲–۱۳۶۱)
ورگ (۱۳۶۵)
دلی بای و آهو (۱۳۶۶)
آونگ خاطرههای ما (سه نمایشنامه) (۱۳۸۲)
آن شصت نفر،آن شصت هزار (۱۳۶۱)
و خدا گاو را آفرید (۱۳۹۷)
شعر:
نامههای عاشقانه و منظومهی عینالقضات و عشق (۲۰۱۱)
چهل ساله تر از پیامبر (۲۰۱۸)
مقالات:
اینسو وآنسوی متن (تجربهها و تکنیکهای ادبیات داستانی) (۲۰۱۲)
مجله:
مجله موسیقی آهنگ
مجله ادبی گردون
مجله ادبی آیینه اندیشه در سال ۱۳۷۱ سه شماره چاپ شد و شماره چهارم توقیف شد
#مناسبت #عباس_معروفی #فرهنگ
@Roshanfkrane
Telegram
attach 📎
.
می گویند هربار کسی را
گرم در آغوش می گیریم ،
یک روز
به عمرمان اضافه می شود !
پس لطفا مرا بغل کن ...
#عباس_معروفی #مهربانی
@Roshanfkrane
می گویند هربار کسی را
گرم در آغوش می گیریم ،
یک روز
به عمرمان اضافه می شود !
پس لطفا مرا بغل کن ...
#عباس_معروفی #مهربانی
@Roshanfkrane
روشنفکران
#بدون_شرح @Roshanfkrane
انقلاب نبود انفجار بود!
چيزي منفجر شد كه ملت ما را تكه پاره كرد.
حالا يكي دنبال دستش ميگردد،
يكي دنبال چشمش،
يكي دنبال پاهاش،
و ديگري دنبال بچه اش ...
#عباس_معروفی
@Roshanfkrane
چيزي منفجر شد كه ملت ما را تكه پاره كرد.
حالا يكي دنبال دستش ميگردد،
يكي دنبال چشمش،
يكي دنبال پاهاش،
و ديگري دنبال بچه اش ...
#عباس_معروفی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♡❣♡
چشمان تو
معنای
تمام جملههای ناتمامی ست
که عاشقان جهان
دستپاچه
در لحظه دیدار
فراموشی گرفتند
و از گفتار بازماندند...
#عباس_معروفی
#موزیک_ویدئو #عاشقانه
@Roshanfkrane
چشمان تو
معنای
تمام جملههای ناتمامی ست
که عاشقان جهان
دستپاچه
در لحظه دیدار
فراموشی گرفتند
و از گفتار بازماندند...
#عباس_معروفی
#موزیک_ویدئو #عاشقانه
@Roshanfkrane