This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عطر وحشت!
🎬 سازندگان این عطر تلاش می کنند که بوی وحشت، دادگاه نظامی و مرگ را در ساختمانی تداعی کنند که زمان #استالین، هزاران نفر از مخالفان سیاسی رژیم #شوروی را در آن اعدام کردند.
آنها مخالف تبدیل این ساختمان به یک محیط تجاری هستند./BBC
#تاریخ #جالب
@Roshanfkrane
🎬 سازندگان این عطر تلاش می کنند که بوی وحشت، دادگاه نظامی و مرگ را در ساختمانی تداعی کنند که زمان #استالین، هزاران نفر از مخالفان سیاسی رژیم #شوروی را در آن اعدام کردند.
آنها مخالف تبدیل این ساختمان به یک محیط تجاری هستند./BBC
#تاریخ #جالب
@Roshanfkrane
🔺 وقتی #چین به حکومت #صدام گفت:
اگر به ازای مرگ هر 5 سرباز عراقی یک سرباز ائتلاف را بکشید، پیروزید!
✍️ #حسين_باستاني
[جنگ #کویت در 28 فوریه 1991 پایان یافت. اخیرا نوار صوتی جلسه شورای فرماندهی عراق در 24 فوریه و تنها چهار روز قبل از آتش بس و در روز نخست حمله زمینی ائتلاف منتشر شده که نکات عجیبی از سطح حماقت سران #عراق دارد.
در این جلسه طه یاسین، سعدون حمادی و چند فرمانده ارشد دیگر حضور دارند. سعدون حمادی که مغز دیپلماتیک عراق به حساب میآمد، اعلام میکند در دیدار با رییس جمهور چین، او به حمادی گفته "اگر عراق در قبال مرگ 5 سربازش یک نفر از ائتلاف را بکشد، پیروز است"
در ادامه پیشنهاد میدهد رادیو عراق با پخش وسیع آهنگهای شاد شرایط را عادی نشان دهد و برای آغاز جنگ اعلام جشن کند. این سخنان او آنقدر احمقانه است که طه یاسین میگوید "دکتر سعدون،برای حمله و مرگ سربازان اعلام جشن کنیم!؟"
البته خود طه هم دست کمی در حماقت ندارد و میگوید آمریکا دو سه روزی حمله میکند " عده ای را میکشد" و دوباره برمیگردد و حتی میتوان از آنها بعدها غرامت گرفت.
وضعیت خود صدام هم در جلسه از بقیه بدتر است. او از حضار میپرسد طارق عزیز که به سفر رفته بود، برگشته؟ حضار اظهار بی اطلاعی میکنند. سپس صدام به یکی از اعضا میگوید "روزنامه را بخوان، ببین طارق کی برمیگردد!"
صدام از وضعیت دو لشکر 14 و 18 میپرسد، نظامی حاضر در جلسه میگوید "ارتباطمان با آنها قطع شده"
مقداری درباره منطقه عمل این دو لشکر حرف میزنند. سپس صدام میگوید با توجه به اینکه اطلاع قطعی نداریم، باید گفت آمریکا در این نقطه پیشرفتی نکرده است! صدام صراحتا میگوید اگر 24 ساعت دوام بیاوریم، کار ائتلاف تمام میشود.
در ادامه اعضا از میانجیگری شوروی حرف میزنند و اینکه به علت عدم اعتنای امریکا به میانجیگری #شوروی باید مسکو را دچار انگیزش و خشم کنیم. صدام در ادامه از سطح کمک شوروی میپرسد و حضار اظهار نارضایتی میکنند. بعد از مدتی بحث صدام میگوید "رها کنید و با توکل به خدا خانه به خانه می جنگیم" و [با گفتن] "انشاءالله سیدی" جمع بلند میشود.
جلسه در ادامه خواستار تحریک روحانیون ایران به دفاع از عراق میشود. وزیر اطلاع رسانی میگوید در مرز تلویزیون ایران را گرفته ایم و روحانیون ضد آمریکا حرف میزنند و باید از فرصت استفاده کنیم. صدام معتقد است با ادامه جنگ، شوروی و الجزایر مجبور به ورود به درگیری میشوند و اگر آمریکا بخواهد وارد عراق شود، کربلا را به قبرستان آنها تبدیل میکنیم.
این حرفها در فاصله 4 روز تا نابودی کامل ارتش و سقوط تقریبی جنوب عراق مطرح میشود. صدام پیشنهاد میدهد با رژه واحدهای جیش الشعبی، روحیه جنگی به مردم بدهیم. در طول جلسه بارها حضار با صدای بلند میخندند، حسنی مبارک و اوزال [نخست وزیر وقت ترکیه] را مسخره میکنند. دقیقا در مقطعی که 400 عراقی در پناهگاه عامریه جزغاله شدند و زیرساختهای عراق نابود شد. آنها دوست داشتند همه چیز را عادی نشان دهند... میخندیدند و روی کمک های واهی حساب میکردند.]
*** تمام متن بالا، از حساب توییتری نقل قول مستقیم شده که متعلق به یکی از کارشناسان جهان عرب با نام "ابراهیمی" است و از منابع دست اول در مورد دوران حکومت صدام حسین محسوب می شود. آقای ابراهیمی در ذیل متن خود، لینک خبر را نیز از جلسه مقام های ارشد حکومت وقت عراق در دسترس قرار داده است.
#سیاسی #تاریخ #جنگ
@Roshanfkrane
اگر به ازای مرگ هر 5 سرباز عراقی یک سرباز ائتلاف را بکشید، پیروزید!
✍️ #حسين_باستاني
[جنگ #کویت در 28 فوریه 1991 پایان یافت. اخیرا نوار صوتی جلسه شورای فرماندهی عراق در 24 فوریه و تنها چهار روز قبل از آتش بس و در روز نخست حمله زمینی ائتلاف منتشر شده که نکات عجیبی از سطح حماقت سران #عراق دارد.
در این جلسه طه یاسین، سعدون حمادی و چند فرمانده ارشد دیگر حضور دارند. سعدون حمادی که مغز دیپلماتیک عراق به حساب میآمد، اعلام میکند در دیدار با رییس جمهور چین، او به حمادی گفته "اگر عراق در قبال مرگ 5 سربازش یک نفر از ائتلاف را بکشد، پیروز است"
در ادامه پیشنهاد میدهد رادیو عراق با پخش وسیع آهنگهای شاد شرایط را عادی نشان دهد و برای آغاز جنگ اعلام جشن کند. این سخنان او آنقدر احمقانه است که طه یاسین میگوید "دکتر سعدون،برای حمله و مرگ سربازان اعلام جشن کنیم!؟"
البته خود طه هم دست کمی در حماقت ندارد و میگوید آمریکا دو سه روزی حمله میکند " عده ای را میکشد" و دوباره برمیگردد و حتی میتوان از آنها بعدها غرامت گرفت.
وضعیت خود صدام هم در جلسه از بقیه بدتر است. او از حضار میپرسد طارق عزیز که به سفر رفته بود، برگشته؟ حضار اظهار بی اطلاعی میکنند. سپس صدام به یکی از اعضا میگوید "روزنامه را بخوان، ببین طارق کی برمیگردد!"
صدام از وضعیت دو لشکر 14 و 18 میپرسد، نظامی حاضر در جلسه میگوید "ارتباطمان با آنها قطع شده"
مقداری درباره منطقه عمل این دو لشکر حرف میزنند. سپس صدام میگوید با توجه به اینکه اطلاع قطعی نداریم، باید گفت آمریکا در این نقطه پیشرفتی نکرده است! صدام صراحتا میگوید اگر 24 ساعت دوام بیاوریم، کار ائتلاف تمام میشود.
در ادامه اعضا از میانجیگری شوروی حرف میزنند و اینکه به علت عدم اعتنای امریکا به میانجیگری #شوروی باید مسکو را دچار انگیزش و خشم کنیم. صدام در ادامه از سطح کمک شوروی میپرسد و حضار اظهار نارضایتی میکنند. بعد از مدتی بحث صدام میگوید "رها کنید و با توکل به خدا خانه به خانه می جنگیم" و [با گفتن] "انشاءالله سیدی" جمع بلند میشود.
جلسه در ادامه خواستار تحریک روحانیون ایران به دفاع از عراق میشود. وزیر اطلاع رسانی میگوید در مرز تلویزیون ایران را گرفته ایم و روحانیون ضد آمریکا حرف میزنند و باید از فرصت استفاده کنیم. صدام معتقد است با ادامه جنگ، شوروی و الجزایر مجبور به ورود به درگیری میشوند و اگر آمریکا بخواهد وارد عراق شود، کربلا را به قبرستان آنها تبدیل میکنیم.
این حرفها در فاصله 4 روز تا نابودی کامل ارتش و سقوط تقریبی جنوب عراق مطرح میشود. صدام پیشنهاد میدهد با رژه واحدهای جیش الشعبی، روحیه جنگی به مردم بدهیم. در طول جلسه بارها حضار با صدای بلند میخندند، حسنی مبارک و اوزال [نخست وزیر وقت ترکیه] را مسخره میکنند. دقیقا در مقطعی که 400 عراقی در پناهگاه عامریه جزغاله شدند و زیرساختهای عراق نابود شد. آنها دوست داشتند همه چیز را عادی نشان دهند... میخندیدند و روی کمک های واهی حساب میکردند.]
*** تمام متن بالا، از حساب توییتری نقل قول مستقیم شده که متعلق به یکی از کارشناسان جهان عرب با نام "ابراهیمی" است و از منابع دست اول در مورد دوران حکومت صدام حسین محسوب می شود. آقای ابراهیمی در ذیل متن خود، لینک خبر را نیز از جلسه مقام های ارشد حکومت وقت عراق در دسترس قرار داده است.
#سیاسی #تاریخ #جنگ
@Roshanfkrane
✅ به پشتیبانی نفت می غریم و می تازیم و چنگ به روی این و آن می اندازیم!!
✍️ شادوران #رضا_بابایی
🔸وزیر خارجه #شوروی سابق در کتاب خاطرات خود مینویسد: در سفر به تهران از مسئولین جمهوری اسلامی پرسیدم رفتارهای سیاسی و اقتصادی شما با منطق سیاسی و اقتصادی سازگار نیست. پس کشور شما چگونه اداره میشود؟ مسئولان ایرانی با خنده جواب میدادند: این کشور را امام زمان اداره میکند. سفیر شوروی میگوید: من تحقیق کردم، گمان نمیکنم امام زمان ایرانیها کسی باشد که قرار است از آسمان بیاید. لابد منظور مسئولان ایرانی از امام زمان، همان نفتی است که در این سرزمین میجوشد و حکومتشان را از حساب و کتاب اقتصادی و سیاسی و برنامهریزی و تعامل با دنیا بینیاز کرده است.
🔸بیش از صد سال است که ایران در چاه نفت افتاده است. بیش از صد سال است که بودجههای سالانه کشورمان را قیمت نفت مینویسد، نه نظریههای جهانشمول در اقتصاد و سیاست.
🔸نفت شاه را مستبد کرد، تا آنجا که گفت: (حزب فقط حزب رستاخیر، هرکس نمیخواهد کشور را ترک کند). نفت باد غرور در آستین ژندۀ ما افکنده است که به هیچ یک از پیامدهای عمل و سخن خویش نمیاندیشیم و چنان شعارهایی میدهیم که لرزه بر اندام هر اقتصاد و هر سرنوشتی میاندازد.
🔸سرمست از جام نفت، به ریش همه تجربههای بشری و نظریههای علمی در اقتصاد و سیاست میخندیم. به پشتوانۀ نفت میغرّیم و میتازیم و چنگ به روی این و آن میاندازیم.
🔸این هیاهو که اکنون در جهان افکندهایم به مدد نفت است، نه به معجزۀ منطق و تدبیر و آرمان. نفت، سیاست و اقتصاد و فرهنگ و حتی سنت و شیوۀ دینداری ما را جیرهخوار خود کرده است.
🔸تا وقتی که حوزههای علمیه دست در جیب نفت دارند، علوم انسانی را به چیزی نمیگیرند. نفت، جای تولید و مالیات و پیوندهای ملی و همکاری دولت و ملت را گرفته است.
🔸نفت به دولتها میگوید من مردم را به شما نیازمند میکنم و شما را از مردم بینیاز میسازم. هیچ سیاستی نیست که به رأی و نظر مردم، بیش از دلارهایی که من به خزانه وارد میکنم، نیازمند باشد. مبادا به هزینهها و زیانها بیندیشید، مبادا نگران پول باشید؛ همه بر گردن من است. من از دل زمین میجوشم تا آرزوهای شما را برآورم. جوشیدن از من و خروشیدن از شما.
🔸راستی چه خبر از «تمدن نوین اسلامی»؟ چرا در نیمۀ دوم دهۀ هشتاد همهجا سخن از تمدنسازی بود و اکنون کمتر از آن سخن میگویند؟ جز این است که در آن سالها ایران بیشترین درآمدهای نفتی را در ۱۱۰ سال گذشته داشت و بلکه آن مقدار پول نقد که در آن چند سال به خزانۀ دولت وارد شد بیش از همۀ درآمدهای نفتی ایران از روز نخست تا سال ۱۳۹۰ بود؟
🔸چاه نفت، همان خم رنگرزی است که شغالی در آن افتاد و چون برآمد، خویش را طاووس علّیین دید. تا زمانیکه نفت میجوشد، ما دنیا را و قوانین سیاست و اقتصاد را به سخره میگیریم و پرچمها میسوزانیم و از دیوار سفارتها بالا میرویم و شعار مرگ بر این و آن ما گوش فلک را پر میکند. سالهاست که نفت میجوشد و ما میخروشیم.
#اندیشه #اقتصاد #سیاسی
@Roshanfkrane
✍️ شادوران #رضا_بابایی
🔸وزیر خارجه #شوروی سابق در کتاب خاطرات خود مینویسد: در سفر به تهران از مسئولین جمهوری اسلامی پرسیدم رفتارهای سیاسی و اقتصادی شما با منطق سیاسی و اقتصادی سازگار نیست. پس کشور شما چگونه اداره میشود؟ مسئولان ایرانی با خنده جواب میدادند: این کشور را امام زمان اداره میکند. سفیر شوروی میگوید: من تحقیق کردم، گمان نمیکنم امام زمان ایرانیها کسی باشد که قرار است از آسمان بیاید. لابد منظور مسئولان ایرانی از امام زمان، همان نفتی است که در این سرزمین میجوشد و حکومتشان را از حساب و کتاب اقتصادی و سیاسی و برنامهریزی و تعامل با دنیا بینیاز کرده است.
🔸بیش از صد سال است که ایران در چاه نفت افتاده است. بیش از صد سال است که بودجههای سالانه کشورمان را قیمت نفت مینویسد، نه نظریههای جهانشمول در اقتصاد و سیاست.
🔸نفت شاه را مستبد کرد، تا آنجا که گفت: (حزب فقط حزب رستاخیر، هرکس نمیخواهد کشور را ترک کند). نفت باد غرور در آستین ژندۀ ما افکنده است که به هیچ یک از پیامدهای عمل و سخن خویش نمیاندیشیم و چنان شعارهایی میدهیم که لرزه بر اندام هر اقتصاد و هر سرنوشتی میاندازد.
🔸سرمست از جام نفت، به ریش همه تجربههای بشری و نظریههای علمی در اقتصاد و سیاست میخندیم. به پشتوانۀ نفت میغرّیم و میتازیم و چنگ به روی این و آن میاندازیم.
🔸این هیاهو که اکنون در جهان افکندهایم به مدد نفت است، نه به معجزۀ منطق و تدبیر و آرمان. نفت، سیاست و اقتصاد و فرهنگ و حتی سنت و شیوۀ دینداری ما را جیرهخوار خود کرده است.
🔸تا وقتی که حوزههای علمیه دست در جیب نفت دارند، علوم انسانی را به چیزی نمیگیرند. نفت، جای تولید و مالیات و پیوندهای ملی و همکاری دولت و ملت را گرفته است.
🔸نفت به دولتها میگوید من مردم را به شما نیازمند میکنم و شما را از مردم بینیاز میسازم. هیچ سیاستی نیست که به رأی و نظر مردم، بیش از دلارهایی که من به خزانه وارد میکنم، نیازمند باشد. مبادا به هزینهها و زیانها بیندیشید، مبادا نگران پول باشید؛ همه بر گردن من است. من از دل زمین میجوشم تا آرزوهای شما را برآورم. جوشیدن از من و خروشیدن از شما.
🔸راستی چه خبر از «تمدن نوین اسلامی»؟ چرا در نیمۀ دوم دهۀ هشتاد همهجا سخن از تمدنسازی بود و اکنون کمتر از آن سخن میگویند؟ جز این است که در آن سالها ایران بیشترین درآمدهای نفتی را در ۱۱۰ سال گذشته داشت و بلکه آن مقدار پول نقد که در آن چند سال به خزانۀ دولت وارد شد بیش از همۀ درآمدهای نفتی ایران از روز نخست تا سال ۱۳۹۰ بود؟
🔸چاه نفت، همان خم رنگرزی است که شغالی در آن افتاد و چون برآمد، خویش را طاووس علّیین دید. تا زمانیکه نفت میجوشد، ما دنیا را و قوانین سیاست و اقتصاد را به سخره میگیریم و پرچمها میسوزانیم و از دیوار سفارتها بالا میرویم و شعار مرگ بر این و آن ما گوش فلک را پر میکند. سالهاست که نفت میجوشد و ما میخروشیم.
#اندیشه #اقتصاد #سیاسی
@Roshanfkrane
دیکتاتور #چین گول دروغ های خودش را خورده بود و گمان می کرد که دانشمندانش نوابغی هستند که می توانند برای هر مشکلی راه حلی علمی بیابند.
مترجم: بیژن اشترى
#مائو موقعی که با معضل گرسنگی فراگیر در کشورش مواجه شد، از دانشمندان تحت امرش درخواست کرد روی این موضوع کار کنند و راهکاری ارائه دهند.
به زودی راه حل پیدا شد و مائو به ملت گرسنه چین مژده داد که دانشمندانش جلبکی را کشف کرده اند که هر کسی با پرورش آن و خوردنش می تواند به راحتی مشکل کمبود پروتئین در رژیم غذایی اش را حل کند.
مائو اضافه کرد که مزیت بزرگ این جلبک این است که در ادرار انسان رشد می کند.
او از مردم خواست که از همین حالا به پرورش این جلبک مشغول شوند و بیش از این درباره کمبود مواد غذایی نق نزنند.
#استالین هم در #شوروی با مشکل مشابهی روبرو بود، اما راهکارش متفاوت بود.
او تئوری های علمی دانشمند نمایی به اسم لیسنکو را مورد حمایت قرار داد.لیسنکو ضمن بورژوایی خواندن علم ژنتیک، مدعی شد که میتواند با پیوند زدن گیاهان به یکدیگر و منع کامل استفاده از کود و آفت کش ها،در زمستان محصولات گیاهی را رشد دهد و سیبری را سراسر سبز کند و میلیون ها درخت پرتقال در آن بکارد.
استالین به قدری از این ایده ها خوشش آمد که لیسنکو را وزیر کشاورزی کرد و اجرای تئوری هایش را الزامی کرد و مخالفان تئوری لیسنکو را زندانی یا اعدام کرد.به این ترتیب میلیون ها کارگر کشاورزی به کار گماشته شدند تا بر اساس تئوری های لیسنکو سیبری را سرسبز کنند و در زمستان غلات کشت بدهند.
اما نتیجه کار،چیزی جز تشدید قحطی و گرسنگی نبود.
حالا هم اوضاع فرق چندانی در جهان #دیکتاتورها نکرده است و در بر همان پاشنه قدیمی می چرخد.
دستاوردهای علمی رژیم های استبدادی شوخی های تلخ روزگار ماست.
#اجتماعی
@Roshanfkrane
مترجم: بیژن اشترى
#مائو موقعی که با معضل گرسنگی فراگیر در کشورش مواجه شد، از دانشمندان تحت امرش درخواست کرد روی این موضوع کار کنند و راهکاری ارائه دهند.
به زودی راه حل پیدا شد و مائو به ملت گرسنه چین مژده داد که دانشمندانش جلبکی را کشف کرده اند که هر کسی با پرورش آن و خوردنش می تواند به راحتی مشکل کمبود پروتئین در رژیم غذایی اش را حل کند.
مائو اضافه کرد که مزیت بزرگ این جلبک این است که در ادرار انسان رشد می کند.
او از مردم خواست که از همین حالا به پرورش این جلبک مشغول شوند و بیش از این درباره کمبود مواد غذایی نق نزنند.
#استالین هم در #شوروی با مشکل مشابهی روبرو بود، اما راهکارش متفاوت بود.
او تئوری های علمی دانشمند نمایی به اسم لیسنکو را مورد حمایت قرار داد.لیسنکو ضمن بورژوایی خواندن علم ژنتیک، مدعی شد که میتواند با پیوند زدن گیاهان به یکدیگر و منع کامل استفاده از کود و آفت کش ها،در زمستان محصولات گیاهی را رشد دهد و سیبری را سراسر سبز کند و میلیون ها درخت پرتقال در آن بکارد.
استالین به قدری از این ایده ها خوشش آمد که لیسنکو را وزیر کشاورزی کرد و اجرای تئوری هایش را الزامی کرد و مخالفان تئوری لیسنکو را زندانی یا اعدام کرد.به این ترتیب میلیون ها کارگر کشاورزی به کار گماشته شدند تا بر اساس تئوری های لیسنکو سیبری را سرسبز کنند و در زمستان غلات کشت بدهند.
اما نتیجه کار،چیزی جز تشدید قحطی و گرسنگی نبود.
حالا هم اوضاع فرق چندانی در جهان #دیکتاتورها نکرده است و در بر همان پاشنه قدیمی می چرخد.
دستاوردهای علمی رژیم های استبدادی شوخی های تلخ روزگار ماست.
#اجتماعی
@Roshanfkrane
Forwarded from اتچ بات
«من درخواست عفو نمیکنم!»
در حیاط زندان گودالی کندند و اجساد اعدامیها را دفن کردند. یک گور جمعی ساده برای چال کردن اجساد مردان مزاحم. همیشه چند سرباز وظیفه هم پیدا میشوند که بیل دستشان بگیرند و بدون عذاب وجدانی بر اجساد خاک بریزند. تمام شد. مردی که امید یک کشور بود، اینجا در حیاط زندان، با دستوپای بسته با سیمخاردار، به تاریخ پیوست. دیگر نبود تا سلطۀ مسکو را به چالش بکشد. او مرده بود و خبر به کرملین مخابره شد: «نادی اکنون زیر خاک است». در دادگاهی مخفیانه در بوداپست محاکمهاش کردند، زیرا هنوز هواداران پرشماری داشت که به زور سرنیزۀ نظامیان شوروی خاموش بودند. تنها چیزی که از دادگاه او مانده، نوار ضبطشدۀ محاکمۀ اوست و آخرین جملۀ ضبط شده صدای اوست که میگوید: «من درخواست عفو نمیکنم.» حکم اعدام او و همرزمانش همان روز بر چوبۀ دار اجرا شد.
یکی از غمانگیزترین رخدادهای اروپا پس از جنگ جهانی دوم، «انقلاب مجارستان» است. مردی که در این گور جمعی، با صورت بر خاک و دستوپای بسته مدفون بود، رهبر این انقلاب بود: ایمره نادی. اعدام او باید درس عبرتی میشد برای بقیۀ دولتمردان بلوک شرق تا هوس نکنند از مدار شوروی خارج شوند. البته همۀ این رخدادها چند سال پس از مرگ استالین بود و دیگر نمیشود این جنایت را هم پای استالین نوشت! از قضا در سرکوب خونین مردم مجارستان خروشچوف نقش داشت، هماو که با انتقاد از استالین، روند استالینزدایی را در شوروی کلید زده بود، اما خود او زندگی سیاسیاش را مدیون استالین بود. اما برویم سراغ داستان تلخ انقلاب مردمی که نمیخواستند کشوری اقماری زیر سایۀ کرملین باشند...
ایمره نادی خود از بیستسالگی کمونیست بود و از نسل اول کمونیستهای اروپای شرقی بود. پس از جنگ جهانی اول، مدت کوتاهی در مجارستان اعلام جمهوری شوروی شد: جمهوری شوروی مجارستان (مانند روسیۀ شوروی). نادی در این حکومت کمونیستی حضور داشت، وقتی فقط ۲۳ سال داشت. جمهوری شوروی مجارستان سرنگون شد و نادی به روسیه رفت. آنجا در امور زراعی فعالیت میکرد و همزمان نمایندۀ کمونیستهای مجار در شوروی بود و همینکه پاکسازیهای استالین گریبانش را نگرفت، نشان میدهد کمونیست سربهراهی بود. باری، جنگ جهانی دوم شد و زور ارتش سرخ شوروی بر آلمان چربید و اروپای شرقی به قلمرو اقماری شوروی بدل شد.
نادی پس از جنگ در حکومتی کمونیستی وزیر کشاورزی شد، اما پس از مرگ استالین در ۱۹۵۳ کوشید فضای استالینیستی را در مجارستان نیز عوض کند. نخستوزیر شد و اصلاحات گستردهای انجام داد. اما جناح استالینیست رقیب او در حزب کمونیست مجارستان پس از دو سال او را حذف کرد، هم از مقامش و هم از حزب. سال بعد، ۱۹۵۶، خروشچوف در روسیه آن سخنرانی معروف علیه استالین را انجام داد و پسلرزههای آن به کشورهای اروپای شرقی هم رسید، اول در لهستان و بعد در مجارستان. دانشجویان و روشنفکران مجار اعتراضات را به خیابان کشاندند و حزب کمونیست اواخر اکتبر ۱۹۵۶ مجبور شد نادی را به مقام خود بازگرداند. نادی بیدرنگ اعلام انقلاب کرد و تصمیم گرفت از فرصت استفاده کند و مجارستان را از مدار شوروی خارج کند. گناهی نابخشودنی!
کرملین چند روزی تحمل کرد، اما وقتی نادی اعلام کرد در مجارستان دموکراسی پارلمانی برقرار میشود و این کشور از پیمان ورشو (اتحاد نظامی زیر امر شوروی) خارج میشود، تانکهای شوروی به مجارستان سرازیر شدند. از این پس حرف آخر را غرش تانکها میزد. دو تا سه هزار نفر کشته شدند و بیش از دویست هزار نفر از مجارستان گریختند. نادی به سفارت یوگسلاوی رفت و تانکهای شوروی آنجا را محاصره کردند. یانوش کادار، رقیب شورویدوست نادی که همدست با شوروی این خیزش را سرکوب میکرد، به نادی قول مصونیت قضایی داد تا از سفارت یوگسلاوی بیرون بیاید. نادی و یارانش بیرون آمدند، اما کاگب آنها را بازداشت کرد و به رومانی برد. کادار که از همان ۱۹۵۶ تا ۱۹۸۸ قدرتمندترین مرد مجارستان کمونیست ماند، این خیزش را «ضدانقلاب» نامید و هزاران نفر را بازداشت، شکنجه و بسیاری را اعدام کرد. وقتی آب از آسیاب افتاد، شوروی نادی را تحویل مجارستان داد و یک سال و نیم بعد، در دادگاهی مخفی نادی محاکمه و اعدام شد.
نادی قربانی کمونیسمی شد که خود چهل سال سینهچاکش بود، اما در نهایت قهرمانانه مُرد. چهل سال بعد در ۱۹۸۹، وقتی بلوک شرق فروریخت، جسد او را از گور جمعی درآوردند و به شکل باشکوهی به خاک سپردند. در آن روز، دشمن قدیمی و عامل اعدام او، یانوش کادار، هنوز زنده بود و دید که نمیتوان با چند سرباز و چند بیل، تاریخ را دفن کرد...
در ویدئوی پیوست خیزش مجارستان را ببینید، نادی را هم ابتدای ویدئو در حال سخنرانی میبینید.
مهدی تدینی
#شوروی #بلوک_شرق
#تاریخ
@Roshanfkrane
در حیاط زندان گودالی کندند و اجساد اعدامیها را دفن کردند. یک گور جمعی ساده برای چال کردن اجساد مردان مزاحم. همیشه چند سرباز وظیفه هم پیدا میشوند که بیل دستشان بگیرند و بدون عذاب وجدانی بر اجساد خاک بریزند. تمام شد. مردی که امید یک کشور بود، اینجا در حیاط زندان، با دستوپای بسته با سیمخاردار، به تاریخ پیوست. دیگر نبود تا سلطۀ مسکو را به چالش بکشد. او مرده بود و خبر به کرملین مخابره شد: «نادی اکنون زیر خاک است». در دادگاهی مخفیانه در بوداپست محاکمهاش کردند، زیرا هنوز هواداران پرشماری داشت که به زور سرنیزۀ نظامیان شوروی خاموش بودند. تنها چیزی که از دادگاه او مانده، نوار ضبطشدۀ محاکمۀ اوست و آخرین جملۀ ضبط شده صدای اوست که میگوید: «من درخواست عفو نمیکنم.» حکم اعدام او و همرزمانش همان روز بر چوبۀ دار اجرا شد.
یکی از غمانگیزترین رخدادهای اروپا پس از جنگ جهانی دوم، «انقلاب مجارستان» است. مردی که در این گور جمعی، با صورت بر خاک و دستوپای بسته مدفون بود، رهبر این انقلاب بود: ایمره نادی. اعدام او باید درس عبرتی میشد برای بقیۀ دولتمردان بلوک شرق تا هوس نکنند از مدار شوروی خارج شوند. البته همۀ این رخدادها چند سال پس از مرگ استالین بود و دیگر نمیشود این جنایت را هم پای استالین نوشت! از قضا در سرکوب خونین مردم مجارستان خروشچوف نقش داشت، هماو که با انتقاد از استالین، روند استالینزدایی را در شوروی کلید زده بود، اما خود او زندگی سیاسیاش را مدیون استالین بود. اما برویم سراغ داستان تلخ انقلاب مردمی که نمیخواستند کشوری اقماری زیر سایۀ کرملین باشند...
ایمره نادی خود از بیستسالگی کمونیست بود و از نسل اول کمونیستهای اروپای شرقی بود. پس از جنگ جهانی اول، مدت کوتاهی در مجارستان اعلام جمهوری شوروی شد: جمهوری شوروی مجارستان (مانند روسیۀ شوروی). نادی در این حکومت کمونیستی حضور داشت، وقتی فقط ۲۳ سال داشت. جمهوری شوروی مجارستان سرنگون شد و نادی به روسیه رفت. آنجا در امور زراعی فعالیت میکرد و همزمان نمایندۀ کمونیستهای مجار در شوروی بود و همینکه پاکسازیهای استالین گریبانش را نگرفت، نشان میدهد کمونیست سربهراهی بود. باری، جنگ جهانی دوم شد و زور ارتش سرخ شوروی بر آلمان چربید و اروپای شرقی به قلمرو اقماری شوروی بدل شد.
نادی پس از جنگ در حکومتی کمونیستی وزیر کشاورزی شد، اما پس از مرگ استالین در ۱۹۵۳ کوشید فضای استالینیستی را در مجارستان نیز عوض کند. نخستوزیر شد و اصلاحات گستردهای انجام داد. اما جناح استالینیست رقیب او در حزب کمونیست مجارستان پس از دو سال او را حذف کرد، هم از مقامش و هم از حزب. سال بعد، ۱۹۵۶، خروشچوف در روسیه آن سخنرانی معروف علیه استالین را انجام داد و پسلرزههای آن به کشورهای اروپای شرقی هم رسید، اول در لهستان و بعد در مجارستان. دانشجویان و روشنفکران مجار اعتراضات را به خیابان کشاندند و حزب کمونیست اواخر اکتبر ۱۹۵۶ مجبور شد نادی را به مقام خود بازگرداند. نادی بیدرنگ اعلام انقلاب کرد و تصمیم گرفت از فرصت استفاده کند و مجارستان را از مدار شوروی خارج کند. گناهی نابخشودنی!
کرملین چند روزی تحمل کرد، اما وقتی نادی اعلام کرد در مجارستان دموکراسی پارلمانی برقرار میشود و این کشور از پیمان ورشو (اتحاد نظامی زیر امر شوروی) خارج میشود، تانکهای شوروی به مجارستان سرازیر شدند. از این پس حرف آخر را غرش تانکها میزد. دو تا سه هزار نفر کشته شدند و بیش از دویست هزار نفر از مجارستان گریختند. نادی به سفارت یوگسلاوی رفت و تانکهای شوروی آنجا را محاصره کردند. یانوش کادار، رقیب شورویدوست نادی که همدست با شوروی این خیزش را سرکوب میکرد، به نادی قول مصونیت قضایی داد تا از سفارت یوگسلاوی بیرون بیاید. نادی و یارانش بیرون آمدند، اما کاگب آنها را بازداشت کرد و به رومانی برد. کادار که از همان ۱۹۵۶ تا ۱۹۸۸ قدرتمندترین مرد مجارستان کمونیست ماند، این خیزش را «ضدانقلاب» نامید و هزاران نفر را بازداشت، شکنجه و بسیاری را اعدام کرد. وقتی آب از آسیاب افتاد، شوروی نادی را تحویل مجارستان داد و یک سال و نیم بعد، در دادگاهی مخفی نادی محاکمه و اعدام شد.
نادی قربانی کمونیسمی شد که خود چهل سال سینهچاکش بود، اما در نهایت قهرمانانه مُرد. چهل سال بعد در ۱۹۸۹، وقتی بلوک شرق فروریخت، جسد او را از گور جمعی درآوردند و به شکل باشکوهی به خاک سپردند. در آن روز، دشمن قدیمی و عامل اعدام او، یانوش کادار، هنوز زنده بود و دید که نمیتوان با چند سرباز و چند بیل، تاریخ را دفن کرد...
در ویدئوی پیوست خیزش مجارستان را ببینید، نادی را هم ابتدای ویدئو در حال سخنرانی میبینید.
مهدی تدینی
#شوروی #بلوک_شرق
#تاریخ
@Roshanfkrane
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 انیمیشن کوتاه Konflikt (مناقشه)
👈ساخته و نوشته ی «Garri Bardin» فیلمساز روسی.
👈محصول ۱۹۸۳ میلادی #شوروی سابق
#انیمیشن #جالب
@Roshanfkrane
👈ساخته و نوشته ی «Garri Bardin» فیلمساز روسی.
👈محصول ۱۹۸۳ میلادی #شوروی سابق
#انیمیشن #جالب
@Roshanfkrane
✅ پاکسازی بزرگ(Great Purge)
▫️پاکسازی بزرگ یا تصفیه کبیر به عملیات سرکوب سیاسی بزرگ در اتحاد جماهیر #شوروی از ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۸ گفته میشود.
▫️این سرکوبها شامل تصفیه وسیع در حزب کمونیست و مقامات دولتی شوروی، کولاکها و فرماندهی ارتش سرخ بود.
▫️ شدیدترین دوران سرکوب ۱۹۳۷–۱۹۳۸ بود که در زبان روسی به یژُوشچینا یا دوران یژُو معروف است و اشارهای است به نیکولای یژو، رئیس وقت پلیس مخفی شوروی یا کمیساریای خلق در امور داخلی که اNKVD نیز نامیده میشد.
▫️کتاب "وحشت بزرگ" رابرت کانکوئست هوادار سابق رژیم کمونیستی ، تصفیه بزرگ را در غرب به همگان شناساند.
▫️این دوره معمولاً با حضور سراسری پلیس، مظنونیت همگانی به «خرابکاران»، محاکمههای نمایشی، و زندانها و اعدامهای مخالفان شناخته می شود.
▪️▪️ استالین و پاکسازی بزرگ
▫️ژوزف استالین رهبر وقت شوروی را مسئول اصلی پاکسازی بزرگ مینامند.
▫️دلایل پاکسازی بزرگ را می توان تمایل استالین برای تحکیم اقتدار و کسب اطاعت مطلق دانست چرا که وی از کوچکترین مخالفت ها وحشت داشت.
▫️ پاکسازی بزرگ در ابتدا در ارتش سرخ آغاز شد و سپس به سایر عرصه ها گسترش یافت.
▫️طبق گزارش نیکلاس ورت،استالین فکر میکرد که هر چه «به سوسیالیم نزدیکتر میشود، مبارزات نیز بایستی سرسختانهتر و تلختر» به پیش برده شود.
▪️▪️ اتهامات قربانیان
▫️صدها هزار قربانی با اتهامات سیاسی مختلف (جاسوسی ، خرابکاری ، توطئه علیه شوروی ، نقشه برای زمینه سازی قیام و کودتا، حمایت از سرمایه داری و...) بازداشت و محاکمه می شدند.
▫️آنها به سرعت اعدام می شدند و یا به اردوگاه های کار اجباری فرستاده می شدند .
▫️بسیاری از این افراد در اردوگاه های کار اجباری به دلیل گرسنگی ، بیماری ، قرار گرفتن در معرض آلودگی و کار بیش از حد جان می سپردند.
▫️در برخی موارد نیز از متهمین در آزمایشگاه ها استفاده می شده است. تعداد کشته های پاکسازی بزرگ را در حدود 680000 تا 1200000 نفر تخمین می زنند با این وجود در مورد صحت این آمار بین تاریخ نگاران اختلاف نظر وجود دارد.
#تاریخ #سیاسی
@Roshanfkrane
▫️پاکسازی بزرگ یا تصفیه کبیر به عملیات سرکوب سیاسی بزرگ در اتحاد جماهیر #شوروی از ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۸ گفته میشود.
▫️این سرکوبها شامل تصفیه وسیع در حزب کمونیست و مقامات دولتی شوروی، کولاکها و فرماندهی ارتش سرخ بود.
▫️ شدیدترین دوران سرکوب ۱۹۳۷–۱۹۳۸ بود که در زبان روسی به یژُوشچینا یا دوران یژُو معروف است و اشارهای است به نیکولای یژو، رئیس وقت پلیس مخفی شوروی یا کمیساریای خلق در امور داخلی که اNKVD نیز نامیده میشد.
▫️کتاب "وحشت بزرگ" رابرت کانکوئست هوادار سابق رژیم کمونیستی ، تصفیه بزرگ را در غرب به همگان شناساند.
▫️این دوره معمولاً با حضور سراسری پلیس، مظنونیت همگانی به «خرابکاران»، محاکمههای نمایشی، و زندانها و اعدامهای مخالفان شناخته می شود.
▪️▪️ استالین و پاکسازی بزرگ
▫️ژوزف استالین رهبر وقت شوروی را مسئول اصلی پاکسازی بزرگ مینامند.
▫️دلایل پاکسازی بزرگ را می توان تمایل استالین برای تحکیم اقتدار و کسب اطاعت مطلق دانست چرا که وی از کوچکترین مخالفت ها وحشت داشت.
▫️ پاکسازی بزرگ در ابتدا در ارتش سرخ آغاز شد و سپس به سایر عرصه ها گسترش یافت.
▫️طبق گزارش نیکلاس ورت،استالین فکر میکرد که هر چه «به سوسیالیم نزدیکتر میشود، مبارزات نیز بایستی سرسختانهتر و تلختر» به پیش برده شود.
▪️▪️ اتهامات قربانیان
▫️صدها هزار قربانی با اتهامات سیاسی مختلف (جاسوسی ، خرابکاری ، توطئه علیه شوروی ، نقشه برای زمینه سازی قیام و کودتا، حمایت از سرمایه داری و...) بازداشت و محاکمه می شدند.
▫️آنها به سرعت اعدام می شدند و یا به اردوگاه های کار اجباری فرستاده می شدند .
▫️بسیاری از این افراد در اردوگاه های کار اجباری به دلیل گرسنگی ، بیماری ، قرار گرفتن در معرض آلودگی و کار بیش از حد جان می سپردند.
▫️در برخی موارد نیز از متهمین در آزمایشگاه ها استفاده می شده است. تعداد کشته های پاکسازی بزرگ را در حدود 680000 تا 1200000 نفر تخمین می زنند با این وجود در مورد صحت این آمار بین تاریخ نگاران اختلاف نظر وجود دارد.
#تاریخ #سیاسی
@Roshanfkrane
✅ غولي با پاهاي چوبى
✍ #غلامرضا_مصدق
ريچارد نيكسون رئيس جمهور اسبق آمريكا سالها قبل از فروپاشي #شوروی سابق ، در كتابي با عنوان " پيروزي بدون جنگ " فروپاشي امپراطوري شوروي را پيش بيني كرد. او در اين كتاب با تحليل دقيق وضعيت اقتصادي شوروي ، با استناد به اعداد و ارقام ، بويژه با تمركز بر هزينه هاي روزافزون مسابقه تسليحاتي نتيجه گرفت اين امپراطوري با توجه به وضعيت ضعيف اقتصادي و بهره وري نازلي كه در اين حوزه دارد علي رغم دارا بودن قدرت عظيم نظامي ، صرفاً غولي با پاهاي چوبي است ، اين پاهاي لرزان ضعيف تر از آنند كه توان سرپا نگه داشتن اين بدن عظيم نظامي را داشته باشند ، پس بزودي بدون نياز به حمله نظامي از طرف ما ، فرو خواهد افتاد.
نيكسون زماني اين حرف را زد كه شوروي در مسابقه تسليحاتي پا به پاي غرب و در موارد زيادي حتي جلوتر از انها پيش مي رفت ، ايستگاه فضائي انها در فاصله چند هزار كيلومتري زمين خود شهري بزرگ بود كه هر روز بر وسعت آن افزوده مي شد، بر نيمي از كره زمين مستقيم و غير مستقيم تسلط داشت و هنوز الهام بخش ميليونها انسان انقلابي و عدالت طلب در سراسر جهان بود، اما هيچكدام از اين امتيازات و برتري ها مانع سقوط آن نشد.
اين فروپاشي دليل يگانه اي نداشت، اما از ميان دلائل متعدد اين فروپاشي مهمترين دليل، عدم توازن منطقي بين توسعه نظامي با توسعه اقتصادي بود.
⭕️عليرغم اينكه در سه دهه اول برپايي نظام سوسياليستي رشد اقتصادي بسيار چشمگير بود اما به تدريج به دليل نگاه محض ايدئولوژيك به اقتصاد، رشد اقتصادي در دوره اي طولاني رو به كاهش نهاد و تا فروپاشي، اين روند بي وقفه ادامه يافت. زماني كه گورباچف دير هنگام متوجه ضرورت اصلاحات اقتصادي شد ديگر فرصتي براي اصلاح وجود نداشت.
اما چين بعد از اتخاذ سياست هاي ناموفق مختلف اقتصادي كه همگي زيربنايي ايدئولوژيك داشتند مثل برنامه " جهش بزرگ " كه يك ناكامي مطلق بود ، نهايتاً به هيچ يك از آرمانها و شعارهايي كه در حوزه اقتصاد داشت دست نيافت، از طرف ديگر تجربه ناموفق و رو به شكست شوروي هم پيش روي آنها بود. بنابراين آنها برخلاف شوروي قبل از اينكه فرصت اصلاح أمور از دستشان برود بخوبي متوجه ناكارآمدي اقتصاد دولتي بر پايه هاي ايدئولوژيك شدند و بر مبناي جمله معروف دنگ شيائوپنگ معمار چين امروزي كه " گربه مهم نيست سياه يا سفيد باشد مهم اين است كه خوب موش بگيرد " آن شدند كه امروز مي بينيم.
چین سال گذشته بي سر وصدا ١٦١ ميليارد دلار و روسيه ( رقيب نظامي شانه به شانه سابق آمريكا ) فقط ٤٤ ميليارد دلار صرف هزينه هاي نظامي خود كرده اند.
به موازات افزايش قدرت نظامي ايران در سالهاي اخير كه موجب مباهات و احساس امنيت براي هر ايراني است، قدرت اقتصادي نه تنها رشدی پيدا نكرده بلكه به نوعي هر روز ضعيف تر هم شده. رشد اقتصادي ، بهره وري و سرمايه گذاري نازل، بيكاري بالا، فساد گسترده اداري، فضاي بسيار نا مناسب كسب و كار، وجود دولت فربه و بي ثباتي اقتصادي، سالهاست كه مشخصه ثابت اقتصاد ما است، تمركز بر شعار هاي پر طنين مثل مديريت جهادي، اقتصاد مقاومتي ، واگذاري أمور به جوانان انقلابي ،..... تا بحال رافع هيچ دردي از اقتصاد بيمار ما نبوده. امروز اقتصاد ايران وضعيتي مشابه شوري قبل از فروپاشي را دارد البته با اين خبر خوب كه فرصت اصلاح هنوز از دست نرفته است.
بنابراين كساني كه فكر مي كنند بدون وجود و بي توجه به اقتصادي قدرتمند، فقط با اتكا به قدرت نظامي مي توان در بلند مدت امنيت را براي كشور تامين كرد، به ياد داشته باشند شوروي با حمله ارتشي بيگانه از هم فرو نپاشيد، اين حمله ارتش اقتصاد ناكارآمد خودشان بود كه بدون شليك حتي يك گلوله باعث شكست آنان شد.
زيرا تا به حال هيچ كشوري قادر به ايجاد نيروي نظامي كه قادر به مقابله با ارتش فقر و فلاكت باشد، نشده است.
#سیاسی
@Roshanfkrane
✍ #غلامرضا_مصدق
ريچارد نيكسون رئيس جمهور اسبق آمريكا سالها قبل از فروپاشي #شوروی سابق ، در كتابي با عنوان " پيروزي بدون جنگ " فروپاشي امپراطوري شوروي را پيش بيني كرد. او در اين كتاب با تحليل دقيق وضعيت اقتصادي شوروي ، با استناد به اعداد و ارقام ، بويژه با تمركز بر هزينه هاي روزافزون مسابقه تسليحاتي نتيجه گرفت اين امپراطوري با توجه به وضعيت ضعيف اقتصادي و بهره وري نازلي كه در اين حوزه دارد علي رغم دارا بودن قدرت عظيم نظامي ، صرفاً غولي با پاهاي چوبي است ، اين پاهاي لرزان ضعيف تر از آنند كه توان سرپا نگه داشتن اين بدن عظيم نظامي را داشته باشند ، پس بزودي بدون نياز به حمله نظامي از طرف ما ، فرو خواهد افتاد.
نيكسون زماني اين حرف را زد كه شوروي در مسابقه تسليحاتي پا به پاي غرب و در موارد زيادي حتي جلوتر از انها پيش مي رفت ، ايستگاه فضائي انها در فاصله چند هزار كيلومتري زمين خود شهري بزرگ بود كه هر روز بر وسعت آن افزوده مي شد، بر نيمي از كره زمين مستقيم و غير مستقيم تسلط داشت و هنوز الهام بخش ميليونها انسان انقلابي و عدالت طلب در سراسر جهان بود، اما هيچكدام از اين امتيازات و برتري ها مانع سقوط آن نشد.
اين فروپاشي دليل يگانه اي نداشت، اما از ميان دلائل متعدد اين فروپاشي مهمترين دليل، عدم توازن منطقي بين توسعه نظامي با توسعه اقتصادي بود.
⭕️عليرغم اينكه در سه دهه اول برپايي نظام سوسياليستي رشد اقتصادي بسيار چشمگير بود اما به تدريج به دليل نگاه محض ايدئولوژيك به اقتصاد، رشد اقتصادي در دوره اي طولاني رو به كاهش نهاد و تا فروپاشي، اين روند بي وقفه ادامه يافت. زماني كه گورباچف دير هنگام متوجه ضرورت اصلاحات اقتصادي شد ديگر فرصتي براي اصلاح وجود نداشت.
اما چين بعد از اتخاذ سياست هاي ناموفق مختلف اقتصادي كه همگي زيربنايي ايدئولوژيك داشتند مثل برنامه " جهش بزرگ " كه يك ناكامي مطلق بود ، نهايتاً به هيچ يك از آرمانها و شعارهايي كه در حوزه اقتصاد داشت دست نيافت، از طرف ديگر تجربه ناموفق و رو به شكست شوروي هم پيش روي آنها بود. بنابراين آنها برخلاف شوروي قبل از اينكه فرصت اصلاح أمور از دستشان برود بخوبي متوجه ناكارآمدي اقتصاد دولتي بر پايه هاي ايدئولوژيك شدند و بر مبناي جمله معروف دنگ شيائوپنگ معمار چين امروزي كه " گربه مهم نيست سياه يا سفيد باشد مهم اين است كه خوب موش بگيرد " آن شدند كه امروز مي بينيم.
چین سال گذشته بي سر وصدا ١٦١ ميليارد دلار و روسيه ( رقيب نظامي شانه به شانه سابق آمريكا ) فقط ٤٤ ميليارد دلار صرف هزينه هاي نظامي خود كرده اند.
به موازات افزايش قدرت نظامي ايران در سالهاي اخير كه موجب مباهات و احساس امنيت براي هر ايراني است، قدرت اقتصادي نه تنها رشدی پيدا نكرده بلكه به نوعي هر روز ضعيف تر هم شده. رشد اقتصادي ، بهره وري و سرمايه گذاري نازل، بيكاري بالا، فساد گسترده اداري، فضاي بسيار نا مناسب كسب و كار، وجود دولت فربه و بي ثباتي اقتصادي، سالهاست كه مشخصه ثابت اقتصاد ما است، تمركز بر شعار هاي پر طنين مثل مديريت جهادي، اقتصاد مقاومتي ، واگذاري أمور به جوانان انقلابي ،..... تا بحال رافع هيچ دردي از اقتصاد بيمار ما نبوده. امروز اقتصاد ايران وضعيتي مشابه شوري قبل از فروپاشي را دارد البته با اين خبر خوب كه فرصت اصلاح هنوز از دست نرفته است.
بنابراين كساني كه فكر مي كنند بدون وجود و بي توجه به اقتصادي قدرتمند، فقط با اتكا به قدرت نظامي مي توان در بلند مدت امنيت را براي كشور تامين كرد، به ياد داشته باشند شوروي با حمله ارتشي بيگانه از هم فرو نپاشيد، اين حمله ارتش اقتصاد ناكارآمد خودشان بود كه بدون شليك حتي يك گلوله باعث شكست آنان شد.
زيرا تا به حال هيچ كشوري قادر به ايجاد نيروي نظامي كه قادر به مقابله با ارتش فقر و فلاكت باشد، نشده است.
#سیاسی
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Dr.Strangelove.1964.720p.Farsi.Dubbed
🎬 "دکتر استرنجلا" فیلمی به کارگردانی #استنلی_کوبریک است. این اثر یک کمدی سیاه پیرامون جنگ سرد و تهدید هستهای است.
«جك ریپر» ژنرال روان پریش ارتش و رئیس یک پایگاه هوایی در آمریکاست که در اقدامی خودسرانه، تهاجمی هسته ای علیه #شوروی به راه می اندازد و رئیس جمهور و سیاستمداران #آمریکا پس از آگاهی از این عمل، با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات می گردند...
#دوبله_پارسی
مدت زمان و حجم : ۹۵ دقیقه و ۷۴۷ مگابایت
#فیلم_سینمایی
@Roshanfkrane
🎬 "دکتر استرنجلا" فیلمی به کارگردانی #استنلی_کوبریک است. این اثر یک کمدی سیاه پیرامون جنگ سرد و تهدید هستهای است.
«جك ریپر» ژنرال روان پریش ارتش و رئیس یک پایگاه هوایی در آمریکاست که در اقدامی خودسرانه، تهاجمی هسته ای علیه #شوروی به راه می اندازد و رئیس جمهور و سیاستمداران #آمریکا پس از آگاهی از این عمل، با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات می گردند...
#دوبله_پارسی
مدت زمان و حجم : ۹۵ دقیقه و ۷۴۷ مگابایت
#فیلم_سینمایی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استقبال نیکلای پادگورنی و لئونید برژنف، از #محمدرضا_شاه در مسکو
#شوروی #دهه_پنجاه #پهلوی
#تاریخ
@Roshanfkrane
#شوروی #دهه_پنجاه #پهلوی
#تاریخ
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برشی یک دقیقهای از مستندی دربارهی سقوط اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی که از شبكه مستند صدا و سیما پخش شد.
بودجهای که باید صرف زندگی مردم شود خرج جنگیدن در کشورهای دیگر، کمک به مخالفان آمریکا، ساخت سلاح و همینطور نمایش اقتدار نیروهای نظامی میشود...
#سیاسی #تاریخ #شوروی
@Roshanfkrane
بودجهای که باید صرف زندگی مردم شود خرج جنگیدن در کشورهای دیگر، کمک به مخالفان آمریکا، ساخت سلاح و همینطور نمایش اقتدار نیروهای نظامی میشود...
#سیاسی #تاریخ #شوروی
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
#سیاوش_کسرایی
( زاده 5اسفند 1305 هشتبهشت اصفهان_ درگذشت 19 بهمن 1374 وین)
#شاعر، #نقاش و از اعضای کانون #نویسندگان ایران و از #فعالان سیاسی #چپگرای تاریخ معاصر ایران بود
#کسرایی دانشآموخته دانشکده #حقوق_و_علوم_سیاسی دانشگاه تهران و از #بنیانگذاران انجمن ادبی #شمع_سوخته بود.
سیاوش کسرایی سُراینده منظومهٔ #آرش_کمانگیر، نخستین منظومه حماسی نیمایی است.
وی یکی از شاگردان #نیما_یوشیج بود که به سبک شعر او وفادار ماند.
از جمله مجموعه شعرهای بهجای مانده از سیاوش کسرائی، میتوان به مجموعه شعر #آوا، #مهره_سرخ، #در_هوای_مرغ_آمین، #هدیه_برای_خاک، #تراشههای_تبر، #خانگی،
#با_دماوند_خاموش و #خون_سیاوش اشاره کرد.
#کسرایی از خردسالی در #تهران به سر میبرد؛ دوره ابتدایی را در مدرسه #ادب، و بعد در مدرسه #نظام و #دارالفنون مشغول به تحصیل شد.
در 1329 از دانشکده #حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل میشود و برای خدمت سربازی به دانشکده افسری میرود.
در 1331کسرایی در سازمان همکاری بهداشت، وابسته به برنامه اصل چهار ترومن، شروع به کار میکند، و در نشریههای بهداشت همگانی در ناحیه دریای خزر و زندگی و بهداشت نقش دارد. از اواسط دهه 1330 تا اواخر دهه 1350 کسرایی در سازمان های مربوط به #مسکن_عمومی (بانک ساختمانی، وزارت آبادانی و مسکن، وزارت مسکن و شهرسازی) تقریباً بی وقفه مشغول است.
در اوایل تا اواسط دهه 1350 در حالت تعلیق خدمت اداری، کسرایی در بخش تبلیغات گروه صنعتی بهشهر کار میکند. در کنار مشاغل دائمی، در مقاطع مختلف، کسرایی به تدریس #ادبیات در دانشگاههای #تهران و #زاهدان میپردازد.
در دوران دبیرستان، کسرایی به همراه
#محسن_پزشک_پور و #داریوش_فروهردر فعالیت دانش آموزان ملیگرا شرکت دارد.
در 1327 عضو حزب #توده میشود، و از آن وقت تا 40 سال بعد از آن پشتیبانی میکند.
پس از کودتای 1332، مدت کوتاهی #زندانی میشود. در 1347کسرایی از بنیانگذاران #کانون_نویسندگان ایران است، و یکی از دبیران منتخب آن تا سال 1351 خورشیدی.
در سال 1356جزو سخنرانان شبهای شعر #گوته بود. در 1362، همزمان با سرکوبی حزب توده توسط مقامات جمهوری اسلامی، کسرایی ایران را ترک میکند؛ تا 1366 در #کابل،
از 1366 تا 1374 در #مسکو،
و بعد در #وین اقامت دارد.
از 1365تا استعفایش در 1367 کسرایی عضو هیئت سیاسی حزب #توده است، و در 1369 از کمیته مرکزی حزب هم کناره میگیرد.
آخرین مجموع شعر کسرایی، #مهره_سرخ، چاپ 1374، #اعتراضی علنی به سیاست حزب #توده و عواقب آن است.
روابط اجتماعی گسترده، مصاحبت و همیاری از خصوصیات زندگی کسرایی است. در بین چهرههای ادبی، #هوشنگ_ابتهاج، #احمدرضا_احمدی،
#محمود_اعتمادزاده (م.ا. به آذین)،
#ایرج_افشار، #فروغ_فرخزاد، #مرتضی_کیوان، #شاهرخ_مسکوب، #فریدون_مشیری،
#نادر_نادرپور، #نیما_یوشیج،
و #ابراهیم_یونسی از نزدیکان کسرایی هستند.
از اوایل دهه 1340 تا اوایل دهه 1360، تقریباً هر روز، در دفتر و در منزل، کسرایی محیطی باز برای دورهم آیی فراهم میکند.
اخراج از کانون نویسندگان ایران
در سال 1358 خورشیدی، هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از
#باقر_پرهام، #احمد_شاملو، #محسن_یلفانی،
#غلامحسین_ساعدی و #اسماعی_خویی تصمیم به اخراج #سیاوش_کسرایی، #بهآذین،
#هوشنگ_ابتهاج، #فریدون_تنکابنی
و #برومند گرفتند.
این تصمیم نهایتاً به تأیید مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران رسید و منجر به اخراج کل اعضاء تودهای، به همراه این پنج تن، از کانون نویسندگان ایران شد.
#سیاوش_کسرایی پس از هجوم نیروهای امنیتی حکومت جمهوری اسلامی ایران به حزب توده ایران در زمستان سال 1361 به همراه خانوادهاش از طریق #زاهدان از ایران خارج شد.
ابتدا در #کابل و سپس در #مسکو و پس از فروپاشی شوروی به #وین مهاجرت کرد.
سیاوش کسرایی پس از خروج از ایران و در طول اقامتش در افغانستان، در رادیو #زحمتکشان که از شهر #کابل پخش میشد، مشغول به فعالیت شد.
#ابوالفضل_محققی از همکاران سابق سیاوش کسرایی در رادیو زحمتکشان، ادعا میکند که در زمان تصدی وی به عنوان «مسئول بخش ادبی رادیو»، هیچگاه شعری از #احمد_شاملو، #مهدی_اخوان_ثالث
یا #فروغ_فرخزاد خوانده و پخش نشد.
سیاوش کسرایی از «نسل چهارم» مهاجران ایرانی به اتحاد جماهیر شوروی بود.
او از سال 1987 تا 1995 در #شوروی زندگی کرد. #سیاوش_کسرایی از زندگی در شوروی رنج میکشید و تجربه درونی و رنج روحی خود را در سروده
#دلم_هوای_آفتاب_میکند وصف کرده است.
وی در سن 69 سالگی پس از عمل جراحی #قلب و ابتلاء به #ذاتالریه در #وین، درگذشت و در «بخش هنرمندان»گورستان شهر وین، اتریش، به خاک سپرده شد.
#ارسالی #تاریخ #اجتماعی
@Roshanfkrane
#سیاوش_کسرایی
( زاده 5اسفند 1305 هشتبهشت اصفهان_ درگذشت 19 بهمن 1374 وین)
#شاعر، #نقاش و از اعضای کانون #نویسندگان ایران و از #فعالان سیاسی #چپگرای تاریخ معاصر ایران بود
#کسرایی دانشآموخته دانشکده #حقوق_و_علوم_سیاسی دانشگاه تهران و از #بنیانگذاران انجمن ادبی #شمع_سوخته بود.
سیاوش کسرایی سُراینده منظومهٔ #آرش_کمانگیر، نخستین منظومه حماسی نیمایی است.
وی یکی از شاگردان #نیما_یوشیج بود که به سبک شعر او وفادار ماند.
از جمله مجموعه شعرهای بهجای مانده از سیاوش کسرائی، میتوان به مجموعه شعر #آوا، #مهره_سرخ، #در_هوای_مرغ_آمین، #هدیه_برای_خاک، #تراشههای_تبر، #خانگی،
#با_دماوند_خاموش و #خون_سیاوش اشاره کرد.
#کسرایی از خردسالی در #تهران به سر میبرد؛ دوره ابتدایی را در مدرسه #ادب، و بعد در مدرسه #نظام و #دارالفنون مشغول به تحصیل شد.
در 1329 از دانشکده #حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل میشود و برای خدمت سربازی به دانشکده افسری میرود.
در 1331کسرایی در سازمان همکاری بهداشت، وابسته به برنامه اصل چهار ترومن، شروع به کار میکند، و در نشریههای بهداشت همگانی در ناحیه دریای خزر و زندگی و بهداشت نقش دارد. از اواسط دهه 1330 تا اواخر دهه 1350 کسرایی در سازمان های مربوط به #مسکن_عمومی (بانک ساختمانی، وزارت آبادانی و مسکن، وزارت مسکن و شهرسازی) تقریباً بی وقفه مشغول است.
در اوایل تا اواسط دهه 1350 در حالت تعلیق خدمت اداری، کسرایی در بخش تبلیغات گروه صنعتی بهشهر کار میکند. در کنار مشاغل دائمی، در مقاطع مختلف، کسرایی به تدریس #ادبیات در دانشگاههای #تهران و #زاهدان میپردازد.
در دوران دبیرستان، کسرایی به همراه
#محسن_پزشک_پور و #داریوش_فروهردر فعالیت دانش آموزان ملیگرا شرکت دارد.
در 1327 عضو حزب #توده میشود، و از آن وقت تا 40 سال بعد از آن پشتیبانی میکند.
پس از کودتای 1332، مدت کوتاهی #زندانی میشود. در 1347کسرایی از بنیانگذاران #کانون_نویسندگان ایران است، و یکی از دبیران منتخب آن تا سال 1351 خورشیدی.
در سال 1356جزو سخنرانان شبهای شعر #گوته بود. در 1362، همزمان با سرکوبی حزب توده توسط مقامات جمهوری اسلامی، کسرایی ایران را ترک میکند؛ تا 1366 در #کابل،
از 1366 تا 1374 در #مسکو،
و بعد در #وین اقامت دارد.
از 1365تا استعفایش در 1367 کسرایی عضو هیئت سیاسی حزب #توده است، و در 1369 از کمیته مرکزی حزب هم کناره میگیرد.
آخرین مجموع شعر کسرایی، #مهره_سرخ، چاپ 1374، #اعتراضی علنی به سیاست حزب #توده و عواقب آن است.
روابط اجتماعی گسترده، مصاحبت و همیاری از خصوصیات زندگی کسرایی است. در بین چهرههای ادبی، #هوشنگ_ابتهاج، #احمدرضا_احمدی،
#محمود_اعتمادزاده (م.ا. به آذین)،
#ایرج_افشار، #فروغ_فرخزاد، #مرتضی_کیوان، #شاهرخ_مسکوب، #فریدون_مشیری،
#نادر_نادرپور، #نیما_یوشیج،
و #ابراهیم_یونسی از نزدیکان کسرایی هستند.
از اوایل دهه 1340 تا اوایل دهه 1360، تقریباً هر روز، در دفتر و در منزل، کسرایی محیطی باز برای دورهم آیی فراهم میکند.
اخراج از کانون نویسندگان ایران
در سال 1358 خورشیدی، هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از
#باقر_پرهام، #احمد_شاملو، #محسن_یلفانی،
#غلامحسین_ساعدی و #اسماعی_خویی تصمیم به اخراج #سیاوش_کسرایی، #بهآذین،
#هوشنگ_ابتهاج، #فریدون_تنکابنی
و #برومند گرفتند.
این تصمیم نهایتاً به تأیید مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران رسید و منجر به اخراج کل اعضاء تودهای، به همراه این پنج تن، از کانون نویسندگان ایران شد.
#سیاوش_کسرایی پس از هجوم نیروهای امنیتی حکومت جمهوری اسلامی ایران به حزب توده ایران در زمستان سال 1361 به همراه خانوادهاش از طریق #زاهدان از ایران خارج شد.
ابتدا در #کابل و سپس در #مسکو و پس از فروپاشی شوروی به #وین مهاجرت کرد.
سیاوش کسرایی پس از خروج از ایران و در طول اقامتش در افغانستان، در رادیو #زحمتکشان که از شهر #کابل پخش میشد، مشغول به فعالیت شد.
#ابوالفضل_محققی از همکاران سابق سیاوش کسرایی در رادیو زحمتکشان، ادعا میکند که در زمان تصدی وی به عنوان «مسئول بخش ادبی رادیو»، هیچگاه شعری از #احمد_شاملو، #مهدی_اخوان_ثالث
یا #فروغ_فرخزاد خوانده و پخش نشد.
سیاوش کسرایی از «نسل چهارم» مهاجران ایرانی به اتحاد جماهیر شوروی بود.
او از سال 1987 تا 1995 در #شوروی زندگی کرد. #سیاوش_کسرایی از زندگی در شوروی رنج میکشید و تجربه درونی و رنج روحی خود را در سروده
#دلم_هوای_آفتاب_میکند وصف کرده است.
وی در سن 69 سالگی پس از عمل جراحی #قلب و ابتلاء به #ذاتالریه در #وین، درگذشت و در «بخش هنرمندان»گورستان شهر وین، اتریش، به خاک سپرده شد.
#ارسالی #تاریخ #اجتماعی
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
همه ی دیکتاتورها شبیه هم هستند!!
▪️ترفندهای #استالین برای حذف رقبا و حفظ قدرت؛ داستان زندگی
#ژوزف_استالین
/پروفایل
#تاریخ #سیاست #دانستنی #دیکتاتوری
#دیکتاتور #شوروی #روسیه
@Roshanfkrane
▪️ترفندهای #استالین برای حذف رقبا و حفظ قدرت؛ داستان زندگی
#ژوزف_استالین
/پروفایل
#تاریخ #سیاست #دانستنی #دیکتاتوری
#دیکتاتور #شوروی #روسیه
@Roshanfkrane