روشنفکران
85K subscribers
50K photos
42K videos
2.39K files
6.96K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
گروهی دزد غارتگر بر سر کوهی در کمین گاهی به سر می بردند و سر راه غافله ها را گرفته به قتل و غارت می پرداختند و موجب ناامنی شده بودند. مردم از آنها ترس داشتند و نیروهای ارتش شاه نیز نمی توانستند بر آن‌ها دست یابند، زیرا در پناهگاهی استوار، در قله کوهی بلند، کمین کرده بودند و کسی را جرأت رفتن به آنجا نبود. فرماندهان کشور برای مشورت به گرد هم نشستند و درباره دستیابی بر آن دزدان گردنه به مشورت پرداختند و گفتند که هر چه زودتر باید از گروه دزدان جلوگیری کرد و گرنه آنها پایدارتر شده و دیگر نمی توان در مقابلشان پایداری کرد.

سرانجام چنین تصمیم گرفتند که یک نفر از نگهبانان با جاسوسی به جستجوی دزدان بپردازد و اخبار آن‌ها را گزارش کند و هرگاه آنان از کمینگاه خود بیرون آمدند همان گروه از دلاور مردان جنگنده را به سراغ آنها بفرستند. همین طرح اجرا شد و گروه دزدان شبانه از کمینگاه خود خارج شدند .جاسوس بیرون رفتن آن‌ها را گزارش داد. دلاورمرادن ورزیده بی درنگ خود را تا نزدیکی های کمینگاه دزدان رساندند و در آنجا خود را مخفی کردند و به انتظار نشستند.

طولی نکشید که دزدان بازگشتد و آنچه را که غارت کرده‌ بودند بر زمین نهادند و لباس و اسلحه خود را کناری گذاشتند و نشستند و از خستگی خواب چشمانشان را فرا گرفت. همین که مقداری از شب گذشت و هوا تاریک شد، دلاورمردان از کمینگاه خارج شدند و خود را به آن دزدان از همه جا بی خبر رساندند. دست یکایک را بر شانه هایشان بستند و صبح همه را به نزد شاه بردند .شاه اشاره کرد همه را اعدام کنید. در بین دزدان جوانی تازه به دوران رسیده وجود داشت. یکی از وزیران تخت پادشاه را بوسید و به وساطت جوان پرداخت اما شاه سخن وزیر را نپذیرفت و گفت :بهتر این است که نسل این دزدان ریشه کن شود.

اما وزیر باز اصرار کرد و خواست پادشاه به این جوان فرصتی دهد، پادشاه هم پذیرفت. این جوان را در ناز و و نعمت پرورداند و به او فقط درس زندگی آموختند نه درس حقیقت! وزیر هر روز از جوان و خصوصیاتش برای پادشاه می گفت و پادشاه می گفت‌:

عاقبت گرگ زاده گرگ شود
گرچه با آدمی بزرگ شود

دو سال از این ماجرا گذشت و عده ای از اوباش تصمیم گرفتند وزیر را بکشند. پسر جوان که دلش می خواست خودش به جای وزیر بنشیند، او را کشت و به ثروت و مال فراوانی هم رسید. شاه که این داستان را شنید گفت:

شمشیر نیک از آهن بد چون کند کسی
ناکس به تربیت نشود ای حکیم کس

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست
در باغ لاله روید و در شور زار خس

زمین شوره سنبل بر نیارد
درو تخم و عمل ضایع مگردان

نکویی با بدان کردن چنان است
که بد کردن به جای نیک مردان

#سعدی_شیرازی_گلستان

#حکایت
@Roshanfkrane
🎋 #ایران
-9 دسامبر1292 - سالگرد درگذشت #سعدی_شیرازی

✍️به نوشته قريب به اتفاق كرونيكلر ها، مشرف الدين مصلح ابن عبدالله #سعدي_شيرازي نهم دسامبر سال 1292 ميلادي در زادگاه خود شهر باستاني #شيراز وفات يافته است.

يكي دو تن ديگر درگذشت #سعدي را سال 1290 ميلادي ذكر كرده و نوشته اند كه وي بسال 1210 ميلادي در #شيراز به دنيا آمده بود.

او كه درنوجواني #شيراز را براي ادامه تحصيل در نظاميه بغداد (دانشكده اي كه خواجه نظام الملك توسي ساخته بود) ترك كرده بود تا سال 1256 (46 سالگي) به زادگاه خود بازنگشت

#سعدي كه اين نام او از اسم #سعد_ابن_زنگي حكمران وقت فارس گرفته شده است در سال 1257 #بوستان و سال بعد #گلستان را به پايان رسانيد.

نظم و نثر سعدي كه تا آن زمان چنين سبك و روشي سابقه نداشت فصاحت زبان فارسي را به اعلا درجه رسانيد.
اين استاد سخن فارسي نثري روان و شيرين دارد. حكايات و ابيات سعدي آكنده از پند و اندرز براي اصلاح مردمان است.

✔️سعدي يك #انساندوست واقعي و كامل بود. درباره انساندوستي او، ذكر اين #شعر كافي است:

بني آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
وي همچنين گويد:

اگر پادشاهست، وگر پينه دوز چو خفتند، گردد شبِ ; هر دو روز
🗓 #مناسبت
@Roshanfkrane
یکم اردیبهشت روز بزرگداشت

مقام شیخ اجل #سعدی_شیرازی

گرامی باد

امیدوار چنانم که کار بسته برآید
وصال چون به سر آمد فراق هم به سر آید

من از تو سیر نگردم و گر ترش کنی ابرو
جواب تلخ ز شیرین مقابل شکر آید

#سعدی_شیرازی #سعدی

#مناسبت

@Roshanfkrane