روشنفکران
81K subscribers
50.1K photos
42.2K videos
2.39K files
7K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
یک بام و دو هوای عرصه سیاست ایران

اسماعیل صالحی راد
(کارشناس ارشد تاریخ دانشگاه تهران)


امروز واکنش ها به بیل به دست گرفتن پزشکیان در نوع خود جالب بود.
عده ای که همیشه مخالف حرکت های پوپولیستی در زمان ریاست جمهوری بعضی  روئسای جمهور پیشین بودند امروز دوباره انتقاد خود را تکرار کردند که طبیعی به نظر می رسید. امافارغ از درست بودن یا نبودن این کار تعجب از این بیشتر شد که عرصه سیاست کشورمان عرصه سردرگمی و تناقض ها توسط بعضی اشخاص و جناح ها شده است.
تناقض اول افرادی  بودند که  خدمات در رستوران مک دونالد توسط رییس جمهور امریکا را نشانه بی پیرایشی و مردمی بودن سران غربی دانسته واز ان تمجید کرده و از جهتی همان افراد بیل دست گرفتن نمادین رییس جمهور کشورمان برای ساخت مدرسه ای در منطقه محروم را حرکتی پوپولیستی و عوام زدگی معرفی می کنند.
اما تناقض عجیب تر از ان ؛اعتراض بعضی از کانال ها و اشخاص وابسته به یک جریان خاص بود که مهمترین شاخصه خود را شعار مردمی بودن و ضد اشرافی گری و...می دانند.
ظاهرا این حرکت رییس جمهور برای انها گران آمده زیرا در درازای عمر سیاسی خود جناح رقیب را به اشرافی گری و در میان مردم نیامدن و...متهم و از ان انواع  استفاده های سیاسی می بردند.یک روز بهانه می کردند که چرا رییس جمهور ریش خود را همیشه رنگ گذاشته و لباس فلان رییس جمهور و فلان وزیر از پارچه ایتالیایی است و روز دیگر عکس از فلان رییس جمهور مطلوب خود با لباس های خاکی و فلان شخص در مزرعه های کشاورزی منتشر می کردند.
این واکنش عجیب بیشتر از همه این امر را نشان داد که این گروه خاص ساده زیستی و مردمی بودن را مصادره به مطلوب نموده و ان را تا زمانی می پسندد که در راستای سیاستهای انان و  در انتخابات ها برای رای جمع کردن برای جناح و فرد مورد نظر خود باشد وگرنه با اشرافی گری توسط هم مسلکان خود و حتی دیگران ذاتا مشکلی نداشته و ندارند.
این واکنش علاوه بر رسوایی سیاست دو بام و یک هوای جناح خاص در این بزنگاه  نشان داد کشور ما هنوز راه درازی تا خارج شدن از این نمایشگاه تعارض و سیاست زدگی  و فضای سردرگمی در عرصه سیاست کشور دارد.
#ارسالی #انتقادات #اجتماعی

@Roshanfkrane
مذاکره با ترامپ: حذف خونین یا تحولی ضروری در ساختار قدرت جمهوری اسلامی ایران؟
پالس‌های ترامپ: یک تغییر جهت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران

✍️ حمید آصفی

مذاکره با آمریکا همیشه به‌عنوان یک کشمکش پیچیده در درون و بیرون جمهوری اسلامی ایران مطرح بوده است. در دوران مبارزات انتخاباتی، پالس‌های مثبت از سوی ترامپ، که به‌دنبال حل بحران‌هایی مانند جنگ اوکراین و تنش‌ها در غزه است، می‌تواند حاکمیت را به واکنش و حتی مذاکره وادارد. جمهوری اسلامی ایران همواره به‌دنبال خریدن وقت و استفاده از مذاکرات تاکتیکی بوده است، نه مذاکره‌ای به‌عنوان استراتژی بلندمدت. با این حال، در مذاکره با ترامپ، واقعیت جدیدی پیش‌روی تهران قرار دارد: ترامپ به‌دنبال نتایج فوری و از پیش تعیین‌شده است و می‌داند که ایران اکنون در موضع ضعف قرار دارد.

چالش‌های جدید: فاصله‌گیری از پیش‌فرض‌های گذشته
اما آنچه که این بار تفاوت بنیادی ایجاد می‌کند، این است که مذاکره با ترامپ دیگر نمی‌تواند صرفاً بر مبنای پیش‌فرض‌های گذشته جمهوری اسلامی ایران در خصوص مذاکرات باشد. این بار نه تنها انعطاف و نرمش لازم است، بلکه جمهوری اسلامی ایران باید از چهارچوب‌های قبلی فاصله گرفته و آماده باشد تا وارد فضایی جدید و با شرایط متفاوت شود. این فضا به‌طور غیرمستقیم با چالش‌هایی داخلی نیز روبه‌رو خواهد بود که شاید کمتر به آن توجه شده باشد. در این مسیر، تغییرات در نحوه مدیریت بحران‌ها و پذیرش دیدگاه‌های جدید در سیاست‌گذاری داخلی و خارجی می‌تواند به جمهوری اسلامی ایران کمک کند تا ضمن حفظ موجودیت خود، به یک فرآیند تحولی جدید در عرصه سیاست جهانی و داخلی بپردازد.

تحولات درون نظام: حذف گروه‌های کلیدی و بی‌ثباتی احتمالی
این چالش‌ها تنها به تفاوت‌های در سیاست خارجی محدود نمی‌شود، بلکه در درون ساختار جمهوری اسلامی ایران نیز نشانه‌های تغییر و تحولات گسترده‌ای به چشم می‌آید. ورود به مذاکرات با آمریکا ممکن است به نقطه عطفی برای تحولات درون نظام تبدیل شود. حذف جریان‌هایی همچون پایداری و سعید جلیلی، که از ارکان اصلی در سرکوب مخالفان و حفظ موجودیت جمهوری اسلامی ایران بوده‌اند، یکی از همین تحولات است. اما این سوال اساسی مطرح می‌شود: آیا جمهوری اسلامی ایران می‌تواند از پس حذف این نیروی کلیدی بربیاید و همچنان نیرویی برای دفاع از خود در میدان‌های کلیدی پیدا کند؟ برای این منظور، جمهوری اسلامی ایران باید بتواند توانمندی‌های داخلی خود را در قالب‌های جدید شکل دهد و به‌جای حذف و سرکوب، در مسیر آشتی ملی و تغییرات ساختاری حرکت کند.

نیروی سرکوبگر: آیا جایگزینی برای آن وجود دارد؟
حذف گروه‌های وفادار به ساختار امنیتی موجود، مانند جریان‌های نزدیک به پایداری، می‌تواند باعث ایجاد شکاف‌هایی در درون نظام شود که نه تنها بر وضعیت داخلی تأثیر می‌گذارد، بلکه باعث تضعیف توان سرکوب و انسجام در مقابل تهدیدات خارجی خواهد شد. در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران ممکن است با فقدان نیرویی روبه‌رو شود که در خیابان‌ها، در برابر مخالفان، حضور داشته باشد و از رژیم دفاع کند. این می‌تواند به یک فرصت برای تحولی ساختاری و تغییرات در زمینه پذیرش مخالفین سیاسی و اجرای برنامه‌های آشتی ملی و ترمیمی منجر شود. به‌جای نگاه امنیتی به این جریان‌ها، نیاز است که آنها به‌عنوان بخشی از فرآیند سیاسی و اجتماعی در نظر گرفته شوند.

📌متن کامل را اینجا بخوانید
#ارسالی #اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
نامۀ_سرگشادۀ_مالکان_اتحاد_خطاب_به_مسئولان_استانی_و_شهرستانی.pdf
394.2 KB
شکیبایی و سکوت پردردمان ابدی نیست.

متن کامل نامه‌ی سرگشاده‌ی مالکان محدوده‌ی اتحاد شهر مریوان خطاب به مسئولان شهری و استانی

#ارسالی #اجتماعی

@Roshanfkrane
جمهوری اسلامی ایران در لبه بحران: آیا کودتا در راه است؟

✍️ حمید آصفی

مقدمه:
جمهوری اسلامی ایران این روزها در شرایطی بحرانی و حساس قرار دارد که تحلیلگران سیاسی و ژئوپلیتیکی را به گمانه‌زنی‌های جدی درباره آینده حاکمیت آن و چالش‌های درونی‌اش وادار کرده است. بحران‌های اقتصادی فزاینده، فشارهای بین‌المللی و تضادهای شدید درون‌حکومتی، به‌ویژه در سطح نهادهای کلیدی، می‌توانند ایران را به سمت تحولات عمیق و شاید غیرقابل پیش‌بینی سوق دهند. یکی از جنبه‌های مهم این تحولات، تضادهای داخلی است که میان گروه‌های مختلف حکومتی، به‌ویژه در درون بیت رهبری و قوه مجریه، به چشم می‌خورد. در این مقاله، به بررسی شرایط و بسترهای لازم برای وقوع کودتا در جمهوری اسلامی ایران پرداخته و نحوه تأثیر بحران‌های داخلی و فشارهای خارجی، به‌ویژه با روی کار آمدن دولت جدید ترامپ، در تشدید این وضعیت تحلیل خواهد شد.
بسترهای داخلی: بحران اقتصادی و تزلزل مشروعیت حاکمیت
بحران اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران یکی از اصلی‌ترین عوامل تزلزل مشروعیت حاکمیت است. فشارهای تحریمی و سیاست‌های اقتصادی ناکارآمد، منجر به افزایش تورم، بیکاری و نارضایتی گسترده در میان مردم شده است. این بحران نه تنها به معیشت مردم آسیب رسانده، بلکه به‌طور فزاینده‌ای موجب کاهش اعتماد عمومی به نظام سیاسی شده است. در چنین شرایطی، نارضایتی‌هایی که پیش‌تر محدود به گروه‌ها و مناطق خاصی بود، حالا می‌تواند به یک جنبش سراسری تبدیل شود و تهدیدی جدی برای امنیت و ثبات کشور ایجاد کند.
در این فضای بحرانی، جبهه پایداری، که نماینده گروه‌های تندرو و محافظه‌کار است، به‌شدت مخالف هرگونه مذاکره یا مصالحه با ایالات متحده است و باور دارد که ادامه سیاست‌های تقابلی با غرب، به‌ویژه آمریکا، برای حفظ استقلال نظام ضروری است. اما در طرف مقابل، گروه‌هایی در درون بیت رهبری و مقامات قوه مجریه، به‌ویژه پس از تغییر دولت در آمریکا و روی کار آمدن ترامپ، تمایل به مذاکرات استراتژیک با آمریکا دارند و باور دارند که کاهش تنش‌ها و مذاکره استراتژیک می‌تواند به کاهش فشارهای اقتصادی و بازگشت ایران به اقتصاد جهانی کمک کند.
تضادها و چالش‌های درون‌حکومتی
این تفاوت دیدگاه‌ها می‌تواند به یک چالش جدی برای گروه‌ها در داخل حکومت منتهی شود. در دوره‌های آقای خاتمی و آقای روحانی، قوه مجریه به دلیل نداشتن ریشه عمیق در هسته سخت قدرت، به راحتی قابل مهار و مدیریت بود. اما با توجه به دوصدایی‌هایی که در هسته سخت قدرت به وجود آمده، گروه‌های پایداری دیگر مانند گذشته قابل کنترل نیستند. این گروه‌ها در درون هسته قدرت، شبکه‌های قدرتمندی دارند و در نهادهای امنیتی، نظامی و قانونگذاری نفوذ گسترده‌ای پیدا کرده‌اند. در همین انتخابات اخیر ریاست جمهوری، این گروه‌ها نزدیک بود که یک غلبه کامل اداری و اجرایی به دست بیاورند و در صورت این پیروزی، می‌توانستند سیاست‌های خود را پیش ببرند و از مذاکرات با آمریکا جلوگیری کنند.
در حال حاضر این گروه‌ها احساس تهدید می‌کنند و باور دارند که اگر نظام به سمت مصالحه و مذاکره با آمریکا پیش برود، از صحنه سیاسی حذف خواهند شد. به همین دلیل، آنان به‌شدت مخالف هرگونه نرمش در برابر ایالات متحده هستند.
بسترهای خارجی: فشارهای بین‌المللی و روی کار آمدن ترامپ
با روی کار آمدن دولت ترامپ، فشارهای بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی ایران به شدت تشدید شده است. سیاست‌های سختگیرانه، تحریم‌های فلج‌کننده و کشیدن مکانیزم ماشه توسط اروپا در هماهنگی با آمریکا، به‌ویژه در زمینه انرژی، صنعت هسته‌ای و سیاست‌های منطقه‌ای، باعث شده است که جمهوری اسلامی خود را در یک محاصره دیپلماتیک و اقتصادی شدید احساس کند. ترامپ که با مواضع تند و فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران شناخته می‌شود، در این دوره تحریم‌ها و فشارهای حداکثری را افزوده و هرگونه انتظاری برای پیشرفت مذاکرات با ایران را تحمل نخواهد کرد. این شرایط ممکن است حتی به تقابل نظامی با جمهوری اسلامی کشیده شود.
این تحولات خارجی تاثیرات قابل توجهی بر فضای داخلی ایران گذاشته است. گروه‌هایی که خواهان تغییرات در سیاست‌های خارجی ایران هستند، به‌ویژه در قوه مجریه و برخی نهادهای بیت رهبری، فشار زیادی را برای حرکت به سمت مذاکرات و کاهش تنش‌ها با آمریکا احساس می‌کنند. از سوی دیگر، جبهه پایداری و بخش‌هایی از نهادهای نظامی و امنیتی، هرگونه نرمش در برابر آمریکا را تهدیدی برای بقای جمهوری اسلامی و ایدئولوژی آن می‌بینند.
📌متن کامل را اینجا بخوانید

#ارسالی #سیاسی
@Roshanfkrane
تحلیل راهبردی سخنان امروز رهبری در خصوص روابط با آمریکا

✍️ حمید آصفی

مقدمه:
سخنان اخیر رهبری جمهوری اسلامی ایران، در خصوص "چشم باز و حواس جمع" بودن در مذاکرات با دولت آمریکا، نشان‌دهنده یک تغییر تاکتیکی و محتاطانه در سیاست خارجی حاکمیت است. این سخنان به‌ویژه پس از تجربه‌های تلخ مذاکرات هسته‌ای و تحریم‌های گسترده، نیاز به تحلیل دقیق و نگاهی عمیق به آنچه در حال وقوع است را بیش از پیش ضروری می‌سازد. با توجه به بحران‌های داخلی، فشارهای بین‌المللی، و تغییرات استراتژیک در عرصه جهانی، این اظهارات می‌توانند به‌عنوان نشانه‌ای از آغاز مرحله‌ای جدید در سیاست‌های جمهوری اسلامی تلقی شوند.
1. استراتژی تنفس برای بقا: بحران مشروعیت داخلی و ضرورت تغییر رویکرد
یکی از مهم‌ترین دلایل تغییر مواضع رهبری جمهوری اسلامی را می‌توان بحران مشروعیت داخلی دانست. فشارهای اقتصادی، فساد گسترده، و اعتراضات عمومی پس از سال‌ها سیاست‌های تهاجمی در برابر غرب، جمهوری اسلامی را در موقعیتی قرار داده که باید در سیاست‌های خود بازنگری کند. در حالی که مردم ایران همچنان با بحران‌های اقتصادی و اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کنند، این تغییر تاکتیک در سیاست خارجی می‌تواند به‌عنوان یک استراتژی تنفس برای بقا تعبیر شود؛ به این معنا که حاکمیت ممکن است امیدوار باشد که از طریق تغییر رویکرد خارجی و استفاده از دیپلماسی، فشارهای داخلی را کاهش دهد و زمانی برای بازسازی و بازیابی قدرت پیدا کند.
با این حال، این استراتژی می‌تواند هزینه‌های سیاسی زیادی در داخل کشور به همراه داشته باشد. جامعه‌ای که در سال‌های اخیر به‌ویژه تحت تأثیر شعارهای ضدآمریکایی قرار گرفته، ممکن است در مواجهه با تغییرات سیاست خارجی، دچار سردرگمی و بی‌اعتمادی شود. این تغییرات ممکن است به شکاف‌های اجتماعی بیشتر و چالش‌هایی در جهت هم‌راستایی داخلی دامن بزند.
2. چرخه معیوب دیپلماسی: تکرار اشتباهات گذشته و آسیب‌های احتمالی
در تاریخ تعاملات حاکمیت با آمریکا، شاهد یک چرخه معیوب و تکراری بوده‌ایم. جمهوری اسلامی پس از مدت‌ها مقاومت و تکیه بر مواضع اصولی، در لحظات بحرانی وارد مذاکرات می‌شود، اما در نهایت بدون داشتن برنامه‌ای جامع و استراتژیک، در دام شروط سنگین قدرت‌های جهانی گرفتار می‌شود. اگر این بار هم حاکمیت از این چرخه پیروی کند، ممکن است همان اشتباهات گذشته تکرار شود و در نهایت فشارهای بیشتر بر مردم و کاهش قدرت چانه‌زنی حاکمیت در توافقات بین‌المللی منجر گردد. این که حاکمیت هم‌چنان به استراتژی دیپلماسی امید دارد، در حالی که در گذشته در برابر آمریکا آسیب دیده است، سوالات زیادی را برمی‌انگیزد. آیا این بار حاکمیت آمادگی دارد که با یک استراتژی بلندمدت و جامع وارد این مذاکرات شود؟ یا اینکه به‌سرعت در دام شروط سنگین آمریکا گرفتار خواهد شد؟
3. ناهماهنگی‌های داخلی: چالش‌های تصمیم‌گیری راهبردی در جمهوری اسلامی
در سطح داخلی، سخنان رهبری جمهوری اسلامی درباره لزوم "چشم باز" بودن در مذاکرات با آمریکا ممکن است نشانه‌ای از ناهماهنگی‌های جدی در سیاست‌های جمهوری اسلامی باشد. در حالی که رهبری کشور بر لزوم احتیاط و دقت در مذاکرات تأکید دارد، برخی مقامات دیگر یا نهادهای حکومتی ممکن است خواستار تداوم سیاست‌های "مقاومت" و "عدم مذاکره" باشند. این ناهم‌راستایی‌ها به‌ویژه در سطوح مختلف تصمیم‌گیری‌های راهبردی، نشان‌دهنده یک چالش جدی برای جمهوری اسلامی در راستای تدوین یک سیاست خارجی منسجم است.
آیا حاکمیت قادر به اتخاذ یک سیاست خارجی یکپارچه و مستمر است؟ یا اینکه این ناهماهنگی‌ها در داخل نظام باعث تضعیف اعتبار کشور در عرصه جهانی خواهد شد؟ این سوالات حائز اهمیت است چرا که ضعف در هماهنگی داخلی می‌تواند به سردرگمی در سیاست‌های خارجی و بی‌اعتمادی در سطح جهانی منجر شود.

#ارسالی #سیاسی

@Roshanfkrane
چرا آقای خامنه‌ای اهل عقب‌نشینی نیست؟

این تصور که رهبر نظام جمهوری اسلامی تحت فشار مجبور به عقب‌نشینی از مواضع همیشگی خود خواهد شد و مواضع معتدل‌تری در پیش خواهد گرفت تصور باطلی است.رهبر نظام از زمانی که یک نوجوان بود یک امپریالیسم‌ستیز دو آتشه بود و هنوز هم هست.امپریالیسم‌ستیزی به آقای خامنه‌ای کمک کرد که پایه‌های قدرتش را به ویژه در این سی‌وپنج سال گذشته محکم‌تر کند.تندروی همیشه برای رهبران اقتدارگرا فواید زیادی داشته هر چند برای ملت‌ها هرگز هیچ ثمری نداشته .مواضع تند یک رهبر اقتدارگرا به ویژه علیه یک «دشمن خارجی قدرتمند »باعث می‌شود که مخالفان بالقوه و بالفعل او دست از مخالفت خود بردارند یا مخالفت خود را علنی نکنند یا ابراز آن را به زمانی مناسب‌تر در آینده موکول کنند.وقتی یک رهبر اقتدارگرا درگیر یک منازعه بزرگ با «دشمن» خارجی است طبیعتاً هیچ کس جرات ابراز مخالفت با وی و حکومتش را ندارد و از همه انتظار می‌رود که در پشت سر او بایستند و وی را در رسیدن به هدف «,والا»یش علیه دشمن خارجی کمک کنند.از همین روست که در نظام های اقتدارگرا تندروی یک ضرورت حیاتی برای قوام و دوام حکومت‌ها است.افزون بر این،رهبران اقتدارگرا به ویژه زمانی که به سنین کهنسالی می‌رسند نامنعطف تر از هر زمان دیگری می‌شوند و بسیار بعید است که از مواضع قدیمی خود دست بردارند.آنها سالها به همین شیوه حکومت کرده‌اند و در حفظ اقتدار خود نیز«موفق» بوده‌اند و بنابراین دلیلی نمی‌بینند که خود را به زحمت بیندازند و روشهای تازه‌ای را برای حکم‌رانی‌شان بیازمایند.ان‌ها در واقع در سنین بالای عمر بیشتر به این فکر می‌کنند که میراثی از خود به جا گذارند و میراث آقای خامنه‌ای چیزی جز همین ستیز ابدی و ازلی‌اش با آمریکا و غرب نیست که به نظرم تا آخرین دم حیات در حفظ آن خواهد کوشید.البته باید اذعان کرد که از ایشان انتظاری جز این نمی‌رود.رهبرانی که توانسته‌اند از مواضع قبلی خود برگردند و کشورشان را در مسیر متفاوتی قرار بدهند واقعا انگشت شمارند.انور سادات رهبر مصر یکی از همین معدود رهبران بود که توانست کشورش را از آغوش شوروی کمونیست بیرون بکشد و راه همکاری با غرب را در پیش بگیرد.یا رهبران ویتنام که تصمیم گرفتند پس از پایان جنگ‌ با آمریکا راه مسالمت و دوستی با آمریکا را در پیش بگیرند و نهایتا هم آمریکا را به بزرگترین شریک تجاری خود بدل کردند.اما اینها جزو استثنا‌های تاریخ است و گمان نکنم آقای خامنه‌ای هیچ علاقه‌ای داشته باشد که جزو این استثناها قلمداد شود.
#بیژن_اشتری
Instagram
#ارسالی #سیاسی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
متوقف کردن اتوبوس در مسیر شیراز به دلیل عدم اجرای تفکیک جنسیتی !!!!

#خبر #ارسالی #اجتماعی #جالب

@Roshanfkrane