چه شد که به این روز افتادیم؟
(درنگی در «فرهنگِ رسمی» جامعۀ ایرانی پس از انقلاب 1357؛ برای خودآگاهی به بحران کنونی)
یادآوری: در ساختنِ وضعیتی که به سرخطهای آن اشاره خواهیم کرد، البته حاکمان نقش اصلی را داشتهاند، اما همراهی/ سکوتِ نخبگان و قشرهای مختلف مردم در نهادینهشدنِ این رویههای ناسالم و دلآزار بیتأثیر نیست. فردای بهتر برای ایران و ایرانی، بدون خودیابی و نقد و اصلاح فرهنگی بعید است.
💢نشانگان دهگانۀ تخریب فرهنگی و اجتماعی، که غفلت از آنها زمینهساز شکاف امروزین ملت-دولت، رکود و انسداد اجتماعی-سیاسی، و اعتراضهای اخیر شد؛ تحلیلی با رویکرد نقادانه از منظر اخلاق و حتی دین!
1️⃣نشاندنِ «مرگ» به جای «صلح و زندگی»
-کدام مردم و فرهنگ را در طول تاریخ سراغ داریم که به اندازۀ ایرانِ چهلواندیسال اخیر، با شعار: «مرگ بر این، مرگ بر آن» حتی یک مناسک عبادیِ سنتی را ختم کند؟ آن هم مراسمی که در طول هزارواندی سال در سنت اسلامی با «سلام» (که متضمن پیام صلح و سلامت) ختم میشد. اسلام سیاسی-انقلابی، پایانبندیِ «نمازهای جماعت» سنتی مختوم به «درود و رحمت الهی» (السلامعلیکم و رحمهالله و برکاته) را با «مرگ بر...» ختم میکند! حکومتِ انقلابی این را ساخت، اما تعجب/اعتراض ندید، بلکه غالباً همراهی دید!
2️⃣اولویت یافتنِ «سوک» بر «شادی»
-تقویم کدام جامعه-کشور را میشناسیم که بهاندازۀ تقویمِ ج. اسلامی در آن «مرگ و سوک» پیشوایان و چهرههای سیاسی اصالت یافته، با تعطیلات رسمی گره خورده، و زندگیِ عادی در آن ایام سوک تعطیل باشد، و تظاهر به سوک چنان ارزشی بیابد که ناهمراهی با آن حتی عقوبت/محرومیت در پی داشته باشد؟ (سیاه پوشیدن/نپوشیدن، شادیِ عادی را بر خود دیگران در این ایام ممنوع دانستن)!
یاد باد آن سخن مشهورِ حکیم توس: چو شادی بکاهی بکاهد روان/ خرد گردد اندر میان ناتوان (فردوسی)
3️⃣عادیشدنِ انواع «دروغ» (تحریف، بزرگ/کوچکنمایی)، به جایِ شفافیت و «راستی»
-دراینباره کافی است بهطور تصادفی یکی از شبکههای رسانۀ رسمی-دولتی ملاحظه شود؛ مستغنی از تشریح.
4️⃣«ریا» و تزویر بهجای «رواداری» و «یکرنگی»
-کدام مردم مانند ایرانیان دو چهرۀ کاملاً جدا دارند؟ کافی است مقایسه شود عکسِ شناسنامه/گذرنامۀ شهروند زنِ ایرانی با شناسنامه/گذرنامۀ زنان همۀ کشورهای جهان؛ و نیز تصویر بازتاب یافته زن/مرد ایرانی در رسانۀ دولتی با هر برداشتی غیردولتی از سبک زندگی مردم ایران؛ و انواع سانسورهای نظامیافتۀ مفتضح در وزارتی ویژۀ این کار (موسوم به فرهنگ و ارشاد).
5️⃣نقضِ «حریم خصوصی» و عادیشدنِ «تفتیش عقیده» و «فضولیِ حاکمیتی» در سبک زندگی مردم
-کدام ملتی چون ما، هنوز در انواع فرمهای مختلف ثبتنامِ تحصیلی/ استخدامی، مجبور است در بخش مشخصاتِ هویتی، دین و مذهبش را اظهار کند و در مصاحبهها به پرسش از: مرجع تقلید، تعداد تکههای کفن میّت، آداب نماز و روخوانیِ متنِ مقدس پاسخ گوید؟ و در صدر همه عادیشدنِ «حجابِ اجباری» و مزاحمتِ نهادیۀ «گشتِارشاد» تا سر حد تحقیر و ستاندنِ جان، علیه آنان که پوشششان مطابق میل حاکمیت نیست!
6️⃣ تبلیغ رسمی خاکساری/جاننثاریِ رعیتوار در برابر والی، به جای عزتِ شهروندی و مطالبهگری
- بهیاد آوریم شعارهای دهۀ شصت را در برابر بنیانگذارِ راحل (خدایا تا انقلاب مهدی او را نگه دار و از عمر ما بکاه و به عمر او افزا)؛ و در دهههای بعد: اجباری شدنِ شعار: «اللهاکبر، جانم فدای رهبر» برای دانشآموزان مدارس هر صبحگاه پیش از روانه شدن به کلاس درس!
7️⃣«خودبرترپنداری» و «گزافگویی»، بهجای «فروتنی»، خودانتقادی و خوداصلاحی
-مثال: اینگونه در همۀ اظهارها به دلیل برخورداری از «اسلام-شیعه-دوازدهامامی-ولایی) خود را حق مطلق و بهترین اعلام کردن، و دیگران را فروتر دانستن، با وجود قرارداشتن در ردیف فاسدترین کشورها با شاخصهای جهانیِ corruption! عملاً غفلت از آموزۀ قرآنی: «أتأمرون الناس بالبرّ و تنسون انفسکم».
8️⃣اولویت «دشمنتراشی» بهجای «دوستیورزی» و حسن تعامل با جهان
-بدون شرح
9️⃣اولویت کین و انتقام بهجای عفو و مودت
- بدون شرح
🔟انواع تبعیض (مذهبی/ جنسیتی/...) بهجای عدالت و برابری
- بدون شرح
راستی، آیا عادتشدگیِ این نقاط ضعف فرهنگی و عدمِ حیرت شهروندان (حتی اکثریت نخبگان سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-هنری، از استادان دانشگاهها تا مبلغانِ منصف دینی) دربرابر این نشانههای عدمِ سلامت، و جدی نگرفتن نقد ناقدان «خیرخواه-دگراندیش» در این سالها، زمینهساز وضعیتِ نابسامانی کنونی نیست؟
آیا جا افتادنِ شعار «زن-زندگی-آزادی» نشان از آن دارد که ملت ایران به یک آگاهی تاریخی برای عبور از غفلتها رسیده است؟
ایدون باد
✍🏻 #اردشیر_منصوری - دی 1401
#اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
(درنگی در «فرهنگِ رسمی» جامعۀ ایرانی پس از انقلاب 1357؛ برای خودآگاهی به بحران کنونی)
یادآوری: در ساختنِ وضعیتی که به سرخطهای آن اشاره خواهیم کرد، البته حاکمان نقش اصلی را داشتهاند، اما همراهی/ سکوتِ نخبگان و قشرهای مختلف مردم در نهادینهشدنِ این رویههای ناسالم و دلآزار بیتأثیر نیست. فردای بهتر برای ایران و ایرانی، بدون خودیابی و نقد و اصلاح فرهنگی بعید است.
💢نشانگان دهگانۀ تخریب فرهنگی و اجتماعی، که غفلت از آنها زمینهساز شکاف امروزین ملت-دولت، رکود و انسداد اجتماعی-سیاسی، و اعتراضهای اخیر شد؛ تحلیلی با رویکرد نقادانه از منظر اخلاق و حتی دین!
1️⃣نشاندنِ «مرگ» به جای «صلح و زندگی»
-کدام مردم و فرهنگ را در طول تاریخ سراغ داریم که به اندازۀ ایرانِ چهلواندیسال اخیر، با شعار: «مرگ بر این، مرگ بر آن» حتی یک مناسک عبادیِ سنتی را ختم کند؟ آن هم مراسمی که در طول هزارواندی سال در سنت اسلامی با «سلام» (که متضمن پیام صلح و سلامت) ختم میشد. اسلام سیاسی-انقلابی، پایانبندیِ «نمازهای جماعت» سنتی مختوم به «درود و رحمت الهی» (السلامعلیکم و رحمهالله و برکاته) را با «مرگ بر...» ختم میکند! حکومتِ انقلابی این را ساخت، اما تعجب/اعتراض ندید، بلکه غالباً همراهی دید!
2️⃣اولویت یافتنِ «سوک» بر «شادی»
-تقویم کدام جامعه-کشور را میشناسیم که بهاندازۀ تقویمِ ج. اسلامی در آن «مرگ و سوک» پیشوایان و چهرههای سیاسی اصالت یافته، با تعطیلات رسمی گره خورده، و زندگیِ عادی در آن ایام سوک تعطیل باشد، و تظاهر به سوک چنان ارزشی بیابد که ناهمراهی با آن حتی عقوبت/محرومیت در پی داشته باشد؟ (سیاه پوشیدن/نپوشیدن، شادیِ عادی را بر خود دیگران در این ایام ممنوع دانستن)!
یاد باد آن سخن مشهورِ حکیم توس: چو شادی بکاهی بکاهد روان/ خرد گردد اندر میان ناتوان (فردوسی)
3️⃣عادیشدنِ انواع «دروغ» (تحریف، بزرگ/کوچکنمایی)، به جایِ شفافیت و «راستی»
-دراینباره کافی است بهطور تصادفی یکی از شبکههای رسانۀ رسمی-دولتی ملاحظه شود؛ مستغنی از تشریح.
4️⃣«ریا» و تزویر بهجای «رواداری» و «یکرنگی»
-کدام مردم مانند ایرانیان دو چهرۀ کاملاً جدا دارند؟ کافی است مقایسه شود عکسِ شناسنامه/گذرنامۀ شهروند زنِ ایرانی با شناسنامه/گذرنامۀ زنان همۀ کشورهای جهان؛ و نیز تصویر بازتاب یافته زن/مرد ایرانی در رسانۀ دولتی با هر برداشتی غیردولتی از سبک زندگی مردم ایران؛ و انواع سانسورهای نظامیافتۀ مفتضح در وزارتی ویژۀ این کار (موسوم به فرهنگ و ارشاد).
5️⃣نقضِ «حریم خصوصی» و عادیشدنِ «تفتیش عقیده» و «فضولیِ حاکمیتی» در سبک زندگی مردم
-کدام ملتی چون ما، هنوز در انواع فرمهای مختلف ثبتنامِ تحصیلی/ استخدامی، مجبور است در بخش مشخصاتِ هویتی، دین و مذهبش را اظهار کند و در مصاحبهها به پرسش از: مرجع تقلید، تعداد تکههای کفن میّت، آداب نماز و روخوانیِ متنِ مقدس پاسخ گوید؟ و در صدر همه عادیشدنِ «حجابِ اجباری» و مزاحمتِ نهادیۀ «گشتِارشاد» تا سر حد تحقیر و ستاندنِ جان، علیه آنان که پوشششان مطابق میل حاکمیت نیست!
6️⃣ تبلیغ رسمی خاکساری/جاننثاریِ رعیتوار در برابر والی، به جای عزتِ شهروندی و مطالبهگری
- بهیاد آوریم شعارهای دهۀ شصت را در برابر بنیانگذارِ راحل (خدایا تا انقلاب مهدی او را نگه دار و از عمر ما بکاه و به عمر او افزا)؛ و در دهههای بعد: اجباری شدنِ شعار: «اللهاکبر، جانم فدای رهبر» برای دانشآموزان مدارس هر صبحگاه پیش از روانه شدن به کلاس درس!
7️⃣«خودبرترپنداری» و «گزافگویی»، بهجای «فروتنی»، خودانتقادی و خوداصلاحی
-مثال: اینگونه در همۀ اظهارها به دلیل برخورداری از «اسلام-شیعه-دوازدهامامی-ولایی) خود را حق مطلق و بهترین اعلام کردن، و دیگران را فروتر دانستن، با وجود قرارداشتن در ردیف فاسدترین کشورها با شاخصهای جهانیِ corruption! عملاً غفلت از آموزۀ قرآنی: «أتأمرون الناس بالبرّ و تنسون انفسکم».
8️⃣اولویت «دشمنتراشی» بهجای «دوستیورزی» و حسن تعامل با جهان
-بدون شرح
9️⃣اولویت کین و انتقام بهجای عفو و مودت
- بدون شرح
🔟انواع تبعیض (مذهبی/ جنسیتی/...) بهجای عدالت و برابری
- بدون شرح
راستی، آیا عادتشدگیِ این نقاط ضعف فرهنگی و عدمِ حیرت شهروندان (حتی اکثریت نخبگان سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-هنری، از استادان دانشگاهها تا مبلغانِ منصف دینی) دربرابر این نشانههای عدمِ سلامت، و جدی نگرفتن نقد ناقدان «خیرخواه-دگراندیش» در این سالها، زمینهساز وضعیتِ نابسامانی کنونی نیست؟
آیا جا افتادنِ شعار «زن-زندگی-آزادی» نشان از آن دارد که ملت ایران به یک آگاهی تاریخی برای عبور از غفلتها رسیده است؟
ایدون باد
✍🏻 #اردشیر_منصوری - دی 1401
#اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane