@Roshanfkrane_مصطفی_ملکیان_چرا_باید.mp3
21 MB
سخرانی استاد #مصطفی_ملکیان
تیر ۹۸ ونکوور
چرا باید اخلاقی زیست؟ بخش سوم
#زندگی_اخلاقی هزینه هایی دارد و #عقلانیت حکم میکند که هزینه ها کمتر از منافع باشد...
#هویت_آبجکتیو (سلف،خودِ واقعی) یعنی آنچه واقعا هستیم،
#هویت_سابجکتیو(ایگو) یعنی آن تصوری که از خود داریم...
#افلاطون میگوید تمام خواسته های انسانها مستقیم یا با چند واسطه، درنهایت به یکی از این موارد میرسد:
۱-حقیقت(در عالَمِ نظر) ۲-جمال(در عالَمِ احساس) ۳-خِیر(در عالَمِ عمل)
افلاطون #خِیر را همان #اخلاقی_زیستن میداند و معتقد است انسان ذاتا آنرا دوست دارد.
#سلف دنبالِ حقیقت و جمال و خیر است،اما #ایگو دنبالِ شهرت،ثروت،قدرت سیاسی،احترام،آبرو،محبوبیت و علمِ دانشگاهیست...
#اخلاق
#فلسفه
@Roshanfkrane
تیر ۹۸ ونکوور
چرا باید اخلاقی زیست؟ بخش سوم
#زندگی_اخلاقی هزینه هایی دارد و #عقلانیت حکم میکند که هزینه ها کمتر از منافع باشد...
#هویت_آبجکتیو (سلف،خودِ واقعی) یعنی آنچه واقعا هستیم،
#هویت_سابجکتیو(ایگو) یعنی آن تصوری که از خود داریم...
#افلاطون میگوید تمام خواسته های انسانها مستقیم یا با چند واسطه، درنهایت به یکی از این موارد میرسد:
۱-حقیقت(در عالَمِ نظر) ۲-جمال(در عالَمِ احساس) ۳-خِیر(در عالَمِ عمل)
افلاطون #خِیر را همان #اخلاقی_زیستن میداند و معتقد است انسان ذاتا آنرا دوست دارد.
#سلف دنبالِ حقیقت و جمال و خیر است،اما #ایگو دنبالِ شهرت،ثروت،قدرت سیاسی،احترام،آبرو،محبوبیت و علمِ دانشگاهیست...
#اخلاق
#فلسفه
@Roshanfkrane
سخنرانی مصطفی ملکیان-چرا باید اخلاقی زیست ۴
@Roshanfkrane
سخنرانی استاد #مصطفی_ملکیان
تیر ۹۸ ونکوور
چرا باید اخلاقی زیست؟ بخش چهارم(پایانی)
نظریه اول: اخلاقی زیستن به نفع #سلف است.
نظریه دوم: اخلاقی زیستن به نفع #ایگو است.
نظریه سوم: همه ما #سرنوشت_مشترک داریم،لذا اخلاقی زیستن به نفع همه ماست(این فرضیه ۴ ویژگی برای یک #جامعه_سالم بر میشمارد...)
نظریه چهارم: ما همگی #سرشت_مشترک داریم، میتوان گفت کُلِّ جهان هستی یک #ارگانیسم است که هر موجودی به مثابه یک سلول از آن ارگانیسم میباشد...هریک از ما بعنوان جزء، با اخلاقی زیستن حالِ این کلّ را خوش میکنیم...
استاد ملکیان فرضیه سوم را بهترین فرض میداند.
#اخلاق
#فلسفه
#اندیشه
@Roshanfkrane
تیر ۹۸ ونکوور
چرا باید اخلاقی زیست؟ بخش چهارم(پایانی)
نظریه اول: اخلاقی زیستن به نفع #سلف است.
نظریه دوم: اخلاقی زیستن به نفع #ایگو است.
نظریه سوم: همه ما #سرنوشت_مشترک داریم،لذا اخلاقی زیستن به نفع همه ماست(این فرضیه ۴ ویژگی برای یک #جامعه_سالم بر میشمارد...)
نظریه چهارم: ما همگی #سرشت_مشترک داریم، میتوان گفت کُلِّ جهان هستی یک #ارگانیسم است که هر موجودی به مثابه یک سلول از آن ارگانیسم میباشد...هریک از ما بعنوان جزء، با اخلاقی زیستن حالِ این کلّ را خوش میکنیم...
استاد ملکیان فرضیه سوم را بهترین فرض میداند.
#اخلاق
#فلسفه
#اندیشه
@Roshanfkrane
#معرفی_کتاب
"اضطراب موقعیت"
نویسنده : آلن دوباتن
" دو داستان عشقی بزرگ ، زندگی هر فردی را معمولا با خود درگیر می کند " این جمله را آلن دوباتن فیلسوف سویسی ساکن بریتانیا می گوید و براین باور است :
"علاوه بر این که ما همواره در جستجوی #عشق و شیفتگی جنسی هستیم ، از #جهان نیز انتظار دریافت عشق داریم که این عشق بسیار اسرار آمیز تر و شرم آور تر است .
جدیت داستان دوم به هیچ وجه کمتر از داستان اول نیست ، درد و شکست در آن هم به هیچ وجه کمتر نیست. در داستان دوم هم شکست عشقی وجود دارد . "
آلن دوباتن در کتاب اضطراب موقعیت ( Status Anxiety) ، راوی موقعیت انسان امروز در برابر جهان شده و مفهوم جهانی اضطراب را که به ندرت به صورت مستقیم مورد توجه قرار گرفته را ارزیابی و موشکافی می کند .
اضطراب نشات گرفته از این که :
دیگران درباره ما چگونه فکر می کنند ؟
چرا نادیده گرفته شدن از سوی دیگری با سقوط در احساس بی ارزشی همراه است ؟
رنج و هیاهوی بی پایان بشر قرار است به چه هدفی ختم شود ؟
چرا باید این همه اضطراب را که محصول حرص طلبی و جاه طلبی های تمام نشدنی است را تحمل کنیم ؟
در واقع کتاب بر #شیوع_اضطراب در جوامع مدرن می پردازد و به ما گوشزد می کند ، به رغم افزایش شگفت انگیز ثروت ، انباشت غذا و دانش ، بالا رفتن سطح رفاه زندگی ، امنیت ، تسهیلات درمانی و بهداشتی و امکانات مادی ، سطح اضطراب کاهش پیدا نکرده و بالعکس به همان اندازه میزان اضطراب بالا تر نیز رفته و به نظر می رسد ما برای تحمل کردن خود بیش از هر زمانی به تایید و محبت دیگران نیاز پیدا کرده ایم .
در هیاهوی لذت ها و امکانات ، به راحتی از مسخره شدن آشفته می شویم ،
آرزوی تحسین ریاکارانه و چاپلوسانه دیگران را داریم
و اظهار نظرهای مبنی بر اینکه بی اهمیت هستیم ، زخم هایی بر ما می زند که هر روز عمیق تر می شود .
الن دوباتن فیلسوف 49 ساله سوئیسی در مصاحبه ای می گوید:
" هدف من از نوشتن کتاب اضطراب موقعیت ، ارائه تعریف جامعی از این بیماری جهان شمول و کمک به حل مسئله بود .
" اضطراب موقعیت " وضعیتی است که پیر و جوان نمی شناسد ، غنی و فقیر هم ندارد و در عصر حاضر ممکن است هر کسی را درگیر کند .
حتی خود من هم با آن مواجه شدم و بسیاری از دوستان نزدیکم و افرادی مانند بیل گیتس را هم می شناسم که به اضطراب موقعیت مبتلا شده اند .
در حقیقت فرقی ندارد برنده یا بازنده باشی ، ما همواره نگران موقعیتی هستیم که در جهان داریم ، چرا که اغلب افراد بسته به جایگاهی که در جهان داریم برای مان ارزش قائل می شوند و به ما محبت می کنند .
گویی #ایگو یا #خود_پنداره ما تنها با نظرات دیگران تغذیه می شود و جان می گیرد یا بهتر بگویم مثل بادکنک باد می شود و به شدت نسبت به نادیده گرفتن ها و طرد شدن ها ، آسیب پذیر است .
#دوباتن توضیح می دهد :
" اضطراب موقعیت در زمانه حاضر نسبت به هر عصر و دوره ای ، وضعیتی وخیم تر و نیاز به توجه بیشتر پیدا کرده است .
چرا که امکان دست یابی بشر امروز به امکاناتی (پول ، ارتباط جنسی ، تفریح و حرفه مناسب ) بیشتر از هر زمانی فراهم گشته و انسان این دوره با مقایسه خودش با دیگران مستعد دریافت احساس ناکام کننده بازنده بودن قرار می گیرد.
از دیدگاه این #فیلسوف معاصر و مشهور :
در حقیقت #گروه_مرجع یا همان گروهی از مردم ؛ که فکر می کنیم به ما شباهت دارند در عصر امروز به شدت وسعت یافته و ما تنها زمانی می توانیم خودمان را خوشبخت بدانیم که به اندازه آنها داشته باشیم .
آلن دوباتن تنها به تعریف و بازنمایی نشانه های بیماری یا بررسی علل و ریشه های آن اکتفا نمی کند و ما را با غم و ترس بر گرفته از بیماری شایع عصر حاضر تنها نمی گذارد.
او در بخش دوم کتاب راه حل هایی را برای کنار آمدن با "اضطراب موقعیت "ارائه می دهد .
از مردم گریزی های هوشمندانه می گوید و با استناد به نظرات فلاسفه به ما می آموزد ، به جای تکیه بر نظرات عمومی که عمدتا بر پایه احساسات ، عامه پسندی ، سطحی نگری و تعصب است به انتقاد به جا از رفتارمان روی بیاوریم و راه منطقی را برای خود قضاوتی در پیش بگیریم .
هنر تراژدی و کمدی از دیگر تکنیک هایی است که دوباتن به ما می آموزد تا به کمک آن ها مصائب و رنج های دیگران را تاب بیاوریم و در برابر مصیبت های خودمان نیز فروتن باشیم
او از فلسفه ، مذهب ، ادبیات ، اقتصاد ، سیاست و هنر بهره می جوید و از نظریات و دیدگاه های نویسندگان دانشمندان و فلاسفه ای همچون ، آدام اسمیت ، دیوید هیوم ، توماس هابز ، ژان ژاک روسو ، مارکس ، جورج برنارد شو تولستوی ، شارل بودلر بهره می گیرد تا زندگی انسان امروز را که با تمام دستاوردهایش فاقد شور و اشتیاق و معنی شده را رنگ و رو و معنایی تازه هر چند تلخ و تراژیک ،ببخشد تا نتیجه شکست آنقدر بر دوشمان احساس سنگینی نکند
@Roshanfkrane
"اضطراب موقعیت"
نویسنده : آلن دوباتن
" دو داستان عشقی بزرگ ، زندگی هر فردی را معمولا با خود درگیر می کند " این جمله را آلن دوباتن فیلسوف سویسی ساکن بریتانیا می گوید و براین باور است :
"علاوه بر این که ما همواره در جستجوی #عشق و شیفتگی جنسی هستیم ، از #جهان نیز انتظار دریافت عشق داریم که این عشق بسیار اسرار آمیز تر و شرم آور تر است .
جدیت داستان دوم به هیچ وجه کمتر از داستان اول نیست ، درد و شکست در آن هم به هیچ وجه کمتر نیست. در داستان دوم هم شکست عشقی وجود دارد . "
آلن دوباتن در کتاب اضطراب موقعیت ( Status Anxiety) ، راوی موقعیت انسان امروز در برابر جهان شده و مفهوم جهانی اضطراب را که به ندرت به صورت مستقیم مورد توجه قرار گرفته را ارزیابی و موشکافی می کند .
اضطراب نشات گرفته از این که :
دیگران درباره ما چگونه فکر می کنند ؟
چرا نادیده گرفته شدن از سوی دیگری با سقوط در احساس بی ارزشی همراه است ؟
رنج و هیاهوی بی پایان بشر قرار است به چه هدفی ختم شود ؟
چرا باید این همه اضطراب را که محصول حرص طلبی و جاه طلبی های تمام نشدنی است را تحمل کنیم ؟
در واقع کتاب بر #شیوع_اضطراب در جوامع مدرن می پردازد و به ما گوشزد می کند ، به رغم افزایش شگفت انگیز ثروت ، انباشت غذا و دانش ، بالا رفتن سطح رفاه زندگی ، امنیت ، تسهیلات درمانی و بهداشتی و امکانات مادی ، سطح اضطراب کاهش پیدا نکرده و بالعکس به همان اندازه میزان اضطراب بالا تر نیز رفته و به نظر می رسد ما برای تحمل کردن خود بیش از هر زمانی به تایید و محبت دیگران نیاز پیدا کرده ایم .
در هیاهوی لذت ها و امکانات ، به راحتی از مسخره شدن آشفته می شویم ،
آرزوی تحسین ریاکارانه و چاپلوسانه دیگران را داریم
و اظهار نظرهای مبنی بر اینکه بی اهمیت هستیم ، زخم هایی بر ما می زند که هر روز عمیق تر می شود .
الن دوباتن فیلسوف 49 ساله سوئیسی در مصاحبه ای می گوید:
" هدف من از نوشتن کتاب اضطراب موقعیت ، ارائه تعریف جامعی از این بیماری جهان شمول و کمک به حل مسئله بود .
" اضطراب موقعیت " وضعیتی است که پیر و جوان نمی شناسد ، غنی و فقیر هم ندارد و در عصر حاضر ممکن است هر کسی را درگیر کند .
حتی خود من هم با آن مواجه شدم و بسیاری از دوستان نزدیکم و افرادی مانند بیل گیتس را هم می شناسم که به اضطراب موقعیت مبتلا شده اند .
در حقیقت فرقی ندارد برنده یا بازنده باشی ، ما همواره نگران موقعیتی هستیم که در جهان داریم ، چرا که اغلب افراد بسته به جایگاهی که در جهان داریم برای مان ارزش قائل می شوند و به ما محبت می کنند .
گویی #ایگو یا #خود_پنداره ما تنها با نظرات دیگران تغذیه می شود و جان می گیرد یا بهتر بگویم مثل بادکنک باد می شود و به شدت نسبت به نادیده گرفتن ها و طرد شدن ها ، آسیب پذیر است .
#دوباتن توضیح می دهد :
" اضطراب موقعیت در زمانه حاضر نسبت به هر عصر و دوره ای ، وضعیتی وخیم تر و نیاز به توجه بیشتر پیدا کرده است .
چرا که امکان دست یابی بشر امروز به امکاناتی (پول ، ارتباط جنسی ، تفریح و حرفه مناسب ) بیشتر از هر زمانی فراهم گشته و انسان این دوره با مقایسه خودش با دیگران مستعد دریافت احساس ناکام کننده بازنده بودن قرار می گیرد.
از دیدگاه این #فیلسوف معاصر و مشهور :
در حقیقت #گروه_مرجع یا همان گروهی از مردم ؛ که فکر می کنیم به ما شباهت دارند در عصر امروز به شدت وسعت یافته و ما تنها زمانی می توانیم خودمان را خوشبخت بدانیم که به اندازه آنها داشته باشیم .
آلن دوباتن تنها به تعریف و بازنمایی نشانه های بیماری یا بررسی علل و ریشه های آن اکتفا نمی کند و ما را با غم و ترس بر گرفته از بیماری شایع عصر حاضر تنها نمی گذارد.
او در بخش دوم کتاب راه حل هایی را برای کنار آمدن با "اضطراب موقعیت "ارائه می دهد .
از مردم گریزی های هوشمندانه می گوید و با استناد به نظرات فلاسفه به ما می آموزد ، به جای تکیه بر نظرات عمومی که عمدتا بر پایه احساسات ، عامه پسندی ، سطحی نگری و تعصب است به انتقاد به جا از رفتارمان روی بیاوریم و راه منطقی را برای خود قضاوتی در پیش بگیریم .
هنر تراژدی و کمدی از دیگر تکنیک هایی است که دوباتن به ما می آموزد تا به کمک آن ها مصائب و رنج های دیگران را تاب بیاوریم و در برابر مصیبت های خودمان نیز فروتن باشیم
او از فلسفه ، مذهب ، ادبیات ، اقتصاد ، سیاست و هنر بهره می جوید و از نظریات و دیدگاه های نویسندگان دانشمندان و فلاسفه ای همچون ، آدام اسمیت ، دیوید هیوم ، توماس هابز ، ژان ژاک روسو ، مارکس ، جورج برنارد شو تولستوی ، شارل بودلر بهره می گیرد تا زندگی انسان امروز را که با تمام دستاوردهایش فاقد شور و اشتیاق و معنی شده را رنگ و رو و معنایی تازه هر چند تلخ و تراژیک ،ببخشد تا نتیجه شکست آنقدر بر دوشمان احساس سنگینی نکند
@Roshanfkrane