جامعه ای که در آن، «قانون» فوقِ حاکمان است، و فرمانروایان فروتر از قانون اند ، دارای رستگاری و هر برکت و نعمتی است که خدایان میتوانند ببخشند.
#افلاطون
از کتاب تاریخ فلسفه #کاپلستون
@Roshanfkrane
#افلاطون
از کتاب تاریخ فلسفه #کاپلستون
@Roshanfkrane
(قرارداد اجتماعی اثری فاخر در فلسفه سیاسی)
⌛️ نخستین موفقیت ادبی روسو در ۳۷ سالگی و زمانی به دست آمد که در یک مسابقه مقاله نویسی درباره اینکه آیا هنر و #علم در بهبود اصول اخلاق نقش دارند یا خیر، شرکت کرد. او در مقاله خود با استدلال به این پرسش پاسخ منفی داد و جایزه را از آن خویش کرد. چند سال بعد، چندین مقاله و #کتاب نوشت که مهمترین آنها عبارتند از: قرارداد اجتماعی و امیل.
🌀 کتاب قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو، بیشک یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین آثاری است که تاکنون در فلسفۀ سیاسی نگاشته شده است. فصل نخست قرارداد اجتماعی با این عبارت #مشهور آغاز می شود که دغدغه روسو را به خوبی نشان می دهد: «انسان آزاد آفریده شده است، اما همه جا در #بردگی به سر می برد. بعضی ها خود را صاحب اختیار دیگران می دانند حال آنکه خود از آن ها برده ترند. این تغییر چگونه صورت گرفته است؟ نمی دانم. چه چیزی می تواند این امر را مشروع جلوه دهد؟ تصور می کنم، بتوانم به این پرسش پاسخ دهم. قرارداد اجتماعی به طورکلی از چهار بخش تشکیل شده است که عنوان هر کدام از آن ها کتاب است و هر کتاب نیز شامل چند فصل است. روسو در این چهار بخش یا کتاب تقریباً همه موضوعات مرتبط با #فلسفه سیاسی را مورد بحث و بررسی قرار داده و در آن ها موضع گیری کرده و نظر خاص خود را به صراحت گفته است.
♻️ همچنین او در سراسر کتاب با فیلسوفان پیش از خود همچون #افلاطون، ارسطو، ماکیاولی، هابس، گروسیوس، #مونتسکیو و... رو در رو می شود و گاه سخت به آن ها می تازد. کتاب قرارداد اجتماعی نیز با وجود اینکه کتاب کوچکی است اما موردتوجه همه فیلسوفان #سیاسی بعدی و بسیار اثرگذار بود و همچنان نیز موافقان و مخالفان زیادی دارد. به همین دلیل از زمان انتشارش واکنش های زیادی را برانگیخت. به عنوان نمونه #کانت، شیفته اندیشه های اخلاقی روسو بود. لرد اکتن اندیشمند انگلیسی سده نوزدهم بر این باور بود که روسو با قلم خود تأثیری گذاشت، بیش از ارسطو یا سیسیرون یا آگوستین قدیس یا توماس آکویناس قدیس یا هر انسان دیگری که پا به عرصه هستی نهاده است. در مقابل، مادام دو استال بانوی فاضل و نامدار فرانسوی با نگاهی کاملاً منفی گفته است، روسو هیچ چیز تازه ای نگفت اما همه چیز را به آتش کشید. همچنین آیزایا برلین، روسو را یکی از افرادی می داند که به آزادی بشریت خیانت کرده اند.
#روسو
#فلسفه_سیاسی
@Roshafkrane
⌛️ نخستین موفقیت ادبی روسو در ۳۷ سالگی و زمانی به دست آمد که در یک مسابقه مقاله نویسی درباره اینکه آیا هنر و #علم در بهبود اصول اخلاق نقش دارند یا خیر، شرکت کرد. او در مقاله خود با استدلال به این پرسش پاسخ منفی داد و جایزه را از آن خویش کرد. چند سال بعد، چندین مقاله و #کتاب نوشت که مهمترین آنها عبارتند از: قرارداد اجتماعی و امیل.
🌀 کتاب قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو، بیشک یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین آثاری است که تاکنون در فلسفۀ سیاسی نگاشته شده است. فصل نخست قرارداد اجتماعی با این عبارت #مشهور آغاز می شود که دغدغه روسو را به خوبی نشان می دهد: «انسان آزاد آفریده شده است، اما همه جا در #بردگی به سر می برد. بعضی ها خود را صاحب اختیار دیگران می دانند حال آنکه خود از آن ها برده ترند. این تغییر چگونه صورت گرفته است؟ نمی دانم. چه چیزی می تواند این امر را مشروع جلوه دهد؟ تصور می کنم، بتوانم به این پرسش پاسخ دهم. قرارداد اجتماعی به طورکلی از چهار بخش تشکیل شده است که عنوان هر کدام از آن ها کتاب است و هر کتاب نیز شامل چند فصل است. روسو در این چهار بخش یا کتاب تقریباً همه موضوعات مرتبط با #فلسفه سیاسی را مورد بحث و بررسی قرار داده و در آن ها موضع گیری کرده و نظر خاص خود را به صراحت گفته است.
♻️ همچنین او در سراسر کتاب با فیلسوفان پیش از خود همچون #افلاطون، ارسطو، ماکیاولی، هابس، گروسیوس، #مونتسکیو و... رو در رو می شود و گاه سخت به آن ها می تازد. کتاب قرارداد اجتماعی نیز با وجود اینکه کتاب کوچکی است اما موردتوجه همه فیلسوفان #سیاسی بعدی و بسیار اثرگذار بود و همچنان نیز موافقان و مخالفان زیادی دارد. به همین دلیل از زمان انتشارش واکنش های زیادی را برانگیخت. به عنوان نمونه #کانت، شیفته اندیشه های اخلاقی روسو بود. لرد اکتن اندیشمند انگلیسی سده نوزدهم بر این باور بود که روسو با قلم خود تأثیری گذاشت، بیش از ارسطو یا سیسیرون یا آگوستین قدیس یا توماس آکویناس قدیس یا هر انسان دیگری که پا به عرصه هستی نهاده است. در مقابل، مادام دو استال بانوی فاضل و نامدار فرانسوی با نگاهی کاملاً منفی گفته است، روسو هیچ چیز تازه ای نگفت اما همه چیز را به آتش کشید. همچنین آیزایا برلین، روسو را یکی از افرادی می داند که به آزادی بشریت خیانت کرده اند.
#روسو
#فلسفه_سیاسی
@Roshafkrane
جامعه ای که در آن، «قانون» فوقِ حاکمان است، و فرمانروایان فروتر از قانون اند ، دارای رستگاری و هر برکت و نعمتی است که خدایان میتوانند ببخشند.
#افلاطون
از کتاب "تاریخ فلسفه کاپلستون"
@Roshanfkrane
جامعه ای که در آن، «قانون» فوقِ حاکمان است، و فرمانروایان فروتر از قانون اند ، دارای رستگاری و هر برکت و نعمتی است که خدایان میتوانند ببخشند.
#افلاطون
از کتاب "تاریخ فلسفه کاپلستون"
@Roshanfkrane
آنجا که گدایان برای بدست گرفتن زمام حکومت هجوم می آورند، یعنی کسانی که دستشان از ثروت حقیقی تهی است و گمان می کنند که این ثروت را در مقام زمامداری می توان بدست آورد، راه پیشرفت جامعه از هر سو بسته است. زیرا اینان بر سر زمامداری با یکدیگر به دشمنی و نزاع برخواهند خاست و این جنگ خانگی هم خود آنان را تباه خواهد ساخت و هم جامعه و کشور را.
اگر در جامعه ی تو زمامداران دولت، زندگی دیگری را بهتر از فرمانروایی بدانند، یقین بدان که راه تکامل و تعالی برای جامعه باز است. زیرا تنها در چنان جامعه ای است که توانگران به معنی حقیقی حکومت می کنند. مرادم از توانگران کسانی نیست که زر و سیم فراوان اندوخته اند بلکه کسانی است که از حیث زندگی خردمندانه و مقرون به سعادت غنی است.
#افلاطون
@Roshanfkrane
اگر در جامعه ی تو زمامداران دولت، زندگی دیگری را بهتر از فرمانروایی بدانند، یقین بدان که راه تکامل و تعالی برای جامعه باز است. زیرا تنها در چنان جامعه ای است که توانگران به معنی حقیقی حکومت می کنند. مرادم از توانگران کسانی نیست که زر و سیم فراوان اندوخته اند بلکه کسانی است که از حیث زندگی خردمندانه و مقرون به سعادت غنی است.
#افلاطون
@Roshanfkrane
افلاطون #دموکراسی را حاکمیت مردم نادان تلقی میکرد و باور داشت که در دموکراسی مردم ِ فاقد اعتدال و عدالت و هوش، جمع شده و صاحب نظر میشوند.
انتقاد #افلاطون این بوده که شما هنگامی که بیمار هستید؛ عده ای را جمع نمیکنید تا بیماری شما را تشخیص دهند بلکه نزد پزشک میروید؛ بر این اساس چرا باید هنگام حکومت کردن به نظر اکثریت توجه کنیم؟
✍🏼 #ویل_دورانت
@Roshanfkrane
انتقاد #افلاطون این بوده که شما هنگامی که بیمار هستید؛ عده ای را جمع نمیکنید تا بیماری شما را تشخیص دهند بلکه نزد پزشک میروید؛ بر این اساس چرا باید هنگام حکومت کردن به نظر اکثریت توجه کنیم؟
✍🏼 #ویل_دورانت
@Roshanfkrane
در آینه نگاه کن و اگر صورتی زیبا داری، کاری انجام بده که مناسب جمالت باشد،
و اگر صورتت زیبا نیست، زشتیِ کردار را بر آن میفزا.
#افلاطون
@Roshanfkrane
و اگر صورتت زیبا نیست، زشتیِ کردار را بر آن میفزا.
#افلاطون
@Roshanfkrane
🌅اگر از آسمان باران آزادی میبارید، بعضی بردگان را میدیدم که با خود چتر حمل میکنند.
#افلاطون
#کلام_بزرگان
#اندیشه
@Roshanfkrane
#افلاطون
#کلام_بزرگان
#اندیشه
@Roshanfkrane
#افلاطون
آنجا که جویندگان زمامداری ، گدایان و گرسنگانی باشند که میخواهند از این راه کسب مال کنند هرگز حکومت درستکار برپا نخواهد شد !!
#سخن_بزرگان #تأمل
@Roshanfkrane
آنجا که جویندگان زمامداری ، گدایان و گرسنگانی باشند که میخواهند از این راه کسب مال کنند هرگز حکومت درستکار برپا نخواهد شد !!
#سخن_بزرگان #تأمل
@Roshanfkrane
■ هستی ما سراسر بر لحظهی در حالِ گذر بنا شده و به همین دلیل به جنب و جوشی بی امان بدل گشته که حتی لحظهای رخصتِ باز ایستادن و نفس تازه کردن به ما نمیدهد. حالِ ما در زندگی، حالِ آن فردی است که در سرازیری میدود و برای باقی ماندن بر دو پای خود ناگزیر از دویدن است و اگر بخواهد توقف کند به زمین درخواهد غلتید. زندگی نگاه داشتنِ یک نی بر نوک انگشت است، سیارهای است که به محض انصراف از حرکت در مدار خود، به درون خورشیدِ منظومه سقوط میکند.
در این چنین جهانی که دوام هیچ چیز ممکن نیست، جایی که همهچیز در گردابِ بیامانِ تغییر و تبدیل گرفتار آمده، جایی که همهچیز با شتابِ دیوانهوار در حرکت و گریز است و مغلوبِ حرکت و پیشرفت، مشکل بتوان احساس خوشحالی و خرسندی کرد. چگونه میتوان در جایی آرام و قرار یافت که به گفتهی #افلاطون «شدنِ مداوم و هرگز نابودن» تنها شکل هستی و وجود در آنجا است؟
انسان هیچگاه #خشنود نیست! سرتاسرِ زندگی را به دنبال خشنودیِ خیالی میدود، خشنودیای که به ندرت به دست میآید و وقتی هم که به دست آمد همان بیداری از خواب خوشحالی است: چون کشتیِ شکستهای که بیدکل به بندرگاه وارد میشود. دست آخر هم تفاوتی نمیکند که در طول زندگی خوشبخت بوده یا بدبخت، چون زندگیِ وی چیزی جز یک اکنونِ گذرا نبوده و اکنون پایان یافته.
#آرتور_شوپنهاور
#جهان_و_تاملات_فیلسوف
#در_باب_عبث_بودن_وجود
@Roshanfkrane
در این چنین جهانی که دوام هیچ چیز ممکن نیست، جایی که همهچیز در گردابِ بیامانِ تغییر و تبدیل گرفتار آمده، جایی که همهچیز با شتابِ دیوانهوار در حرکت و گریز است و مغلوبِ حرکت و پیشرفت، مشکل بتوان احساس خوشحالی و خرسندی کرد. چگونه میتوان در جایی آرام و قرار یافت که به گفتهی #افلاطون «شدنِ مداوم و هرگز نابودن» تنها شکل هستی و وجود در آنجا است؟
انسان هیچگاه #خشنود نیست! سرتاسرِ زندگی را به دنبال خشنودیِ خیالی میدود، خشنودیای که به ندرت به دست میآید و وقتی هم که به دست آمد همان بیداری از خواب خوشحالی است: چون کشتیِ شکستهای که بیدکل به بندرگاه وارد میشود. دست آخر هم تفاوتی نمیکند که در طول زندگی خوشبخت بوده یا بدبخت، چون زندگیِ وی چیزی جز یک اکنونِ گذرا نبوده و اکنون پایان یافته.
#آرتور_شوپنهاور
#جهان_و_تاملات_فیلسوف
#در_باب_عبث_بودن_وجود
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🕺💃رقص زیبا و رومانتیک تقدیم به خوبان همراه
Екатерина Осипова и Виталий
Гогунский-Венский вальс
"رقص هدیه خدایان است
و ملتی که نمی رقصد، مرده است"
✍ #افلاطون
#رقص
@Roshanfkrane
Екатерина Осипова и Виталий
Гогунский-Венский вальс
"رقص هدیه خدایان است
و ملتی که نمی رقصد، مرده است"
✍ #افلاطون
#رقص
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
افلاطون اولین فیلسوفی بود که برابری زن ومرد را ستون تشکیل یک کشور دانست.
احترام به زن ها احترام به نیمی از جمعیت جهان است.
درود بر همه زنان سرزمین ام
#فلسفه
#افلاطون
@Roshanfkrane
احترام به زن ها احترام به نیمی از جمعیت جهان است.
درود بر همه زنان سرزمین ام
#فلسفه
#افلاطون
@Roshanfkrane
مشکل #سقراط با دموکراسی چه بود؟
کانال روشنفکران
ما معمولا دموکراسی و خاستگاه آن #یونان #باستان را بسیار با ارزش و مقدس میدانیم. #پارتنون یونان تبدیل به نمادی برای ارزش های دموکراتیک شده و به همین دلیل بسیاری از رهبران دموکرات دنیا، با خرابه های آن عکس می گیرند.
با این وجود بسیار عجیب به نظر می رسد که یکی از بزرگترین موفقیت های یونان باستان، فلسفه، با دیگر موفقیت بزرگ این تمدن، دموکراسی دچار تناقض باشد.
در مکالمات #افلاطون، پدر #فلسفه یونان، سقراط به شدت به دموکراسی بد بین است.
در کتاب ششم جمهوریت افلاطون، سقراط با شخصی به نام آدمانتوس وارد بحث می شود و سعی می کند با تمثیل جامعه به یک کشتی، ضعف های دموکراسی را برایش نمایان کند.
سقراط می پرسد:
"اگر یک سفر دریایی در پیش داشتید، بهترین کسی که می تواند انتخاب کند که چه کسی کشتی را هدایت کند کیست؟ هر کسی و یا کسی که با دریانوردی آشنایی دارد؟"
آدمانتوس جواب می دهد:
مشخص است که باید آشنایی داشته باشد و سقراط در جواب می گوید:
"پس چرا ما فکر می کنیم که هر کسی صلاحیت دارد قضاوت کند چه کسی رهبر بهتری برای یک کشور است؟"
نکته ای که سقراط به آن اشاره می کند این است که رای دادن یک مهارت است و نه یک توانایی ذاتی و همانند هر مهارت دیگری نیاز دارد که به مردم آموزش داده شود. رای دادن همه ی شهروندان بدون آموزش های لازم همانقدر غیرمسئولانه است که سپردن انتخاب ناخدای کشتی به کسی که از دریا هیچ نمی داند.
سقراط در تاریخ از اولین کسانی است که از حماقت رای دهندگان بزرگترین آسیب را دید. در سال ۳۹۹ قبل از میلاد، به جرم ایجاد فساد در جوانان آتن به دادگاه فراخوانده شد. ۵۰۰ نفر از شهروندان آتنی برای رای دادن جمع شدند و با اختلاف بسیار کوچکی بین رای های موافق و مخالف، سقراط مجرم شناخته شد و به دستور دادگاه با دست خود جام شوکران نوشید. این رویداد برای افراد متفکر همانقدر تراژیک است که مصلوب شدن مسیح برای افراد معتقد.
بسیار مهم است که توجه کنیم که سقراط در معنای عام کلمه نخبه گرا نبود. او اعتقاد نداشت که فقط تعداد محدودی باید رای بدهند. ولی اصرار داشت که فقط افرادی باید نزدیک صندوق رای شوند که در مورد موضوع عمیقاً فکر کرده اند و اطلاعات لازم برای قضاوت را دارند.
ما تفاوت بین دموکراسی هوشمندانه و دموکراسی به عنوان حق طبیعی همه افراد را فراموش کرده ایم. ما حق رای دادن را بدون در نظر گرفتن آگاهی افراد به همه داده ایم و سقراط به خوبی می دانست نتیجه این دموکراسی چه بود. نتیجه آن سیستمی بود که یونانی ها از آن واهمه داشتند: عوام فریبی.
یونان باستان آسیب های فراوانی از عوام فریبان خورده است. مثلاً آلسیبیادس که فردی متمول، کاریزماتیک و خوش صحبت بود، از آزادی های معمول جامعه دموکراتیک استفاده کرد و مردم را تحریک کرد که لشکری ساخته و به سیسیل حمله کنند که چیزی جز شکست و خرابی به بار نیاورد. سقراط می دانست که افرادی که خواستار رای مردم هستند چطور می توانند با جواب های ساده و گفتن چیزی که مردم نیاز به شنیدنش دارند اعتماد عام را جلب کنند. او از مردم می خواست که تصور کنند بین یک دکتر و یک فروشنده خوش صحبت باید یک نفر را انتخاب کنند.
فروشنده راجع به رقیب خود می گوید:
"ببینید، این آقا کلی به شما بدی کرده است. بدن شما را به درد می آورد، به شما محلول های تلخ مزه می دهد و از شما می خواهد غذاها و نوشیدنی هایی را که دوست دارید نخورید. او هیچگاه برای شما مهمانی ها و لذت هایی که من فراهم می کنم، نمی کند."
دکتر می گوید: "من بدن شما را به درد می آورم ولی بیماری چندین ساله ی شما را درمان می کنم. عمر طولانی تر می دهم، ولی باید برای آن سختی بکشید. بر خلاف لذت های شما کار می کنم که بتوانم کمکتان کنم."
و سقراط از ما می خواهد عکس العمل مردم را در نظر بگیریم. فکر میکنید عوام به کدام رای می دهند؟
ما اخطار سقراط را فراموش کرده ایم. ترجیح داده ایم که دموکراسی را مطلقاً عادلانه و بدون هیچ ابهامی فرض کنیم، در حالی که باید بدانیم دموکراسی فقط در حد سیستم آموزشی جامعه ای که در آن اتفاق می افتد کارایی دارد. در نتیجه ما بسیاری از همان فروشنده های چرب زبان و تعداد بسیار کمتری از دکتر ها را انتخاب کرده ایم.
#اندیشه #اجتماعی #دموکراسی
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
ما معمولا دموکراسی و خاستگاه آن #یونان #باستان را بسیار با ارزش و مقدس میدانیم. #پارتنون یونان تبدیل به نمادی برای ارزش های دموکراتیک شده و به همین دلیل بسیاری از رهبران دموکرات دنیا، با خرابه های آن عکس می گیرند.
با این وجود بسیار عجیب به نظر می رسد که یکی از بزرگترین موفقیت های یونان باستان، فلسفه، با دیگر موفقیت بزرگ این تمدن، دموکراسی دچار تناقض باشد.
در مکالمات #افلاطون، پدر #فلسفه یونان، سقراط به شدت به دموکراسی بد بین است.
در کتاب ششم جمهوریت افلاطون، سقراط با شخصی به نام آدمانتوس وارد بحث می شود و سعی می کند با تمثیل جامعه به یک کشتی، ضعف های دموکراسی را برایش نمایان کند.
سقراط می پرسد:
"اگر یک سفر دریایی در پیش داشتید، بهترین کسی که می تواند انتخاب کند که چه کسی کشتی را هدایت کند کیست؟ هر کسی و یا کسی که با دریانوردی آشنایی دارد؟"
آدمانتوس جواب می دهد:
مشخص است که باید آشنایی داشته باشد و سقراط در جواب می گوید:
"پس چرا ما فکر می کنیم که هر کسی صلاحیت دارد قضاوت کند چه کسی رهبر بهتری برای یک کشور است؟"
نکته ای که سقراط به آن اشاره می کند این است که رای دادن یک مهارت است و نه یک توانایی ذاتی و همانند هر مهارت دیگری نیاز دارد که به مردم آموزش داده شود. رای دادن همه ی شهروندان بدون آموزش های لازم همانقدر غیرمسئولانه است که سپردن انتخاب ناخدای کشتی به کسی که از دریا هیچ نمی داند.
سقراط در تاریخ از اولین کسانی است که از حماقت رای دهندگان بزرگترین آسیب را دید. در سال ۳۹۹ قبل از میلاد، به جرم ایجاد فساد در جوانان آتن به دادگاه فراخوانده شد. ۵۰۰ نفر از شهروندان آتنی برای رای دادن جمع شدند و با اختلاف بسیار کوچکی بین رای های موافق و مخالف، سقراط مجرم شناخته شد و به دستور دادگاه با دست خود جام شوکران نوشید. این رویداد برای افراد متفکر همانقدر تراژیک است که مصلوب شدن مسیح برای افراد معتقد.
بسیار مهم است که توجه کنیم که سقراط در معنای عام کلمه نخبه گرا نبود. او اعتقاد نداشت که فقط تعداد محدودی باید رای بدهند. ولی اصرار داشت که فقط افرادی باید نزدیک صندوق رای شوند که در مورد موضوع عمیقاً فکر کرده اند و اطلاعات لازم برای قضاوت را دارند.
ما تفاوت بین دموکراسی هوشمندانه و دموکراسی به عنوان حق طبیعی همه افراد را فراموش کرده ایم. ما حق رای دادن را بدون در نظر گرفتن آگاهی افراد به همه داده ایم و سقراط به خوبی می دانست نتیجه این دموکراسی چه بود. نتیجه آن سیستمی بود که یونانی ها از آن واهمه داشتند: عوام فریبی.
یونان باستان آسیب های فراوانی از عوام فریبان خورده است. مثلاً آلسیبیادس که فردی متمول، کاریزماتیک و خوش صحبت بود، از آزادی های معمول جامعه دموکراتیک استفاده کرد و مردم را تحریک کرد که لشکری ساخته و به سیسیل حمله کنند که چیزی جز شکست و خرابی به بار نیاورد. سقراط می دانست که افرادی که خواستار رای مردم هستند چطور می توانند با جواب های ساده و گفتن چیزی که مردم نیاز به شنیدنش دارند اعتماد عام را جلب کنند. او از مردم می خواست که تصور کنند بین یک دکتر و یک فروشنده خوش صحبت باید یک نفر را انتخاب کنند.
فروشنده راجع به رقیب خود می گوید:
"ببینید، این آقا کلی به شما بدی کرده است. بدن شما را به درد می آورد، به شما محلول های تلخ مزه می دهد و از شما می خواهد غذاها و نوشیدنی هایی را که دوست دارید نخورید. او هیچگاه برای شما مهمانی ها و لذت هایی که من فراهم می کنم، نمی کند."
دکتر می گوید: "من بدن شما را به درد می آورم ولی بیماری چندین ساله ی شما را درمان می کنم. عمر طولانی تر می دهم، ولی باید برای آن سختی بکشید. بر خلاف لذت های شما کار می کنم که بتوانم کمکتان کنم."
و سقراط از ما می خواهد عکس العمل مردم را در نظر بگیریم. فکر میکنید عوام به کدام رای می دهند؟
ما اخطار سقراط را فراموش کرده ایم. ترجیح داده ایم که دموکراسی را مطلقاً عادلانه و بدون هیچ ابهامی فرض کنیم، در حالی که باید بدانیم دموکراسی فقط در حد سیستم آموزشی جامعه ای که در آن اتفاق می افتد کارایی دارد. در نتیجه ما بسیاری از همان فروشنده های چرب زبان و تعداد بسیار کمتری از دکتر ها را انتخاب کرده ایم.
#اندیشه #اجتماعی #دموکراسی
@Roshanfkrane
Telegram
attach 📎