This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا هند است و مردم طی مراسمی خودشان را غرق کود گاو می کنند!
اعتقاد دارند گاو مقدس است!
#جهان_سوم ی منطقه جغرافیایی نیست!
یک نوع منطقِ فکری است😕😐
#مذهبی
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
اعتقاد دارند گاو مقدس است!
#جهان_سوم ی منطقه جغرافیایی نیست!
یک نوع منطقِ فکری است😕😐
#مذهبی
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
6 دلیل برای جهان سومی ماندن
منتشر شده در 2 سال پيش
توسط #گیلامرد
نمیخواهم بگویم همهی شهروندانِ کشورهای #جهان_سوم، ویژگیهای زیر را دارند؛ چنانکه نمیتوان ادعا کرد هیچیک از شهروندان کشورهای پیشرفته، این ویژگیها را ندارند. اما میتوان گفت خصوصیاتِ زیر در کشورهای جهان سوم چشمگیرتر است.
با این توضیح، بیایید ویژگیهای شهروندانِ کشورهای توسعهنیافته را مرور کنیم:
1 – الگوپذیر نیستند
کشورهای درحالتوسعه بدون استثنا، تنها زمانی توسعهیافته شدند که الگوهای پیشرفتِ دیگران را بومیسازی و استفاده کردند.
آمریکا در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، الگوهای صنعتیِ اروپا را به کار بست و از خودِ اروپاییان نیز پیشی گرفت.
ژاپن در نیمه دوم قرن بیستم همین کار را با آمریکا کرد و به کشوری توسعهیافته تبدیل شد.
کره جنوبی و چین هم در دهههای اخیر، الگوهای توسعه را از ژاپن، اروپا و آمریکا گرفتند، بومیسازی کردند و به کار بستند.
بگذارید درباره بومیسازی توضیح بدهم: اگر پس از مدتی زندگی در اروپا به کشور ژاپن سفر کنیم، بسرعت متوجه تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و حتی علمی و صنعتی ژاپن با اروپا میشویم. پس ژاپنیها اروپایی نشدهاند، بلکه مدیریت و برنامهریزیِ اقتصادی و بازرگانی را از اروپا و آمریکا الگوبرداری کردهاند.
چین نیز همینگونه است. چینیها حکومتی کمونیستی دارند که 180 درجه با حکومتهای رایج در جهان فرق دارد؛ با اروپا و آمریکا هم بشدت از نظر سیاسی درگیرند. اما چینیها پذیرفتهاند که از الگوها و استانداردهای پیشرفت اقتصادی استفاده کنند.
آنچه کشورِ ما را از پذیرش و بومیسازیِ الگوهای پیشرفت باز میدارد، غرور است. یعنی ما همه کار میکنیم که ثابت کنیم دیگران اشتباه کردهاند و تنها طرح و برنامهی ماست که درست است.
2 – پیشرفت خود را در سقوط دیگران جستجو میکنند
ببینید کشورهای پیشرفته چگونه با یکدیگر رقابت میکنند: آنها با یکدیگر پیمان بازرگانی آزاد امضا میکنند و در قالب این پیمان از ظرفیتهای یکدیگر به سود خود بهره میبرند. مثلا آمریکا، کانادا و مکزیک، پیمان نفتا (NAFTA) را امضا میکنند تا برخی از کالاهای خود را بتوانند با مالیات و تعرفههای گمرکی کمتر به طرفهای دیگر صادر کنند. بعد در قالب همین پیمان با یکدیگر رقابت نیز میکنند.
حالا ببینید کشورهای عقبمانده چگونه رقابت میکنند: در کشور سوریه که روابط خوبی با ایران دارد، آشوب میشود؛ سایر کشورهای عقبمانده در منطقه، برای آشوبگران سلاح گرم و پول میفرستند و آنها را آموزش میدهند. چرا؟ برای اینکه با ایران رقابت کنند!
در افغانستان شورش میشود، عربستان و امارات و پاکستان برای شورشیانِ طالبان سلاح میفرستند تا در رقابت منطقهای عقب نمانند.
در همهی این موارد نیز عقبماندهها آنقدر به کارشان ادامه میدهند تا کشورهای فرامنطقهای، مانند آمریکا و روسیه بیاینند برای پایان دادن به درگیریها تصمیمگیری کنند.
عین این الگو را در محیط کار و جامعه نیز شاهدیم. یکی از دلایلی که کشورهای جهان سوم در عرصهی سیاست نمیتوانند کار حزبی کنند این است که برای بسیاری از آنها،پیشرفت خویش با سرنگونی رقیبمترادف است.
3 – اهل زرنگبازی هستند
زرنگ بودن با زرنگبازی درآوردن فرق دارد. آدم زرنگ با پذیرشِ محدودیتهایی که دارد و با استفاده از هوش خود، از فرصتها بیشترین استفاده را میکند. اما کسی که اهل زرنگبازی است، همه تلاش خود را میکند تا محدودیتها را مخفیانه دور بزند و با سایر اعضای جامعه فرق کند.
در کشورهای پیشرفته، یک سرمایهدار برای موفقیت، در گامِ نخست، روی کیفیتِ کالا یا خدمات، نوآوری و ارزیابیِ ظرفیت و تقاضای بازار کار میکند. در کشورِ عقبمانده، سرمایهدار برای موفقیت، در گام نخست، روی روشهای غیرقانونی برای دریافت وام از بانک، شیوههای فرار از مالیات و کلاه گذاشتن بر سر مشتریان کار میکند.
4 – اولویتهایشان تعریفشده نیست
اگر کسی بتواند اولویتهای سیاست خارجی ایران را شرح دهد، من به او جایزه میدهم. ما بهدرستی نمیدانیم که آیا میخواهیم با اروپا و کشورهای صنعتی رابطهی خوب داشته باشیم یا میخواهیم با استکبار (= اروپا و کشورهای صنعتی) مبارزه کنیم؟
ما نمیدانیم که تکلیفمان در ارتباط با کشورهای حوزهی فرهنگیِ ایران (تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، افغانستان، جمهوری آذربایجان،…) چیست؟ ترکیه سالهاست که در همین حوزه نفوذ کرده است. ما چه سیاستی داریم؟
#فرهنگ
ادمه در پست بعد👇
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
منتشر شده در 2 سال پيش
توسط #گیلامرد
نمیخواهم بگویم همهی شهروندانِ کشورهای #جهان_سوم، ویژگیهای زیر را دارند؛ چنانکه نمیتوان ادعا کرد هیچیک از شهروندان کشورهای پیشرفته، این ویژگیها را ندارند. اما میتوان گفت خصوصیاتِ زیر در کشورهای جهان سوم چشمگیرتر است.
با این توضیح، بیایید ویژگیهای شهروندانِ کشورهای توسعهنیافته را مرور کنیم:
1 – الگوپذیر نیستند
کشورهای درحالتوسعه بدون استثنا، تنها زمانی توسعهیافته شدند که الگوهای پیشرفتِ دیگران را بومیسازی و استفاده کردند.
آمریکا در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، الگوهای صنعتیِ اروپا را به کار بست و از خودِ اروپاییان نیز پیشی گرفت.
ژاپن در نیمه دوم قرن بیستم همین کار را با آمریکا کرد و به کشوری توسعهیافته تبدیل شد.
کره جنوبی و چین هم در دهههای اخیر، الگوهای توسعه را از ژاپن، اروپا و آمریکا گرفتند، بومیسازی کردند و به کار بستند.
بگذارید درباره بومیسازی توضیح بدهم: اگر پس از مدتی زندگی در اروپا به کشور ژاپن سفر کنیم، بسرعت متوجه تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و حتی علمی و صنعتی ژاپن با اروپا میشویم. پس ژاپنیها اروپایی نشدهاند، بلکه مدیریت و برنامهریزیِ اقتصادی و بازرگانی را از اروپا و آمریکا الگوبرداری کردهاند.
چین نیز همینگونه است. چینیها حکومتی کمونیستی دارند که 180 درجه با حکومتهای رایج در جهان فرق دارد؛ با اروپا و آمریکا هم بشدت از نظر سیاسی درگیرند. اما چینیها پذیرفتهاند که از الگوها و استانداردهای پیشرفت اقتصادی استفاده کنند.
آنچه کشورِ ما را از پذیرش و بومیسازیِ الگوهای پیشرفت باز میدارد، غرور است. یعنی ما همه کار میکنیم که ثابت کنیم دیگران اشتباه کردهاند و تنها طرح و برنامهی ماست که درست است.
2 – پیشرفت خود را در سقوط دیگران جستجو میکنند
ببینید کشورهای پیشرفته چگونه با یکدیگر رقابت میکنند: آنها با یکدیگر پیمان بازرگانی آزاد امضا میکنند و در قالب این پیمان از ظرفیتهای یکدیگر به سود خود بهره میبرند. مثلا آمریکا، کانادا و مکزیک، پیمان نفتا (NAFTA) را امضا میکنند تا برخی از کالاهای خود را بتوانند با مالیات و تعرفههای گمرکی کمتر به طرفهای دیگر صادر کنند. بعد در قالب همین پیمان با یکدیگر رقابت نیز میکنند.
حالا ببینید کشورهای عقبمانده چگونه رقابت میکنند: در کشور سوریه که روابط خوبی با ایران دارد، آشوب میشود؛ سایر کشورهای عقبمانده در منطقه، برای آشوبگران سلاح گرم و پول میفرستند و آنها را آموزش میدهند. چرا؟ برای اینکه با ایران رقابت کنند!
در افغانستان شورش میشود، عربستان و امارات و پاکستان برای شورشیانِ طالبان سلاح میفرستند تا در رقابت منطقهای عقب نمانند.
در همهی این موارد نیز عقبماندهها آنقدر به کارشان ادامه میدهند تا کشورهای فرامنطقهای، مانند آمریکا و روسیه بیاینند برای پایان دادن به درگیریها تصمیمگیری کنند.
عین این الگو را در محیط کار و جامعه نیز شاهدیم. یکی از دلایلی که کشورهای جهان سوم در عرصهی سیاست نمیتوانند کار حزبی کنند این است که برای بسیاری از آنها،پیشرفت خویش با سرنگونی رقیبمترادف است.
3 – اهل زرنگبازی هستند
زرنگ بودن با زرنگبازی درآوردن فرق دارد. آدم زرنگ با پذیرشِ محدودیتهایی که دارد و با استفاده از هوش خود، از فرصتها بیشترین استفاده را میکند. اما کسی که اهل زرنگبازی است، همه تلاش خود را میکند تا محدودیتها را مخفیانه دور بزند و با سایر اعضای جامعه فرق کند.
در کشورهای پیشرفته، یک سرمایهدار برای موفقیت، در گامِ نخست، روی کیفیتِ کالا یا خدمات، نوآوری و ارزیابیِ ظرفیت و تقاضای بازار کار میکند. در کشورِ عقبمانده، سرمایهدار برای موفقیت، در گام نخست، روی روشهای غیرقانونی برای دریافت وام از بانک، شیوههای فرار از مالیات و کلاه گذاشتن بر سر مشتریان کار میکند.
4 – اولویتهایشان تعریفشده نیست
اگر کسی بتواند اولویتهای سیاست خارجی ایران را شرح دهد، من به او جایزه میدهم. ما بهدرستی نمیدانیم که آیا میخواهیم با اروپا و کشورهای صنعتی رابطهی خوب داشته باشیم یا میخواهیم با استکبار (= اروپا و کشورهای صنعتی) مبارزه کنیم؟
ما نمیدانیم که تکلیفمان در ارتباط با کشورهای حوزهی فرهنگیِ ایران (تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، افغانستان، جمهوری آذربایجان،…) چیست؟ ترکیه سالهاست که در همین حوزه نفوذ کرده است. ما چه سیاستی داریم؟
#فرهنگ
ادمه در پست بعد👇
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
ادامه پست قبل👆
#جهان_سوم
4 – اولویتهایشان تعریفشده نیست
اگر کسی بتواند اولویتهای سیاست خارجی ایران را شرح دهد، من به او جایزه میدهم. ما بهدرستی نمیدانیم که آیا میخواهیم با اروپا و کشورهای صنعتی رابطهی خوب داشته باشیم یا میخواهیم با استکبار (= اروپا و کشورهای صنعتی) مبارزه کنیم؟
ما نمیدانیم که تکلیفمان در ارتباط با کشورهای حوزهی فرهنگیِ ایران (تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، افغانستان، جمهوری آذربایجان،…) چیست؟ ترکیه سالهاست که در همین حوزه نفوذ کرده است. ما چه سیاستی داریم؟
در اقتصاد هم اولویت روشنی نداریم. در صنعت خودروسازی بالاخره میخواهیم با خودروسازانِ بزرگِ جهان همکاری کنیم یا نکنیم؟ اگر هدف، همکاری و پیشرفت است، این خودروهای بیکیفیتی که تولید میکنیم چیست؟ چرا اجازه نمیدهیم خودروسازان بیایند برای احداث کارخانه و تولید خودرو در ایران آزادانه با یکدیگر رقابت کنند؟ اگر هدف انحصار است و فکر میکنیم خودمان قادریم
خودرو بسازیم، پس چرا به هر دری میزنیم که خودروسازانِ بزرگ را متقاعد کنیم که به ایران بیایند؟ ما که میدانیم تولیدکنندگانِ بزرگ حاضر به سرمایهگذاری در فضای انحصاری نیستند.
5 – هنجارشکنی را افتخار میدانند
در کدام کشور پیشرفته دیدهاید که به اعتقاداتِ دینی و فرهنگیِ یکدیگر فحش بدهند؟ در جوامع پیشرفته، انسانها به جای اهانت به باورهای دیگران، استدلال و باورهای خود را تبلیغ میکنند.
نمیخواهم بیشتر وارد جزئیات شوم. فقط خودتان مقایسه کنید. چند نفر را در ایران میشناسید که با اهانت به باورهای دیگران، احساسِ روشنفکری میکنند؟
روی دیگر سکه، زیر پا گذاشتنِ ارزشهای تاریخی و فرهنگیِ ملت است. برخی از افراد متاسفانه مسخره کردنِ زبان فارسی را بامزه و طنزآمیز میدانند. برخی دیگر گمان میکنند که با زیر سوال بردنِ تاریخِ ایران، طرحی نو درانداختهاند یا تفاوت خویش را با دیگران نشان دادهاند. البته این مورد، به قاعدهی دومِ عقبماندگی هم مربوط است. یعنی بعضیها که اصولا با ایران به معنای واقعیاش مشکل دارند، خیال میکنند که با تحقیر تاریخ و ملیت ایرانی، برای خودشان شکوه و افتخار ایجاد میکنند.
6 – احساساتی هستند
در کشورهای پیشرفته، چون اولویتها تعریفشده است، احساسات نقش کمتری ایفا میکند. در کشورهای توسعهنیافته، احساسات اولویتها را تعیین میکند.
#فرهنگ
#اجتماعی
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
ادامه پست قبل👆
#جهان_سوم
4 – اولویتهایشان تعریفشده نیست
اگر کسی بتواند اولویتهای سیاست خارجی ایران را شرح دهد، من به او جایزه میدهم. ما بهدرستی نمیدانیم که آیا میخواهیم با اروپا و کشورهای صنعتی رابطهی خوب داشته باشیم یا میخواهیم با استکبار (= اروپا و کشورهای صنعتی) مبارزه کنیم؟
ما نمیدانیم که تکلیفمان در ارتباط با کشورهای حوزهی فرهنگیِ ایران (تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، افغانستان، جمهوری آذربایجان،…) چیست؟ ترکیه سالهاست که در همین حوزه نفوذ کرده است. ما چه سیاستی داریم؟
در اقتصاد هم اولویت روشنی نداریم. در صنعت خودروسازی بالاخره میخواهیم با خودروسازانِ بزرگِ جهان همکاری کنیم یا نکنیم؟ اگر هدف، همکاری و پیشرفت است، این خودروهای بیکیفیتی که تولید میکنیم چیست؟ چرا اجازه نمیدهیم خودروسازان بیایند برای احداث کارخانه و تولید خودرو در ایران آزادانه با یکدیگر رقابت کنند؟ اگر هدف انحصار است و فکر میکنیم خودمان قادریم
خودرو بسازیم، پس چرا به هر دری میزنیم که خودروسازانِ بزرگ را متقاعد کنیم که به ایران بیایند؟ ما که میدانیم تولیدکنندگانِ بزرگ حاضر به سرمایهگذاری در فضای انحصاری نیستند.
5 – هنجارشکنی را افتخار میدانند
در کدام کشور پیشرفته دیدهاید که به اعتقاداتِ دینی و فرهنگیِ یکدیگر فحش بدهند؟ در جوامع پیشرفته، انسانها به جای اهانت به باورهای دیگران، استدلال و باورهای خود را تبلیغ میکنند.
نمیخواهم بیشتر وارد جزئیات شوم. فقط خودتان مقایسه کنید. چند نفر را در ایران میشناسید که با اهانت به باورهای دیگران، احساسِ روشنفکری میکنند؟
روی دیگر سکه، زیر پا گذاشتنِ ارزشهای تاریخی و فرهنگیِ ملت است. برخی از افراد متاسفانه مسخره کردنِ زبان فارسی را بامزه و طنزآمیز میدانند. برخی دیگر گمان میکنند که با زیر سوال بردنِ تاریخِ ایران، طرحی نو درانداختهاند یا تفاوت خویش را با دیگران نشان دادهاند. البته این مورد، به قاعدهی دومِ عقبماندگی هم مربوط است. یعنی بعضیها که اصولا با ایران به معنای واقعیاش مشکل دارند، خیال میکنند که با تحقیر تاریخ و ملیت ایرانی، برای خودشان شکوه و افتخار ایجاد میکنند.
6 – احساساتی هستند
در کشورهای پیشرفته، چون اولویتها تعریفشده است، احساسات نقش کمتری ایفا میکند. در کشورهای توسعهنیافته، احساسات اولویتها را تعیین میکند.
#فرهنگ
#اجتماعی
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
🚫👆جهان سوم کجاست⁉️
#جهان سوم یعنی جایی که درآمد دعانویسی از برنامهنویسی بیشتره.
#اجتماعی
جهان سوم یک منطقه جغرافیایی نیست
جهان سوم یک طرز فکر است!
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
#جهان سوم یعنی جایی که درآمد دعانویسی از برنامهنویسی بیشتره.
#اجتماعی
جهان سوم یک منطقه جغرافیایی نیست
جهان سوم یک طرز فکر است!
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا به کشورهای منطقه ما میگن #جهان_سوم؟!
در این ویدیو ابتدا قانون پارادایم و سپس به گوشه ای از مشکلات #اندیشه ای جهان سوم اشاره میشود...
جهان سوم نوعی طرز فکر است !
#تربیتی
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
در این ویدیو ابتدا قانون پارادایم و سپس به گوشه ای از مشکلات #اندیشه ای جهان سوم اشاره میشود...
جهان سوم نوعی طرز فکر است !
#تربیتی
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
تعصب چيست؟
تعصب شايعترين بيمارى فكرى در جوامع عقبافتاده است،
درمان آن هم بسيار دشوار است، چون هيچكس خود را متعصب نمیداند ...!
#اندیشه #جهان_سوم
@Roshanfkrane
تعصب شايعترين بيمارى فكرى در جوامع عقبافتاده است،
درمان آن هم بسيار دشوار است، چون هيچكس خود را متعصب نمیداند ...!
#اندیشه #جهان_سوم
@Roshanfkrane
✍️ فرهاد قنبری
🖊 عمده تفاوتهای میان جامعهٔ جهانسومی مانند کشور خودمان با جوامع توسعهیافتهٔ غربی مانند آلمان یا فرانسه را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد.
۱- پول هدف یا وسیله؟
برای اکثریت شهروندان کشورهای توسعهیافتهٔ غربی پول وسیلهای برای رسیدن به هدف است. اغلب شهروندان این کشورها پنج روز هفته یا ماه یا سال را کار میکنند و در آخر هفته پسانداز خود را هزینه سفر و گردش و تفریح و رفتن به سیرک و ورزشگاه و سینما و کنسرت و تئاتر و رستوران و... میکنند. در کشور ما در میان اکثریت مردم کسب و افزایش پول خود هدف است. بسیاری از هموطنانمان با انواع و اقسام روشهای عجیب سعی در افزایش ثروت خود دارند اما این ثروت در نهایت به اضافه کردن آپارتمان و خرید چند قطعه زمین بیشتر و تغییر وسایل و دکوراسیون خانه و امثالهم ختم میشود. (در میان دست و دلبازترین افراد و در ولخرجانهترین حالت، مردِ خانه یک آپارتمان، مخفیانه برای همسر صیغهای و دوست پنهان از چشمان همسر اجاره می کند).
۲- احترام به زنان:
یکی از اساسیترین تفاوتهای جامعهٔ ایران [و شرقی] با جوامع غربی، تفاوت جایگاه زن در جامعه است. در مخیلهٔ حتی تحصیلکردهترین و متشخصترین مردان خاورمیانه هم جایگاهی که زن در نگاه مرد غربی دارد، نمیگنجد. اصلاً نوع تربیت و تحصیل و الگوی زندگی ما ایرانیان اجازهٔ شکلگیری چنین نگاهی به زنان را نمیدهد. [منظور از جامعه غرب یعنی اکثریت جامعه یا همان طبقه متوسط و بالاست]
۳- خردگرایی:
یکی دیگر از وجوه اساسی تمایز میان ملتهای جهان سوم و ایرانیان با جوامع توسعهیافتهٔ غربی در جایگاه «عقل و خرد» در تصمیمات فردی و اجتماعی است. بهعنوان مثال محال است فردی با ویژگیهای شخصیتی و رفتاری «مارادونا» یا «چهگوارا» (اسطوره که جای خود دارد) حداقلی از احترام را در میان جامعهٔ [مثلا] آلمانی برانگیزد. در جامعهٔ آلمانی مارادونا احتمال بسیار زیاد کارتنخواب میشود. در آلمان ورزشکاری با ویژگیهای رفتاری فوتبالیستهای برزیلی و برخی ورزشکاران هموطن ما محال است تحمل شود و بهعنوان اسطوره و قهرمان معرفی گردد. (مقایسه کنیم رفتار اجتماعی بکن بائر و ماتئوس و الیور کان و رومنیگه و سایر بزرگان ورزش و فوتبال آلمان را با مارادونا و رونالدینهو و آدریانو و...).
۴- دوری از بیان سخنان بیمعنی و غیرقابل سنجش:
محال است یک رئیسجمهور یا وزیر یا نمایندهٔ مجلس یک کشور غربی همینگونه اندیشیدهنشده سخن بگوید. محال است فردی با ویژگیهای آقای احمدینژاد یا روحانی و... در کشوری غربی به قدرت برسد و راحت پشت تریبون سخنانی مانند «ما ابرقدرتیم» و «اقتصاد و سیاست ما فلان است» و «دنیا از ما نقشه راه میخواهد» و «مردم ما با دنیا متفاوتند» و... را بر زبان بیاورد، اما آمارها چیز دیگری بگویند. چنین فردی اصلاً امکان رسیدن به جایگاه بازیگر سیاسی در جوامع توسعهیافته را نمییابد.
۵- پذیرشِ «غیر» و دوری از تعصب :
در جامعهٔ غربی ممکن است در یک ساختمان چهارطبقه یک بی دین، یک کشیش، یک فرد بی قیدوبند و یک استاد دانشگاه زندگی کنند اما بدون اینکه احترامی برای هم قائل باشند، کوچکترین مزاحمتی هم برای یکدیگر ایجاد نکنند. این میزان از تحمل «غیر» در جامعهٔ ما چیزی غیرممکن و محال به نظر میرسد.
۶- برخورد با حیوانات:
بسیاری از برخوردهایی که با گربهها و سگها و بسیاری از حیوانات در کشور ما صورت میگیرد و امری عادی تلقی میشود، در جامعهٔ غربی مطلقاً تحمل نمیشود. غربیها در مقایسه با ما ارزش و احترام بسیار بیشتری برای حق حیات حیوانات قائلند.
۷- تماشای خشونت:
محال است در یک شهر اروپایی کسی به خود جرأت دهد که مقابل پای عروس و داماد یا هنگام خرید خانه و خودرو و... در کوچه و مقابل چشم همهٔ مردم حیوانی را سر بریده و بهاصطلاح قربانی کند. در جوامع غربی محال است کسی در خیابان دیگری را [هر جرمی که مرتکب شده باشد] شلاق بزند یا در ملاءعام اعدام کند.
۸- ذوق زیباییشناسی:
سلیقه و ذوق زیباییشناسی شهروندان غربی (اعم از شناخت زیبایی ظاهری تا زیبایی ادبی، معماری، نقاشی، موسیقی و در کل تمام هنرها) در سطحی کاملاً متفاوت با سلیقه و ذوق زیباییشناسی جوامع جهان سوم بهویژه ملل خاورمیانه است. نگاه عموم شهروندان غربی به تخت جمشید و میدان نقشجهان تا به شعر و رمان و نمایش و معماری و مجسمهسازی و سبکهای هنری و هنرمندان نگاهی کاملاً متفاوت از نگاه ماست.
۹- احترام به بزرگان تاریخ و فرهنگ و هنر:
جایگاهی که بزرگان تاریخ و فرهنگ و هنر غرب در میان مردمان این کشورها دارند در کل با نگاه مردم سرزمین ما به مفاخر هنری و فرهنگی متفاوت است.
۱۰- میزان مطالعه:
شاید مهمترین و عمدهترین تفاوت جوامع جهانسومی و توسعهیافته در همین باشد. میزان مطالعه در کشورهای توسعهیافته بسیار بیشتر از جوامع جهانسوم است.
#ارسالی #اجتماعی #جهان_سوم
@Roshanfkrane
🖊 عمده تفاوتهای میان جامعهٔ جهانسومی مانند کشور خودمان با جوامع توسعهیافتهٔ غربی مانند آلمان یا فرانسه را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد.
۱- پول هدف یا وسیله؟
برای اکثریت شهروندان کشورهای توسعهیافتهٔ غربی پول وسیلهای برای رسیدن به هدف است. اغلب شهروندان این کشورها پنج روز هفته یا ماه یا سال را کار میکنند و در آخر هفته پسانداز خود را هزینه سفر و گردش و تفریح و رفتن به سیرک و ورزشگاه و سینما و کنسرت و تئاتر و رستوران و... میکنند. در کشور ما در میان اکثریت مردم کسب و افزایش پول خود هدف است. بسیاری از هموطنانمان با انواع و اقسام روشهای عجیب سعی در افزایش ثروت خود دارند اما این ثروت در نهایت به اضافه کردن آپارتمان و خرید چند قطعه زمین بیشتر و تغییر وسایل و دکوراسیون خانه و امثالهم ختم میشود. (در میان دست و دلبازترین افراد و در ولخرجانهترین حالت، مردِ خانه یک آپارتمان، مخفیانه برای همسر صیغهای و دوست پنهان از چشمان همسر اجاره می کند).
۲- احترام به زنان:
یکی از اساسیترین تفاوتهای جامعهٔ ایران [و شرقی] با جوامع غربی، تفاوت جایگاه زن در جامعه است. در مخیلهٔ حتی تحصیلکردهترین و متشخصترین مردان خاورمیانه هم جایگاهی که زن در نگاه مرد غربی دارد، نمیگنجد. اصلاً نوع تربیت و تحصیل و الگوی زندگی ما ایرانیان اجازهٔ شکلگیری چنین نگاهی به زنان را نمیدهد. [منظور از جامعه غرب یعنی اکثریت جامعه یا همان طبقه متوسط و بالاست]
۳- خردگرایی:
یکی دیگر از وجوه اساسی تمایز میان ملتهای جهان سوم و ایرانیان با جوامع توسعهیافتهٔ غربی در جایگاه «عقل و خرد» در تصمیمات فردی و اجتماعی است. بهعنوان مثال محال است فردی با ویژگیهای شخصیتی و رفتاری «مارادونا» یا «چهگوارا» (اسطوره که جای خود دارد) حداقلی از احترام را در میان جامعهٔ [مثلا] آلمانی برانگیزد. در جامعهٔ آلمانی مارادونا احتمال بسیار زیاد کارتنخواب میشود. در آلمان ورزشکاری با ویژگیهای رفتاری فوتبالیستهای برزیلی و برخی ورزشکاران هموطن ما محال است تحمل شود و بهعنوان اسطوره و قهرمان معرفی گردد. (مقایسه کنیم رفتار اجتماعی بکن بائر و ماتئوس و الیور کان و رومنیگه و سایر بزرگان ورزش و فوتبال آلمان را با مارادونا و رونالدینهو و آدریانو و...).
۴- دوری از بیان سخنان بیمعنی و غیرقابل سنجش:
محال است یک رئیسجمهور یا وزیر یا نمایندهٔ مجلس یک کشور غربی همینگونه اندیشیدهنشده سخن بگوید. محال است فردی با ویژگیهای آقای احمدینژاد یا روحانی و... در کشوری غربی به قدرت برسد و راحت پشت تریبون سخنانی مانند «ما ابرقدرتیم» و «اقتصاد و سیاست ما فلان است» و «دنیا از ما نقشه راه میخواهد» و «مردم ما با دنیا متفاوتند» و... را بر زبان بیاورد، اما آمارها چیز دیگری بگویند. چنین فردی اصلاً امکان رسیدن به جایگاه بازیگر سیاسی در جوامع توسعهیافته را نمییابد.
۵- پذیرشِ «غیر» و دوری از تعصب :
در جامعهٔ غربی ممکن است در یک ساختمان چهارطبقه یک بی دین، یک کشیش، یک فرد بی قیدوبند و یک استاد دانشگاه زندگی کنند اما بدون اینکه احترامی برای هم قائل باشند، کوچکترین مزاحمتی هم برای یکدیگر ایجاد نکنند. این میزان از تحمل «غیر» در جامعهٔ ما چیزی غیرممکن و محال به نظر میرسد.
۶- برخورد با حیوانات:
بسیاری از برخوردهایی که با گربهها و سگها و بسیاری از حیوانات در کشور ما صورت میگیرد و امری عادی تلقی میشود، در جامعهٔ غربی مطلقاً تحمل نمیشود. غربیها در مقایسه با ما ارزش و احترام بسیار بیشتری برای حق حیات حیوانات قائلند.
۷- تماشای خشونت:
محال است در یک شهر اروپایی کسی به خود جرأت دهد که مقابل پای عروس و داماد یا هنگام خرید خانه و خودرو و... در کوچه و مقابل چشم همهٔ مردم حیوانی را سر بریده و بهاصطلاح قربانی کند. در جوامع غربی محال است کسی در خیابان دیگری را [هر جرمی که مرتکب شده باشد] شلاق بزند یا در ملاءعام اعدام کند.
۸- ذوق زیباییشناسی:
سلیقه و ذوق زیباییشناسی شهروندان غربی (اعم از شناخت زیبایی ظاهری تا زیبایی ادبی، معماری، نقاشی، موسیقی و در کل تمام هنرها) در سطحی کاملاً متفاوت با سلیقه و ذوق زیباییشناسی جوامع جهان سوم بهویژه ملل خاورمیانه است. نگاه عموم شهروندان غربی به تخت جمشید و میدان نقشجهان تا به شعر و رمان و نمایش و معماری و مجسمهسازی و سبکهای هنری و هنرمندان نگاهی کاملاً متفاوت از نگاه ماست.
۹- احترام به بزرگان تاریخ و فرهنگ و هنر:
جایگاهی که بزرگان تاریخ و فرهنگ و هنر غرب در میان مردمان این کشورها دارند در کل با نگاه مردم سرزمین ما به مفاخر هنری و فرهنگی متفاوت است.
۱۰- میزان مطالعه:
شاید مهمترین و عمدهترین تفاوت جوامع جهانسومی و توسعهیافته در همین باشد. میزان مطالعه در کشورهای توسعهیافته بسیار بیشتر از جوامع جهانسوم است.
#ارسالی #اجتماعی #جهان_سوم
@Roshanfkrane
📚 "سی ویژگی #جهان_سوم ی ها"
۱- اول عصبانی میشوند، بعد شاید فکر کنند؛
۲- سئوال کردن را افت شخصیتی میشمارند؛
۳- در تنظیم اولویتها، بسیار سرگردانند؛
۴- خیلی تلاش میکنند خود را اثبات کنند؛
۵- مخاطبان خود را دست کم میگیرند؛
۶- موفقیت را در پول زیاد خلاصه میکنند؛
۷- خیلی به هرم مازلو، اعتقادی ندارند؛
۸- تغییر و شکست را یکی میدانند؛
۹- از اینکه از زحمات افراد تقدیر کنند پرهیز میکنند؛
۱۰- از ناهماهنگی با یکدیگر لذت میبرند؛
۱۱- کنترل دیگران را ارزش میشمارند؛
۱۲- علاقه شدیدی به ورود در مسایل دیگران دارند؛
۱۳- در مورد طبع بشر بسیار کم میدانند؛
۱۴- به ندرت ناخودآگاه خود را خانه تکانی میکنند؛
۱۵- قابل اتکاء نیستند و با آگاهی این کار را میکنند؛
۱۶- زیستن در تناقضات را زرنگی قلمداد میکنند؛
۱۷- برای تحقق کارآمدی، کارها را به صد قسمت تقسیم نمیکنند؛
۱۸- با بی احترامی به دانشمندان خود، آنها را به مهاجرت سوق میدهند؛
۱۹- آموزش ندیده اند کارها را برای درازمدت انجام دهند؛
۲۰- گرفتار چند غریزه هستند؛
۲۱- در استفاده از واژه ها، بسیار کم دقت میکنند؛
۲۲- برنامه ریزی و تخیلات برای آنها مساوی هستند؛
۲۳- تمایل شدید به یکسان سازی انسانها دارند؛
۲۴- بارها اشتباهات قبلی را تکرار میکنند؛
۲۵- تعداد اشتباهاتشان بسیار بالاست؛
۲۶- پس از اینکه بلند شدند، صندلی را جای خود نمیگذارند؛
۲۷- در شهرهایشان هنوز آداب مدنی بسیار ضعیف هستند؛
۲۸- خودنمایی را با اعتماد به نفس اشتباه میگیرند؛
۲۹- از خودشان بیش از اندازه راضی هستند؛
۳۰- و بنابراین رشد نمیکنند.
✍ #دکتر_محمود_سریع_القلم
#ارسالی #اندیشه #اجتماعی
@Roshanfkrane
۱- اول عصبانی میشوند، بعد شاید فکر کنند؛
۲- سئوال کردن را افت شخصیتی میشمارند؛
۳- در تنظیم اولویتها، بسیار سرگردانند؛
۴- خیلی تلاش میکنند خود را اثبات کنند؛
۵- مخاطبان خود را دست کم میگیرند؛
۶- موفقیت را در پول زیاد خلاصه میکنند؛
۷- خیلی به هرم مازلو، اعتقادی ندارند؛
۸- تغییر و شکست را یکی میدانند؛
۹- از اینکه از زحمات افراد تقدیر کنند پرهیز میکنند؛
۱۰- از ناهماهنگی با یکدیگر لذت میبرند؛
۱۱- کنترل دیگران را ارزش میشمارند؛
۱۲- علاقه شدیدی به ورود در مسایل دیگران دارند؛
۱۳- در مورد طبع بشر بسیار کم میدانند؛
۱۴- به ندرت ناخودآگاه خود را خانه تکانی میکنند؛
۱۵- قابل اتکاء نیستند و با آگاهی این کار را میکنند؛
۱۶- زیستن در تناقضات را زرنگی قلمداد میکنند؛
۱۷- برای تحقق کارآمدی، کارها را به صد قسمت تقسیم نمیکنند؛
۱۸- با بی احترامی به دانشمندان خود، آنها را به مهاجرت سوق میدهند؛
۱۹- آموزش ندیده اند کارها را برای درازمدت انجام دهند؛
۲۰- گرفتار چند غریزه هستند؛
۲۱- در استفاده از واژه ها، بسیار کم دقت میکنند؛
۲۲- برنامه ریزی و تخیلات برای آنها مساوی هستند؛
۲۳- تمایل شدید به یکسان سازی انسانها دارند؛
۲۴- بارها اشتباهات قبلی را تکرار میکنند؛
۲۵- تعداد اشتباهاتشان بسیار بالاست؛
۲۶- پس از اینکه بلند شدند، صندلی را جای خود نمیگذارند؛
۲۷- در شهرهایشان هنوز آداب مدنی بسیار ضعیف هستند؛
۲۸- خودنمایی را با اعتماد به نفس اشتباه میگیرند؛
۲۹- از خودشان بیش از اندازه راضی هستند؛
۳۰- و بنابراین رشد نمیکنند.
✍ #دکتر_محمود_سریع_القلم
#ارسالی #اندیشه #اجتماعی
@Roshanfkrane
یکی از دوستان خوب من در کشور پاکستان در سال ۱۹۹۹ به همراه آقای نواز شریف ، نخست وزیر وقت کشور پاکستان به سنگاپور رفتن.
@Roshanfkrane
دوستم تعریف میکرد،
بعد از دیدار با نخست وزیر سنگاپور، از ایشون خواستیم اگه امکان داره جلسه ای با آقای لی کو آن یو ،داشته باشیم.
آقای آن یو،باز نشسته شده بود و هر از گاهی به عنوان مشاور در کاخ ریاست جمهوری حضور داشت.
جلسه هماهنگ شد و به دیدن ایشون رفتیم.
بعد از سلام و احوالپرسی، آقای نوازشریف گفت: نمیخوایم زیاد وقت شما رو بگیریم، فقط ۱ سوال.
به نظر شما پاکستان میتونه مثل سنگاپور رشد کنه و به چنین موفقیت عظیمی برسه؟
🔵آقای آن یو، یکم فکر کرد و گفت: نه،متاسفم.🔵
دوستم میگفت: همه ی ما جا خوردیم و اصلا فکر نمیکردیم چینن جواب تند و به دور از دیپلماسی رو از آقای آن یو بشنویم.
برای همین نخست وزیر و تیمی که همراهشون بودیم در سکوت و شرم غرق شدیم.
آقای آن یو، بعدش توضیحاتی میده که تمام حرف اصلی نوشته ی من این چند خط توضیحات ایشونه.
✅ به نظرم این توضیح برای تمام کشورهای جهان سوم میتونه مثل یه نقشه ی گنچ باشه، البته به شرطی که به دنبال گنج باشیم!
آقای آن یو گفت:
۳ دلیل اصلی داره که شما نمیتونید مثل سنگاپور بشید.🤔
۱. ایدئولوژی:1️⃣
شما ایدئولوژی خاصی دارید و معتقدید، زندگی اصلی بعد از مرگ شروع میشه.
برای همین این دنیا و زندگی دنیوی رو به اندازه ی کافی جدی نمیگیرید و دلتون رو به جهان بعد از مرگ خوش کردید.
خوب معلومه کسی که این جهان رو جدی نگیره برای مدیریت و سرآمدی در این جهان هم به اندازه ی کافی تلاش نمیکنه.
ولی ما اعتقاد داریم ، همین دنیا تنها چیزیه که داریم و به همین جهت تمام تلاشمون رو میکنیم تا بهترین دنیا رو برای خودمون بسازیم.
۲. رویکرد :2️⃣
شما رویکرد متفاوتی نسبت به مسأله ها و مشکلات دارید.
وقتی ما با یک مشکل مواجه میشیم، مشورت میکنیم. اگر امکان حل اون مشکل و مسأله به نفع ما باشه،پیش میریم و تمام تلاشمون رو میکنیم. ولی اگه متوجه بشیم و تو مشاوره ها هم به این نتیجه برسیم که طرف مقابلمون برنده میشه،دیگه مبارزه نمیکنیم و میریم با طرف مقابلمون مشکلمون رو با مسالمت حل میکنیم و وقتمون رو بیشتر از این صرف جنگیدن با کسی که در نهایت برنده خواهد بود نمیکنیم.
🔴ولی وقتی شما با یک مسأله مواجه میشید، مثل ما مشورت میکنید. اگر به شما گفته بشه که در این مسأله شما برنده نخواهید شد و برنده ی نهایی طرف مقابل شماست ، به جای اینکه برید و با طرفتون مشکل رو با مسالمت حل کنید، با زور و پول و اعتقاد و نسل در نسل به مبارزه با اون طرف میرید و برای همین همیشه تعداد مشکلاتتون بیشتر از تعداد راه حلهاتونه!
🌟آقای آن یو گفته: نسلی که برای خودش و نسلهای بعد از خودش به جای راه حل، مشکلات قدیمی رو به ارث بزاره نمیتونه مثل سنگاپور رشد کنه🌟
۳. تصمیم گیری سیاسی و اقتصادی کشور در دست نظامیان:3️⃣
آقای آن یو در توضیح سومین دلیل عدم رشد کشورهای جهان سوم گفته:
نظامی ها بر اساس ۱ خط فکری خاص و بدون انعطاف حرکت میکنن. این روش برای جنگ و پاسداری از حریم کشور مناسبه اما در تصمیم گیری ها ی سیاسی و اقتصادی نیازمند خطوط فکری متفاوت و انعطاف پذیری بسیار زیادیم.
هیچ کشوری رو پیدا نمیکنید که سیاست و اقتصاد در دست نظامیان اون کشور باشه،و اون کشور رشد قابل توجهی داشته باشه.
😞 هر چند خیلی دوست داشتم تا آقای لی کو آن یو، زنده بود به سنگاپور میرفتم و هر طور شده از نزدیک میدیدمش و صداشو میشنیدم اما متاسفانه این سعادت رو نداشتم.
😊 😊تنها با جمع آوری سخنرانی ها، مستندها، زندگی نامه و کتابهایی که نوشته سعی کردم تا جایی که ممکنه الگوی رهبری و کشور داری خودم رو بیشتر بشناسم و هر روز افسوس بیشتری بخورم که چرا نه زادگاهم (پاکستان)و نه کشوری که امروز وطنم حساب میشه نمیتونیم از این نقشه برای رسیدن به گنج موفقیت در جهان استفاده کنیم.
محمد حسین باقری
۱/۱۰/۱۳۹۶
#اندیشه #سیاسی #اجتماعی #جالب #جهان_سوم
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
دوستم تعریف میکرد،
بعد از دیدار با نخست وزیر سنگاپور، از ایشون خواستیم اگه امکان داره جلسه ای با آقای لی کو آن یو ،داشته باشیم.
آقای آن یو،باز نشسته شده بود و هر از گاهی به عنوان مشاور در کاخ ریاست جمهوری حضور داشت.
جلسه هماهنگ شد و به دیدن ایشون رفتیم.
بعد از سلام و احوالپرسی، آقای نوازشریف گفت: نمیخوایم زیاد وقت شما رو بگیریم، فقط ۱ سوال.
به نظر شما پاکستان میتونه مثل سنگاپور رشد کنه و به چنین موفقیت عظیمی برسه؟
🔵آقای آن یو، یکم فکر کرد و گفت: نه،متاسفم.🔵
دوستم میگفت: همه ی ما جا خوردیم و اصلا فکر نمیکردیم چینن جواب تند و به دور از دیپلماسی رو از آقای آن یو بشنویم.
برای همین نخست وزیر و تیمی که همراهشون بودیم در سکوت و شرم غرق شدیم.
آقای آن یو، بعدش توضیحاتی میده که تمام حرف اصلی نوشته ی من این چند خط توضیحات ایشونه.
✅ به نظرم این توضیح برای تمام کشورهای جهان سوم میتونه مثل یه نقشه ی گنچ باشه، البته به شرطی که به دنبال گنج باشیم!
آقای آن یو گفت:
۳ دلیل اصلی داره که شما نمیتونید مثل سنگاپور بشید.🤔
۱. ایدئولوژی:1️⃣
شما ایدئولوژی خاصی دارید و معتقدید، زندگی اصلی بعد از مرگ شروع میشه.
برای همین این دنیا و زندگی دنیوی رو به اندازه ی کافی جدی نمیگیرید و دلتون رو به جهان بعد از مرگ خوش کردید.
خوب معلومه کسی که این جهان رو جدی نگیره برای مدیریت و سرآمدی در این جهان هم به اندازه ی کافی تلاش نمیکنه.
ولی ما اعتقاد داریم ، همین دنیا تنها چیزیه که داریم و به همین جهت تمام تلاشمون رو میکنیم تا بهترین دنیا رو برای خودمون بسازیم.
۲. رویکرد :2️⃣
شما رویکرد متفاوتی نسبت به مسأله ها و مشکلات دارید.
وقتی ما با یک مشکل مواجه میشیم، مشورت میکنیم. اگر امکان حل اون مشکل و مسأله به نفع ما باشه،پیش میریم و تمام تلاشمون رو میکنیم. ولی اگه متوجه بشیم و تو مشاوره ها هم به این نتیجه برسیم که طرف مقابلمون برنده میشه،دیگه مبارزه نمیکنیم و میریم با طرف مقابلمون مشکلمون رو با مسالمت حل میکنیم و وقتمون رو بیشتر از این صرف جنگیدن با کسی که در نهایت برنده خواهد بود نمیکنیم.
🔴ولی وقتی شما با یک مسأله مواجه میشید، مثل ما مشورت میکنید. اگر به شما گفته بشه که در این مسأله شما برنده نخواهید شد و برنده ی نهایی طرف مقابل شماست ، به جای اینکه برید و با طرفتون مشکل رو با مسالمت حل کنید، با زور و پول و اعتقاد و نسل در نسل به مبارزه با اون طرف میرید و برای همین همیشه تعداد مشکلاتتون بیشتر از تعداد راه حلهاتونه!
🌟آقای آن یو گفته: نسلی که برای خودش و نسلهای بعد از خودش به جای راه حل، مشکلات قدیمی رو به ارث بزاره نمیتونه مثل سنگاپور رشد کنه🌟
۳. تصمیم گیری سیاسی و اقتصادی کشور در دست نظامیان:3️⃣
آقای آن یو در توضیح سومین دلیل عدم رشد کشورهای جهان سوم گفته:
نظامی ها بر اساس ۱ خط فکری خاص و بدون انعطاف حرکت میکنن. این روش برای جنگ و پاسداری از حریم کشور مناسبه اما در تصمیم گیری ها ی سیاسی و اقتصادی نیازمند خطوط فکری متفاوت و انعطاف پذیری بسیار زیادیم.
هیچ کشوری رو پیدا نمیکنید که سیاست و اقتصاد در دست نظامیان اون کشور باشه،و اون کشور رشد قابل توجهی داشته باشه.
😞 هر چند خیلی دوست داشتم تا آقای لی کو آن یو، زنده بود به سنگاپور میرفتم و هر طور شده از نزدیک میدیدمش و صداشو میشنیدم اما متاسفانه این سعادت رو نداشتم.
😊 😊تنها با جمع آوری سخنرانی ها، مستندها، زندگی نامه و کتابهایی که نوشته سعی کردم تا جایی که ممکنه الگوی رهبری و کشور داری خودم رو بیشتر بشناسم و هر روز افسوس بیشتری بخورم که چرا نه زادگاهم (پاکستان)و نه کشوری که امروز وطنم حساب میشه نمیتونیم از این نقشه برای رسیدن به گنج موفقیت در جهان استفاده کنیم.
محمد حسین باقری
۱/۱۰/۱۳۹۶
#اندیشه #سیاسی #اجتماعی #جالب #جهان_سوم
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
@Roshanfkrane
سخنانی بسیار قابل توجه و تأمل از مدیر مدرسه ی سیاست عمومی لی کوآین یو در #سنگاپور
سنگاپورچگونه سنگاپورپیشرفته شد؟
راز پیشرفت سنگاپور در چیست؟!
چرا دیگر کشورهای #جهان_سوم نمیتوانند پیشرفت کنند؟!
پاسخ را در ویدیو بشنوید...
#جالب #اقتصاد #سیاسی #اجتماعی
#تربیتی
@Roshanfkrane
سخنانی بسیار قابل توجه و تأمل از مدیر مدرسه ی سیاست عمومی لی کوآین یو در #سنگاپور
سنگاپورچگونه سنگاپورپیشرفته شد؟
راز پیشرفت سنگاپور در چیست؟!
چرا دیگر کشورهای #جهان_سوم نمیتوانند پیشرفت کنند؟!
پاسخ را در ویدیو بشنوید...
#جالب #اقتصاد #سیاسی #اجتماعی
#تربیتی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آنقدر بستن ش به سنگ آسیاب
که حتی آزادشم کردند
باز دور خودش میگرده...
این یک تراژدی #جالب از واقعیت #القایات است!
که به ما میفهماند چگونه همه وجود یک موجود زنده را #القا در تسخیر خودش میگیرد!
حتی وقتی که دیگر ملقا کننده ای نیست!
اما القا دیگر قربانی خود را گرفته و مسخ کرده است!
سخت است از زندان القا و القایات خارج شدن!!!
(من قفسی بی در دیدم که در آن روشنی پرپر می زد [سهراب] )
بنظرم میتوان با ارسال این ویدیو به یک #اندیشه #جهان_سوم ی تلنگر زد...
✍ #کامران_مهربان
@Kamranmehrban
ما را در تلگرام دنبال کنید👇
@Roshanfkrane
که حتی آزادشم کردند
باز دور خودش میگرده...
این یک تراژدی #جالب از واقعیت #القایات است!
که به ما میفهماند چگونه همه وجود یک موجود زنده را #القا در تسخیر خودش میگیرد!
حتی وقتی که دیگر ملقا کننده ای نیست!
اما القا دیگر قربانی خود را گرفته و مسخ کرده است!
سخت است از زندان القا و القایات خارج شدن!!!
(من قفسی بی در دیدم که در آن روشنی پرپر می زد [سهراب] )
بنظرم میتوان با ارسال این ویدیو به یک #اندیشه #جهان_سوم ی تلنگر زد...
✍ #کامران_مهربان
@Kamranmehrban
ما را در تلگرام دنبال کنید👇
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
✍ #فرهاد_قنبری
به خوبی آگاهیم
وقتی می گوییم جهان سومی هستیم و باید بی هیچ توهم و خود بزرگ بینی مانند دانش آموز ابتدایی بسیاری از مسائل را از کشورهای توسعه یافته جهان بیاموزیم، منظورمان این نیست که جهان اولی ها پورشه و هیوندا سوار می شوند و ما چرا پراید و پیکان سوار می شویم.
تفاوت جهان اولی و جهان سومی مسئله ای بسیار بنیادی تر و پیچیده تر از ظاهر و لباس و خانه و مدل خودرو و موبایل است. جهان اولی و سومی بودن مانند ساکنان یک آپارتمان نیست که بگوییم آنها طبقه اول و دوم هستند و ما طبقه سوم.
جهان سوم، شیوه و شکلی از بودن و فهمیدن جهان است، جهان سومی و جهان اولی بودن پایه هایش را بر روی بافت های نرم مغز انسان استوار می کند.
به خوبی آگاهیم وقتی در چنین جامعه ای و با چنین سنت متصلبی که به شدت هم تحت استعمار رسانه ای است و هنوز در دوره جنینی تفکر به سر می برد و هنوز با ساختارهای تودرتو و پیچیده اجتماع انسانی آشنایی چندانی ندارد، وارد گفتگو می شویم و سخنی مخالف سخنی که دوست دارد بشنود بر زبان می آوریم، پا روی چه مین خطرناکی می گذاریم.
به خوبی آگاهیم، در جامعه ای با تاریخ استبدادی چند هزارساله که آشناییش با فلسفه و اندیشه مدرن هنوز به یک قرن نمی رسد را نمی توانیم و نباید با جامعه ای که از پنج قرن پیش ماکیاول و دکارت و مونتسکیو و اسپینوزا و کانت و هگل و دستگاه عریض فلسفی داشته است مقایسه نماییم. به خوبی آگاهیم در جامعه ای که تا یک قرن پیش آزادی را «کلمه قبیحه» می دانست و عربده و شعبده و معرکه گیری قوت غالب زندگی اجتماعیش بود را نمی توان با جامعه انگلیس و فرانسه و آلمانی که از پنج قرن پیش سنت فلسفه سیاسی داشته مقایسه کرد.
به خوبی آگاهیم که در جامعه ای که چند دهه است تحت شدیدترین و بی سابقه ترین حملات امپریالیسم رسانه ای قرار دارد، سخن از حقیقت و آزادی و عدالت و استقلال اندیشه چه صبر ایوبی می خواهد. جامعه ای که در این جنگ بی رحمانه، خود به دشمن بی رحم خود تبدیل شده است و برای دشمنانش کف و هورا سر می دهد.
ذهنیت جهان سومی، آزادی را جاده یک طرفه ای می بیند که برای به کرسی نشاندن نظر خویش می تواند با رگ باد کرده و فحاشی و توهین هر اندیشه مخالف و منتقد و متفاوتی را مزدور و بی شرف خطاب نماید و حتی یک هزارم درصد در درستی مسیری که در پیش گرفته تردید به خود راه ندهد.
#اندیشه #اجتماعی #تربیتی #جهان_سوم
@Roshanfkrane
✍ #فرهاد_قنبری
به خوبی آگاهیم
وقتی می گوییم جهان سومی هستیم و باید بی هیچ توهم و خود بزرگ بینی مانند دانش آموز ابتدایی بسیاری از مسائل را از کشورهای توسعه یافته جهان بیاموزیم، منظورمان این نیست که جهان اولی ها پورشه و هیوندا سوار می شوند و ما چرا پراید و پیکان سوار می شویم.
تفاوت جهان اولی و جهان سومی مسئله ای بسیار بنیادی تر و پیچیده تر از ظاهر و لباس و خانه و مدل خودرو و موبایل است. جهان اولی و سومی بودن مانند ساکنان یک آپارتمان نیست که بگوییم آنها طبقه اول و دوم هستند و ما طبقه سوم.
جهان سوم، شیوه و شکلی از بودن و فهمیدن جهان است، جهان سومی و جهان اولی بودن پایه هایش را بر روی بافت های نرم مغز انسان استوار می کند.
به خوبی آگاهیم وقتی در چنین جامعه ای و با چنین سنت متصلبی که به شدت هم تحت استعمار رسانه ای است و هنوز در دوره جنینی تفکر به سر می برد و هنوز با ساختارهای تودرتو و پیچیده اجتماع انسانی آشنایی چندانی ندارد، وارد گفتگو می شویم و سخنی مخالف سخنی که دوست دارد بشنود بر زبان می آوریم، پا روی چه مین خطرناکی می گذاریم.
به خوبی آگاهیم، در جامعه ای با تاریخ استبدادی چند هزارساله که آشناییش با فلسفه و اندیشه مدرن هنوز به یک قرن نمی رسد را نمی توانیم و نباید با جامعه ای که از پنج قرن پیش ماکیاول و دکارت و مونتسکیو و اسپینوزا و کانت و هگل و دستگاه عریض فلسفی داشته است مقایسه نماییم. به خوبی آگاهیم در جامعه ای که تا یک قرن پیش آزادی را «کلمه قبیحه» می دانست و عربده و شعبده و معرکه گیری قوت غالب زندگی اجتماعیش بود را نمی توان با جامعه انگلیس و فرانسه و آلمانی که از پنج قرن پیش سنت فلسفه سیاسی داشته مقایسه کرد.
به خوبی آگاهیم که در جامعه ای که چند دهه است تحت شدیدترین و بی سابقه ترین حملات امپریالیسم رسانه ای قرار دارد، سخن از حقیقت و آزادی و عدالت و استقلال اندیشه چه صبر ایوبی می خواهد. جامعه ای که در این جنگ بی رحمانه، خود به دشمن بی رحم خود تبدیل شده است و برای دشمنانش کف و هورا سر می دهد.
ذهنیت جهان سومی، آزادی را جاده یک طرفه ای می بیند که برای به کرسی نشاندن نظر خویش می تواند با رگ باد کرده و فحاشی و توهین هر اندیشه مخالف و منتقد و متفاوتی را مزدور و بی شرف خطاب نماید و حتی یک هزارم درصد در درستی مسیری که در پیش گرفته تردید به خود راه ندهد.
#اندیشه #اجتماعی #تربیتی #جهان_سوم
@Roshanfkrane