اینک صدای دوست از تهِ ریشههای کهن، از درون سینهی پهن زمین میآید، از راههای دور از قلههای بلند و دشتهای باز میگذرد و مثل تپش پنهانِ قلبِ ستاره به من میرسد. با صدای خاموش مرا مینامد و صدایِ او را در چشمهای خیس و دهانِ بازش میبینم... نگران و دلگرفته است و به زبان بیزبانی حرف میزند. حرفها در بطن من میرویند؛ مثل سر زدن جوانهی سبز در بطن دانه زیر سرمای زمستان، مثل بوی بهار! صدای دوست، صدای دوستی، از دیار فراموشی، از خلال کشتزارهای رنج، و زان برِ خوشههای اندوه!... صدای بیدار دوستی خاموش که در بستر ضمیر من خفته است. و آنگاه که خفته بودم به ندای او چشمهایم را باز و دستهایش را تماشا کردم. او مرا نامید و من در میان بودنیها به خود آمدم... صدای دوست آغاز من بود. دمیدن و شکفتن بود... صدایی همزاد بود که گفت تو نور چشمهای منی و من نگاهم را مثل دستهایم به او دادم و گفتم... تو را ای دوست در جلوههای گوناگون دوست دارم زیرا تو... مادر، زاینده و پرورندهی منی.
کتاب: سوگِ مادر / ص ۸ [ برگرفته از کتاب دیگر نویسنده: در کوی دوست]
به قلم: #شاهرخ_مسکوب و به کوشش #حسن_کامشاد
نشر: #نی
▪ نثری با قلم زیبا و بیپیرایهی شاهرخ مسکوب، در سوگِ مادر.
مسکوب در شرح درونیات خود استاد است و این ویژگی باعث میشود مخاطب لذت زیادی از نوشتههای او ببرد. سوگ مادر در زمرهی یادداشتهایی است که باید مزهمزهاش کرد و عجلهای برای تمام کردنش نداشت تا مجال کافی برای نزدیک شدن به ذهن نویسنده را داشت و بتوان لحظاتی با او زندگی کرد.
#کتاب
@Roshanfkrane
کتاب: سوگِ مادر / ص ۸ [ برگرفته از کتاب دیگر نویسنده: در کوی دوست]
به قلم: #شاهرخ_مسکوب و به کوشش #حسن_کامشاد
نشر: #نی
▪ نثری با قلم زیبا و بیپیرایهی شاهرخ مسکوب، در سوگِ مادر.
مسکوب در شرح درونیات خود استاد است و این ویژگی باعث میشود مخاطب لذت زیادی از نوشتههای او ببرد. سوگ مادر در زمرهی یادداشتهایی است که باید مزهمزهاش کرد و عجلهای برای تمام کردنش نداشت تا مجال کافی برای نزدیک شدن به ذهن نویسنده را داشت و بتوان لحظاتی با او زندگی کرد.
#کتاب
@Roshanfkrane
چه روز و شب بدی . قلبم خفه شده است. چنان سنگین و افسرده ام که انگار مرگ در رگ هایم جریان دارد. احساس مرگ میکنم: نه تلخ است، اندوهگین و جان گزاست، هیچ نیست. سنگین است و مثل سنگی که به پای مردی در دریا بسته شده باشد مرا به اعماق میکشد، فرو میروم، از آفتاب و هوا دور می شوم در ظلماتی بی هیچ امید آب حیاتی. این است احساس وصف ناپذیر من...
#شاهرخ_مسکوب
@Roshanfkrane
#شاهرخ_مسکوب
@Roshanfkrane
انگار حال هیچکس خوب نیست. لااقل کسانی را که ما میشناسیم و میبینیم. همه ایرانیها. همه منتظرند و از انتظار خسته شدهاند. مثل آدمهایی هستیم که بیرون قفس ایستادهایم. یک قفس عظیم ... احساس لش بودن، بیکاره و بیهوده بودن و ... آگاهی به همین بزدلی، به همین پناه به ساحل امن، کنج سلامت، آگاهی به همین حقیقت است که حالم را بد میکند. در ته دل من، موش ترسویی لنگر انداخته، که متاسفانه بیشرف نیست و گرنه راحتم میگذاشت.
*
نوشتن در نهایت کار کسی است که امید خوانندهای داشته باشد. نه مال ما که آوارهایم. معلوم نیست با کی حرف میزنیم. گرفتم که آواره نبودیم، در آغوش گرم مام میهن بودیم. تازه خطاب به چه کسی حرف بزنیم، رو به طرف کی بیاوریم؟
*
بار گذشته چنان سنگین است که انگار آینده هم در گذشتهای جای گرفته که نیست، که دیده نمیشود. زمان حال، بدون مدت، نوعی هیچی، تهی مداوم است. دشت بیمنظره، راه بیدررو و یا حرکت ایستاست...
📕: روزها در راه
✍🏻: #شاهرخ_مسکوب
*
نوشتن در نهایت کار کسی است که امید خوانندهای داشته باشد. نه مال ما که آوارهایم. معلوم نیست با کی حرف میزنیم. گرفتم که آواره نبودیم، در آغوش گرم مام میهن بودیم. تازه خطاب به چه کسی حرف بزنیم، رو به طرف کی بیاوریم؟
*
بار گذشته چنان سنگین است که انگار آینده هم در گذشتهای جای گرفته که نیست، که دیده نمیشود. زمان حال، بدون مدت، نوعی هیچی، تهی مداوم است. دشت بیمنظره، راه بیدررو و یا حرکت ایستاست...
📕: روزها در راه
✍🏻: #شاهرخ_مسکوب
دیروقت است. خستهام. تنهایی مثل خالیِ ورمکرده و تاریکِ توی خمرهای سربسته اطاق را پُر کرده. خواب پناهگاه خوبی است: خواب و خاموشی...
#شاهرخ_مسکوب
@Roshanfkrane
#شاهرخ_مسکوب
@Roshanfkrane
ما ایرانیها مردمی هستیم که پرسش نمیکنیم در عوض پاسخ همهچیز را داریم.
اهل دین و شیفتهٔ ایمانیم نه مرد فلسفه و تفکر...
📕: روزها در راه - جلد اول
✍🏻: #شاهرخ_مسکوب
🏷: انتشارات #خاوران
ص ۲۵۷
@Roshanfkrane
اهل دین و شیفتهٔ ایمانیم نه مرد فلسفه و تفکر...
📕: روزها در راه - جلد اول
✍🏻: #شاهرخ_مسکوب
🏷: انتشارات #خاوران
ص ۲۵۷
@Roshanfkrane
☀️🕊
#کتاب_نوشته
از سویی ویژگی #عشق چنان است که نمیتواند در یک نفر بماند و باید به دیگری راه یابد، بدون معشوق کسی عاشق نیست، ولی از سویی دیگر، سرشت عشق انفرادی است هر کس باید خود آن را دریابد. عشق امری اجتماعی-ضداجتماعی، چیزی است با گوهری دوگانه و با سامانی بیسامان؛ تا آنجا که اجتماعی است و به نهاد و روان و فرهنگ انسانِ اجتماعی پیوسته، قابل انتقال به دیگری است و تا آنجا که امری فردی و درونی است انتقال دادنی نیست، تنها بازنمودنی است.
#شاهرخ_مسکوب / در کوی دوست / انتشارات #خوارزمی
@Roshanfkrane
#کتاب_نوشته
از سویی ویژگی #عشق چنان است که نمیتواند در یک نفر بماند و باید به دیگری راه یابد، بدون معشوق کسی عاشق نیست، ولی از سویی دیگر، سرشت عشق انفرادی است هر کس باید خود آن را دریابد. عشق امری اجتماعی-ضداجتماعی، چیزی است با گوهری دوگانه و با سامانی بیسامان؛ تا آنجا که اجتماعی است و به نهاد و روان و فرهنگ انسانِ اجتماعی پیوسته، قابل انتقال به دیگری است و تا آنجا که امری فردی و درونی است انتقال دادنی نیست، تنها بازنمودنی است.
#شاهرخ_مسکوب / در کوی دوست / انتشارات #خوارزمی
@Roshanfkrane
حالا آخر شب است و باز من و تنهایی با هم و در کنار همدیگریم. اما این بار نه تنها مزاحم نیست بلکه سبک و آسوده مثل گلدانی روی عسلی نشسته؛ گلدانی بلوری و شفاف مانند رویایی سیال، گذرا، ناپایدار و متغیر، نازک از سکوتی که با تلنگری می شکند، نه مهاجم است و نه پرتوقع و حریص که فضا را پر کند و راه نفس را ببندد و جایی برای چیزی جز خود باقی نگذارد...
• روزها در راه #شاهرخ_مسکوب
@Roshanfkrane
• روزها در راه #شاهرخ_مسکوب
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 تقدیر #بهرام_بیضایی از #شاهرخ_مسکوب برای بی طرفی در نوشته هایش درباره #شاهنامه_فردوسی
انتقاد از جریان های #چپ و #مذهبی در دشمنی با شاهنامه
....دشنام به شاهنامه مدتها به معنی دشنام به شاه بود و البته فریضه دینی مغلق گویانی که در خوابهای عربی خود،فرزند فاتحان بودند....
#فرهنگ
@Roshanfkrane
انتقاد از جریان های #چپ و #مذهبی در دشمنی با شاهنامه
....دشنام به شاهنامه مدتها به معنی دشنام به شاه بود و البته فریضه دینی مغلق گویانی که در خوابهای عربی خود،فرزند فاتحان بودند....
#فرهنگ
@Roshanfkrane
نمیدانم ولی من که نقاشم و آگاهی و داناییام از چشم و دست میآید، از باغِ تن مست میشوم نه به اصطلاحِ تو از باغِ جان یا ماوای روح و چیزهای دیگر. باغی که به چشم دیده شود و به دست بیاید و بتوان با آن همدل و همزبان شد و صبح و سبزه و آب روانش را تماشا کرد و به وجد آمد.
#گفتوگو_در_باغ
#شاهرخ_مسکوب
@Roshanfkrane
#گفتوگو_در_باغ
#شاهرخ_مسکوب
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
#سیاوش_کسرایی
( زاده 5اسفند 1305 هشتبهشت اصفهان_ درگذشت 19 بهمن 1374 وین)
#شاعر، #نقاش و از اعضای کانون #نویسندگان ایران و از #فعالان سیاسی #چپگرای تاریخ معاصر ایران بود
#کسرایی دانشآموخته دانشکده #حقوق_و_علوم_سیاسی دانشگاه تهران و از #بنیانگذاران انجمن ادبی #شمع_سوخته بود.
سیاوش کسرایی سُراینده منظومهٔ #آرش_کمانگیر، نخستین منظومه حماسی نیمایی است.
وی یکی از شاگردان #نیما_یوشیج بود که به سبک شعر او وفادار ماند.
از جمله مجموعه شعرهای بهجای مانده از سیاوش کسرائی، میتوان به مجموعه شعر #آوا، #مهره_سرخ، #در_هوای_مرغ_آمین، #هدیه_برای_خاک، #تراشههای_تبر، #خانگی،
#با_دماوند_خاموش و #خون_سیاوش اشاره کرد.
#کسرایی از خردسالی در #تهران به سر میبرد؛ دوره ابتدایی را در مدرسه #ادب، و بعد در مدرسه #نظام و #دارالفنون مشغول به تحصیل شد.
در 1329 از دانشکده #حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل میشود و برای خدمت سربازی به دانشکده افسری میرود.
در 1331کسرایی در سازمان همکاری بهداشت، وابسته به برنامه اصل چهار ترومن، شروع به کار میکند، و در نشریههای بهداشت همگانی در ناحیه دریای خزر و زندگی و بهداشت نقش دارد. از اواسط دهه 1330 تا اواخر دهه 1350 کسرایی در سازمان های مربوط به #مسکن_عمومی (بانک ساختمانی، وزارت آبادانی و مسکن، وزارت مسکن و شهرسازی) تقریباً بی وقفه مشغول است.
در اوایل تا اواسط دهه 1350 در حالت تعلیق خدمت اداری، کسرایی در بخش تبلیغات گروه صنعتی بهشهر کار میکند. در کنار مشاغل دائمی، در مقاطع مختلف، کسرایی به تدریس #ادبیات در دانشگاههای #تهران و #زاهدان میپردازد.
در دوران دبیرستان، کسرایی به همراه
#محسن_پزشک_پور و #داریوش_فروهردر فعالیت دانش آموزان ملیگرا شرکت دارد.
در 1327 عضو حزب #توده میشود، و از آن وقت تا 40 سال بعد از آن پشتیبانی میکند.
پس از کودتای 1332، مدت کوتاهی #زندانی میشود. در 1347کسرایی از بنیانگذاران #کانون_نویسندگان ایران است، و یکی از دبیران منتخب آن تا سال 1351 خورشیدی.
در سال 1356جزو سخنرانان شبهای شعر #گوته بود. در 1362، همزمان با سرکوبی حزب توده توسط مقامات جمهوری اسلامی، کسرایی ایران را ترک میکند؛ تا 1366 در #کابل،
از 1366 تا 1374 در #مسکو،
و بعد در #وین اقامت دارد.
از 1365تا استعفایش در 1367 کسرایی عضو هیئت سیاسی حزب #توده است، و در 1369 از کمیته مرکزی حزب هم کناره میگیرد.
آخرین مجموع شعر کسرایی، #مهره_سرخ، چاپ 1374، #اعتراضی علنی به سیاست حزب #توده و عواقب آن است.
روابط اجتماعی گسترده، مصاحبت و همیاری از خصوصیات زندگی کسرایی است. در بین چهرههای ادبی، #هوشنگ_ابتهاج، #احمدرضا_احمدی،
#محمود_اعتمادزاده (م.ا. به آذین)،
#ایرج_افشار، #فروغ_فرخزاد، #مرتضی_کیوان، #شاهرخ_مسکوب، #فریدون_مشیری،
#نادر_نادرپور، #نیما_یوشیج،
و #ابراهیم_یونسی از نزدیکان کسرایی هستند.
از اوایل دهه 1340 تا اوایل دهه 1360، تقریباً هر روز، در دفتر و در منزل، کسرایی محیطی باز برای دورهم آیی فراهم میکند.
اخراج از کانون نویسندگان ایران
در سال 1358 خورشیدی، هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از
#باقر_پرهام، #احمد_شاملو، #محسن_یلفانی،
#غلامحسین_ساعدی و #اسماعی_خویی تصمیم به اخراج #سیاوش_کسرایی، #بهآذین،
#هوشنگ_ابتهاج، #فریدون_تنکابنی
و #برومند گرفتند.
این تصمیم نهایتاً به تأیید مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران رسید و منجر به اخراج کل اعضاء تودهای، به همراه این پنج تن، از کانون نویسندگان ایران شد.
#سیاوش_کسرایی پس از هجوم نیروهای امنیتی حکومت جمهوری اسلامی ایران به حزب توده ایران در زمستان سال 1361 به همراه خانوادهاش از طریق #زاهدان از ایران خارج شد.
ابتدا در #کابل و سپس در #مسکو و پس از فروپاشی شوروی به #وین مهاجرت کرد.
سیاوش کسرایی پس از خروج از ایران و در طول اقامتش در افغانستان، در رادیو #زحمتکشان که از شهر #کابل پخش میشد، مشغول به فعالیت شد.
#ابوالفضل_محققی از همکاران سابق سیاوش کسرایی در رادیو زحمتکشان، ادعا میکند که در زمان تصدی وی به عنوان «مسئول بخش ادبی رادیو»، هیچگاه شعری از #احمد_شاملو، #مهدی_اخوان_ثالث
یا #فروغ_فرخزاد خوانده و پخش نشد.
سیاوش کسرایی از «نسل چهارم» مهاجران ایرانی به اتحاد جماهیر شوروی بود.
او از سال 1987 تا 1995 در #شوروی زندگی کرد. #سیاوش_کسرایی از زندگی در شوروی رنج میکشید و تجربه درونی و رنج روحی خود را در سروده
#دلم_هوای_آفتاب_میکند وصف کرده است.
وی در سن 69 سالگی پس از عمل جراحی #قلب و ابتلاء به #ذاتالریه در #وین، درگذشت و در «بخش هنرمندان»گورستان شهر وین، اتریش، به خاک سپرده شد.
#ارسالی #تاریخ #اجتماعی
@Roshanfkrane
#سیاوش_کسرایی
( زاده 5اسفند 1305 هشتبهشت اصفهان_ درگذشت 19 بهمن 1374 وین)
#شاعر، #نقاش و از اعضای کانون #نویسندگان ایران و از #فعالان سیاسی #چپگرای تاریخ معاصر ایران بود
#کسرایی دانشآموخته دانشکده #حقوق_و_علوم_سیاسی دانشگاه تهران و از #بنیانگذاران انجمن ادبی #شمع_سوخته بود.
سیاوش کسرایی سُراینده منظومهٔ #آرش_کمانگیر، نخستین منظومه حماسی نیمایی است.
وی یکی از شاگردان #نیما_یوشیج بود که به سبک شعر او وفادار ماند.
از جمله مجموعه شعرهای بهجای مانده از سیاوش کسرائی، میتوان به مجموعه شعر #آوا، #مهره_سرخ، #در_هوای_مرغ_آمین، #هدیه_برای_خاک، #تراشههای_تبر، #خانگی،
#با_دماوند_خاموش و #خون_سیاوش اشاره کرد.
#کسرایی از خردسالی در #تهران به سر میبرد؛ دوره ابتدایی را در مدرسه #ادب، و بعد در مدرسه #نظام و #دارالفنون مشغول به تحصیل شد.
در 1329 از دانشکده #حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل میشود و برای خدمت سربازی به دانشکده افسری میرود.
در 1331کسرایی در سازمان همکاری بهداشت، وابسته به برنامه اصل چهار ترومن، شروع به کار میکند، و در نشریههای بهداشت همگانی در ناحیه دریای خزر و زندگی و بهداشت نقش دارد. از اواسط دهه 1330 تا اواخر دهه 1350 کسرایی در سازمان های مربوط به #مسکن_عمومی (بانک ساختمانی، وزارت آبادانی و مسکن، وزارت مسکن و شهرسازی) تقریباً بی وقفه مشغول است.
در اوایل تا اواسط دهه 1350 در حالت تعلیق خدمت اداری، کسرایی در بخش تبلیغات گروه صنعتی بهشهر کار میکند. در کنار مشاغل دائمی، در مقاطع مختلف، کسرایی به تدریس #ادبیات در دانشگاههای #تهران و #زاهدان میپردازد.
در دوران دبیرستان، کسرایی به همراه
#محسن_پزشک_پور و #داریوش_فروهردر فعالیت دانش آموزان ملیگرا شرکت دارد.
در 1327 عضو حزب #توده میشود، و از آن وقت تا 40 سال بعد از آن پشتیبانی میکند.
پس از کودتای 1332، مدت کوتاهی #زندانی میشود. در 1347کسرایی از بنیانگذاران #کانون_نویسندگان ایران است، و یکی از دبیران منتخب آن تا سال 1351 خورشیدی.
در سال 1356جزو سخنرانان شبهای شعر #گوته بود. در 1362، همزمان با سرکوبی حزب توده توسط مقامات جمهوری اسلامی، کسرایی ایران را ترک میکند؛ تا 1366 در #کابل،
از 1366 تا 1374 در #مسکو،
و بعد در #وین اقامت دارد.
از 1365تا استعفایش در 1367 کسرایی عضو هیئت سیاسی حزب #توده است، و در 1369 از کمیته مرکزی حزب هم کناره میگیرد.
آخرین مجموع شعر کسرایی، #مهره_سرخ، چاپ 1374، #اعتراضی علنی به سیاست حزب #توده و عواقب آن است.
روابط اجتماعی گسترده، مصاحبت و همیاری از خصوصیات زندگی کسرایی است. در بین چهرههای ادبی، #هوشنگ_ابتهاج، #احمدرضا_احمدی،
#محمود_اعتمادزاده (م.ا. به آذین)،
#ایرج_افشار، #فروغ_فرخزاد، #مرتضی_کیوان، #شاهرخ_مسکوب، #فریدون_مشیری،
#نادر_نادرپور، #نیما_یوشیج،
و #ابراهیم_یونسی از نزدیکان کسرایی هستند.
از اوایل دهه 1340 تا اوایل دهه 1360، تقریباً هر روز، در دفتر و در منزل، کسرایی محیطی باز برای دورهم آیی فراهم میکند.
اخراج از کانون نویسندگان ایران
در سال 1358 خورشیدی، هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از
#باقر_پرهام، #احمد_شاملو، #محسن_یلفانی،
#غلامحسین_ساعدی و #اسماعی_خویی تصمیم به اخراج #سیاوش_کسرایی، #بهآذین،
#هوشنگ_ابتهاج، #فریدون_تنکابنی
و #برومند گرفتند.
این تصمیم نهایتاً به تأیید مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران رسید و منجر به اخراج کل اعضاء تودهای، به همراه این پنج تن، از کانون نویسندگان ایران شد.
#سیاوش_کسرایی پس از هجوم نیروهای امنیتی حکومت جمهوری اسلامی ایران به حزب توده ایران در زمستان سال 1361 به همراه خانوادهاش از طریق #زاهدان از ایران خارج شد.
ابتدا در #کابل و سپس در #مسکو و پس از فروپاشی شوروی به #وین مهاجرت کرد.
سیاوش کسرایی پس از خروج از ایران و در طول اقامتش در افغانستان، در رادیو #زحمتکشان که از شهر #کابل پخش میشد، مشغول به فعالیت شد.
#ابوالفضل_محققی از همکاران سابق سیاوش کسرایی در رادیو زحمتکشان، ادعا میکند که در زمان تصدی وی به عنوان «مسئول بخش ادبی رادیو»، هیچگاه شعری از #احمد_شاملو، #مهدی_اخوان_ثالث
یا #فروغ_فرخزاد خوانده و پخش نشد.
سیاوش کسرایی از «نسل چهارم» مهاجران ایرانی به اتحاد جماهیر شوروی بود.
او از سال 1987 تا 1995 در #شوروی زندگی کرد. #سیاوش_کسرایی از زندگی در شوروی رنج میکشید و تجربه درونی و رنج روحی خود را در سروده
#دلم_هوای_آفتاب_میکند وصف کرده است.
وی در سن 69 سالگی پس از عمل جراحی #قلب و ابتلاء به #ذاتالریه در #وین، درگذشت و در «بخش هنرمندان»گورستان شهر وین، اتریش، به خاک سپرده شد.
#ارسالی #تاریخ #اجتماعی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۹ آوریل، نهم اردیبهشت، از سوی یونسکو روز جهانی رقص نامگذاری شده. هدف از این نامگذاری ارج نهادن به رقص به عنوان زبانی جهانی است؛ زبانی که انسانها را در صلح و دوستی به هم نزدیک میکنه
برخیزید و برقصید،
روز جهانی #رقص خجسته باد
#شاهرخ_مشکین_قلم و
کارین کونزالس
#مناسبت
@Roshanfkrane
برخیزید و برقصید،
روز جهانی #رقص خجسته باد
#شاهرخ_مشکین_قلم و
کارین کونزالس
#مناسبت
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دهه ۷۰، #گلپا، #دلکش، #فردین ،
#پوری_بنایی، #نصرت_الله_وحدت،
#نصرت_کریمی، #احمد_قدکچیان،
#نواب_صفا، #علی_تابش، #میلاد_کیایی، #شاهرخ_نادری و ... در منزل
#سیاوش_زندگانی دور هم جمع شدن.
به چهرههای مغموم بزرگترین هنرمندای این #مملکت_نگاه_کنید..
اکبر گلپایگانی خواننده پیشکسوت و سرشناس ایران عصر روز شنبه ۱۳ آبان ماه در ۹۰ سالگی بر اثر بیماری درگذشت.
او در پیامی با همبستگی با اعتراضات سراسری گفته بود: من خودم را متعلق به مردم سرزمینم میدانم و تا زنده هستم کنارشان خواهم بود. مهسا امینیها مثل فرزندان خود من هستند.
#اکبر_گلپایگانی
#موسیقی #هنرمندان
@Roshanfkrane
#پوری_بنایی، #نصرت_الله_وحدت،
#نصرت_کریمی، #احمد_قدکچیان،
#نواب_صفا، #علی_تابش، #میلاد_کیایی، #شاهرخ_نادری و ... در منزل
#سیاوش_زندگانی دور هم جمع شدن.
به چهرههای مغموم بزرگترین هنرمندای این #مملکت_نگاه_کنید..
اکبر گلپایگانی خواننده پیشکسوت و سرشناس ایران عصر روز شنبه ۱۳ آبان ماه در ۹۰ سالگی بر اثر بیماری درگذشت.
او در پیامی با همبستگی با اعتراضات سراسری گفته بود: من خودم را متعلق به مردم سرزمینم میدانم و تا زنده هستم کنارشان خواهم بود. مهسا امینیها مثل فرزندان خود من هستند.
#اکبر_گلپایگانی
#موسیقی #هنرمندان
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻#حسین_خواجهامیری معروف به
« #ایرج»
خواننده قدیمی و از دوستان و همنسلان #گلپا ( #اکبر_گلپایگانی ) به یاد او در #مراسم_خاکسپاریش_حضور پیدا کرد و آواز خواند.
روشنفکران
در این مراسم تعداد زیادی از اهالی موسیقی و دوستداران این هنرمند شرکت کرده و قطعات قدیمی این هنرمند را با یکدیگر همخوانی میکنند.
صبح امروز ۱۶ آبان ۱۴۰۲ مراسم تشییع پیکر اکبر گلپایگانی معروف به «گلپا» اسطوره موسیقی اصیل ایران، در قطعه هنرمندان بهشت زهرا تهران انجام شد/ bbc
#خبر #هنرمندان
@Roshanfkrane
« #ایرج»
خواننده قدیمی و از دوستان و همنسلان #گلپا ( #اکبر_گلپایگانی ) به یاد او در #مراسم_خاکسپاریش_حضور پیدا کرد و آواز خواند.
روشنفکران
در این مراسم تعداد زیادی از اهالی موسیقی و دوستداران این هنرمند شرکت کرده و قطعات قدیمی این هنرمند را با یکدیگر همخوانی میکنند.
صبح امروز ۱۶ آبان ۱۴۰۲ مراسم تشییع پیکر اکبر گلپایگانی معروف به «گلپا» اسطوره موسیقی اصیل ایران، در قطعه هنرمندان بهشت زهرا تهران انجام شد/ bbc
#خبر #هنرمندان
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
چشات _شاهرخ
#چقد_حال_چشات
تو نیلی چشات خیسه آدم میترسه بنویسه
میترسه پاش به دل وا شه آدم بی خود خاطر خواه شه
دو تا چشم رطب داری از عشق همیشه تب داری
چشات از جنس مرغوبه چقدر حال چشات خوبه
تو چشمات توت تر داری خودت حتما خبر داری
چشات گفتن که بشکن من شکستم
شک نکردم هزار بار مردم و میمیرم باز ترک نکردم
چشات از جنس مرغوبه چقدر حال چشات خوبه
چشات رنگش لعاب داره رو موجاش التهاب داره
ولی بی دین لامذهب زیارتش ثواب داره
چشات از جنس مرغوبه چقدر حال چشات خوبه ...
خواننده : #شاهرخ #موسیقی
#عاشقانه
@Roshanfkrane
تو نیلی چشات خیسه آدم میترسه بنویسه
میترسه پاش به دل وا شه آدم بی خود خاطر خواه شه
دو تا چشم رطب داری از عشق همیشه تب داری
چشات از جنس مرغوبه چقدر حال چشات خوبه
تو چشمات توت تر داری خودت حتما خبر داری
چشات گفتن که بشکن من شکستم
شک نکردم هزار بار مردم و میمیرم باز ترک نکردم
چشات از جنس مرغوبه چقدر حال چشات خوبه
چشات رنگش لعاب داره رو موجاش التهاب داره
ولی بی دین لامذهب زیارتش ثواب داره
چشات از جنس مرغوبه چقدر حال چشات خوبه ...
خواننده : #شاهرخ #موسیقی
#عاشقانه
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
درگذشت #شاهرخ_شاهید معروف به #شاهرخ خواننده و آهنگساز ایرانی را به خانوادهی ایشان، جامعهی هنری و دوستداران هنر و موسیقی تسلیت میگوییم.
۱۰ آذر ۱۳۳۲ - ۱۲ آذر ۱۴۰۲
.
بخشی از ترانهی #مرغوب
ترانهسرا: #مسعود_امینی
آهنگ و آواز: شاهرخ
تنظیم: #شوبرت_آواکیان
#خبر #هنرمندان
@Roshanfkrane
درگذشت #شاهرخ_شاهید معروف به #شاهرخ خواننده و آهنگساز ایرانی را به خانوادهی ایشان، جامعهی هنری و دوستداران هنر و موسیقی تسلیت میگوییم.
۱۰ آذر ۱۳۳۲ - ۱۲ آذر ۱۴۰۲
.
بخشی از ترانهی #مرغوب
ترانهسرا: #مسعود_امینی
آهنگ و آواز: شاهرخ
تنظیم: #شوبرت_آواکیان
#خبر #هنرمندان
@Roshanfkrane