This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجری دیدار نیوز از #صادق_زیباکلام میپرسه اگه برگردی عقب به سال ۵۷ بازم علیه شاه اقدام میکنی؟
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
مطهری امام جمعه تبریز:
آمریکا مار خوش خط و خال است
مذاکره با آمریکا جای تاسف و نگرانی دارد
#سیاسی
@Roshanfkrane
آمریکا مار خوش خط و خال است
مذاکره با آمریکا جای تاسف و نگرانی دارد
#سیاسی
@Roshanfkrane
✍️ عبدالرضا داوری:
در شرایطی که نیروی انتظامی، عوامل بمبگذاری در میدان فردوسی و تیراندازی به سفارت انگلیس در دی۷۲ را عوامل منافقین معرفی میکرد، آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۱۳۷۲/۱۰/۲۶ نوشت: آقای بشارتی وزیر کشور اطلاع داد که عوامل بمب گذاری در میدان فردوسی از دانشجویان دانشگاه امام صادق هستنند...!
بهرغم اینکه برخی چهرههای سیاسی کشور، سازمان تروریستی منافقین را آمر و عامل ترور شهید رازینی و شهید مقیسه معرفی کردهاند، اما تا این لحظه، سازمان منافقین، مسئولیت این دو ترور را به عهده نگرفتهاست.
در این رابطه باید هشیار بود تا در هیاهوی اخبار فیک، علل و سرنخهای اصلی گم نشوند.
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
در شرایطی که نیروی انتظامی، عوامل بمبگذاری در میدان فردوسی و تیراندازی به سفارت انگلیس در دی۷۲ را عوامل منافقین معرفی میکرد، آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۱۳۷۲/۱۰/۲۶ نوشت: آقای بشارتی وزیر کشور اطلاع داد که عوامل بمب گذاری در میدان فردوسی از دانشجویان دانشگاه امام صادق هستنند...!
بهرغم اینکه برخی چهرههای سیاسی کشور، سازمان تروریستی منافقین را آمر و عامل ترور شهید رازینی و شهید مقیسه معرفی کردهاند، اما تا این لحظه، سازمان منافقین، مسئولیت این دو ترور را به عهده نگرفتهاست.
در این رابطه باید هشیار بود تا در هیاهوی اخبار فیک، علل و سرنخهای اصلی گم نشوند.
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
«امان از وقتی که دستگاه قضاء نیز پاسدار حاکمیت شود!»
آقای مهدی محمودیان غیور و حق طلبی که در این سالها مکرراً ساکن زندان جمهوری اسلامی بوده و آخرین بار بواسطه تصمیم به شکایت بر علیه رهبری در ممنوعیت ورود واکسن و مرگ کثیری از هموطنان چهار سال زندانی شده بود (باتفاق سه حقوقدان غیور) در یادداشتی کوتاه خبر از زندان جدید داده و گفته:
«برای اجرای حکم ۸ماه زندان به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدهام و اضافه کرده؛
قوه قضائیه در واکنش به نامه ضیا نبوی درباره وجود ساس در زندان، با صدور بیانیهای این موضوع را تکذیب کرد. اما در دادگاه عمومی، صحت ادعای ضیا نبوی تأیید و کذب بودن بیانیه قوه قضائیه مشخص شد. با این حال، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست افشاری، به دلیل واکنش من به این تکذیبیه و انتقادم از رویه دروغگویی، به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۸ ماه زندان محکوم شدم و یکشنبه آینده در دادسرای فرهنگ و رسانه حاضر خواهم شد»
واقعاً نمیدانم صدور چنین احکام جابرانه ای ناشی از جهل است یا مزدوریِ ارباب قدرت یا نفوذ؟
زیرا خودِ قاضی نیز تحت تأثیر القائات ضابطین، مصداق تبلیغ علیه نظام را جملهٔ دقیق و غیرقابل خدشه ای گرفته که میگوید؛
«حتی نامبرده در مرحله تحقیقات نزد بازپرس اقرار مینماید که جمهوری اسلامی فاقد مشروعیت لازم است و بزرگترین تبلیغ علیه نظام فعالیت ها و عملکرد مسئولین آن است»
اینکه چرا عادت به مجامله و مداحی و دروغ کرده اند و اگر کسی توهماتی چون به قله رسیدن و حکیمانه بودن سیاست خارجی و پیروزی در منطقه و ممکن بودن رفع ناترازی ها و عملی کردن رشد ۸ درصدی اقتصاد بدون هرگونه سرمایه گذاری خارجی و نعمت بودن تحریم ها و افول آمریکا و دنیای غرب و امثالهم را تکرار نکند تبلیغ علیه نظام کرده و مجرم است از آن دست مظالم و احکام جابرانه ای است که آبرویی برای آینده حوزویان، دستگاه قضاء و حکومت باصطلاح دینی باقی نمیگذارد و تا دنیا برپاست، اسناد غیرقابل خدشه ای در اثبات استبداد حاکمیتی ارائه میدهد که همه را منافق و دروغگو میخواهد.
امان از وقتی که دستگاه قضاء نیز بجای بیطرفی و عدالت، خود را پاسدار حاکمیت بداند و یکطرف ماجرا شود!
#اکبر_دانش_سرارودی
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
آقای مهدی محمودیان غیور و حق طلبی که در این سالها مکرراً ساکن زندان جمهوری اسلامی بوده و آخرین بار بواسطه تصمیم به شکایت بر علیه رهبری در ممنوعیت ورود واکسن و مرگ کثیری از هموطنان چهار سال زندانی شده بود (باتفاق سه حقوقدان غیور) در یادداشتی کوتاه خبر از زندان جدید داده و گفته:
«برای اجرای حکم ۸ماه زندان به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدهام و اضافه کرده؛
قوه قضائیه در واکنش به نامه ضیا نبوی درباره وجود ساس در زندان، با صدور بیانیهای این موضوع را تکذیب کرد. اما در دادگاه عمومی، صحت ادعای ضیا نبوی تأیید و کذب بودن بیانیه قوه قضائیه مشخص شد. با این حال، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست افشاری، به دلیل واکنش من به این تکذیبیه و انتقادم از رویه دروغگویی، به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۸ ماه زندان محکوم شدم و یکشنبه آینده در دادسرای فرهنگ و رسانه حاضر خواهم شد»
واقعاً نمیدانم صدور چنین احکام جابرانه ای ناشی از جهل است یا مزدوریِ ارباب قدرت یا نفوذ؟
زیرا خودِ قاضی نیز تحت تأثیر القائات ضابطین، مصداق تبلیغ علیه نظام را جملهٔ دقیق و غیرقابل خدشه ای گرفته که میگوید؛
«حتی نامبرده در مرحله تحقیقات نزد بازپرس اقرار مینماید که جمهوری اسلامی فاقد مشروعیت لازم است و بزرگترین تبلیغ علیه نظام فعالیت ها و عملکرد مسئولین آن است»
اینکه چرا عادت به مجامله و مداحی و دروغ کرده اند و اگر کسی توهماتی چون به قله رسیدن و حکیمانه بودن سیاست خارجی و پیروزی در منطقه و ممکن بودن رفع ناترازی ها و عملی کردن رشد ۸ درصدی اقتصاد بدون هرگونه سرمایه گذاری خارجی و نعمت بودن تحریم ها و افول آمریکا و دنیای غرب و امثالهم را تکرار نکند تبلیغ علیه نظام کرده و مجرم است از آن دست مظالم و احکام جابرانه ای است که آبرویی برای آینده حوزویان، دستگاه قضاء و حکومت باصطلاح دینی باقی نمیگذارد و تا دنیا برپاست، اسناد غیرقابل خدشه ای در اثبات استبداد حاکمیتی ارائه میدهد که همه را منافق و دروغگو میخواهد.
امان از وقتی که دستگاه قضاء نیز بجای بیطرفی و عدالت، خود را پاسدار حاکمیت بداند و یکطرف ماجرا شود!
#اکبر_دانش_سرارودی
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
🔻عزالدین حداد: سران رژیم صهیونیستی در پایان مذاکرات مجبور به پذیرش خواسته های ما خواهند شد
#سیاسی
@Roshanfkrane
#سیاسی
@Roshanfkrane
🌏 من پزشکیان هستم !
#جعفر_بخشی_بی نیاز
نویسنده و روزنامه نگار
🌐 افسرده گی ؛ اضطراب ؛ انزوا ؛ اختلال تمرکز ؛ و نوعی گیجی و منگی ممتد در جامعه ی منزوی شده ی ایران رخ نمایان کرده که حاصل بحران اقتصادی و تروماهای اجتماعی و سیاسی ست که دارد روز به روز فربه تر می شود و خودش را بیشتر نشان می دهد. در طی این چند سال نابسامانی روحی و آشفتگی های جسمی که حتی کار را به خودکشی رسانده به جایی رسیده که آشکارا حقیقت خودش دهان باز کرده و از حرف به فریاد رسیده. دیگر نمی شود پرده را کشید تا رازها پنهان بماند و کسی نداند آن پشت چه خبر است. انگار داریم لحظه به لحظه به لبه ی پرتگاه نزدیک می شویم. نه توان ایستایی در برابر هجوم سیلابی چنین ویرانگر را داریم تا در برابر آن مقاومت کنیم و نه زور و قدرتی باقی مانده تا برایش به دنبال چاره باشیم. ما بر زمینی افتادیم که بلند شدن از آن در این شرائط صعب و دشوار تقریبا غیر ممکن است. مگر دستهایی قوی تر از ما بر برخواستن ما همت کنند و ورق را برگردانند. روزنه ای بگشایند و ما را به معجزه امیدوار کنند. ورنه از این امام زاده شفایی نیست. برخی رفتارها و گفتارها دستاورد پوچی دارد تا عملا عجز را به تصویر درآورد و با زبان بی زبانی بگوید من بی تقصیرم. من مقصر نیستم.
🌐 آب یک پارچ در لیوان جا نمی گیرد. نه زور می فهمد و نه تحلیل و منطق می پذیرد. ظرفیت لیوان مشخص است. اندازه اش هم معلوم است. آب پارچ که در آن ریخته شود تا جایی که بتواند و قواره اش اجاره دهد ؛ آن را پر می کند. اما مابقی آب سر ریز می شود و لیوان را شرمنده و شرمسار پارچ می کند. یا کفش شماره ۳۸ به پای ۴۳ نمی رود. او هم نه فشار می پذیرد و نه تحمل آن را دارد. هر قواره ای اندازه اش معلوم و هویداست. هر توانی مرز و محدوده دارد. هر آدمی ظرفی دارد که به همان انداره باید پر شود. بیشتر که باشد بیرون می ریزد و همگان را متوجه این ناترازی و ناهمگونی می کند. برخی جایگاه ها ممکن است بتواند فرد یا افرادی را سرپا نگهدارد. اما دائمی نیست. کمی زمان که بگذرد ؛ روزهای سخت که بیاید ؛ اوضاع که رو به خرابی و ویرانی برود ؛ ستون ها و پایه ها شروع به لرزیدن می کند و آن قواره ی ناهمگون ؛ خودش را نشان می دهد. برای همین است که روزگار برای پاهای لنگ همیشه در آستین سنگ پنهان دارد.
🌐 پزشکیان بر اساس گفته ها و شنیده ها انسان بزرگی ست. امورات خیر زیاد داشته و بر رفتار انسانی بین دوستان و همکاران و خانواده شهره بوده. وفای به همسر هم که مزید بر علت شده و از او مردی وفادار و نمک شناس ساخته. اینها اما با قواره ای که بر تنش دوخته شد مغایر است. او در اهواز لباس کارگری به تن کرده و برای ساخت یک دیوار مدرسه ؛ بیل به دست گرفته و کارگری کرده. بی گمان رییس جمهور تافته ی جدا بافته نیست. او هم آدمی ست مثل مابقی آدمهای دیگر. فرق رییس جمهور اما فقط در یک چیز هویدا می شود. و آن هوشیاری و زیرکی و درایت و تدبیر و تخصص و کارآیی و شناخت دقیق اوضاع برای نشستن در جایگاه رییس جمهوری ست. یعنی باید ببیند میتواند پارچ آب را در خودش جای دهد یا نه. آن چه در این مدت از پزشکیان و تیمش مشهود بود و بی پرده رخ نشان داد گفت که قواره ی پزشکیان برای منصب و جایگاه ناتراز بود. آن چه در جامعه از در و دیوار می بارد ناامیدیِ آرایی ست که به صندوق پزشکیان ریخته شد. او با لباس کارگری در اهواز همان پزشکیان واقعی را نشان داد. همانی که باید باشد. بی تعارف و بدون هر گونه زیاده گویی. مردی که ساده وار بیل به دست می گیرد و کارگری می کند. نجیب است و بابت همان کار هم مزد می گیرد. حتی اگر طبیب باشد. دیواری که پزشکیان برای آن بیل زد آشکارا عیار او را رونمایی کرد. خودِ پزشکیان گفت من همینم. همین که می بینید. همین دیوار. همین ملات. همین بیل و همین لباس. مابقی آب پارچ است که بیرون ریخته و لیوان را شرمنده و شرمسار خود کرده است.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
#جعفر_بخشی_بی نیاز
نویسنده و روزنامه نگار
🌐 افسرده گی ؛ اضطراب ؛ انزوا ؛ اختلال تمرکز ؛ و نوعی گیجی و منگی ممتد در جامعه ی منزوی شده ی ایران رخ نمایان کرده که حاصل بحران اقتصادی و تروماهای اجتماعی و سیاسی ست که دارد روز به روز فربه تر می شود و خودش را بیشتر نشان می دهد. در طی این چند سال نابسامانی روحی و آشفتگی های جسمی که حتی کار را به خودکشی رسانده به جایی رسیده که آشکارا حقیقت خودش دهان باز کرده و از حرف به فریاد رسیده. دیگر نمی شود پرده را کشید تا رازها پنهان بماند و کسی نداند آن پشت چه خبر است. انگار داریم لحظه به لحظه به لبه ی پرتگاه نزدیک می شویم. نه توان ایستایی در برابر هجوم سیلابی چنین ویرانگر را داریم تا در برابر آن مقاومت کنیم و نه زور و قدرتی باقی مانده تا برایش به دنبال چاره باشیم. ما بر زمینی افتادیم که بلند شدن از آن در این شرائط صعب و دشوار تقریبا غیر ممکن است. مگر دستهایی قوی تر از ما بر برخواستن ما همت کنند و ورق را برگردانند. روزنه ای بگشایند و ما را به معجزه امیدوار کنند. ورنه از این امام زاده شفایی نیست. برخی رفتارها و گفتارها دستاورد پوچی دارد تا عملا عجز را به تصویر درآورد و با زبان بی زبانی بگوید من بی تقصیرم. من مقصر نیستم.
🌐 آب یک پارچ در لیوان جا نمی گیرد. نه زور می فهمد و نه تحلیل و منطق می پذیرد. ظرفیت لیوان مشخص است. اندازه اش هم معلوم است. آب پارچ که در آن ریخته شود تا جایی که بتواند و قواره اش اجاره دهد ؛ آن را پر می کند. اما مابقی آب سر ریز می شود و لیوان را شرمنده و شرمسار پارچ می کند. یا کفش شماره ۳۸ به پای ۴۳ نمی رود. او هم نه فشار می پذیرد و نه تحمل آن را دارد. هر قواره ای اندازه اش معلوم و هویداست. هر توانی مرز و محدوده دارد. هر آدمی ظرفی دارد که به همان انداره باید پر شود. بیشتر که باشد بیرون می ریزد و همگان را متوجه این ناترازی و ناهمگونی می کند. برخی جایگاه ها ممکن است بتواند فرد یا افرادی را سرپا نگهدارد. اما دائمی نیست. کمی زمان که بگذرد ؛ روزهای سخت که بیاید ؛ اوضاع که رو به خرابی و ویرانی برود ؛ ستون ها و پایه ها شروع به لرزیدن می کند و آن قواره ی ناهمگون ؛ خودش را نشان می دهد. برای همین است که روزگار برای پاهای لنگ همیشه در آستین سنگ پنهان دارد.
🌐 پزشکیان بر اساس گفته ها و شنیده ها انسان بزرگی ست. امورات خیر زیاد داشته و بر رفتار انسانی بین دوستان و همکاران و خانواده شهره بوده. وفای به همسر هم که مزید بر علت شده و از او مردی وفادار و نمک شناس ساخته. اینها اما با قواره ای که بر تنش دوخته شد مغایر است. او در اهواز لباس کارگری به تن کرده و برای ساخت یک دیوار مدرسه ؛ بیل به دست گرفته و کارگری کرده. بی گمان رییس جمهور تافته ی جدا بافته نیست. او هم آدمی ست مثل مابقی آدمهای دیگر. فرق رییس جمهور اما فقط در یک چیز هویدا می شود. و آن هوشیاری و زیرکی و درایت و تدبیر و تخصص و کارآیی و شناخت دقیق اوضاع برای نشستن در جایگاه رییس جمهوری ست. یعنی باید ببیند میتواند پارچ آب را در خودش جای دهد یا نه. آن چه در این مدت از پزشکیان و تیمش مشهود بود و بی پرده رخ نشان داد گفت که قواره ی پزشکیان برای منصب و جایگاه ناتراز بود. آن چه در جامعه از در و دیوار می بارد ناامیدیِ آرایی ست که به صندوق پزشکیان ریخته شد. او با لباس کارگری در اهواز همان پزشکیان واقعی را نشان داد. همانی که باید باشد. بی تعارف و بدون هر گونه زیاده گویی. مردی که ساده وار بیل به دست می گیرد و کارگری می کند. نجیب است و بابت همان کار هم مزد می گیرد. حتی اگر طبیب باشد. دیواری که پزشکیان برای آن بیل زد آشکارا عیار او را رونمایی کرد. خودِ پزشکیان گفت من همینم. همین که می بینید. همین دیوار. همین ملات. همین بیل و همین لباس. مابقی آب پارچ است که بیرون ریخته و لیوان را شرمنده و شرمسار خود کرده است.
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ولادمیر پوتین میگوید جنگ اوکراین هرگز شروع نمیشد اگر انتخابات ۲۰۲۰ از ترامپ دزدیده نمیشد.
«اگر پیروزی او در سال ۲۰۲۰ دزدیده نمیشد، شاید بحران اوکراین که در سال ۲۰۲۲ رخ داد، هرگز به وجود نمیآمد.»
جالبه بدونید پوتین اولین نفر از سران دنیا بود که به جو بایدن تبریک گفت حالا بخاطر منجلاب جنگی که توش گیر کرده میگه اگه ترامپ برنده میشد جنگ نمیشد.
#سیاسی
@Roshanfkrane
«اگر پیروزی او در سال ۲۰۲۰ دزدیده نمیشد، شاید بحران اوکراین که در سال ۲۰۲۲ رخ داد، هرگز به وجود نمیآمد.»
جالبه بدونید پوتین اولین نفر از سران دنیا بود که به جو بایدن تبریک گفت حالا بخاطر منجلاب جنگی که توش گیر کرده میگه اگه ترامپ برنده میشد جنگ نمیشد.
#سیاسی
@Roshanfkrane
امام جمعه البرز: ترامپ قمارباز فقط ما را میترساند که به تاسیسات هستهای حمله میشود
#سیاسی
@Roshanfkrane
#سیاسی
@Roshanfkrane
خاطرهای از خانم دکتر صدیقه وسمقی
✍️ #رحیم_قمیشی
بسیار شمرده شمرده صحبت میکند. بر عکس خودم و بسیاری دیگر، برای آوردن هر یک کلمه بر زبان، به خوبی میاندیشد.
با آنکه از شعرای مهم و معاصر کشورمان است، طعم زندان را چشیده، محقق و دین پژوهی ارزنده است، اما آنقدر متواضع و صمیمی است که در دیدارش هرگز احساس نمیکنی با شخصیتی بزرگ نشستهای.
میگفت از نوجوانی و جوانی سر نترسی داشته. همان وقتی که در زمان جنگ به پدرش میگوید؛
میخواهم بروم و جبهه را از نزدیک ببینم و مدتی هم آنجا باشم!
پدر هر چه تلاش میکند از عهده رد کردن تقاضایش برنمیاید! تا آنجا که مجبور میشود خودش هم برگ اعزام به جبهه بگیرد، و با او عازم جبهه شود، مبادا دخترش تنهایی اذیت شود.
اما خاطره شیرینش مربوط به وقتی است که چندین مامور قوی هیکل، بیموقع و با سر و صدا به خانهاش میریزند تا ضمن تفتیش منزل، او را دستگیر کرده و با خود به زندان ببرند.
میخندد و تعریف میکند؛
مأمورها که خودشان بیشتر هول کرده بودند، صدایشان را بلند کرده و تهدید میکردند؛ فوری، خیلی فوری آماده شو، تو را باید ببریم زندان، معطل نکن، ما کار داریم باید برویم بقیه خائنین را هم دستگیر کنیم...
میگفت تصور میکردند صدایشان را بالا ببرند حتما میترسم!
با همان آرامش و شمرده صحبت کردن ادامه میدهد؛
به آن مامور جوانی که خیلی هارت و پورت و سر و صدا میکرد، گفتم؛ آرام بگیر بچهجان! کمی بنشین آرامش پیدا کنی، با این سر و صداها شلوغش نکن، تا ببینیم چکار باید بکنیم!
مأمور میخواسته منفجر شود، وقتی در مقابل شخصیت یک خانمِ با وقار و آرام، کم آورده.
معلوم بوده آن مامور نمیدانسته، همه، از سر و صدای بیخود و بالا بردن صدا، و گرفتن اسلحه مقابلشان، که نمیترسند.
بالاخره همکارانش حالیاش میکنند که باید آرام بگیرد...
با بد کسی طرف شدهاند!
خانم وسمقی تعریف میکرد در آخرین بازداشتش، وقتی به او گفته بودند تعهد بده تا آزادت کنیم، گفته بوده تعهد!؟
گفته بودند کسی ضمانتت کند.
گفته بوده هیچکس را ندارم!
خواهش کرده بودند خودش ضمانت کند، هر وقت احضارش کنند بیاید، جواب داده بود شما که بلدید نیمه شب به خانهمان بریزید، چرا دیگر تعهد بدهم.
و قاضی هم خسته شده بود.
آزادش کنیم از دستش راحت شویم!!
نسل بانوان ما، امروز غالبأ همینند.
صبور، محکم، نترس و حاضر به جواب. نیازی نیست هارت و پورت کنید، لباس های وحشتناک بپوشید، افراد هیکلی را برای دستگیریشان بفرستید...
شاید نیاز باشد پزشکی همراه مأمورانی که برای دستگیری امثال خانم وسمقی میروند، بفرستید تا مواظب فشار خون آن مأمورها باشند.
یک وقت سکته نکنند!
اما چه شد که امروز یاد خاطره خانم وسمقی افتادم؟
ممکن است چنانچه اجازه تجمع قانونی در روز ۲۵ بهمن ماه، برای همه درخواست کنندگان داده نشود، مجبور شویم تعداد محدودی از ایثارگران و خانوادههای شهدا، تعداد محدودی از افرادی نظیر خانم وسمقی در مکانی دور هم جمع شویم. نه برای شاخ و شانه کشیدن، نه برای خودنمایی، برای اینکه ببینیم چه باید بکنیم با این حاکمیتی که گذاشتهایم شکل بگیرد. چه باید بکنیم با سیستمی که فکر میکند با اجازه ندادن برای تجمع، همه قالب تهی میکنند!!
چه باید بکنیم با نظامی که همه اتکایش را بر اسلحه و سر و صدا و تبلیغات و ترساندن گذاشته است!
چه کنیم برای جبران اشتباهات گذشتهمان، در اعتماد بیجایمان به طبقهای زبان نفهم!
خواستم بگویم، یک وقت به فکرشان نرسد آن روز، همان ماموران درشت جثه را بفرستند...
ممکن است جز ایثارگران و خانوادههایی که از هیچ چیز نمیترسند، خانم وسمقی هم بین ما باشد... با همان جثه ریزش!
آن وقت لازم است بیشتر مواظب مأمورها باشند یک وقت اذیت نشوند!! یک وقت معلوم نشود در زیر این تجهیزات سیاه ظاهراً ترساننده، هیچ چیزی نیست...
آنها که جبهه بودهاند بخوبی میدانند.
اصلأ تهدید به مرگ هم برای ما ترسناک نیست، چه رسد به شلیک تیر هوایی، گاز اشکآور، ونهای سیاه...
یک وقت از این اشتباهات نکنند!
صدیقه وسمقی یک نفر نیست
نسلی است که دیگر نمیخواهد تسلیم صحنهآراییها شود.
نمیخواهد آرام آرام در باتلاق فرو رود.
نمیخواهد بترسد
و از ترس مرگ، بمیرد!
نسلی که میداند
سکوت در برابر ظلم و بیقانونی
خودش یک مرگ است
مرگی تحقیرامیز
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
لینک امضای کمپین رفع حصر در گوگل:
https://forms.gle/V4NmyEdbivGjCDxd7
✍️ #رحیم_قمیشی
بسیار شمرده شمرده صحبت میکند. بر عکس خودم و بسیاری دیگر، برای آوردن هر یک کلمه بر زبان، به خوبی میاندیشد.
با آنکه از شعرای مهم و معاصر کشورمان است، طعم زندان را چشیده، محقق و دین پژوهی ارزنده است، اما آنقدر متواضع و صمیمی است که در دیدارش هرگز احساس نمیکنی با شخصیتی بزرگ نشستهای.
میگفت از نوجوانی و جوانی سر نترسی داشته. همان وقتی که در زمان جنگ به پدرش میگوید؛
میخواهم بروم و جبهه را از نزدیک ببینم و مدتی هم آنجا باشم!
پدر هر چه تلاش میکند از عهده رد کردن تقاضایش برنمیاید! تا آنجا که مجبور میشود خودش هم برگ اعزام به جبهه بگیرد، و با او عازم جبهه شود، مبادا دخترش تنهایی اذیت شود.
اما خاطره شیرینش مربوط به وقتی است که چندین مامور قوی هیکل، بیموقع و با سر و صدا به خانهاش میریزند تا ضمن تفتیش منزل، او را دستگیر کرده و با خود به زندان ببرند.
میخندد و تعریف میکند؛
مأمورها که خودشان بیشتر هول کرده بودند، صدایشان را بلند کرده و تهدید میکردند؛ فوری، خیلی فوری آماده شو، تو را باید ببریم زندان، معطل نکن، ما کار داریم باید برویم بقیه خائنین را هم دستگیر کنیم...
میگفت تصور میکردند صدایشان را بالا ببرند حتما میترسم!
با همان آرامش و شمرده صحبت کردن ادامه میدهد؛
به آن مامور جوانی که خیلی هارت و پورت و سر و صدا میکرد، گفتم؛ آرام بگیر بچهجان! کمی بنشین آرامش پیدا کنی، با این سر و صداها شلوغش نکن، تا ببینیم چکار باید بکنیم!
مأمور میخواسته منفجر شود، وقتی در مقابل شخصیت یک خانمِ با وقار و آرام، کم آورده.
معلوم بوده آن مامور نمیدانسته، همه، از سر و صدای بیخود و بالا بردن صدا، و گرفتن اسلحه مقابلشان، که نمیترسند.
بالاخره همکارانش حالیاش میکنند که باید آرام بگیرد...
با بد کسی طرف شدهاند!
خانم وسمقی تعریف میکرد در آخرین بازداشتش، وقتی به او گفته بودند تعهد بده تا آزادت کنیم، گفته بوده تعهد!؟
گفته بودند کسی ضمانتت کند.
گفته بوده هیچکس را ندارم!
خواهش کرده بودند خودش ضمانت کند، هر وقت احضارش کنند بیاید، جواب داده بود شما که بلدید نیمه شب به خانهمان بریزید، چرا دیگر تعهد بدهم.
و قاضی هم خسته شده بود.
آزادش کنیم از دستش راحت شویم!!
نسل بانوان ما، امروز غالبأ همینند.
صبور، محکم، نترس و حاضر به جواب. نیازی نیست هارت و پورت کنید، لباس های وحشتناک بپوشید، افراد هیکلی را برای دستگیریشان بفرستید...
شاید نیاز باشد پزشکی همراه مأمورانی که برای دستگیری امثال خانم وسمقی میروند، بفرستید تا مواظب فشار خون آن مأمورها باشند.
یک وقت سکته نکنند!
اما چه شد که امروز یاد خاطره خانم وسمقی افتادم؟
ممکن است چنانچه اجازه تجمع قانونی در روز ۲۵ بهمن ماه، برای همه درخواست کنندگان داده نشود، مجبور شویم تعداد محدودی از ایثارگران و خانوادههای شهدا، تعداد محدودی از افرادی نظیر خانم وسمقی در مکانی دور هم جمع شویم. نه برای شاخ و شانه کشیدن، نه برای خودنمایی، برای اینکه ببینیم چه باید بکنیم با این حاکمیتی که گذاشتهایم شکل بگیرد. چه باید بکنیم با سیستمی که فکر میکند با اجازه ندادن برای تجمع، همه قالب تهی میکنند!!
چه باید بکنیم با نظامی که همه اتکایش را بر اسلحه و سر و صدا و تبلیغات و ترساندن گذاشته است!
چه کنیم برای جبران اشتباهات گذشتهمان، در اعتماد بیجایمان به طبقهای زبان نفهم!
خواستم بگویم، یک وقت به فکرشان نرسد آن روز، همان ماموران درشت جثه را بفرستند...
ممکن است جز ایثارگران و خانوادههایی که از هیچ چیز نمیترسند، خانم وسمقی هم بین ما باشد... با همان جثه ریزش!
آن وقت لازم است بیشتر مواظب مأمورها باشند یک وقت اذیت نشوند!! یک وقت معلوم نشود در زیر این تجهیزات سیاه ظاهراً ترساننده، هیچ چیزی نیست...
آنها که جبهه بودهاند بخوبی میدانند.
اصلأ تهدید به مرگ هم برای ما ترسناک نیست، چه رسد به شلیک تیر هوایی، گاز اشکآور، ونهای سیاه...
یک وقت از این اشتباهات نکنند!
صدیقه وسمقی یک نفر نیست
نسلی است که دیگر نمیخواهد تسلیم صحنهآراییها شود.
نمیخواهد آرام آرام در باتلاق فرو رود.
نمیخواهد بترسد
و از ترس مرگ، بمیرد!
نسلی که میداند
سکوت در برابر ظلم و بیقانونی
خودش یک مرگ است
مرگی تحقیرامیز
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
لینک امضای کمپین رفع حصر در گوگل:
https://forms.gle/V4NmyEdbivGjCDxd7
Google Docs
حمایت از تقاضای رفع حصر
اینک که جمعی از ایثارگران، خانواده شهدا و دلسوزان کشور با امضای متنی، تقاضای رفع حصر از آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و خانم زهرا رهنورد را اعلام نموده و درخواست برگزاری اجتماعی جهت رفع حصر در روز ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ را نموده اند، ما نیز با امضای این کارزار حمایت…