آن که از مرگ زودتر راه افتاده باشد،
حوصلهِ چراغ در شبِ دیرپا را میداند...
چند بار ؛
در هوای رسیدنِ به تو
از دهان گرگ گریخته باشم!؟؟
برف میبارد و ؛
زوزه ی گرگان در باد میپیچد؛
و من ؛
در حوصلهِ چراغ ؛
از نابهنگامیِ هیچ نابهنگامی
هراس نمی کنم ؛
از «بهمنی» به «بهمنی» دیگر
تو را فریاد میزنم:
ای #آزادی!
🖌 #عیدی_نعمتی
#شعر
#آزادی
@Roshanfkrane
حوصلهِ چراغ در شبِ دیرپا را میداند...
چند بار ؛
در هوای رسیدنِ به تو
از دهان گرگ گریخته باشم!؟؟
برف میبارد و ؛
زوزه ی گرگان در باد میپیچد؛
و من ؛
در حوصلهِ چراغ ؛
از نابهنگامیِ هیچ نابهنگامی
هراس نمی کنم ؛
از «بهمنی» به «بهمنی» دیگر
تو را فریاد میزنم:
ای #آزادی!
🖌 #عیدی_نعمتی
#شعر
#آزادی
@Roshanfkrane
#شعر
ما
از سالِ قصههای نگفته
میآییم
چقدر باد وزید
چقدر گل پرپر شد
بوی داغ پیچید
بر ساقههای جوان
خزان بر خزان خوابید.
کوله بار آرزو بر دوش
ما
از سالِ قصههای نگفته میآییم!
#عیدی_نعمتی
@Roshanfkrane
ما
از سالِ قصههای نگفته
میآییم
چقدر باد وزید
چقدر گل پرپر شد
بوی داغ پیچید
بر ساقههای جوان
خزان بر خزان خوابید.
کوله بار آرزو بر دوش
ما
از سالِ قصههای نگفته میآییم!
#عیدی_نعمتی
@Roshanfkrane