زندگی گاه به کام است و بس است؛ زندگی گاه به نام است و کم است؛ زندگی گاه به دام است و غم است؛ چه به کام و چه به نام و چه به دام... زندگی معرکه همت ماست...
@Roshanfkrane
#شعر
#ادب
@Roshanfkrane
#شعر
#ادب
📷رختکن ژاپن پس از بازی با بلژیک|ژاپنی ها علاوه بر تمیز کردن کل رختکن با نوشتن “ممنون از پذیرایی” به زبان روسی از روسیه بابت میزبانی تشکر کردند.
#فرهنگ
#ادب
@Roshanfkrane
#فرهنگ
#ادب
@Roshanfkrane
✍💎
#ادب
ادب مدرک نیست!
ادب لباس گران پوشیدن نیست
ادب بالای شهر زندگی کردن نیست
ادب ماشین خوب داشتن نیست
ثروت و مدرک ادب نمی اورد ،
ادب یعنی به همسرت امنیت، به فرزندنت محبت؛ به پدر مادرت خدمت و به دوستانت شادی را هدیه کنی
و برای جامعه نعمت باشی
هرکجا که میخواهی باش
در هر لباسی و هر پستی که هستی
#انسان باش
#تربیتی
@Roshanfkrane
#ادب
ادب مدرک نیست!
ادب لباس گران پوشیدن نیست
ادب بالای شهر زندگی کردن نیست
ادب ماشین خوب داشتن نیست
ثروت و مدرک ادب نمی اورد ،
ادب یعنی به همسرت امنیت، به فرزندنت محبت؛ به پدر مادرت خدمت و به دوستانت شادی را هدیه کنی
و برای جامعه نعمت باشی
هرکجا که میخواهی باش
در هر لباسی و هر پستی که هستی
#انسان باش
#تربیتی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 نگاهی کوتاه به زندگی و آثار #لعبت_والا
شاعر، نویسنده و ترانه سرای کشورمان/ایران بانو
#هنر #ادب #معرفی
@Roshanfkrane
شاعر، نویسنده و ترانه سرای کشورمان/ایران بانو
#هنر #ادب #معرفی
@Roshanfkrane
دکتر #محمدرضا_شفیعی_کدکنی
▪️در تمام مدّتِ شاعریِ من – که عمری شصت و چند ساله دارد – من همچنان آدم عقبماندهای باقی ماندهام که نه «وزن» را رها کردهام و نه «قافیه» را و نه «معنی» را، نه «عشق» را و نه «تأمّلاتِ وجودی» را و نه «ایران» را. برای اثباتِ عقبماندگیِ یک شاعر سندی استوارتر ازین میتوان یافت؟
آنهم در مملکتی که عقل اکثریتِ مردم آن به چشمشان است و چشمشان هم به روی صفحاتِ روزنامه...
به هر حال، جای تأسف است که من در طولِ مدّتِ شصت و اند سال شاعری، حتی برای نمونه، در یک مورد هم، نتوانستم وزن و قافیه و معنی و عشق و تأمّلاتِ وجودی و ایران را به کناری نهم و «آوانگارد» شوم. بدبختی ازین بالاتر؟
زندگیِ شعریِ من، از همان دورانِ نوجوانی و کودکی – که از هفتسالگی شعر میگفتهام با وزن و قافیهٔ درست – به گونهای بوده است که گاه در یک روز دهتا شعر گفتهام و گاه ماهها گذشته است و از شعر خبری نشده است. من هیچوقت به سراغِ شعر نرفتهام؛ همیشه او بوده است که به دیدار من شتافته و اختیار از من ربوده است.
📚 مقدمهٔ «طفلی به نام شادی»
تازهترین مجموعهٔ شعر محمدرضا شفیعی کدکنی
#ادب
@Roshanfkrane
▪️در تمام مدّتِ شاعریِ من – که عمری شصت و چند ساله دارد – من همچنان آدم عقبماندهای باقی ماندهام که نه «وزن» را رها کردهام و نه «قافیه» را و نه «معنی» را، نه «عشق» را و نه «تأمّلاتِ وجودی» را و نه «ایران» را. برای اثباتِ عقبماندگیِ یک شاعر سندی استوارتر ازین میتوان یافت؟
آنهم در مملکتی که عقل اکثریتِ مردم آن به چشمشان است و چشمشان هم به روی صفحاتِ روزنامه...
به هر حال، جای تأسف است که من در طولِ مدّتِ شصت و اند سال شاعری، حتی برای نمونه، در یک مورد هم، نتوانستم وزن و قافیه و معنی و عشق و تأمّلاتِ وجودی و ایران را به کناری نهم و «آوانگارد» شوم. بدبختی ازین بالاتر؟
زندگیِ شعریِ من، از همان دورانِ نوجوانی و کودکی – که از هفتسالگی شعر میگفتهام با وزن و قافیهٔ درست – به گونهای بوده است که گاه در یک روز دهتا شعر گفتهام و گاه ماهها گذشته است و از شعر خبری نشده است. من هیچوقت به سراغِ شعر نرفتهام؛ همیشه او بوده است که به دیدار من شتافته و اختیار از من ربوده است.
📚 مقدمهٔ «طفلی به نام شادی»
تازهترین مجموعهٔ شعر محمدرضا شفیعی کدکنی
#ادب
@Roshanfkrane