وقتي وارد رابطه اي ميشويد
و ميفهميد طرف مقابلتان قبل از شما به سمت هيچ رابطه اي نرفته است
بايد متوجه شويد كه اون فرد از دست به دست شدن بين ادمهاي امروزي بيزار است و حالا با ديدن شما ايمان پيدا كرده است كه در رابطه ي با شما هرگز دستي ديگر دستانش را نخواهد گرفت
پس رهايشان نكنيد و يا اگر در خودتان نميبينيد كه براي هميشه آخرينشان باشيد ازهمان اول وارد رابطه با اين افراد نشويد!
هستند ادمهايي كه مناسبِ نماندن هاي شما باشند و آبي در دلشان تكان نخورد از رفتن هايتان!
پس سمت انهايي نرويد كه بعد از كلنجارهاي زياد با خودشان ، شمارا براي يك عمر انتخاب كرده اند تا اخرينشان باشيد!
#نيلوفر_رضايي
فرهنگی ادبی اجتماعی
https://telegram.me/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65A
روشنفکران
و ميفهميد طرف مقابلتان قبل از شما به سمت هيچ رابطه اي نرفته است
بايد متوجه شويد كه اون فرد از دست به دست شدن بين ادمهاي امروزي بيزار است و حالا با ديدن شما ايمان پيدا كرده است كه در رابطه ي با شما هرگز دستي ديگر دستانش را نخواهد گرفت
پس رهايشان نكنيد و يا اگر در خودتان نميبينيد كه براي هميشه آخرينشان باشيد ازهمان اول وارد رابطه با اين افراد نشويد!
هستند ادمهايي كه مناسبِ نماندن هاي شما باشند و آبي در دلشان تكان نخورد از رفتن هايتان!
پس سمت انهايي نرويد كه بعد از كلنجارهاي زياد با خودشان ، شمارا براي يك عمر انتخاب كرده اند تا اخرينشان باشيد!
#نيلوفر_رضايي
فرهنگی ادبی اجتماعی
https://telegram.me/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65A
روشنفکران
Telegram
روشنفکران
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است
روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است
روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
#معرفى_ميكنم
آقا #محمد و #نيلوفر از خوباى بيشعور جامعه
واقعا نمیدونم چطوربخودتون اجازه میدید روی یک بنایی که قدمت هزارساله دارد اسمتون رو بنويسيد
(( #برجِ رادكانِ گلستان ))
#فرهنگ
@Roshanfkrane
آقا #محمد و #نيلوفر از خوباى بيشعور جامعه
واقعا نمیدونم چطوربخودتون اجازه میدید روی یک بنایی که قدمت هزارساله دارد اسمتون رو بنويسيد
(( #برجِ رادكانِ گلستان ))
#فرهنگ
@Roshanfkrane
مرا ادامه بده
تا این جاده به آخر برسد
بگذار مِه روی گیسوان من بنشیند
روی لب های تو
روی خاطرات ما
ای کاش سفر انتهای جهان بود
تا کسی در من مدام نگران نباشد...
#نيلوفر_لارى_پور
@Roshanfkrane
تا این جاده به آخر برسد
بگذار مِه روی گیسوان من بنشیند
روی لب های تو
روی خاطرات ما
ای کاش سفر انتهای جهان بود
تا کسی در من مدام نگران نباشد...
#نيلوفر_لارى_پور
@Roshanfkrane
.
به نظرم سرد شدنِ يهنفر تويِ رابطه مثل اين میمونه كه رفته باشه توی كما!
وقتي سرد ميشه برات عزيز ميشه!
تازه قدر روزايي كه بي وقفه بهت محبت می كرد و ميفهمی!
تازه ميفهمی هر "عزيزم"گفتنش چقدر باارزش بوده و تو به چشم يه عادت بهش نگاه كردی!
و حالا همه چيز برعكس ميشه!
يهروزايی بدونِ در نظر گرفتن بدیهات مدام بهت خوبی میكرده و عاشقانه كنارت بوده و تو بیتفاوت ازش رد شدی و حالا كه اون ديگه مثل قبل براحتی نميتونه "عزيزم"ی بهت بگه و سرد شده تو يادگرفتي بايد عاشقي كنی و مدام دنبال يه فرصت میگردی براي جبران!
درست شبيه كسی كه وقتي توي كماس براي همه عزيز ميشه و همه بهش محبت ميكنن اما اون حس نميكنه!
اون ديگه زندگيش وابسته به محبت كسی نيست!
اما تا وقتی نرفته توی كما با هر محبتی ميتونه يهروز به روزای زندگيش اضافه بشه!
از هر ده نفری كه از يهجايی به بعد قلبشون رو در ميارن و جاشو با برف پُر ميكنن شايد يهنفر بتونه دوباره قلبشو بذاره سرجاش!
درست مثل ادمايی كه ميرن توی كما و از بين چندين نفر ممكنه فقط يهنفر به زندگی برگرده
خراب كردن اسونه!
اما هر چيزی كه خراب بشه
معلوم نيست قابل ترميم باشه!
هر قلبی دوباره به تپش نمیفته
هر كما رفته اي دوباره چشماشو باز نميكنه!
حواسمون به آدمای اطرافمون باشه!
#نيلوفر_رضايى
@Roshanfkrane
به نظرم سرد شدنِ يهنفر تويِ رابطه مثل اين میمونه كه رفته باشه توی كما!
وقتي سرد ميشه برات عزيز ميشه!
تازه قدر روزايي كه بي وقفه بهت محبت می كرد و ميفهمی!
تازه ميفهمی هر "عزيزم"گفتنش چقدر باارزش بوده و تو به چشم يه عادت بهش نگاه كردی!
و حالا همه چيز برعكس ميشه!
يهروزايی بدونِ در نظر گرفتن بدیهات مدام بهت خوبی میكرده و عاشقانه كنارت بوده و تو بیتفاوت ازش رد شدی و حالا كه اون ديگه مثل قبل براحتی نميتونه "عزيزم"ی بهت بگه و سرد شده تو يادگرفتي بايد عاشقي كنی و مدام دنبال يه فرصت میگردی براي جبران!
درست شبيه كسی كه وقتي توي كماس براي همه عزيز ميشه و همه بهش محبت ميكنن اما اون حس نميكنه!
اون ديگه زندگيش وابسته به محبت كسی نيست!
اما تا وقتی نرفته توی كما با هر محبتی ميتونه يهروز به روزای زندگيش اضافه بشه!
از هر ده نفری كه از يهجايی به بعد قلبشون رو در ميارن و جاشو با برف پُر ميكنن شايد يهنفر بتونه دوباره قلبشو بذاره سرجاش!
درست مثل ادمايی كه ميرن توی كما و از بين چندين نفر ممكنه فقط يهنفر به زندگی برگرده
خراب كردن اسونه!
اما هر چيزی كه خراب بشه
معلوم نيست قابل ترميم باشه!
هر قلبی دوباره به تپش نمیفته
هر كما رفته اي دوباره چشماشو باز نميكنه!
حواسمون به آدمای اطرافمون باشه!
#نيلوفر_رضايى
@Roshanfkrane
روشنفکران
🔴ببینید در محکمه وجدان عمومی جامعه محکومید یا حاکم روشنفکران ✍ #شهابالدین_حائری شیرازی اسنادی که باعث محکومیت الهه محمدی و نیلوفر حامدی شد 🔹 این صداها بخشی از اسناد اقداماتی است که الهه محمدی و نیلوفر حامدی امروز به خاطر آن محکوم شدند. 🔹 الهه محمدی…
👆
💢چه كسي در «خبرچين» اعتراف كرد؟
روشنفکران
🔹حكم صادرشده عليه خانمها
#نيلوفر_حامدي و #الهه_محمدي،
دو خبرنگار زنداني در واقع منظومهاي از ايرادات حقوقي و قانوني بود كه در روزهاي اخير بارها به آن اشاره شد و مورد نقد حقوقدانان قرار گرفت. همانطور كه مسير دادرسي پرونده اين دو خبرنگار از سال گذشته تاكنون نيز پر از انواع اشكالات حقوقي بود. پخش مستندي به نام «خبرچين» عليه اين دو خبرنگار، آن هم بلافاصله بعد از اعلام حكم آنها از طريق رسانه قوه قضاييه اگر پر ايرادتر از آن حكم و فرآيند دادرسي نباشد، قطعا كمايرادتر از آن نيست. چه بسا خود اين فيلم و پخش آن را بتوان شاهدي ديگر بر اشكالات حقوقي اين پرونده دانست. به جز موارد جزيي، دو ايراد عمده و اساسي از نظر حقوقي در اين فيلم مستتر است كه باعث ميشود نه تنها اقناعي درباره حكم صادره براي خانمها حامدي و محمدي در سطح عمومي شكل نگيرد بلكه ترديدها درباره مبناي حقوق اين حكم و روايت رسمي منتشرشده درباره اين پرونده تشديد هم بشود. اين فيلم با اين وضعيتي كه ديديم بيش از آنكه اعتراف متهمان پرونده باشد، اعترافي بود بر وجود اشكالات اساسي در فرآيند دادرسي و حكم نهايي اين دو خبرنگار.
🔹مساله اول اين است كه جسته و گريخته گفته شده اين فيلم براي اطلاع افكار عمومي از اعمال و اقدامات اين دو خبرنگار ساخته و منتشر شده تا جامعه بداند دليل بازداشت و محكوميت آنها چيست. اطلاع افكار عمومي از جزييات پروندهها يك اصل مهم در اصول دادرسي در همه دنيا است تا از اين طريق استقلال سياسي و قانونمنداري نظام قضايي بهطور مكرر در معرض ديد شهروندان قرار بگيرد. اين كار از اساسيترين اقدامات و مناسباتي است كه يك نظام حكمراني براي تحكيم و تقويت سرمايه اجتماعي دستگاه قضايي و در گستره وسيعتر، كليت خود تدارك ميبيند. به اين معنا كه با اين كار افكار عمومي نه تنها متوجه ميشوند سيستم قضايي آنها مستقل، قانونمند و عادلانه رفتار ميكند بلكه ديگر بخشهاي نظام حكمراني از قبيل مقامات سياسي، دستگاههاي امنيتي و انتظامي و مراكز داراي قدرت اقتصادي هم امكان تاثير فراقانوني بر فرآيندهاي دادرسي ندارند و به اين ترتيب اعتماد عمومي نسبت به آنها هم افزايش مييابد. اما در تمام دنيا براي اين كار يك شيوه بسيار معمول تدارك ديده شده كه آن هم برگزاري دادگاه علني است. يعني چيزي كه اعتماد عمومي به يك فرآيند دادرسي را جلب ميكند، علني بودن دادگاه است نه انتشار فيلم و مستند بعد از صدور حكم. آنهم فيلمي كه كاملا يكطرفه است. بنابراين جاي سوال است كه اگر قصد ايجاد اعتماد عمومي نسبت به اين پرونده بود و دادگاه از دقيق بودن فرآيند دادرسي و حكم نهايي خود اطمينان داشت، چرا دادگاه علني برگزار نشد؟ جامعه چطور ميتواند با يك فيلم سي دقيقهاي كه آنهم به صورت يكطرفه تهيه و تنظيم شده، درباره پروندهاي كه با كوهي از سوالات بيپاسخ مواجه است به اطمينان و اعتماد برسد؟
🔹مساله دوم اينكه اين فيلم چيزي شبيه به يك كيفرخواست خالي بود. سوال اينجاست كه تكليف دفاعيات متهمان چه ميشود؟ آنها و وكلايشان در مقابل اين همه اتهام هيچگونه دفاعياتي نداشتند؟ اگر آنها مانند آنچه در اين فيلم ديديم، در محضر محكمه نيز موفق به اداي دفاعيات و توضيحات خود نشدند كه خب تكليف اعتبار حقوقي حكم صادره معلوم است. اگر هم دفاعياتي داشتند چرا و با كدام منطق و استدلال اين دفاعيات در فيلم مستند مورد اشاره ناديده گرفته شد؟ هر چند بايد گفت اصل تهيه و انتشار اين فيلم خود از نظر منطق و استدلال حقوقي بهطور كامل زير سوال است. اينكه بدون برگزاري يك دقيقه دادگاه علني در پروندهاي كه پر از ابهامات و ايرادات حقوقي است، فيلم كوتاهي از اين پرونده منتشر ميشود و باز هم حتي يك دقيقه از دفاعيات متهمان پرونده در اين فيلم مورد اشاره قرار نميگيرد به اندازه كافي براي افكار عمومي پيامي روشن درباره ميزان قوت و استحكام حقوقي فرآيند دادرسي و حكم نهايي پرونده خانمها نيلوفر حامدي و الهه محمدي دارد. به عبارتي اگر مبناي فرآيند دادرسي و حكم صادره از استحكام لازم برخوردار بود، براي جلب اعتماد عمومي نه به وسيله پخش مستند يكطرفه بلكه از طريق برگزاري دادگاه علني و انتشار دفاعيات متهمان و وكلاي آنها اقدام ميشد.
✍ #علی_مجتهدزاده
#انتقادات #اجتماعی #خبرنگاران
@Roshanfkrane
💢چه كسي در «خبرچين» اعتراف كرد؟
روشنفکران
🔹حكم صادرشده عليه خانمها
#نيلوفر_حامدي و #الهه_محمدي،
دو خبرنگار زنداني در واقع منظومهاي از ايرادات حقوقي و قانوني بود كه در روزهاي اخير بارها به آن اشاره شد و مورد نقد حقوقدانان قرار گرفت. همانطور كه مسير دادرسي پرونده اين دو خبرنگار از سال گذشته تاكنون نيز پر از انواع اشكالات حقوقي بود. پخش مستندي به نام «خبرچين» عليه اين دو خبرنگار، آن هم بلافاصله بعد از اعلام حكم آنها از طريق رسانه قوه قضاييه اگر پر ايرادتر از آن حكم و فرآيند دادرسي نباشد، قطعا كمايرادتر از آن نيست. چه بسا خود اين فيلم و پخش آن را بتوان شاهدي ديگر بر اشكالات حقوقي اين پرونده دانست. به جز موارد جزيي، دو ايراد عمده و اساسي از نظر حقوقي در اين فيلم مستتر است كه باعث ميشود نه تنها اقناعي درباره حكم صادره براي خانمها حامدي و محمدي در سطح عمومي شكل نگيرد بلكه ترديدها درباره مبناي حقوق اين حكم و روايت رسمي منتشرشده درباره اين پرونده تشديد هم بشود. اين فيلم با اين وضعيتي كه ديديم بيش از آنكه اعتراف متهمان پرونده باشد، اعترافي بود بر وجود اشكالات اساسي در فرآيند دادرسي و حكم نهايي اين دو خبرنگار.
🔹مساله اول اين است كه جسته و گريخته گفته شده اين فيلم براي اطلاع افكار عمومي از اعمال و اقدامات اين دو خبرنگار ساخته و منتشر شده تا جامعه بداند دليل بازداشت و محكوميت آنها چيست. اطلاع افكار عمومي از جزييات پروندهها يك اصل مهم در اصول دادرسي در همه دنيا است تا از اين طريق استقلال سياسي و قانونمنداري نظام قضايي بهطور مكرر در معرض ديد شهروندان قرار بگيرد. اين كار از اساسيترين اقدامات و مناسباتي است كه يك نظام حكمراني براي تحكيم و تقويت سرمايه اجتماعي دستگاه قضايي و در گستره وسيعتر، كليت خود تدارك ميبيند. به اين معنا كه با اين كار افكار عمومي نه تنها متوجه ميشوند سيستم قضايي آنها مستقل، قانونمند و عادلانه رفتار ميكند بلكه ديگر بخشهاي نظام حكمراني از قبيل مقامات سياسي، دستگاههاي امنيتي و انتظامي و مراكز داراي قدرت اقتصادي هم امكان تاثير فراقانوني بر فرآيندهاي دادرسي ندارند و به اين ترتيب اعتماد عمومي نسبت به آنها هم افزايش مييابد. اما در تمام دنيا براي اين كار يك شيوه بسيار معمول تدارك ديده شده كه آن هم برگزاري دادگاه علني است. يعني چيزي كه اعتماد عمومي به يك فرآيند دادرسي را جلب ميكند، علني بودن دادگاه است نه انتشار فيلم و مستند بعد از صدور حكم. آنهم فيلمي كه كاملا يكطرفه است. بنابراين جاي سوال است كه اگر قصد ايجاد اعتماد عمومي نسبت به اين پرونده بود و دادگاه از دقيق بودن فرآيند دادرسي و حكم نهايي خود اطمينان داشت، چرا دادگاه علني برگزار نشد؟ جامعه چطور ميتواند با يك فيلم سي دقيقهاي كه آنهم به صورت يكطرفه تهيه و تنظيم شده، درباره پروندهاي كه با كوهي از سوالات بيپاسخ مواجه است به اطمينان و اعتماد برسد؟
🔹مساله دوم اينكه اين فيلم چيزي شبيه به يك كيفرخواست خالي بود. سوال اينجاست كه تكليف دفاعيات متهمان چه ميشود؟ آنها و وكلايشان در مقابل اين همه اتهام هيچگونه دفاعياتي نداشتند؟ اگر آنها مانند آنچه در اين فيلم ديديم، در محضر محكمه نيز موفق به اداي دفاعيات و توضيحات خود نشدند كه خب تكليف اعتبار حقوقي حكم صادره معلوم است. اگر هم دفاعياتي داشتند چرا و با كدام منطق و استدلال اين دفاعيات در فيلم مستند مورد اشاره ناديده گرفته شد؟ هر چند بايد گفت اصل تهيه و انتشار اين فيلم خود از نظر منطق و استدلال حقوقي بهطور كامل زير سوال است. اينكه بدون برگزاري يك دقيقه دادگاه علني در پروندهاي كه پر از ابهامات و ايرادات حقوقي است، فيلم كوتاهي از اين پرونده منتشر ميشود و باز هم حتي يك دقيقه از دفاعيات متهمان پرونده در اين فيلم مورد اشاره قرار نميگيرد به اندازه كافي براي افكار عمومي پيامي روشن درباره ميزان قوت و استحكام حقوقي فرآيند دادرسي و حكم نهايي پرونده خانمها نيلوفر حامدي و الهه محمدي دارد. به عبارتي اگر مبناي فرآيند دادرسي و حكم صادره از استحكام لازم برخوردار بود، براي جلب اعتماد عمومي نه به وسيله پخش مستند يكطرفه بلكه از طريق برگزاري دادگاه علني و انتشار دفاعيات متهمان و وكلاي آنها اقدام ميشد.
✍ #علی_مجتهدزاده
#انتقادات #اجتماعی #خبرنگاران
@Roshanfkrane