🔺ادامه مطلب بالا🔻
🔸چهارم- برخی در شبکه های اجتماعی ماجرای اخیر در مشهد را با ماجرای چندی پیش رفتار پلیس آمریکا با یک سیاهپوست مقایسه کردهاند و به مرحوم سپهری لقب "#جرج_فلوید ایران" دادهاند. از آن سو برخی دیگر، مقایسه کنندگان را به تلاش برای ایجاد جرقه یک اعتراض عمومی در آبان امسال و زنده کردن حوادث آبان گذشته متهم کردهاند. بعید نیست تشکیل این دو قطبی بار دیگر دست اندرکاران امر را به مدیریت پسا واقعه بکشاند و همچون مورد" #دختر_آبادان" در کوتاهترین زمان، شاهد روایت های جدیدتری از خانواده سپهری در رسانه های رسمی باشیم. نفس ارجاع حساسیت جامعه به تلاش برای احیای حوادث آبان، نوعی پذیرش ضمنی "ترومایی جمعی " است که با وجود بکارگیری همه روش ها برای دفع آن همچنان در خاطره و وجدان جمعی ثبت و ضبط است و تاثیر خود را بر حکمرانی نیز گذاشته است بنابراین همچنانکه نگاه صرف امنیتی به آن بحران، مشکلی را حل نکرده است بکارگیری دوباره این روش های نادرست نیز کارگشا نخواهد بود.
🔸پنجم-باید بپذیریم که خشونت و نادیده گرفتن جان آدمی، صرف نظر از هر تفسیر و توجیه یا معادل سازی تاریخی، مذموم است. بی عدالتی، بی عدالتی است و تقلای توجیه آن سفسطه. فراموش نکنیم که رویدادهای تلخ اجتماعی همچون تب یا احساس درد، نشانه هایی از عمق بیماری هستند که اخرین فرصت را برای رفع ریشه ای خود به جامعه و حکومت میدهند. افتادن به چرخه رایجی که با بروز نشانه درد آغاز و خیلی زود به قطب بندی های سیاسی و سپس مواجهه امنیتی ختم می شود، روشی اشتباه است که تنها موج بعدی بحران را در بلند مدت وخیم ترمیکند و خشم جامعه با مشاهده این چرخه باطل، رفته رفته سهمگین تر خواهد شد. نکه باید این چرخه را متوقف کند، حکومت است. اینجاست که جامعهشناسان از چرخه بهم مرتبط جامعه سخن میگویند و بر اهمیت توجه به مفاهیمی چون نفی خشونت، مسئولیت اخلاقی و اجتماعی، توجه به حقوق شهروندان، عدالت اجتماعی، آزادی بیان و نظایر آن سخن میگویند. در عین حال، این وظیفه صاحبنظران است که نسبت به این بیمبالاتی ها واکنش نشان دهند و نسبت به وقوع و تکرار آن هشدار بدهند. تکرار طوطیوار نظریات جامعه شناسی یا علوم سیاسی یا حقوقی، با کلمات و اداهای آکادمیک و برچسب "هیجانی و عوامانه و سیاسی" زدن به آنانکه از مسئولیت فردی و اجتماعی سخن میگویند، مصداق بی تعهدی است.
🔸مخلص کلام خطاب به ارباب قدرت نیز آنکه ، سخن گفتن از رواداری، احترام به حقوق شهروندی، توجه جدی به معضلات اجتماعی، پاسخگو کردن قدرت، شفافیت و برخورد منصفانه و قانونی از سوی دستگاه قضایی و بسیار موارد دیگر نه ادای روشنفکری است و نه بازی در زمین دشمن، محدود ماندن این هشدارها به کلمات و نوشتهها نیز بیش از انکه نشان بی ثمری قلم امثال من باشد نشان از عمق غفلت آنانی است که بیاعتنا ازاین سخنان میگذرند. زیرا وظیفه قلم، بازنمایی واقعیت و نشان دادن راه به دور از هیجان است بنابراین مفاهیم مندرج ذیل حکمرانی خوب و حقوق انسانی و مدنی جامعه، ضروریاتی هستند که اتفاقا جدی بودن و اهمیت توجه به آنان برای تضمین کارکرد درست قدرت و مدیریت حکومت و جامعه، دلیل پدید آمدن آن در فرهنگ کشورهای توسعه یافته بوده است و تاخیر در فهم و پذیرش آن نابخردی محض و موجب فرجامی تلخ است.
#سهند_ایرانمهر
@Roshanfkrane
🔸چهارم- برخی در شبکه های اجتماعی ماجرای اخیر در مشهد را با ماجرای چندی پیش رفتار پلیس آمریکا با یک سیاهپوست مقایسه کردهاند و به مرحوم سپهری لقب "#جرج_فلوید ایران" دادهاند. از آن سو برخی دیگر، مقایسه کنندگان را به تلاش برای ایجاد جرقه یک اعتراض عمومی در آبان امسال و زنده کردن حوادث آبان گذشته متهم کردهاند. بعید نیست تشکیل این دو قطبی بار دیگر دست اندرکاران امر را به مدیریت پسا واقعه بکشاند و همچون مورد" #دختر_آبادان" در کوتاهترین زمان، شاهد روایت های جدیدتری از خانواده سپهری در رسانه های رسمی باشیم. نفس ارجاع حساسیت جامعه به تلاش برای احیای حوادث آبان، نوعی پذیرش ضمنی "ترومایی جمعی " است که با وجود بکارگیری همه روش ها برای دفع آن همچنان در خاطره و وجدان جمعی ثبت و ضبط است و تاثیر خود را بر حکمرانی نیز گذاشته است بنابراین همچنانکه نگاه صرف امنیتی به آن بحران، مشکلی را حل نکرده است بکارگیری دوباره این روش های نادرست نیز کارگشا نخواهد بود.
🔸پنجم-باید بپذیریم که خشونت و نادیده گرفتن جان آدمی، صرف نظر از هر تفسیر و توجیه یا معادل سازی تاریخی، مذموم است. بی عدالتی، بی عدالتی است و تقلای توجیه آن سفسطه. فراموش نکنیم که رویدادهای تلخ اجتماعی همچون تب یا احساس درد، نشانه هایی از عمق بیماری هستند که اخرین فرصت را برای رفع ریشه ای خود به جامعه و حکومت میدهند. افتادن به چرخه رایجی که با بروز نشانه درد آغاز و خیلی زود به قطب بندی های سیاسی و سپس مواجهه امنیتی ختم می شود، روشی اشتباه است که تنها موج بعدی بحران را در بلند مدت وخیم ترمیکند و خشم جامعه با مشاهده این چرخه باطل، رفته رفته سهمگین تر خواهد شد. نکه باید این چرخه را متوقف کند، حکومت است. اینجاست که جامعهشناسان از چرخه بهم مرتبط جامعه سخن میگویند و بر اهمیت توجه به مفاهیمی چون نفی خشونت، مسئولیت اخلاقی و اجتماعی، توجه به حقوق شهروندان، عدالت اجتماعی، آزادی بیان و نظایر آن سخن میگویند. در عین حال، این وظیفه صاحبنظران است که نسبت به این بیمبالاتی ها واکنش نشان دهند و نسبت به وقوع و تکرار آن هشدار بدهند. تکرار طوطیوار نظریات جامعه شناسی یا علوم سیاسی یا حقوقی، با کلمات و اداهای آکادمیک و برچسب "هیجانی و عوامانه و سیاسی" زدن به آنانکه از مسئولیت فردی و اجتماعی سخن میگویند، مصداق بی تعهدی است.
🔸مخلص کلام خطاب به ارباب قدرت نیز آنکه ، سخن گفتن از رواداری، احترام به حقوق شهروندی، توجه جدی به معضلات اجتماعی، پاسخگو کردن قدرت، شفافیت و برخورد منصفانه و قانونی از سوی دستگاه قضایی و بسیار موارد دیگر نه ادای روشنفکری است و نه بازی در زمین دشمن، محدود ماندن این هشدارها به کلمات و نوشتهها نیز بیش از انکه نشان بی ثمری قلم امثال من باشد نشان از عمق غفلت آنانی است که بیاعتنا ازاین سخنان میگذرند. زیرا وظیفه قلم، بازنمایی واقعیت و نشان دادن راه به دور از هیجان است بنابراین مفاهیم مندرج ذیل حکمرانی خوب و حقوق انسانی و مدنی جامعه، ضروریاتی هستند که اتفاقا جدی بودن و اهمیت توجه به آنان برای تضمین کارکرد درست قدرت و مدیریت حکومت و جامعه، دلیل پدید آمدن آن در فرهنگ کشورهای توسعه یافته بوده است و تاخیر در فهم و پذیرش آن نابخردی محض و موجب فرجامی تلخ است.
#سهند_ایرانمهر
@Roshanfkrane