با درود
اگر علاقمند به دانش زبان شناسی، فلسفه زبان، زبانهای ایرانی و فرهنگ و زبان باستان هستید از شما دعوت می کنیم به کانال سرزمین زبانشناسی بپیوندید.
@linguisticland
زبانشناسی
فلسفه زبان
زبانهای ایرانی
فرهنگ و زبان باستان
وبینارهای زبانشناسی دانشگاه های معتبر ایران
معرفی منابع کنکور کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی رشته زبانشناسی
معرفی کارگاه های علمی رشته زبانشناسی
معرفی به روزترین کتاب ها و مقالات زبانشناسی
#زبان
#زبانشناسی
#اسکویی
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@linguisticland
اگر علاقمند به دانش زبان شناسی، فلسفه زبان، زبانهای ایرانی و فرهنگ و زبان باستان هستید از شما دعوت می کنیم به کانال سرزمین زبانشناسی بپیوندید.
@linguisticland
زبانشناسی
فلسفه زبان
زبانهای ایرانی
فرهنگ و زبان باستان
وبینارهای زبانشناسی دانشگاه های معتبر ایران
معرفی منابع کنکور کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی رشته زبانشناسی
معرفی کارگاه های علمی رشته زبانشناسی
معرفی به روزترین کتاب ها و مقالات زبانشناسی
#زبان
#زبانشناسی
#اسکویی
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
@linguisticland
#اگزیستانسیالیسم_و_اصالت_بشر
✍ زهره_روحی
اگزیستانسیالیسم، فلسفهای است که به هستی یا «وجود» میپردازد، و یکی از مهمترین مکاتب فکری غرب به شمار میرود.میتوان گفت از آن زمان که «انسان» و وضعیتِ برخاسته از شرایط اجتماعی او، مرکز توجه اندیشمندان قرار گرفت، خودِ این «عرصهی توجه»، دائم دستخوش تغییر و دگرگونی شد. به بیانی هر عرصهی توجهی، به مثابه دری بود گشوده به روش، فضا و قلمروی جدید در نحوهی درک و فهمی که پژوهشهای انسانشناسانه میبایست بر مبنای آن انجام گیرد.
دلیل انتخاب #ژان_پل_سارتر, به عنوان نمونهی موردیِ این مکتب فکری، شهرت وی و شاید حتا بتوان گفت هموزن بودن نام او با این مکتب فکری است.آنچه تحت عنوان «اگزیستانسیالیسمِ سارتر» پیش روی خود داریم، تفکرِ وجودیِ شسته رُفتهی سارتر است و در حقیقت مبتنی بر کتابیست که وی مقولات مورد تأیید اندیشهی خود را با دقت و احتیاط در آن منتشر کرده است، آنهم به دلیل دفاع از تفکرات اگزیستانسیالیستی خود. بنابراین به نظر طبیعی میرسد که در این کتاب خبری ازآن دسته مقولاتی نباشد که هیاهو به پا میکنند منظور همانهایی است که در کتاب «هستی و نیستی» وجود دارند؛ که شاید مهمترین آنها رابطهی است که سارتر بین «آزادی، دیگری، و گناهکاری» میبیند. و بالاخره نکتهی دیگر اینکه، فلسفهی اگزیستانسیالیستیِ وی از بسیاری جهات مدیون آموزههای «بودشناسِ» معروف، مارتین هایدگر است.
تفسیر سارتر از «اگزیستانسیالیسم» هم بیانگر پیوند با «اصالت بشر» است و هم متضمن تفاوت اومانیسمِ اگزیستناسیالیستی و اومانیسم ایدآلیستیِ قرن هجده؛ وی بزرگترین تفاوت را در نحوهی درک «مفهوم بشر» میداند. به عنوان مثال، یک فرد اگزیستانسیالیست، بر خلاف ایدالیستها معتقد نیست که آدمی از طبیعت و سرشتی «پیشاپیش شکلیافته» برخوردار است. به عبارتی از نظر سارتر چیزی به نام طبیعتِ بشری وجود ندارد، بلکه بر عکس معتقد است که آدمی، آنچیزی است که از خود میسازد. سارتر این اصل را، که در واقع اصلی «درونگرا»ست، (یعنی به خودِ آدمی برمیگردد)، نخستین اصل اگزیستانسیالیسم میداند.ضمن آنکه معتقد است این اصل به بنیانیترین ایدهی اگزیستانسیالیسم راه میبرد؛ منظور همان ایدهی بسیار مهمی است که میگوید: «وجود بر ماهیت مقدم است.»
#فلسفه
#اسکویی
@Roshanfkrane
✍ زهره_روحی
اگزیستانسیالیسم، فلسفهای است که به هستی یا «وجود» میپردازد، و یکی از مهمترین مکاتب فکری غرب به شمار میرود.میتوان گفت از آن زمان که «انسان» و وضعیتِ برخاسته از شرایط اجتماعی او، مرکز توجه اندیشمندان قرار گرفت، خودِ این «عرصهی توجه»، دائم دستخوش تغییر و دگرگونی شد. به بیانی هر عرصهی توجهی، به مثابه دری بود گشوده به روش، فضا و قلمروی جدید در نحوهی درک و فهمی که پژوهشهای انسانشناسانه میبایست بر مبنای آن انجام گیرد.
دلیل انتخاب #ژان_پل_سارتر, به عنوان نمونهی موردیِ این مکتب فکری، شهرت وی و شاید حتا بتوان گفت هموزن بودن نام او با این مکتب فکری است.آنچه تحت عنوان «اگزیستانسیالیسمِ سارتر» پیش روی خود داریم، تفکرِ وجودیِ شسته رُفتهی سارتر است و در حقیقت مبتنی بر کتابیست که وی مقولات مورد تأیید اندیشهی خود را با دقت و احتیاط در آن منتشر کرده است، آنهم به دلیل دفاع از تفکرات اگزیستانسیالیستی خود. بنابراین به نظر طبیعی میرسد که در این کتاب خبری ازآن دسته مقولاتی نباشد که هیاهو به پا میکنند منظور همانهایی است که در کتاب «هستی و نیستی» وجود دارند؛ که شاید مهمترین آنها رابطهی است که سارتر بین «آزادی، دیگری، و گناهکاری» میبیند. و بالاخره نکتهی دیگر اینکه، فلسفهی اگزیستانسیالیستیِ وی از بسیاری جهات مدیون آموزههای «بودشناسِ» معروف، مارتین هایدگر است.
تفسیر سارتر از «اگزیستانسیالیسم» هم بیانگر پیوند با «اصالت بشر» است و هم متضمن تفاوت اومانیسمِ اگزیستناسیالیستی و اومانیسم ایدآلیستیِ قرن هجده؛ وی بزرگترین تفاوت را در نحوهی درک «مفهوم بشر» میداند. به عنوان مثال، یک فرد اگزیستانسیالیست، بر خلاف ایدالیستها معتقد نیست که آدمی از طبیعت و سرشتی «پیشاپیش شکلیافته» برخوردار است. به عبارتی از نظر سارتر چیزی به نام طبیعتِ بشری وجود ندارد، بلکه بر عکس معتقد است که آدمی، آنچیزی است که از خود میسازد. سارتر این اصل را، که در واقع اصلی «درونگرا»ست، (یعنی به خودِ آدمی برمیگردد)، نخستین اصل اگزیستانسیالیسم میداند.ضمن آنکه معتقد است این اصل به بنیانیترین ایدهی اگزیستانسیالیسم راه میبرد؛ منظور همان ایدهی بسیار مهمی است که میگوید: «وجود بر ماهیت مقدم است.»
#فلسفه
#اسکویی
@Roshanfkrane