🔆🔸🔸🔸
یک مرد قوی از توانمند شدنِ زنان،
حمایت میکند.
✍ #هانا_آرنت(فیلسوف وتاریخ نگار آلمانی)
@Roshanfkrane
یک مرد قوی از توانمند شدنِ زنان،
حمایت میکند.
✍ #هانا_آرنت(فیلسوف وتاریخ نگار آلمانی)
@Roshanfkrane
هنگامی که مدام به شما دروغ میگویند
نتیجه این نیست که شما این دروغها
را باور میکنید؛ بلکه این است که
دیگر هیچکس به هیچچیز باور ندارد.
مردمی که دیگر نتوانند چیزی را باور کنند، نمیتوانند نظری هم داشته باشند. نه تنها
از توانایی اقدام به کاری محرومند، بلکه
از توانایی اندیشیدن و داوری کردن محروم میشوند و با چنین مردمی، شما هرکاری
بخواهید میتوانید بکنید.
#هانا_آرنت
@Roshanfkrane
نتیجه این نیست که شما این دروغها
را باور میکنید؛ بلکه این است که
دیگر هیچکس به هیچچیز باور ندارد.
مردمی که دیگر نتوانند چیزی را باور کنند، نمیتوانند نظری هم داشته باشند. نه تنها
از توانایی اقدام به کاری محرومند، بلکه
از توانایی اندیشیدن و داوری کردن محروم میشوند و با چنین مردمی، شما هرکاری
بخواهید میتوانید بکنید.
#هانا_آرنت
@Roshanfkrane
✔️پرونده های بازِ بسته
نگاهی به مورد "مهرداد سپهری"
✍🏻سهند ایرانمهر
🔸موضوع #مهرداد_سپهری ازجمله موضوعاتی است که مورد توجه کاربران در شبکههای اجتماعی قرار گرفته است. ماجرا از انتشار ویدیویی آغاز شد که در آن مردی دست بند به دست نشان داده می شد که مامور پلیس علیرغم ناتوانی متهم در نشان دادن واکنش خصمانه فیزیکی، به دفعات به صورت او اسپری فلفل میزد. طبق آنچه برادر مرحوم سپهری گفته است. مهرداد سپهری با همسر خود اختلاف داشته است. خانواده همسر وی با پلیس تماس میگیرند و پلیس نیز بعد از برخوردی که ویدیوی آن موجود است او را بازداشت میکند. چند روز بعد هم جسد مردی مجهول الهویه در بیمارستان توسط برادر نامبرده شناسایی می شود و باز آنطور که وی گفته است، در گزارش اولیه دلیل مرگ را استنشاق گاز فلفل تشخیص میدهند. پرونده قضایی تشکیل شده است و موضوع تحت بررسی است اما اگر نگاهی آسیب شناسانه و اجتماعی به این موضوع بیاندازیم، نکات قابل تامل متعددی را می توان در آن یافت:
🔸اول- اختلافات خانوادگی که منجر به #خشونت خانوادگی میشوند از جمله آسیب های جدی است که در همین سال اخیر نمونههای -منجر به قتل از آن- بازتاب وسیعی در فضای مجازی و سطح اجتماع داشته است. پیداست که عاقلانهترین کار به هنگام بحرانِ غیرقابل مدیریت، تماس با مراکزی است که برای رسیدگی با این امر پدید آمدهاند و برای تصدی آن آموزش دیدهاند. ارجاع این بحران ها به پلیس و بعد برخورد سخت پلیس با بحران خود نشان از دو آسیب اجتماعی دارد: اول، فقدان مراکز تخصصی و یا غیبت آنان به هنگام بروز یا عدم آموزش شهروندان و ناآشنایی آنان با این مراکز و دوم، روش سخت پلیس در مواجهه با این بحران ها. ضمن آنکه حالا مشخص میشود که چرا برخی دلسوزانه از فقدان آموزش صحیح به شهروندان و مجریان و گاه حتی قانونگذاران می گویند و به نگاه بدبینانه به گسترش نهادهای مردم نهاد متخصص در امور اجتماعی انتقاد دارند.
🔸دوم- خشونت در جامعه ما جدی گرفته نمیشود. تعریفی جامع از خشونت که متاثر از ایدئولوژی، مذهب یا نگاه امنیتی نباشد، وجود ندارد و تقبیح خشونت بستگی به ماهیت مرتکب آن دارد. جامعه امروز ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند توافق اجتماعی با حمایت قانون بر سر مفهوم خشونت به عنوان امری غیر اخلاقی است. امروز بیش از هر زمان دیگری لازم است که هم به حکومت و هم به جامعه تفهیم شود که خشونت صرف نظر از مرتکب آن، خشونت است. خشونت به تعبیر #هانا_آرنت، نشانه آشکار از حماقتی است که خود، از ناتوانی در درست اندیشیدن و درست عمل کردن نشات می گیرد.این تعریفی فلسفی از خشونت است در جامعه شناسی؛ خشونت وقتی پا پیش میگذارد که جامعه فاقد سازوکار منطقی برای حل مشکلات است . حل مشکلات وقتی به تعویق می افتد که خود مشکل انکار یا راه درست برای رفع آن کنار گذاشته می شود. مشکل نیز وقتی انکار میشود که حساسیت اجتماعی و انذار نسبت به بروز مشکل با برچسبهای سیاسی یا ایدئولوژیک، تضعیف یل پرهزینه میشود.بی اهمیت تلقی کردن ارتکاب به زور و خشونت، رویدادی نامبارک است و تنها وجه مثبت ماجرای اخیر آن است که دست کم افکار عمومی ارتکاب آن را عادی نمیداند و نسبت به بروز آن واکنش نشان میدهد. بنابراین این نیز اشتباه است که به حساسیت افکار عمومی ، عنوانی غیرمنصفانه داده شود یا کسانیکه در این موارد جامعه را آگاه میکنند، تحت تعقیب قرار گیرند.
🔸سوم- احساس آزادی در ارتکاب خشونت، نشانه شومی است که خود حکایت از امکان تفسیر ذوقی از قانون و توهم داشتن صلاحیت در اعمال هرگونه مجازات دارد. این امر ممکن است از سوی شهروندان رخ دهد که به نوبه خود خطرناک است اما شق خطرناک تر آن زمانی است که به اصطلاح "مجری قانون" به این شیوه روی آورد. از هردوی اینها مهلکتر، بی اعتنایی به واکنش افکار عمومی و خونسردی مرتکب، آن هم دربرابر دوربین است.
ادامه در مطلب بعدی🔻
@Roshanfkrane
نگاهی به مورد "مهرداد سپهری"
✍🏻سهند ایرانمهر
🔸موضوع #مهرداد_سپهری ازجمله موضوعاتی است که مورد توجه کاربران در شبکههای اجتماعی قرار گرفته است. ماجرا از انتشار ویدیویی آغاز شد که در آن مردی دست بند به دست نشان داده می شد که مامور پلیس علیرغم ناتوانی متهم در نشان دادن واکنش خصمانه فیزیکی، به دفعات به صورت او اسپری فلفل میزد. طبق آنچه برادر مرحوم سپهری گفته است. مهرداد سپهری با همسر خود اختلاف داشته است. خانواده همسر وی با پلیس تماس میگیرند و پلیس نیز بعد از برخوردی که ویدیوی آن موجود است او را بازداشت میکند. چند روز بعد هم جسد مردی مجهول الهویه در بیمارستان توسط برادر نامبرده شناسایی می شود و باز آنطور که وی گفته است، در گزارش اولیه دلیل مرگ را استنشاق گاز فلفل تشخیص میدهند. پرونده قضایی تشکیل شده است و موضوع تحت بررسی است اما اگر نگاهی آسیب شناسانه و اجتماعی به این موضوع بیاندازیم، نکات قابل تامل متعددی را می توان در آن یافت:
🔸اول- اختلافات خانوادگی که منجر به #خشونت خانوادگی میشوند از جمله آسیب های جدی است که در همین سال اخیر نمونههای -منجر به قتل از آن- بازتاب وسیعی در فضای مجازی و سطح اجتماع داشته است. پیداست که عاقلانهترین کار به هنگام بحرانِ غیرقابل مدیریت، تماس با مراکزی است که برای رسیدگی با این امر پدید آمدهاند و برای تصدی آن آموزش دیدهاند. ارجاع این بحران ها به پلیس و بعد برخورد سخت پلیس با بحران خود نشان از دو آسیب اجتماعی دارد: اول، فقدان مراکز تخصصی و یا غیبت آنان به هنگام بروز یا عدم آموزش شهروندان و ناآشنایی آنان با این مراکز و دوم، روش سخت پلیس در مواجهه با این بحران ها. ضمن آنکه حالا مشخص میشود که چرا برخی دلسوزانه از فقدان آموزش صحیح به شهروندان و مجریان و گاه حتی قانونگذاران می گویند و به نگاه بدبینانه به گسترش نهادهای مردم نهاد متخصص در امور اجتماعی انتقاد دارند.
🔸دوم- خشونت در جامعه ما جدی گرفته نمیشود. تعریفی جامع از خشونت که متاثر از ایدئولوژی، مذهب یا نگاه امنیتی نباشد، وجود ندارد و تقبیح خشونت بستگی به ماهیت مرتکب آن دارد. جامعه امروز ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند توافق اجتماعی با حمایت قانون بر سر مفهوم خشونت به عنوان امری غیر اخلاقی است. امروز بیش از هر زمان دیگری لازم است که هم به حکومت و هم به جامعه تفهیم شود که خشونت صرف نظر از مرتکب آن، خشونت است. خشونت به تعبیر #هانا_آرنت، نشانه آشکار از حماقتی است که خود، از ناتوانی در درست اندیشیدن و درست عمل کردن نشات می گیرد.این تعریفی فلسفی از خشونت است در جامعه شناسی؛ خشونت وقتی پا پیش میگذارد که جامعه فاقد سازوکار منطقی برای حل مشکلات است . حل مشکلات وقتی به تعویق می افتد که خود مشکل انکار یا راه درست برای رفع آن کنار گذاشته می شود. مشکل نیز وقتی انکار میشود که حساسیت اجتماعی و انذار نسبت به بروز مشکل با برچسبهای سیاسی یا ایدئولوژیک، تضعیف یل پرهزینه میشود.بی اهمیت تلقی کردن ارتکاب به زور و خشونت، رویدادی نامبارک است و تنها وجه مثبت ماجرای اخیر آن است که دست کم افکار عمومی ارتکاب آن را عادی نمیداند و نسبت به بروز آن واکنش نشان میدهد. بنابراین این نیز اشتباه است که به حساسیت افکار عمومی ، عنوانی غیرمنصفانه داده شود یا کسانیکه در این موارد جامعه را آگاه میکنند، تحت تعقیب قرار گیرند.
🔸سوم- احساس آزادی در ارتکاب خشونت، نشانه شومی است که خود حکایت از امکان تفسیر ذوقی از قانون و توهم داشتن صلاحیت در اعمال هرگونه مجازات دارد. این امر ممکن است از سوی شهروندان رخ دهد که به نوبه خود خطرناک است اما شق خطرناک تر آن زمانی است که به اصطلاح "مجری قانون" به این شیوه روی آورد. از هردوی اینها مهلکتر، بی اعتنایی به واکنش افکار عمومی و خونسردی مرتکب، آن هم دربرابر دوربین است.
ادامه در مطلب بعدی🔻
@Roshanfkrane
I Will Survive
Gloria Gaynor
🎧یکی از موفق ترین آهنگ های دنس است که با صدای«گلوریا گینور»اجرا شده وبه یکی از نمادهای موسیقی دهه هفتادو نماد #اقتدار_زنان بدل شد
" زنده میمانم "
🎤#گلوریا_گینور
یک مرد قوی از توانمند شدنِ زنان،
حمایت میکند.
✍ #هانا_آرنت
#موسیقی
@Roshanfkrane
" زنده میمانم "
🎤#گلوریا_گینور
یک مرد قوی از توانمند شدنِ زنان،
حمایت میکند.
✍ #هانا_آرنت
#موسیقی
@Roshanfkrane
( درباره فقدان قدرت )
در تمام جمهوری های دارای حکومت نمایندگی ، قدرت در اختیار مردم است. این به معنای آن است که مردم به برخی افراد این قدرت را می بخشند تا آنان را نمایندگی کنند ، تا به نام آنان عمل کنند.
زمانی که در رابطه با فقدان قدرت حرف می زنیم، معنایش این است که مردم رضايت شان را از عملکرد نمایندگان شان یا مقام های منتخب قدرت یافته شان ، از دست داده اند. آن کسانی که به قدرت دست یافته اند طبعاً احساس قدرتمندی می کنند ، حتی هنگامی که مردم از مبنای آن قدرت کناره می گیرند ، احساس قدرت باقی می ماند. برای حفظ نظام ، قدرتمندان شروع به عمل کردن در مقام حاکمان و چینش دوبارهٔ نیروها می کنند. آنان زور را جايگزين رضايت مردم می کنند.
#هانا_آرنت
کتاب: در باب سیاست و انقلاب
#سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
در تمام جمهوری های دارای حکومت نمایندگی ، قدرت در اختیار مردم است. این به معنای آن است که مردم به برخی افراد این قدرت را می بخشند تا آنان را نمایندگی کنند ، تا به نام آنان عمل کنند.
زمانی که در رابطه با فقدان قدرت حرف می زنیم، معنایش این است که مردم رضايت شان را از عملکرد نمایندگان شان یا مقام های منتخب قدرت یافته شان ، از دست داده اند. آن کسانی که به قدرت دست یافته اند طبعاً احساس قدرتمندی می کنند ، حتی هنگامی که مردم از مبنای آن قدرت کناره می گیرند ، احساس قدرت باقی می ماند. برای حفظ نظام ، قدرتمندان شروع به عمل کردن در مقام حاکمان و چینش دوبارهٔ نیروها می کنند. آنان زور را جايگزين رضايت مردم می کنند.
#هانا_آرنت
کتاب: در باب سیاست و انقلاب
#سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
( درباره فقدان قدرت )
در تمام جمهوری های دارای حکومت نمایندگی ، قدرت در اختیار مردم است. این به معنای آن است که مردم به برخی افراد این قدرت را می بخشند تا آنان را نمایندگی کنند ، تا به نام آنان عمل کنند.
زمانی که در رابطه با فقدان قدرت حرف می زنیم، معنایش این است که مردم رضايت شان را از عملکرد نمایندگان شان یا مقام های منتخب قدرت یافته شان ، از دست داده اند. آن کسانی که به قدرت دست یافته اند طبعاً احساس قدرتمندی می کنند ، حتی هنگامی که مردم از مبنای آن قدرت کناره می گیرند ، احساس قدرت باقی می ماند. برای حفظ نظام ، قدرتمندان شروع به عمل کردن در مقام حاکمان و چینش دوبارهٔ نیروها می کنند. آنان زور را جايگزين رضايت مردم می کنند.
#هانا_آرنت
کتاب: در باب سیاست و انقلاب
@Roshanfkrane
در تمام جمهوری های دارای حکومت نمایندگی ، قدرت در اختیار مردم است. این به معنای آن است که مردم به برخی افراد این قدرت را می بخشند تا آنان را نمایندگی کنند ، تا به نام آنان عمل کنند.
زمانی که در رابطه با فقدان قدرت حرف می زنیم، معنایش این است که مردم رضايت شان را از عملکرد نمایندگان شان یا مقام های منتخب قدرت یافته شان ، از دست داده اند. آن کسانی که به قدرت دست یافته اند طبعاً احساس قدرتمندی می کنند ، حتی هنگامی که مردم از مبنای آن قدرت کناره می گیرند ، احساس قدرت باقی می ماند. برای حفظ نظام ، قدرتمندان شروع به عمل کردن در مقام حاکمان و چینش دوبارهٔ نیروها می کنند. آنان زور را جايگزين رضايت مردم می کنند.
#هانا_آرنت
کتاب: در باب سیاست و انقلاب
@Roshanfkrane
اندیشههایِ خطرناک وجود ندارند؛ خودِ اندیشیدن خطرناک است.
#هانا_آرنت /
اندیشیدن و ملاحظات اخلاقی
@Roshanfkrane
#هانا_آرنت /
اندیشیدن و ملاحظات اخلاقی
@Roshanfkrane
شکلگیری حکومتهای خودکامه بدون حضور روشنفکران کوتهبین و حقیر ممکن نیست.
این گونه روشنفکران در عمل به رژیمی خدمت میکنند که مدعی مبارزه با آنند.
#هانا_آرنت
@Roshanfkrane
این گونه روشنفکران در عمل به رژیمی خدمت میکنند که مدعی مبارزه با آنند.
#هانا_آرنت
@Roshanfkrane
✍️نخست تفکیک وجداسازی
انجام می گیرد
سپس انزوا
سپس تنهایی
تنهایی که به سراغت آمد
دچار فراموشی میشوی
و چنین نابودت می کنند..!
▫️#هانا_آرنت
▪️#توتالیتاریسم
@Roshanfkrane
انجام می گیرد
سپس انزوا
سپس تنهایی
تنهایی که به سراغت آمد
دچار فراموشی میشوی
و چنین نابودت می کنند..!
▫️#هانا_آرنت
▪️#توتالیتاریسم
@Roshanfkrane
✍️هنگامی که مدام به شما #دروغ میگویند، نتیجه این نیست که شما این دروغها را باور میکنید؛ بلکه این است که دیگر هیچکس به هیچچیز باور ندارد.
مردمی که دیگر نتوانند چیزی را باور کنند، نمیتوانند نظری هم داشته باشند. نه تنها از توانایی اقدام به کاری محرومند، بلکه از توانایی اندیشیدن و داوری کردن محروم میشوند و با چنین مردمی، شما هرکاری بخواهید میتوانید بکنید.
#توتالیتاریسم
#هانا_آرنت
@Roshanfkrane
مردمی که دیگر نتوانند چیزی را باور کنند، نمیتوانند نظری هم داشته باشند. نه تنها از توانایی اقدام به کاری محرومند، بلکه از توانایی اندیشیدن و داوری کردن محروم میشوند و با چنین مردمی، شما هرکاری بخواهید میتوانید بکنید.
#توتالیتاریسم
#هانا_آرنت
@Roshanfkrane
✳️ (کنش شرافتمندانه)
یا
(واکنش ازسر استیصال) ؟
🖌 #قربان_عباسی
✍ #هانا_آرنت در کتاب ( #بحران_جمهوری ) می نویسد:
«ما آزاد هستیم که جهان را تغییر دهیم و چیزی نو را آغاز کنیم و این مستلزم (توانایی ذهنی) ،
(توانایی بله گفتن)
یا (توانایی خیر گفتن) است.
که بدون آن، هیچ (کنشی) ممکن نیست.
و (کنش) ، دقیقاً همان چیزی است که (سیاست) ازآن ساخته شده است».
برای تغییر وضعیت نامطلوبِ دل آزارِ کنونی ،به وضعیتی انسانیتر، بایستی دست به (کنش) زد .
و صرف (واکنش های ازسر انفعال) ، کفایت نمی کند.
فردی بیگناه اعدام می شود.
زنی بیگناه کتک می خورد.
کارگری بیگناه و گرسنه شلاق میخورد!
و ما صرفاً به واکنش های (رمانتیزه) شده اکتفا می کنیم .
دل سوزی،ترحم، و آرزوی صبرجزیل برای بازماندگان و خانواده اش!
واکنش هایی که نه تنها دردی از دردمندان کم نمی کند ،بلکه احتمالاً بر یاس و خشم آنها نیز اضافه کند.
❗️(سیاست) با (کنش) زاده می شود و نه با (واکنش) .
و این اولین درسی است که (آرنت) می تواند به ما بیاموزد.
(نافرمانی مدنی)، حداقل کاری است که شهروندان خوب دربرابر یک حکومت سرکوبگر و دیکتاتور می توانند به آن دست بزنند.
اما نافرمانی، تنها زمانی ممکن می شود که (قانونشکن) ، (آماده) و حتی (علاقمند) باشد که (مجازات) عملش را بپذیرد.
🧐 پرسشی که آرنت پی می افکند این است:
❗️(چه زمانی) فرد می تواند ازچنین (روحیهای) برخوردارباشد؟
و البته خود جواب میدهد:
«زمانی که فرد باورداشته باشد:
«قانونی برتر»، و «والاتر» از قانون فعلی وجود دارد که تغییر ناپذیر است و آن قانون بالاتر ، چیزی جز (محکمهی وجدان) نیست.»
🔆 و البته ، این همان درسی است که در تراژدی آنتیگونه ،در نبرد نابرابر کرئون ستمگر و آنتیگونه می یابیم:
«کرئون: (قوانینِ من) ، (قوانین دولتی) هستند و اطاعت ازآنها ،برهمه واجب است
آنتیگونه: اما (قوانین تو) نمی تواند فراتر ازقوانینی باشد که در (وجدان) آدمی حک شده است»
☑️ بگذارید چنین خلاصه کنیم:
برای (سیاست) باید دست به (کنش) زد؛ کنشی که باید از (وجدان) و (محکمهدرون) تکتک ما (شهروندان) ناشی شده باشد.
انسانِ (بی وجدان) ، انسانِ (کنشگر) نیست.
منفعل و مفعول است ؛ چون چیزی نیست که او را از درون به تکاپو و حرکت وادارد .
او فقط دربرابر محرک های بیرونی واکنش نشان می دهد.
❗️پرسش گزنده اینک با ماست!
با ما انسان های احتمالاً خوب ،که هرگز نتوانستیم ازخود شهروندانی خوب بسازیم.
(ارسطو) نیز ، دوهزارو اندی سال پیش، درباب تعریف (شهروند) می نویسد:
(شهروند) کسی است که (خیر همگانی) را ،بر (منافع فردی) ،ارجحیت می دهد و (دیکتاتور-شهروند) نیست!
چرا که شهروند ،تنها نفع خویش را نمی جوید.
و آنکه شهروند نیست، دوحالت بیش ندارد:
یا (حیوانی) است متعلق به جنگل و یا (دیکتاتوری) است عربده کش!
اما ،آیا ما شهروندیم؟
آیا هنوز قدرت وجدان باماست؟
اگر هست، پس چگونه ویرانی این وطن ،فروپاشی بنیادهای کشور ،آب شدن تدریجی جوانان وطن ،افسردگی نیمی از مردم کشور و گرسنگی مطلق نصف جمعیت وطن را ،به چشم می بینیم و جز (واکنشی ذلیلانه) کاری بیش نمی کنیم؟🧐
#وجدان
#قانون
#شهروند
#سیاست
#کنش
#واکنش
#نافرمانیمدنی
#دیکتاتور
#هانا_آرنت
#قربان_عباسی
@Roshanfkrane
یا
(واکنش ازسر استیصال) ؟
🖌 #قربان_عباسی
✍ #هانا_آرنت در کتاب ( #بحران_جمهوری ) می نویسد:
«ما آزاد هستیم که جهان را تغییر دهیم و چیزی نو را آغاز کنیم و این مستلزم (توانایی ذهنی) ،
(توانایی بله گفتن)
یا (توانایی خیر گفتن) است.
که بدون آن، هیچ (کنشی) ممکن نیست.
و (کنش) ، دقیقاً همان چیزی است که (سیاست) ازآن ساخته شده است».
برای تغییر وضعیت نامطلوبِ دل آزارِ کنونی ،به وضعیتی انسانیتر، بایستی دست به (کنش) زد .
و صرف (واکنش های ازسر انفعال) ، کفایت نمی کند.
فردی بیگناه اعدام می شود.
زنی بیگناه کتک می خورد.
کارگری بیگناه و گرسنه شلاق میخورد!
و ما صرفاً به واکنش های (رمانتیزه) شده اکتفا می کنیم .
دل سوزی،ترحم، و آرزوی صبرجزیل برای بازماندگان و خانواده اش!
واکنش هایی که نه تنها دردی از دردمندان کم نمی کند ،بلکه احتمالاً بر یاس و خشم آنها نیز اضافه کند.
❗️(سیاست) با (کنش) زاده می شود و نه با (واکنش) .
و این اولین درسی است که (آرنت) می تواند به ما بیاموزد.
(نافرمانی مدنی)، حداقل کاری است که شهروندان خوب دربرابر یک حکومت سرکوبگر و دیکتاتور می توانند به آن دست بزنند.
اما نافرمانی، تنها زمانی ممکن می شود که (قانونشکن) ، (آماده) و حتی (علاقمند) باشد که (مجازات) عملش را بپذیرد.
🧐 پرسشی که آرنت پی می افکند این است:
❗️(چه زمانی) فرد می تواند ازچنین (روحیهای) برخوردارباشد؟
و البته خود جواب میدهد:
«زمانی که فرد باورداشته باشد:
«قانونی برتر»، و «والاتر» از قانون فعلی وجود دارد که تغییر ناپذیر است و آن قانون بالاتر ، چیزی جز (محکمهی وجدان) نیست.»
🔆 و البته ، این همان درسی است که در تراژدی آنتیگونه ،در نبرد نابرابر کرئون ستمگر و آنتیگونه می یابیم:
«کرئون: (قوانینِ من) ، (قوانین دولتی) هستند و اطاعت ازآنها ،برهمه واجب است
آنتیگونه: اما (قوانین تو) نمی تواند فراتر ازقوانینی باشد که در (وجدان) آدمی حک شده است»
☑️ بگذارید چنین خلاصه کنیم:
برای (سیاست) باید دست به (کنش) زد؛ کنشی که باید از (وجدان) و (محکمهدرون) تکتک ما (شهروندان) ناشی شده باشد.
انسانِ (بی وجدان) ، انسانِ (کنشگر) نیست.
منفعل و مفعول است ؛ چون چیزی نیست که او را از درون به تکاپو و حرکت وادارد .
او فقط دربرابر محرک های بیرونی واکنش نشان می دهد.
❗️پرسش گزنده اینک با ماست!
با ما انسان های احتمالاً خوب ،که هرگز نتوانستیم ازخود شهروندانی خوب بسازیم.
(ارسطو) نیز ، دوهزارو اندی سال پیش، درباب تعریف (شهروند) می نویسد:
(شهروند) کسی است که (خیر همگانی) را ،بر (منافع فردی) ،ارجحیت می دهد و (دیکتاتور-شهروند) نیست!
چرا که شهروند ،تنها نفع خویش را نمی جوید.
و آنکه شهروند نیست، دوحالت بیش ندارد:
یا (حیوانی) است متعلق به جنگل و یا (دیکتاتوری) است عربده کش!
اما ،آیا ما شهروندیم؟
آیا هنوز قدرت وجدان باماست؟
اگر هست، پس چگونه ویرانی این وطن ،فروپاشی بنیادهای کشور ،آب شدن تدریجی جوانان وطن ،افسردگی نیمی از مردم کشور و گرسنگی مطلق نصف جمعیت وطن را ،به چشم می بینیم و جز (واکنشی ذلیلانه) کاری بیش نمی کنیم؟🧐
#وجدان
#قانون
#شهروند
#سیاست
#کنش
#واکنش
#نافرمانیمدنی
#دیکتاتور
#هانا_آرنت
#قربان_عباسی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
چطور هیولا میشویم؟
هنگامیکه #آيشمن نازیسم آلمانی از آرژانتین ربوده و در اسراییل محاکمه شد، دستاندرکاران دادگاه و روانشناسان، او را فردی بسیار مودب، وفادار به همسر و فرزندان و خيلی راستگو و صريحالهجه و خجالتی و مبادی آداب یافتند.
#هانا_آرنت که ماهها ذهن خویش را معطوف به شناخت چنین پدیدهای کرده بود، این پرسش را مطرح کرد:
چرا انسان باید تا بدان حد دچار ابتذال( triviality ) و فرومایگی شود، تا سبوعیت و درنده خوییاش، چُنین موجب حیرت ناظران و خدشه به روحِ والای انسانی شود؟
در ویدئوی بالا، پاسخ آرنت به این پرسش را خواهیم شنید. او پس از گفتگو با گروهی از روانشناسان اجتماعی و تحقيقات وسيع متعاقبِ آن، اذعان داشت: آیشمن شخصیتی است که دارای حد پایینی از تخيل بوده و نمیتوانست خودش را جای ديگران بگذارد. او تسلیم و سرسپرده ساختار مرکزی قدرت در آلمانِ دورهی هیتلر بوده است.
از همین رو هانا آرنت، بر این باور است که فکر کردن به انسان قدرت داوری میدهد و بزرگترین گناه آدمی، #نیندیشدن است و همین حلقه مفقوده، میتواند انسان را به سمت خشونتی عریان سوق داده و از او یک هیولا بسازد
#اندیشه
@Roshanfkrane
چطور هیولا میشویم؟
هنگامیکه #آيشمن نازیسم آلمانی از آرژانتین ربوده و در اسراییل محاکمه شد، دستاندرکاران دادگاه و روانشناسان، او را فردی بسیار مودب، وفادار به همسر و فرزندان و خيلی راستگو و صريحالهجه و خجالتی و مبادی آداب یافتند.
#هانا_آرنت که ماهها ذهن خویش را معطوف به شناخت چنین پدیدهای کرده بود، این پرسش را مطرح کرد:
چرا انسان باید تا بدان حد دچار ابتذال( triviality ) و فرومایگی شود، تا سبوعیت و درنده خوییاش، چُنین موجب حیرت ناظران و خدشه به روحِ والای انسانی شود؟
در ویدئوی بالا، پاسخ آرنت به این پرسش را خواهیم شنید. او پس از گفتگو با گروهی از روانشناسان اجتماعی و تحقيقات وسيع متعاقبِ آن، اذعان داشت: آیشمن شخصیتی است که دارای حد پایینی از تخيل بوده و نمیتوانست خودش را جای ديگران بگذارد. او تسلیم و سرسپرده ساختار مرکزی قدرت در آلمانِ دورهی هیتلر بوده است.
از همین رو هانا آرنت، بر این باور است که فکر کردن به انسان قدرت داوری میدهد و بزرگترین گناه آدمی، #نیندیشدن است و همین حلقه مفقوده، میتواند انسان را به سمت خشونتی عریان سوق داده و از او یک هیولا بسازد
#اندیشه
@Roshanfkrane
#تیکه_کتاب
@Roshanfkrane
◾️هانا آرنت در کتاب «خاستگاه توتالیتریسم» میگوید که خودکامگان، دنیایی را خلق کردهاند که همزمان «مردم همه چیز را باور میکنند و هیچ چیزی را نه؛ فکر میکنند که همه چیز ممکن است و هیچ چیزی واقعیت ندارد».
◾️ آنان میکوشند تا فرق میان واقعیت و پروپاگاندا، حقیقت و توهم، از میان برود. این نظامها با دستکاری حقیقت، برای خود مشروعیت جعلی میسازند تا به واسطه آن، هم ادعای حمایت مردمی (تودهای بیشکل و بیآواز که گویا صدایی جز جارچیان رژیم ندارند) از خود را با نیرنگ عوامفریبانه بر کرسی نشانند، و هم مخالفان و منتقدانی را که از توانایی شوراندن مردم علیه دستگاه حاکم برخوردارند، سرکوب کنند.
◾️این نیاز از آن رو مطرح میشود که حکومتهای خودکامه معاصر، به خاطر محبوبیت دموکراسی، مدعی مردم سالاریاند و برای توجیه نظم سرکوبگر سیاسی و اجتماعی خود، نه به خشونت برهنه بلکه به برساختن «رژیم حقیقت» توسل میجویند که هم اعمال خشونت و سرکوب را توجیه کنند، هم بخشهایی از جامعه را نسبت به اعتبار خود قانع نمایند.
📕 #خاستگاه_توتالیتریسم
✍ #هانا_آرنت
#اندیشه
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
◾️هانا آرنت در کتاب «خاستگاه توتالیتریسم» میگوید که خودکامگان، دنیایی را خلق کردهاند که همزمان «مردم همه چیز را باور میکنند و هیچ چیزی را نه؛ فکر میکنند که همه چیز ممکن است و هیچ چیزی واقعیت ندارد».
◾️ آنان میکوشند تا فرق میان واقعیت و پروپاگاندا، حقیقت و توهم، از میان برود. این نظامها با دستکاری حقیقت، برای خود مشروعیت جعلی میسازند تا به واسطه آن، هم ادعای حمایت مردمی (تودهای بیشکل و بیآواز که گویا صدایی جز جارچیان رژیم ندارند) از خود را با نیرنگ عوامفریبانه بر کرسی نشانند، و هم مخالفان و منتقدانی را که از توانایی شوراندن مردم علیه دستگاه حاکم برخوردارند، سرکوب کنند.
◾️این نیاز از آن رو مطرح میشود که حکومتهای خودکامه معاصر، به خاطر محبوبیت دموکراسی، مدعی مردم سالاریاند و برای توجیه نظم سرکوبگر سیاسی و اجتماعی خود، نه به خشونت برهنه بلکه به برساختن «رژیم حقیقت» توسل میجویند که هم اعمال خشونت و سرکوب را توجیه کنند، هم بخشهایی از جامعه را نسبت به اعتبار خود قانع نمایند.
📕 #خاستگاه_توتالیتریسم
✍ #هانا_آرنت
#اندیشه
@Roshanfkrane