پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.58K subscribers
2.04K photos
214 videos
70 files
5.83K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!


طرح شبهه و سوال :

@poorseman

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
تگی ذات خداوند جهان را تشکیل دهند ودر حقیقت هیچ یک از این اجزای سه گانه خدا نیستند بلکه خدای جهان همان نتیجه است که از ترکیب سه گانه تولید می گردد


👌اشکال این تفسیر این است که خدا در نتیجه مرکب می شود ودر تحقق خود نیاز به اجزای ذات خویش پیدا می کند وتا این اجزا دست به دست هم ندهند و به هم امیخته نشوند خدای جهان تحقق نمی پذیرد واین یعنی خدای جهان در تحقق خود به غیر خود نیاز دارد در حالی که موجود نیازمند هیچ گاه خدا نخواهد بود بلکه موجود ممکن و مخلوقی می باشد


⁉️ایا این تناقضات و اشکالات و اشکالات فراوان دیگر که جهت جلوگیری از اطناب نیاوریم دال بر بطلان ایین شما نیست


🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman

📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال

بنده وقتی با غیر مسلمانان بحث می کنم از آنان اشکالی میشنوم که می گویند چگونه اسلام یک ایین جهانی است با این که دستورات ان فقط در محیط های ما قابل اجرا است مانند نمازهای پنج گانه و روزه داشتن در نقاط قطب شمال که شب ها و روزهای طولانی دارد

پاسخ

شکی در جهانی بودن اسلام طبق ادله قاطع نیست و ما در پاسخ های گذشته به آن اشاره داشته ایم

♦️اما در مورد سوال شما:

این مساله یکی از مسائل مستحدثه و جدید می باشد که هرچند مساله قطبین در عصر امامان وجود داشته است ولی سفر به انجا و سکونت در مناطق قطبی در قدیم ممکن نبوده است یا اخبارش به ما نرسیده است لذا از مسائل مستحدثه محسوب میشود.

❗️ما اصول و قواعد شناخته شده ای در اسلام داریم که بر گرفته از کتاب و سنت و دلیل عقل و اجماع است و هیچ مساله ای از مسائل مستحدثه نیست مگر اینکه تحت شمول یکی از اصول و این قواعد است

📚دایره المعارف فقه مقارن،ایت الله مکارم ،ج1 ص221

❗️حکم مورد سوال شما را می توان از قاعده میسور یا مساله عسر و حرج استنباط کرد

👌قاعده میسور می گوید که اگر در انجام عباداتی مانند نماز نتوان برخی از شرایط آن را رعایت کرد وعذری وجود داشت به همان مقدار که می توان رعایتش کرد وانجامش داد بسنده می شود

📚القواعد الفقهیه،ج1 ص539

❗️پیامبر گرامی فرمود:

« با عسر و سختی ،انچه در توان است ترک نمی شود ( همان اندازه که مقدور است باید بجا اورده شود)»

📚عوالی اللئالی،ج4 ص58

❗️وفرمود:

« هنگامی که شما را به چیزی امر کردم انچه در توانتان است را بجا اورید( وکل امر را نادیده نگیرید)»

📚بحار الانوار،ج22 ص31

❗️قاعده دیگر که میتوان برای استنباط این مساله از آن استفاده کرد قاعده نفی حرج است

👌خداوند می فرماید:

« در دین برای شما حرج و سختی قرار داده نشده است»

📓حج 78

❗️پیامبر گرامی فرمود:

« من برای شریعت سهل و اسان مبعوث شده ام»

📚وسائل الشیعه ج8 ص116

❗️به مقتضای انچه امد تکلیف کسانی که در مناطق قطبی زندگی می کنند اشکار می شود.

❗️فقیه بزرگ ایت الله سید یزدی می گوید:

« چنین اشخاصی موظف هستند که نماز و روزه خود را بر طبق مناطق معتدل و معمولی بجا اورند ( مثلا اگر در مناطق معمولی روز 13 ساعت است انان 13 ساعت روزه بگیرند و مانند این)»

📚العروه الوثقی،کتاب الصوم،طریق ثبوت الهلال،مساله10

👌ایت الله مکارم نیز میگوید باید مطابق مناطق معتدله عمل کنند

📚استفتاوات جدید،ج1 ص89

❗️واین حکم مقتضای قاعده میسور و نفی حرج می باشد




🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman

📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌ کانال پرسمان اعتقادی

📲#پاسخ به شبهات 👇

https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پاسخ به اشکال مطرح شده در تصویر بالا :

🔵از دید یک مسلمان پرودگار فیض و رحمت خود را از طریق اسباب مختلف جاری می سازد چنان که امام صادق فرمود:

« خدا خواسته است که همه کارها از طریق اسباب آن جاری گردد»

📚الکافی ج1 ص183

♦️یکی از این اسباب که خداوند فیض و رحمت خود را از آن طریق نصیب بندگان می کند تبرک کردن و استشفائ به آثار پیامبر گرامی و اهل بیتشان و سائر صلحا و صالحین می باشد که ریشه آن در قرآن و سنت پیامبر گرامی بوده است

❗️قرآن یاد می کند که حضرت یعقوب پیراهن متبرک شده به حضرت یوسف را بر چشمان خود گذاشت و بینایی خود را باز یافت

📓یوسف 93

❗️از بنی اسرائیل یاد می کند که همواره به تابوتی که اثار ال موسی و ال هارون در آن بوده تبرک جسته و تا مادامی که آن تابوت نزدشان بود در عزت و رفاه بودند و خداوند متعال نشانه پادشاهی طالوت برای انان را همراهی او با آن تابوت دانست

📓بقره 248

❗️علمای اهل سنت روایت کرده اند که پیامبر گرامی حجر الاسود را دست می کشید و می بوسید و به آن تبرک می کرد

📚صحیح بخاری ج2 ص162

📚سنن نسائی ج5 ص231

❗️و می آورند هر گاه پیامبر وضو می گرفت نزدیک بود مسلمانان بر سر بدست اوردن اب وضوی آن حضرت با هم بجنگند

📚صحیح بخاری ج3 ص195

🔵ابن حجر عالم برجسته اهل سنت می گوید:

« کودکان را نزد پیامبر می آوردند و آن حضرت به منظور تبرک انان دعا می کرد»

📚الاصابه ج1 ص7

❗️حال که مشروعیت تبرک و استشفائ به آثار اولیائ از دید یک مسلمان روشن شد در مورد عکس بالا می گوییم :

⁉️اشکال شد که چگونه شیعیان به ضریحی که هنوز به مرقد امام نرسیده و متبرک به وجود امام نشده است تبرک می جویند

♦️پاسخ می دهیم:

چنین نیست که برای متبرک شدن لازم باشد آن ضریح به قبر امام علیه السلام برسد بلکه همین که منتسب به امام و اختصاص به ایشان شده است برای متبرک شدن آن کافی است چرا که متبرک به نام امام شده است و قرآن ما را به این حقیقت رهنمون می سازد به این بیان:

🔵خداوند می فرماید:

« هرکس نشانه های دین خدا را تعظیم و تکریم کند این نشانه تقوای دل است»

📓حج 32

❗️از سوی دیگر خداوند در ایه 36 حج یاد اور می شود:

« برخی از زائران خانه خدا از منزل خود شتری را برای ذبح در کنار خانه خدا به همراه می اوردند و با انداختن قلاده ای بر گردن آن آن را برای ذبح در راه خدا اختصاص می دادند و از دیگر شتران جدا میساختند .

♦️از انجا که این شتر مختص به ذبح برای خدا شده بود ،خداوند دستور داد که آن شتر به دلیل این اختصاص جزو نشانه های دین خدا و شعائر الهی است و باید مورد احترام قرار گیرد مثلا دیگر نباید بر آن سوار شد و به موقع باید به آن آب و علف داد و ...

👌وقتی شتری به خاطر برگزیده شدن برای ذبح در کنار خانه خدا جزو شعائر می گردد و متناسب خود تعظیم و بزرگداشت لازم دارد چرا ضریحی که اختصاص به قبر مطهر امام شده است جزو شعائر الهی قرار نگیرد تا تعظیم و احترام آن لازم باشد

❗️از این بیان پاسخ از اشکال منتشر شده در تصویر پاسخ گفته می شود




🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman

📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال

در تفسیر سوره ی حمد (تفسیر نمونه) آمده: اين نكته، بسيار جالب است كه اسلام بر خلاف بسيارى از مذاهب ساختگى يا تحريف
واسطه ها قائل مى شوند به مردم دستور مى دهد بدون « خلق » و « خدا » شده كه ميان
هيچ واسطه با خدايشان ارتباط برقرار كنند!. از طرفی در سوره مائده آمده که برای تقرب به خدا باید وسیله آن را جست که معمولا از ائمه به عنوان این وسیله تفسیر میشود. در یکی از پست های اخیر هم که توسل مردم به ضریح خالی را مورد چالش قرار داده بودید؛ حدیثی از کتاب کافی به این مضمون آورده بودید (« خدا خواسته است که همه کارها از طریق اسباب آن جاری گردد»). تناقض مذکور را چطور تحلیل می کنید؟


پاسخ :

حضرت امیر در نهج البلاغه می فرماید:

« خداوند میان تو و خود کسی را قرار نداده که در برابر او حجاب شود و تورا مجبور نساخته که به شفیعی پناه بری»

📚نامه 31

❗️درواقع سخن ایت الله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر نمونه اشاره به این سخن حضرت علی است .

👌ایت الله مکارم در تفسیر سخن خود چنین می آورد:

« اساس اسلام بر این است که انسان ها می توانند رابطه مستقیمی با پرودگار خود پیدا کنند همان گونه که همه روز در نمازهای خود از اغاز تا پایان مخصوصا در سوره حمد با پروردگارشان خطاب مستقیم دارند به گونه ای که هیچ واسطه ای میان انها و او نیست بر خلاف مذاهب باطله که پیرو مرشد و...هستند و انان را واسطه می دانند و گاه ارتباط مستقیم با خدا را روا نمی دارند

🔴البته این سخن با شفاعت و توسل به صالحان منافات ندارد چرا که :

1⃣در اسلام دلیلی بر نفی ارتباط مستقیم با خداوند نیست ارتباط مستقیم با خداوند در جای خودش محفوظ است و مسلمانان شب وروز از آن استفاده می کنند .و شفاعت و توسل هم در جای خودش محفوظ است به تعبیر دیگر هر دو در کنار هم قرار دارند و دو راه به سوی رحمت خداوند هستند

2⃣شفاعت و توسل نیز به اذن خداوند است بنابراین کسی که دست به دامان پیامبر و اهل بیت برای شفاعت می زند باید در کنار آن از خدا بخواهد که اذن شفاعت دهد پس مکمل آن نیز ارتباط مستقیم با خداست»

📚پیام امام امیر المومنین ؛ ایت الله مکارم؛ ج9 ص589


❗️به بیان دیگر:

« توسل کردن در اسلام واجب نیست بلکه از مستحبات موکد است .انجایی که گفته میشود اسلام برای ارتباط با خداوند قائل به واسطه نشده اند و مردم می توانند بدون واسطه با خداون. ارتباط برقرار کنند یعنی اسلام توسل کردن را واجب نکرده است .

👌انجایی نیز که امر به توسل و شفاعت شده است اشاره به این است که صحیح است که شما برای ارتباط با خداوند نیاز به واسطه ندارید و می توانید مستقیما با او ارتباط برقرار کنید اما گاهی کثرت گناهان مانع از اجابت شما می شود لذا بروید به اهل بیت توسل کنید تا انان واسطه بین شما و پرودگار شود تا شما به اجابت خداوند برسید

❗️این درست همانند آن است که انسان می تواند در هر مکانی نزد پرودگار دعا کند اما اگر در حالاتی دعا کند دعایش به اجابت نزدیکتر می شود مثلا با زبان روزه دعا کند

❗️انسان ها نیز می توانند بدون واسطه با خداوند ارتباط برقرار کنند اما اگر با توسل به اهل بیت این ارتباط را برقرار کنند به اجابت نزدیکتر می شوند و این دو منافاتی با یکدیگر ندارند




🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman

📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال

بعضی ازجوانان به میگن خدامگه بی نیازنیست ؟چه احتیاجی داره به نمازخواندن ما

پاسخ

توجه به چند نکته لازم است

1⃣ما همیشه در کارهای خود هدفی داریم که این هدف معمولا دفع کمبودها و نیازهای ما است و چون ممکن است در مورد صفات و افعال خداوند گرفتار مقایسه با خویش شویم ممکن است این تصور به پیش اید که خداوند چه کمبودی داشته که با خلقت و عبادت ما مرتفع شود
🔺این طرز تفکر ناشی از مقایسه میان خالق و مخلوق و واجب و ممکن است

2⃣ما به حکم اینکه وجودمان محدود است برای رفع کمبودهایمان تلاش می کنیم و اعمالمان همه در این مسیر است ولی این سخن درباره یک وجود نامحدود یعنی خداوند امکان پذیر نیست پس باید هدف افعال اورا در غیر وجود او جستجو کنیم

3⃣خداوند چشمه ای است فیاض و مبدئی است نعمت افرین که موجودات را در کنف حمایت خود می گیرد و انها را پرورش داده و از نقص به کمال می برد و این است هدف واقعی از عبودیت و بندگی ما و فلسفه عبادات و نیایشها که همگی کلاس تربیت برای تکامل ما است

📚تفسیر نمونه ج22 ص393

4⃣در روایتی امده است که خداوند در صحف حضرت موسی چنین فرمود:

« ای بندگان من شما را نیافریدم ( و تکلیف نکردم) تا بدین وسیله از تنهایی وکمی در آمده و صاحب یاور و جماعت زیادی شوم و نه با شما انس گرفته تا به واسطه آن وحشت نکنم و نه به کمک شما عجز خود را ترمیم نمایم همین قدر بدانید که اگر تمام مخلوقات من در اسمان و زمین پشت به هم داده و اطاعت و عبادت من کنند و شب و روز مرا پرستش کنند به سلطنت و قدرتم چیزی اضافه نمی شود چه آن که ساحت من والاتر از آن بوده و از این نواقص مبرا است»

📚علل الشرایع ج1 ص13


❗️در روایت دیگری امام صادق فرمود:

« خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده ( وتکلیف نکرده است) بلکه انان را افریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق ( به تکامل رسیده) و مستوجب بهشت و رضایت او شوند و انان را خلق ( وتکلیف) نکرده است تا به واسطه انان منفعتی بدست اورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه انان را خلق کرد( و تکلیفشان کرد) تا به انان نفع برساند و انان را در جایگاه نعمت های ابدی قرار دهد»

📚بحار الانوار ج5 ص313





🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman

📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال

اخیرا برخی از کانال های ضد دین از شیخ صدوق به شیخ کذوب نام میبرند لطفا نظر علما در مورد ایشان را بیاورید تا اینان مفتضح شوند


پاسخ

به راستی این کانال های ضد دین گستاخی را به نهایت رسانده اند و با این لقب دادن به شیخ صدوق بیش از پیش خلق و خوی حیوانی خود را نمایان کرده اند

❗️نظر بزرگان مذهب در مورد شیخ صدوق

1⃣رجالی معروف نجاشی در مورد شیخ صدوق چنین می گوید:

« او شیخ و فقیه ما و آبروی و چهره درخشان شیعه در خراسان بود.در حالی که جوانی کم سن و سال بود بزرگان شیعه از او استماع حدیث و اخذ معارف کرده اند»

📚رجال النجاشی،ص389

2⃣شیخ طوسی ،شیخ الطائفه در رجال خود از صدوق چنین یاد می کند:

« او جلیل القدر ،حافظ ،اگاه به فقه و اخبار و رجال و دارای تالیفات زیادی می باشد»

📚رجال الطوسی،ص495

❗️ودر کتاب فهرست خود چنین می آورد:

« او جلیل القدر و حافظ حدیث و بصیر و اگاه به رجال و ناقد و صاحب نظر در اخبار است که در میان علما و دانشمندان اهل قم همانند او در فراوانی و سرشاری علم و از حفظ داشتن حدیث دیده نشده است و دارای حدود سیصد تصنیف و کتاب است»

📚الفهرست ص157

3⃣ابن ادریس درباره او می نویسد:

« او ثقه و جلیل القدر و اگاه به اخبار و عالم به رجال و حافظ است»

📚السرائر ج2 ص529

4⃣علامه حلی درباره او می آورد:

« او شیخ و فقیه ما وآبروی شیعه در خراسان بود»

📚خلاصه الاقوال،ص147

5⃣در رجال ابن داود درباره او چنین امده است:

« او جلیل القدر ،حافظ،اگاه به فقه و اخبار،شیخ و فقیه شیعه و ابروی شیعه در خراسان بوده که دارای کتابهای زیادی است .مانند او در میان قمی ها در حفظ و کثرت علم دیده نشده است»

📚رجال ابن داود،ص179

6⃣محمد تقی مجلسی در روضه المتقین می اورد:

« تمام علمای شیعه او را تصدیق و توثیق کرده اند و او رکنی از ارکان دین است»

📚روضه المتقین،ج14 ص16

7⃣علامه مجلسی در بحار درباره شیخ صدوق چنین می نویسد:

« شیخ صدوق از بزرگترین علمای گذشته است و از جمله کسانی است که از اثار امامان بزرگوار تبعیت می کند نه از پندارها و خواهشهای نفسانی خود و به همین دلیل است که اکثر علمای شیعه کلام او و پدرش را به منزله حدیث و روایات اهل بیت می دانند»

📚بحار الانوار ج10 ص405

8⃣شهید اول درباره اش می گوید:

« او امام و فرزند امام و صدوق بود»

📚بحار الانوار ج107 ص190

9⃣شهید ثانی درباره او می گوید:

« او شیخ،امام،عالم،فقیه ،و صدوق بود»

📚همان مدرک،ج108 ص159

🔟علامه بحرانی می گوید:

« مقام شیخ صدوق برتر و بالاتر از آن است که نیاز به توثیق داشته باشد»

📚لولوه البحرین ،ص374


1⃣1⃣ایت الله خویی می اورد:

« عظمت و وثاقت شیخ صدوق به قدری است که هیچ شکی به آن وارد نیست»

📚معجم رجال الحدیث ج16 ص316



👌به راستی شان شیخ صدوق برتر از آن است که نیاز به توثیق داشته باشد و ما اگر بخواهیم می توانیم شماره های ذکر شده را تا بیش از پنجاه مورد از تصریح بزرگان مذهب به وثاقت شیخ صدوق برسانیم لکن همین مقدار برای مفتضح و بی ابرو کردن آن بی آبرویان که به شیخ صدوق توهین کرده اند کافی است



🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman

📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال


ماشالله این روزا همه دارن به روزه گرفتن مسلمونا اشکال می گیرن حتی یهودی ها و مسیحی ها میخواستم بدونم که ایا روزه تو ایین اونا نیست اگه است چرا به ما اشکال می گیرن

پاسخ

صریح ایه قران است که این فریضه الهی در ادیان دیگر نیز بوده است

📚بقره 183

❗️هم اکنون در عهد عتیق و عهد جدید نیز این مطلب یافت می شود

1⃣در تمام اوقات در میان هر طایفه و هر ملت در موقع ورود اندوه و زحمت غیر مترقبه روزه معمول بوده است

📚( پولس،3 : 5

2⃣حضرت موسی چهل روز روزه گرفت

📚تورات،سفر تثنیه،فصل 9 شماره 9

3⃣حضرت عیسی چهل روز روزه گرفت

📚انجیل متی،باب 4 شماره 1-2

4⃣حواریون مسیح نیز روزه می گرفتند

📚انجیل لوقا،باب 5 شماره 33 و35

5⃣قوم یهود در موقعی که فرصت می یافتند و می خواستند اظهار خشوع کنند روزه می داشتند تا به وسیله ان رضای حق را تحصیل کنند

📚سفر داوران،20 : 26

6⃣حضرت مسیح به شاگردانش دستور داد که پس از فوت او روزه بگیرند

📚انجیل لوقا،5 : 34




🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman

📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال


اگر قرآن معجزه الهي و براي تمام انسانهاست چرا در آن حرفي از برف و موجودات قبل از انسان(آدم) مانند دايناسورها و... وجود ندارد؟ آيا دليلش نبود برف در منطقه عربستان و يا عدم آگاهي از موجودات ماقبل تاريخ نيست؟

پاسخ

برای رسیدن به پاسخ توجه به نکات زیر الزامی است

1⃣ این که نام برف در قرآن نیامده یا از موجودات قبل از انسان به صراحت سخن گفته نشده مسئله عجیبی نیست؛ چرا که به جز این موارد بسیار دیگری نیز وجود دارد که در قرآن به آنها اشاره نشده است. بدیهی است که این نقصی برای قرآن نخواهد بود؛ زیرا قرآن کتاب دائرة المعارف نیست، تا اسامی هر چیزی در آن وجود داشته باشد. وقتی می گوییم قرآن کتابی جامع است، منظورمان این است که همه چیزهایی که انسان برای رسیدن به کمال و سعادت اخروی و دنیوی خود بدان محتاج است، در قرآن بیان شده است.


❗️در تفسیر نمونه چنین امده است:

"قرآن یک کتاب تربیت وانسان سازی است که برای تکامل فرد وجامعه در همه جنبه های معنوی ومادی نازل شده است وهر آنچه برای هدایت بشر لازم است درآن بیان شده است والا قرآن یک دایره المعارف بزرگ نیست که تمام جزئیات علوم ریاضی،جغرافیایی،شیمی،فیزیک وگیاه شناسی ومانند آن درآن آمده باشد "

📚تفسیر نمونه،ج11 ص361



2⃣برخی محققان معتقدند سخن از برف در قرآن آمده است.


♦️چنین می گویند:


"برف به آب منجمد سفید رنگ که به صورت بلورهایی به شکل منشور مسدس القاعده متبلور می شود گفته می شود که در فصل سرما از آسمان به زمین می ریزد"



🔵وایات زیر را اشاره به برف می دانند؛

بارش برف قرمز برای عذاب فرعونیان:اعراف 130 و134

در خواست فرعونیان از موسی برای برطرف شدن برف عذاب اور:اعراف 130 و134

نزول برف وتگرگ از ابرهایی همچون کوه، جلوه ای از قدرت بی مانند خدا:نور 43"

📚فرهنگ قرآن،ج6 ص209

3⃣قرآن صراحتا به سخنان پیامبر گرامی حجیت داده و می فرماید:
« از روی هوی و هوس سخن نمی گوید بلکه هر انچه می گوید از روی وحی است»

📓نجم 2-3

❗️و می فرماید:

« انچه پیامبر برای شما اورده بگیرید و انچه شما را از آن نهی کرد خود داری کنید»

📓حشر 7

👌روشن است که امامان نیز وارثان علوم پیامبر گرامی هستند

📚بحار الانوار ج2 ص172 باب 23


4⃣با توجه به انچه در بند شماره 3 امد می گوییم در روایات اسلامی به موجودات قبل از انسان اشاراتی شده است

👌شیخ صدوق"در "خصال "خود روایت می کند که امام باقر علیه السلام خطاب به جابر بن یزید فرمود:

❗️"ایا گمان کرده ای خداوند تنها عالم شما را خلق کرده است وگمان می کنید خداوند بشری غیر شما خلق نکرده است؟


به خدا سوگند که خداوند هزار هزار عالم وهزار هزار آدم افریده است که تو در اخرین این عوالم وان سلسله ادمیان واقع شده ای ( از نسل ادم هستی) "

📚الخصال،للصدوق،ج2 ص652



❗️ومی توان ایه 36 یس را اشاره به همین مطلب دانست انجا که فرمود:

« منزه است کسی که تمام زوجها را افرید ،از آنچه می رویاند و از خود انها و از انچه نمی دانند»



❗️« انچه از موجودات نمی دانند» می تواند اشاره به حیوانات اعماق دریا که در آن روز کسی از آن ها اگاه نبود یا اشاره به موجودات دیگری که در کرات اسمانی زندگی می کنند یا اشاره به موجودات قبل از انسان باشد»

📚تفسیر نمونه،ج 18 ص377




پرسمان اعتقادی

🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman

📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال

یکی از کانال های ضد دین رو دیدم که شیخ صدوق رو با استناد به گفته شیخ حر عاملی رد کردن که گفته در مورد صدوق هیچ یک از علمای رجال مشهور توثیقش نکردن ( الفوائد الطوسیه ،ص۷) شما چه جوابی می دید دیگه اینکه ایا از علمای اهل سنت هم تصریح به بزرگی شیخ صدوق کردن یا نه


پاسخ

انچه شما از کانال های ضد دین نقل کردید تقطیع کلام شیخ حر عاملی است .کلام ایشان چنین است:

« شیخ طوسی و نجاشی و دیگران از علمای رجالی مشهور و علامه صریحا نگفته اند شیخ صدوق ثقه است اما انان از او مدائح و ستایش های جلیل کرده اند که اگر نگوییم این مدائح ترجیح بر توثیق ندارد کمتر از آن هم نیست و ان ها تنها بدین جهت تصریح به توثیق او را ترک کردند زیرا اگاه به جلالت و بزرگی او بودند و این سبب بی نیازی از تصریح به توثیق بوده است به دلیل مشهور بودن وضعیت صدوق و این از معلوماتی است که در آن شکی نیست و بر این مطلب ادله دوازده گانه دلالت می کند»

❗️ما به برخی از این ادله شیخ حر عاملی اشاره می کنیم :

1⃣انان تصریح کرده اند بلکه اجماع دارند بر این که روایاتی که صدوق راوی ان ها است صحیح است و هیچ کس را نمیبینی بر این مطلب توقف کرده باشد

👌جمیع علمای متقدم و متاخر را اگر نظراتشان را بررسی کنی نمی بینی یکی از انان روایتی را تضعیف کنند بسبب وجود شیخ صدوق در سندش حتی شیخ حسن در منتقی الجمان با این که در حدیث صحیح به اصطلاح معروف حساسیت زیادی دارد اما احادیث صدوق را صحیح می شمارد

♦️این عمل جمیع بزرگان متقدم و متاخر صریح در توثیق صدوق است و این درواقع اجماعی از انان بر وثاقت شیخ صدوق است

2⃣جمیع علمای امامیه اجماع دارند بر اعتبار کتب اربعه و اعتماد به آن ها و عمل به انها و شهادت به این که منقول از اصول اربعماه می باشند بلکه بعضی مدعی انحصار اخبار مورد اعتماد در ان ها هستند بدون اینکه فرق بگذارند بین کتاب صدوق ( الفقیه) وغیر آن بلمه کثیری از علما کتاب شیخ را بر سایر کتب اربعه ترجیح می دهند و روایات مرسل شیخ را قبول می کنند تا چه رسد به روایات صحیح و مسند او را و این صریح در توثیق مولف کتاب است

3⃣علمای حدیث و رجال چه متقدمین و چه متاخرین همه انان توثیق صدوق و مدح او در رجال و افراد را قبول می کنند بلکه مجرد روایت کردن صدوق از یک فرد را دلیل بر حسن حال آن فرد می گذارند بلکه دلیلی بر توثیق او می گذارند و اصلا تصور نمی شود انان توثیق فردی را قبول کنند در حالی که آن فرد را تقه ندانند

4⃣جماعتی از بزرگان علمای امامیه از شیخ صدوق اجازه روایت گرفته و از او اکثر اصول اربعماه بلکه اکثر کتب شیعه را روایت کرده اند مانند شیخ مفید و تصور از شیخ مفید و امثال او نمیشود که از غیر ثقه طلب اجازه کنند و آن اجازه را در نقل این کتب مهم قبول کنند

5⃣علمای شیعه در کتبشان فتاوی صدوق و اقوال و احتجاج ها و استدلال ها او را نقل کرده ( مانند اتچه در مختلف الشیعه و ...است) و در اجماعی که صدوق با آن مخالفت کرده طعن وارد می کنند و این دلیل بر وثاقت صدوق نزد انان است زیرا شرط مفتی عدالت و ثقه بودن و امانت است ( واین یعنی صدوق نزد انان از افراد موثق است)

📚الفوائد الطوسیه ،فایده اول

❗️روشن شد این سخن شیخ حر عاملی که می گوید بزرگان رجال تصریح به ثقه بودن صدوق نکرده اند به دلیل انکه ثقه بودن صدوق نزد انان مسلم و مشهور بوده است و شان او برتر از آن بوده که او را توثیق کنند لذا تنها به مدح و ستایش او پرداخته اند بر پایه چه مستنداتی است

❗️ایت الله خویی نیز می اوردکه مدایح و ستایش هایی که از صدوق شده است نافذتر است از اینکه صراحتا تصریح به وثاقت او شده باشد و عظمت شیخ به قدری است که جای شک در آن نیست

📚معجم رجال الحدیث ج17 ص347

❗️اما در مورد علمای اهل سنت به بزرگی شیخ صدوق:

♦️خطیب بغدادی می گوید:

شیخ صدوق از بزرگان و مشهوران علمای شیعه بوده است

📚تاریخ بغداد،ج3 ص89

♦️ذهبی می گوید:

« او رییس و بزرگ امامیه و دارای تصانیف زیادی بوده است »

📚سیر اعلام النبلائ،ج2 ص245




🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman

📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال طرح شده برای ما از یکی از کانال های ضد دین



💠در جواب كسانى كه مى گويند؛
چگونه ممكن است جهانى به اين بزرگى از•هيــچ•بوجود بيايد؟
اين نه عقلانى است نه منطقى

بايد گفت:چطور ممكن است خدايى به اين عظمت و قدرت از هيـچ بوجود آمده كه خود به مراتب بايد بزرگتر و پيچيده تر از كـل جهان باشد؟
اين عقلانى است و منطقى؟!

💠بهتر نيست به جاى بحث در مورد چگونگى پيدايش جهان،
در مورد چگونگى پيدايش خدا
تأمل كرد؟



پاسخ

اشکال این است که اگر هرچیزی باید دارای علت وافریننده ای باشد خدا نیز باید دارای علت و افریننده ای باشد!



در حالیکه این قانون کلیت ندارد وتنها در مواردی صحیح است که چیزی سابقا معدوم بوده است وسپس جامه هستی به خود پوشانده است.یعنی هر چیزی که حادث و ممکن الوجود است نه در مورد واجب الوجود که از ازل بوده و تا ابد خواهد بود

توضیح این که:


موجوداتی هستند که سابقا وجود نداشته اند مانند منظومه شمسی وموجودات زنده اعم از گیاه وحیوان وانسان، تاریخچه آنها بخوبی گواهی میدهد که لباس هستی در تن اینها همیشگی وازلی نبوده است بلکه با تفاوتهایی که دارند در چند میلیون سال تا چند میلیارد سال پیش وجود خارجی نداشته اند وسپس به وجود آمده اند.


مسلما برای پیدایش چنین موجوداتی علل وعواملی لازم است ولذا همواره دانشمندان برای پی جویی این عوامل در تلاش وکوششند واگر بنا باشد که پیدایش این موجودات هیچ علتی نداشته باشد دلیلی ندارد که دریک میلیون سال یا چند میلیارد سال پیش موجود شده باشند چرا در زمانی دو برابر این زمان یا نصف این زمانت یافت نشدند.


👌انتخاب این زمان بهترین دلیل براین است که شرایط وعلل وجود آنها تنها درآن زمان تحقق یافته است.

ولی اگر وجودی همیشگی وازلی باشد ( خواه این وجود ازلی را خدا بنامیم یا ماده) اینچنین وجود نیاز به هیچ علتی ندارد، آفریننده وخدایی ندارد زیرا تاریخچه پیدایشی برای آن تنظیم نشده که درآن تاریخچه جای علت وافریننده خالی باشد

خلاصه اینکه چیزی که همیشگی‌ وازلی است وجودش از درون می‌جوشد نه از بیرون که محتاج به آفریننده باشد. نیازمند به آفریننده من وشما واسمان ومنظومه شمسی و...هستیم که وجود ما ازلی وهمیشگی نبوده واز درون ذات ما نیست، نه علت نخستین وعلت العلل که هستی او از خود اوست "

📚در جستجوی خدا،ایت الله مکارم ص227


♦️به یک مثال توجه کنید

هنگامی که مامثلا نگاه به اطاق کار و یا منزل مسکونی خود می کنیم می بینیم روشن است از خود می پرسیم ایا این روشنی از خود این اطاق است؟

♦️فورا پاسخ می دهیم نه برای اینکه اگر روشنی آن از خود اطاق میجوشید نباید هیچوقت تاریک می شد در حالیکه پاره ای از اوقات تاریک و گاهی روشن است
پس روشنی آن جای دیگر است

👌بزودی باین نتیجه می رسیم که روشنی اطاق و خانه ما وسیله ذرات یا امواج نور است که بان تابیده میشود

♦️فورا از خود سوال می کنیم روشنی ذرات نور از کجاست با تامل مختصری پاسخ می دهیم روشنی ذرات نور از خود انهاست و از درون ذاتش

👌ذرات نور این خاصیت روشنایی را عاریه نگرفته اند انها هر کجا باشند روشن هستند و روشنایی جزئ ذات انهاست

❗️بنابراین اگر کسی بگوید روشنایی هر محوطه و منطقه ای در جهان معلول نور است پس روشنایی نور از کجاست ؟

♦️فورا پاسخ می دهیم روشنایی نور جزو وجود اوست

⚫️همچنین اگر سوال شود هستی هر چیزی از خداست پس هستی خدا از کیست

♦️فورا پاسخ می دهیم از خودش و از درونش



پرسمان اعتقادی

🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات از ناحیه دوستان
@poorseman


📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال

♦️اشکال فرستاده شده برای ما از کانال های ضد دین

💠خدا به منزله ی یک «تابلو ایست» است که ذهن بشر را از کاوش بیشتر بازمی‌دارد، برای صدها هزار سال اجداد ما انسان‌ها به این طریق خود را راضی نگه داشته بودند و شوربختانه پیشرفت اساسی صورت نگرفت.

💠مثلا اجداد ما نمی‌دانستند چرا باران می‌بارد، پس برایش دلایل فراطبیعی ساختند، یا اینکه نمی‌دانستند شهاب چیست و از کجا می آید، پس گفتند تیرهایی است از جانب شیطان، یا هیچ ایده ای درباره علت وجود خودشان نداشتند و افسانه آدم و حوا را ساختند و دیگر خرافات گوناگون.

💠امروز ما باید خوشحال باشیم که سرانجام دانشمندان خدا را از معادلات خود خارج کرده اند
(به ویژه در چند قرن اخیر) و به توضیح طبیعی و علمی پدیده ها رویآورده اند؛ وگرنه هنوز هم با اسب و شتر حمل و نقل می‌کردیم و برای توضیح علت بیماری‌ها و درمان آن‌ها و جمله پدیده های گیتی، دست به دامان خدا و خرافات می‌شدیم .



پاسخ ما :

اشکال این است که هر زمان انسان پدیده ای را می بیند روح کنجکاو او برای یافتن علت بر می خیزد .اگر نتوانست علل طبیعی آن را بیابد دست به دامن عوامل ماورائ طبیعی می زند و می گوید مثلا خدا ان را بوجود اورده است اما وقتی تفسیر و علت طبیعی پدیده ها مشخص شد مذهب عقب نشینی کرده تا در پناه پدیده ها و رویداد های ناشناخته موجودیت خود را حفظ کند

♦️حال پاسخ

1⃣مهم ترین عیب این فرضیه آن است که با اساسی ترین دلیل توحید و خداشناسی که برهان نظم است تضاد غیر قابل انکاری دارد .بزرگان از دیرباز برای اثبات مقصود خود روی نظام کائنات و جهان هستی تکیه می کرده اند و وجود این نظام را دلیل و نشانه وجود یک مبدا علم و قدرت و تاثیر او در ابداع و خلقت جهان می دانستند

👌بنابراین خدا در لابلای بی نظمی ها و حوادث مبهم و تاریک جستجو نمی شود بلکه در میان روشنایی ها و قسمت های شناخته شده از نظام هستی از اپ خبر گرفته میشود چنان که البرت وینچستر زیست شناس معروف می گوید:

« هر وقت کشف تازه ای در دنیای علم به وقوع میپیوندد صدها مرتبه بر استواری ایمان من می افزاید و اثار شرک و وسوسه نهانی را که کم و بیش در باطن معتقدات ما وجود دارد از میان می برد و جای ان را به افکار عالی خداشناسی و توحید می بخشد»

📚 افریدگار جهان،ص11

2⃣بسیاری از اندیشمندان بزرگ که بیش از دیگران از علل پدیده ها اگاه بوده و هستند اعتقاد جزمی و یقینی به وجود خدای حکیم داشته و دارند و چنین نیست که اعتقاد به وجود خدا ناشی از جهل باشد.دانشمندانی نظیر انیشتاین و کرسی مورس و الکسیس کارل و ...که مقالاتی پیرامون وجود خدا نوشته اند که بخشی از انان در کتاب اثبات وجود خدا امده است

3⃣اگر کسانی خدا را به عنوان پدید اورنده پیده های مجهول العله شناخته اند و با کشف علل طبیعی از عقیده خود عقب نشینی کرده اند باید این مساله را دلیل بر ضعف ایمان انان دانست نه دلیل بر بی اعتباری خداوند واین مساله در میان افراد بی سواد و تعلیم نایافته وجود دارد

4⃣مساله مهم دیگر انکه شما گمان می کنید که ما بر سر دوراهی قرار گرفته ایم یا باید علل طبیعی را بپذیریم و یا خدا را و هرگز قبول این دو با هم سازگار نیست

♦️به تعبیر دیگر تصور می کنید که اعتقاد به وجود خدا یعنی مبدئی که به طور مستقیم و بدون هیچ واسطه پدیده ها را به وجود اورده و بنابراین کشف هر علت طبیعی مساوی با نفی دخالت خدا در آن است

👌اما این تصور صحیح نیست زیرا ما معتقد هستیم که جهان مجوعه ای از اسباب و علل حساب شده است که خداوند مسبب الاسباب ان است چنان که امام صادق فرمود:

« خداوند ابا دارد از این که پدیده ها بدون دخالت علتشان بوجود اید»

📚الکافی ج1 ص183

♦️به این ترتیب ما نه تنها قانون علیت را انکار نمی کنند بلکه جهان طبیعت و علل و اسباب انها را خواسته و فعل خدا می شمریم

📚پیدایش مذاهب،ایت الله مکارم شیرازی،ص21






🆔ایدی ما در برای طرح سوالات دوستان یا اشکالات از ناحیه کانال های ضد دین
@poorseman

📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال

نظر اسلام در مورد عقل چیه ایا این که اتیست ها میگن عقل در اسلام جایگاهی نداره راسته ،چرا تو اسلام جنگیدن و برده داری بوده که الان ها بیشتر اشکالات این اتیست های بی عقل در همین مورده

پاسخ

عقل در مکتب تشیع از اهمیت ویژه ای برخوردار است تا جایی که در کتب اصولی به عنوان یکی از منابع تشریع بر روی ان بحث می شود

❗️در قران مجید نیز ایات فراوانی در اهمیت عقل و تدبر کردن امده مانند لعلکم تعقلون،لقوم یعقلون،اولوالالباب، ان کنتم تعقلون،افلا تعقلون،لاولی النهی،

👌محدثان اسلامی نیز از دیر باز کتب حدیثی خود را با بیان ذکر روایات در اهمیت عقل در اسلام اغاز کرده اند

📚بحار الانوار،ج 1 ص82، کتاب العقل و العلم و الجهل

👌 حضرت علی فرمود:

« هیچ جمالی زیبننده تر از عقل نیست»

📚الکافی ج8 ص19

👌امام صادق فرمود:

« خداوند به اندازه عقل انسان ها به انها ثواب میدهد»

📚امالی صدوق،ص418

♦️امام رضا فرمود:

« دوست هر انسانی عقلش و دشمنش جهلش می باشد»

📚عیون الاخبار ج1 ص258

♦️در روایت دیگر امده است:

« اساس دین بر پایه عقل بنا گذارده شده است »

📚بحار الانوار ج1 ص94

♦️ودر روایت معروف دیگری امده است که امام کاظم فرمود:

« حجت خداوند بر مردم دو حجت است یکی حجت ظاهری و دیگری حجت باطنی ،حجت ظاهری انبیا و امامان هستند و حجت باطنی عقل است »

📚الکافی ج1 ص16

♦️اما در مورد جهاد در اسلام و رابطه مسلمین با غیر مسلمانان و برده داری ما در گذشته پاسخ های مفصل داده ایم که می توانید کلید واژه های جهاد،گردن،برده،برده داری، و ...را در کانال سرچ کنید



🆔ایدی برای طرح سوالات
@poorseman

📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال

یکی از اتیست ها که ادمین یکی از کانال های ضد دینه این اشکال رو واسم مطرح کرد که تو نهج البلاغه کلمات حکیمانه حکمت 238 اومده که :

« تمام وجود زن شر است و بدترین چیزی که در اوست این که از وجودش چاره ای نیست »

چی جوابش رو بدم میگه نظر اسلام در مورد زن اینه

پاسخ

اگر واژۀ «شر» را در این روایت به معنای بدی و زشتی گرفته و سپس آن را این‌گونه معنا کنیم که «زنان سراسر آکنده از بدی و زشتی هستند و بدتر از همه آن است که ناچاریم با آنان زندگی کنیم»، چنین معنایی با اصول اولیۀ دینی همخوانی نداشته و نمی‌توان چنین برداشتی را پذیرفت

👌چرا که زنان برجسته در اسلام فراوان بوده اند که پیامبر و امامان برای انها احترام قائل بوده اند افزون بر این قران نیز بسیاری از زنان را مدح کرده است چنان که فرمود:

« هر کس کار شایسته ای انجام دهد خواه مرد باشد یا زن در حالی که مومن است او را حیات پاکیزه ای می بخشیم »

📓نحل 97

👌ونیز از برخی از زنان به عنوان الگو نام می برد

📓تحریم 11 و12

♦️امام صادق فرمود:

« یک زن صالحه از هزار مرد غیر صالح برتر است»

📚وسائل الشیعه ج20 ص172




♦️ اگر معنایی جز آنچه گفته شد برای این روایت متصور نباشد، باید با قاطعیت از آن صرف نظر کرد.


اما با اندکی تأمل می‌توان معنای دیگری برای این روایت در نظر گرفت که مشکل چندانی ایجاد نخواهد کرد

1⃣این سخن ناظر به زنان تربیت نایافته است چنان که خداوند می گوید:« انسان عجول است»

📓 اسرائ 11

👌که مراد انسان های تربیت نایافته و خارج از قلمرو رهبری رهبران الهی است


📚پیام امام،ایت الله مکارم،ج13 ص807



2⃣ واژۀ «شر» را به زشتی و بدی معنا نکرده، بلکه به دردسر و افزایش مسئولیت ترجمه کنیم. چنین معنایی از «شر» در متون اسلامی بسیار به چشم می‌خورد، مانند این آیه از قرآن:

«إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً»

یعنی انسان هر وقت که دچار دردسری شد، ناله و فریادش بلند می‌شود.

📓معارج 20


ضرب المثلی فارسی وجود دارد که «زن و بچّه دردسرند
و بى دردسر هم نمیتوان زندگى کرد» یا «زن بلا است و هیچ خانه‌ای بدون بلا مباد»می تواند ناظر به این معنا باشد



🆔ایدی ما برای طرح سوالات
@poorseman

📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال

یک پیام در تلگرام در حال گردش است که در آن می گویند خدای مسلمانان تصمیمی می گیرد انگاه متوجه اشتباه بودن ان میشود و ان را تغییر میدهد چنان که در ایه 187 بقره میگوید امیزش جنسی در شب های ماه رمضان ممنوع است اما پس از انکه مسلمین به این دستور عمل نمیکنند خداوند این حکم را عوض کرده و حکم به جواز ان می دهد جالب ان است که خداوند در ایه تصریح می کند که ما می دانستیم شما به این حکم عمل نمی کنید اما باز ان حکم را قرار داد

پاسخ

یکی از سنت های پرودگار در قبال مردمان آزمایش کردن انان است چنان که می فرماید:

«ایا مردم گمان کرده اند که همین که بگویند ایمان اوردیم رها می شوند و ما انان را ازمایش نمی کنیم»

📓عنکبوت 3

♦️انچه در اشکال شما نیز امده است ناظر به همین موضوع است به این که خداوند ابتدا حکم به حرمت امیزش جنسی در شب های ماه رمضان میدهد تا افراد را امتحان و ازمایش کند که چقدر به دستورات خداوند پایبند هستند

♦️روشن است که خداوند از احوالات انسان مطلع است و ازمایش نمی کند تا مطلبی برایش اشکار شود بلکه ازمایش خداوند به معنای تربیت و پرورش است چنان که حضرت علی فرمود:

« گرچه خداوند به روحیات بندگانش از خودشان اگاهتر است ولی انها را امتحان می کند تا کارهای خوب و بد که معیار پاداش و کیفر است از انها ظاهر گردد»

📚نهج البلاغه کلمات قصار جمله 93

♦️خداوند بندگان را می آزماید تا انچه در درون دارند در عمل اشکار کنند ،استعداد ها را از قوه به فعل برسانند و مستحق پاداش و کیفر او گردند

👌اما پس از مدتی این حکم نسخ شد اما این نسخ شدن به معنای این نیست که خداوند در ابتدا متوجه نبود سپس متوجه شد این حکم اشتباه است معنای نسخ حکم این است که :

❗️نسخ در احکام به معنای پایان یافتن مدت عمل به یک حکم است به این بیان ؛


♦️نیازهای انسان گاه با تغییر زمان وشرایط دگرگون میشود وگاه ثابت وبرقرار است. یک روز برنامه ای ضامن سعادت او است ولی روز دیگر ممکن است بر اثر دگرگونی شرایط همان برنامه سنگ راه او باشد. یک روز دارویی برای بیمار فوق العاده مفید است وطبیب به آن دستور میدهد اما روز دیگر به خاطر بهبودی نسبی بیمار ممکن است این دارو حتی زیانبار باشد لذا دستور قطع آن وجانشین ساختن داروی دیگر را میدهد. ممکن است درسی امسال برای دانش آموزان سازنده باشد اما همین درس برای سال آینده بی فایده باشد، معلم آگاه باید برنامه را انچنان تنظیم کند که سال به سال دروس مورد نیاز شاگردان تدریس شود

🔵 این مساله با توجه به قانون تکاملی انسان و جامعه روشنتر می گردد که در روند تکاملی انسان گاه برنامه ای مفید و سازنده است و گاه زیانبار و لازم التغییر و علت ان نیز تغییر شرایط مکلفین است

♦️خداوند با توجه به شرایط مکلفین زمانی حکمی را وضع می کند و با تغییر شرایط مکلفین آن حکم را تغییر داده و حکم جدیدی وضع می کند و زمان حکم اول از همان ابتدا محدود بوده است

📚تفسیر نمونه،ج1 ص391


پرسمان اعتقادی

🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman

📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال

با تشکر از شما که پاسخ تحدی کانال های ضد دین را با اثبات متواتر بودن وجود امام زمان دادید و انان هیچ گونه پاسخی نداشتند ایا از روایات موجود در کتب اهل سنت نیز می توان وجود امام زمان را اثبات کرد

پاسخ

با استفاده از احادیث متواتری این موضوع از کتب اهل سنت نیز قابل اثبات است

1⃣ حدیث ثقلین

پیامبر گرامی فرمود:

« همانا من دو جانشین را در میان شما می گذارم ،کتاب خدا ریسمان کشیده شده ما بین آسمان و زمین و عترتم اهل بیتم و همانا این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند»

📚مسند احمد،ج5 ص181

❗️این حدیث از جمله احادیث متواتر است که بزرگان اهل سنت در کتب خود روایت کرده اند مانند مسلم در صحیح ج7 ص122 ،ترمذی در صحیح ج5 ص621، حاکم در مستدرک،ج3 ص110، وعلمای فراوان دیگر از اهل سنت که جهت اگاهی رجوع کنید به کتاب فضائل الخمسه ج2 ص44 به بعد

♦️وجه استدلال:

در این حدیث پیامبر گرامی می فرماید کتاب و عترت تا قیامت از یکدیگر جدا نمی شوند .مطابق این گفتار اگر زمانی عدل کتاب که همان عترت است در روی زمین نباشد لازم می آید که این دو از یکدیگر جدا شده باشند و این با حدیث مخالف است

👌ابن حجر مکی از علمای اهل سنت می گوید:

« در احادیثی که سفارش به اهل بیت شده به این نکته اشاره شده که تا روز قیامت زمین خالی از اهل بیتی که اهلیت هدایت دارند نخواهد بود همانگونه که کتاب عزیز چنین است »

📚صواعق المحرقه،ص90

♦️علامه مناوی در شرح جامع الصغیر می اورد:

« از این حدیث استفاده می شود که هر زمان باید فردی از اهل بیت که سزاوار تمسک به اوست تا روز قیامت موجود باشد تا امر به تمسکی که در روایت به انها شده معنا پیدا کند همان گونه که کتاب عزیز چنین است»

📚فیض القدیر،ج3 ص15

🔵نتیجه اینکه :
مستفاد از حدیث ثقلین این است که در هر زمان امام معصومی از عترت پیامبر و اهل بیت معصوم او باید موجود باشد امامی که اهلیت برای اقتدا و تمسک را داشته باشد کسی که خود به هدایت مطلق رسیده و از ضلالت به دور باشد و لذا می تواند دیگران را به هدایت مطلق رسانده و از گمراهی دور کند.چنین شخصی در این زمان غیر از حضرت مهدی نیست

2⃣حدیث امان:

مطابق روایات اهل سنت پیامبر گرامی اهل بیت خود را به عنوان امان برای زمینیان معرفی می کند چنان که فرمود:

« اهل بیت من امان برای اهل زمین هستند پس هر گاه اهل بیتم هلاک شوند اهل زمین را انچه خداوند وعده داده خواهد رسید»

📚الصواعق،ص150

♦️حاکم می اورد که فرمود:

« ستارگان وسیله ایمنی برای اهل زمین از غرق شدن هستند و اهل بیت من وسیله ایمنی برای امت من از اختلاف هستند»

📚مستدرک،ج3 ص149

📚الجامع الصغیر ج2 ص189

📚کنزالعمال ج6 ص116

♦️جهت اگاهی بیشتر از روایات اهل سنت رجوع شود به فضائل الخمسه ج2 ص59 به بعد

🔵وجه استدلال:

این حدیث نیز به خوبی دلالت دارد که باید در هر زمان فردی از اهل بیت عصمت و طهارت که اهلیت برای تمسک دارد موجود باشد و او غیر از امام معصوم نیست و در این زمان غیر از مهدی موعود کسی دیگر نیست پس باید موجود باشد و گرنه زمین و انچه در آن است نابود خواهد شد

3⃣حدیث سفینه:

پیامبر گرامی فرمود:

« مثل اهل بیتم در بین شما همانند کشتی نوح در میان قوم نوح است هر کس سوار بر آن شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند غرق شود»

📚مستدرک،حاکم،ج2 ص343

♦️همین معنی را هیتمی در مجمع الزواید،ج9 ص168 ،ابی نعیم در حلیه الاولیائ،ج4 ص306، متقی هندی در کنزالعمال،ج6 ص216، خطیب بغدادی در تاریخ،ج12 ص19 و ...نقل کرده اند

🔵وجه استدلال:

با تامل در معنای حدیث به خوبی بدست می اید که در هر زمانی تا روز قیامت باید امامی معصوم از اهل بیت عصمت و طهارت موجود باشد تا برای امت اسلامی انکان داشته باشد که با سوار شدن بر کشتی نجات او از غرق شدن در منجلاب فساد و تباهی نجات یافته و به ساحل نجات و بهشت رهنمون شوند

4⃣احادیث وجوب معرفت امام


♦️مسلم در صحیح روایت می کند که پیامبر فرمود:

"کسی که بمیرد وبر گردنش بیعت امامی نباشد به مرگ جاهلیت مرده است"

📚صحیح مسلم،ج4 ص126

📚سنن بیهقی،ج8 ص156

📚تفسیر ابن کثیر،ج1 ص517

ودر حدیث دیگر:

"من مات بغیر امام مات میته جاهلیه"

"هرکس بمیرد در حالی که امامی نداشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است"

📚مجمع الزواید،ج5 ص218

وفرمود:

"من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه"

"هرکس بمیرد درحالی که امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است"

📚شرح المقاصد،تفتازانی،ج5 ص239



🔵وجه استدلال:

از این احادیث نیز به وضوح روشن می شود که در هر زمانی باید امامی معصوم از جانب خداوند بر روی زمین یاشد تا مردم با تمسک به او واطاعت از او از مرگ جاهلی نجات یابند که در زمان کنونی تنها قابل تطبیق بر امام عصر است


❗️در این باره ادله دیگری نیز است که جهت پرهیز از اطناب به همین مقدار بسنده می کنیم



پرسمان اعتقادی

🆔ای
سوال

آیا دعای امام معصوم مستجاب می‌شود ؟ واگر مستجاب می‌شود چرا امام زمان برای ظهور خودش دعا نمیکند و واگر دعا کند مستجاب می‌شود؟

پاسخ

در روایات ما امده است که یکی از نشانه های امام این است که دعایش مستجاب است چنان که امام رضا فرمود:
« برای امام نشانه هایی است که یکی از ان ها این است که دعایش مستجاب است به گونه ای که اگر دعا کند که صخره ای دو نصف شود چنین می شود»

📚معانی الاخبار ص ص ۱۰۲

📚الخصال ج2 ص ۵۲۸

📚عیون الاخبار ج ۱ ص ۲۱۳

⁉️اما با این وجود چرا امام زمان برای ظهورشان دعا نمی کنند مگر نه این است که دعایشان مستجاب است

🔺برای پاسخ باید توجه کنید که :

« امامان مطیع محض خداوند هستند و جز انچه خدا بخواهد نمی خواهند روی این جهت اگر اراده خداوند بر غیبت امام عصر تا زمان معینی یا حصول شرایط مشخصی نظیر امادگی مردم و ...تعلق گرفته باشد امام نیز تسلیم خواست پرودگار است و هیچگاه درخواستی بر خلاف خواست خداوند از پرودگار نمیکند چنان که امام کاظم فرمود:

« خداوند قلوب امامان را محل اراده خودش قرار داد است به گونه ای که تنها هر موقع خداوند چیزی را بخواهد و اراده کند انان نیز آن را می خواهند ( وبدن اذن و رضایت خداوند کاری نمیکنند)»

📚بحار الانوار ج5 ص114

📚بصائر الدرجات ج1 ص517




🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman

📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال

علم خداوند به حوادث اینده چطوره در حالی که اینده هنوز نیامده تانزد خدا موجود باشه و علم حضوری داشته باشه علم حصولی هم درباره خدا محاله



پاسخ
در واقع اشکال شما این
است که :
حوادث آینده با اینکه هنوز وجود خارجى پیدا نکرده اند تا در احاطه علم خدا باشند، آیا صورت ذهنى و نقش و عکس آنها نزد خدا است؟ با اینکه خداوند ذهنى ندارد، و علم او از طریق انعکاس نیست، پس باید قبول کنیم که او نسبت به حوادث آینده علمى ندارد! زیرا علم حضورى در مورد معدوم ممکن نیست، و علم حصولى نیز درباره خدا تصور نمى شود.

🔺گرچه این اشکال و سؤال درباره علم به حوادث آینده مطرح شده، ولى عیناً درباره حوادث گذشته که محو و نابود گشته است نیز قابل طرح است، زیرا حوادث گذشته الآن وجود ندارد، صورت فرعون یا بنى اسرائیل و اصحاب موسى فى المثل متلاشى شده است، و تاریخ آنها نیز گذشته است، ما مى توانیم فقط تصویرى از آنها در ذهنمان حاضر کنیم تا به تاریخ گذشته واقف شویم، چون علم ما از طریق ارتسام یعنى نقش بستن در ذهن است، ولى در مورد خداوند که ذهن و نقش هاى ذهنى معنى ندارد و علمش فقط علم حضورى است آگاهى بر حوادث گذشته چگونه تصور مى شود؟

 

🔴‏ این سؤال و اشکال را از سه راه مى توان پاسخ گفت:


1⃣نخست اینکه خداوند همیشه به ذات پاک خود که علّت همه اشیاء است احاطه داشته و دارد، و این علم اجمالى به همه حوادث و موجودات جهان قبل از ایجاد و بعد از ایجاد است.

👌و به تعبیر دیگر اگر ما آگاهى به علت اشیاء داشته باشیم مى توانیم آگاهى به نتیجه و معلول آنها نیز پیدا کنیم، چرا که هر علتى تمام کمالات معلول و بالاتر از آن را دارد.

این سخن را مى توان به گونه روشنترى چنین توضیح داد:

❗️ حوادث گذشته به طور کامل نابود نشده، و آثارش در دل حوادث امروز وجود دارد، و همچنین حوادث آینده از حوادث امروز جدا نیست، و دقیقاً با حوادث امروز مربوط است، و به این ترتیب «گذشته» و «حال» و «آینده» یک رشته زنجیر مانندى از علت و معلول را به وجود مى آورد که اگر دقیقاً به هر یک از آنها آگاه شویم حلقه هاى قبل و بعد در آن وجود دارد.

فى المثل اگر من دقیقاً وضع هواى تمام کره زمین را با تمام جزئیات و مشخصات، و علت و معلول هاى آن، و حرکت کره زمین، و مسأله جاذبه و دافعه، همه اینها را بدانم، مى توانم دقیقاً از وضع هوا در میلیونها سال قبل، یا میلیونها سال بعد آگاه گردم، چرا که پرونده گذشته و آینده در حال موجود است، نه پرونده اجمالى که پرونده تفضیلى آنها در جزئیات پرونده حاضر منعکس است.

امروز دقیقاً بازتابى از دیروز است، و فردا بازتابى از امروز، و آگاهى کامل بر تمام جزئیات امروز به معنى آگاهى کامل بر حوادث گذشته و آینده است.

به این ترتیب وقتى حوادث امروز با تمام ویژگیها و خصوصیات نزد خداوند حاضر است به یک معنى گذشته و آینده هم نزد او حضور دارد.

«امروز» آئینه اى است براى «گذشته» و «آینده» و تمام حوادث دیروز و فردا را در آئینه امروز مى توان مشاهده کرد (دقت کنید).

2⃣راه دیگرى را که براى پاسخ از این سؤال گفته مى شود با ذکر یک مثال روشن مى کنیم: فرض کنید کسى در اطاقکى زندانى است که فقط روزنه کوچکى به خارج دارد، در حالى که یک قطار شتر از مقابل این روزنه مى گذرد، او نخست ناظر سر و گردن یک شتر، و سپس کوهان، و بعد پاها و دم او است، و همچنین سایر شترهائى که در این قطارند، و این روزنه کوچک دید سبب مى شود که او براى خود گذشته و آینده و ماضى و مستقبل درست کند، اما براى کسى که بیرون این اطاقک است، و بر پشت بام در «فضاى باز» ایستاده به تمام بیابان نگاه مى کند، مطلب طور دیگرى است، او همه قطار شتران را یکجا مى بیند که درحال حرکتند.

🔺از اینجا روشن مى شود که ساختن مفاهیم گذشته و حال و آینده نتیجه محدودیت دید انسان است، آنچه براى ما زمان ماضى محسوب مى شود براى اقوام پیشین زمان مستقبل بوده و آنچه براى ما مستقبل است براى آیندگان ماضى است.

اما براى ذاتى که همه جا حضور دارد، و ازل و ابد را فراگرفته، ماضى و مضارع و حال بى معنى است، همه حوادث در تمام طول زمان نزد او حاضرند (منتهى هر کدام در ظرف مخصوص خود) و او به همه حوادث و موجودات عالم، چه در گذشته و چه در حال و آینده یکسان احاطه دارد.

البته اعتراف مى کنیم تصور این مطلب براى ما که در زندان زمان و مکان محبوس هستیم کار مشکل و پیچیده اى است، ولى در عین حال مطلبى است قابل دقت و مطالعه.

3⃣ راه دیگرى که بسیارى از فلاسفه روى آن تکیه کرده اند این است که خداوند عالم به ذات خویش است و چون ذات او علت براى تمام مخلوقات است علم به علت سبب علم به معلول مى شود و به تعبیر دیگر خداوند جامع تمام کمالاتى است که در تمام مخلوقات مى باشد و همه را به نحو اکمل دارد تنها نقائص آنها است که در ذات پاک او راه ندارد پس هنگامى که او به ذات خویش عالم باشد در حقیقت به همه آنها آگاه است (این راه با راه اول تفاوت