پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.57K subscribers
2.04K photos
217 videos
72 files
5.83K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!


طرح شبهه و سوال :

@poorseman

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
پاسخ به شبهه وهابی در مورد ادب امام عسکری علیه السلام !!!

🤔پرسش :

ادب امام عسکری در برابر مهمان !!!!

" ... فَجَلَسْتُ وَأُنْسِيتُ مَا جِئْتُ لَهُ. فَلَمَّا وَدَّعْتُ وَنَهَضْتُ، رَمَى إِلَيَّ بِالْخَاتَمِ فَقَالَ : أَرَدْتَ فِضَّةً فَأَعْطَيْنَاكَ خَاتَماً. "

"  ابوهاشم جعفري می‌گويد : روزى خدمت امام عسکري رسيدم و خواستم مقداری نقره از ایشان بگيرم تا از نظر تبرك با آن انگشترى بسازم. خدمت ایشان نشستم، ولى فراموش كردم كه براى چه آمده بودم. وقتی خداحافظى كردم و برخاستم، انگشترش را به‌سوى من پرتاب کرد و گفت : تو نقره ميخواستى و ما انگشتر به تو داديم. " (الکافی ج 1 ص 512 ) ?  ❗️❗️❗️


💠پاسخ : 💠

▫️1 _ بر اساس آنچه علمای شیعه و سنی در وصف امام عسکری علیه السلام گفته اند , ایشان دارای بالاترین مراتب علمی و والاترین کمالات اخلاقی بوده اند .

ابن صباغ مالکی , عالم برجسته اهلسنت در مورد امام عسکری علیه السلام می گوید :

" امام حسن عسكرى  سرور اهل زمان و امام مردمان روزگار خود بود، گفته‏هايش همه ثابت و استوار و كردارش پسنديده بود، اگر فضلا و بزرگان هم عصرش را همچون قصيده‏اى فرض كنيم وى شاه‏بيت آن قصيده مى‏باشد، و اگر آنان را همچون درجى از جواهرات به شمار آوريم وى همچون درّ شاهوار وسط آن گردن‏بند در شمار خواهد بود؛ يكّه‏تاز ميدان دانش كه هيچ‏كس را ياراى هماوردى با وى نبوده و آشكاركننده پيچيدگى‏هاى مسائل علمى كه اين كار هرگز خسته و ملولش نمى‏كرد؛ كسى كه با رأى صائب خود به كشف حقايق پرداخته و پيچيدگى‏ها و دقايق علوم را با فكر نافذ خود آشكار مى‏گردانيد ... اصل و نسب و نفس و ذاتش آكنده از كرامت بود.... "  " سيد أهل عصره و إمام أهل دهره، أقواله سديدة و أفعاله حميدة، و إذا كانت أفاضل زمانه قصيدة فهو في بيت القصيدة ...  الكريم الأصل و النفس و الذات ...  "

📚الفصول المهمة: 275

شیخ مفید نیز امام عسکری را فردی معرفی می کند که دارای نهایت علم و فضل و کرم و آداب پسندیده و کمالات اخلاقی بود و اساسا به خاطر همین صفات والا ,  شایستگی مقام امامت را دارا بود  : "  لِاجْتِمَاعِ خِلَالِ الْفَضْلِ فِيهِ وَ تَقَدُّمِهِ عَلَى كَافَّةِ أَهْلِ عَصْرِهِ فِيمَا يُوجِبُ لَهُ الْإِمَامَةَ ... مِنَ الْعِلْمِ وَ الزُّهْدِ وَ كَمَالِ الْعَقْلِ وَ الْعِصْمَةِ وَ الشَّجَاعَةِ وَ الْكَرَمِ وَ كَثْرَةِ الْأَعْمَالِ الْمُقَرِّبَةِ إِلَى اللَّهِ  "

📚الإرشاد  ج‏2، ص: 313

▫️2 _ روایت مورد استناد وهابی از نظر سندی ضعیف است .  زیرا راوی روایت فردی است به نام : " اسحاق بن محمد نخعی " که بسیار اهل تخلیط بوده و رهبر گروهی بوده که امام علی علیه السلام را خدا می دانستند  " " معدن التّخليط، و الإسحاقيّة تنسب إليه، و هم يعتقدون في عليّ عليه السّلام بالإلهيّة "

📚مستدركات علم رجال الحديث، ج‏1، ص: 583

▫️3 _ اساسا می توان گفت که وهابی روایت را اشتباه ترجمه کرده است , زیرا ماده " رمی " به معنای مطلق واگذار کردن هم به کار میرود چنانچه که وقتی می گویند " رمی به علی البلد " یعنی " حکومت آن شهر یا آن سرزمین را به او داد "

📚ترجمه معجم الوسیط , ج 1 ص 807 ماده " رمی "


👌بنابراین معنای روایت این می شود که وقتی ابوهاشم از نزد امام عسکری خارج می شد , امام علیه السلام انگشتر خاتم را به او واگذار کرد نه اینکه به سوی او پرت کرده باشد .

▫️3 _ محتوای روایت نشان از کرامت و اعجاز امام عسکری نیز دارد که وهابی این کرامت را برای امام عسکری نخواهد پذیرفت . زیرا روایت می گوید که امام عسکری ع از ضمیر و درون ابوهاشم خبر داشت و بر اساس همین علم غیب انگشتر خود را به او عطا کرد و در پایان روایت نیز آمده است که ابوهاشم وقتی این کرامت امام عسکری علیه السلام را دید مجددا شهادت داد که ایشان امام و حجت از سوی خداوند هستند و امام عسکری ع هم برای او دعا کرد : " فَقُلْتُ يَا سَيِّدِي أَشْهَدُ أَنَّكَ وَلِيُّ اللَّهِ وَ إِمَامِيَ الَّذِي أَدِينُ اللَّهَ بِطَاعَتِهِ فَقَالَ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ "

📚الكافي  ج‏1، ص: 512

▫️4 _ وهابی بهتر است که از بی ادبی های معاویه آن هم بر روی منبر رسول خدا پاسخ دهد , چنانچه که زمخشری عالم برجسته اهلسنت نقل می کند :

" معاویه روزی به هنگام سخنرانی بر روی منبر بادی رها کرد , سپس برای توجیه گفت ای مردم خداوند بدن ما را آفریده و در آن باد قرار داده و انسانها نمی توانند از رفتن آن جلوگیری کنند . ناگهان یکی از حاضران به نام صعصه بن صوحان گفت آری ولی جای این کار در توالت است نه روی منبر چون بدعت است " افلتت من معاوية ريح على المنبر فقال : يا أيها الناس إن الله خلق أبداناً وجعل فيها أرواحاً فما تمالك الناس أن تخرج منهم . فقام صعصعة ابن صوحان فقال : أما بعد فان خروج الأرواح في المتوضئات سنة ، و على المنابر بدعة "

📚ربیع الابرار ج 5 ص 117


#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
▫️ادامه 👇

❗️روایتی هم که معاند به آن استناد کرد ناظر به کفار حربی و دشمن اسلام و مسلمین است یعنی کسانی که در صدد قتل و غارت و کشتار مسلمین هستند ,  این کفار را نباید اطعام کرد تا بر علیه مسلمانان و ضربه زدن به آنان قوت و قدرت بگیرند : " إذا صار ذلك سببا لقوتهم على محاربة المسلمين و إضرارهم‏ "

📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏9، ص: 123

👌لذا در روایات دیگر آمد که حرمت اطعام کافر برای کافر حربی و دشمن دین خداوند است اما اگر کافری دشمن دین الهی نباشد , اطعام کردن او اشکالی ندارد : " مَنْ أَشْبَعَ عَدُوّاً لَنَا فَقَدْ قَتَلَ وَلِيّاً لَنَا." _ " عَنْ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أُطْعِمُ سَائِلًا لَا أَعْرِفُهُ مُسْلِماً فَقَالَ نَعَمْ أَعْطِ مَنْ لَا تَعْرِفُهُ بِوَلَايَةٍ وَ لَا عَدَاوَةٍ لِلْحَقِّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً  وَ لَا تُطْعِمْ مَنْ نَصَبَ لِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ أَوْ دَعَا إِلَى شَيْ‏ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ. "

📚صفات الشيعة، ص: 9 _ الكافي ج‏4، ص: 13

❗️ در روایتی زكريّا بن ابراهيم می گوید ؛

"  من مسيحى بودم و اسلام آوردم و حج گزاردم. آن گاه نزد امام صادق عليه السلام رفتم و گفتم: من بر دين مسيح بوده‏ ام كه حال، اسلام آورده‏ ام ...پدر و مادرم و خانواده‏ ام مسيحى هستند و مادرم نابيناست. من با آنها هستم‏ ...

👌امام فرمود ؛

«باكى نيست. مراقب مادرت باش و به او نيكى كن، و اگر از دنيا رفت، او را به ديگرى وا مگذار. تو خود، كار [تدفين‏] او را به عهده بگير » " فَقالَ: لا بَأسَ، فَانظُر امَّكَ فَبِرَّها، فَإِذا ماتَت فَلا تَكِلها إلى غَيرِكَ؛ كُن أنتَ الَّذي تَقومُ بِشَأنِها "

زکریا می گوید ؛

👈 هنگامى كه به كوفه رسيدم، به مادرم محبّت كردم و خودم به او غذا مى‏ دادم و جامه و سرش را از شپش، پاك مى‏ كردم و به او خدمت مى ‏نمودم. مادرم به من گفت: اى پسركم! تو وقتى بر دين من بودى، اين‏چنين با من رفتار نمى‏كردى. اين، چه رفتارى است كه پس از مهاجرتت و پذيرش اسلام در تو مى‏ بينم؟ گفتم: مردى از فرزندان پيامبرمان، مرا به اين رفتار، فرمان داده است... 👉

مادرم گفت: فرزندم ، دين تو، بهترين دين است. آن را بر من عرضه كن. من آن دين را بر او عرضه كردم و او اسلام را پذيرفت‏..."

📚الکافی ج 2 ص 160



#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
▫️ادامه 👇

حال معاند مدعی شده است که پیامبر گرامی بر آلت امام حسین در زمان کودکی ایشان بوسه می زده است !!!!

▫️روایتی که معاند به آن استناد کرده است از نظر سندی ضعیف و غیر قابل اعتماد است :

🔸1 _ آنچه که از منبع شیعی یعنی کتاب جعفریات استناد کرد , سند صحیحی ندارد و قابل استناد نیست , زیرا راویان کتاب جعفریات افرادی بوده اند که در کتب رجالی توثیق نشده است و مجهول هستند . افرادی مانند : " احمد بن المظفر بن احمد العطار " _ " محمد بن ابراهیم بن محمد بن خلف الجمازی " _ " عبد الله بن محمد بن عبد الله بن عثمان ابن السقاء "

📚مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 488 _ ج 6 ص 367 _ ج 5 ص 95

گذشته از آنکه افرادی مانند ابن السقاء که از راویان کتاب مذکور بوده از علمای اهلسنت محسوب می شود  و به احتمال زیاد روایات جعلی اهلسنت را در کتاب جعفریات اضافی کرده است .

❗️خطیب بغدادی مفصلا شرح حال او را در کتاب تاریخ بغداد خود بیان می کند : " 5270 عبد اللّٰه بن محمد بن عبد اللّٰه بن عثمان بن المختار، أبو محمد المزني الواسطي، يعرف بابن السقاء "

📚تاریخ بغداد ج 10 ص 129


لذا مرحوم صاحب جواهر یکی از دلائل ضعف کتاب جعفریات را همین تحریف کتاب و اضافی شدن روایات جعلی اهلسنت به آن می داند : " إنما تطابق روايته في الأكثرية رواية العامة "

📚جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج‏21، ص: 398

آیت الله مکارم شیرازی نیز از جهت دیگری بر تضعیف این کتاب استدلال کرده و می گوید :

"كتاب «جعفريّات» به «اسماعيل بن موسى بن جعفر» مى‏رسد، «اسماعيل» هم پسرى به نام «موسى» داشت، آنچه در كتب رجال هست اين است كه اين شخص كتابهائى داشته است و تمام روايات نقل شده به اسماعيل بن موسى بن جعفر مى‏رسد كه از او توثيقى در كتب رجالى نيست، ولى گفته‏اند كه در مصر بوده و اولادى داشته است و در مورد توثيق او و پسرش دليلى در دست نيست. كتاب «اسماعيل» را فرزندش «محمد» نقل مى‏كند كه در كتب رجال چيزى در توثيق او نيست و فقط گفته شده است كه كتابهاى پدرش را نقل مى‏كند. راوى از «موسى»، «محمد بن اشعث» است كه او هم توثيق نشده و شايد به جهت وجود اشعث است كه كتاب جعفريّات را «اشعثيّات» هم مى‏گويند، كه اينها همه مشكوك هستند حال با وجود اين اشكالات چطور مى‏توانيم به اين كتاب تمسّك كنيم‏ "

📚كتاب النكاح، ج‏1، ص: 25

🔸2 _ روایتی هم که معاند از کتاب معجم الکبیر که از منابع اهلسنت است مورد استناد قرار داد سند ضعیفی دارد و قابل استناد نیست , چرا که راوی روایت " قابوس بن ابی ظیبان " است که ذهبی در مورد او نقل می کند :  "  ابوحاتم گفته است به احادیث او احتجاج نمی شود و نسائی گفته است او قوی نیست و ابن حبان گفته است که او حافظه ضعیفی داشته است "  و مزی نیز در مورد او نقل می کند : " او منافق بوده است و عبد الله بن احمد از یحیی بن معین نقل کرده که او ضعیف الحدیث بوده است " " قال ابوحاتم لا یحتج به و قال النسائی لیس بالقوی و قال ابن حبان ردئ الحفظ " _ " ... نفق قابوس ... عن یحیی بن معین ضعیف الحدیث "

📚میزان الاعتدال ج 3 ص 367 _ تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ج 23 ص 328


👌لذا شوکانی و ابن حجر , دو عالم برجسته اهلسنت برای بیان ضعف روایت مذکور به وجود قابوس بن ابی ظبیان در سند آن و ضعیف بودن راوی مذکور اشاره می کنند : " و فی اسناده قابوس بن ابی ظبیان و قد ضعفه النسائی "

📚نیل الاوطار ج 2 ص 53 _ تلخیص الحبیر ج 2 ص 60


بنابراین منبع اصلی نقل مورد استناد معاند روایتی از اهلسنت است که راویان ضعیف اهلسنت نقل مذکور را در کتاب جعفریات نیز وارد کرده اند که در هر حال روایت مذکور با سند ضعیف نقل شده و قابل استناد و احتجاج نیست .


#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
▫️ادامه 👇

در تفسیر نمونه در مورد واژه الله می خوانیم :

" اللّه" جامعترين نامهاى خدا است، زيرا بررسى نامهاى خدا كه در قرآن مجيد و يا ساير منابع اسلامى آمده نشان مى‏دهد كه هر كدام از آن يك بخش خاص از صفات خدا را منعكس مى‏سازد، تنها نامى كه اشاره به تمام صفات و كمالات الهى، يا به تعبير ديگر جامع صفات جلال و جمال است همان" اللَّه" مى‏باشد.

به همين دليل اسماء ديگر خداوند غالبا به عنوان صفت براى كلمه" اللَّه" گفته مى‏شود به عنوان نمونه:

" غفور" و" رحيم" كه به جنبه آمرزش خداوند اشاره مى‏كند (فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ- بقره- 226).

" سميع" اشاره به آگاهى او از مسموعات، و" عليم" اشاره به آگاهى او از همه چيز است (فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ- بقره- 227).

" بصير"، علم او را به همه ديدنيها بازگو مى‏كند (وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ حجرات- 18).

" رزاق"، به جنبه روزى دادن او به همه موجودات اشاره مى‏كند و" ذو القوه" به قدرت او، و" مبين" به استوارى افعال و برنامه‏هاى او (إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ- زاريات- 58).

و بالاخره" خالق" و" بارء" اشاره به آفرينش او و" مصور" حاكى از صورتگريش مى‏باشد (هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ حشر- 24).


آرى تنها" اللَّه" است كه جامعترين نام خدا مى‏باشد، لذا ملاحظه مى‏كنيم در يك آيه بسيارى از اين اسماء، وصف" اللَّه" قرار مى‏گيرند هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ " او است اللَّه كه معبودى جز وى نيست، او است حاكم مطلق، منزه از ناپاكيها، از هر گونه ظلم و بيدادگرى، ايمنى بخش، نگاهبان همه چيز، توانا و شكست ناپذير، قاهر بر همه موجودات و با عظمت".

يكى از شواهد روش جامعيت اين نام آنست كه ابراز ايمان و توحيد تنها با جمله لا اله الا اللَّه مى‏توان كرد، و جمله" لا اله الا العليم، الا الخالق، الا الرازق" و مانند آن به تنهايى دليل بر توحيد و اسلام نيست، و نيز به همين جهت است كه‏ در مذاهب ديگر هنگامى كه مى‏خواهند به معبود مسلمين اشاره كنند" اللَّه" را ذكر مى‏كنند، زيرا توصيف خداوند به اللَّه مخصوص مسلمانان است. "

📚تفسير نمونه، ج‏1، ص: 20


#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
Photo
پاسخ به شبهه معاند در مورد روایت امام علی و امام باقر علیهما السلام در مورد بادها !!!

🤔پرسش :

معاند : چالشی دارم که اعتقادات شیعه در مورد علم امامان را بر باد می دهد . در کتاب الفقیه آمده است که امام باقر می گوید الله اکبر گفتن باد را برطرف می کند . در حالی که باد مامور طبیعت است و با الله اکبر گفتن قطع نمی شود ?! در همان صفحه از امام علی هم نقل می کند که باد دارای یک سر و دو بال است ! آیا این سخنان ترویج خرافات نیست !!!

💠پاسخ : 💠

▫️1 _ بادها ماموران امر الهی هستند که یا از باب رحمت و مثلا نزول باران وزیدن می گیرند یا از باب تخریب و بلا و عذاب : " إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رِيَاحَ رَحْمَةٍ وَ رِيَاحَ عَذَاب‏ "

📚الكافي  ج‏8، ص: 92

👌ائمه علیهم السلام می فرمودند که در هنگام بلاها , توجه و تضرع و دعا به درگاه الهی سبب دفع آن بلا از انسان می شود : " مَا مِنْ بَلَاءٍ يَنْزِلُ عَلَى عَبْدٍ مُؤْمِنٍ فَيُلْهِمُهُ اللَّهُ الدُّعَاءَ إِلَّا كَانَ كَشْفُ ذَلِكَ الْبَلَاءِ ... فَإِذَا نَزَلَ الْبَلَاءُ فَعَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ وَ التَّضَرُّعِ إِلَى اللَّهِ " _ " فَإِذَا اشْتَدَّ الْفَزَعُ فَإِلَى اللَّهِ الْمَفْزَعُ. " _  "لَا تُصِيبُ ذَاكِرَ الله"

📚الكافي ج‏2، ص: 471 _ 468 _ 501

قرآن نیز به تاثیر توجه به خداوند در دفع بلاها  تاکید کرده و عدم ذکر خداوند را موجب نزول بلا بر انسان معرفی کرده و می فرماید :

" هر كس از ذكر پروردگارش روى گردان شود او را به عذاب شديد و روز افزونى گرفتار مى‏سازد. " "مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَدا " ( جن 17 )

این که در روایت مورد استناد معاند امام باقر علیه السلام فرمود که تکبیر گفتن باد را بر می گرداند : "إِنَّ التَّكْبِيرَ يَرُدُّ الرِّيحَ. "

📚من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 544

👌مقصود برگرداندن شر و بلای باد است یعنی کلمه " شر " در تقدیر است . در اصل بوده است : " یرد شر الریح " که ایجاز حذف اتفاق افتاده است و بخشی از کلام به خاطر جنبه های بلاغی و زیبایی کلام حذف شده است که متاسفانه معاند نسبت به این قواعد بلاغی ادبیات عرب جاهل است :

📚ترجمه و شرح جواهر البلاغه ج 1 ص 402

❗️بنابراین و بر خلاف فهم شبهه افکن ,  مقصود امام باقر علیه السلام آن است که تکبیر گفتن و توجه به خداوند سبب می شود که شر و بلاء و آسیبی از باد به انسان نرسد نه آنکه از اساس باد از عالم طبیعت رفع شود لذا در ادامه همان روایت در کتاب مذکور آمده است که پناه بردن و تضرع به خداوند , شر و بلای باد و طوفان را از انسان برطرف می کند : " وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّهَا وَ شَرِّ مَا أُرْسِلَتْ لَهُ وَ كَبِّرُوا وَ ارْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ بِالتَّكْبِيرِ فَإِنَّهُ يَكْسِرُهَا. "

📚من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 544

▫️2 _ معاند اشکال دیگری کرد که امام علی علیه السلام گفته است که باد دارای یک سر و دو بال است : "قَالَ عَلِيٌّ ع لِلرِّيحِ رَأْسٌ وَ جَنَاحَان‏ "

📚من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 544

❗️معاند بیسواد توجه ندارد که تعبیر فوق نیز تعبیر تشبیهی و استعاره ای است زیرا چنانچه که علامه مجلسی متذکر می شود در تعبیر مذکور باد به پرنده ای تشبیه شده است که دارای سر و دو بال است و همان گونه که پرنده با دو بال خودش به همه جا می رود و وقتی بال های خود را باز می کند سرعتش زیاد می شود , باد و طوفان نیز همه مکانها را در بر می گیرد و به ماننده پرنده ای که بالهای خود را گشوده به تمام محیطها ورود پیدا می کند : "لعل الكلام مبنيّ على الاستعارة أي يشبه الطائر في أنها تطير إلى كل جانب و في أنها في بدء حدوثها قليلة ثم تنتشر كالطائر الذي بسط جناحه‏ "

📚بحار الأنوار ج‏57، ص: 6

❗️همینطور ممکن است مقصود از بیان مذکور اشاره به فرشتگانی باشند که موکل و مامور بادند و باد تحت تدبیر آنها شروع به وزیدن می کند , چنانچه که در روایتی به این نکته اشاره شده است : "لِكُلِّ رِيحٍ مِنْهَا مَلَكٌ مُوَكَّلٌ بِهَا "

📚الكافي ج‏8، ص: 91

و در قرآن هم به تدبیر امور عالم توسط فرشتگان آن هم به اذن الهی , اشاره شده است : "فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً " ( نازعات 5 )

👌بنابراین اگر امیر مومنان گفته است که باد دارای سر و دو بال است یعنی فرشته موکل و همراه باد دارای سر و دو بال است و بادها به تدبیر فرشتگان میوزند , چنانچه که قرآن به بالهای فرشتگان اشاره کرده و می فرماید :

"ستايش مخصوص خداوندى است كه آفريننده آسمانها و زمين است، خداوندى كه فرشتگان را رسولانى قرار داد كه صاحب بالهاى دو گانه و سه گانه و چهارگانه‏اند او هر چه بخواهد در آفرينش مى‏افزايد، او بر هر چيزى قادر است. " " الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ " ( سوره فاطر آیه 1 )



#شیعه_پاسخ

@Rahnamye_Behesht