🤔پرسش
❓ما روایاتی را که شما نقل کردید درباره شکسته خواندن نماز دیدیم اما دلیل عقلی این کار چیست❕
❔کسیکه درمسافرت هست امروزه هیچ سختی ندارد و خیلی هم راحت است و آرامش داد و با وطن خود هیچ فرقی ندارد پس چرا باید نمازش را در این حال هم شکسته بخواند❕
💠پاسخ💠
👌ما در گذشته مفصلا مدارک شکسته خواندن نماز را در مسافرت از قرآن و کتب شیعه و اهل سنت اثبات کرده ایم و آورده ایم که اگر اهل سنت در سفر نماز را تمام می خوانند بر خلاف سنت رسول گرامی رفتار می کنند که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/4648
❕حال سوال شما این است که فلسفه شکسته خواندن نماز در مسافرت چیست با توجه به این که امروزه اسباب مسافرت راحت تر شده است و وطن و غیر وطن فرق خاصی ندارد❔
✍برای پاسخ باید توجه کرد؛
❗️در روایات ما ، حکم تقصیر و شکسته خواندن نماز در مسافرت به عنوان یک تخفیف و هدیه الهی یاد شده است.
🔶پیامبر گرامی فرمود:
« خداوند عز و جل بر بیماران امتم و مسافران آن با افطار در سفر و شکسته خواندن نماز تصدق و لطف کرده است .آیا شادی شما در این است که صدقه الهی را به او باز گردانید ( و مطابق حکم خداوند رفتار نکنید)»
📚الکافی ج4 ص127
🔶امام صادق علیه السلام فرمود:
«( هر کس هدیه الهی را رد کند ) و در سفر نماز را چهار رکعتی بخواند من از او بیزارم»
📚التهذیب ج4 ص218
📚عقاب الاعمال ص329
🔶پیامبر گرامی فرمود:
« خداوند به من و به امت من هدیه ای داده است که به هیچ یک از امت های گذشته نداده است و آن افطار در سفر و شکسته خواندن نماز است .هر کس مطابق آن رفتار نکند هدیه خداوند را رد کرده است»
📚وسائل الشیعه ج8 ص521
👌امام رضا علیه السلام فرمود:
« خداوند حکم شکسته خواندن نماز را به خاطر مسافرت و سختی و رنج سفر و اشتغال به کارهای شخصی و اقامت جعل کرده است تا مسافر از رسیدگی به مشکلاتی که برایش در سفر پیش می آید عقب نماند و این حکم رحمت و تعطفی از جانب خداوند است»
📚عیون الاخبار ج2 ص112
📚علل الشرایع ج1 ص266
❗️از این روایات استفاده می شود که شکسته خواندن نماز در مسافرت یک هدیه و تخفیف الهی است .
✍اگر چه شما ممکن است در سفر رنج و ناراحتی نداشته باشید اما خداوند رحمان چنین خواسته است که این تخفیف و هدیه را در حق مومنین روا بدارد تا اگر فرضا در سفر گرفتار سختی و مشقتی شدند نماز مانع رسیدگی به مشکلات و معیشتشان نشود چنان که در روایت امام رضا علیه السلام آمد لذا رد کردن این هدیه و تخفیف الهی ناپسند شمرده شده است.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓ما روایاتی را که شما نقل کردید درباره شکسته خواندن نماز دیدیم اما دلیل عقلی این کار چیست❕
❔کسیکه درمسافرت هست امروزه هیچ سختی ندارد و خیلی هم راحت است و آرامش داد و با وطن خود هیچ فرقی ندارد پس چرا باید نمازش را در این حال هم شکسته بخواند❕
💠پاسخ💠
👌ما در گذشته مفصلا مدارک شکسته خواندن نماز را در مسافرت از قرآن و کتب شیعه و اهل سنت اثبات کرده ایم و آورده ایم که اگر اهل سنت در سفر نماز را تمام می خوانند بر خلاف سنت رسول گرامی رفتار می کنند که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/4648
❕حال سوال شما این است که فلسفه شکسته خواندن نماز در مسافرت چیست با توجه به این که امروزه اسباب مسافرت راحت تر شده است و وطن و غیر وطن فرق خاصی ندارد❔
✍برای پاسخ باید توجه کرد؛
❗️در روایات ما ، حکم تقصیر و شکسته خواندن نماز در مسافرت به عنوان یک تخفیف و هدیه الهی یاد شده است.
🔶پیامبر گرامی فرمود:
« خداوند عز و جل بر بیماران امتم و مسافران آن با افطار در سفر و شکسته خواندن نماز تصدق و لطف کرده است .آیا شادی شما در این است که صدقه الهی را به او باز گردانید ( و مطابق حکم خداوند رفتار نکنید)»
📚الکافی ج4 ص127
🔶امام صادق علیه السلام فرمود:
«( هر کس هدیه الهی را رد کند ) و در سفر نماز را چهار رکعتی بخواند من از او بیزارم»
📚التهذیب ج4 ص218
📚عقاب الاعمال ص329
🔶پیامبر گرامی فرمود:
« خداوند به من و به امت من هدیه ای داده است که به هیچ یک از امت های گذشته نداده است و آن افطار در سفر و شکسته خواندن نماز است .هر کس مطابق آن رفتار نکند هدیه خداوند را رد کرده است»
📚وسائل الشیعه ج8 ص521
👌امام رضا علیه السلام فرمود:
« خداوند حکم شکسته خواندن نماز را به خاطر مسافرت و سختی و رنج سفر و اشتغال به کارهای شخصی و اقامت جعل کرده است تا مسافر از رسیدگی به مشکلاتی که برایش در سفر پیش می آید عقب نماند و این حکم رحمت و تعطفی از جانب خداوند است»
📚عیون الاخبار ج2 ص112
📚علل الشرایع ج1 ص266
❗️از این روایات استفاده می شود که شکسته خواندن نماز در مسافرت یک هدیه و تخفیف الهی است .
✍اگر چه شما ممکن است در سفر رنج و ناراحتی نداشته باشید اما خداوند رحمان چنین خواسته است که این تخفیف و هدیه را در حق مومنین روا بدارد تا اگر فرضا در سفر گرفتار سختی و مشقتی شدند نماز مانع رسیدگی به مشکلات و معیشتشان نشود چنان که در روایت امام رضا علیه السلام آمد لذا رد کردن این هدیه و تخفیف الهی ناپسند شمرده شده است.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
Telegram
کانال پرسمان اعتقادی
⁉️سوال
ببخشید من یه دوست سنی دارم با هم رفتیم سفر اما دیدم اون تو سفر نمازهاشو شکست نمی خوند و می گفت پیامبر هم نماز هاشو شکسته نمی کرد فکر نمی کردم تو این مساله هم اختلاف داشته باشیم میشه از کتبشون لزوم شکسته خواندن نماز ها رو ثابت کنید تا
قانعش کنم
…
ببخشید من یه دوست سنی دارم با هم رفتیم سفر اما دیدم اون تو سفر نمازهاشو شکست نمی خوند و می گفت پیامبر هم نماز هاشو شکسته نمی کرد فکر نمی کردم تو این مساله هم اختلاف داشته باشیم میشه از کتبشون لزوم شکسته خواندن نماز ها رو ثابت کنید تا
قانعش کنم
…
🤔پرسش
❓با توجه به رسیدن ماه رجب و اولین شب جمعه آن که لیله الرغائب است لطفا توضیح دهید که درست است که این شب به نام شب آرزوها مشهور است .آیا لیله الرغائب به معنای شب آرزوها است❕❕
💠پاسخ💠
👌اولین شب جمعه ماه رجب را « لیله الرغائب» می گویند .
🔶پیامبر گرامی فرمود:
« از اولین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید زیرا آن شب ، شبی است که فرشتگان آن را به لیله الرغائب نامگذاری کرده اند و زمانی که یک سوم شب بگذرد تمام فرشتگان آسمان و زمین گرد کعبه و حوالی آن جمع می شوند ... »
📚وسائل الشیعه ج8 ص99
❗️لیله الرغائب به معنای شب آرزوها نمی باشد .
🔶لیله الرغائب یعنی شبی که به خاطر پاداش ها و فضیلت های فراوانی که دارد مورد میل و رغبت فراوان است و یا به معنای شب پاداش های فراوان است .
✍زیرا « رغائب» جمع « رغیبه» است که هم به معنای « کار مورد رغبت » آمده است و هم به معنای « پاداش و عطای فراوان » .
📚مفاتیح نوین ، ایت الله مکارم شیرازی ، ص635
👌پیامبر گرامی اعمالی را برای این شب به این ترتیب ذکر کردند:
« روز پنج شنبه اول ماه رجب را روزه می گیری و چون شب جمعه فرا رسید میان نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز می گذاری ( هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت از آن یک مرتبه سوره «حمد »و سه مرتبه « انا انزلناه » و دوازده مرتبه « قل هو الله احد» را می خوانی و پس از اتمام نماز هفتاد مرتبه می گویی « اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله» آنگاه به سجده می روی و هفتاد بار می گویی « سبوح قدوس رب الملائکه و الروح» سپس سر از سجده بر می داری و هفتاد بار می گویی « رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم» بار دیگر به سجده می روی و هفتاد مرتبه می گویی « سبوح قدوس رب الملائکه و الروح » آنگاه حاجات خود را می طلبی که بر آورده می شود»
❗️و در ادامه فرمود:
« کسی که چنین نمازی را بخواند خداوند همه گناهانش را می آمرزد اگر چه گناهانش به اندازه کف روی دریاها و ریگ های بیابان و سنگینی کوهها و اندازه برگ های درختان باشد و در قیامت درباره هفتصد تن از خاندانش شفاعت می کند و چون شب اول قبر فرا رسد خداوند پاداش این نماز را به نیکوترین چهره ، با رویی گشاده و درخشان و زبانی فصیح و گویا به سوی قبر او می فرستد .آن چهره نیکو به وی می گوید ای حبیب من بر تو بشارت باد که از هر شدت و سختی نجات یافتی .
🔶از آن چهره نیکو می پرسد تو کیستی من تا کنون چهره ای از تو زیباتر ندیده ام و بویی از بویت خوشتر به مشامم نرسیده است .
✍آن چهره نیکو پاسخ میدهد من پاداش آن نمازی هستم که تو در فلان شب در فلان ماه و در فلان سال به جا آوردی من امشب به نزد تو آمده ام تا حقت را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو دفع نمایم ( وهمواره در کنارت باشم) تا زمانی که همگی در روز رستاخیز بر خیزند و در عرصه قیامت بر سرت سایه بیفکنم»
📚اقبال الاعمال ، سید بن طاووس ، ج2 ص632
📚بحار الانوار ج95 ص395
❗️ممکن است برخی اشکال کنند اعمالی که برای لیله الرغائب ذکر شده است دارای سند محکم و متقنی نمی باشد لذا عمل بر اعمال توصیه شده وجهی ندارد.
🔶در پاسخ می گوییم اگر به فرض این اشکال صحیح باشد باز هم خدشه ای در استحباب عمل به اعمال لیله الرغائب وارد نمی شود.
👌در روایات متعددی آمده است که اگر از سوی اهل بیت ثوابی بر انجام عملی روایت شد ، در حالی که آن روایت دارای سند صحیح نمی باشد و ضعیف باشد انسان می تواند به قصد رجا و مطلوبیت آن را بخواند و خداوند نیز پاداش ثواب آن عمل را میدهد.
🔷امام صادق علیه السلام فرمود:
« هر کس از ما اهل بیت روایتی دریافت کرد که مشتمل بر ثواب بر انجام کار خیر بود و او نیز آن اعمال را انجام دهد خداوند به او پاداش می دهد اگر چه ما آن را نگفته باشیم»
📚ثواب الاعمال ص160
📚وسائل الشیعه ج1 ص80
👌در روایت دیگر فرمود:
« خداوند به خاطر انجام آن عمل پاداش می دهد اگر چه پیامبر آن دستور را نداده باشد»
📚المحاسن ص25
📚بحار الانوار ج2 ص256
🔶امام باقر علیه السلام فرمود:
« هر کس روایتی به او مبنی بر ثواب خداوند بر انجام عملی رسید و او نیز آن عمل را به امید ثواب انجام دهد خداوند به او پاداش می دهد اگر چه حدیث و روایتی که به او رسیده صحیح نباشد»
📚بحار الانوار ج2 ص256
👌علامه مجلسی می نویسد:
« به خاطر این روایات است که بسیاری از علمای شیعه در سنن و آداب و مستحبات و مکروهات به اخبار ضعیف و مجهول استدلال می کنند »
📚بحار الانوار ج2 ص257
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓با توجه به رسیدن ماه رجب و اولین شب جمعه آن که لیله الرغائب است لطفا توضیح دهید که درست است که این شب به نام شب آرزوها مشهور است .آیا لیله الرغائب به معنای شب آرزوها است❕❕
💠پاسخ💠
👌اولین شب جمعه ماه رجب را « لیله الرغائب» می گویند .
🔶پیامبر گرامی فرمود:
« از اولین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید زیرا آن شب ، شبی است که فرشتگان آن را به لیله الرغائب نامگذاری کرده اند و زمانی که یک سوم شب بگذرد تمام فرشتگان آسمان و زمین گرد کعبه و حوالی آن جمع می شوند ... »
📚وسائل الشیعه ج8 ص99
❗️لیله الرغائب به معنای شب آرزوها نمی باشد .
🔶لیله الرغائب یعنی شبی که به خاطر پاداش ها و فضیلت های فراوانی که دارد مورد میل و رغبت فراوان است و یا به معنای شب پاداش های فراوان است .
✍زیرا « رغائب» جمع « رغیبه» است که هم به معنای « کار مورد رغبت » آمده است و هم به معنای « پاداش و عطای فراوان » .
📚مفاتیح نوین ، ایت الله مکارم شیرازی ، ص635
👌پیامبر گرامی اعمالی را برای این شب به این ترتیب ذکر کردند:
« روز پنج شنبه اول ماه رجب را روزه می گیری و چون شب جمعه فرا رسید میان نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز می گذاری ( هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت از آن یک مرتبه سوره «حمد »و سه مرتبه « انا انزلناه » و دوازده مرتبه « قل هو الله احد» را می خوانی و پس از اتمام نماز هفتاد مرتبه می گویی « اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله» آنگاه به سجده می روی و هفتاد بار می گویی « سبوح قدوس رب الملائکه و الروح» سپس سر از سجده بر می داری و هفتاد بار می گویی « رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم» بار دیگر به سجده می روی و هفتاد مرتبه می گویی « سبوح قدوس رب الملائکه و الروح » آنگاه حاجات خود را می طلبی که بر آورده می شود»
❗️و در ادامه فرمود:
« کسی که چنین نمازی را بخواند خداوند همه گناهانش را می آمرزد اگر چه گناهانش به اندازه کف روی دریاها و ریگ های بیابان و سنگینی کوهها و اندازه برگ های درختان باشد و در قیامت درباره هفتصد تن از خاندانش شفاعت می کند و چون شب اول قبر فرا رسد خداوند پاداش این نماز را به نیکوترین چهره ، با رویی گشاده و درخشان و زبانی فصیح و گویا به سوی قبر او می فرستد .آن چهره نیکو به وی می گوید ای حبیب من بر تو بشارت باد که از هر شدت و سختی نجات یافتی .
🔶از آن چهره نیکو می پرسد تو کیستی من تا کنون چهره ای از تو زیباتر ندیده ام و بویی از بویت خوشتر به مشامم نرسیده است .
✍آن چهره نیکو پاسخ میدهد من پاداش آن نمازی هستم که تو در فلان شب در فلان ماه و در فلان سال به جا آوردی من امشب به نزد تو آمده ام تا حقت را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو دفع نمایم ( وهمواره در کنارت باشم) تا زمانی که همگی در روز رستاخیز بر خیزند و در عرصه قیامت بر سرت سایه بیفکنم»
📚اقبال الاعمال ، سید بن طاووس ، ج2 ص632
📚بحار الانوار ج95 ص395
❗️ممکن است برخی اشکال کنند اعمالی که برای لیله الرغائب ذکر شده است دارای سند محکم و متقنی نمی باشد لذا عمل بر اعمال توصیه شده وجهی ندارد.
🔶در پاسخ می گوییم اگر به فرض این اشکال صحیح باشد باز هم خدشه ای در استحباب عمل به اعمال لیله الرغائب وارد نمی شود.
👌در روایات متعددی آمده است که اگر از سوی اهل بیت ثوابی بر انجام عملی روایت شد ، در حالی که آن روایت دارای سند صحیح نمی باشد و ضعیف باشد انسان می تواند به قصد رجا و مطلوبیت آن را بخواند و خداوند نیز پاداش ثواب آن عمل را میدهد.
🔷امام صادق علیه السلام فرمود:
« هر کس از ما اهل بیت روایتی دریافت کرد که مشتمل بر ثواب بر انجام کار خیر بود و او نیز آن اعمال را انجام دهد خداوند به او پاداش می دهد اگر چه ما آن را نگفته باشیم»
📚ثواب الاعمال ص160
📚وسائل الشیعه ج1 ص80
👌در روایت دیگر فرمود:
« خداوند به خاطر انجام آن عمل پاداش می دهد اگر چه پیامبر آن دستور را نداده باشد»
📚المحاسن ص25
📚بحار الانوار ج2 ص256
🔶امام باقر علیه السلام فرمود:
« هر کس روایتی به او مبنی بر ثواب خداوند بر انجام عملی رسید و او نیز آن عمل را به امید ثواب انجام دهد خداوند به او پاداش می دهد اگر چه حدیث و روایتی که به او رسیده صحیح نباشد»
📚بحار الانوار ج2 ص256
👌علامه مجلسی می نویسد:
« به خاطر این روایات است که بسیاری از علمای شیعه در سنن و آداب و مستحبات و مکروهات به اخبار ضعیف و مجهول استدلال می کنند »
📚بحار الانوار ج2 ص257
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❔فردی که دارای گناهان زیادی است و هیچ گناهی نبوده مگر آنکه انجام داده است چگونه با خواندن یک نماز لیله الرغائب تمام گناهانش بخشیده میشود ❗️❗️
💠پاسخ💠
❗️در این شکی نیست که اگر فردی نمازی که در مورد لیله الرغائب وارد شده است با تمام شرائطش بخواند مشمول مغفرت الهی می شود که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/6158
❗اما باید توجه کرد که انجام اعمال نیکی که دارای ثواب فراوانی است زمانی برای انسان موثر است و سبب آمرزش او می شود که مقبول درگاه الهی واقع شود .
🔶خداوند می فرماید:
« خدا تنها ( اعمال نیک را ) از پرهیزکاران می پذیرد»
🔶مائده27
🗯امام صادق علیه السلام فرمود:
« خداوند تنها اعمال نیک و صالح را قبول می کند و اعمال نیک را نیز تنها در صورتی قبول می کند که شما به عهد و پیمان او عمل کنید ( در صورتی که گناه نکنید و پرهیزکار باشد )»
📚الکافی ج1 ص139 - ج2 ص39
✍بنابراین زمانی خواندن نماز لیله الرغائب یا سایر اعمال مستحبی زمینه آمرزش تمام گناهان را فراهم می کند که فرد مصداق متقین باشد.
👌به این معنا که از گذشته خود نادم و پشیمان بوده و در حالی که از گذشته خود توبه واقعی کرده است اعمال مستحبی را به جا آورد .
✍در این صورت خداوند به سبب توبه و انجام آن اعمال مستحبی تمام گناهان او را می آمرزد.
❕اما اگر فرد بر انجام گناهان خود اصرار داشته باشد و توبه و استغفار واقعی را ترک کرده باشد هیچگاه انجام اعمال مستحبی سبب آمرزش او نمی شود چنان که امام صادق علیه السلام فرمود:
« به خداوند سوگند پرودگار هیچ اطاعت و کار نیکی را از بنده اش قبول نمی کند تا زمانی که بنده بر انجام معاصی خداوند اصرار داشته باشد»
📚الکافی ج2 ص288
📚وسائل الشیعه ج15 ص337
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❔فردی که دارای گناهان زیادی است و هیچ گناهی نبوده مگر آنکه انجام داده است چگونه با خواندن یک نماز لیله الرغائب تمام گناهانش بخشیده میشود ❗️❗️
💠پاسخ💠
❗️در این شکی نیست که اگر فردی نمازی که در مورد لیله الرغائب وارد شده است با تمام شرائطش بخواند مشمول مغفرت الهی می شود که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/6158
❗اما باید توجه کرد که انجام اعمال نیکی که دارای ثواب فراوانی است زمانی برای انسان موثر است و سبب آمرزش او می شود که مقبول درگاه الهی واقع شود .
🔶خداوند می فرماید:
« خدا تنها ( اعمال نیک را ) از پرهیزکاران می پذیرد»
🔶مائده27
🗯امام صادق علیه السلام فرمود:
« خداوند تنها اعمال نیک و صالح را قبول می کند و اعمال نیک را نیز تنها در صورتی قبول می کند که شما به عهد و پیمان او عمل کنید ( در صورتی که گناه نکنید و پرهیزکار باشد )»
📚الکافی ج1 ص139 - ج2 ص39
✍بنابراین زمانی خواندن نماز لیله الرغائب یا سایر اعمال مستحبی زمینه آمرزش تمام گناهان را فراهم می کند که فرد مصداق متقین باشد.
👌به این معنا که از گذشته خود نادم و پشیمان بوده و در حالی که از گذشته خود توبه واقعی کرده است اعمال مستحبی را به جا آورد .
✍در این صورت خداوند به سبب توبه و انجام آن اعمال مستحبی تمام گناهان او را می آمرزد.
❕اما اگر فرد بر انجام گناهان خود اصرار داشته باشد و توبه و استغفار واقعی را ترک کرده باشد هیچگاه انجام اعمال مستحبی سبب آمرزش او نمی شود چنان که امام صادق علیه السلام فرمود:
« به خداوند سوگند پرودگار هیچ اطاعت و کار نیکی را از بنده اش قبول نمی کند تا زمانی که بنده بر انجام معاصی خداوند اصرار داشته باشد»
📚الکافی ج2 ص288
📚وسائل الشیعه ج15 ص337
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
Telegram
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
🤔پرسش
❓با توجه به رسیدن ماه رجب و اولین شب جمعه آن که لیله الرغائب است لطفا توضیح دهید که درست است که این شب به نام شب آرزوها مشهور است .آیا لیله الرغائب به معنای شب آرزوها است❕❕
💠پاسخ💠
👌اولین شب جمعه ماه رجب را « لیله الرغائب» می گویند .
🔶پیامبر گرامی…
❓با توجه به رسیدن ماه رجب و اولین شب جمعه آن که لیله الرغائب است لطفا توضیح دهید که درست است که این شب به نام شب آرزوها مشهور است .آیا لیله الرغائب به معنای شب آرزوها است❕❕
💠پاسخ💠
👌اولین شب جمعه ماه رجب را « لیله الرغائب» می گویند .
🔶پیامبر گرامی…
شیعه پاسخ
🤔پرسش ❓با توجه به رسیدن ماه رجب و اولین شب جمعه آن که لیله الرغائب است لطفا توضیح دهید که درست است که این شب به نام شب آرزوها مشهور است .آیا لیله الرغائب به معنای شب آرزوها است❕❕ 💠پاسخ💠 👌اولین شب جمعه ماه رجب را « لیله الرغائب» می گویند . 🔶پیامبر گرامی…
💠با عرض سلام خدمت دوستان گرامی .
✍سوالاتی به ما می رسید که در سند اعمال لیله الرغائب اشکالاتی وارد شده بود .ما با ویرایش پاسخ بالا به این اشکالات پاسخ دادیم که می توانید از پاسخ دیدن نمایید .
✍سوالاتی به ما می رسید که در سند اعمال لیله الرغائب اشکالاتی وارد شده بود .ما با ویرایش پاسخ بالا به این اشکالات پاسخ دادیم که می توانید از پاسخ دیدن نمایید .
🤔پرسش
❓خواستم در مورد سلام نماز و فلسفه آن و این که مخاطبان سلام های نماز چه کسانی هستند توضیح دهید❗️❗️
💠پاسخ💠
👌در سلام اول نماز ، درود و برکت الهی برای پیامبر اسلام با گفتن جمله « السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته» طلب می شود.
📚التهذیب ج3 ص48
👌در روایاتی آمده است که مستحب است به همراه پیامبر گرامی به اهل بیت نیز سلام داده شود.
🔶امام رضا علیه السلام فرمود:
« در سلام نماز بگو السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته و علی اهل بیتک الطیبین»
📚مستدرک الوسائل ج5 ص22
🔶شیخ صدوق در المقنع می آورد:
« در سلام نماز می گویی السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته السلام علی الائمه الراشیدین المهدیین»
📚المقنع ص29
🔶سلام دوم نماز با گفتن « السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» خطاب به تمام صالحین از جمله خود نماز گزاران است.
📚الاستبصار ج1 ص347
❗️قرآن چندین گروه را به عنوان بندگان صالح خدا که مخاطب سلام نماز هستند معرفی می کند؛
❕از جمله حضرت ابراهیم و ادریس و اسحاق و اسماعیل و الیاس و ایوب ، و پدر دو یتیم عصر موسی و داود و ذو الکفل و زکریا و سلیمان و شعیب و حضرت علی و عیسی ، و لوط و پیامبر اسلام و موسی و نوح و هارون و یحیی و یعقوب و یوسف و یونس و تمام بندگان خدا و مومنان امت اسلام و تمام مومنان نیک کردار در طول تاریخ و یاران حضرت مهدی .
📚جهت آگاهی از آیات رجوع کنید به کتاب فرهنگ قرآن ، مرحوم هاشمی رفسنجانی ، ج18 ص220 تحت عنوان مصادیق صالحان
❗️اما سلام سوم نماز که می گوییم « السلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
📚التهذیب ج2 ص317
👌مخاطبان مجهولی دارد که بر اساس روایات چنین است؛
1⃣سلام خطاب به تمام نماز گزاران است و فرد نماز گزار سلام و سلامت الهی را از جانب خداوند به همه نمازگزاران خبر می دهد.
🔶حضرت علی علیه السلام فرمود:
« امام در نماز جماعت با گفتن جمله السلام علیکم سخن خدا را به آنان می رساند که شما از عذاب روز قیامت در امان و سلامت هستید»
📚عیون الاخبار ج2 ص108
🔶امام صادق علیه السلام فرمود:
« سلام پایان نماز نشانه امان از آتش دوزخ است»
📚معانی الاخبار ص175
2⃣مخاطب «السلام علیکم و رحمه الله و برکاته» دو فرشته ای که مامور ثبت اعمال انسان هستند می باشند.
📚وسائل الشیعه ج6 ص418
📚بحار الانوار ج82 ص305
❗️اما فلسفه سلام نماز:
🔶پیامبر گرامی فرمود:
« افتتاح نماز با وضو و تحریم سخن گفتن در نماز با تکبیر الاحرام و پایان این تحریم با سلام گفتن می باشد»
📚الکافی ج3 ص69
❗️ امام رضا علیه السلام در بیان فلسفه این که چرا سلام تحلیل نماز است و به وسیله آن سخن گفتن با مخلوقین برای نماز گزار حلال می شود در جواب کسی که از ایشان پرسید: چرا خداوند سلام را تحلیل نماز قرار داده و چرا به جای آن، تکبیر و تسبیح یا چیز دیگری قرار نداد؟
🔶فرمود:
« چون وقتی نمازگزار خواست شروع به نماز کند، کلام مخلوقین را بر خود حرام کرد و توجه به خدا و خالق کرد؛ اما سلام تحلیل نماز به کلام مخلوقین است و انتقال به طرف مخلوقین است و اولین چیزی که انسان در آغاز سخن با مخلوقین می گوید سلام است.»
📚عیون الاخبار ج2 ص108
❕به این فلسفه عرفاء نیز اشاره کرده اند .امام خمینی می گوید:
«چون نمازگزار از مقام سجود که سر سجود فناء است به خود آمد و حالت هوشیاری به او دست داد و از حال غیبت خلق به حال حضور، رجوع کرد، به موجودات سلام می دهد، سلام کسی که از سفر و غیبت برگشته است، پس از این رجوع، اول به نبی اکرم سلام می دهد و بعد از آن، به اعیان دیگر موجودات و جمیع ملائکه خدا و انبیاء و مرسلین که در این سفر همراه او بودند سلام می کند و سلامت آنها را از خدا تقاضا می کند.کسی که در نماز غایب از خلق نبوده و مسافر الی الله نبوده برای او سلام حقیقت ندارد و جز لقلقة لسان چیزی نبوده و اگر در نماز که حقیقت معراج است عروجی حاصل نشد و از بیت نفس خارج نشده سلام برای او نیست»
📚آداب الصلاه ص366
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓خواستم در مورد سلام نماز و فلسفه آن و این که مخاطبان سلام های نماز چه کسانی هستند توضیح دهید❗️❗️
💠پاسخ💠
👌در سلام اول نماز ، درود و برکت الهی برای پیامبر اسلام با گفتن جمله « السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته» طلب می شود.
📚التهذیب ج3 ص48
👌در روایاتی آمده است که مستحب است به همراه پیامبر گرامی به اهل بیت نیز سلام داده شود.
🔶امام رضا علیه السلام فرمود:
« در سلام نماز بگو السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته و علی اهل بیتک الطیبین»
📚مستدرک الوسائل ج5 ص22
🔶شیخ صدوق در المقنع می آورد:
« در سلام نماز می گویی السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته السلام علی الائمه الراشیدین المهدیین»
📚المقنع ص29
🔶سلام دوم نماز با گفتن « السلام علینا و علی عبادالله الصالحین» خطاب به تمام صالحین از جمله خود نماز گزاران است.
📚الاستبصار ج1 ص347
❗️قرآن چندین گروه را به عنوان بندگان صالح خدا که مخاطب سلام نماز هستند معرفی می کند؛
❕از جمله حضرت ابراهیم و ادریس و اسحاق و اسماعیل و الیاس و ایوب ، و پدر دو یتیم عصر موسی و داود و ذو الکفل و زکریا و سلیمان و شعیب و حضرت علی و عیسی ، و لوط و پیامبر اسلام و موسی و نوح و هارون و یحیی و یعقوب و یوسف و یونس و تمام بندگان خدا و مومنان امت اسلام و تمام مومنان نیک کردار در طول تاریخ و یاران حضرت مهدی .
📚جهت آگاهی از آیات رجوع کنید به کتاب فرهنگ قرآن ، مرحوم هاشمی رفسنجانی ، ج18 ص220 تحت عنوان مصادیق صالحان
❗️اما سلام سوم نماز که می گوییم « السلام علیکم و رحمه الله و برکاته»
📚التهذیب ج2 ص317
👌مخاطبان مجهولی دارد که بر اساس روایات چنین است؛
1⃣سلام خطاب به تمام نماز گزاران است و فرد نماز گزار سلام و سلامت الهی را از جانب خداوند به همه نمازگزاران خبر می دهد.
🔶حضرت علی علیه السلام فرمود:
« امام در نماز جماعت با گفتن جمله السلام علیکم سخن خدا را به آنان می رساند که شما از عذاب روز قیامت در امان و سلامت هستید»
📚عیون الاخبار ج2 ص108
🔶امام صادق علیه السلام فرمود:
« سلام پایان نماز نشانه امان از آتش دوزخ است»
📚معانی الاخبار ص175
2⃣مخاطب «السلام علیکم و رحمه الله و برکاته» دو فرشته ای که مامور ثبت اعمال انسان هستند می باشند.
📚وسائل الشیعه ج6 ص418
📚بحار الانوار ج82 ص305
❗️اما فلسفه سلام نماز:
🔶پیامبر گرامی فرمود:
« افتتاح نماز با وضو و تحریم سخن گفتن در نماز با تکبیر الاحرام و پایان این تحریم با سلام گفتن می باشد»
📚الکافی ج3 ص69
❗️ امام رضا علیه السلام در بیان فلسفه این که چرا سلام تحلیل نماز است و به وسیله آن سخن گفتن با مخلوقین برای نماز گزار حلال می شود در جواب کسی که از ایشان پرسید: چرا خداوند سلام را تحلیل نماز قرار داده و چرا به جای آن، تکبیر و تسبیح یا چیز دیگری قرار نداد؟
🔶فرمود:
« چون وقتی نمازگزار خواست شروع به نماز کند، کلام مخلوقین را بر خود حرام کرد و توجه به خدا و خالق کرد؛ اما سلام تحلیل نماز به کلام مخلوقین است و انتقال به طرف مخلوقین است و اولین چیزی که انسان در آغاز سخن با مخلوقین می گوید سلام است.»
📚عیون الاخبار ج2 ص108
❕به این فلسفه عرفاء نیز اشاره کرده اند .امام خمینی می گوید:
«چون نمازگزار از مقام سجود که سر سجود فناء است به خود آمد و حالت هوشیاری به او دست داد و از حال غیبت خلق به حال حضور، رجوع کرد، به موجودات سلام می دهد، سلام کسی که از سفر و غیبت برگشته است، پس از این رجوع، اول به نبی اکرم سلام می دهد و بعد از آن، به اعیان دیگر موجودات و جمیع ملائکه خدا و انبیاء و مرسلین که در این سفر همراه او بودند سلام می کند و سلامت آنها را از خدا تقاضا می کند.کسی که در نماز غایب از خلق نبوده و مسافر الی الله نبوده برای او سلام حقیقت ندارد و جز لقلقة لسان چیزی نبوده و اگر در نماز که حقیقت معراج است عروجی حاصل نشد و از بیت نفس خارج نشده سلام برای او نیست»
📚آداب الصلاه ص366
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❓این که در زیارت آل یاسین به اهل بیت می گوییم شما اول و آخر هستید « انتم الاول و الاخر» یا حضرت علی می گوید :« انا الاول و الاخر و الظاهر و الباطن» آیا گرفتار غلو نمیشویم و صفات خدایی را که می گوید « هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن» به اهل بیت نسبت نمی دهیم❕❕
💠پاسخ💠
❗️خداوند در توصیف خود می فرماید:
« او اول و آخر و ظاهر و باطن است و از هر چیزی آگاه است»
🔶حدید3
👌توصیف خداوند به اول و آخر بودن اشاره لطیفی است به ازلیت و ابدیت او زیرا او وجودی بی انتهاست که هستی اش از درون ذات او است نه از بیرون تا پایان گیرد یا آغازی داشته باشد .بنابراین از ازل بوده و تا ابد خواهد بود .
👌توصیف به ظاهر و باطن نیز تعبیر دیگری از احاطه وجودی او نسبت به همه چیز است .او از همه چیز ظاهرتر است چرا که آثارش همه جا را فرا گرفته و از همه چیز مخفی تر است چون که کنه ذاتش بر کسی روشن نیست زیرا وجودی نامحدود است و ما سواه همه محدود هستند .
📚تفسیر نمونه ج23 ص297
👌اگر در برخی تعابیر نسبت به اهل بیت خطاب اول و آخر و ظاهر و باطن شده است مقصود معنای دیگری غیر از آن معنایی است که در مورد خداوند به کار می رود.
❗️مرحوم ابن شهر آشوب از حضرت علی علیه السلام روایت می کند که فرمود:
« من اول و آخر و باطن و ظاهر هستم و من به هر چیزی عالم هستم ...
🔶مرد اعرابی از این سخن حضرت تعجب کرد .امام در پاسخ فرمود:
« من اول هستم یعنی اولین نفری هستم که به پیامبر ایمان آوردم و من آخر هستم یعنی آخرین نفری هستم که به پیامبر نگاه کردم زمانی که او در لحد جای گرفته بود و من ظاهر هستم یعنی احکام و شرائع اسلام به وسیله من ظاهر می شود و من باطن هستم یعنی وجود من پر از علم است و من به همه چیز عالم هستم یعنی من عالم به هر آنچه هستم که خداوند رسولش را بر آن آگاه کرده است»
📚مناقب ج2 ص385
📚بحار الانوار ج39 ص347
👌یا فرمود:
« من اول هستم یعنی اولین مسلمان و مومن به خدا و رسولش هستم و من آخر هستم یعنی آخرین نفری هستم که پیراهن را بر جنازه مبارک پیامبر پوشاند و دفنش کرد و من ظاهر و باطن هستم یعنی تمام علوم ظاهری و باطنی نزد من است»
📚الاختصاص ص163
❗️اگر در زیارت آل یاسین نیز خطاب به اهل بیت می گوییم :« انتم الاول و الاخر»« شما آغاز و پایان هستید»
📚مفاتیح نوین ص505
👌معنایش آن است که دین الهی به وسیله شما آغاز می گردد و به وسیله شما پایان می گیرد.
📚دانش نامه قرآن و حدیث ، ج9 ص533
🔶پیامبر گرامی فرمود:
« ای علی خداوند دین را با ما به پایان برده چنان که آن را با ما آغاز کرده است »
📚امالی مفید ص251
🔷حضرت علی علیه السلام فرمود:
« خداوند اسلام را با ما آغاز کرد و با ما به پایان می برد»
📚الاحتجاج ج1 ص544
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓این که در زیارت آل یاسین به اهل بیت می گوییم شما اول و آخر هستید « انتم الاول و الاخر» یا حضرت علی می گوید :« انا الاول و الاخر و الظاهر و الباطن» آیا گرفتار غلو نمیشویم و صفات خدایی را که می گوید « هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن» به اهل بیت نسبت نمی دهیم❕❕
💠پاسخ💠
❗️خداوند در توصیف خود می فرماید:
« او اول و آخر و ظاهر و باطن است و از هر چیزی آگاه است»
🔶حدید3
👌توصیف خداوند به اول و آخر بودن اشاره لطیفی است به ازلیت و ابدیت او زیرا او وجودی بی انتهاست که هستی اش از درون ذات او است نه از بیرون تا پایان گیرد یا آغازی داشته باشد .بنابراین از ازل بوده و تا ابد خواهد بود .
👌توصیف به ظاهر و باطن نیز تعبیر دیگری از احاطه وجودی او نسبت به همه چیز است .او از همه چیز ظاهرتر است چرا که آثارش همه جا را فرا گرفته و از همه چیز مخفی تر است چون که کنه ذاتش بر کسی روشن نیست زیرا وجودی نامحدود است و ما سواه همه محدود هستند .
📚تفسیر نمونه ج23 ص297
👌اگر در برخی تعابیر نسبت به اهل بیت خطاب اول و آخر و ظاهر و باطن شده است مقصود معنای دیگری غیر از آن معنایی است که در مورد خداوند به کار می رود.
❗️مرحوم ابن شهر آشوب از حضرت علی علیه السلام روایت می کند که فرمود:
« من اول و آخر و باطن و ظاهر هستم و من به هر چیزی عالم هستم ...
🔶مرد اعرابی از این سخن حضرت تعجب کرد .امام در پاسخ فرمود:
« من اول هستم یعنی اولین نفری هستم که به پیامبر ایمان آوردم و من آخر هستم یعنی آخرین نفری هستم که به پیامبر نگاه کردم زمانی که او در لحد جای گرفته بود و من ظاهر هستم یعنی احکام و شرائع اسلام به وسیله من ظاهر می شود و من باطن هستم یعنی وجود من پر از علم است و من به همه چیز عالم هستم یعنی من عالم به هر آنچه هستم که خداوند رسولش را بر آن آگاه کرده است»
📚مناقب ج2 ص385
📚بحار الانوار ج39 ص347
👌یا فرمود:
« من اول هستم یعنی اولین مسلمان و مومن به خدا و رسولش هستم و من آخر هستم یعنی آخرین نفری هستم که پیراهن را بر جنازه مبارک پیامبر پوشاند و دفنش کرد و من ظاهر و باطن هستم یعنی تمام علوم ظاهری و باطنی نزد من است»
📚الاختصاص ص163
❗️اگر در زیارت آل یاسین نیز خطاب به اهل بیت می گوییم :« انتم الاول و الاخر»« شما آغاز و پایان هستید»
📚مفاتیح نوین ص505
👌معنایش آن است که دین الهی به وسیله شما آغاز می گردد و به وسیله شما پایان می گیرد.
📚دانش نامه قرآن و حدیث ، ج9 ص533
🔶پیامبر گرامی فرمود:
« ای علی خداوند دین را با ما به پایان برده چنان که آن را با ما آغاز کرده است »
📚امالی مفید ص251
🔷حضرت علی علیه السلام فرمود:
« خداوند اسلام را با ما آغاز کرد و با ما به پایان می برد»
📚الاحتجاج ج1 ص544
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❓ لطفا به شبهه زیر پاسخ دهید.
🔶علت زمین لرزه از دید امام جعفر صادق...
365 - عنه، عن صالح ، عن بعض أصحابه، عن عبد الصمد بن بشير، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: إن الحوت الذي يحمل الأرض أسر في نفسه أنه إنما يحمل الأرض بقوته فأرسل الله تعالى إليه حوبا أصغر من شبر وأكبر من فتر فدخلت في خياشيمه فصعق، فمكث بذلك أربعين يوما ثم إن الله عز وجل رؤوف به ورحمه وخرج فإذا أراد الله عز وجل بأرض زلزلة بعث ذلك الحوت إلى ذلك الحوت فإذا رآه اضطرب فتزلزلت الأرض.
امام صادق گفت : همانا آن ماهی که زمین را حمل می کند ٬ این فکر در ضمیرش گذشت که وی با نیروی خود به حمل زمین می پردازد...
پس خدای تعالی ماهی کوچکی به سویش فرستاد که از یک وجب کوچکتر و از فاصله میان انگشت شست و سبابه بزرگتر بود. آن ماهی کوچک به درون بینی وی رفت و او غش کرد. پس ٬ چهل روز در بینی وی ماند و آنگاه خداوند بر ماهی حامل زمین ٬ رافت و رحمت آورد و ماهی کوچک از بینی او بیرون شد و هرگاه که خدای عز و جل بخواهد تا در زمین زلزله ای پدید آید همان ماهی کوچک را به سوی ماهی بزرگ می فرستد و چون دیده اش بر او افتد٬ بر خود می لرزد و در زمین زلزله پدید می آید...
📚منبع : الکافی ج ۸ ص ۲۵۵ حدیث ۳۶۵ چاپ دارالکتب اسلامیه تهران.
💠پاسخ💠
👌ایت الله مکارم شیرازی چنین می نویسد:
❗️عقیده ما در باره روایات اهل بیت؛
🔷«تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد .بلکه هر حدیثی سلسله سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است»
📚اعتقاد ما،ص119
👌حدیث مذکور در مورد علت زلزله ضعیف و غیر قابل قبول می باشد زیرا این حدیث با دو اشکال عمده مواجه است؛
1⃣صالح بن ابی حماد که راوی روایت است ضعیف است.
🔶نجاشی در وثاقت او تشکیک کرده است.
📚رجال نجاشی ص198
🔶ابن الغضائری نیز می گوید او ضعیف است .
📚رجال ابن الغضائری ص70
2⃣روایت مرسل است و تمام راویان آن ذکر نشده است چنان که در سند حدیث « عن بعض اصحابه» آمده است.
❗️لذا علامه مجلسی در ذیل این حدیث می گوید:
« این حدیث ضعیف و غیر قابل استناد است»
📚مراه العقول ج26 ص238
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓ لطفا به شبهه زیر پاسخ دهید.
🔶علت زمین لرزه از دید امام جعفر صادق...
365 - عنه، عن صالح ، عن بعض أصحابه، عن عبد الصمد بن بشير، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: إن الحوت الذي يحمل الأرض أسر في نفسه أنه إنما يحمل الأرض بقوته فأرسل الله تعالى إليه حوبا أصغر من شبر وأكبر من فتر فدخلت في خياشيمه فصعق، فمكث بذلك أربعين يوما ثم إن الله عز وجل رؤوف به ورحمه وخرج فإذا أراد الله عز وجل بأرض زلزلة بعث ذلك الحوت إلى ذلك الحوت فإذا رآه اضطرب فتزلزلت الأرض.
امام صادق گفت : همانا آن ماهی که زمین را حمل می کند ٬ این فکر در ضمیرش گذشت که وی با نیروی خود به حمل زمین می پردازد...
پس خدای تعالی ماهی کوچکی به سویش فرستاد که از یک وجب کوچکتر و از فاصله میان انگشت شست و سبابه بزرگتر بود. آن ماهی کوچک به درون بینی وی رفت و او غش کرد. پس ٬ چهل روز در بینی وی ماند و آنگاه خداوند بر ماهی حامل زمین ٬ رافت و رحمت آورد و ماهی کوچک از بینی او بیرون شد و هرگاه که خدای عز و جل بخواهد تا در زمین زلزله ای پدید آید همان ماهی کوچک را به سوی ماهی بزرگ می فرستد و چون دیده اش بر او افتد٬ بر خود می لرزد و در زمین زلزله پدید می آید...
📚منبع : الکافی ج ۸ ص ۲۵۵ حدیث ۳۶۵ چاپ دارالکتب اسلامیه تهران.
💠پاسخ💠
👌ایت الله مکارم شیرازی چنین می نویسد:
❗️عقیده ما در باره روایات اهل بیت؛
🔷«تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد .بلکه هر حدیثی سلسله سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است»
📚اعتقاد ما،ص119
👌حدیث مذکور در مورد علت زلزله ضعیف و غیر قابل قبول می باشد زیرا این حدیث با دو اشکال عمده مواجه است؛
1⃣صالح بن ابی حماد که راوی روایت است ضعیف است.
🔶نجاشی در وثاقت او تشکیک کرده است.
📚رجال نجاشی ص198
🔶ابن الغضائری نیز می گوید او ضعیف است .
📚رجال ابن الغضائری ص70
2⃣روایت مرسل است و تمام راویان آن ذکر نشده است چنان که در سند حدیث « عن بعض اصحابه» آمده است.
❗️لذا علامه مجلسی در ذیل این حدیث می گوید:
« این حدیث ضعیف و غیر قابل استناد است»
📚مراه العقول ج26 ص238
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❓با توجه به روز تولد امام باقر علیه السلام لطفا مقام و منزلت ایشان را در نزد علمای اهل سنت بیان کنید و آیا راست است که امام اعظم اهل سنت ابوحنیفه قبل از شاگردی امام صادق افتخار شاگردی امام باقر علیهما السلام را داشته است❗️❗️
💠پاسخ💠
🔶علما و بزرگان اهل سنت تصریح به عظمت و بزرگی مقام امام باقر علیه السلام کرده اند.
1⃣عبدالله بن عطاء مکی می گوید:
« من ندیدم که دانشمندان هیچگاه در نزد کسی به اندازه ای که در برابر محمد بن علی خضوع و کرنش می کنند ، خضوع و کرنش کرده باشند .من حکم بن عتیبه را با همه بزرگواری که در میان قوم خود داشت دیدم که در پیش روی امام باقر آن چنان نشسته بود که گویا پسر بچه ای در برابر معلم خود نشسته است»
📚روض الریاحین ، یافعی ، ص57 ط قاهره
📚حلیه الاولیاء ، ابونعیم اصفهانی ، ج3 ص185
📚مراه الجنان ج1 ص247
2⃣محمد بن طلحه شافعی می گوید:
« او شکافنده و جمع آوری کننده دانش هاست .کسی که دانش خود را آشکار کرده و در میان مردم بر افراشته است .او همه اوقات زندگی خود را به فرمانبرداری از خدا آباد ساخته و در مقام تقوی و پرهیزگاری ثابت قدم بود »
📚مطالب السوول ص80
📚صواعق المحرقه ص306
3⃣ابن ابی الحدید معتزلی می گوید:
« او سرور فقیهان منطقه حجاز بوده است .مردمان از او و از پسرش جعفر فقه را آموخته اند»
📚حلیه الاولیاء ج3 ص180
4⃣ابن صباغ مالکی می گوید:
« گذشته از آنچه را که از دانش و آقایی و فضیلت و ریاست و امامت در او جمع آمده بود دارای ویژگی جود و کرم آشکار در میان عوام و خواص بوده است .کرم او در میان تمام مردم زبانزد بوده است»
📚الفصول المهمه ص201
5⃣ابن خلکان می گوید:
« او ملقب به باقر و یکی از امامان دوازده گانه شیعه است .او دانشمندی بوده که سیادت و بزرگی داشته است»
📚وفیات الاعیان ج3 ص314
6⃣ابن حجر می گوید:
« او وارث زین العابدین بود که عبادت و دانش و پارسایی او را به ارث برده بود .او شکافنده دانش و جمع کننده آن و بر افرازنده دانش بوده است .قلبش پاک و علم و عملش مطهر و جانش مبرا از هر پلیدی بود.همه اوقات زندگی او با فرمانبرداری خدا آباد گشته بود»
📚الصواعق المحرقه ص305
7⃣سبط بن جوزی می نویسد:
« به او باقر می گفتند زیرا شکافنده علوم مختلف بود و دیگر القاب او شاکر و هادی بوده است»
📚تذکره الخواص ص346
❗️دیگران از بزرگان اهل سنت نیز فراوان در مدح و تمجید امام سخن گفته اند که جهت آگاهی رجوع شود؛
📚احقاق الحق ج12 ص160
👌بزرگان اهل سنت از جمله امام اعظم آنان ابوحنیفه شاگردی امام باقر را کرده اند.
🔶علامه شیخ اسماعیل دمشقی از علمای اهل سنت می نویسد:
« امام باقر عظیم القدر و پر آوازه بوده است به قدری که از هیچ کس در زمانش به مانند او علم دین و آثار و سنت و علم به خداوند دیده نشد و بزرگان علمای دین و ائمه تابعین (از اهل سنت) شاگرد او بوده اند»
📚الروضه الندیه ص12 ط الخیریه مصر
❕علامه خوارزمی می نویسد:
« ابوحنیفه شاگرد امام باقر بوده و از او روایت می کرده است»
📚جامع مسانید ابی حنیفه ج2 ص349 ط حیدر آباد
❕علامه سبط ابن جوزی نیز می نویسد:
« امام باقر از طبقه سوم تابعین اهل مدینه بوده است .او عالم و عابد و ثقه بود که ابوحنیفه و دیگران شاگرد او بوده و از او روایت می کرده اند»
📚تذکره الخواص ص347
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓با توجه به روز تولد امام باقر علیه السلام لطفا مقام و منزلت ایشان را در نزد علمای اهل سنت بیان کنید و آیا راست است که امام اعظم اهل سنت ابوحنیفه قبل از شاگردی امام صادق افتخار شاگردی امام باقر علیهما السلام را داشته است❗️❗️
💠پاسخ💠
🔶علما و بزرگان اهل سنت تصریح به عظمت و بزرگی مقام امام باقر علیه السلام کرده اند.
1⃣عبدالله بن عطاء مکی می گوید:
« من ندیدم که دانشمندان هیچگاه در نزد کسی به اندازه ای که در برابر محمد بن علی خضوع و کرنش می کنند ، خضوع و کرنش کرده باشند .من حکم بن عتیبه را با همه بزرگواری که در میان قوم خود داشت دیدم که در پیش روی امام باقر آن چنان نشسته بود که گویا پسر بچه ای در برابر معلم خود نشسته است»
📚روض الریاحین ، یافعی ، ص57 ط قاهره
📚حلیه الاولیاء ، ابونعیم اصفهانی ، ج3 ص185
📚مراه الجنان ج1 ص247
2⃣محمد بن طلحه شافعی می گوید:
« او شکافنده و جمع آوری کننده دانش هاست .کسی که دانش خود را آشکار کرده و در میان مردم بر افراشته است .او همه اوقات زندگی خود را به فرمانبرداری از خدا آباد ساخته و در مقام تقوی و پرهیزگاری ثابت قدم بود »
📚مطالب السوول ص80
📚صواعق المحرقه ص306
3⃣ابن ابی الحدید معتزلی می گوید:
« او سرور فقیهان منطقه حجاز بوده است .مردمان از او و از پسرش جعفر فقه را آموخته اند»
📚حلیه الاولیاء ج3 ص180
4⃣ابن صباغ مالکی می گوید:
« گذشته از آنچه را که از دانش و آقایی و فضیلت و ریاست و امامت در او جمع آمده بود دارای ویژگی جود و کرم آشکار در میان عوام و خواص بوده است .کرم او در میان تمام مردم زبانزد بوده است»
📚الفصول المهمه ص201
5⃣ابن خلکان می گوید:
« او ملقب به باقر و یکی از امامان دوازده گانه شیعه است .او دانشمندی بوده که سیادت و بزرگی داشته است»
📚وفیات الاعیان ج3 ص314
6⃣ابن حجر می گوید:
« او وارث زین العابدین بود که عبادت و دانش و پارسایی او را به ارث برده بود .او شکافنده دانش و جمع کننده آن و بر افرازنده دانش بوده است .قلبش پاک و علم و عملش مطهر و جانش مبرا از هر پلیدی بود.همه اوقات زندگی او با فرمانبرداری خدا آباد گشته بود»
📚الصواعق المحرقه ص305
7⃣سبط بن جوزی می نویسد:
« به او باقر می گفتند زیرا شکافنده علوم مختلف بود و دیگر القاب او شاکر و هادی بوده است»
📚تذکره الخواص ص346
❗️دیگران از بزرگان اهل سنت نیز فراوان در مدح و تمجید امام سخن گفته اند که جهت آگاهی رجوع شود؛
📚احقاق الحق ج12 ص160
👌بزرگان اهل سنت از جمله امام اعظم آنان ابوحنیفه شاگردی امام باقر را کرده اند.
🔶علامه شیخ اسماعیل دمشقی از علمای اهل سنت می نویسد:
« امام باقر عظیم القدر و پر آوازه بوده است به قدری که از هیچ کس در زمانش به مانند او علم دین و آثار و سنت و علم به خداوند دیده نشد و بزرگان علمای دین و ائمه تابعین (از اهل سنت) شاگرد او بوده اند»
📚الروضه الندیه ص12 ط الخیریه مصر
❕علامه خوارزمی می نویسد:
« ابوحنیفه شاگرد امام باقر بوده و از او روایت می کرده است»
📚جامع مسانید ابی حنیفه ج2 ص349 ط حیدر آباد
❕علامه سبط ابن جوزی نیز می نویسد:
« امام باقر از طبقه سوم تابعین اهل مدینه بوده است .او عالم و عابد و ثقه بود که ابوحنیفه و دیگران شاگرد او بوده و از او روایت می کرده اند»
📚تذکره الخواص ص347
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❓آیا جریان ممنوعیت نوشتن و نقل حدیث پس از پیامبر واقعیت دارد❕دوستان و علمای اهل سنت این جریان را قبول ندارند و می گویند از دروغ های شیعه است❕❕
💠پاسخ💠
❗️مساله منع کتابت حدیث توسط خلفا از مسلمات تاریخی است که علمای اهل سنت بر آن تصریح کرده اند و قابل انکار نمی باشد .ما به برخی مدارک از کتب اهل سنت اشاره می کنیم؛
1⃣ذهبی از بزرگان اهل سنت روایت می کند که ابوبکر پس از وفات پیامبر مردم را فرا خواند و گفت:
« شما خود سخنانی را از رسول خدا نقل کرده و درباره آن اختلاف می کنید و مردم بعد از شما بیش از شما اختلاف می کنند پس چیزی از رسول خدا نقل نکنید و اگر کسی چیزی از شما پرسید بگویید کتاب خدا در میان ماست ، حلالش را حلال و حرامش را حرام بدانید»
📚تذکره الحفاظ ، شرح حال ابوبکر ، ج1 ص2 و 3
2⃣ابن سعد می نویسد:
« احادیث رسول خدا در زمان عمر بن خطاب گسترش یافت و از مردم خواست تا همه را نزد وی بیاورند و چون آوردند فرمان داد تا آن ها را بسوزانند»
📚طبقات ابن سعد ج5 ص140 شرح حال قاسم بن محمد بن ابی بکر
3⃣قرظه بن کعب می گوید:
« هنگامی که عمر ما را به عراق فرستاد خود او تا منطقه صرار ما را همراهی کرد و سپس گفت می دانید که چرا شما را بدرقه کردم .گفتیم می خواستی ما را دلگرم و گرامی بداری .گفت علاوه بر آن خواسته دیگری هم دارم شما نزد مردانی می روید که صدای قرآنشان همچون صدای زنبور عسل بلند است پس آنها را با احادیث رسول خدا از این کار باز مدارید که من مراقب شما هستم .قرظه گفت من پس از آن هیچ حدیث و سخنی را از رسول خدا روایت نکردم .
🔶در روایت دیگر گوید هنگامی که قرظه بن کعب وارد شد گفتند برای ما از سخنان پیامبر بگو گفت عمر ما را نهی کرده است.
📚جامع بیان العلم ، ابن عبدالبر ، ج2 ص147
📚شرف اصحاب الحدیث ، خطیب بغدادی ، ص88
📚تذکره الحفاظ ، ذهبی ، ج1 ص4 و5
📚طبقات ابن سعد ج9 ص7
📚کنزالعمال ج10 ص393
4⃣طبری می نویسد:
« هر موقع عمر کسی را برای اداره امور به نقطه ای اعزام می کرد سفارش می کرد که از محمد کمتر سخن نقل کنید و من همکار شما هستم»
📚تاریخ طبری ج3 ص273
5⃣ابوذر و عبدالله بن مسعود و ابو درداء سرگرم نقل حدیث از پیامبر بودند عمر آنان را مورد مواخذه قرار داد و گفت این چیست که پیوسته از محمد حدیث پخش می کنید»
📚کنزالعمال ج1 ص292
🔶ذهبی نقل می کند عمر آنان را حبس کرد و گفت شما بیش از حد سخنان محمد را روایت کرده اید.
📚تذکره الحفاظ ج1 ص7
6⃣ابن کثیر نقل می کند که عمر پیوسته می گفت:
« روایت رسول خدا در احکام عملی را کاهش دهید»
📚تاریخ ابن کثیر ج7 ص107
7⃣عثمان نیز پیوسته بر فراز منبر می گفت:
« هیچ کس نباید حدیثی را که در زمان ابوبکر و عمر شنیده نشده روایت کند»
📚منتخب کنزالعمال در حاشیه مسند احمد ج4 ص64
❗️این منع حدیث در حالی است که قرآن سخنان پیامبر را بیان گر مجمل قرآن و مقید و مخصص مطلقات و عمومات آن می داند و می فرماید:
« قرآن را برای تو فرو فرستادیم تا آنچه را برای مردم نازل شده تبیین کنی و شاید آنان بیندیشند»
🔶نحل44
👌ومی فرماید:
« آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید و آنچه را از آن نهی کرده خود داری نمایید»
🔷حشر7
👌ومی فرماید:
« او از روی هوای نفس سخن نمی گوید .بلکه وحی است که بر او فرو فرستاده می شود»
🔶نجم3 و4
❗️لذا پیامبر گرامی فرمود:
« خدا چهره آن کس را زیبا کند که سخن مرا بشنود و آن را بفهمد و حفظ کند و به دیگران برساند»
📚سنن ترمذی ج5 ص34
🔶وفرمود:
« خلفاء من کسانی هستند که پس از من می آیند و حدیث و سنت مرا برای دیگران نقل می کنند»
📚کنزالعمال ج10 ص221
👌وفرمود:
« حدیث من را بنویسید و حفظ کنید»
📚مسند احمد ج2 ص215
📚سنن ترمذی ج5 ص39
✍به نظر ما انگیزه منع تدوین و نقل حدیث پیامبر با انگیزه منع وصیت پیامبر در آخرین لحظات زندگیش یکی بود .در هر دو مساله هدف ممانعت از آگاهی مردم
نسبت به خلافت و وصایت اهل بیت بوده است .هدف ممانعت کردن از نقل فضائل اهل بیت و وصایت آن ها بود وصایتی که با خلافت شورایی ناسازگار بود .
🔶از سوی دیگر در میان اصحاب پیامبر حضرت علی ملتزم به ضبط احادیث پیامبر بود .او نخستین کسی بود که امالی پیامبر را ضبط کرد و نامه های او را تدوین می کرد و به دلیل همین احاطه به سخنان پیامبر او مرجع بزرگ در حل مشکلات پس از پیامبر بود .منع از تدوین حدیث پیامبر یک نوع بی اعتنایی به علی و نوشته های آن بزرگوار محسوب میشد تا زمینه انزوای او بیش از پیش فراهم شود.
📚الملل و النحل ، ایت الله سبحانی ، ج1 ص99
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓آیا جریان ممنوعیت نوشتن و نقل حدیث پس از پیامبر واقعیت دارد❕دوستان و علمای اهل سنت این جریان را قبول ندارند و می گویند از دروغ های شیعه است❕❕
💠پاسخ💠
❗️مساله منع کتابت حدیث توسط خلفا از مسلمات تاریخی است که علمای اهل سنت بر آن تصریح کرده اند و قابل انکار نمی باشد .ما به برخی مدارک از کتب اهل سنت اشاره می کنیم؛
1⃣ذهبی از بزرگان اهل سنت روایت می کند که ابوبکر پس از وفات پیامبر مردم را فرا خواند و گفت:
« شما خود سخنانی را از رسول خدا نقل کرده و درباره آن اختلاف می کنید و مردم بعد از شما بیش از شما اختلاف می کنند پس چیزی از رسول خدا نقل نکنید و اگر کسی چیزی از شما پرسید بگویید کتاب خدا در میان ماست ، حلالش را حلال و حرامش را حرام بدانید»
📚تذکره الحفاظ ، شرح حال ابوبکر ، ج1 ص2 و 3
2⃣ابن سعد می نویسد:
« احادیث رسول خدا در زمان عمر بن خطاب گسترش یافت و از مردم خواست تا همه را نزد وی بیاورند و چون آوردند فرمان داد تا آن ها را بسوزانند»
📚طبقات ابن سعد ج5 ص140 شرح حال قاسم بن محمد بن ابی بکر
3⃣قرظه بن کعب می گوید:
« هنگامی که عمر ما را به عراق فرستاد خود او تا منطقه صرار ما را همراهی کرد و سپس گفت می دانید که چرا شما را بدرقه کردم .گفتیم می خواستی ما را دلگرم و گرامی بداری .گفت علاوه بر آن خواسته دیگری هم دارم شما نزد مردانی می روید که صدای قرآنشان همچون صدای زنبور عسل بلند است پس آنها را با احادیث رسول خدا از این کار باز مدارید که من مراقب شما هستم .قرظه گفت من پس از آن هیچ حدیث و سخنی را از رسول خدا روایت نکردم .
🔶در روایت دیگر گوید هنگامی که قرظه بن کعب وارد شد گفتند برای ما از سخنان پیامبر بگو گفت عمر ما را نهی کرده است.
📚جامع بیان العلم ، ابن عبدالبر ، ج2 ص147
📚شرف اصحاب الحدیث ، خطیب بغدادی ، ص88
📚تذکره الحفاظ ، ذهبی ، ج1 ص4 و5
📚طبقات ابن سعد ج9 ص7
📚کنزالعمال ج10 ص393
4⃣طبری می نویسد:
« هر موقع عمر کسی را برای اداره امور به نقطه ای اعزام می کرد سفارش می کرد که از محمد کمتر سخن نقل کنید و من همکار شما هستم»
📚تاریخ طبری ج3 ص273
5⃣ابوذر و عبدالله بن مسعود و ابو درداء سرگرم نقل حدیث از پیامبر بودند عمر آنان را مورد مواخذه قرار داد و گفت این چیست که پیوسته از محمد حدیث پخش می کنید»
📚کنزالعمال ج1 ص292
🔶ذهبی نقل می کند عمر آنان را حبس کرد و گفت شما بیش از حد سخنان محمد را روایت کرده اید.
📚تذکره الحفاظ ج1 ص7
6⃣ابن کثیر نقل می کند که عمر پیوسته می گفت:
« روایت رسول خدا در احکام عملی را کاهش دهید»
📚تاریخ ابن کثیر ج7 ص107
7⃣عثمان نیز پیوسته بر فراز منبر می گفت:
« هیچ کس نباید حدیثی را که در زمان ابوبکر و عمر شنیده نشده روایت کند»
📚منتخب کنزالعمال در حاشیه مسند احمد ج4 ص64
❗️این منع حدیث در حالی است که قرآن سخنان پیامبر را بیان گر مجمل قرآن و مقید و مخصص مطلقات و عمومات آن می داند و می فرماید:
« قرآن را برای تو فرو فرستادیم تا آنچه را برای مردم نازل شده تبیین کنی و شاید آنان بیندیشند»
🔶نحل44
👌ومی فرماید:
« آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید و آنچه را از آن نهی کرده خود داری نمایید»
🔷حشر7
👌ومی فرماید:
« او از روی هوای نفس سخن نمی گوید .بلکه وحی است که بر او فرو فرستاده می شود»
🔶نجم3 و4
❗️لذا پیامبر گرامی فرمود:
« خدا چهره آن کس را زیبا کند که سخن مرا بشنود و آن را بفهمد و حفظ کند و به دیگران برساند»
📚سنن ترمذی ج5 ص34
🔶وفرمود:
« خلفاء من کسانی هستند که پس از من می آیند و حدیث و سنت مرا برای دیگران نقل می کنند»
📚کنزالعمال ج10 ص221
👌وفرمود:
« حدیث من را بنویسید و حفظ کنید»
📚مسند احمد ج2 ص215
📚سنن ترمذی ج5 ص39
✍به نظر ما انگیزه منع تدوین و نقل حدیث پیامبر با انگیزه منع وصیت پیامبر در آخرین لحظات زندگیش یکی بود .در هر دو مساله هدف ممانعت از آگاهی مردم
نسبت به خلافت و وصایت اهل بیت بوده است .هدف ممانعت کردن از نقل فضائل اهل بیت و وصایت آن ها بود وصایتی که با خلافت شورایی ناسازگار بود .
🔶از سوی دیگر در میان اصحاب پیامبر حضرت علی ملتزم به ضبط احادیث پیامبر بود .او نخستین کسی بود که امالی پیامبر را ضبط کرد و نامه های او را تدوین می کرد و به دلیل همین احاطه به سخنان پیامبر او مرجع بزرگ در حل مشکلات پس از پیامبر بود .منع از تدوین حدیث پیامبر یک نوع بی اعتنایی به علی و نوشته های آن بزرگوار محسوب میشد تا زمینه انزوای او بیش از پیش فراهم شود.
📚الملل و النحل ، ایت الله سبحانی ، ج1 ص99
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❓ از یک سنی شنیدم که میگفتند کافی در کتاب خود نوشته اند که این قران ناقص است که در دست مردم میباشد و قران کامل در دست امام زمان میباشد که با ظهورش آن را بهمراه دارد آیا همچین چیزی صحیح است❗️❗️
💠پاسخ💠
👌آنچه در کتاب شریف کافی آمده است روایت زیر است .
🔶از امام صادق علیه السلام نقل می کند:
« چون قائم قیام کند کتاب خدا را آنچنان که است تلاوت می کند و قرآنی را که امیر مومنان نوشته بود بیرون می آورد»
❗️در ادامه فرمود:
« هنگامی که علی از نوشتن قرآن فارغ شد آنرا بر مردم عرضه کرد و فرمود این کتاب خدا تبارک و تعالی است .آنرا از دو لوح آنچنانکه خدایش بر محمد فرو فرستاده گرد آورده ام .مردم گفتند ما مصحفی داریم که همه آیات قرآنی را در بر دارد دیگر نیازی به قرآن شما نداریم .امیر مومنان فرمود به خدا سوگند دیگر بعد از امروز آن را نخواهید دید .من وظیفه داشتم هنگامی که از نوشتن آن فارغ شدم آن را بر شما عرضه کنم تا شما نیز آن را بخوانید»
📚الکافی ج2 ص633
❗️حضرت مهدی در هنگام ظهور مصحف حضرت علی را بر مردم عرضه می کند.
👌حضرت علی پس از شهادت پیامبر سوگند یاد کرد تا گرد آوری قرآن تمام نشده است از خانه جز برای نماز خارج نشود .آنگاه پس از مدتی قرآن گرد آوری شده را به گروهی از صحابه و مسلمانان که در مسجد بودند ارائه کرد اما آنان نپذیرفتند و حضرت فرمود که دیگر آن را نمی بینید تا زمان قائم .
📚راهنمای حقیقت ص267
🔶قرآن حضرت علی با قرآن کنونی فرقی ندارد جز از چند جهت؛
1⃣بر اساس ترتیب نزول جمع آوری شده بود.
2⃣منسوخ بر ناسخ مقدم بود.
3⃣تاویل برخی آیات به طور تفصیل نوشته شده بود.
4⃣تفسیر برخی آیات به طور تفصیل نوشته شده بود.
5⃣محکمات و متشبهات قرآن ذکر شده بود.
6⃣حاوی تبیین شان نزول و سبب نزول و عام و خاص و مطلق و مقید و ...بود.
🔶امام باقر علیه السلام فرمود:
« هیچ کس جز شخص کذاب و دروغگو نمی تواند ادعا کند که او تمام قرآن را طبق آنچه نازل شده جمع کرده است .زیرا تنها علی و ائمه پس از او قرآن را طبق آنچه خداوند نازل کرده جمع و حفظ کرده اند»
📚الکافی ج1 ص228
👌وفرمود:
« هیچ کس جز اوصیای پیامبر نمی تواند ادعا کند که تمام قرآن اعم از ظاهر و باطن نزد او است»
📚همان مدرک
👌این روایات بر روی ظاهر و باطن قرآن و جمع آوری قرآن به آنگونه که نازل شده است تکیه دارد و حضرت علی با توجه به این ملاک ها قرآن را جمع آوری کرد و الا متن قرآن حضرت علی با قرآن کنونی تفاوتی ندارد چنان که خود حضرت فرمود:
« این کتاب پرودگار شما است همان گونه که بر پیامبر نازل شده حرفی بر آن اضافه و از آن کم نشده است»
📚الاعتقادات صدوق ص92
🔶شیخ مفید می گوید:
« آنچه در مصحف امیر مومنان بوده اعم از تاویل و تفسیر معانی آیات بر اساس حقیقت نزول بوده است که مصحف کنونی چنین نیست»
📚اوائل المقالات ص93
❗️به هر حال وجود چنین مصحفی که در زمان ظهور به دست قائم می باشد مورد اتفاق علمای شیعه و سنی است .
🔷گزارش این مصحف از منابع شیعه در کتب زیر آمده است؛
📚کتاب سلیم بن قیس ص581-582-660-665
📚الکافی ج2 ص633
📚تفسیر عیاشی ج2 ص307
📚الاعتقادات صدوق ص81
📚مناقب ال ابی طالب ج2 ص50 و ...
🔶منابع اهل سنت؛
📚طبقات الکبری ج2 ص328
📚الاتقان ج1 ص58
📚حلیه الاولیاء ج1 ص67
📚شواهد التنزیل ج1 ص36 و ...
👌اگر در برخی روایات آمده است که حضرت مهدی با کتابی جدید می آید؛
📚بحار الانوار ج52 ص231
👌مراد از کتاب همان مصحف حضرت علی است نه آنکه حضرت قرآن تازه ای را می آورد.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓ از یک سنی شنیدم که میگفتند کافی در کتاب خود نوشته اند که این قران ناقص است که در دست مردم میباشد و قران کامل در دست امام زمان میباشد که با ظهورش آن را بهمراه دارد آیا همچین چیزی صحیح است❗️❗️
💠پاسخ💠
👌آنچه در کتاب شریف کافی آمده است روایت زیر است .
🔶از امام صادق علیه السلام نقل می کند:
« چون قائم قیام کند کتاب خدا را آنچنان که است تلاوت می کند و قرآنی را که امیر مومنان نوشته بود بیرون می آورد»
❗️در ادامه فرمود:
« هنگامی که علی از نوشتن قرآن فارغ شد آنرا بر مردم عرضه کرد و فرمود این کتاب خدا تبارک و تعالی است .آنرا از دو لوح آنچنانکه خدایش بر محمد فرو فرستاده گرد آورده ام .مردم گفتند ما مصحفی داریم که همه آیات قرآنی را در بر دارد دیگر نیازی به قرآن شما نداریم .امیر مومنان فرمود به خدا سوگند دیگر بعد از امروز آن را نخواهید دید .من وظیفه داشتم هنگامی که از نوشتن آن فارغ شدم آن را بر شما عرضه کنم تا شما نیز آن را بخوانید»
📚الکافی ج2 ص633
❗️حضرت مهدی در هنگام ظهور مصحف حضرت علی را بر مردم عرضه می کند.
👌حضرت علی پس از شهادت پیامبر سوگند یاد کرد تا گرد آوری قرآن تمام نشده است از خانه جز برای نماز خارج نشود .آنگاه پس از مدتی قرآن گرد آوری شده را به گروهی از صحابه و مسلمانان که در مسجد بودند ارائه کرد اما آنان نپذیرفتند و حضرت فرمود که دیگر آن را نمی بینید تا زمان قائم .
📚راهنمای حقیقت ص267
🔶قرآن حضرت علی با قرآن کنونی فرقی ندارد جز از چند جهت؛
1⃣بر اساس ترتیب نزول جمع آوری شده بود.
2⃣منسوخ بر ناسخ مقدم بود.
3⃣تاویل برخی آیات به طور تفصیل نوشته شده بود.
4⃣تفسیر برخی آیات به طور تفصیل نوشته شده بود.
5⃣محکمات و متشبهات قرآن ذکر شده بود.
6⃣حاوی تبیین شان نزول و سبب نزول و عام و خاص و مطلق و مقید و ...بود.
🔶امام باقر علیه السلام فرمود:
« هیچ کس جز شخص کذاب و دروغگو نمی تواند ادعا کند که او تمام قرآن را طبق آنچه نازل شده جمع کرده است .زیرا تنها علی و ائمه پس از او قرآن را طبق آنچه خداوند نازل کرده جمع و حفظ کرده اند»
📚الکافی ج1 ص228
👌وفرمود:
« هیچ کس جز اوصیای پیامبر نمی تواند ادعا کند که تمام قرآن اعم از ظاهر و باطن نزد او است»
📚همان مدرک
👌این روایات بر روی ظاهر و باطن قرآن و جمع آوری قرآن به آنگونه که نازل شده است تکیه دارد و حضرت علی با توجه به این ملاک ها قرآن را جمع آوری کرد و الا متن قرآن حضرت علی با قرآن کنونی تفاوتی ندارد چنان که خود حضرت فرمود:
« این کتاب پرودگار شما است همان گونه که بر پیامبر نازل شده حرفی بر آن اضافه و از آن کم نشده است»
📚الاعتقادات صدوق ص92
🔶شیخ مفید می گوید:
« آنچه در مصحف امیر مومنان بوده اعم از تاویل و تفسیر معانی آیات بر اساس حقیقت نزول بوده است که مصحف کنونی چنین نیست»
📚اوائل المقالات ص93
❗️به هر حال وجود چنین مصحفی که در زمان ظهور به دست قائم می باشد مورد اتفاق علمای شیعه و سنی است .
🔷گزارش این مصحف از منابع شیعه در کتب زیر آمده است؛
📚کتاب سلیم بن قیس ص581-582-660-665
📚الکافی ج2 ص633
📚تفسیر عیاشی ج2 ص307
📚الاعتقادات صدوق ص81
📚مناقب ال ابی طالب ج2 ص50 و ...
🔶منابع اهل سنت؛
📚طبقات الکبری ج2 ص328
📚الاتقان ج1 ص58
📚حلیه الاولیاء ج1 ص67
📚شواهد التنزیل ج1 ص36 و ...
👌اگر در برخی روایات آمده است که حضرت مهدی با کتابی جدید می آید؛
📚بحار الانوار ج52 ص231
👌مراد از کتاب همان مصحف حضرت علی است نه آنکه حضرت قرآن تازه ای را می آورد.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❓نظر اسلام در مورد سیزده بدر چیست❗️آیا آیین سیزده بدر مورد تایید اسلام است یا خیر❕❕
💠پاسخ💠
👌از دو نظر می توان به مراسم سیزده بدر نگاه کرد؛
1⃣اگر مراسم سیزده بدر به عنوان یک رسم بت پرستی و اعتقاد به نحسی سیزده که در اسلام مردود است انجام شود شکی در غلط و ناروا بودن آن نمی باشد .
🔶آیت الله مکارم شیرازی چنین عرضه می دارد؛
❕«سرچشمه مراسم خرافى سیزده بدر از نظر تاریخى به اصحاب الرس که در قرآن به آن اشاره شده بر مى گردد. به حالات اصحاب الرس در تفاسیر اشاره شده، و در یکى از شرح هاى نهج البلاغه نیز داستان مفصل آن را چنین یافتم؛
💠دوازده شهر یا آبادى بود که هر شهر و آبادى به یکى از ماه هاى سال خورشیدى نامیده شده بود . آیین مردم آن شهرها بت پرستى بود. درختان صنوبر را پرستش مى کردند. زیرا صنوبر منبع درآمد خوبى براى آنها بود. روز اول سال، همه مردم از تمام دوازده شهر یا روستا در شهر فروردین جمع مى شدند، و مراسم جشنى داشتند. فردا به شهر اردیبهشت مى رفتند، و در آنجا مراسمى داشتند. روز سوم به آبادى خرداد مى رفتند…، تا به آبادى اسفند که مى رسید، دوازده شهر تمام مى شد؛ روز سیزدهم دسته جمعى از آبادى ها خارج شده، به بیابان ها مى رفتند، و مراسم سیزده و جشن و پایکوبى و آلودگى به انواع مفاسد را در آنجا برگزار مى کردند. بنابراین سیزده بدر سنتى بوده که از بت پرستان باقى مانده است، همانطور که مراسم شب چهارشنبه سورى، که احترامى براى آتش قائل مى شوند، سنّتى از آتش پرستان است.
📚پاورقی قهرمان توحید ، ص84
📚مسائل جدید از دیدگاه مراجع ج1 ص155
2⃣اما اگر مراسم سیزده بدر به عنوان خارج شدن از شهر و فضای آلوده آن و پناه بردن به دل طبیعت و استفاده از هوای پاکیزه آن و تفریح و استراحت سالم برای شروع مجدد به کار با انرژی و توان کافی باشد بدون آنکه اعتقاد به نحسی سیزده و رسم بت پرستی محرک این تفریح باشد امری ناشایست نخواهد بود .
❕به خصوص اگر این کار همراه با تفکر و اندیشه در حیات مجدد درختان و گیاهان باشد و در نتیجه انسان از حیات آنها درس زندگی بگیرد و به یاد عظمت و قدرت و علم نامحدود خالق آن بیفتد.
📚قهرمان توحید ، ص84
🔶خداوند می فرماید:
« بگو در زمین سیر کنید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را به وجود آورده است»
💠عنکبوت20
🔶 پیامبر گرامی فرمود:
«عاقل ساعات خود را به چهار بخش تقسیم می کند؛ساعتی برای عبادت خداوند و ساعتی برای محاسبه نفس و ساعتی برای تفکر در مخلوقات خداوند و ساعتی برای تفریح و بهره مندی از حلال های خداوند»
📚وسایل الشیعه ج16 ص97
🔶این مضمون از حضرت علی نیز نقل شده است.
📚نهج البلاغه حکمت 390
👌وباز پیامبر گرامی فرمود:
« تفریح داشته باشید همانا من ناراحتم که در دین شما خستگی و بی نشاطی باشد»
📚نهج الفصاحه ص259
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓نظر اسلام در مورد سیزده بدر چیست❗️آیا آیین سیزده بدر مورد تایید اسلام است یا خیر❕❕
💠پاسخ💠
👌از دو نظر می توان به مراسم سیزده بدر نگاه کرد؛
1⃣اگر مراسم سیزده بدر به عنوان یک رسم بت پرستی و اعتقاد به نحسی سیزده که در اسلام مردود است انجام شود شکی در غلط و ناروا بودن آن نمی باشد .
🔶آیت الله مکارم شیرازی چنین عرضه می دارد؛
❕«سرچشمه مراسم خرافى سیزده بدر از نظر تاریخى به اصحاب الرس که در قرآن به آن اشاره شده بر مى گردد. به حالات اصحاب الرس در تفاسیر اشاره شده، و در یکى از شرح هاى نهج البلاغه نیز داستان مفصل آن را چنین یافتم؛
💠دوازده شهر یا آبادى بود که هر شهر و آبادى به یکى از ماه هاى سال خورشیدى نامیده شده بود . آیین مردم آن شهرها بت پرستى بود. درختان صنوبر را پرستش مى کردند. زیرا صنوبر منبع درآمد خوبى براى آنها بود. روز اول سال، همه مردم از تمام دوازده شهر یا روستا در شهر فروردین جمع مى شدند، و مراسم جشنى داشتند. فردا به شهر اردیبهشت مى رفتند، و در آنجا مراسمى داشتند. روز سوم به آبادى خرداد مى رفتند…، تا به آبادى اسفند که مى رسید، دوازده شهر تمام مى شد؛ روز سیزدهم دسته جمعى از آبادى ها خارج شده، به بیابان ها مى رفتند، و مراسم سیزده و جشن و پایکوبى و آلودگى به انواع مفاسد را در آنجا برگزار مى کردند. بنابراین سیزده بدر سنتى بوده که از بت پرستان باقى مانده است، همانطور که مراسم شب چهارشنبه سورى، که احترامى براى آتش قائل مى شوند، سنّتى از آتش پرستان است.
📚پاورقی قهرمان توحید ، ص84
📚مسائل جدید از دیدگاه مراجع ج1 ص155
2⃣اما اگر مراسم سیزده بدر به عنوان خارج شدن از شهر و فضای آلوده آن و پناه بردن به دل طبیعت و استفاده از هوای پاکیزه آن و تفریح و استراحت سالم برای شروع مجدد به کار با انرژی و توان کافی باشد بدون آنکه اعتقاد به نحسی سیزده و رسم بت پرستی محرک این تفریح باشد امری ناشایست نخواهد بود .
❕به خصوص اگر این کار همراه با تفکر و اندیشه در حیات مجدد درختان و گیاهان باشد و در نتیجه انسان از حیات آنها درس زندگی بگیرد و به یاد عظمت و قدرت و علم نامحدود خالق آن بیفتد.
📚قهرمان توحید ، ص84
🔶خداوند می فرماید:
« بگو در زمین سیر کنید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را به وجود آورده است»
💠عنکبوت20
🔶 پیامبر گرامی فرمود:
«عاقل ساعات خود را به چهار بخش تقسیم می کند؛ساعتی برای عبادت خداوند و ساعتی برای محاسبه نفس و ساعتی برای تفکر در مخلوقات خداوند و ساعتی برای تفریح و بهره مندی از حلال های خداوند»
📚وسایل الشیعه ج16 ص97
🔶این مضمون از حضرت علی نیز نقل شده است.
📚نهج البلاغه حکمت 390
👌وباز پیامبر گرامی فرمود:
« تفریح داشته باشید همانا من ناراحتم که در دین شما خستگی و بی نشاطی باشد»
📚نهج الفصاحه ص259
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❓می گویند امام کاظم در 37 سالگی از دنیا رفت و 24 سال از عمرش را در زندان بود و از او 18 پسر و 19 دختر باقی ماند که امامزادگان ایران نیز به امام کاظم بر می گردند چگونه امام توانست این قدر فرزند تولید کند با این که بیشتر عمرش را در زندان بود❗️❗️
💠پاسخ💠
👌امام موسی کاظم علیه السلام در سال 128 هجری به دنیا آمد و در سال 183 هجری به شهادت رسید و سن شریفش در هنگام شهادت 55 سال بود.
📚منتهی الامال ج3 ص1526
❗️وبه روایت شیخ کلینی در کافی در 54 سالگی به شهادت رسید.
📚الکافی ج1 ص486
👌مدت زندان ایشان 20 سال نبوده است بلکه ایشان 4 سال آخر عمر شریفشان را در زندان بودند .
🔶ایشان از سال 179 به دستور هارون زندانی شدند و نهایتا در زندان هارون الرشید در سال 183 به دستور هارون مسموم شدند و به شهادت رسیدند.
📚عیون الاخبار ج1 ص104
📚بحار الانوار ج48 ص228
📚سیره پیشوایان ص486
❗️مرحوم ابن شهر آشوب تعداد فرزندان امام را سی نفر می داند
📚مناقب ال ابی طالب ج4 ص324
👌اما شیخ مفید فرزندان ایشان را سی و هفت نفر می داند که از آنان هیجده تن پسر و نوزده تن دختر بوده اند.
📚الارشاد ج2 ص244
🔶فلسفه کثرت فرزندان ایشان روشن است؛
👌امامان ما همواره تحت فشار دستگاه حکومت، آزادی عمل چندانی برای تبلیغ دین و معارف حقه و الهی نداشتند .
❗️تنها راه پیش روی آنان تولید و تربیت نسلی پاک بوده تا با تعلیم و تربیت آنان و فرستادنشان به مناطق مختلف ، دین را از خطر انحراف نجات داده و آیین حقه الهی را در همه جا گسترش دهند .
❕با توجه به نکات فوق ، روشن می شود شبهاتی که امروزه در فضاهای مجازی پیرامون امام کاظم علیه السلام می شود چقدر بی پایه می باشد.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓می گویند امام کاظم در 37 سالگی از دنیا رفت و 24 سال از عمرش را در زندان بود و از او 18 پسر و 19 دختر باقی ماند که امامزادگان ایران نیز به امام کاظم بر می گردند چگونه امام توانست این قدر فرزند تولید کند با این که بیشتر عمرش را در زندان بود❗️❗️
💠پاسخ💠
👌امام موسی کاظم علیه السلام در سال 128 هجری به دنیا آمد و در سال 183 هجری به شهادت رسید و سن شریفش در هنگام شهادت 55 سال بود.
📚منتهی الامال ج3 ص1526
❗️وبه روایت شیخ کلینی در کافی در 54 سالگی به شهادت رسید.
📚الکافی ج1 ص486
👌مدت زندان ایشان 20 سال نبوده است بلکه ایشان 4 سال آخر عمر شریفشان را در زندان بودند .
🔶ایشان از سال 179 به دستور هارون زندانی شدند و نهایتا در زندان هارون الرشید در سال 183 به دستور هارون مسموم شدند و به شهادت رسیدند.
📚عیون الاخبار ج1 ص104
📚بحار الانوار ج48 ص228
📚سیره پیشوایان ص486
❗️مرحوم ابن شهر آشوب تعداد فرزندان امام را سی نفر می داند
📚مناقب ال ابی طالب ج4 ص324
👌اما شیخ مفید فرزندان ایشان را سی و هفت نفر می داند که از آنان هیجده تن پسر و نوزده تن دختر بوده اند.
📚الارشاد ج2 ص244
🔶فلسفه کثرت فرزندان ایشان روشن است؛
👌امامان ما همواره تحت فشار دستگاه حکومت، آزادی عمل چندانی برای تبلیغ دین و معارف حقه و الهی نداشتند .
❗️تنها راه پیش روی آنان تولید و تربیت نسلی پاک بوده تا با تعلیم و تربیت آنان و فرستادنشان به مناطق مختلف ، دین را از خطر انحراف نجات داده و آیین حقه الهی را در همه جا گسترش دهند .
❕با توجه به نکات فوق ، روشن می شود شبهاتی که امروزه در فضاهای مجازی پیرامون امام کاظم علیه السلام می شود چقدر بی پایه می باشد.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❓خداوند در آیه 38 یس صحبت از گردش و حرکت خورشید می کند در صورتی که علم کشف کرده است که این زمین است که به دور خورشید می چرخد و خورشید حرکتی ندارد❕❕آیا این آیه منافات با علم روز ندارد❗️❗️
💠پاسخ💠
🔶خداوند می فرماید:
« و خورشید ( نیز برای آنها نشانه ای است ) که پیوسته به سوی قرار گاهش در حرکت است .این تقدیر خداوند قادر و دانا است»
🔶یس38
👌صحیح است که خورشید به دور زمین نمی چرخد و این زمین است که به دور خورشید می چرخد اما حرکت تنها منحصر به همین مورد نیست.
❗️امروزه ثابت شده است که خورشید یک حرکت وضعی به دور خودش دارد و بر گرد محور خود می چرخد و مدت این حرکت در یک دور کامل معادل 25 روز و نیم ذکر کرده اند .ممکن است آیه اشاره به همین حرکت داشته باشد که در این صورت « لام » در « لمستقرها» به معنای « فی » خواهد بود .یعنی خورشید در قرار گاهش حرکت دارد.
👌یا بگوییم منظور حرکت هایی است که این اواخر دانشمندان برای خورشید کشف کرده اند .
❕در یک حرکت ؛ خورشید با مجموعه منظومه شمسی در دوران کهکشان ما به سوی یکی از صورت های فلکی به نام « صورت الجاثی» که نسبت به خورشید در سمت شمال واقع شده است حرکت می کند .
✍حرکت دیگر حرکتی است که منظومه شمسی همراه بقیه کهکشان به دور مرکز اصلی این کهکشانها که ما متعلق به آن هستیم می چرخد و سرعت سیر این حرکت معادل نهصد هزار کیلومتر در ساعت محاسبه کرده اند.
📚از جهان های دور ص293
📚تسخیر ستارگان ص392
🔶طبق این تفسیر منظور از « مستقر» همان قرار گاهی است که در پایان جهان و آستانه قیامت خورشید به آن می رسد و در آنجا خورشید بی فروغ می شود و نظامش متلاشی می گردد.
🔶اخیرا نیز دانشمندان کشف کرده اند که خورشید با مجموعه منظومه شمسی در وسط کهکشان ما به سوی یک سمت معین و ستاره دور دستی که « وگا» نام دارد در حرکت است .
✍این معانی منافاتی با هم ندارد و ممکن است جمله « تجری» اشاره به تمام این حرکت ها و حرکتهای دیگری که تاکنون علم و دانش ما به آن نرسیده و شاید در آینده کشف شود بوده باشد.
📚پیام قرآن ج2 ص193
❗️در تفسیر نمونه چنین آمده است؛
🔶« با پیشرفت علم در این اواخر چند نوع حرکت برای خورشید ثابت شد:
1⃣حرکت وضعی خورشید به دور خودش
2⃣حرکت طولی آن همراه منظومه شمسی به سوی نقطه مشخصی از آسمان .
3⃣حرکت دورانی آن همراه مجموعه کهکشانی که جزئی از آن است .
🔶 به این ترتیب یک معجزه دیگر علمی قرآن به ثبوت رسید.
👌برای روشنتر شدن این مساله قسمتی از بحثی را که در یکی از دائرة المعارفها پیرامون حرکت خورشید آمده است در اینجا می آوریم :
🗯« خورشید دارای حرکات ظاهری «حرکت یومی و حرکت سالیانه »و «حرکات واقعی »است
🔶خورشید در حرکت یومی و حرکت ظاهری کره آسمان شرکت دارد در نیمکره ما از مشرق طلوع می کند، در طرف جنوب از نصف النهار محل می گذرد و در مغرب غروب میکند، عبور آن از نصف النهار ظهر حقیقی را مشخص می سازد.
❗️خورشید، حرکت ظاهری سالیانه ای به دور زمین نیز دارد که هر روز آن را قریب یک درجه از مغرب به طرف مشرق میبرد، در این حرکت، خورشید سالی یکبار از مقابل برجها میگذرد، مدار این حرکت در صفحه «دائرة البروج » واقع است، این حرکت در تاریخ نجوم اهمیت فراوان داشته است، «اعتدالین » و «انقلاب » و «میل کلی »مربوط به آن، و سال شمسی مبتنی بر آن است .
❕علاوه بر این حرکات ظاهری حرکت دورانی کهکشان، خورشید را با سرعت حدود یک میلیون و یکصد و سی هزار کیلومتر در ساعت در فضا میگرداند، اما در داخل کهکشان هم خورشید ثابت نیست، بلکه با سرعتی قریب هفتاد و دو هزار و چهارصد کیلومتر در ساعت به جانب صورت فلکی «جاثی علی رکبتیه » حرکت می کند.
❗️((جاثی علی رکبتیه) مجموعه ای از ستارگان است که یک صورت فلکی را تشکیل می دهد و شبیه کسی است که بر سر زانو نشسته و آماده برخاستن است و این تعبیر از همین معنی گرفته شده است)
👌و اینکه ما از این حرکت سریع خورشید در فضا بی خبریم به سبب دوری اجرام فلکی است که ماخذ تشخیص این حرکت وضعی خاص نیز هست .
💠دوره حرکت وضعی خورشید در استوای آن حدود بیست و پنج شبانه روز می باشد(یعنی خورشید در بیست و پنج شبانه روز ما یکبار به دور خود می گردد این مساله را دانشمندان از مطالعه روی کلفها (لکه های سطحی) خورشید به دست آورده اند زیرا دیده اند این کلفها جابجا می شود و بعد از بیست و پنج روز کاملا به جای خود باز می گردد
📚نقل از دائرة المعارف (دهخدا) ماده خورشید(جلد 22)
🔴تفسیر نمونه ج18 ص388
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓خداوند در آیه 38 یس صحبت از گردش و حرکت خورشید می کند در صورتی که علم کشف کرده است که این زمین است که به دور خورشید می چرخد و خورشید حرکتی ندارد❕❕آیا این آیه منافات با علم روز ندارد❗️❗️
💠پاسخ💠
🔶خداوند می فرماید:
« و خورشید ( نیز برای آنها نشانه ای است ) که پیوسته به سوی قرار گاهش در حرکت است .این تقدیر خداوند قادر و دانا است»
🔶یس38
👌صحیح است که خورشید به دور زمین نمی چرخد و این زمین است که به دور خورشید می چرخد اما حرکت تنها منحصر به همین مورد نیست.
❗️امروزه ثابت شده است که خورشید یک حرکت وضعی به دور خودش دارد و بر گرد محور خود می چرخد و مدت این حرکت در یک دور کامل معادل 25 روز و نیم ذکر کرده اند .ممکن است آیه اشاره به همین حرکت داشته باشد که در این صورت « لام » در « لمستقرها» به معنای « فی » خواهد بود .یعنی خورشید در قرار گاهش حرکت دارد.
👌یا بگوییم منظور حرکت هایی است که این اواخر دانشمندان برای خورشید کشف کرده اند .
❕در یک حرکت ؛ خورشید با مجموعه منظومه شمسی در دوران کهکشان ما به سوی یکی از صورت های فلکی به نام « صورت الجاثی» که نسبت به خورشید در سمت شمال واقع شده است حرکت می کند .
✍حرکت دیگر حرکتی است که منظومه شمسی همراه بقیه کهکشان به دور مرکز اصلی این کهکشانها که ما متعلق به آن هستیم می چرخد و سرعت سیر این حرکت معادل نهصد هزار کیلومتر در ساعت محاسبه کرده اند.
📚از جهان های دور ص293
📚تسخیر ستارگان ص392
🔶طبق این تفسیر منظور از « مستقر» همان قرار گاهی است که در پایان جهان و آستانه قیامت خورشید به آن می رسد و در آنجا خورشید بی فروغ می شود و نظامش متلاشی می گردد.
🔶اخیرا نیز دانشمندان کشف کرده اند که خورشید با مجموعه منظومه شمسی در وسط کهکشان ما به سوی یک سمت معین و ستاره دور دستی که « وگا» نام دارد در حرکت است .
✍این معانی منافاتی با هم ندارد و ممکن است جمله « تجری» اشاره به تمام این حرکت ها و حرکتهای دیگری که تاکنون علم و دانش ما به آن نرسیده و شاید در آینده کشف شود بوده باشد.
📚پیام قرآن ج2 ص193
❗️در تفسیر نمونه چنین آمده است؛
🔶« با پیشرفت علم در این اواخر چند نوع حرکت برای خورشید ثابت شد:
1⃣حرکت وضعی خورشید به دور خودش
2⃣حرکت طولی آن همراه منظومه شمسی به سوی نقطه مشخصی از آسمان .
3⃣حرکت دورانی آن همراه مجموعه کهکشانی که جزئی از آن است .
🔶 به این ترتیب یک معجزه دیگر علمی قرآن به ثبوت رسید.
👌برای روشنتر شدن این مساله قسمتی از بحثی را که در یکی از دائرة المعارفها پیرامون حرکت خورشید آمده است در اینجا می آوریم :
🗯« خورشید دارای حرکات ظاهری «حرکت یومی و حرکت سالیانه »و «حرکات واقعی »است
🔶خورشید در حرکت یومی و حرکت ظاهری کره آسمان شرکت دارد در نیمکره ما از مشرق طلوع می کند، در طرف جنوب از نصف النهار محل می گذرد و در مغرب غروب میکند، عبور آن از نصف النهار ظهر حقیقی را مشخص می سازد.
❗️خورشید، حرکت ظاهری سالیانه ای به دور زمین نیز دارد که هر روز آن را قریب یک درجه از مغرب به طرف مشرق میبرد، در این حرکت، خورشید سالی یکبار از مقابل برجها میگذرد، مدار این حرکت در صفحه «دائرة البروج » واقع است، این حرکت در تاریخ نجوم اهمیت فراوان داشته است، «اعتدالین » و «انقلاب » و «میل کلی »مربوط به آن، و سال شمسی مبتنی بر آن است .
❕علاوه بر این حرکات ظاهری حرکت دورانی کهکشان، خورشید را با سرعت حدود یک میلیون و یکصد و سی هزار کیلومتر در ساعت در فضا میگرداند، اما در داخل کهکشان هم خورشید ثابت نیست، بلکه با سرعتی قریب هفتاد و دو هزار و چهارصد کیلومتر در ساعت به جانب صورت فلکی «جاثی علی رکبتیه » حرکت می کند.
❗️((جاثی علی رکبتیه) مجموعه ای از ستارگان است که یک صورت فلکی را تشکیل می دهد و شبیه کسی است که بر سر زانو نشسته و آماده برخاستن است و این تعبیر از همین معنی گرفته شده است)
👌و اینکه ما از این حرکت سریع خورشید در فضا بی خبریم به سبب دوری اجرام فلکی است که ماخذ تشخیص این حرکت وضعی خاص نیز هست .
💠دوره حرکت وضعی خورشید در استوای آن حدود بیست و پنج شبانه روز می باشد(یعنی خورشید در بیست و پنج شبانه روز ما یکبار به دور خود می گردد این مساله را دانشمندان از مطالعه روی کلفها (لکه های سطحی) خورشید به دست آورده اند زیرا دیده اند این کلفها جابجا می شود و بعد از بیست و پنج روز کاملا به جای خود باز می گردد
📚نقل از دائرة المعارف (دهخدا) ماده خورشید(جلد 22)
🔴تفسیر نمونه ج18 ص388
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❓آیا راست است که امام علی امام حسن و حسین را برای دفاع از عثمان فرستاد تا عثمان کشته نشود ❗️آیا این به معنای تایید عثمان نیست❕
💠پاسخ💠
👌همه محققان می گویند که سوء تدبیر عثمان در امر حکومت و تبدیل آن به یک امر فامیلی و حیف و میل عظیم در بیت المال و ظلم فراوان بستگان او نسبت به توده های مستضعف سبب یک انزجار و تنفر عمومی گشت تا آنجا که یک گروه چند صد نفری خانه او را محاصره و به او حمله کردند و او را کشتند و سپاه عظیم اسلام که فاتح مصر و ایران و روم بود در برابر آن سکوت اختیار کرد چرا که از کارهای او ناراضی بودند و یا او را مستحق قتل می دانستند .
📚پیام امام امیر المومنین ج2 ص232
❗️در این میان برخی منابع اهل سنت آورده اند که حضرت علی با فرستادن حسنین به سوی عثمان و کشیده شدن شمشیر توسط حسنین سعی داشت از عثمان دفاع کند و مانع کشته شدن او گردد.
🔷ابن قتیبه نقل می کند:
« به علی خبر رسید که عثمان را می خواهند بکشند .علی به حسن و حسین فرمود با شمشیر هایتان بروید و بر در خانه عثمان بایستید و نگذارید دست کسی به او برسد»
📚الامامه و السیاسه ج1 ص59
📚تاریخ دمشق ج39 ص418
📚مروج الذهب ج2 ص353
👌علامه امینی این اخبار را در شمار اخبار جعلی می داند که در مورد قتل عثمان جعل شده است و می نویسد:
« این روایات دروغین و بی اساس را در برابر و بر ضد تاریخ درست و مورد اتفاقی ساخته اند که با صدها روایت ، متین و مستحکم گشته است .
❗️در این روایات دروغین آمده است که حضرت علی آمادگی خویش را برای جنگ دفاعی به عثمان اعلام داشت در حالی که تاریخ ثابت می کند که در روز کشته شدن عثمان حضرت در مدینه حضور نداشت تا چه رسد که اجازه دفاع از عثمان را داده باشد .
🔶هیثمی از علمای اهل سنت در رد این احادیث می گوید:
« ظاهرا این روایات ضعیف است زیرا علی در موقع محاصره عثمان در مدینه نبود و در کشته شدن او حضور نداشته است»
📚مجمع الزوائد ج7 ص230
📚الغدیر ج9 ص332
🗯علامه سید جعفر عاملی نیز تمام این روایات را از حیث سند ضعیف و مردود می داند؛
📚الصحیح من سیره الامام علی ج18 ص233
👌حضرت امیر نیز در نهج البلاغه هر گونه دفاع عملی از عثمان را نفی می کند و می فرماید:
« اگر من به آن ( کشتن عثمان ) فرمان داده بودم قاتل محسوب می شدم و اگر از آن نهی می کردم یاور او به شمار می آمدم ( در حالی که من بی طرف بودم) .من جریان کار را در عبارتی کوتاه خلاصه می کنم : او استبداد ورزید ، استبداد بسیار بدی و شما ناراحت شدید و واکنش بدی نشان دادید و از حد گذراندید...»
📚نهج البلاغه خطبه30
👌این سخن امام را دیگران نیز نقل کرده اند؛
📚نثر الدر ج1 ص274
📚المسترشد ص418
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓آیا راست است که امام علی امام حسن و حسین را برای دفاع از عثمان فرستاد تا عثمان کشته نشود ❗️آیا این به معنای تایید عثمان نیست❕
💠پاسخ💠
👌همه محققان می گویند که سوء تدبیر عثمان در امر حکومت و تبدیل آن به یک امر فامیلی و حیف و میل عظیم در بیت المال و ظلم فراوان بستگان او نسبت به توده های مستضعف سبب یک انزجار و تنفر عمومی گشت تا آنجا که یک گروه چند صد نفری خانه او را محاصره و به او حمله کردند و او را کشتند و سپاه عظیم اسلام که فاتح مصر و ایران و روم بود در برابر آن سکوت اختیار کرد چرا که از کارهای او ناراضی بودند و یا او را مستحق قتل می دانستند .
📚پیام امام امیر المومنین ج2 ص232
❗️در این میان برخی منابع اهل سنت آورده اند که حضرت علی با فرستادن حسنین به سوی عثمان و کشیده شدن شمشیر توسط حسنین سعی داشت از عثمان دفاع کند و مانع کشته شدن او گردد.
🔷ابن قتیبه نقل می کند:
« به علی خبر رسید که عثمان را می خواهند بکشند .علی به حسن و حسین فرمود با شمشیر هایتان بروید و بر در خانه عثمان بایستید و نگذارید دست کسی به او برسد»
📚الامامه و السیاسه ج1 ص59
📚تاریخ دمشق ج39 ص418
📚مروج الذهب ج2 ص353
👌علامه امینی این اخبار را در شمار اخبار جعلی می داند که در مورد قتل عثمان جعل شده است و می نویسد:
« این روایات دروغین و بی اساس را در برابر و بر ضد تاریخ درست و مورد اتفاقی ساخته اند که با صدها روایت ، متین و مستحکم گشته است .
❗️در این روایات دروغین آمده است که حضرت علی آمادگی خویش را برای جنگ دفاعی به عثمان اعلام داشت در حالی که تاریخ ثابت می کند که در روز کشته شدن عثمان حضرت در مدینه حضور نداشت تا چه رسد که اجازه دفاع از عثمان را داده باشد .
🔶هیثمی از علمای اهل سنت در رد این احادیث می گوید:
« ظاهرا این روایات ضعیف است زیرا علی در موقع محاصره عثمان در مدینه نبود و در کشته شدن او حضور نداشته است»
📚مجمع الزوائد ج7 ص230
📚الغدیر ج9 ص332
🗯علامه سید جعفر عاملی نیز تمام این روایات را از حیث سند ضعیف و مردود می داند؛
📚الصحیح من سیره الامام علی ج18 ص233
👌حضرت امیر نیز در نهج البلاغه هر گونه دفاع عملی از عثمان را نفی می کند و می فرماید:
« اگر من به آن ( کشتن عثمان ) فرمان داده بودم قاتل محسوب می شدم و اگر از آن نهی می کردم یاور او به شمار می آمدم ( در حالی که من بی طرف بودم) .من جریان کار را در عبارتی کوتاه خلاصه می کنم : او استبداد ورزید ، استبداد بسیار بدی و شما ناراحت شدید و واکنش بدی نشان دادید و از حد گذراندید...»
📚نهج البلاغه خطبه30
👌این سخن امام را دیگران نیز نقل کرده اند؛
📚نثر الدر ج1 ص274
📚المسترشد ص418
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❓برخی در سند دعای ماه رجب « یا من ارجوه لکل خیر...» اشکال می کنند و می گویند سند معتبری ندارد و می گویند متن دعا با اصول و عقاید مکتب؛ در تعارض است ؛مثلا به فراز ذیل توجه فرمایید : "آمنُ سَخَطَه عِندَ کُلِّ شَر"
ای خدایی که از خشم تو در هر شری در امان هستیم .
این فراز چه می گوید ؟
👈 اگر منظور از شَرّ ، در این جا گناه و بدی و عصیان است؛ که این حرف کفر و باطل است؛ زیرا خشم خدا بر گناهکاران است . آیا زناکار عند الزنا ؛ شارب الخمر عند شرب الخمر ؛ سارق عند السرقه و. . . از خشم خدا در هنگام گناه در امان هستند ؟ نعوذبالله. اگر منظور از شر ، امور عادی مثل بیماری و ... است ، باز هم حرف باطلی است .اگر کسی مریض شود ؛ مثلا پایش بشکند و . . . خدا بر او خشم می گیرد؟
اهل البیت علیهم السلام و ... هم دچار این گونه بلیات می شدند .❓
💠پاسخ💠
👌شکی نیست که دعای مذکور در منابع معتبر ما آمده است .
❗️محمّدِ بن ذکوان نقل میکند:
«به محضر امام صادق رسیدم و به حضرت عرض کردم ماه رجب فرا رسیده است، دعایی به من یاد بدهید که خداوند به واسطه آن به من خیر و برکت بدهد؛ حضرت فرمود: این دعا را بنویس و هر روز ماه رجب، صبح و شب و بعد از هر نماز آن را بخوان؛
«یَا مَنْ أَرْجُوهُ لکل خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ یَا مَنْ یُعْطِی الْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ سَأَلَهُ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ جَمِیعَ خَیْرِ الْآخِرَةِ وَ اصْرِفْ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیَا وَ شَرِّ الْآخِرَةِ فَإِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَیْتَ وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ یَا کَرِیمُ»
🔶ابن ذکوان می گوید:
«امام که به اینجای دعا رسید با دست چپ خویش محاسن خویش را گرفت و انگشت سبّابه دست را ست را به راست و چپ حرکت می داد و می فرمود: «یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا ذَا النَّعْمَاءِ وَ الْجُودِ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتِی عَلَى النَّارِ.»
📚الاقبال ، سید بن طاووس ج2 ص644
📚بحار الانوار ج95 ص390
📚زاد المعاد ص16
🔶حال توجه به نکاتی لازم است؛
1⃣در روایت دیگری همین دعا از امام صادق برای اجابت حوائج دنیوی و اخروی انسان در تمام زمان ها نقل شده است .
📚الکافی ج2 ص584
2⃣گرفتن محاسن با دست چپ و تکان دادن انگشت سبابه دست راست نشانی از پناه خواستن و نوعی تضرع و زاری به شمار می رود که در عرف آن زمان مرسوم بوده است .
3⃣مراد از کلمه « آمن » در جمله « آمن سخطه عند کل شر» ایمنی جستن است نه ایمن بودن به این معنا که خدایا از هر شری از خشمت ایمنی می جویم ( با توبه و استغفار کردن) زیرا یکی از معانی ماده « امن» همین ایمنی جستن می باشد.
📚معجم الوسیط ، ماده امن
🔷ایت الله مکارم نیز این فراز دعا را به « ایمنی جستن از خشم خداوند» ترجمه می کند.
📚مفاتیح نوین ص633
4⃣اگر در سند دعای مذکور نیز خدشه ای باشد به حسب اخبار « من بلغ »و این که در مستحبات و سنن سند معتبر شرط نمی باشد می توان خدشه و اشکال را بر طرف کرد .
📚وسائل الشیعه ج1 ص80 باب18
❗️اگر چه ما در گذشته ثابت کرده ایم که تمام روایات مذکور در کتب معتبر حدیثی ما مورد استناد و قابل قبول است جز آن موارد قلیلی که خلاف قرآن و سنت و عقل قطعی می باشد زیرا روایات ما محفوف به قرائن متعدده بر صحت می باشد که ضعف سند را جبران می کند و دعای مذکور نیز از این قاعده خارج نیست .جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/5043
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓برخی در سند دعای ماه رجب « یا من ارجوه لکل خیر...» اشکال می کنند و می گویند سند معتبری ندارد و می گویند متن دعا با اصول و عقاید مکتب؛ در تعارض است ؛مثلا به فراز ذیل توجه فرمایید : "آمنُ سَخَطَه عِندَ کُلِّ شَر"
ای خدایی که از خشم تو در هر شری در امان هستیم .
این فراز چه می گوید ؟
👈 اگر منظور از شَرّ ، در این جا گناه و بدی و عصیان است؛ که این حرف کفر و باطل است؛ زیرا خشم خدا بر گناهکاران است . آیا زناکار عند الزنا ؛ شارب الخمر عند شرب الخمر ؛ سارق عند السرقه و. . . از خشم خدا در هنگام گناه در امان هستند ؟ نعوذبالله. اگر منظور از شر ، امور عادی مثل بیماری و ... است ، باز هم حرف باطلی است .اگر کسی مریض شود ؛ مثلا پایش بشکند و . . . خدا بر او خشم می گیرد؟
اهل البیت علیهم السلام و ... هم دچار این گونه بلیات می شدند .❓
💠پاسخ💠
👌شکی نیست که دعای مذکور در منابع معتبر ما آمده است .
❗️محمّدِ بن ذکوان نقل میکند:
«به محضر امام صادق رسیدم و به حضرت عرض کردم ماه رجب فرا رسیده است، دعایی به من یاد بدهید که خداوند به واسطه آن به من خیر و برکت بدهد؛ حضرت فرمود: این دعا را بنویس و هر روز ماه رجب، صبح و شب و بعد از هر نماز آن را بخوان؛
«یَا مَنْ أَرْجُوهُ لکل خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ یَا مَنْ یُعْطِی الْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ سَأَلَهُ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ جَمِیعَ خَیْرِ الْآخِرَةِ وَ اصْرِفْ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیَا وَ شَرِّ الْآخِرَةِ فَإِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَیْتَ وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ یَا کَرِیمُ»
🔶ابن ذکوان می گوید:
«امام که به اینجای دعا رسید با دست چپ خویش محاسن خویش را گرفت و انگشت سبّابه دست را ست را به راست و چپ حرکت می داد و می فرمود: «یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا ذَا النَّعْمَاءِ وَ الْجُودِ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتِی عَلَى النَّارِ.»
📚الاقبال ، سید بن طاووس ج2 ص644
📚بحار الانوار ج95 ص390
📚زاد المعاد ص16
🔶حال توجه به نکاتی لازم است؛
1⃣در روایت دیگری همین دعا از امام صادق برای اجابت حوائج دنیوی و اخروی انسان در تمام زمان ها نقل شده است .
📚الکافی ج2 ص584
2⃣گرفتن محاسن با دست چپ و تکان دادن انگشت سبابه دست راست نشانی از پناه خواستن و نوعی تضرع و زاری به شمار می رود که در عرف آن زمان مرسوم بوده است .
3⃣مراد از کلمه « آمن » در جمله « آمن سخطه عند کل شر» ایمنی جستن است نه ایمن بودن به این معنا که خدایا از هر شری از خشمت ایمنی می جویم ( با توبه و استغفار کردن) زیرا یکی از معانی ماده « امن» همین ایمنی جستن می باشد.
📚معجم الوسیط ، ماده امن
🔷ایت الله مکارم نیز این فراز دعا را به « ایمنی جستن از خشم خداوند» ترجمه می کند.
📚مفاتیح نوین ص633
4⃣اگر در سند دعای مذکور نیز خدشه ای باشد به حسب اخبار « من بلغ »و این که در مستحبات و سنن سند معتبر شرط نمی باشد می توان خدشه و اشکال را بر طرف کرد .
📚وسائل الشیعه ج1 ص80 باب18
❗️اگر چه ما در گذشته ثابت کرده ایم که تمام روایات مذکور در کتب معتبر حدیثی ما مورد استناد و قابل قبول است جز آن موارد قلیلی که خلاف قرآن و سنت و عقل قطعی می باشد زیرا روایات ما محفوف به قرائن متعدده بر صحت می باشد که ضعف سند را جبران می کند و دعای مذکور نیز از این قاعده خارج نیست .جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/5043
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
Telegram
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❔پرسش
❓ می گویند اگر روايات شيعه را با علم رجال بررسی كنيم حدود هفتاد تا هشتاد درصد روايات ضعيف هستند و مذهب سقوط ميكند ایا چنین سخنی راست است❓
💠پاسخ:
❕معیار صحیح در صحت روایات اعتماد به روایت موثوق الصدوری است. یعنی اگر از هر راهی یقین یا اطمینان کرد…
❓ می گویند اگر روايات شيعه را با علم رجال بررسی كنيم حدود هفتاد تا هشتاد درصد روايات ضعيف هستند و مذهب سقوط ميكند ایا چنین سخنی راست است❓
💠پاسخ:
❕معیار صحیح در صحت روایات اعتماد به روایت موثوق الصدوری است. یعنی اگر از هر راهی یقین یا اطمینان کرد…
🤔پرسش
❓در قران میخوانیم که (من قتل نفسا بغیر نفسا او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا) یعنی هیچ نفسی را بی دلیل نمی توان کشت اما در داستان حضرت موسی و حضرت خضر یکی از کارهای خضر کشتن کودکیست که به خاطر انکه این کودک پدرو مادر صالحی دارد و او در اینده آبروی والدین خود را میبرد کشته می شود بنظر شما این دو موضوع در تضاد با یک دیگر نمی باشد❗️❗️
💠پاسخ💠
👌یکی از شاخه های توحید خداوند توحید در مالکیت است .خداوند مالک حقیقی همه موجودات است و می تواند در جان و مال تمام انسان ها تصرف کند زیرا وقتی خالق همه اشیائ او است طبعا مالک همه اشیائ نیز ذات مقدس او است.
📚تفسیر نمونه ج27 ص449
🔶خداوند در آیات متعددی به این حقیقت اشاره کرده است و می فرماید:
« هر چه در آسمانها و زمین است از اوست»
🔷بقره116-255-284- ال عمران 109- 129- نسائ126-
❗️« مالکیت آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداست»
🔶مائده 17- انعام 12- توبه116
💠حال با توجه به این نکته نظر شما را به آنچه که در تفسیر نمونه در پاسخ به این سوال آمده است جلب می کنیم؛
❗️« مـهـمـتـریـن مـسـاله ای کـه دانـشـمـنـدان بـزرگ را در ایـن داسـتـان بـه خـود مـشـغـول سـاخـتـه ماجراهای سه گانه ای است که این مرد عالم در برابر موسی انجام داد، مـوسـی چون از باطن امر آگاه نبود زبان به اعتراض گشود، ولی بعدا که توضیحات استاد را شنید قانع شد.
❓سـؤال ایـن اسـت کـه آیا واقعا می توان اموال کسی را بدون اجازه او معیوب کرد به خاطر آنکه غاصبی آن را از بین نبرد؟
❔و آیا می توان نوجوانی را به خاطر کاری که در آینده انجام می دهد مجازات کرد؟!
❔و آیا لزومی دارد که برای حفظ مال کسی ما مجانا زحمت بکشیم و بیگاری کنیم ؟!
🔶در برابر این سؤال ها دو راه در پیش داریم :
1⃣نخست آنکه اینها را با موازین فقهی و قوانین شرع تطبیق دهیم، همانگونه که گروهی از مفسران این راه را پیمودند.
🗯نـخـستین ماجرا را منطبق بر قانون اهم و مهم دانسته اند و گفته اند حفظ مجموعه کشتی مسلما کـار اهـمـی بـوده، در حـالی کـه حفظ آن از آسیب جزئی، چیز زیادی نبوده، یا به تعبیر دیگر خضر در اینجا دفع افسد به فاسد کرده، به خصوص اینکه رضایت باطنی صاحبان کشتی را در صورتی که از این ماجرا آگاه می شدند ممکن بود پیش بینی کرد (و به تعبیر فقهی، خضر در این کار اذن فحوی داشت .
🔶در مـورد آن نوجوان، این گروه از مفسران اصرار دارند که او حتما بالغ بوده، و مرتد و یـا حـتـی مـفـسـد، و بـه ایـن تـرتـیـب بـه خـاطـر اعـمـال فـعـلیـش جـایـزالقتل بوده است، و اگر خضر در کار خود استناد به جنایات او در آینده می کند به خـاطـر آنـسـت کـه مـی خـواهـد بـگـویـد ایـن جـنـایـتـکـار نـه تـنـهـا فـعـلا مشغول به این کار بلکه در آینده نیز جنایتهای بزرگتری را مرتکب خواهد شد، پس کشتن او طبق موازین شرع به اعمال فعلیش جایز بوده است
🔶و امـا در مـورد سـوم هـیچکس نمی تواند به کسی ایراد کند که چرا فداکاری و ایثار در حق دیـگـری می کنی و اموال او را از ضایع شدن با بیگاری خود حفظ می کنی ؟ ممکن است این ایثار واجب نباشد ولی مسلما کار خوبی است و شایسته تحسین، بلکه ممکن است در پاره ای از مـوارد بـه سـرحـد وجـوب برسد مثل اینکه اموال عظیمی از کودک یتیمی در معرض تلف بـوده بـاشـد، و با زحمت مختصری بتوان جلو ضایع شدن آنرا گرفت بعید نیست در چنین موردی این کار واجب باشد.
2⃣راه دوم بـر ایـن اسـاس اسـت که توضیحات بالا هر چند در مورد گنج و دیوار قانع کننده اسـت ولی در مـورد نـوجـوانـی که به قتل رسید چندان با ظاهر آیه سازگار نیست، زیرا مـجـوز قـتـل او را ظـاهـرا عـمـل آیـنـده اش شـمـرده اسـت نـه اعمال فعلیش .
❕در مـورد کـشـتـی نـیـز تـا انـدازه ای قـابـل بـحـث و گفتگو است، آیا ما می توانیم خانه و مـال و زنـدگـی هر کس را که یقین داریم در آینده غصب می شود بدون اطلاع او از پیش خود معیوب کنیم تا از خطر برهد آیا براستی فقهاء چنین حکمی را می پذیرند؟
🔴بنابراین باید راه دیگری را پیش گرفت و آن این است؛
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
❓در قران میخوانیم که (من قتل نفسا بغیر نفسا او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا) یعنی هیچ نفسی را بی دلیل نمی توان کشت اما در داستان حضرت موسی و حضرت خضر یکی از کارهای خضر کشتن کودکیست که به خاطر انکه این کودک پدرو مادر صالحی دارد و او در اینده آبروی والدین خود را میبرد کشته می شود بنظر شما این دو موضوع در تضاد با یک دیگر نمی باشد❗️❗️
💠پاسخ💠
👌یکی از شاخه های توحید خداوند توحید در مالکیت است .خداوند مالک حقیقی همه موجودات است و می تواند در جان و مال تمام انسان ها تصرف کند زیرا وقتی خالق همه اشیائ او است طبعا مالک همه اشیائ نیز ذات مقدس او است.
📚تفسیر نمونه ج27 ص449
🔶خداوند در آیات متعددی به این حقیقت اشاره کرده است و می فرماید:
« هر چه در آسمانها و زمین است از اوست»
🔷بقره116-255-284- ال عمران 109- 129- نسائ126-
❗️« مالکیت آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداست»
🔶مائده 17- انعام 12- توبه116
💠حال با توجه به این نکته نظر شما را به آنچه که در تفسیر نمونه در پاسخ به این سوال آمده است جلب می کنیم؛
❗️« مـهـمـتـریـن مـسـاله ای کـه دانـشـمـنـدان بـزرگ را در ایـن داسـتـان بـه خـود مـشـغـول سـاخـتـه ماجراهای سه گانه ای است که این مرد عالم در برابر موسی انجام داد، مـوسـی چون از باطن امر آگاه نبود زبان به اعتراض گشود، ولی بعدا که توضیحات استاد را شنید قانع شد.
❓سـؤال ایـن اسـت کـه آیا واقعا می توان اموال کسی را بدون اجازه او معیوب کرد به خاطر آنکه غاصبی آن را از بین نبرد؟
❔و آیا می توان نوجوانی را به خاطر کاری که در آینده انجام می دهد مجازات کرد؟!
❔و آیا لزومی دارد که برای حفظ مال کسی ما مجانا زحمت بکشیم و بیگاری کنیم ؟!
🔶در برابر این سؤال ها دو راه در پیش داریم :
1⃣نخست آنکه اینها را با موازین فقهی و قوانین شرع تطبیق دهیم، همانگونه که گروهی از مفسران این راه را پیمودند.
🗯نـخـستین ماجرا را منطبق بر قانون اهم و مهم دانسته اند و گفته اند حفظ مجموعه کشتی مسلما کـار اهـمـی بـوده، در حـالی کـه حفظ آن از آسیب جزئی، چیز زیادی نبوده، یا به تعبیر دیگر خضر در اینجا دفع افسد به فاسد کرده، به خصوص اینکه رضایت باطنی صاحبان کشتی را در صورتی که از این ماجرا آگاه می شدند ممکن بود پیش بینی کرد (و به تعبیر فقهی، خضر در این کار اذن فحوی داشت .
🔶در مـورد آن نوجوان، این گروه از مفسران اصرار دارند که او حتما بالغ بوده، و مرتد و یـا حـتـی مـفـسـد، و بـه ایـن تـرتـیـب بـه خـاطـر اعـمـال فـعـلیـش جـایـزالقتل بوده است، و اگر خضر در کار خود استناد به جنایات او در آینده می کند به خـاطـر آنـسـت کـه مـی خـواهـد بـگـویـد ایـن جـنـایـتـکـار نـه تـنـهـا فـعـلا مشغول به این کار بلکه در آینده نیز جنایتهای بزرگتری را مرتکب خواهد شد، پس کشتن او طبق موازین شرع به اعمال فعلیش جایز بوده است
🔶و امـا در مـورد سـوم هـیچکس نمی تواند به کسی ایراد کند که چرا فداکاری و ایثار در حق دیـگـری می کنی و اموال او را از ضایع شدن با بیگاری خود حفظ می کنی ؟ ممکن است این ایثار واجب نباشد ولی مسلما کار خوبی است و شایسته تحسین، بلکه ممکن است در پاره ای از مـوارد بـه سـرحـد وجـوب برسد مثل اینکه اموال عظیمی از کودک یتیمی در معرض تلف بـوده بـاشـد، و با زحمت مختصری بتوان جلو ضایع شدن آنرا گرفت بعید نیست در چنین موردی این کار واجب باشد.
2⃣راه دوم بـر ایـن اسـاس اسـت که توضیحات بالا هر چند در مورد گنج و دیوار قانع کننده اسـت ولی در مـورد نـوجـوانـی که به قتل رسید چندان با ظاهر آیه سازگار نیست، زیرا مـجـوز قـتـل او را ظـاهـرا عـمـل آیـنـده اش شـمـرده اسـت نـه اعمال فعلیش .
❕در مـورد کـشـتـی نـیـز تـا انـدازه ای قـابـل بـحـث و گفتگو است، آیا ما می توانیم خانه و مـال و زنـدگـی هر کس را که یقین داریم در آینده غصب می شود بدون اطلاع او از پیش خود معیوب کنیم تا از خطر برهد آیا براستی فقهاء چنین حکمی را می پذیرند؟
🔴بنابراین باید راه دیگری را پیش گرفت و آن این است؛
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
💠«مـا در ایـن جهان دارای دو نظام هستیم : «نظام تکوین» و «نظام تشریع » گر چه این دو نظام در اصول کلی هماهنگند، ولی گاه می شود که در جزئیات از هم جدا می شوند.
❕مـثـلا خـداونـد بـرای آزمـایـش بـنـدگـان آنـهـا را مـبـتلا به خوف و ناامنی و نقص امـوال و ثـمرات و از بین رفتن نفوس و عزیزان می کند، تا معلوم شود چه اشخاصی در برابر این حوادث صابر و شکیبا هستند.
🔷بقره155
❔آیـا هـیـچ فـقـیـهـی و یـا حـتـی پـیـامـبـری مـی تـوانـد اقـدام بـه چـنـیـن کـاری بـکند یعنی اموال و نفوس و ثمرات و امنیت را از بین ببرد تا مردم آزمایش شوند.
🔶و یا اینکه خداوند بعضی از پیامبران و بندگان صالح خود را به عنوان هشدار و تربیت در بـرابـر تـرک اولی گرفتار مصیبتهای عظیم می نمود، همچون مصیبت یعقوب به خاطر کم توجهی به بعضی از مستمندان و یا ناراحتی یونس به خاطر یک ترک اولای کوچک .
❔آیا کسی حق دارد به عنوان مجازات و کیفر اقدام به چنین کاری کند؟
🔶و یـا ایـنـکـه می بینیم گاهی خداوند نعمتی را از انسان به خاطر ناشکری می گیرد، مثلا شـکـر امـوال را بـجای نیاورده اموالش در دریا غرق می شود و یا شکرانه سلامتی را بجا نـیـاورده، خـدا سـلامـت را از او مـی گـیـرد، آیـا از نظر فقهی و قوانین تشریعی کسی می تـوانـد بـه خـاطـر نـاشـکـری امـوال دیـگـری را نـابـود کـنـد و سـلامـت را مبدل به بیماری .
👌نـظیر این مثالها فراوان است، و مجموعا نشان می دهد که جهان آفرینش مخصوصا آفرینش انـسـان بـر ایـن نـظـام احـسـن اسـتـوار اسـت کـه خـداونـد بـرای ایـنـکـه انـسـان راه تـکـامـل را بـپیماید قوانین و مقرراتی برای او از نظر تکوین قرار داده که تخلف از آنها عکس العملهای مختلفی دارد.
💠در حالی که از نظر قانون شرع نمی توانیم همه آنها را در چارچوب این قوانین بریزیم .
فی المثل طبیب می تواند انگشت انسانی را به خاطر اینکه زهر به قلب او سرایت نکند قطع نماید، ولی آیا هیچکس می تواند انگشت انسانی را برای پرورش صبر و شکیبائی در او و یا به خاطر کفران نعمت قطع نماید؟
در حالی که مسلما خدا می تواند چنین کاری را بکند چرا که موافق نظام احسن است .
❗️حـال کـه ثـابت شد ما دو نظام داریم و خداوند حاکم بر هر دو نظام است ؛
🔶«هیچ مانعی ندارد کـه خـداونـد گـروهـی را مـامور پیاده کردن نظام تشریع کند، و گروهی از فرشتگان یا بعضی از انسانها همچون خضر را مامور پیاده کردن نظام تکوین نماند (دقت کنید).
🔶از نـظـر نـظـام تکوین الهی هیچ مانعی ندارد که خداوند حتی کودک نابالغی را گرفتار حـادثـه ای کـنـد و در آن حـادثـه جـان بـسـپـارد چـرا کـه وجـودش در آینده ممکن است خطرات بـزرگـی بـه بـار آورد، هـمـانـگـونه که گاهی ماندن این اشخاص دارای مصالحی مانند آزمایش و امتحان و امثال اینها است .
👌و نـیـز هـیـچ مانعی ندارد خداوند مرا امروز به بیماری سختی گرفتار کند به طوری که نـتـوانم از خانه بیرون بروم چرا که می داند اگر از خانه بیرون روم حادثه خطرناکی پیش خواهد آمد و مرا لایق این می داند که از آن خطر برهاند.
❕ و به تعبیر دیگر گروهی از مـامـوران خـدا در ایـن عـالم مـامـور بـه باطنند و گروهی مامور به ظاهر، آنها که مامور به بـاطـنـنـد ضوابط و اصول برنامه ای مخصوص بخود دارد همانگونه که ماموران بظاهر برای خود اصول و ضوابط خاصی دارند.
🔶درسـت اسـت کـه خـط کـلی ایـن دو بـرنـامـه هـر دو انـسـان را بـه سـمـت کـمـال می برد، و از این نظر هماهنگند، ولی گاهی در جزئیات مانند مثالهای بالا از هم جدا می شوند.
🔷البـتـه بـدون شـک در هـیـچ یـک از دو خط هیچکس نمی تواند خودسرانه اقدامی کند، بلکه باید از مالک و حاکم حقیقی مجاز باشد، لذا خضر با صراحت این حـقـیـقت را بیان کرد و گفت من هرگز پیش خود این کار را انجام ندادم »
🔷کهف82
❕ بلکه درست طبق یک برنامه الهی و ضابطه و خطی که به من داده شده است گام برمی دارم .و به این ترتیب تضاد بر طرف خواهد شد.
❗️و ایـنـکـه مـی بـیـنـیـم مـوسـی تاب تحمل کارهای خضر را نداشت بخاطر همین بود که خط ماموریت او از خط ماموریت خضر جدا بود، لذا هر بار مشاهده می کرد گامش بر خلاف ظواهر قـانـون شـرع اسـت فـریـاد اعتراضش بلند می شد، ولی خضر با خونسردی به راه خود ادامـه مـی داد، و چـون ایـن دو رهـبـر بـزرگ الهی بخاطر ماموریتهای متفاوت نمی توانستند برای همیشه با هم زندگی کنند «هذا فراق بینی و بینک »را گفت .
📚تفسیر نمونه ج12 ص505
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
💠«مـا در ایـن جهان دارای دو نظام هستیم : «نظام تکوین» و «نظام تشریع » گر چه این دو نظام در اصول کلی هماهنگند، ولی گاه می شود که در جزئیات از هم جدا می شوند.
❕مـثـلا خـداونـد بـرای آزمـایـش بـنـدگـان آنـهـا را مـبـتلا به خوف و ناامنی و نقص امـوال و ثـمرات و از بین رفتن نفوس و عزیزان می کند، تا معلوم شود چه اشخاصی در برابر این حوادث صابر و شکیبا هستند.
🔷بقره155
❔آیـا هـیـچ فـقـیـهـی و یـا حـتـی پـیـامـبـری مـی تـوانـد اقـدام بـه چـنـیـن کـاری بـکند یعنی اموال و نفوس و ثمرات و امنیت را از بین ببرد تا مردم آزمایش شوند.
🔶و یا اینکه خداوند بعضی از پیامبران و بندگان صالح خود را به عنوان هشدار و تربیت در بـرابـر تـرک اولی گرفتار مصیبتهای عظیم می نمود، همچون مصیبت یعقوب به خاطر کم توجهی به بعضی از مستمندان و یا ناراحتی یونس به خاطر یک ترک اولای کوچک .
❔آیا کسی حق دارد به عنوان مجازات و کیفر اقدام به چنین کاری کند؟
🔶و یـا ایـنـکـه می بینیم گاهی خداوند نعمتی را از انسان به خاطر ناشکری می گیرد، مثلا شـکـر امـوال را بـجای نیاورده اموالش در دریا غرق می شود و یا شکرانه سلامتی را بجا نـیـاورده، خـدا سـلامـت را از او مـی گـیـرد، آیـا از نظر فقهی و قوانین تشریعی کسی می تـوانـد بـه خـاطـر نـاشـکـری امـوال دیـگـری را نـابـود کـنـد و سـلامـت را مبدل به بیماری .
👌نـظیر این مثالها فراوان است، و مجموعا نشان می دهد که جهان آفرینش مخصوصا آفرینش انـسـان بـر ایـن نـظـام احـسـن اسـتـوار اسـت کـه خـداونـد بـرای ایـنـکـه انـسـان راه تـکـامـل را بـپیماید قوانین و مقرراتی برای او از نظر تکوین قرار داده که تخلف از آنها عکس العملهای مختلفی دارد.
💠در حالی که از نظر قانون شرع نمی توانیم همه آنها را در چارچوب این قوانین بریزیم .
فی المثل طبیب می تواند انگشت انسانی را به خاطر اینکه زهر به قلب او سرایت نکند قطع نماید، ولی آیا هیچکس می تواند انگشت انسانی را برای پرورش صبر و شکیبائی در او و یا به خاطر کفران نعمت قطع نماید؟
در حالی که مسلما خدا می تواند چنین کاری را بکند چرا که موافق نظام احسن است .
❗️حـال کـه ثـابت شد ما دو نظام داریم و خداوند حاکم بر هر دو نظام است ؛
🔶«هیچ مانعی ندارد کـه خـداونـد گـروهـی را مـامور پیاده کردن نظام تشریع کند، و گروهی از فرشتگان یا بعضی از انسانها همچون خضر را مامور پیاده کردن نظام تکوین نماند (دقت کنید).
🔶از نـظـر نـظـام تکوین الهی هیچ مانعی ندارد که خداوند حتی کودک نابالغی را گرفتار حـادثـه ای کـنـد و در آن حـادثـه جـان بـسـپـارد چـرا کـه وجـودش در آینده ممکن است خطرات بـزرگـی بـه بـار آورد، هـمـانـگـونه که گاهی ماندن این اشخاص دارای مصالحی مانند آزمایش و امتحان و امثال اینها است .
👌و نـیـز هـیـچ مانعی ندارد خداوند مرا امروز به بیماری سختی گرفتار کند به طوری که نـتـوانم از خانه بیرون بروم چرا که می داند اگر از خانه بیرون روم حادثه خطرناکی پیش خواهد آمد و مرا لایق این می داند که از آن خطر برهاند.
❕ و به تعبیر دیگر گروهی از مـامـوران خـدا در ایـن عـالم مـامـور بـه باطنند و گروهی مامور به ظاهر، آنها که مامور به بـاطـنـنـد ضوابط و اصول برنامه ای مخصوص بخود دارد همانگونه که ماموران بظاهر برای خود اصول و ضوابط خاصی دارند.
🔶درسـت اسـت کـه خـط کـلی ایـن دو بـرنـامـه هـر دو انـسـان را بـه سـمـت کـمـال می برد، و از این نظر هماهنگند، ولی گاهی در جزئیات مانند مثالهای بالا از هم جدا می شوند.
🔷البـتـه بـدون شـک در هـیـچ یـک از دو خط هیچکس نمی تواند خودسرانه اقدامی کند، بلکه باید از مالک و حاکم حقیقی مجاز باشد، لذا خضر با صراحت این حـقـیـقت را بیان کرد و گفت من هرگز پیش خود این کار را انجام ندادم »
🔷کهف82
❕ بلکه درست طبق یک برنامه الهی و ضابطه و خطی که به من داده شده است گام برمی دارم .و به این ترتیب تضاد بر طرف خواهد شد.
❗️و ایـنـکـه مـی بـیـنـیـم مـوسـی تاب تحمل کارهای خضر را نداشت بخاطر همین بود که خط ماموریت او از خط ماموریت خضر جدا بود، لذا هر بار مشاهده می کرد گامش بر خلاف ظواهر قـانـون شـرع اسـت فـریـاد اعتراضش بلند می شد، ولی خضر با خونسردی به راه خود ادامـه مـی داد، و چـون ایـن دو رهـبـر بـزرگ الهی بخاطر ماموریتهای متفاوت نمی توانستند برای همیشه با هم زندگی کنند «هذا فراق بینی و بینک »را گفت .
📚تفسیر نمونه ج12 ص505
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❔آیا چشم زدن واقعیت دارد ❕آیا اسفند دود کردن و تخم مرغ شکستن در رفع اثر چشم زخم موثر است❕
💠پاسخ💠
🔶مساله چشم زخم از جمله مسائلی است که در قرآن و روایات مورد توجه قرار گرفته است .
🔶خداوند می فرماید:
« نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را می شنوند تو را با چشمان خود هلاک کنند و می گویند او دیوانه است»
🔶قلم52
🔶حضرت علی می فرماید:
« چشم زخم حق است و تعویذ نیز حق است و سحر نیز حق است و فال ( نیک ) نیز حق است اما فال بد حق نیست »
📚نهج البلاغه حکمت 400
❕بسیاری از مردم معتقدند در بعضی از چشم ها اثر مخصوصی است که وقتی از روی اعجاب به چیزی می نگرند ممکن است آن را از بین ببرند یا در هم بشکنند و اگر انسان است بیمار یا دیوانه کند .
🔶این مساله از نظر عقلی امر محالی نیست چه اینکه بسیاری از دانشمندان امروز معتقدند در بعضی از چشم ها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده که کارایی زیادی دارد حتی با تمرین و ممارست می توان آن را پرورش داد .خواب مغناطیسی از طریق همین نیروی مغناطیسی چشمها است .در دنیایی که اشعه لیزر که شعاعی است نامرئی می تواند کاری کند که از هیچ سلاح مخربی ساخته نیست پذیرش نیرویی در بعضی از چشمها که از طریق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چیز عجیبی نخواهد بود .بسیاری نقل می کنند که با چشم خود افرادی را دیده اند که دارای این نیروی مرموز چشم بوده اند و افراد یا حیوانات یا اشیایی را از طریق چشم زدن از کار انداخته اند .لذا نه تنها نباید اصراری در انکار این امور داشت باید امکان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت.
📚تفسیر نمونه ج24 ص427
🔶پیامبر گرامی فرمود:
« چشم زدن حق است و شتر و گاو را به تنور کند»
📚بحار الانوار ج60 ص17
🔶وفرمود:
« چشم زخم مرد را به گور کند»
📚بحار الانوار ج60 ص20
🔶امام صادق فرمود:
« اگر گورها را بشکافند خواهید دید که بیشتر مرده های شما برای چشم زخم مرده اند زیرا اثر چشم درست است»
📚بحار الانوار ج60 ص25
❕البته قبول چشم زخم به این معنی نیست که برای رفع آن به کارهای خرافی و عوامانه مانند تخم مرغ شکستن و ... پناه برد زیرا این امور تاثیری در رفع چشم زخم ندارد و کارهایی مانند تخم مرغ شکستن در کنار اثر نداشتن مستلزم تهمت زدن به مومنین و ایذای آنان نیز می باشد .
💠اما دعاها و توسلاتی از اهل بیت در دفع چشم زخم وارد شده است که به فرمان خداوند می تواند جلوی تاثیر نیروی مغناطیسی چشمها را بگیرد؛
1⃣یاد کردن خداوند؛
🔶امام صادق فرمود:
« هرکس از سیرت و صورت برادر مسلمانش خشنود شد خدا را یاد کند زیرا وقتی خداوند را یاد کند ضرری به برادر مومنش نمی رسد»
📚بحارالانوار ج60 ص25
2⃣گفتن تبارک الله احسن الخالقین ؛
🔶امام صادق فرمود:
« کسی که چیزی از برادرش او را متعجب ساخت این جمله را بگوید زیرا چشم زخم حق است»
📚همان ص26
3⃣گفتن سه مرتبه « لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم»
🔶چنان که فرمود:
« چشم زدن درست است و تو از آن بر خودت و از خودت بر دیگران در امان نیستی و اگر از آن نگرانی سه بار بگو لا حول و لا قوه ...»
📚همان مدرک
4⃣گفتن جمله « آمنت بالله و صلی الله علی محمد و آله»
📚همان مدرک ص18
5⃣ خواندن این تعویذ:
« اعیذ فلان بن فلان بکلمات الله التامه من شر کل شیطان و هامه و من شر کل عین لامه»
📚همان مدرک ص18
❗️یا این تعویذ:
« اللهم یا ذا السلطان العظیم و المن القدیم و الوجه الکریم ذا الکلمات التامات و الدعوات المستجابات عاف فلان بن فلان من انفس الجن و اعین الناس»
📚بحار الانوار ج92 ص132
6⃣تکبیر گفتن؛
📚بحار الانوار ج60 ص25
7⃣نوشتن و همراه داشتن سوره حمد و توحید و ناس و فلق و آیه الکرسی و در جلد شیشه نهادن به دستور امام رضا علیه السلام
📚همان مدرک ص26
8⃣خواندن و نوشتن سوره حمد و ناس و فلق و توحید و آیه الکرسی و این جمله :« اللهم انت ربی لا اله الا انت علیک توکلت و انت رب العرش العظیم حسبی الله و نعم الوکیل ما شاء الله کان و ما لم یشا لم یکن اشهد ان الله علی کل شی ء قدیر ...»
📚بحار الانوار ج92 ص128
9⃣خواندن آیه « و ان یکاد الذین کفروا...»
📚همان ص132
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❔آیا چشم زدن واقعیت دارد ❕آیا اسفند دود کردن و تخم مرغ شکستن در رفع اثر چشم زخم موثر است❕
💠پاسخ💠
🔶مساله چشم زخم از جمله مسائلی است که در قرآن و روایات مورد توجه قرار گرفته است .
🔶خداوند می فرماید:
« نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را می شنوند تو را با چشمان خود هلاک کنند و می گویند او دیوانه است»
🔶قلم52
🔶حضرت علی می فرماید:
« چشم زخم حق است و تعویذ نیز حق است و سحر نیز حق است و فال ( نیک ) نیز حق است اما فال بد حق نیست »
📚نهج البلاغه حکمت 400
❕بسیاری از مردم معتقدند در بعضی از چشم ها اثر مخصوصی است که وقتی از روی اعجاب به چیزی می نگرند ممکن است آن را از بین ببرند یا در هم بشکنند و اگر انسان است بیمار یا دیوانه کند .
🔶این مساله از نظر عقلی امر محالی نیست چه اینکه بسیاری از دانشمندان امروز معتقدند در بعضی از چشم ها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده که کارایی زیادی دارد حتی با تمرین و ممارست می توان آن را پرورش داد .خواب مغناطیسی از طریق همین نیروی مغناطیسی چشمها است .در دنیایی که اشعه لیزر که شعاعی است نامرئی می تواند کاری کند که از هیچ سلاح مخربی ساخته نیست پذیرش نیرویی در بعضی از چشمها که از طریق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چیز عجیبی نخواهد بود .بسیاری نقل می کنند که با چشم خود افرادی را دیده اند که دارای این نیروی مرموز چشم بوده اند و افراد یا حیوانات یا اشیایی را از طریق چشم زدن از کار انداخته اند .لذا نه تنها نباید اصراری در انکار این امور داشت باید امکان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت.
📚تفسیر نمونه ج24 ص427
🔶پیامبر گرامی فرمود:
« چشم زدن حق است و شتر و گاو را به تنور کند»
📚بحار الانوار ج60 ص17
🔶وفرمود:
« چشم زخم مرد را به گور کند»
📚بحار الانوار ج60 ص20
🔶امام صادق فرمود:
« اگر گورها را بشکافند خواهید دید که بیشتر مرده های شما برای چشم زخم مرده اند زیرا اثر چشم درست است»
📚بحار الانوار ج60 ص25
❕البته قبول چشم زخم به این معنی نیست که برای رفع آن به کارهای خرافی و عوامانه مانند تخم مرغ شکستن و ... پناه برد زیرا این امور تاثیری در رفع چشم زخم ندارد و کارهایی مانند تخم مرغ شکستن در کنار اثر نداشتن مستلزم تهمت زدن به مومنین و ایذای آنان نیز می باشد .
💠اما دعاها و توسلاتی از اهل بیت در دفع چشم زخم وارد شده است که به فرمان خداوند می تواند جلوی تاثیر نیروی مغناطیسی چشمها را بگیرد؛
1⃣یاد کردن خداوند؛
🔶امام صادق فرمود:
« هرکس از سیرت و صورت برادر مسلمانش خشنود شد خدا را یاد کند زیرا وقتی خداوند را یاد کند ضرری به برادر مومنش نمی رسد»
📚بحارالانوار ج60 ص25
2⃣گفتن تبارک الله احسن الخالقین ؛
🔶امام صادق فرمود:
« کسی که چیزی از برادرش او را متعجب ساخت این جمله را بگوید زیرا چشم زخم حق است»
📚همان ص26
3⃣گفتن سه مرتبه « لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم»
🔶چنان که فرمود:
« چشم زدن درست است و تو از آن بر خودت و از خودت بر دیگران در امان نیستی و اگر از آن نگرانی سه بار بگو لا حول و لا قوه ...»
📚همان مدرک
4⃣گفتن جمله « آمنت بالله و صلی الله علی محمد و آله»
📚همان مدرک ص18
5⃣ خواندن این تعویذ:
« اعیذ فلان بن فلان بکلمات الله التامه من شر کل شیطان و هامه و من شر کل عین لامه»
📚همان مدرک ص18
❗️یا این تعویذ:
« اللهم یا ذا السلطان العظیم و المن القدیم و الوجه الکریم ذا الکلمات التامات و الدعوات المستجابات عاف فلان بن فلان من انفس الجن و اعین الناس»
📚بحار الانوار ج92 ص132
6⃣تکبیر گفتن؛
📚بحار الانوار ج60 ص25
7⃣نوشتن و همراه داشتن سوره حمد و توحید و ناس و فلق و آیه الکرسی و در جلد شیشه نهادن به دستور امام رضا علیه السلام
📚همان مدرک ص26
8⃣خواندن و نوشتن سوره حمد و ناس و فلق و توحید و آیه الکرسی و این جمله :« اللهم انت ربی لا اله الا انت علیک توکلت و انت رب العرش العظیم حسبی الله و نعم الوکیل ما شاء الله کان و ما لم یشا لم یکن اشهد ان الله علی کل شی ء قدیر ...»
📚بحار الانوار ج92 ص128
9⃣خواندن آیه « و ان یکاد الذین کفروا...»
📚همان ص132
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❓آیا حکم رجم و سنگسار حکمی اسلامی است و در قرآن آمده است❕برخی می گویند این حکم در قرآن نیامده و از یهودیان وارد جامعه اسلامی شده است❗️❗️
💠پاسخ💠
🔶حکم رجم یا سنگسار در قرآن نیامده است اما در روایات و سنت پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان( که بازگو کننده سنت پیامبر هستند ) آمده است به این که مجازات مرد و زن متاهلی که گرفتار زنا شوند ( زنای محصنه ) سنگسار است .
🔶قرآن به سنت پیامبر گرامی حجیت بخشیده است و می فرماید:
« ما قرآن را بر تو ( پیامبر) نازل کردیم تا تو آیات آن را برای مردم تبیین کنی»
🔷نحل 44
🔶ومی فرماید:
« آنچه پیامبر برای شما آورده و به آن فرمان داده بگیرید و عمل کنید و آنچه شما را از آن نهی کرده است خودداری کنید»
🔶حشر 7
🗯محدث کبیر ، شیخ حر عاملی ، روایات مربوطه در مورد سنگسار را در کتاب شریف « وسائل الشیعه » گرد آوری کرده است.
📚وسائل الشیعه ج28 ص61 به بعد
🔶امام صادق علیه السلام فرمود:
« سنگسار حد بزرگ الهی و تازیانه حد کوچک است»
📚الکافی ج7 ص167
🔶امام باقر علیه السلام فرمود:
« علی علیه السلام در زنای محصنه حکم سنگسار را جاری می ساخت»
📚الکافی ج7 ص177
🔷امام صادق علیه السلام فرمود:
« مرد و زن متاهل اگر زنا کنند حکمشان سنگسار است»
📚التهذیب ج10 ص3
🔷امام باقر علیه السلام فرمود:
« علی علیه السلام در مورد زن (شوهر داری) که زنا کرد و حامله شد و پنهانی فرزندش را سقط کرد حکم به صد تازیانه و سپس سنگسار کرد »
📚 الاستبصار ج4 ص201
🔷شیخ طوسی روایت می کند:
«پنج نفر را به جرم زنا نزد عمر آوردند و او دستور داد هر کدام را صد تازيانه بزنند. امام علي که حاضر بود فرمود :حکم خدا در مورد آنان اين نيست . عمر از امام خواست حکم خدا را در مورد آنان اجرا کند و امام يکي را گردن زد و ديگري را سنگسار کرد و سومي را صد و چهارمي را پنجاه تازيانه زد و پنجمي را تنبيه کرد و در توضيح اين حکم فرمود :
🔶اولي ذمي بود که شرط ذمه را زير پا گذاشته و با زن مسلمان زنا کرده بود و جز شمشير را سزاوار نبود (زيرا در حکم کافر حربي بود) .دومي زناکار محصن بود که حدش سنگسار است . سومي زناکار غير محصن بود که حدش تازيانه است . چهارمي برده زناکار بود که حدش نصف حد آزاد است . پنجمي ديوانه بود( که بايد تنبيه شود تا بترسد و ديگر مرتکب نشود)»
📚التهذیب ج10 ص50
💠البته باید توجه داشت؛
🔶 قوانین کیفری اسلام گرچه ظاهرا سخت و شدید هستند، ولی در مقابل، راه اثبات جرم در اسلام به این آسانی نیست، و برای آن شرایطی تعیین شده که غالبا تا گناه علنی نشود آن شرائط حاصل نمی گردد.
🔶مثلا افزایش دادن تعداد شهود را به چهار نفر که در زنای محصنه مطرح است بقدری سـنـگـین است که فقط افراد بی باک و بی پروا ممکن است مجرم شناخته شوند و بدیهی اسـت ایـن چـنین اشخاص باید به اشد مجازات گرفتار شوند تا عبرت دیگران گردند و مـحـیـط از آلودگـی گـنـاه پاک گردد و جز این افراد کسی در برابر دیگران زنا نمی کند تا چهار شاهد بر زنای آنان اقامه شود بنابراین اجرای این حکم عملا محقق نمی شود و این خود نوعی رحمت اسلامی است که شامل این نوع گناهکاران گردیده است .
❕ همچنین برای شهادت شهود شرایطی تعیین شده از قـبـیـل رؤیـت و به چشم دیدن و عدم قناعت به قرائن، و هماهنگی در شهادت، و مانند آن، که اثبات جرم را سخت تر می کند.
❗️بـه ایـن تـرتـیـب، اسلام، احتمال یک مجازات فوق العاده شدید را در برابر این گونه گـنـاهـکـاران قـرار داده، و هـمین احتمال اگر چه ضعیف هم باشد می تواند در روحیه غالب افـراد اثـر بـگـذارد.
🗯اما راه اثـبـات آن را مـشـکـل قـرار داده تـا عـمـلا در ایـن گونه موارد اعـمـال خـشـونت بطور وسیع انجام نگیرد، در حقیقت اسلام خواسته اثر تهدیدی این قانون کـیـفـری را حـفـظ کـنـد بـدون ایـن کـه افـراد زیـادی مشمول اعدام شوند.
❗️نـتـیـجـه ایـن کـه روش اسـلام در تـعـیـیـن مـجازات و راه اثبات جرم روشی است که حداکثر تـاثـیـر را در نـجـات جـامـعـه از آلودگـی بـه گـنـاه دارد در حـالی کـه افـراد مـشـمـول ایـن مـجـازاتـهـا عـمـلا زیـاد نـیـسـتند
🗯لذا شایسته است که ما روش اسلام در این زمینه را نامگذاری کنیم به « روش سهل و ممتنع قوانین کیفری اسلام»
📚تفسیر نمونه ج3 ص310
♻️جهت آگاهی بیشتر در فلسفه جعل حدود و کیفر در اسلام به نمایه زیر رجوع فرمایید؛
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/4786
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓آیا حکم رجم و سنگسار حکمی اسلامی است و در قرآن آمده است❕برخی می گویند این حکم در قرآن نیامده و از یهودیان وارد جامعه اسلامی شده است❗️❗️
💠پاسخ💠
🔶حکم رجم یا سنگسار در قرآن نیامده است اما در روایات و سنت پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان( که بازگو کننده سنت پیامبر هستند ) آمده است به این که مجازات مرد و زن متاهلی که گرفتار زنا شوند ( زنای محصنه ) سنگسار است .
🔶قرآن به سنت پیامبر گرامی حجیت بخشیده است و می فرماید:
« ما قرآن را بر تو ( پیامبر) نازل کردیم تا تو آیات آن را برای مردم تبیین کنی»
🔷نحل 44
🔶ومی فرماید:
« آنچه پیامبر برای شما آورده و به آن فرمان داده بگیرید و عمل کنید و آنچه شما را از آن نهی کرده است خودداری کنید»
🔶حشر 7
🗯محدث کبیر ، شیخ حر عاملی ، روایات مربوطه در مورد سنگسار را در کتاب شریف « وسائل الشیعه » گرد آوری کرده است.
📚وسائل الشیعه ج28 ص61 به بعد
🔶امام صادق علیه السلام فرمود:
« سنگسار حد بزرگ الهی و تازیانه حد کوچک است»
📚الکافی ج7 ص167
🔶امام باقر علیه السلام فرمود:
« علی علیه السلام در زنای محصنه حکم سنگسار را جاری می ساخت»
📚الکافی ج7 ص177
🔷امام صادق علیه السلام فرمود:
« مرد و زن متاهل اگر زنا کنند حکمشان سنگسار است»
📚التهذیب ج10 ص3
🔷امام باقر علیه السلام فرمود:
« علی علیه السلام در مورد زن (شوهر داری) که زنا کرد و حامله شد و پنهانی فرزندش را سقط کرد حکم به صد تازیانه و سپس سنگسار کرد »
📚 الاستبصار ج4 ص201
🔷شیخ طوسی روایت می کند:
«پنج نفر را به جرم زنا نزد عمر آوردند و او دستور داد هر کدام را صد تازيانه بزنند. امام علي که حاضر بود فرمود :حکم خدا در مورد آنان اين نيست . عمر از امام خواست حکم خدا را در مورد آنان اجرا کند و امام يکي را گردن زد و ديگري را سنگسار کرد و سومي را صد و چهارمي را پنجاه تازيانه زد و پنجمي را تنبيه کرد و در توضيح اين حکم فرمود :
🔶اولي ذمي بود که شرط ذمه را زير پا گذاشته و با زن مسلمان زنا کرده بود و جز شمشير را سزاوار نبود (زيرا در حکم کافر حربي بود) .دومي زناکار محصن بود که حدش سنگسار است . سومي زناکار غير محصن بود که حدش تازيانه است . چهارمي برده زناکار بود که حدش نصف حد آزاد است . پنجمي ديوانه بود( که بايد تنبيه شود تا بترسد و ديگر مرتکب نشود)»
📚التهذیب ج10 ص50
💠البته باید توجه داشت؛
🔶 قوانین کیفری اسلام گرچه ظاهرا سخت و شدید هستند، ولی در مقابل، راه اثبات جرم در اسلام به این آسانی نیست، و برای آن شرایطی تعیین شده که غالبا تا گناه علنی نشود آن شرائط حاصل نمی گردد.
🔶مثلا افزایش دادن تعداد شهود را به چهار نفر که در زنای محصنه مطرح است بقدری سـنـگـین است که فقط افراد بی باک و بی پروا ممکن است مجرم شناخته شوند و بدیهی اسـت ایـن چـنین اشخاص باید به اشد مجازات گرفتار شوند تا عبرت دیگران گردند و مـحـیـط از آلودگـی گـنـاه پاک گردد و جز این افراد کسی در برابر دیگران زنا نمی کند تا چهار شاهد بر زنای آنان اقامه شود بنابراین اجرای این حکم عملا محقق نمی شود و این خود نوعی رحمت اسلامی است که شامل این نوع گناهکاران گردیده است .
❕ همچنین برای شهادت شهود شرایطی تعیین شده از قـبـیـل رؤیـت و به چشم دیدن و عدم قناعت به قرائن، و هماهنگی در شهادت، و مانند آن، که اثبات جرم را سخت تر می کند.
❗️بـه ایـن تـرتـیـب، اسلام، احتمال یک مجازات فوق العاده شدید را در برابر این گونه گـنـاهـکـاران قـرار داده، و هـمین احتمال اگر چه ضعیف هم باشد می تواند در روحیه غالب افـراد اثـر بـگـذارد.
🗯اما راه اثـبـات آن را مـشـکـل قـرار داده تـا عـمـلا در ایـن گونه موارد اعـمـال خـشـونت بطور وسیع انجام نگیرد، در حقیقت اسلام خواسته اثر تهدیدی این قانون کـیـفـری را حـفـظ کـنـد بـدون ایـن کـه افـراد زیـادی مشمول اعدام شوند.
❗️نـتـیـجـه ایـن کـه روش اسـلام در تـعـیـیـن مـجازات و راه اثبات جرم روشی است که حداکثر تـاثـیـر را در نـجـات جـامـعـه از آلودگـی بـه گـنـاه دارد در حـالی کـه افـراد مـشـمـول ایـن مـجـازاتـهـا عـمـلا زیـاد نـیـسـتند
🗯لذا شایسته است که ما روش اسلام در این زمینه را نامگذاری کنیم به « روش سهل و ممتنع قوانین کیفری اسلام»
📚تفسیر نمونه ج3 ص310
♻️جهت آگاهی بیشتر در فلسفه جعل حدود و کیفر در اسلام به نمایه زیر رجوع فرمایید؛
https://t.iss.one/Rahnamye_Behesht/4786
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
Telegram
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
⁉️سوال
آیا حدود و تعزیرات در اسلام نوعی خشونت محسوب نمی شود همانی که امروزه افراد فراوانی آن را بر اسلام اشکال می گیرند
💭پاسخ:
❗️شکى نیست که تشریع احکام الهى به خاطر دعوت مردم به قسط و عدل و هدایت جامعه به طرق امن و امان است تا انسان ها بتوانند به کسب…
آیا حدود و تعزیرات در اسلام نوعی خشونت محسوب نمی شود همانی که امروزه افراد فراوانی آن را بر اسلام اشکال می گیرند
💭پاسخ:
❗️شکى نیست که تشریع احکام الهى به خاطر دعوت مردم به قسط و عدل و هدایت جامعه به طرق امن و امان است تا انسان ها بتوانند به کسب…
🤔پرسش
❓چراخداوند در قرآن در سوره ی حدید می فرماید :« انزلنا الحدید » ( آهن را نازل کردیم)❕
❓مگر آهن از آسمان نازل شده است؟
💠پاسخ💠
🔷خداوند می فرماید:
« آهن را نازل کردیم که در آن قوت شدیدی است و منافعی برای مردم دارد»
🔶حدید25
❗️بعضی تصور کرده اند که تعبیر « انزلنا » نشان می دهد که آهن از کرات دیگر به زمین آمده است ولی حق این است که ؛
💠 نزول همیشه به معنی نزول مکانی یعنی از بالا به پایین آمدن نیست بلکه گاهی به معنای نزول مقامی است .
❗️مثلا هر گاه نعمتی از شخص بزرگی به زیر دستان می رسد از آن تعبیر به « نزول » می شود به همین جهت در قرآن این کلمه در مورد نعمت های خداوند به کار رفته است اعم از آنهایی که از آسمان نازل می شود مانند باران و یا در زمین پرورش پیدا می کند مانند حیوانات چنان که می فرماید:
« برای شما هشت زوج از چهار پایان نازل کرد»
🔶زمر 6
🗯معلوم است که چهار پایان از آسمان فرود نیامده اند بنابراین انزلنا در این گونه موارد به معنای نزول مقامی است یعنی نعمتی که از یک مقام برتر به مقام پایین تر داده می شود.
🔷ویا می فرماید:
« ای فرزندان آدم لباسی برای شما فرو فرستادیم که اندام شما را می پوشاند»
🔶اعراف26
🗯تعبیر به انزال در این گونه موارد اشاره به مواهبی است که از مقام بالایی به مقامات پایین تر داده می شود و از آنجا که خزائن همه چیز نزد خدا است و او است که آهن را برای منافع گوناگونش آفریده تعبیر به انزال شده است چنان که حضرت علی فرمود:
« منظور از نازل کردن آهن ، خلقت آن است»
📚الاحتجاج ج1 ص250
📚بحار الانوار ج90 ص114
❗️بنابراین تعبیر نزول در این استعمالات نزول مقامی است و در استعمالات روزانه نیز زیاد به کار می رود و مثلا می گوییم از طرف بالا چنین دستوری صادر شده است .
❕از آنجا که نعمتهای پرودگار از طرف مقام والای ربوبیت به بندگان ارزانی شده تعبیر به نزول در آن کاملا قابل درک است .
📚تفسیر نمونه ج6 ص134
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓چراخداوند در قرآن در سوره ی حدید می فرماید :« انزلنا الحدید » ( آهن را نازل کردیم)❕
❓مگر آهن از آسمان نازل شده است؟
💠پاسخ💠
🔷خداوند می فرماید:
« آهن را نازل کردیم که در آن قوت شدیدی است و منافعی برای مردم دارد»
🔶حدید25
❗️بعضی تصور کرده اند که تعبیر « انزلنا » نشان می دهد که آهن از کرات دیگر به زمین آمده است ولی حق این است که ؛
💠 نزول همیشه به معنی نزول مکانی یعنی از بالا به پایین آمدن نیست بلکه گاهی به معنای نزول مقامی است .
❗️مثلا هر گاه نعمتی از شخص بزرگی به زیر دستان می رسد از آن تعبیر به « نزول » می شود به همین جهت در قرآن این کلمه در مورد نعمت های خداوند به کار رفته است اعم از آنهایی که از آسمان نازل می شود مانند باران و یا در زمین پرورش پیدا می کند مانند حیوانات چنان که می فرماید:
« برای شما هشت زوج از چهار پایان نازل کرد»
🔶زمر 6
🗯معلوم است که چهار پایان از آسمان فرود نیامده اند بنابراین انزلنا در این گونه موارد به معنای نزول مقامی است یعنی نعمتی که از یک مقام برتر به مقام پایین تر داده می شود.
🔷ویا می فرماید:
« ای فرزندان آدم لباسی برای شما فرو فرستادیم که اندام شما را می پوشاند»
🔶اعراف26
🗯تعبیر به انزال در این گونه موارد اشاره به مواهبی است که از مقام بالایی به مقامات پایین تر داده می شود و از آنجا که خزائن همه چیز نزد خدا است و او است که آهن را برای منافع گوناگونش آفریده تعبیر به انزال شده است چنان که حضرت علی فرمود:
« منظور از نازل کردن آهن ، خلقت آن است»
📚الاحتجاج ج1 ص250
📚بحار الانوار ج90 ص114
❗️بنابراین تعبیر نزول در این استعمالات نزول مقامی است و در استعمالات روزانه نیز زیاد به کار می رود و مثلا می گوییم از طرف بالا چنین دستوری صادر شده است .
❕از آنجا که نعمتهای پرودگار از طرف مقام والای ربوبیت به بندگان ارزانی شده تعبیر به نزول در آن کاملا قابل درک است .
📚تفسیر نمونه ج6 ص134
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw