This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📻 سیر تطور آواز ایران (۳)
📍 به کوشش سرویس فرهنگ و هنر مجلهی پنداشت
💽 آواز افشاری به روایت اقبالالسلطان
🔺 صفحات ۱۳۰۸ شمسی
#گوشه_نهیب / #گوشه_عراق
📍 فایل کامل را در لینک زیر ببینید 👇
🔺 آواز افشاری به روایت اقبالالسلطان
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
📍 به کوشش سرویس فرهنگ و هنر مجلهی پنداشت
💽 آواز افشاری به روایت اقبالالسلطان
🔺 صفحات ۱۳۰۸ شمسی
#گوشه_نهیب / #گوشه_عراق
📍 فایل کامل را در لینک زیر ببینید 👇
🔺 آواز افشاری به روایت اقبالالسلطان
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
Avaz Afshari | www.Avazasil.com
Eghbal Azar | Avazeasil.blogfa.com
📻 سیر تطور آواز ایران (۳)
💽 آواز افشاری به روایت اقبالالسلطان
🎶 تار: عبدالحسین شهنازی
🔺 صفحات سال ۱۳۰۸ شمسی
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
💽 آواز افشاری به روایت اقبالالسلطان
🎶 تار: عبدالحسین شهنازی
🔺 صفحات سال ۱۳۰۸ شمسی
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
🔖 مهندس مهدی احــدی (دانشآموختهی معماری) در یادداشتی در سرویس فرهنگ و جامعه از برج شهیاد (آزادی) میگوید:
📌 طرح کلی برج شهیاد (آزادی) همانند چهار تاقیهای پیش از اسلام است. از جمله اشکال شاخص در هر یک از دو نمای بنیادین این برج، دو قوس سهمی و جناغی است. قوس سهمی نمادی از قوسهای رایج در دورهی اشکانی و بهویژه دورهی همایونی ساسانی که بهترین نمونه آن تاق کسری در عراق است. تلفیق مهرازی پیش و پس از اسلام با معماری مدرن بنایی بیمانندی را به وجود آورده است و میتوانید ته رنگها و رگههای تاریخی و مهرازی سنتی گذشته ایرانی را هم در آن دید.
📌 صفحهی مجلهی سیاسی و اجتماعی پنداشت را در تلگرام | اینستاگرام | توییتر دنبال کنید:
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
📌 طرح کلی برج شهیاد (آزادی) همانند چهار تاقیهای پیش از اسلام است. از جمله اشکال شاخص در هر یک از دو نمای بنیادین این برج، دو قوس سهمی و جناغی است. قوس سهمی نمادی از قوسهای رایج در دورهی اشکانی و بهویژه دورهی همایونی ساسانی که بهترین نمونه آن تاق کسری در عراق است. تلفیق مهرازی پیش و پس از اسلام با معماری مدرن بنایی بیمانندی را به وجود آورده است و میتوانید ته رنگها و رگههای تاریخی و مهرازی سنتی گذشته ایرانی را هم در آن دید.
📌 صفحهی مجلهی سیاسی و اجتماعی پنداشت را در تلگرام | اینستاگرام | توییتر دنبال کنید:
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
🔖 مهندس مهدی احــدی (دانشآموختهی معماری) در یادداشتی در سرویس فرهنگ و جامعه از برج شهیاد (آزادی) میگوید:
📌 در نیمهی دوم دههی ۴۰، ایران سرمست از دلار نفت، دروازهاش را به روی جهان گشوده بود و شاه که از تلاطمهای سیاسی نخستینِ حکومتش عبور کرده بود میخواست اقتدار خود و ایران را به رخ جهانیان بکشاند؛ به همین منظور به فکر برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ سالهی شاهنشاهی ایران افتاد و طرح بنای یادمانی از حکومت خودش را که باور (: اعتقاد) داشت گامه (: مرحله) عبور ایران از دروازه شهریگری (: تمدن) بزرگ ایران است را به مسابقه گذاشت.
📌 دروازهی جديد، كه روانشاد بهرام فرهوشی - ايرانشناس زرتشتی - آن را «شهياد» ناميد؛ میبايست نهتنها بنای يادبود دوران پهلوی، بلكه یادآور نام و جایگاه پادشاهان گذشتهی امپراتوری بزرگ ايران باشد. در سال ۱۳۴۵ خورشيدي طرح يك نماد معرف ايران، بين مهرازان (: معماران) ايراني که در مقیاس ملی بود به مسابقه گذاشته شد، كه درنهایت مهندس حسین امانت، زاده (: متولد) ۱۳۲۱ در تهران، جوان ۲۴ ساله و دانشآموخته از دانشگاه هنرهای زیبای تهران که در آتلیه روانشاد سیحون آموزش دیده بود برندهی این مسابقه شد. سرانجام این بنای یاد بود در سال ۱۳۵۰ شمسی به باشندگی (: حضور) نمایندگان ملل مختلف در مراسم باشکوهی بازگشایی شد.
📌 عملیات ساخت برج در ۱۱ آبان سال ۱۳۴۸ آغاز شد و پس از ۲۸ ماه، عملیات ساخت برج در ۲۴ دی ۱۳۵۰ پایان یافت. وینه (: ایده) بنیادین (: اصلی) طرح، چهار تاقی، الگوی ازلی مهرازی ايرانی است. چهارستون و ستبر (: قطور) افراشته كه با گنبدی چهاربخشی پوشانده میشوند. در شهياد، ستونها در هندادی (: سيستم) پیچيدهای از خميدگیها تاب برمیدارند بالا میروند و درنهایت به فضای ميدان (: محوطه) مانندی در بالاترين نقطه به هم میرسند. کالوب (: نقشه) برج شهياد چهارستون يا درواقع چهار پشتبند را نشان میدهد كه مستطيل شكل نيستند؛ بلكه شكلی پیچخورده دارند.
📌 کالوب ميدان (محوطه): از آسمانه (: سقف) مسجد شيخ لطفالله اقتباس شده است، با این دیگر گونی (: تفاوت) که بهجای يك پرهون (: دايره)، در این میدان دو بخش از دو بيضی با كانونهای دیگرگون وجود دارند. نوارهايی از كاشی فیروزهایرنگ، تودهی بزرگ ستونها را میشكافند و به آن مقياسی انسانی میدهند. انحناهای ظريفی كه اين نوارها روی ستونها به وجود میآورند، اوج گرفتن به آسمان را القا میكنند و نشان میدهند كه بر اساس نظم راز و مر (: رياضی) محاسبه شدهاند. با توجه به اینکه دقت بسیار زیادی در محاسبههای راز و مر بنا از نظر نظم طبيعی صورت گرفته است اين رمز و راز را باید از ویژگیهای هندسهی اسلامی شمرد. فراندازی (: طراحی) پنجرههای بالای بنا، يادآور برجهای سلجوقی يا غزنوی است و بیشتر (: اغلب) آن را با برج طغرل میسنجند.
📌 مهندس امانت با هوشمندی آنچه را که در بلندا (: ارتفاع) نمیتوانست به دست آورد، با گسترش افقی ستونها و بزرگی (: عظمت) شكلهای توخالی قسمت پايين جبران كرده است. نماهای شمالی_جنوبی و شرقی_غربی بهطور همادین (: کلی) گوناگون (: متفاوت) است. در محور شرقی_غربی كه محور بنیادین (: اصلی) از فرودگاه به شهراست، گشودگی تاق نما بیکموکاست (: كاملا)ً سخاوتمندانه و با الهام از تاق كسری كه در زمان همایونی ساسانیان دروازهی ورودی کاخ تیسفون بوده و به شكل تاق سهمی فراندازی شده، با اين دیگرگونی كه تاق نمای شهياد در رسيدن به زمين عريضتر میشود؛ اما نکتهی درخور (: جالب) نگرش در مورد اين تاق، اين است كه كنارههای تاق در رسيدن به زمين کمکم عريضتر میشوند. تونل ورودی بنیادین خود شاهكار هندازگری (: مهندسی) سازه است. روبروی در ورودی بنیادین، راهروی تونل مانندی به نام «گذرگاه پيشينيان» قرارگرفته که بر دیوارهایش چهار ويترين بزرگ (: عظيم) به چشم میخورد. در انتهای ورودی بنیادین، كتابخانه میانگاه (: مركز) و در ادامه راهروی شمالی كتابخانه بخش اداری ساخته شده است که بیش از ۵۰۰۰۰ جلد نسک (: کتاب) را در خود جای داده است.
📌 بیهیچ تردیدی میتوان برج شهیاد را بهترین نماد برای ایران دانست. فراندازی (: طرح) همادین (: کلی) این برج همانند چهار تاقیهای پیش از اسلام (زمان همایونی ساسانی – شیوه پارتی) است. از جمله اشکال نمودار (: شاخص) در هر یک از دو نمای بنیادین این برج، دو قوس سهمی و جناغی .....................
☑️ متن کامل این یادداشت را در شمارهی نخست #پنداشت بخوانید 👇
📍نسخه الکترونیکی پنداشت را با تخفیف ویژه از کیوسک جار و کتابخوان طاقچه دریافت کنید:
❇️ https://taaghche.com/book/95164
📌 به کانال تلگرامی پنداشت بپیوندید👇
🆔 @Pendasht_Quarterly
📌 در نیمهی دوم دههی ۴۰، ایران سرمست از دلار نفت، دروازهاش را به روی جهان گشوده بود و شاه که از تلاطمهای سیاسی نخستینِ حکومتش عبور کرده بود میخواست اقتدار خود و ایران را به رخ جهانیان بکشاند؛ به همین منظور به فکر برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ سالهی شاهنشاهی ایران افتاد و طرح بنای یادمانی از حکومت خودش را که باور (: اعتقاد) داشت گامه (: مرحله) عبور ایران از دروازه شهریگری (: تمدن) بزرگ ایران است را به مسابقه گذاشت.
📌 دروازهی جديد، كه روانشاد بهرام فرهوشی - ايرانشناس زرتشتی - آن را «شهياد» ناميد؛ میبايست نهتنها بنای يادبود دوران پهلوی، بلكه یادآور نام و جایگاه پادشاهان گذشتهی امپراتوری بزرگ ايران باشد. در سال ۱۳۴۵ خورشيدي طرح يك نماد معرف ايران، بين مهرازان (: معماران) ايراني که در مقیاس ملی بود به مسابقه گذاشته شد، كه درنهایت مهندس حسین امانت، زاده (: متولد) ۱۳۲۱ در تهران، جوان ۲۴ ساله و دانشآموخته از دانشگاه هنرهای زیبای تهران که در آتلیه روانشاد سیحون آموزش دیده بود برندهی این مسابقه شد. سرانجام این بنای یاد بود در سال ۱۳۵۰ شمسی به باشندگی (: حضور) نمایندگان ملل مختلف در مراسم باشکوهی بازگشایی شد.
📌 عملیات ساخت برج در ۱۱ آبان سال ۱۳۴۸ آغاز شد و پس از ۲۸ ماه، عملیات ساخت برج در ۲۴ دی ۱۳۵۰ پایان یافت. وینه (: ایده) بنیادین (: اصلی) طرح، چهار تاقی، الگوی ازلی مهرازی ايرانی است. چهارستون و ستبر (: قطور) افراشته كه با گنبدی چهاربخشی پوشانده میشوند. در شهياد، ستونها در هندادی (: سيستم) پیچيدهای از خميدگیها تاب برمیدارند بالا میروند و درنهایت به فضای ميدان (: محوطه) مانندی در بالاترين نقطه به هم میرسند. کالوب (: نقشه) برج شهياد چهارستون يا درواقع چهار پشتبند را نشان میدهد كه مستطيل شكل نيستند؛ بلكه شكلی پیچخورده دارند.
📌 کالوب ميدان (محوطه): از آسمانه (: سقف) مسجد شيخ لطفالله اقتباس شده است، با این دیگر گونی (: تفاوت) که بهجای يك پرهون (: دايره)، در این میدان دو بخش از دو بيضی با كانونهای دیگرگون وجود دارند. نوارهايی از كاشی فیروزهایرنگ، تودهی بزرگ ستونها را میشكافند و به آن مقياسی انسانی میدهند. انحناهای ظريفی كه اين نوارها روی ستونها به وجود میآورند، اوج گرفتن به آسمان را القا میكنند و نشان میدهند كه بر اساس نظم راز و مر (: رياضی) محاسبه شدهاند. با توجه به اینکه دقت بسیار زیادی در محاسبههای راز و مر بنا از نظر نظم طبيعی صورت گرفته است اين رمز و راز را باید از ویژگیهای هندسهی اسلامی شمرد. فراندازی (: طراحی) پنجرههای بالای بنا، يادآور برجهای سلجوقی يا غزنوی است و بیشتر (: اغلب) آن را با برج طغرل میسنجند.
📌 مهندس امانت با هوشمندی آنچه را که در بلندا (: ارتفاع) نمیتوانست به دست آورد، با گسترش افقی ستونها و بزرگی (: عظمت) شكلهای توخالی قسمت پايين جبران كرده است. نماهای شمالی_جنوبی و شرقی_غربی بهطور همادین (: کلی) گوناگون (: متفاوت) است. در محور شرقی_غربی كه محور بنیادین (: اصلی) از فرودگاه به شهراست، گشودگی تاق نما بیکموکاست (: كاملا)ً سخاوتمندانه و با الهام از تاق كسری كه در زمان همایونی ساسانیان دروازهی ورودی کاخ تیسفون بوده و به شكل تاق سهمی فراندازی شده، با اين دیگرگونی كه تاق نمای شهياد در رسيدن به زمين عريضتر میشود؛ اما نکتهی درخور (: جالب) نگرش در مورد اين تاق، اين است كه كنارههای تاق در رسيدن به زمين کمکم عريضتر میشوند. تونل ورودی بنیادین خود شاهكار هندازگری (: مهندسی) سازه است. روبروی در ورودی بنیادین، راهروی تونل مانندی به نام «گذرگاه پيشينيان» قرارگرفته که بر دیوارهایش چهار ويترين بزرگ (: عظيم) به چشم میخورد. در انتهای ورودی بنیادین، كتابخانه میانگاه (: مركز) و در ادامه راهروی شمالی كتابخانه بخش اداری ساخته شده است که بیش از ۵۰۰۰۰ جلد نسک (: کتاب) را در خود جای داده است.
📌 بیهیچ تردیدی میتوان برج شهیاد را بهترین نماد برای ایران دانست. فراندازی (: طرح) همادین (: کلی) این برج همانند چهار تاقیهای پیش از اسلام (زمان همایونی ساسانی – شیوه پارتی) است. از جمله اشکال نمودار (: شاخص) در هر یک از دو نمای بنیادین این برج، دو قوس سهمی و جناغی .....................
☑️ متن کامل این یادداشت را در شمارهی نخست #پنداشت بخوانید 👇
📍نسخه الکترونیکی پنداشت را با تخفیف ویژه از کیوسک جار و کتابخوان طاقچه دریافت کنید:
❇️ https://taaghche.com/book/95164
📌 به کانال تلگرامی پنداشت بپیوندید👇
🆔 @Pendasht_Quarterly
Telegram
attach 📎
🔖 محمد درویش (پژوهشگر و فعال محیطزیست) در گفتوگو با پنداشت از بحران فروچالهها در ایران میگوید:
📌 مدیریت حاکم بر سرزمین را میتوان پیشران اصلی بحران فروچالهها دانست. افزایش ۳۰۰ درصدی تعداد چاهها، افزایش تعداد سدها بر روی رود درهها، افزایش وسعت اراضی کشاورزی و استفاده بیشازحد از منابع آبی که جملگی سبب افزایش بارگذاری بر زمین و بهرهبرداری بیش از توان اکولوژیک میشوند، بیشتر از جنس نوع مدیریت حاکم بر سرزمین است تا مسئلهای مربوط به اقلیم.
📌 صفحهی مجلهی سیاسی و اجتماعی پنداشت را در تلگرام | اینستاگرام | توییتر دنبال کنید:
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
📌 مدیریت حاکم بر سرزمین را میتوان پیشران اصلی بحران فروچالهها دانست. افزایش ۳۰۰ درصدی تعداد چاهها، افزایش تعداد سدها بر روی رود درهها، افزایش وسعت اراضی کشاورزی و استفاده بیشازحد از منابع آبی که جملگی سبب افزایش بارگذاری بر زمین و بهرهبرداری بیش از توان اکولوژیک میشوند، بیشتر از جنس نوع مدیریت حاکم بر سرزمین است تا مسئلهای مربوط به اقلیم.
📌 صفحهی مجلهی سیاسی و اجتماعی پنداشت را در تلگرام | اینستاگرام | توییتر دنبال کنید:
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
🔖 محمد درویش (پژوهشگر و فعال محیطزیست) در گفتوگو با پنداشت از بحران فروچالهها در ایران میگوید:
📍 بحران فروچالهها؛ محصول نوع مدیریت حاکم بر سرزمین
📌 درصورتیکه در برداشت از سفرههای آب زیرزمینی تعادل/توازن را برهم بزنیم و سطح تراز سفرههای آب زیرزمینی افت پیدا کند و همچنین سازندهای زمینشناسی منطقه هم از نوع آهکی و گچی باشد احتمال بروز پدیدهی فروچالهها افزایش مییابد.
📌 در مناطقی نظیر دشت فامنین و کبودرآهنگ در استان همدان، بخشهایی از استان اصفهان، یزد، خراسان، هرمزگان، ایلام، دشت فسا تا جهرم در استان فارس و جنوب تهران شاهد این مسئله هستیم.
📌 بحران افت سطح زمین/نشست زمین یکی از جدیترین بحرانهایی است که واقعاً تا امروز راهکاری برای رفع آن وجود ندارد و بحرانی پیشرونده محسوب میشود.
📌 مدتزمان لازم برای تشکیل یک سانتیمتر خاک بهطور متوسط حدود ۸۰۰ سال است و از سوی دیگر وقتی یک دشت دچار فرونشست میشود، زمان لازم برای اینکه آنکه دشت بتواند دوباره تابآوری خود را به دست بیاورد دستکم بین ۵۰ هزار تا ۷۰ هزار سال است.
📌 تا حدود ۹۰ درصد میتوان بروز فروچالهها را منبعث از بحران مدیریت حاکم بر سرزمین قلمداد کرد. افزایش ۳۰۰ درصدی تعداد چاهها، افزایش تعداد سدها بر روی رود درهها، افزایش وسعت اراضی کشاورزی و استفاده بیشازحد از منابع آبی که جملگی سبب افزایش بارگذاری بر زمین و بهرهبرداری بیش از توان اکولوژیک میشوند، بیشتر از جنس نوع مدیریت حاکم بر سرزمین است تا مسئلهای مربوط به اقلیم.
📌 به نظر بنده علت تشدید بحرانهای محیطزیستی از جنس نخواستن بوده است تا نتوانستن و ندانستن! کافی است دغدغه و اولویتهای نمایندگان مجلس را بهعنوان نهاد سیاستگذار بررسی کنید تا متوجه شوید که مسائل محیطزیستی بههیچوجه دغدغهی آنان نیست و مباحثی که فرسنگها با مسائل و مشکلات جامعه فاصله دارد در دستور کار است؛ لذا مسئله از جنس نخواستن است نه ندانستن.
📌 در کشورهای توسعهیافته زمانی که میزان فرونشست زمین به ۴ میلیمتر در سال برسد ستاد بحران شکل میگیرد و عالیترین مسئولان در این ستاد عضویت مییابند؛ بهعنوانمثال در جنوب اسپانیا یا ایتالیا که حدود ۶.۳ و ۷.۳ میلیمتر در سال فرونشست زمین رخ میدهد، ستادهای بحران به ریاست نخستوزیران این کشورها شکل گرفته است تا از ورود به محدودههای بحرانی مانند ایران ممانعت شود. با تعادل بخشی سفرههای آب زیرزمینی میتوان از بروز فروچالهها در دشتهای دیگر جلوگیری کرد و مانع از مرگ سایر دشتهای ایران شد.
📌 برای برونرفت از شرایط ناگوار کنونی باید کاهش وابستگی معیشتی به منابع آبوخاک و تغییر الگوی توسعه، آموزشهای باکیفیت حوزهی محیطزیست در مدارس، دوری از نگاه و برخوردهای امنیتی نسبت به فعالیت تشکلهای مردمنهاد در حوزهی محیطزیست، تقویت احساس مشارکت در قدرت در مردم و احیای سرمایههای اجتماعی ................................
☑️ متن کامل این مصاحبه را در شمارهی نخست پنداشت بخوانید 👇
📍نسخه الکترونیکی پنداشت را با تخفیف ویژه از کیوسک جار و کتابخوان طاقچه دریافت کنید:
❇️ https://taaghche.com/book/95164
📌 به کانال تلگرامی پنداشت بپیوندید👇
🆔 @Pendasht_Quarterly
📍 بحران فروچالهها؛ محصول نوع مدیریت حاکم بر سرزمین
📌 درصورتیکه در برداشت از سفرههای آب زیرزمینی تعادل/توازن را برهم بزنیم و سطح تراز سفرههای آب زیرزمینی افت پیدا کند و همچنین سازندهای زمینشناسی منطقه هم از نوع آهکی و گچی باشد احتمال بروز پدیدهی فروچالهها افزایش مییابد.
📌 در مناطقی نظیر دشت فامنین و کبودرآهنگ در استان همدان، بخشهایی از استان اصفهان، یزد، خراسان، هرمزگان، ایلام، دشت فسا تا جهرم در استان فارس و جنوب تهران شاهد این مسئله هستیم.
📌 بحران افت سطح زمین/نشست زمین یکی از جدیترین بحرانهایی است که واقعاً تا امروز راهکاری برای رفع آن وجود ندارد و بحرانی پیشرونده محسوب میشود.
📌 مدتزمان لازم برای تشکیل یک سانتیمتر خاک بهطور متوسط حدود ۸۰۰ سال است و از سوی دیگر وقتی یک دشت دچار فرونشست میشود، زمان لازم برای اینکه آنکه دشت بتواند دوباره تابآوری خود را به دست بیاورد دستکم بین ۵۰ هزار تا ۷۰ هزار سال است.
📌 تا حدود ۹۰ درصد میتوان بروز فروچالهها را منبعث از بحران مدیریت حاکم بر سرزمین قلمداد کرد. افزایش ۳۰۰ درصدی تعداد چاهها، افزایش تعداد سدها بر روی رود درهها، افزایش وسعت اراضی کشاورزی و استفاده بیشازحد از منابع آبی که جملگی سبب افزایش بارگذاری بر زمین و بهرهبرداری بیش از توان اکولوژیک میشوند، بیشتر از جنس نوع مدیریت حاکم بر سرزمین است تا مسئلهای مربوط به اقلیم.
📌 به نظر بنده علت تشدید بحرانهای محیطزیستی از جنس نخواستن بوده است تا نتوانستن و ندانستن! کافی است دغدغه و اولویتهای نمایندگان مجلس را بهعنوان نهاد سیاستگذار بررسی کنید تا متوجه شوید که مسائل محیطزیستی بههیچوجه دغدغهی آنان نیست و مباحثی که فرسنگها با مسائل و مشکلات جامعه فاصله دارد در دستور کار است؛ لذا مسئله از جنس نخواستن است نه ندانستن.
📌 در کشورهای توسعهیافته زمانی که میزان فرونشست زمین به ۴ میلیمتر در سال برسد ستاد بحران شکل میگیرد و عالیترین مسئولان در این ستاد عضویت مییابند؛ بهعنوانمثال در جنوب اسپانیا یا ایتالیا که حدود ۶.۳ و ۷.۳ میلیمتر در سال فرونشست زمین رخ میدهد، ستادهای بحران به ریاست نخستوزیران این کشورها شکل گرفته است تا از ورود به محدودههای بحرانی مانند ایران ممانعت شود. با تعادل بخشی سفرههای آب زیرزمینی میتوان از بروز فروچالهها در دشتهای دیگر جلوگیری کرد و مانع از مرگ سایر دشتهای ایران شد.
📌 برای برونرفت از شرایط ناگوار کنونی باید کاهش وابستگی معیشتی به منابع آبوخاک و تغییر الگوی توسعه، آموزشهای باکیفیت حوزهی محیطزیست در مدارس، دوری از نگاه و برخوردهای امنیتی نسبت به فعالیت تشکلهای مردمنهاد در حوزهی محیطزیست، تقویت احساس مشارکت در قدرت در مردم و احیای سرمایههای اجتماعی ................................
☑️ متن کامل این مصاحبه را در شمارهی نخست پنداشت بخوانید 👇
📍نسخه الکترونیکی پنداشت را با تخفیف ویژه از کیوسک جار و کتابخوان طاقچه دریافت کنید:
❇️ https://taaghche.com/book/95164
📌 به کانال تلگرامی پنداشت بپیوندید👇
🆔 @Pendasht_Quarterly
Telegram
attach 📎
📚 خلاصه کتاب فلسفهی رالز اثر رابرت تالیس (۳)
📒 ترجمه: خشایار دیهیمی
📖 ناشر: نشر نو
✍ به کوشش سرویس اجتماعی پنداشت/ #محمد_رابطی
#قسمت_سوم/ نگرش کلاسیک به سیاست
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
📒 ترجمه: خشایار دیهیمی
📖 ناشر: نشر نو
✍ به کوشش سرویس اجتماعی پنداشت/ #محمد_رابطی
#قسمت_سوم/ نگرش کلاسیک به سیاست
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
🔖 نوید رسولی (دانشآموختهی علوم سیاسی) در یادداشتی به آرای کارل یاسپرس درخصوص دانشگاه میپردازد:
📌 یاسپرس سهچیز را نیاز اصلی دانشگاه معرفی میکند: تعلیم حرفهای، آموزشوپرورش کلی انسان و تحقیق. دانشگاه همزمان مدرسهای حرفهای، مرکزی فرهنگی و نهادی پژوهشی است. در ایدهی دانشگاه این سه نیاز، به شیوههای جداناپذیر باهم متحد هستند و اگر یکی از آنها جدا شود، بیاثر میشود. این سه عنصر باهم سازنده یک کل هستند و جدا کردن آنها باعث نابودی روح دانشگاه میشود.
📌 صفحهی مجلهی سیاسی و اجتماعی پنداشت را در تلگرام | اینستاگرام | توییتر دنبال کنید:
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
📌 یاسپرس سهچیز را نیاز اصلی دانشگاه معرفی میکند: تعلیم حرفهای، آموزشوپرورش کلی انسان و تحقیق. دانشگاه همزمان مدرسهای حرفهای، مرکزی فرهنگی و نهادی پژوهشی است. در ایدهی دانشگاه این سه نیاز، به شیوههای جداناپذیر باهم متحد هستند و اگر یکی از آنها جدا شود، بیاثر میشود. این سه عنصر باهم سازنده یک کل هستند و جدا کردن آنها باعث نابودی روح دانشگاه میشود.
📌 صفحهی مجلهی سیاسی و اجتماعی پنداشت را در تلگرام | اینستاگرام | توییتر دنبال کنید:
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
🔖 نوید رسولی (دانشآموختهی علوم سیاسی) در یادداشتی به آرای کارل یاسپرس درخصوص دانشگاه میپردازد:
📍 دانشگاه از منظر کارل یاسپرس
📌 کارل یاسپرس را باید در گروه پیشگامان اگزیستانسیالیسم آلمان محسوب کرد. به اعتقاد کارل، اگزیستانس تعریف ناپذیر است و در مفهوم نمیگنجد. او معتقد است اگرچه واقعیت اگزیستانس را نمیتوان همچون وجود تجربی مستدل ساخت؛ اما میتوان به آن به مدد نشانه اشاره کرد. از منظر وی وجود آدمی، در ارتباط با دیگران شکل میگیرد. در فلسفهی کارل، مفهوم دیگری، نقش بیشتری نسبت به سایر فیلسوفان اگزیستانسیالیست دارد و یاسپرس دیگری را وسیله درک وجود فرد معرفی میکند.
📌 تفاوت فکری کارل یاسپرس با سایر فیلسوفان اگزستانسیالیم مانند هایدگر و ساتر توجه ویژه به جایگاه علم است. از نظر او، علم لازمهی فلسفه است و فیلسوف بدون مدد گرفتن از علم قادر به حرکت در مسیر صحیح نخواهد بود. بهطورکلی تفکر یاسپرس، متعادلتر از همقطاران خود است و فضای بیشتری به دانشها اختصاص میدهد و همچنین کوشش او در الهیات یا خداشناسی طبیعی سبب تمایز او از سایر همکاران میشود.
📌 از مهمترین آثار کارل یاسپرس میتوان به منطق فلسفی، آغاز و انجام تاریخ، فلسفهی هستی و ایدهی دانشگاه اشاره کرد که در این بین کتاب ایدهی دانشگاه اهمیتی ویژه یافته است. یاسپرس نسبت به دانشگاهِ محافظهکار و گریزان از ارتباطات نگران است. این کتاب را در پایان دیکتاتوری هیتلر و بعد از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم نگارش کرد و در آن به تبیین ویژگیها و وظایف ذاتی دانشگاه پرداخت.
📌 کارل یاسپرس دانشگاه را اجتماعی از پژوهشگران و دانشجویان میپندارد که در جستوجوی حقیقت هستند. وی بر استقلال دانشگاه فارغ از اینکه امکانات خود را از دولتها یا اوقاف و مجوز خود را از پاپ یا فرمانهای سلطنتی و مصوبههای دولت دریافت میکند، تأکید دارد. کارل معتقد است موضوعی که باعث ایجاد احترام دانشگاه نزد دولتها میشود، آزادی آکادمیک است و این آزادی با آموزش حقیقت باید حفظ شود، هرچند عدهای درصدد محدود کردن آن باشند.
📌 یاسپرس دانشگاه را نوعی خاص از مدرسه معرفی میکند و به نظر او دانشگاه فقط برای آموزش نیست و دانشجو باید در پژوهشها مشارکتی فعال داشته باشد. به اعتقاد او دانشگاه برای دولت و جامعه منافع عملی دارد؛ زیرا فارغالتحصیلان دانشگاه مشاغلی را که به تخصص علمی و پرورش فکری نیاز دارند در دست میگیرند. چنانچه، این فایده مورد اختلاف باشد میتوان به عزم راسخی که بدون محدودیت و به هر قیمت، در وجود دانشجویان نهادینه شده است اشاره کرد. چون بدون چنین عزمی انسان قادر به رسیدن به درجاتی از بصیرت که توانایی کسب آن را دارد؛ نخواهد بود.
📌 به اعتقاد کارل، دانشگاه نهادی است که افرادی را که بهصورت تخصصی و حرفهای در جستوجوی حقیقت و انتقال آن هستند، متحد میکند. نظر به اینکه حقیقت با پژوهش نظاممند دسترسپذیر است، پژوهش نخستین مرکز توجه دانشگاه است. جستوجوی حقیقت در دانشگاه مستلزم تهدید جدی در تمام وجود انسان است و مرکز توجه دانشگاه در مرحلهی دوم، به سبب انتقال حقیقت، آموزش است.
📌 یاسپرس سهچیز را نیاز اصلی دانشگاه معرفی میکند: تعلیم حرفهای، آموزشوپرورش کلی انسان و تحقیق. چون دانشگاه همزمان مدرسهای حرفهای، مرکزی فرهنگی و نهادی پژوهشی است؛ اما مردم همواره در مجبور کردن دانشگاه، برای انتخاب یکی از این سه امکان سعی داشتهاند. دانشگاهها نیز چون میخواستند کاری را که از آنها انتظار میرفت انجام دهند؛ باید یکی از این سه امکان را انتخاب میکرد و حتی پیشنهاد شد دانشگاه به این شکل منحل شوند و بهجای آن سه نوع مدرسه تخصصی دیگر تأسیس شود. اما در ایدهی دانشگاه این سه نیاز، به شیوههای جداناپذیر باهم متحد هستند و اگر یکی از آنها جدا شود، بیاثر میشود. این سه عنصر باهم سازنده یک کل هستند و جدا کردن آنها باعث نابودی روح دانشگاه میشود.
📌 کارل یاسپرس تحقیق، آموزش، پژوهش و برقراری ارتباط را بهعنوان رسالت اصلی دانشگاه معرفی میکند و دانشگاه این رسالت را در چارچوبی نهادینه انجام میدهد. دانشگاه تنها وقتی وجود دارد که در چارچوب یک نهاد ایجادشده باشد و ایدهی دانشگاه در یکنهاد به تحقق خواهد رسید و کیفیت دانشگاه به میزان این تحقق وابسته است. دانشگاه بدون ایدهی دانشگاه تهی و بیارزش است. هرچند ایدهی دانشگاه هرگز بهطور کامل به تحقق ..................
☑️ متن کامل این یادداشت را در شمارهی نخست #پنداشت بخوانید 👇
📍نسخه الکترونیکی پنداشت را با تخفیف ویژه از کیوسک جار و کتابخوان طاقچه دریافت کنید:
❇️ https://taaghche.com/book/95164
📌 به کانال تلگرامی پنداشت بپیوندید👇
🆔 @Pendasht_Quarterly
📍 دانشگاه از منظر کارل یاسپرس
📌 کارل یاسپرس را باید در گروه پیشگامان اگزیستانسیالیسم آلمان محسوب کرد. به اعتقاد کارل، اگزیستانس تعریف ناپذیر است و در مفهوم نمیگنجد. او معتقد است اگرچه واقعیت اگزیستانس را نمیتوان همچون وجود تجربی مستدل ساخت؛ اما میتوان به آن به مدد نشانه اشاره کرد. از منظر وی وجود آدمی، در ارتباط با دیگران شکل میگیرد. در فلسفهی کارل، مفهوم دیگری، نقش بیشتری نسبت به سایر فیلسوفان اگزیستانسیالیست دارد و یاسپرس دیگری را وسیله درک وجود فرد معرفی میکند.
📌 تفاوت فکری کارل یاسپرس با سایر فیلسوفان اگزستانسیالیم مانند هایدگر و ساتر توجه ویژه به جایگاه علم است. از نظر او، علم لازمهی فلسفه است و فیلسوف بدون مدد گرفتن از علم قادر به حرکت در مسیر صحیح نخواهد بود. بهطورکلی تفکر یاسپرس، متعادلتر از همقطاران خود است و فضای بیشتری به دانشها اختصاص میدهد و همچنین کوشش او در الهیات یا خداشناسی طبیعی سبب تمایز او از سایر همکاران میشود.
📌 از مهمترین آثار کارل یاسپرس میتوان به منطق فلسفی، آغاز و انجام تاریخ، فلسفهی هستی و ایدهی دانشگاه اشاره کرد که در این بین کتاب ایدهی دانشگاه اهمیتی ویژه یافته است. یاسپرس نسبت به دانشگاهِ محافظهکار و گریزان از ارتباطات نگران است. این کتاب را در پایان دیکتاتوری هیتلر و بعد از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم نگارش کرد و در آن به تبیین ویژگیها و وظایف ذاتی دانشگاه پرداخت.
📌 کارل یاسپرس دانشگاه را اجتماعی از پژوهشگران و دانشجویان میپندارد که در جستوجوی حقیقت هستند. وی بر استقلال دانشگاه فارغ از اینکه امکانات خود را از دولتها یا اوقاف و مجوز خود را از پاپ یا فرمانهای سلطنتی و مصوبههای دولت دریافت میکند، تأکید دارد. کارل معتقد است موضوعی که باعث ایجاد احترام دانشگاه نزد دولتها میشود، آزادی آکادمیک است و این آزادی با آموزش حقیقت باید حفظ شود، هرچند عدهای درصدد محدود کردن آن باشند.
📌 یاسپرس دانشگاه را نوعی خاص از مدرسه معرفی میکند و به نظر او دانشگاه فقط برای آموزش نیست و دانشجو باید در پژوهشها مشارکتی فعال داشته باشد. به اعتقاد او دانشگاه برای دولت و جامعه منافع عملی دارد؛ زیرا فارغالتحصیلان دانشگاه مشاغلی را که به تخصص علمی و پرورش فکری نیاز دارند در دست میگیرند. چنانچه، این فایده مورد اختلاف باشد میتوان به عزم راسخی که بدون محدودیت و به هر قیمت، در وجود دانشجویان نهادینه شده است اشاره کرد. چون بدون چنین عزمی انسان قادر به رسیدن به درجاتی از بصیرت که توانایی کسب آن را دارد؛ نخواهد بود.
📌 به اعتقاد کارل، دانشگاه نهادی است که افرادی را که بهصورت تخصصی و حرفهای در جستوجوی حقیقت و انتقال آن هستند، متحد میکند. نظر به اینکه حقیقت با پژوهش نظاممند دسترسپذیر است، پژوهش نخستین مرکز توجه دانشگاه است. جستوجوی حقیقت در دانشگاه مستلزم تهدید جدی در تمام وجود انسان است و مرکز توجه دانشگاه در مرحلهی دوم، به سبب انتقال حقیقت، آموزش است.
📌 یاسپرس سهچیز را نیاز اصلی دانشگاه معرفی میکند: تعلیم حرفهای، آموزشوپرورش کلی انسان و تحقیق. چون دانشگاه همزمان مدرسهای حرفهای، مرکزی فرهنگی و نهادی پژوهشی است؛ اما مردم همواره در مجبور کردن دانشگاه، برای انتخاب یکی از این سه امکان سعی داشتهاند. دانشگاهها نیز چون میخواستند کاری را که از آنها انتظار میرفت انجام دهند؛ باید یکی از این سه امکان را انتخاب میکرد و حتی پیشنهاد شد دانشگاه به این شکل منحل شوند و بهجای آن سه نوع مدرسه تخصصی دیگر تأسیس شود. اما در ایدهی دانشگاه این سه نیاز، به شیوههای جداناپذیر باهم متحد هستند و اگر یکی از آنها جدا شود، بیاثر میشود. این سه عنصر باهم سازنده یک کل هستند و جدا کردن آنها باعث نابودی روح دانشگاه میشود.
📌 کارل یاسپرس تحقیق، آموزش، پژوهش و برقراری ارتباط را بهعنوان رسالت اصلی دانشگاه معرفی میکند و دانشگاه این رسالت را در چارچوبی نهادینه انجام میدهد. دانشگاه تنها وقتی وجود دارد که در چارچوب یک نهاد ایجادشده باشد و ایدهی دانشگاه در یکنهاد به تحقق خواهد رسید و کیفیت دانشگاه به میزان این تحقق وابسته است. دانشگاه بدون ایدهی دانشگاه تهی و بیارزش است. هرچند ایدهی دانشگاه هرگز بهطور کامل به تحقق ..................
☑️ متن کامل این یادداشت را در شمارهی نخست #پنداشت بخوانید 👇
📍نسخه الکترونیکی پنداشت را با تخفیف ویژه از کیوسک جار و کتابخوان طاقچه دریافت کنید:
❇️ https://taaghche.com/book/95164
📌 به کانال تلگرامی پنداشت بپیوندید👇
🆔 @Pendasht_Quarterly
Telegram
attach 📎
#پیشنهاد_فیلم (۳)
📽️ دانتون (۱۹۸۳)
🎞️ (Danton 1983)
🔺 IMDB: 7.5
🎬 کارگردان: #آندری_وایدا
محصول: لهستان/ فرانسه؛
بازیگران اصلی: #ژرار_دوپاردیو، #آنا_آلوارو و #پاتریس_شرو؛
موسیقی متن: #ژان_پرودرومیدس.
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
📽️ دانتون (۱۹۸۳)
🎞️ (Danton 1983)
🔺 IMDB: 7.5
🎬 کارگردان: #آندری_وایدا
محصول: لهستان/ فرانسه؛
بازیگران اصلی: #ژرار_دوپاردیو، #آنا_آلوارو و #پاتریس_شرو؛
موسیقی متن: #ژان_پرودرومیدس.
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
#پیشنهاد_فیلم (۳)
📽️ دانتون (۱۹۸۳)
🎞️ (Danton 1983)
🔺 IMDB: 7.5
🎬 کارگردان: #آندری_وایدا
محصول: لهستان/ فرانسه؛
بازیگران اصلی: #ژرار_دوپاردیو، #آنا_آلوارو و #پاتریس_شرو؛
موسیقی متن: #ژان_پرودرومیدس.
🎞️ معرفی فیلم:
🔸 پس از انقلاب فرانسه جدال برای کسب قدرت بین گروههای رقیب ادامه مییابد. سلطنتطلبان با هدف حفظ لویی شانزدهم؛ اعتدالیون با هدف استقرار حکومت مشروطه سلطنتی؛ ژیروندنها (جمهوریخواهان میانهرو) طرفداران برپایی مسالمتآمیز حکومت جمهوری و ژاکوبنها (جمهوریخواهان تندرو) که خواستار واژگونی نظام موجود با اِعمال خشونت بودند. در سال ۱۷۹۳ ژاکوبنهای تندرو و انقلابی به رهبری ماکسیمیلیان روبسپیر به قدرت رسیدند و دوران وحشت را آغاز کردند؛ دورانی که بسیاری از مخالفان خود را به اتهام ضدیت با انقلاب در دادگاههای فرمایشی به تیغ گیوتین سپردند. در این دوران رهبران ژیروندنها از جمله پییر وِرنیو و حتی خودیهای معتدلشده از جمله ژرژ دانتون به تیغ گیوتین سپرده شدند.
🔹 آندری وایدا در این فیلم به بررسی انقلاب فرانسه و به تصویر کشیدن شخصیت روبسپیر و دانتون میپردازد.
دانتون که در ابتدا از انقلابیون افراطی است؛ رفته رفته خود را از سایرین جدا کرده و معتدلتر میشود و با روبسپیر رهبر افراطی ژاکوبنها به مشکل میخورد. اما پس از آنکه روبسپیر در همراه کردن مجدد دانتون با خود ناکام میماند با برگزاری دادگاه فرمایشی وی را به اتهام مخالفت با انقلاب به تیغ گیوتین میسپارد! هرچند روبسپیر و یارانش نیز سرنوشتی جز تیغ گیوتین نمییابند و با اعدام آنها دوران وحشت پایان مییابد.
نقل است که انقلاب فرزندان خود را میبلعد؛ مصادیق بسیاری بر این گزاره صحه میگذارد از جمله سرنوشت دانتون و پییر وِرنیو در انقلاب فرانسه و بسیاری دیگر در سایر انقلابهای مشابه! آندری وایدا در این فیلم تضاد بین دانتون و روبسپیر را به زیبایی به تصویر میکشد و از گیوتین بهعنوان ابزاری برای سیاستورزی فرانسه پس از انقلاب پرده برمیدارد!
🎞 آندری وایدا؛ وجدان بیدار جامعه لهستان!
🔹 وایدا با روایتی پراحساس و تراژیک سینما را بستری برای مبارزه سیاسی و بیان واقعیات بطن جامعه میکند. در اثر فاخر خود خاکستر و الماسها (۱۹۵۸) علیرغم فشار نظام سوسیالیستی با استحاله محتوای رمان آندریوسکیِ حامی کمونیست! بستر فیلم را برای همذاتپنداری مخاطب با سرباز ضد کمونیسم فراهم میکند. در مرد آهنین و مرد مرمرین وفاداری خود به جنبش کارگری و جنبش همبستگی را بیان میدارد و روایتگر مصائب جامعه کارگری لهستان میشود. در کاتین (۲۰۰۷) شخصیترین اثر خود، قتل عام لهستانیهای دربند شوروی را در جنگل کاتین به تصویر میکشد و پرده از دروغ بزرگ تاریخی مبنی بر کشتار آنان توسط ارتش نازی برمیدارد. در شاهکار خود، دانتون (۱۹۸۳) با بررسی انحراف انقلاب فرانسه و به تصویر کشیدن شخصیت روبسپیر بهطور غیرمستقیم نظام سیاسی حاکم را مخاطب قرار میدهد.
آندری وایدا در دهه هشتاد میلادی بیپرده و آشکارا به صف منتقدین و جنبش همبستگی میپیوندد و دوربین خود را راوی جنبش همبستگی لهستان به رهبری لخ والِسا میکند و در سال ۱۹۸۹ با لیست جنبش همبستگی به عضویت مجلس سنا درمیآید. وایدا در سال ۲۰۱۳ پس از حواشی متعدد پیرامون لخ والسا و ارائه اسناد منتقدین والسا مبنی بر همکاری وی با پلیس مخفی حزب کمونیست آن هم با نام مستعار بولِک! فیلم والسا مردی برای امید را برای پاسداشت زحمات لخ والسا روی صحنه می برد و در برخی سکانسهای آن آشکارا به تبرئه والسا همت میگمارد! وایدا در آخرین فیلم خود زندگی ولادیسلاو استرژمینسکی هنرمند آوانگارد لهستان را به تصویر کشید.
🔶 آثار برجسته:
✔️ خاکسترها و الماسها ۱۹۵۸؛
✔️ سامسون ۱۹۶۱:
✔️ دروازههای بهشت ۱۹۶۸؛
✔️ سرزمین موعود ۱۹۷۴؛
✔️مرد مرمرین ۱۹۷۷؛
✔️دوشیزگان ویلکو ۱۹۷۹؛
✔️ مرد آهنین ۱۹۸۱؛
✔️ دانتون ۱۹۸۳؛
✔️ عشقی در آلمان ۱۹۸۳؛
✔️ کاتین ۲۰۰۷؛
✔️ والسا؛ مرد امید ۲۰۱۳؛
✔️ پسا تصویر ۲۰۱۶.
🔶 برخی از افتخارات:
✔️ نخل طلای جشنواره کن ۱۹۸۱؛ برای فیلم مرد آهنین؛
✔️ جایزه سزار و جایزه بفتا؛ برای فیلم دانتون ۱۹۸۳؛
✔️ جایزه شیر طلایی یک عمر دستاورد جشنواره ونیز ۱۹۹۸؛
✔️ جایزه اسکار افتخاری پنج دهه فعالیت سینمایی ۲۰۰۰؛
✔️ جایزه خرس طلایی یک عمر دستاورد جشنواره برلین ۲۰۰۶؛
✔️ نامزد بهترین فیلم خارجی اسکار برای فیلمهای سرزمین موعود، دوشیزگان ویلکو، مرد آهنین و کاتین.
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
📽️ دانتون (۱۹۸۳)
🎞️ (Danton 1983)
🔺 IMDB: 7.5
🎬 کارگردان: #آندری_وایدا
محصول: لهستان/ فرانسه؛
بازیگران اصلی: #ژرار_دوپاردیو، #آنا_آلوارو و #پاتریس_شرو؛
موسیقی متن: #ژان_پرودرومیدس.
🎞️ معرفی فیلم:
🔸 پس از انقلاب فرانسه جدال برای کسب قدرت بین گروههای رقیب ادامه مییابد. سلطنتطلبان با هدف حفظ لویی شانزدهم؛ اعتدالیون با هدف استقرار حکومت مشروطه سلطنتی؛ ژیروندنها (جمهوریخواهان میانهرو) طرفداران برپایی مسالمتآمیز حکومت جمهوری و ژاکوبنها (جمهوریخواهان تندرو) که خواستار واژگونی نظام موجود با اِعمال خشونت بودند. در سال ۱۷۹۳ ژاکوبنهای تندرو و انقلابی به رهبری ماکسیمیلیان روبسپیر به قدرت رسیدند و دوران وحشت را آغاز کردند؛ دورانی که بسیاری از مخالفان خود را به اتهام ضدیت با انقلاب در دادگاههای فرمایشی به تیغ گیوتین سپردند. در این دوران رهبران ژیروندنها از جمله پییر وِرنیو و حتی خودیهای معتدلشده از جمله ژرژ دانتون به تیغ گیوتین سپرده شدند.
🔹 آندری وایدا در این فیلم به بررسی انقلاب فرانسه و به تصویر کشیدن شخصیت روبسپیر و دانتون میپردازد.
دانتون که در ابتدا از انقلابیون افراطی است؛ رفته رفته خود را از سایرین جدا کرده و معتدلتر میشود و با روبسپیر رهبر افراطی ژاکوبنها به مشکل میخورد. اما پس از آنکه روبسپیر در همراه کردن مجدد دانتون با خود ناکام میماند با برگزاری دادگاه فرمایشی وی را به اتهام مخالفت با انقلاب به تیغ گیوتین میسپارد! هرچند روبسپیر و یارانش نیز سرنوشتی جز تیغ گیوتین نمییابند و با اعدام آنها دوران وحشت پایان مییابد.
نقل است که انقلاب فرزندان خود را میبلعد؛ مصادیق بسیاری بر این گزاره صحه میگذارد از جمله سرنوشت دانتون و پییر وِرنیو در انقلاب فرانسه و بسیاری دیگر در سایر انقلابهای مشابه! آندری وایدا در این فیلم تضاد بین دانتون و روبسپیر را به زیبایی به تصویر میکشد و از گیوتین بهعنوان ابزاری برای سیاستورزی فرانسه پس از انقلاب پرده برمیدارد!
🎞 آندری وایدا؛ وجدان بیدار جامعه لهستان!
🔹 وایدا با روایتی پراحساس و تراژیک سینما را بستری برای مبارزه سیاسی و بیان واقعیات بطن جامعه میکند. در اثر فاخر خود خاکستر و الماسها (۱۹۵۸) علیرغم فشار نظام سوسیالیستی با استحاله محتوای رمان آندریوسکیِ حامی کمونیست! بستر فیلم را برای همذاتپنداری مخاطب با سرباز ضد کمونیسم فراهم میکند. در مرد آهنین و مرد مرمرین وفاداری خود به جنبش کارگری و جنبش همبستگی را بیان میدارد و روایتگر مصائب جامعه کارگری لهستان میشود. در کاتین (۲۰۰۷) شخصیترین اثر خود، قتل عام لهستانیهای دربند شوروی را در جنگل کاتین به تصویر میکشد و پرده از دروغ بزرگ تاریخی مبنی بر کشتار آنان توسط ارتش نازی برمیدارد. در شاهکار خود، دانتون (۱۹۸۳) با بررسی انحراف انقلاب فرانسه و به تصویر کشیدن شخصیت روبسپیر بهطور غیرمستقیم نظام سیاسی حاکم را مخاطب قرار میدهد.
آندری وایدا در دهه هشتاد میلادی بیپرده و آشکارا به صف منتقدین و جنبش همبستگی میپیوندد و دوربین خود را راوی جنبش همبستگی لهستان به رهبری لخ والِسا میکند و در سال ۱۹۸۹ با لیست جنبش همبستگی به عضویت مجلس سنا درمیآید. وایدا در سال ۲۰۱۳ پس از حواشی متعدد پیرامون لخ والسا و ارائه اسناد منتقدین والسا مبنی بر همکاری وی با پلیس مخفی حزب کمونیست آن هم با نام مستعار بولِک! فیلم والسا مردی برای امید را برای پاسداشت زحمات لخ والسا روی صحنه می برد و در برخی سکانسهای آن آشکارا به تبرئه والسا همت میگمارد! وایدا در آخرین فیلم خود زندگی ولادیسلاو استرژمینسکی هنرمند آوانگارد لهستان را به تصویر کشید.
🔶 آثار برجسته:
✔️ خاکسترها و الماسها ۱۹۵۸؛
✔️ سامسون ۱۹۶۱:
✔️ دروازههای بهشت ۱۹۶۸؛
✔️ سرزمین موعود ۱۹۷۴؛
✔️مرد مرمرین ۱۹۷۷؛
✔️دوشیزگان ویلکو ۱۹۷۹؛
✔️ مرد آهنین ۱۹۸۱؛
✔️ دانتون ۱۹۸۳؛
✔️ عشقی در آلمان ۱۹۸۳؛
✔️ کاتین ۲۰۰۷؛
✔️ والسا؛ مرد امید ۲۰۱۳؛
✔️ پسا تصویر ۲۰۱۶.
🔶 برخی از افتخارات:
✔️ نخل طلای جشنواره کن ۱۹۸۱؛ برای فیلم مرد آهنین؛
✔️ جایزه سزار و جایزه بفتا؛ برای فیلم دانتون ۱۹۸۳؛
✔️ جایزه شیر طلایی یک عمر دستاورد جشنواره ونیز ۱۹۹۸؛
✔️ جایزه اسکار افتخاری پنج دهه فعالیت سینمایی ۲۰۰۰؛
✔️ جایزه خرس طلایی یک عمر دستاورد جشنواره برلین ۲۰۰۶؛
✔️ نامزد بهترین فیلم خارجی اسکار برای فیلمهای سرزمین موعود، دوشیزگان ویلکو، مرد آهنین و کاتین.
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
Telegram
attach 📎
🔖 سمانه عظیمی (دانشآموختهی علوم سیاسی) در یادداشتی از آرا و اندیشهی دکتر داود فیرحی میگوید:
📌 دکتر فیرحی به جریان روشنفکری و متفکران این جریان نقدهایی جدی داشت و مهمترین نقدش این بود که «روشنفکران دینی ما بهشدت روی کلام و فلسفه فشار آورده و از ارزش فقه غافلاند؛ حالآنکه زندگی عملی را فقه اداره میکند و این خطرناکترین رویکردی است که به آن دچار هستند. گویی یک چرخ دوچرخه را نوسازی کرده و چرخ دیگر را کهنه باقی گذاشتند؛ به عبارتی اگر فقه را از دین حذف کنیم انگار هواپیمایی داریم که فرودگاه ندارد».
📌 صفحهی مجلهی سیاسی و اجتماعی پنداشت را در تلگرام | اینستاگرام | توییتر دنبال کنید:
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
📌 دکتر فیرحی به جریان روشنفکری و متفکران این جریان نقدهایی جدی داشت و مهمترین نقدش این بود که «روشنفکران دینی ما بهشدت روی کلام و فلسفه فشار آورده و از ارزش فقه غافلاند؛ حالآنکه زندگی عملی را فقه اداره میکند و این خطرناکترین رویکردی است که به آن دچار هستند. گویی یک چرخ دوچرخه را نوسازی کرده و چرخ دیگر را کهنه باقی گذاشتند؛ به عبارتی اگر فقه را از دین حذف کنیم انگار هواپیمایی داریم که فرودگاه ندارد».
📌 صفحهی مجلهی سیاسی و اجتماعی پنداشت را در تلگرام | اینستاگرام | توییتر دنبال کنید:
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
🔖 سمانه عظیمی (دانشآموختهی علوم سیاسی) در یادداشتی از آرا و اندیشهی دکتر داود فیرحی میگوید:
📍 نگاهی به کارنامهی دکتر فیرحی
📌 آنچه بیش از هر چیزی داود فیرحی را بهعنوان یک نظریهپرداز در جامعهی دانشگاهی مشهور کرد، مخالفت او با فقه سنتی بود. درعینحال خواهان از بین بردن فقه نبود و قصد برقراری رابطه میان فقه سنتی و تجدد را داشت. فیرحی بر این باور بود که دستگاه فقه یک جریان ۱۴۰۰ ساله است و جریان روشنفکری سبقهای ۲۰۰ ساله دارد و ایندو میتوانند مکمل یکدیگر باشند.
📌 وی به جریان روشنفکری و متفکران این جریان نقدهایی جدی داشت و مهمترین نقدش این بود که «روشنفکران دینی ما بهشدت روی کلام و فلسفه فشار آورده و از ارزش فقه غافلاند؛ حالآنکه زندگی عملی را فقه اداره میکند و این خطرناکترین رویکردی است که به آن دچار هستند. گویی یک چرخ دوچرخه را نوسازی کرده و چرخ دیگر را کهنه باقی گذاشتند؛ به عبارتی اگر فقه را از دین حذف کنیم انگار هواپیمایی داریم که فرودگاه ندارد».
📌 دکتر فیرحی در بیان چالشهای فقه معتقد بود علوم انسانی یکی از جاهایی است که میتواند به فقه کمک کند؛ اما امروزه به لحاظ سازمانی مشخص نیست که تکلیف تشخیص موضوعات اینچنینی بر عهده کیست.
📌 دکتر فیرحی دربارهی ظرفیتها و چالشهای فقه در حوزه نظریهپردازی بر این باور بودد که: «علمای قدیم میگفتند در موضوعات عرفی باید به عرف مراجعه شود؛ اما امروز عرف را چگونه میشود شناخت؟ میتوانیم بگوییم نماد عرف دقیق امروز رشتههای جدید است که وجود دارد. پس اگر بتوانیم چنین استدلالی داشته باشیم شاید بتوان گفت که علوم انسانی یکی از جاهایی است که میتواند موضوع را بشناسد و به فقه کمک کند. مسئله این است که ما ابهامات زیادی در موضوعات داریم و چون موضوعات خوب شناخته نمیشود، احکام هم تحت تأثیر قرار میگیرد. قدما میگفتند تشخیص موضوع از وظایف سازمانی فقیه نیست. امروزه برخی فقها در تعیین موضوع ورود میکنند که این ورود زمینهی جنگ فقه با دانشهای علوم انسانی را در پی دارد و در این صورت مکلف یا باید فقه را رها کند یا علوم انسانی را که هردو ناممکن است و با این توصیف جامعه در شرایط آشوب قرار میگیرد. انسان موجودی است که اگر بین ارزشها و زندگی او تضاد باشد یکی را انتخاب میکند و دیگری را آتش میزند و اگر ما نتوانیم بین فقه که یک دانش مبتنی بر باور و ارزشهاست و علوم انسانی جمع ایجاد کنیم؛ علیالقاعده تضاد بین ارزشها و زندگی پیدا میشود و تعداد کمی از انسانها هستند که ارزشها را نگاه میدارند و بیشتر افراد به زندگی میچسبند، پس هستی و نیستی فقه به حل این مسئله وابسته است».
📌 ایشان در رابطه با وظیفهی فقه معتقد بودند: «عمده وظیفهی فقه استنباط حکم شرعی است؛ اما هر حکم شرعی از آن روی که بسان یک محمول منطقی است لاجرم موضوعی دارد و به انتفای موضوع حکم شرعی نیز منتفی میشود و با تغییر آن نیز تغییر میکند».
📌 دکتر فیرحی معتقد بود: «مفهوم وحدت در جهان اسلام به بازاندیشی نیاز دارد و راه طی شده را باید سنجید. طرفداران وحدت در جهان اسلام علت عقبافتادگی جامعه مسلمانان را متفرق بودن آنان میدانند؛ ازاینرو وحدت از دیدگاه آنان به معنای غلبه بر عقبافتادگی است. این استدلال در عمل با دشواریهایی مواجه شده و گزارشهای تاریخی نشان میدهد که بسیاری از خشونتطلبان در جهان اسلام خشونت را با تکیه بر ضرورت وحدت آغاز کردهاند. نگاهی به تلاشهای فکری سیاسی در جهان اسلام نشان میدهد که احتمالاً مشکلی در فهم مفهوم وحدت در جهان اسلام پدیدار شده و آنچه تحت عنوان وحدت مطرح میشود خود عامل تفرقه شده است؛ مگر اینکه تعریف اصلاح شدهای از مفهوم وحدت را بتوان رواج داد ... ».
📌 فیرحی در خصوص انقلاب مشروطه پس از ارائه توضیحاتی درباره تاریخ اندیشهی سیاسی در ایران توضیح میدهد: «مسئله فقط یک انقلاب اجتماعی نیست؛ بلکه یک انقلاب فکری است که دارد رخ میدهد و این انقلاب فکر را باید جدی گرفت. جامعهی ایران در جریان مشروطه دارد از یک نظم سنتی به نظم جدیدی میآید که هم ابزارهایش متفاوت هست و هم مکانیسمها و نهادهایش و هم انتظاراتش». مهمترین امتیاز دکتر فیرحی در بررسیهای تاریخی و اندیشهای خود این است که از ابتدا مبانی معرفتشناسی خود را تعریف کرد و بعد وارد تاریخ اندیشه................
☑️ متن کامل این یادداشت را در شمارهی نخست #پنداشت بخوانید 👇
📍نسخه الکترونیکی پنداشت را با تخفیف ویژه از کیوسک جار و کتابخوان طاقچه دریافت کنید:
❇️ https://taaghche.com/book/95164
📌 به کانال تلگرامی پنداشت بپیوندید👇
🆔 @Pendasht_Quarterly
📍 نگاهی به کارنامهی دکتر فیرحی
📌 آنچه بیش از هر چیزی داود فیرحی را بهعنوان یک نظریهپرداز در جامعهی دانشگاهی مشهور کرد، مخالفت او با فقه سنتی بود. درعینحال خواهان از بین بردن فقه نبود و قصد برقراری رابطه میان فقه سنتی و تجدد را داشت. فیرحی بر این باور بود که دستگاه فقه یک جریان ۱۴۰۰ ساله است و جریان روشنفکری سبقهای ۲۰۰ ساله دارد و ایندو میتوانند مکمل یکدیگر باشند.
📌 وی به جریان روشنفکری و متفکران این جریان نقدهایی جدی داشت و مهمترین نقدش این بود که «روشنفکران دینی ما بهشدت روی کلام و فلسفه فشار آورده و از ارزش فقه غافلاند؛ حالآنکه زندگی عملی را فقه اداره میکند و این خطرناکترین رویکردی است که به آن دچار هستند. گویی یک چرخ دوچرخه را نوسازی کرده و چرخ دیگر را کهنه باقی گذاشتند؛ به عبارتی اگر فقه را از دین حذف کنیم انگار هواپیمایی داریم که فرودگاه ندارد».
📌 دکتر فیرحی در بیان چالشهای فقه معتقد بود علوم انسانی یکی از جاهایی است که میتواند به فقه کمک کند؛ اما امروزه به لحاظ سازمانی مشخص نیست که تکلیف تشخیص موضوعات اینچنینی بر عهده کیست.
📌 دکتر فیرحی دربارهی ظرفیتها و چالشهای فقه در حوزه نظریهپردازی بر این باور بودد که: «علمای قدیم میگفتند در موضوعات عرفی باید به عرف مراجعه شود؛ اما امروز عرف را چگونه میشود شناخت؟ میتوانیم بگوییم نماد عرف دقیق امروز رشتههای جدید است که وجود دارد. پس اگر بتوانیم چنین استدلالی داشته باشیم شاید بتوان گفت که علوم انسانی یکی از جاهایی است که میتواند موضوع را بشناسد و به فقه کمک کند. مسئله این است که ما ابهامات زیادی در موضوعات داریم و چون موضوعات خوب شناخته نمیشود، احکام هم تحت تأثیر قرار میگیرد. قدما میگفتند تشخیص موضوع از وظایف سازمانی فقیه نیست. امروزه برخی فقها در تعیین موضوع ورود میکنند که این ورود زمینهی جنگ فقه با دانشهای علوم انسانی را در پی دارد و در این صورت مکلف یا باید فقه را رها کند یا علوم انسانی را که هردو ناممکن است و با این توصیف جامعه در شرایط آشوب قرار میگیرد. انسان موجودی است که اگر بین ارزشها و زندگی او تضاد باشد یکی را انتخاب میکند و دیگری را آتش میزند و اگر ما نتوانیم بین فقه که یک دانش مبتنی بر باور و ارزشهاست و علوم انسانی جمع ایجاد کنیم؛ علیالقاعده تضاد بین ارزشها و زندگی پیدا میشود و تعداد کمی از انسانها هستند که ارزشها را نگاه میدارند و بیشتر افراد به زندگی میچسبند، پس هستی و نیستی فقه به حل این مسئله وابسته است».
📌 ایشان در رابطه با وظیفهی فقه معتقد بودند: «عمده وظیفهی فقه استنباط حکم شرعی است؛ اما هر حکم شرعی از آن روی که بسان یک محمول منطقی است لاجرم موضوعی دارد و به انتفای موضوع حکم شرعی نیز منتفی میشود و با تغییر آن نیز تغییر میکند».
📌 دکتر فیرحی معتقد بود: «مفهوم وحدت در جهان اسلام به بازاندیشی نیاز دارد و راه طی شده را باید سنجید. طرفداران وحدت در جهان اسلام علت عقبافتادگی جامعه مسلمانان را متفرق بودن آنان میدانند؛ ازاینرو وحدت از دیدگاه آنان به معنای غلبه بر عقبافتادگی است. این استدلال در عمل با دشواریهایی مواجه شده و گزارشهای تاریخی نشان میدهد که بسیاری از خشونتطلبان در جهان اسلام خشونت را با تکیه بر ضرورت وحدت آغاز کردهاند. نگاهی به تلاشهای فکری سیاسی در جهان اسلام نشان میدهد که احتمالاً مشکلی در فهم مفهوم وحدت در جهان اسلام پدیدار شده و آنچه تحت عنوان وحدت مطرح میشود خود عامل تفرقه شده است؛ مگر اینکه تعریف اصلاح شدهای از مفهوم وحدت را بتوان رواج داد ... ».
📌 فیرحی در خصوص انقلاب مشروطه پس از ارائه توضیحاتی درباره تاریخ اندیشهی سیاسی در ایران توضیح میدهد: «مسئله فقط یک انقلاب اجتماعی نیست؛ بلکه یک انقلاب فکری است که دارد رخ میدهد و این انقلاب فکر را باید جدی گرفت. جامعهی ایران در جریان مشروطه دارد از یک نظم سنتی به نظم جدیدی میآید که هم ابزارهایش متفاوت هست و هم مکانیسمها و نهادهایش و هم انتظاراتش». مهمترین امتیاز دکتر فیرحی در بررسیهای تاریخی و اندیشهای خود این است که از ابتدا مبانی معرفتشناسی خود را تعریف کرد و بعد وارد تاریخ اندیشه................
☑️ متن کامل این یادداشت را در شمارهی نخست #پنداشت بخوانید 👇
📍نسخه الکترونیکی پنداشت را با تخفیف ویژه از کیوسک جار و کتابخوان طاقچه دریافت کنید:
❇️ https://taaghche.com/book/95164
📌 به کانال تلگرامی پنداشت بپیوندید👇
🆔 @Pendasht_Quarterly
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📻 سیر تطور آواز ایران/ آواز افشاری (۴)
📍 به کوشش سرویس فرهنگ و هنر مجلهی پنداشت
💽 آواز افشاری به روایت قمرالملوک وزیری
#گوشه_جامهدران/ #تحریر_داد
📍 فایل کامل را در لینک زیر ببینید 👇
🔺 آواز افشاری به روایت قمرالملوک وزیری
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
📍 به کوشش سرویس فرهنگ و هنر مجلهی پنداشت
💽 آواز افشاری به روایت قمرالملوک وزیری
#گوشه_جامهدران/ #تحریر_داد
📍 فایل کامل را در لینک زیر ببینید 👇
🔺 آواز افشاری به روایت قمرالملوک وزیری
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
avaze afshari
qamar-ol-Moluk Vaziri/qamar-ol-Moluk Vaziri/qamar-ol-Moluk Vaziri/qamar-ol-Moluk Vaziri
📻 سیر تطور آواز ایران/ آواز افشاری (۴)
💽 آواز افشاری به روایت قمرالملوک وزیری
🎶 تار: مرتضی خان نیداود
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly
💽 آواز افشاری به روایت قمرالملوک وزیری
🎶 تار: مرتضی خان نیداود
📌 به کانال تلگرامی مجلهی پنداشت بپیوندید 👇
🆔 https://t.iss.one/Pendasht_Quarterly