نیک پند
2.05K subscribers
1.17K photos
610 videos
1 file
703 links
ملتی که تاریخ خود را نخواند و نداند محکوم به تکرار است


#یک_دقیقه_مطالعه

#رفتن_از_کانال
Download Telegram
‏وزیر امورخارجه:«برای تصمیم‌گیری درباره ازسرگیری مذاکرات، باید اطمینان حاصل کنیم که واشنگتن باردیگر از مذاکرات برای حمله نظامی سواستفاده نخواهد کرد.»
‏جناب آقای عراقچی!
‏مومن خدا!
‏دیدی که آن سوراخ، مار دارد.
‏با چه منطقی، با چه هدفی، با چه معیاری، با چه ضمانتی دوباره اطمینان میکنید؟

@nezammousavi
💔8👍1😢1🤪1
چرا روسیه در قبال جنگ ایران و اسرائیل نقشی منزوی بازی کرد؟

در سال ۱۹۴۸، زمانی که اسرائیل تازه نفس‌های اولیه استقلال را می‌کشید، اتحاد جماهیر شوروی نخستین کشوری بود که این رژیم را به رسمیت شناخت. این حرکت نه از سر عشق به صهیونیسم، بلکه برای تضعیف نفوذ بریتانیا در خاورمیانه انجام شد. شوروی حتی ده‌ها هزار یهودی را از خاک خود به سرزمین‌های اشغالی کوچاند، گویی مهره‌های یک بازی بزرگ را جابه‌جا می‌کرد.

اما امروز، در میانه تنش‌های ایران و اسرائیل، روسیه ترجیح داده نقشی محتاطانه و حتی منزوی ایفا کند. با وجود ادعای همکاری راهبردی با تهران، مسکو از تحویل سوخوهای وعده‌داده‌شده و سیستم‌های پدافند اس-۴۰۰ خودداری کرده است. چرا؟

۱. محاسبات راهبردی روسیه:
کارشناسان معتقدند روسیه به دنبال حفظ موازنه قدرت است. کمک نظامی بیشتر به ایران ممکن است اسرائیل را به ارسال تجهیزات پیشرفته به اوکراین ترغیب کند. این سناریویی است که کرملین به شدت از آن اجتناب می‌کند.

۲. روابط پنهان روسیه و اسرائیل:
جالب است بدانید روسیه و اسرائیل روابط پنهانی در برخی حوزه‌ها دارند. اسرائیل هرگز به طور مستقیم از تحریم‌های غرب علیه روسیه حمایت نکرده و حتی در برخی موارد به عنوان میانجی عمل کرده است. این رابطه ظریف، انگیزه مسکو برای حمایت بی‌قیدوشرط از ایران را کاهش می‌دهد.

۳. فشارهای اقتصادی:
روسیه که خود زیر بار تحریم‌های سنگین غرب است، نمی‌خواهد با حمایت آشکار از ایران، فشارهای اقتصادی بر خود را افزایش دهد. تحویل سلاح‌های پیشرفته به ایران می‌تواند موجب تشدید تحریم‌ها شود.

۴. رقابت در بازار تسلیحاتی:
روسیه نمی‌خواهد ایران به قدرتی مستقل در صنایع دفاعی تبدیل شود. با خودداری از تحویل سیستم‌هایی مانند اس-۴۰۰، مسکو در واقع تلاش می‌کند وابستگی ایران به خود را حفظ کند.

۵. بازی بزرگ انرژی:
روسیه به عنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت و گاز، نمی‌خواهد ایران (که رقیب انرژی‌ای آن است) موقعیت منطقه‌ای خود را بیش از حد تقویت کند.

در سوی دیگر، ایران پهپادهای شاهد را برای حمایت از روسیه در اوکراین ارسال کرد، اما این کمک‌ها نتوانست وفاداری مسکو را جلب کند. روسیه بار دیگر ثابت کرد که در سیاست خارجی‌اش، منافع ملی مطلق‌تر از هر دوستی است.

جمع‌بندی:
روسیه در طول تاریخ نشان داده که متحدی قابل اعتماد نیست. امروز نیز محاسبات سرد قدرت، روابط پنهان، ملاحظات اقتصادی و رقابت‌های منطقه‌ای باعث شده مسکو از حمایت کامل از ایران خودداری کند. این رفتار به ایران می‌آموزد که در جهان واقعی سیاست، هیچ دوستی دائمی وجود ندارد و تنها راه امنیت واقعی، تقویت استقلال راهبردی و قدرت درونی است.

#روسیه
#شوروی
#متحد_غیر_قابل_اعتماد

@NIKPAND
5👍2👎1🤬1🤣1
دزدان آرامش ملی

در جنوب شرق آسیا، جزیره‌ای کوچک بود به نام سنگاپور. روزگاری بندری فقیر با مردمی محصور در فقر و ناامنی. اما رهبری آمد که شعارش این بود: "اول فساد را ریشه‌کن کنید، بعد به سراغ دشمنان بروید!" او با مشت آهنین، اختلاس‌گران را به زندان افکند، سیستم قضایی را زره‌پوش کرد و هر سنگی که مسیر پیشرفت را می‌بست، از میان برداشت. نتیجه؟ امروز سنگاپور نه‌فقط ثروتمندترین کشور منطقه که امن‌ترین قلعه‌ی دفاعی آسیاست. ارتشش با پیشرفته‌ترین جنگنده‌ها و پدافندها مسلح است و هر دشمنی از فکر تعرض به آن می‌لرزد. رازش چه بود؟ دستانی پاک، خزانه‌ای پر، و مردمی مطمئن از اینکه هر دلارشان به جیب امنیت ملی می‌رود.

اما در سرزمین ما... داستان تلخ‌تر است.
کاش فساد چای دبش ( آن اختلاس غول‌آسا ) هرگز رخ نمی‌داد. کاش آن میلیاردها، به جای جیب تاریک دلالان، به ساخت رادارهای پیشرفته‌ی پدافندی می‌رفت. کاش به جای قصرهای ساحلی دزدان، کارخانه‌های تولید جنگنده‌های نسل پنجم ساخته می‌شد. آن‌گاه امروز:
ـ آسمان ایران با شبکه‌ای از سامانه‌های ضدموشکی مثل «ساخت ایران» اما در سطح جهانی محافظت می‌شد.
ـ نیروی هوایی ما با جت‌های رادارگریز، پرواز مرگ‌بار پهپادهای دشمن را بی‌معنا می‌کرد.
ـ دانشمندان هسته‌ای ما زنده بودند، چون دشمن جرات حمله به کشوری با پدافند آهنین را نداشت.

اما فساد آمد... مثل موریانه‌هایی که پایه‌های دژ امنیت را خوردند. وقتی دست قوی برای مبارزه با اختلاس‌گران نبود، وقتی پول‌های ملی در پیچ‌و‌خم فساد گم شد، دشمن جرئت یافت:
ـ جنگ ۱۲ روزه‌ی تحمیلی آغاز شد ، جنگی که اگر آسمان ایران پوشیده از سامانه‌های دفاعی بود، در ۱۲ ساعت هم پایان می‌یافت.
ـ دانشمندان روی نیمکت‌های آزمایشگاه‌شان شهید شدند، نه روی میز جنگ.

و مردم؟
مردم اگر می‌دیدند هر ریال مالیاتشان تبدیل به بال‌های دفاع از آسمان وطن می‌شود، پشت ارتش دیواری آهنین می‌ساختند. اما وقتی خبر اختلاس‌ها پی در پی می‌آید، دیوار اعتماد می‌ریزد و آن‌گاه است که دشمن نه‌فقط با موشک، که با ترساندن دل‌های شکسته‌ی مردم حمله می‌کند.

پایان تلخ روایت:
سنگاپور ثابت کرد امنیت با پول پاک ساخته می‌شود.
ما ثابت کردیم فساد، پرواز جنگنده‌ها را به پرواز گلوله‌ها تبدیل می‌کند.
و خون شهدا فریاد می‌زند:
"اگر دستان خیانت‌کار نبود، امروز دستان ما بر فراز آسمان ایران پرواز می‌کرد."

خاکریزهای خالی هنوز منتظر سربازانی هستند که می‌توانستند زنده بمانند...
اگر فساد، بال‌های امنیت را نمی‌برید.

#مبارزه_با_فساد
#نفوذ
#چای_دبش
@NIKPAND
👍81😢1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هشدارهای یک سال قبل هادی کسایی زاده در مورد اتباع غیر مجاز که هیچوقت جدی گرفته نشد.

پ.ن: آدم خوب هم خیلی دارن اما اجرای قانون اوجب واجبات هست ، یا مجوز بگیرن یا خارج بشن...

#اخراج_افغانی_غیرمجاز
#نفوذ

@NIKPAND
👍6👌1🤣1
جنگی که صدام در حرم امام حسین(ع) باخت

کربلا - محرم ۱۴۱۲ قمری (۱۹۹۱ میلادی)
هواپیماهای جنگندهٔ صدام، مانند کرکس‌های گرسنه بر فراز گنبد طلایی حرم امام حسین(ع) چرخیدند. مردم، غرق در عزاداری، حتی فریاد غرش موتورها را نمی‌شنیدند. ناگهان، اولین بمب فرود آمد. نزدیک روضهٔ مطهر! انفجار، خشت‌های کاشی‌کاری شده را به آسمان پرتاب کرد. دود سیاه، آیات قرآن روی دیوارها را پوشاند. زنی با چادر پاره، روی پیکر پسر نوجوانش خم شد و فریاد زد: «خونم را بگیر، اما ضریح را ویران نکن!».

صدام در بغداد فکر می‌کرد با ویران کردن این حرم، قیام شیعیان عراق را خفه می‌کند. غافل از اینکه هر آجری که می‌کند، خشم خدا را به آتش می‌کشد. بمب دوم بر گلدسته‌ها اصابت کرد. در میان بارش شیشه و سنگ، دختربچه‌ای با لباس سفید، دسته‌گلی از شقایق را ( که از خون زائران رنگین شده بود ) به سوی آسمان گرفت و فریاد کشید: «ای نجار نجف! انتقام ما را از این یزید زمان بگیر!».

ناگهان، معجزهٔ خونین: سومین بمب در هوا منحرف شد. انگار دستی نامرئی آن را برگرداند. خلبان وحشت‌زده پشت بیسیم جیغ کشید: «نمی‌توانم هدف را...» — صدایش در امواج قطع شد. آن بمب، دقیقاً بر ستون فرماندهیِ نظامی صدام در تکریت فرود آمد. انفجار، نقشه‌های جنگ او را به خاکستر تبدیل کرد.

صبح روز بعد، در میان آوارهای حرم، معجزه رخ داد:
- جایی که بمب اصابت کرده بود، آب چشمه‌ای زلال از زمین جوشید. زائران زخمی، جرعه‌هایش را نوشیدند و زنده ماندند.
- روی دیوار ترک‌خوردهٔ صحن، جمله‌ای با خطی سرخ پدیدار شد: «کُلُّ یَوْمٍ عاشُورا وَ کُلُّ أَرْضٍ کَرْبَلا».
- دسته گل شقایقِ آن دخترک، روی ماسه‌های حیاط ریشه دواند... گویی زمین کربلا نمی‌گذارد عشق پژمرده شود.

صدام، سال‌ها بعد در گور گمنامی خفت. اما حرم امام حسین(ع) امروز باشکوه‌تر از همیشه می‌درخشد. هر زائری که وارد می‌شود، پایش را محکم بر خاک حیاط می‌کوبد و می‌گوید: «این همان جایی است که صدام خواست عاشورا را بمباران کند... اما عاشورا او را در تاریخ ذبح کرد!».

#حقیقت_تاریخ
#آزادی
#آزادمردی
#ایران
@NIKPAND
11👎2😢1🤪1
هشدار به مردم و مسئولان ایران: درس اوکراین را جدی بگیرید!

در سال ۱۹۹۴، اوکراین با اعتماد به وعده‌های دروغین آمریکا، بریتانیا و روسیه در پیمان بوداپست، زرادخانه هسته‌ای خود (۱۹۰۰ کلاهک) را تحویل داد تا «صلح» بیابد. اما نتیجه چه بود؟ روسیه کریمه را دزدید (۲۰۱۴) و در ۲۰۲۲ حمله تمام‌عیار را آغاز کرد! غرب فقط تماشاچی ماند و وعده‌های امنیتی پودر شد. امروز ۲۰٪ خاک اوکراین اشغال شده، ده‌ها هزار نفر کشته شده‌اند و شهرها ویران است.

به مردم و مسئولان ایران هشدار می‌دهیم:
گول مذاکرات فریبنده را نخورید! تاریخ تکرار می‌شود:
- قدرت‌های بزرگ هیچ تعهدی را عملی نمی‌کنند. پیمان بوداپست، مینسک، برجام... همه کاغذپاره شدند!
- «تضمین امنیت» در مذاکرات، دامی مرگبار است. اوکراین با خلع سلاح هسته‌ای بی‌دفاع ماند و طعمه شد.
- مذاکره از موضع ضعف = تسلیم در برابر زورگویی است. روسیه و غرب فقط منافع خود را می‌جویند.
- «صلح» پیشنهادی آنان یعنی تحقیر حاکمیت ملی، نفوذ بیگانگان و فروپاشی امنیت.

راه نجات: عبرت از اوکراین
۱. امنیت ملی را تنها به قدرت بازدارنده داخلی (نظامی، اقتصادی، فناورانه) گره بزنید، نه وعده‌های بیگانه!
۲. هرگونه مذاکره باید از موضع قدرت مطلق و با گارانتی‌های عملی (نه کاغذی) همراه باشد.
۳. وحدت ملی را سلاح کنید: تفرقه = تضعیف = باز کردن در به روی تجاوز!
۴. درس بوداپست را فراموش نکنید: اعتماد به دشمن = خودکشی استراتژیک.

به خاطر بسپارید:
دشمنان امروز با لبخند مذاکره، فردا با خنجر حمله می‌آیند. سرنوشت اوکراین تک‌تیراندازان خیابان‌های خارکف و کودکان زیر آوار ماریوپول را قربانی توهم «اعتماد به غرب/روسیه» کرد.
هشیار باشید! مقاومت هوشمندانه تنها ضامن بقاست.

#هشدار #ایران #امنیت_ملی #مذاکرات_مرگبار
#پیمان_بوداپست

@Nikpand
👍6👏21😢1🤪1
اطلاعیه مهم ستاد کل نیروهای مسلح

#نشر_حد_اکثری
👍11🤣3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مشاهدات عینی و روایت مرزنشینان از ورود جنگنده و پهپادهای اسرائیلی از خاک جمهوری اذربایجان به ایران
👍4🤬4🤣1
نبرد چالدران و رویارویی دو امپراتوری

در سال ۱۵۱۴ میلادی، دشت چالدران شاهد یکی از سرنوشت سازترین نبردهای تاریخ خاورمیانه بود. شاه اسماعیل صفوی، فرمانروای جوان و پرآوازه ایران، در برابر سلطان سلیم اول، سلطان خون ریز عثمانی، صف آرایی کرد. این نبرد نه تنها جنگ دو سپاه، بلکه رویارویی دو جهانبینی، دو سیاست و دو شیوه فرمانروایی بود.

سلطان سلیم با سپاهی مجهز به سلاح های آتشین و توپخانه پیشرفته به میدان آمده بود. در سوی دیگر، قزلباشان شاه اسماعیل با شمشیرهای بران و دل های سرشار از اعتقاد به راه خود میجنگیدند. نخستین برخوردها نشان داد که شجاعت به تنهایی در برابر باروت و تاکتیکهای نظامی مدرن تاب نمی آورد.

اگرچه چالدران با پیروزی عثمانی ها پایان یافت، اما این پایان ماجرا نبود. مقاومت ایرانیان در سال های پس از این نبرد، نشان داد که یک شکست نظامی به معنای پایان یک تمدن نیست. شاه عباس کبیر در دهه های بعد با اصلاحات نظامی و سیاسی، ایران را به قدرتی شکست ناپذیر تبدیل کرد و ضربه های سخت بر پیکر امپراتوری عثمانی وارد آورد.

چالدران درس بزرگی به تاریخ داد: گاهی یک امپراتوری در میدان جنگ میبازد، اما در جنگ بزرگتر تاریخ پیروز میشود.

#ایران
#وطن
#خاک
#ای_ایران
@NIKPAND
👍72
Negaranetam - MusicDel.ir
Meysam Ebrahimi | موزیکدل
نگرانتم
میثم ابراهیمی
00:00

@NIKPAND
5
سایه‌های تنش میان پاکستان و اسرائیل

از ابتدای پیدایش، روابط میان پاکستان و اسرائیل همواره تحت‌الشعاع بی‌اعتمادی، دشمنی ایدئولوژیک و منافع ژئوپلیتیکی قرار داشته است.
پاکستان یکی از معدود کشورهای مسلمان است که اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد، و همواره در نهادهای بین‌المللی مانند سازمان همکاری اسلامی، از حقوق فلسطینی‌ها حمایت کرده است. این موضع‌گیری، پایه اصلی خصومت تاریخی میان دو کشور بوده است.
یکی از مهم‌ترین محورهای تنش، مسئله سلاح‌های هسته‌ای است. در دهه ۱۹۸۰، و به‌خصوص پس از حمله هوایی اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای عراق در عملیات موسوم به "اپرا"، تحلیل‌گران بین‌المللی گمانه‌ زنی‌هایی را مطرح کردند مبنی بر اینکه اسرائیل ممکن است برنامه مشابهی برای حمله به برنامه هسته‌ای پاکستان داشته باشد.
برخی حتی مدعی شدند که چنین حمله‌ای می‌توانست با هماهنگی هند صورت گیرد. با این حال، هیچ‌گاه شواهد مستندی برای این ادعاها منتشر نشد و بیشتر در حد تحلیل‌های رسانه‌ای باقی ماند.
در سال ۲۰۱۶، ماجرایی عجیب و جنجالی به اوج حساسیت روابط دوجانبه دامن زد. گزارشی جعلی از سایتی ناشناس ادعا کرد که اسرائیل تهدید کرده در صورت ورود پاکستان به جنگ داخلی سوریه، این کشور را با بمب اتمی هدف قرار خواهد داد. این خبر بلافاصله در فضای مجازی منتشر شد و واکنش تند مقام‌های پاکستانی، به‌ویژه ارتش، را در پی داشت. اما خیلی زود مشخص شد که این تهدید ساختگی بوده و دولت اسرائیل نیز آن را تکذیب کرد. با این وجود، ماجرا نشان داد که روابط دو کشور تا چه اندازه شکننده و مستعد تنش است، حتی بر پایه شایعات.
در سطح استراتژیک، اسرائیل همواره از توسعه توان هسته‌ای در میان کشورهای مسلمان ابراز نگرانی کرده است. از نگاه تل‌آویو، داشتن یک کشور مسلمان با سلاح هسته‌ای، آن هم کشوری که اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد و روابط خصمانه‌ای با آن دارد، یک تهدید بالقوه است. با وجود این نگرانی‌ها، هیچ‌گاه نشانه‌ای از اقدام مستقیم نظامی اسرائیل علیه پاکستان مشاهده نشده است.
در سال‌های اخیر، اگرچه همچنان روابط رسمی میان دو کشور وجود ندارد، اما برخی تحلیل‌گران نشانه‌هایی از نرم‌تر شدن لحن و احتمال گفت‌وگوهای غیررسمی در آینده را مطرح کرده‌اند. با این حال، واقعیت این است که تنش‌های تاریخی، ایدئولوژیک و امنیتی میان پاکستان و اسرائیل، همچنان سایه‌ای سنگین بر هرگونه تعامل احتمالی میان این دو کشور انداخته است.

#رژیم_صهیونیستی
#رژیم_کودک_کش
#پاکستان

@NIKPAND
👍6
🔻‏خانم ایلامی مخفیانه شبا رفته بجای شوهرش رفتگری کرده
مردم بهش مشکوک میشن گزارش میدن ۱۱۳
مامورا میرن سراغش آمارشو بگیرن میگه شوهرم سرطان داره مرخصی درمانیش تموم شده
از ترس اخراجش شبا خودم بجاش میام کار میکنم

درد و بلات بخوره توسر زن‌های خیانتکار و پرتوقع ..تو نماد غیرتی
خداحفظت کنه ...❤️🌹🥹

#زن
#زندگی
#شرافت
@NIKPAND
29😢2
"بال های شکسته، رویاهای بی قرار: روایتی از نخستین زنان خلبان ایران و مسیر پر فراز و نشیب هوانوردی زنان"

روزهای پایانی دهه 1330 بود که آسمان ایران شاهد صحنه ای بی سابقه شد. الهه بختیار، دختر جوانی از خانواده ای نظامی، در حالی که دستانش بر فرمان هواپیمای آموزشی تک موتوره لرزش داشت، نخستین پرواز انفرادی خود را انجام داد. در آن لحظه تاریخی، نه تنها یک هواپیما از زمین جدا شد، که سنگی بزرگ از دیوار تابوهای جامعه ایران کنده شد.

پدر الهه، منوچهر بختیار، از افسران ارشد نیروی هوایی شاهنشاهی بود. همین ارتباط خانوادگی پنجره ای به دنیای مردانه هوانوردی گشود. اما ورود به این عرصه نیازمند بیش از ارتباطات خانوادگی بود. الهه در خاطراتش نوشته است: "روز اول آموزش، استادم با تعجب گفت دختران یا پرستار می شوند یا معلم. گفتم من خلبان خواهم شد و خنده همه بلند شد."

دهه 1340 اوج فعالیت های الهه بود. او نه تنها به عنوان خلبان، که به عنوان چترباز و مربی پرواز نیز فعالیت می کرد. عکس های او با لباس خلبانی بر جلد مجلات می رفت و مصاحبه هایش بحث برانگیز بود. در یکی از این مصاحبه ها گفته بود: "مردان فکر می کنند فقط آنها می توانند ابرها را لمس کنند. من ثابت کردم زن ها نه تنها می توانند ابرها را لمس کنند، که می توانند از آنها گذر کنند."

اما انقلاب 57 نقطه عطفی در این داستان بود. با تغییر قوانین، فعالیت زنان در خلبانی عملاً متوقف شد. الهه که حالا به میانسالی رسیده بود، ناچار به مهاجرت شد. در تبعید، هرگز نتوانست دوباره پرواز کند. او در خاطراتش نوشت: "مثل عقابی شده ام با بال های شکسته که فقط می تواند خاطرات پرواز را مرور کند."

سال ها گذشت تا در دهه 1380 بارقه ای از امید در آسمان ایران درخشید. نسترن فتحی توانست مجوز پرواز با هواپیماهای مسافربری را دریافت کند. او که حالا یکی از معدود خلبانان زن ایران است، می گوید: "وقتی برای اولین بار مسافران را برداشتم، برخی هنگام سوار شدن با تعجب می پرسیدند خلبان مرد کجاست؟ وقتی می گفتم من خلبانم، سکوت عجیبی بر کابین حاکم می شد."

امروز اگرچه شمار خلبانان زن در ایران به انگشتان دو دست هم نمی رسد، اما هر یک ادامه دهنده راهی هستند که الهه آغاز کرد. در آموزشگاه های خلبانی خصوصی، دختران جوانی هستند که رویای پرواز در سر می پرورانند. یکی از آنها، سارا محمدی، 22 ساله، می گوید: "وقتی داستان الهه را خواندم، فهمیدم هیچ رویایی غیرممکن نیست. حتی اگر جامعه بگوید این کار برای تو نیست."

آسمان ایران امروز شاهد پروازهای آموزشی دختران جوانی است که شاید فردا خلبانان خطوط هوایی شوند. هرچند مسیر همچندان ناهموار است، اما ردپای الهه بختیار و همت او راه را نشان می دهد. شاید روزی برسد که دیگر کسی تعجب نکند وقتی بگویی: "من خلبانم" و زن باشی.

#زن
#غیرت
#شرافت
#وطن

@NIKPAND
7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا در همه شهر های فرانسه خیابان سعدی داریم؟

بر هر ایرانی واجبه که اینو بدونه...

#سعدی
#پاریس
#ایران
#رئیس_جمهور

@NIKPAND
5
صدیقی رو میفرستند نماز جمعه خطبه بخونه ،
جنتی در ۹۹ سالگی در جایگاه ریاست شورای نگهبان ابقا میشه!؟

هدف چیه؟

صهیونیست تا کجای حکومت نفوذ کرده؟

#وطن
#نفوذ
#وحدت
🤣7👍2🤬21
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حالا کی بشه عصایِ دست بابا؟😢

#شهید
#شهادت
#وطن
😢53🤣1
"شاهزاده ایرانی که پادشاه لهستان شد"

در سال ۱۵۷۵، شاهزاده ایرانی به نام میرزا حسن اصفهانی پس از فرار از جنگهای داخلی ایران، در یک سلسله اتفاقات عجیب به پادشاه منتخب لهستان تبدیل شد!

چطور ممکن شد؟
او که از نوادگان شاه اسماعیل صفوی بود، پس از شکست در رقابت قدرت به اروپا گریخت
در وین به عنوان مترجم زبان های شرقی برای دربار هابسبورگ کار میکرد.
وقتی لهستان در جنگ با روسیه نیاز به رهبر نظامی باتجربه داشت، مهارت های جنگی او توجه نجیب زادگان لهستانی را جلب کرد

در انتخابات سلطنتی لهستان (که به nobility معروف بود)، به عنوان کاندیدای مصالحه انتخاب شد

دوران کوتاه اما پرتلاطم سلطنت:
قوانین جدید تجاری با امپراتوری عثمانی وضع کرد
اولین نمایندگی دیپلماتیک ایران در کراکوف تأسیس شد
طرح ایجاد ارتش حرفه ای به سبک ایرانی را ارائه داد

پایان تراژیک:
پس از ۴۳ روز، اشراف لهستانی که از نفوذ او هراس داشتند، او را با زهر از بین بردند

جسدش را با لباس سلطنتی لهستانی و تاجی به سبک ایرانی دفن کردند

کشفیات اخیر:
در ۲۰۲۱، باستان شناسان در ورشو مهر سلطنتی او را یافتند که یک طرفش به خط فارسی نوشته داشت:
"حسن بهرام شاه ایران و لهستان"


#پندواره
#داستان_کوتاه #انگیزشی
#داستان_تاریخی #مثبت_اندیشی

💞 نیک پند 💞
@NIKPAND
5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#هشدار

مسولان کشوری به گوش باشید:
کارشناس تلویزیون افغانستان می گوید امریکا و اسرائیل در حملات بعدی به ایران از کماندوهای افغان برای حمله زمینی به ایران استفاده خواهند کرد.
درصورت مشاهده هرگونه مورد مشکوک سریعا با نهادهای نظامی و انتظامی تماس حاصل فرمایید.

#نفوذ
#پدافند
#رژیم_صهیونیستی

@Nikpand
👍4😢1
نبرد دشت گرگان

تابستان ۱۱۸۳، گرمای سوزان بر دشت گرگان سنگینی می‌کرد و گرد و غبار، آسمان را تیره ساخته بود. ابراهیم شاه، سوار بر اسب سیاهش، نگاهی به صفوف منظم ترکمن‌ها انداخت و با صدایی رسا فریاد زد: «امروز ما مانند مار زنگی خواهیم جنگید!»
او سپاه خود را به سه حلقه تقسیم کرده بود: حلقه بیرونی با نیزه‌داران بلندبالا، حلقه میانی با تیراندازانی چیره‌دست، و در مرکز مارپیچ، سواره‌نظامی سنگین‌زره با شمشیرهای دو لبه. با آغاز حمله ترکمن‌ها، حلقه بیرونی همچون گلبرگ‌هایی که آرام می‌گشایند، باز شد و مهاجمان را در میان گرفت. تیراندازان از دل حلقه دوم بارانی از تیر بر سر ترکمن‌ها فرو ریختند. سپس، سواره‌نظام مرکزی، همانند خاری سمی از دل مارپیچ جهید و ضربه نهایی را فرود آورد.
نبرد به‌سرعت به آشوب کشیده شد. ترکمن‌ها، که گمان می‌کردند با نیرویی پراکنده روبه‌رو هستند، در دام تنگاتنگی افتاده بودند. فریادها در میان گرد و خاک گم شد و زمین از خون گرم شد. آلتای، پسر خان بزرگ ترکمن‌ها، با شجاعت می‌جنگید و قصد گریز داشت، اما سواران ابراهیم شاه او را در میان گرفتند. ضربه‌ای، اسبش را از پا انداخت و او، با زخمی بر پهلو، بر خاک افتاد.
در آن هنگام، ابراهیم شاه فرمان عقب‌نشینی ساختگی داد. حلقه بیرونی رو به عقب حرکت کرد و ترکمن‌های باقیمانده، فریب خورده، با شور پیروزی به تعقیب پرداختند. ناگهان از دو سوی دره، سواره‌نظام کمین‌کرده ظاهر شد و دشمن را در محاصره کامل گرفت. نبرد ساعتی بیشتر دوام نیاورد. زمین از اجساد پوشیده شد و سکوتی سهمناک، دشت گرگان را در بر گرفت.
ابراهیم شاه، پس از پیروزی، بر پیکر دشمن ایستاد و گفت: «جنگ را نه شمشیر، که اندیشه می‌برد.»
شخصیت ابراهیم شاه:
ابراهیم شاه، فرمانده‌ای باهوش و نیرومند، بیش از آن‌که به قدرت بازوی سپاهش تکیه کند، به تیزهوشی و نبوغ نظامی‌اش اعتماد داشت. او با تلفیق تاکتیک و غرور، نام خود را در تاریخ نبردهای ایران حک کرد.

شخصیت ابراهیم شاه:
ابراهیم شاه، از تبار اسپهبدان طبرستان و نواده فرمانروایان پیشااسلامی گرگان بود؛ مردی باهوش و استوار که میراث نیاکانش را با نبوغ نظامی زنده کرد. او فرمانده‌ای بود که نه‌تنها شمشیر، بلکه ذهنی چون تیغ داشت؛ برنده، بی‌صدا، و مرگبار.

#پندواره
#داستان_کوتاه #انگیزشی
#داستان_تاریخی #مثبت_اندیشی

💞 نیک پند 💞
@NIKPAND
4
"طلسم شمشیر نادر: ابراهیم شاه و نبرد در سرخس"

تابستان سوزان سال ۱۱۶۷ هجری قمری بود. ابراهیم شاه افشار با سه هزار سرباز در حوالی سرخس مستقر شده بود که خبر رسید "شاهرخ میرزا" - مدعی دیگر تاج و تخت - با پنج هزار جنگجو از راه میرسد. سپاه دشمن سه روز بعد به دشت های سرخس میرسید.

شبی که ماه به شکل تیغ خمیده درآمده بود، ابراهیم دستور داد شمشیر معروف نادرشاه را از آرامگاه او آوردند. قدیمی ها میگفتند این شمشیر طلسمی دارد و هرکه آن را در شب مهتابی بردارد، پیروز میدان خواهد شد.

وقتی سپاه شاهرخ صبح زود حمله کرد، صحنه ای عجیب دیدند: ابراهیم تنها و پیاده در میدان ایستاده بود و شمشیر نادر را بالای سر گرفته بود. ناگهان گردبادی شدید برخاست و شن های دشت سرخس مانند دیواری سرخ به سوی سپاه شاهرخ حرکت کرد. اسب ها رم کردند و سربازان گمان کردند نادرشاه زنده شده است!

پیش از ظهر آن روز، شاهرخ با کمتر از هزار نفر فرار کرد و ابراهیم بدون جنگ خونین، سرخس را نگه داشت. اما وقتی سربازان از او دربارهٔ طلسم شمشیر پرسیدند، خندید و گفت: "طلسم واقعی، ترس دشمن از نام نادر بود، نه فلز این تیغ!"

پشت پرده تاریخ: این رویداد در "تاریخ جهان گشای نادری" ثبت شده، هرچند برخی مورخان معتقدند گردباد تصادفی بوده است. ابراهیم شاه واقعاً از شمشیر نادر به عنوان نماد وحدت استفاده میکرد و در سال ۱۱۶۷ ه.ق شورش شاهرخ میرزا را در سرخس سرکوب کرد.

#پندواره
#داستان_کوتاه #انگیزشی
#داستان_تاریخی #مثبت_اندیشی

💞 نیک پند 💞
@NIKPAND
👍62