#رهبر کار را تمام کرد:
سرزمینهای اشغالی #آذربایجان باز گرفته شود.
تامین #امنیت ارامنه ساکن.
بازگشت به #مرزهای_بینالمللی و رعابت #حدود_مرزها
#تروریستها به مرزهای ایران نزدیک شوند، برخورد شدید خواهند شد.
این خط #نیروهای_انقلاب بود و هست و خواهد بود.
آقاجان!
#تشکر و #اطاعت
https://www.instagram.com/p/CHHx_rkg4-u/?igshid=1buemnv1npjnr
@Nardaran313
سرزمینهای اشغالی #آذربایجان باز گرفته شود.
تامین #امنیت ارامنه ساکن.
بازگشت به #مرزهای_بینالمللی و رعابت #حدود_مرزها
#تروریستها به مرزهای ایران نزدیک شوند، برخورد شدید خواهند شد.
این خط #نیروهای_انقلاب بود و هست و خواهد بود.
آقاجان!
#تشکر و #اطاعت
https://www.instagram.com/p/CHHx_rkg4-u/?igshid=1buemnv1npjnr
@Nardaran313
Instagram
مهدی نعلبندی
. #رهبر کار را تمام کرد: سرزمینهای اشغالی #آذربایجان باز گرفته شود. تامین #امنیت ارامنه ساکن. بازگشت به #مرزهای_بینالمللی و رعابت #حدود_مرزها #تروریستها به مرزهای ایران نزدیک شوند، برخورد شدید خواهند شد. این خط #نیروهای_انقلاب بود و هست و خواهد…
#چند_کلمه_در_باب_شوشا
🔸
شاید چنین روزهایی در عمر آدمی یک بار بیشتر اتفاق نیفتد. و برای من و همکارانم اتفاق افتاد. #آزادی_شوشا به رویایی غیر قابل باور تبدیل شده بود که امروز محقق شد. از بیست سال پیش که در رادیو برونمزی هستم مدام از آرزوی آزادی شوشا گفته بودیم و شنیده بودیم و شده بود رویا. و چه حالی داشت تحقق این رویا. وصال یار بود و پایان فراق یعقوب. روزهای اول این جنگ گفتم و باز میگویم که منارههای مسجد گوهرآقا قریب بیست و نه سال است که دلتنگ شهادت بر ولایت علیبنابیطالب است.
شوشا فقط یک #شهر در قرهباغ نبود، بلکه #هنر و #تاریخ و #آرزو و #احساس بود و هست.
بسیاری از شنوندگان و کارشناسان رادیو برونمرزی تبریز امروز گریستند و شادیشان را با ما شریک شدند. و بگذارید اعتراف کنم وقتی به برخی از دوستانم در آن سوی ارس پیام صوتی تبریک دادم، صدایم لرزید و بغضم ترکید. عصر در برنامه رادیو یک جمله گفتم که اینجا هم میگویم:
- شوشا با #خیانت از دست رفت و با #شهادت به دست آمد.
باید قدر این فرهنگ را دانست. و من یقین دارم آذربایجان قدر این سرمایهای را که به زحمت به کف آورده خواهد دانست.
🔸
و یک نکته؛
برخی از دوستان در تحلیلهاشان خیال میکنند قرهباغ از توابع شهرستان خداآفرین است. نه برادر. یا رقبای ما حماقت سیاسی دارند. نه عزیزم. مدیریت این جنگ معادل با صدوچهل واحد درس مدیریت بود و هست. از مدیریت صحنه گرفته تا مدیریت افکار و مدیریت رقباء که یکی از آن رقباء، ایران است. و آن چه رخ نموده مبتنی بر حافظه کوتاه مدت نیست بلکه مبتنی بر فرداست. و این جمله آخر بر اهل مداقه روشن است.
شاه سلطان حسین وقتی ایران را وا مینهاد سرمست از ایرانی بود که بر کاغذ نوشته بود و در نونش میشد حرمسرایی از زیبارویان محروسات به راه انداخت. فرق او و شاه اسماعیل در همین بود. یکی ایران را ساخت و یکی ایران را باخت. میرعلی نون کوچک مینوشت و سلطان حسین نون فراخ مینوشت. هر کدام به وسعت سفرهشان. و کشورها بر سفرههای رنگارنگ فروخته میشوند.
🔸
باز گردم به شوشا.
شوشا آزاد شد. آزادی شوشا شیرین است. و کاش این شیرینی تلخ نشود با معامله. نگرانام سندن ساری آی باشی بلالی شوشا.
یک بار باکو را در استانبول فروختند به مسکو. و یک بار شوشا را. و این بار نخجوان را؟
شوشا آزاد شد و باید این روند ادامه یابد تا آزادی سایر شهرها و #خانکندی که بشود آزادی کامل اراضی اشغالی و بازگشت به #مرزهای_بینالمللی. و جشن آزادی #قرهباغ به زودی در خانکندی. انشاءالله.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۸ آبان ۹۹
@mehdinalbandie
@Nardaran313
🔸
شاید چنین روزهایی در عمر آدمی یک بار بیشتر اتفاق نیفتد. و برای من و همکارانم اتفاق افتاد. #آزادی_شوشا به رویایی غیر قابل باور تبدیل شده بود که امروز محقق شد. از بیست سال پیش که در رادیو برونمزی هستم مدام از آرزوی آزادی شوشا گفته بودیم و شنیده بودیم و شده بود رویا. و چه حالی داشت تحقق این رویا. وصال یار بود و پایان فراق یعقوب. روزهای اول این جنگ گفتم و باز میگویم که منارههای مسجد گوهرآقا قریب بیست و نه سال است که دلتنگ شهادت بر ولایت علیبنابیطالب است.
شوشا فقط یک #شهر در قرهباغ نبود، بلکه #هنر و #تاریخ و #آرزو و #احساس بود و هست.
بسیاری از شنوندگان و کارشناسان رادیو برونمرزی تبریز امروز گریستند و شادیشان را با ما شریک شدند. و بگذارید اعتراف کنم وقتی به برخی از دوستانم در آن سوی ارس پیام صوتی تبریک دادم، صدایم لرزید و بغضم ترکید. عصر در برنامه رادیو یک جمله گفتم که اینجا هم میگویم:
- شوشا با #خیانت از دست رفت و با #شهادت به دست آمد.
باید قدر این فرهنگ را دانست. و من یقین دارم آذربایجان قدر این سرمایهای را که به زحمت به کف آورده خواهد دانست.
🔸
و یک نکته؛
برخی از دوستان در تحلیلهاشان خیال میکنند قرهباغ از توابع شهرستان خداآفرین است. نه برادر. یا رقبای ما حماقت سیاسی دارند. نه عزیزم. مدیریت این جنگ معادل با صدوچهل واحد درس مدیریت بود و هست. از مدیریت صحنه گرفته تا مدیریت افکار و مدیریت رقباء که یکی از آن رقباء، ایران است. و آن چه رخ نموده مبتنی بر حافظه کوتاه مدت نیست بلکه مبتنی بر فرداست. و این جمله آخر بر اهل مداقه روشن است.
شاه سلطان حسین وقتی ایران را وا مینهاد سرمست از ایرانی بود که بر کاغذ نوشته بود و در نونش میشد حرمسرایی از زیبارویان محروسات به راه انداخت. فرق او و شاه اسماعیل در همین بود. یکی ایران را ساخت و یکی ایران را باخت. میرعلی نون کوچک مینوشت و سلطان حسین نون فراخ مینوشت. هر کدام به وسعت سفرهشان. و کشورها بر سفرههای رنگارنگ فروخته میشوند.
🔸
باز گردم به شوشا.
شوشا آزاد شد. آزادی شوشا شیرین است. و کاش این شیرینی تلخ نشود با معامله. نگرانام سندن ساری آی باشی بلالی شوشا.
یک بار باکو را در استانبول فروختند به مسکو. و یک بار شوشا را. و این بار نخجوان را؟
شوشا آزاد شد و باید این روند ادامه یابد تا آزادی سایر شهرها و #خانکندی که بشود آزادی کامل اراضی اشغالی و بازگشت به #مرزهای_بینالمللی. و جشن آزادی #قرهباغ به زودی در خانکندی. انشاءالله.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۱۸ آبان ۹۹
@mehdinalbandie
@Nardaran313