Forwarded from ابتدا | نوشتههای روحالله رشیدی
@ebteda_ir
🔺حاج علی اکرام، تابو را شکست
میشود ادعا کرد که ادوار شناخت ما از #جمهوری_آذربایجان، به دو دورۀ پیش و پس از شناختِ #حاج_علی_اکرام تقسیم میشود. تا پیش از طرح نامِ حاج علی اکرام، تصویر و تصور غالب از این جمهوری مسلمان، چیزی جز مشهوراتِ کممایۀ افواهی نبود. گویی با سرزمینی در دوردستها روبروییم! این ابهام، بیراه نبود. همسایۀ دیواربه دیوار ما، هفتاد سال در سیطرۀ حکومتی گرفتار آمده بود که دیواری از وحشت، دورتادور جماهیرش کشیده بود. آنجا نه صدایی میشنیدند و نه از آنجا صدایی به گوش میرسید.
حتی بعدها که دیوارِ کمونیسم شکست و جماهیر، آزاد شدند، بازهم نتوانستیم آن سوی ارس را خوب ببینیم و بشناسیم.
تا رسیدیم به حاج علی اکرام و به قول خودش، حاج علی اکرام علیزاده ناردارانی. از دریچۀ نگاه او، تاریخ جدیدی پیش رویمان باز شد. خاطرات او، پرده از پایمردیِ مردمانی کنار زد که اسلامشان را حتی در دل الحادِ رسمی، با چنگ و دندان حفظ کرده بودند. «با چنگ و دندان»، تعبیر تلطیفشدهایست برای آن رویارویی سخت و دهشتناک. فقط کسی مثل حاج علی اکرام میتواند مرارتهای مسلمانی در قفس آهنینِ الحاد را بفهمد. چنین وحشت و دهشتی را هرگز نمیتوان با حاکمیتِ قلدرهایی مانند رضاخان مقایسه کرد؛ هرگز!
نخستینبار که شنیدیم حاج علی اکرام و همولایتیهایش، خود را با افتخار #خمینی_چی میدانند و مینامند، فکر کردیم این هم افسانهایست مانند افسانههای دیگر. اما راست بود، راستِ راست. پس از آن بود که حکمت این غربت را بیشتر درک کردیم. غربتِ آمیخته با غیرت، که سرانجام حقیقت اسلام در آن سوی ارس را برملا کرد.
بگذریم.
26 اسفند سال 1389، خبر درگذشت این مرد، دهانبهدهان چرخید. آن روز، فقط نامی از او شنیده بودیم و خاطراتی از او خوانده بودیم. برکتِ عمر حاج علی اکرام، اما پس از رحلتش مضاعف شد؛ آنجا که به بهانۀ بزرگداشتش، آشناییها با اسلام در آذربایجان تحول یافت و مسائل مرتبط با این کشور، بیشتر و تا حدودی دقیقتر از گذشته در جمهوری اسلامی ایران بازنمایی شد.
اندیشیدن به موضوع جمهوری آذربایجان در اینجا، به یُمن حاج علی اکرام، دیگر تابو نبود! و اگر حاج علی اکرام، فقط همین یک خدمت را به دوستداران انقلاب اسلامی کرده باشد، برای اثباتِ بزرگیاش کفایت میکند.
این مرد را بیشتر باید شناخت. از او بیشتر باید گفت و شنید. او برای ما، حامل گزارشهای مهم تاریخیست؛ دربارۀ اسلام، دربارۀ انقلاب اسلامی.
https://t.iss.one/ebtedamedia/49
🔺حاج علی اکرام، تابو را شکست
میشود ادعا کرد که ادوار شناخت ما از #جمهوری_آذربایجان، به دو دورۀ پیش و پس از شناختِ #حاج_علی_اکرام تقسیم میشود. تا پیش از طرح نامِ حاج علی اکرام، تصویر و تصور غالب از این جمهوری مسلمان، چیزی جز مشهوراتِ کممایۀ افواهی نبود. گویی با سرزمینی در دوردستها روبروییم! این ابهام، بیراه نبود. همسایۀ دیواربه دیوار ما، هفتاد سال در سیطرۀ حکومتی گرفتار آمده بود که دیواری از وحشت، دورتادور جماهیرش کشیده بود. آنجا نه صدایی میشنیدند و نه از آنجا صدایی به گوش میرسید.
حتی بعدها که دیوارِ کمونیسم شکست و جماهیر، آزاد شدند، بازهم نتوانستیم آن سوی ارس را خوب ببینیم و بشناسیم.
تا رسیدیم به حاج علی اکرام و به قول خودش، حاج علی اکرام علیزاده ناردارانی. از دریچۀ نگاه او، تاریخ جدیدی پیش رویمان باز شد. خاطرات او، پرده از پایمردیِ مردمانی کنار زد که اسلامشان را حتی در دل الحادِ رسمی، با چنگ و دندان حفظ کرده بودند. «با چنگ و دندان»، تعبیر تلطیفشدهایست برای آن رویارویی سخت و دهشتناک. فقط کسی مثل حاج علی اکرام میتواند مرارتهای مسلمانی در قفس آهنینِ الحاد را بفهمد. چنین وحشت و دهشتی را هرگز نمیتوان با حاکمیتِ قلدرهایی مانند رضاخان مقایسه کرد؛ هرگز!
نخستینبار که شنیدیم حاج علی اکرام و همولایتیهایش، خود را با افتخار #خمینی_چی میدانند و مینامند، فکر کردیم این هم افسانهایست مانند افسانههای دیگر. اما راست بود، راستِ راست. پس از آن بود که حکمت این غربت را بیشتر درک کردیم. غربتِ آمیخته با غیرت، که سرانجام حقیقت اسلام در آن سوی ارس را برملا کرد.
بگذریم.
26 اسفند سال 1389، خبر درگذشت این مرد، دهانبهدهان چرخید. آن روز، فقط نامی از او شنیده بودیم و خاطراتی از او خوانده بودیم. برکتِ عمر حاج علی اکرام، اما پس از رحلتش مضاعف شد؛ آنجا که به بهانۀ بزرگداشتش، آشناییها با اسلام در آذربایجان تحول یافت و مسائل مرتبط با این کشور، بیشتر و تا حدودی دقیقتر از گذشته در جمهوری اسلامی ایران بازنمایی شد.
اندیشیدن به موضوع جمهوری آذربایجان در اینجا، به یُمن حاج علی اکرام، دیگر تابو نبود! و اگر حاج علی اکرام، فقط همین یک خدمت را به دوستداران انقلاب اسلامی کرده باشد، برای اثباتِ بزرگیاش کفایت میکند.
این مرد را بیشتر باید شناخت. از او بیشتر باید گفت و شنید. او برای ما، حامل گزارشهای مهم تاریخیست؛ دربارۀ اسلام، دربارۀ انقلاب اسلامی.
https://t.iss.one/ebtedamedia/49
Telegram
ebtedamedia
#بیز_خمینیچیییک !
🔸
خمینیگرای ناردارانی #حاج_فیاض_نبی_اف به رحمت خدا رفت. یکی از همراهان مرحوم حاج علیاکرام علیاف که با او هم در مورد حاجی و هم در مورد نارداران مصاحبه کردم. سیزده سال پیش از این. سال ۲۰۱۰.
ده سال قبلترش هم ذکر او را در کتاب #باکو_۲۰۰۱ آوردهام. وقتی رفتیم دفتر حزب اسلام. همین جملهاش را هم گذاشتم عنوان همان فصل. بیز خمینیچیییک. روایت حاج فیاض در کتاب دیگرم #همسایه_خانه_زاد هم هست.
حاج فیاض یکی از همان پنجاهوچند نفری است که دوازدهم بهمن پنجاهوهفت در نارادان شدند مرید امام روحالله خمینی و نامشان شد #خمینی_چی.
خدا رحمت کند حاج فیاض را.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۳۰ مرداد ۱۴۰۲
@mehdinalbandie
🔸
خمینیگرای ناردارانی #حاج_فیاض_نبی_اف به رحمت خدا رفت. یکی از همراهان مرحوم حاج علیاکرام علیاف که با او هم در مورد حاجی و هم در مورد نارداران مصاحبه کردم. سیزده سال پیش از این. سال ۲۰۱۰.
ده سال قبلترش هم ذکر او را در کتاب #باکو_۲۰۰۱ آوردهام. وقتی رفتیم دفتر حزب اسلام. همین جملهاش را هم گذاشتم عنوان همان فصل. بیز خمینیچیییک. روایت حاج فیاض در کتاب دیگرم #همسایه_خانه_زاد هم هست.
حاج فیاض یکی از همان پنجاهوچند نفری است که دوازدهم بهمن پنجاهوهفت در نارادان شدند مرید امام روحالله خمینی و نامشان شد #خمینی_چی.
خدا رحمت کند حاج فیاض را.
🔸
#مهدی_نعلبندی / دارالولایه تبریز/ ۳۰ مرداد ۱۴۰۲
@mehdinalbandie