📘رساله الهیسیاسی
📝بندیکت اسپینوزا
علاوه بر کتاب مشهور «اخلاق»، کتاب «رساله الهیسیاسی» نیز یکی دیگر از آثار مهم و تأثیرگذار اسپینوزا بهشمار میرود. کتابی جنجالی و ممنوعه که در سال ۱۶۷۰-۱۶۶۹ بهصورت مخفیانه و بدون نام نویسنده انتشار یافت. اسپینوزا در این اثر خود ضمن دفاع از آزادی اندیشه و بیان، به نقد و تفسیر کتاب مقدّس و تثبیت نظام جمهوری دموکراتیک پرداخته است.
باروخ اسپینوزا ضمن پذیرفتن فلسفه و دین بهعنوان دو رکن در رسیدن به حقیقت و عدمِتضاد میان آن دو، بر تمایز عقل و دین تأکید داشته و معتقد است نه میتوان با عقل به اثبات دین پرداخت و نه باید با اخذ دین عقل را کنار گذاشت؛ زیرا حوزۀ عقل حقیقت است و حوزۀ دین تعبّد (اسپینوزا، ۱۳۹۷: ۳۸۳ الی۳۹۷).
این فیلسوف هلندی در بخش الهیِ کتاب، تعاریف متفاوتی از نبوّت و وحی و معجزه داده و بر آن باور است که فرایض دینی برای استقرار قوانین وضع شده است و در هر دورهای واجب نیست. لذا طبیعتاً هر فردی مکلّف به انجام آن نمیباشد.
از روز روشنتر است که فرایض هیچ ارتباطی با سعادت ندارند و آنکه فرایض عهد عتیق و شریعتِ موسی به چیزی جز مملکت عبریان و لاجَرم جز به منافع مادی مربوط نمیشدند (همان: ۲۰۹-۲۱۰). شریعت تنها برای آنانی نازل شده است که از عقل و تعالیم طبیعی بهرهای نداشتهاند (همان: ۱۴۸).
اسپینوزا با نفی عصمت انبیاء (همان: ۱۴۰) و ذکر این نکته که پیامبران اگر در کلام خود از واژگانی چون ملائکه و شیطان استفاده کردهاند برای آن است که با هر قومی باید تنها به زبان و پندارهای آنان سخن گفت (همان: ۱۵۳)، مینویسد:
نبوّت هرگز انبیاء را عالمتر نساخت و به سبب جهل آنان بر برخی از امور، نباید در امور فلسفی و طبیعی به سراغ آنان رفت (همان: ۱۳۷-۱۵۱). اطلاع داشتن پیامبران از همۀ امور بسیار حیرتآور است و این ادّعای مـفسّران برخلاف صراحت برخی از آیههای کتاب مقدّس است (همان: ۱۳۷). نـبـوّت نه به ذهنی کامل و استدلالی استوار، بلکه به قوّۀ تخیّلی شاداب نیاز دارد... انبیاء در مقایسه با دیگران از ذهن کاملتری برخوردار نبودهاند، بلکه این قوّۀ مخیّلۀ ایشان بود که از دیگران شادابتر بود (همان: ۱۱۲-۱۲۴-۱۲۵).
بندیکت اسپینوزا چیزی به نام معجزه را نیز نپذیرفته است (همان: ۲۲۰ الی۲۲۲) و بر آن اعتقاد است که حادثهای در طبیعت اتفاق نمیافتد که مخالف قوانین هستی باشد. معجزه چه مغایر با طبیعت و چه فراز آن، امری مهمل است. لاجَرم تنها چیزی که میتوانیم در کتاب مقدّس از معجزه بفهمیم این است که پدیدهای است در طبیعت که از فهم انسان فراتر میرود یا فکر میشود که فراتر رفته است (همان: ۲۲۸).
این فیلسوف وحدتِ وجودی، که برخی آن را انکار خدا در لباس ادب دانستهاند، اتّهام کفر و الحاد را نپذیرفته است و ضمن نفی بیایمانی و بیحرمتیاش به کتاب مقدّس، بر قبول کردن کلیّت عهدین اقرار کرده و بر آن باور است که هرگز کتابی نبوده است که از اشتباه بری بوده باشد. لذا پارهای از کتاب مقدّس تحریف شده است (همان: ۳۳۴ الی۳۶۰). او ضمن نبرد با خرافات دینی و تأکید بر جایگاه عقل، بیشتر مردم را عاری از شعور و معتاد به خرافات معرفی کرده است (همان: ۸۳-۸۴).
ترس علّت خرافات است... همۀ مردم بهخصوص آن هنگام که خود را در خطر مییابند و قادر به صیانت از خویش نیستند با تضرّع و اشکهای زنانه متوسّل به حمایت پروردگار میشوند. قسَم میخورند که عقل کور است و خِرَد انسانی بیثمر... از طرف دیگر بر این باورند که ولگردهای خلسهناکِ خیال، رؤیا و هرگونه خواب و خیال کودکانهای جوابی است از غیب، و خدا خردمندان را دوست نمیدارد... آنچه انسان را چنین دیوانه میکند، دلهره است (همان: ۸۴ الی۸۶).
منبع:
_ اسپینوزا، بندیکت، ۱۳۹۷، رساله الهیسیاسی، ترجمه علی فردوسی، تهران، شرکت سهامی انتشار.
https://t.iss.one/Minavash
📝بندیکت اسپینوزا
علاوه بر کتاب مشهور «اخلاق»، کتاب «رساله الهیسیاسی» نیز یکی دیگر از آثار مهم و تأثیرگذار اسپینوزا بهشمار میرود. کتابی جنجالی و ممنوعه که در سال ۱۶۷۰-۱۶۶۹ بهصورت مخفیانه و بدون نام نویسنده انتشار یافت. اسپینوزا در این اثر خود ضمن دفاع از آزادی اندیشه و بیان، به نقد و تفسیر کتاب مقدّس و تثبیت نظام جمهوری دموکراتیک پرداخته است.
باروخ اسپینوزا ضمن پذیرفتن فلسفه و دین بهعنوان دو رکن در رسیدن به حقیقت و عدمِتضاد میان آن دو، بر تمایز عقل و دین تأکید داشته و معتقد است نه میتوان با عقل به اثبات دین پرداخت و نه باید با اخذ دین عقل را کنار گذاشت؛ زیرا حوزۀ عقل حقیقت است و حوزۀ دین تعبّد (اسپینوزا، ۱۳۹۷: ۳۸۳ الی۳۹۷).
این فیلسوف هلندی در بخش الهیِ کتاب، تعاریف متفاوتی از نبوّت و وحی و معجزه داده و بر آن باور است که فرایض دینی برای استقرار قوانین وضع شده است و در هر دورهای واجب نیست. لذا طبیعتاً هر فردی مکلّف به انجام آن نمیباشد.
از روز روشنتر است که فرایض هیچ ارتباطی با سعادت ندارند و آنکه فرایض عهد عتیق و شریعتِ موسی به چیزی جز مملکت عبریان و لاجَرم جز به منافع مادی مربوط نمیشدند (همان: ۲۰۹-۲۱۰). شریعت تنها برای آنانی نازل شده است که از عقل و تعالیم طبیعی بهرهای نداشتهاند (همان: ۱۴۸).
اسپینوزا با نفی عصمت انبیاء (همان: ۱۴۰) و ذکر این نکته که پیامبران اگر در کلام خود از واژگانی چون ملائکه و شیطان استفاده کردهاند برای آن است که با هر قومی باید تنها به زبان و پندارهای آنان سخن گفت (همان: ۱۵۳)، مینویسد:
نبوّت هرگز انبیاء را عالمتر نساخت و به سبب جهل آنان بر برخی از امور، نباید در امور فلسفی و طبیعی به سراغ آنان رفت (همان: ۱۳۷-۱۵۱). اطلاع داشتن پیامبران از همۀ امور بسیار حیرتآور است و این ادّعای مـفسّران برخلاف صراحت برخی از آیههای کتاب مقدّس است (همان: ۱۳۷). نـبـوّت نه به ذهنی کامل و استدلالی استوار، بلکه به قوّۀ تخیّلی شاداب نیاز دارد... انبیاء در مقایسه با دیگران از ذهن کاملتری برخوردار نبودهاند، بلکه این قوّۀ مخیّلۀ ایشان بود که از دیگران شادابتر بود (همان: ۱۱۲-۱۲۴-۱۲۵).
بندیکت اسپینوزا چیزی به نام معجزه را نیز نپذیرفته است (همان: ۲۲۰ الی۲۲۲) و بر آن اعتقاد است که حادثهای در طبیعت اتفاق نمیافتد که مخالف قوانین هستی باشد. معجزه چه مغایر با طبیعت و چه فراز آن، امری مهمل است. لاجَرم تنها چیزی که میتوانیم در کتاب مقدّس از معجزه بفهمیم این است که پدیدهای است در طبیعت که از فهم انسان فراتر میرود یا فکر میشود که فراتر رفته است (همان: ۲۲۸).
این فیلسوف وحدتِ وجودی، که برخی آن را انکار خدا در لباس ادب دانستهاند، اتّهام کفر و الحاد را نپذیرفته است و ضمن نفی بیایمانی و بیحرمتیاش به کتاب مقدّس، بر قبول کردن کلیّت عهدین اقرار کرده و بر آن باور است که هرگز کتابی نبوده است که از اشتباه بری بوده باشد. لذا پارهای از کتاب مقدّس تحریف شده است (همان: ۳۳۴ الی۳۶۰). او ضمن نبرد با خرافات دینی و تأکید بر جایگاه عقل، بیشتر مردم را عاری از شعور و معتاد به خرافات معرفی کرده است (همان: ۸۳-۸۴).
ترس علّت خرافات است... همۀ مردم بهخصوص آن هنگام که خود را در خطر مییابند و قادر به صیانت از خویش نیستند با تضرّع و اشکهای زنانه متوسّل به حمایت پروردگار میشوند. قسَم میخورند که عقل کور است و خِرَد انسانی بیثمر... از طرف دیگر بر این باورند که ولگردهای خلسهناکِ خیال، رؤیا و هرگونه خواب و خیال کودکانهای جوابی است از غیب، و خدا خردمندان را دوست نمیدارد... آنچه انسان را چنین دیوانه میکند، دلهره است (همان: ۸۴ الی۸۶).
منبع:
_ اسپینوزا، بندیکت، ۱۳۹۷، رساله الهیسیاسی، ترجمه علی فردوسی، تهران، شرکت سهامی انتشار.
https://t.iss.one/Minavash
Telegram
میناوش
یادداشتهای میثم موسوی
ارتباط با من:
@meysammousavi1363
ارتباط با من:
@meysammousavi1363
❤1