📌 مسئولان محترم!
چرا همیشه فعال اقتصادی را با عینک تحقیر میبینید؟
🔹تاجران و تولیدکنندگان ایرانی دشمن نیستند؛همانهایی هستند که وقتی بحران رسید، به جای فرار، ماندند و چرخ اقتصاد را چرخاندند.
🔹امروز بعد از اتحاد ملی و همبستگی بیسابقه، انتظار داریم نگاه شما هم تغییر کند.
🔹 این کشور بدون جسارت کارآفرینان و سرمایهگذاران داخلی نمیتواند از گردنه تحریم و فشار عبور کند.
🔹اقتصاد مقاومتی فقط شعار نیست؛ نیازمند اعتماد، حمایت و عزت دادن به کسانی است که ریسک میکنند و اشتغال میآفرینند.
🔹کمی هم به تاجر و تولیدکننده ایرانی احترام بگذارید؛
این سادهترین و مؤثرترین سیاست توسعه است.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
چرا همیشه فعال اقتصادی را با عینک تحقیر میبینید؟
🔹تاجران و تولیدکنندگان ایرانی دشمن نیستند؛همانهایی هستند که وقتی بحران رسید، به جای فرار، ماندند و چرخ اقتصاد را چرخاندند.
🔹امروز بعد از اتحاد ملی و همبستگی بیسابقه، انتظار داریم نگاه شما هم تغییر کند.
🔹 این کشور بدون جسارت کارآفرینان و سرمایهگذاران داخلی نمیتواند از گردنه تحریم و فشار عبور کند.
🔹اقتصاد مقاومتی فقط شعار نیست؛ نیازمند اعتماد، حمایت و عزت دادن به کسانی است که ریسک میکنند و اشتغال میآفرینند.
🔹کمی هم به تاجر و تولیدکننده ایرانی احترام بگذارید؛
این سادهترین و مؤثرترین سیاست توسعه است.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍9
📌 برند ملی ایران و جایگزینی بازارها
🔹تحلیل سیاستهای اقتصادی بریتانیا در دو دهه گذشته نشان میدهد که آنها با تلفیق قدرت نرم، کمکهای توسعهای و برندسازی ملی (Nation Branding) عملاً ساختار تصمیمگیری و سبک زندگی کشورهای هدف را در مسیر همسویی با منافع خود تغییر دادهاند. مقاله منتشرشده در Journal of International Relations and Development بهخوبی این رویکرد را روشن میکند که کمکهای اقتصادی و دیپلماسی برند، مکمل راهبردی یکدیگر شدهاند تا نفوذ غرب را به عمق جوامع درحالتوسعه ببرند.
🔹امروز اما یک تفاوت تاریخی وجود دارد در شرایطی که موج بیداری افکار عمومی علیه رژیم صهیونیستی بیسابقه است و بسیاری از مردم دنیا آشکارا از محصولات شرکتهای صهیونیستی اعلام انزجار و بایکوت میکنند، ایران فرصت کمنظیری یافته تا یک برند ملی مستقل، غیرصهیونیستی و عدالتمحور را جایگزین کند.
🔹برخلاف الگوی بریتانیا که عمدتاً در سایه کمکهای مالی و روایتسازی نرم اعمال میشود، ایران میتواند با تکیه بر ترکیب چند مولفه کلیدی این فرصت را بالفعل کند.
🔹محصولات باکیفیت کشاورزی، دارویی و صنعتی ایران میتواند به سرعت جایگزین واردات بازارهای منطقه و کشورهای همسو شود. بسیاری از مصرفکنندگان جهان اسلام و حتی برخی ملتهای غربی، اکنون حاضرند کالایی بخرند که از زنجیره تأمین رژیم صهیونیستی فاصله داشته باشد.
🔹معرفی برچسب «ساخت ایران» با روایت مقاومت، کرامت و اصالت فرهنگی، توان تاثیرگذاری روانی برند ملی ایران را فراتر از مدل بریتانیایی توسعه میدهد. بهرهگیری از زیرساختهای صادرات دیجیتال و همکاریهای پیمانی با کشورهای عضو بریکس و جبهه مقاومت، مسیر تازهای برای عبور از تحریمها و ایجاد دسترسی به بازارهای جدید خواهد بود.
🔹در فضای فعلی، فرصت جایگزینی برند صهیونیستی با برند ایرانی صرفاً یک امکان تبلیغاتی نیست؛ بلکه میتواند به یک راهبرد موثر برای مقاومسازی اقتصاد ملی و ارتقاء سهم ایران در تجارت جهانی تبدیل شود. هرچقدر بریتانیا در گذشته از «برندسازی ملی» بهعنوان ابزاری برای شرطیسازی ملتها استفاده کرد، ایران میتواند برندسازی اخلاقی و ضدصهیونیستی را به سکوی صادرات کالاهای تولید ملی بدل کند و اعتماد مردم آزاده جهان را به اقتصاد خود جلب کند.
🔹ما امروز در نقطهای ایستادهایم که انرژی بایکوت جهانی علیه صهیونیسم باید از شعار به عمل تبدیل شود؛ این کار نیازمند یک نقشه راه دقیق صادراتی و روایتسازی برند ملی است. اگر برند «Made in Iran» با دقت و جسارت معرفی شود، میتوان بخشی از بازارهای منطقهای و فرامنطقهای را از دست برندهای صهیونیستی خارج کرد و اقتدار اقتصادی ایران را در عمل تثبیت نمود.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
🔹تحلیل سیاستهای اقتصادی بریتانیا در دو دهه گذشته نشان میدهد که آنها با تلفیق قدرت نرم، کمکهای توسعهای و برندسازی ملی (Nation Branding) عملاً ساختار تصمیمگیری و سبک زندگی کشورهای هدف را در مسیر همسویی با منافع خود تغییر دادهاند. مقاله منتشرشده در Journal of International Relations and Development بهخوبی این رویکرد را روشن میکند که کمکهای اقتصادی و دیپلماسی برند، مکمل راهبردی یکدیگر شدهاند تا نفوذ غرب را به عمق جوامع درحالتوسعه ببرند.
🔹امروز اما یک تفاوت تاریخی وجود دارد در شرایطی که موج بیداری افکار عمومی علیه رژیم صهیونیستی بیسابقه است و بسیاری از مردم دنیا آشکارا از محصولات شرکتهای صهیونیستی اعلام انزجار و بایکوت میکنند، ایران فرصت کمنظیری یافته تا یک برند ملی مستقل، غیرصهیونیستی و عدالتمحور را جایگزین کند.
🔹برخلاف الگوی بریتانیا که عمدتاً در سایه کمکهای مالی و روایتسازی نرم اعمال میشود، ایران میتواند با تکیه بر ترکیب چند مولفه کلیدی این فرصت را بالفعل کند.
🔹محصولات باکیفیت کشاورزی، دارویی و صنعتی ایران میتواند به سرعت جایگزین واردات بازارهای منطقه و کشورهای همسو شود. بسیاری از مصرفکنندگان جهان اسلام و حتی برخی ملتهای غربی، اکنون حاضرند کالایی بخرند که از زنجیره تأمین رژیم صهیونیستی فاصله داشته باشد.
🔹معرفی برچسب «ساخت ایران» با روایت مقاومت، کرامت و اصالت فرهنگی، توان تاثیرگذاری روانی برند ملی ایران را فراتر از مدل بریتانیایی توسعه میدهد. بهرهگیری از زیرساختهای صادرات دیجیتال و همکاریهای پیمانی با کشورهای عضو بریکس و جبهه مقاومت، مسیر تازهای برای عبور از تحریمها و ایجاد دسترسی به بازارهای جدید خواهد بود.
🔹در فضای فعلی، فرصت جایگزینی برند صهیونیستی با برند ایرانی صرفاً یک امکان تبلیغاتی نیست؛ بلکه میتواند به یک راهبرد موثر برای مقاومسازی اقتصاد ملی و ارتقاء سهم ایران در تجارت جهانی تبدیل شود. هرچقدر بریتانیا در گذشته از «برندسازی ملی» بهعنوان ابزاری برای شرطیسازی ملتها استفاده کرد، ایران میتواند برندسازی اخلاقی و ضدصهیونیستی را به سکوی صادرات کالاهای تولید ملی بدل کند و اعتماد مردم آزاده جهان را به اقتصاد خود جلب کند.
🔹ما امروز در نقطهای ایستادهایم که انرژی بایکوت جهانی علیه صهیونیسم باید از شعار به عمل تبدیل شود؛ این کار نیازمند یک نقشه راه دقیق صادراتی و روایتسازی برند ملی است. اگر برند «Made in Iran» با دقت و جسارت معرفی شود، میتوان بخشی از بازارهای منطقهای و فرامنطقهای را از دست برندهای صهیونیستی خارج کرد و اقتدار اقتصادی ایران را در عمل تثبیت نمود.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍6
📌اقتصاد جهان در حال جابهجایی است؛ اما برخی خواب مذاکره میبینند!
🔹وقتی اقتصاد چین در نیمه ۲۰۲۵ با ۵.۳٪ رشد قدرتنمایی میکند و اقتصاد آمریکا با نیم درصد رکود دستوپا میزند، شما هنوز درگیر مذاکره کردن با آن هستید؟
🔹آیا نمیبینید چین حالا ۳۵٪ بزرگتر از اقتصاد واقعی آمریکا است و تا یک دهه دیگر در اسمی هم پیشی میگیرد؟
🔹تشخیص شریک راهبردی سخت نیست اما اگر این فرصت تاریخی را هم مثل هزار فرصت دیگر پشت میزها و بخشنامهها خاک کنید، دیگر فقط مردم نیستند که هزینه میدهند؛ تاریخ این بیعملی را فراموش نخواهد کرد.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
🔹وقتی اقتصاد چین در نیمه ۲۰۲۵ با ۵.۳٪ رشد قدرتنمایی میکند و اقتصاد آمریکا با نیم درصد رکود دستوپا میزند، شما هنوز درگیر مذاکره کردن با آن هستید؟
🔹آیا نمیبینید چین حالا ۳۵٪ بزرگتر از اقتصاد واقعی آمریکا است و تا یک دهه دیگر در اسمی هم پیشی میگیرد؟
🔹تشخیص شریک راهبردی سخت نیست اما اگر این فرصت تاریخی را هم مثل هزار فرصت دیگر پشت میزها و بخشنامهها خاک کنید، دیگر فقط مردم نیستند که هزینه میدهند؛ تاریخ این بیعملی را فراموش نخواهد کرد.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍29👎2
📌پدافند غیرعامل مردود جنگ ۱۲ روزه؛ غیبت در بزنگاه امنیت ملی / بازنگری در ساختار پدافند غیرعامل؛ الزامی برای تابآوری ملی
🔹جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل که در تابستان ۱۴۰۴ رخ داد، یکی از جدیترین و بیسابقهترین مواجهات مستقیم نظامی جمهوری اسلامی ایران با یک قدرت منطقهای بود؛ جنگی که علاوه بر ابعاد نظامی، با موجی از حملات سایبری، خرابکاری صنعتی، و اختلال در زیرساختهای حیاتی کشور همراه شد. در چنین بحرانی، انتظار میرفت سازمان پدافند غیرعامل به عنوان مسئول رسمی حفاظت از زیرساختهای حیاتی کشور، نقش محوری در مدیریت، پیشگیری و مقابله با تهدیدات ایفا کند؛ اما آنچه دیدیم، سکوت، انفعال و غیبت نهادین بود.
🔹در جریان این درگیری کوتاه اما پرتنش، اسرائیل موفق شد با استفاده از ابزارهای سایبری و هواپیماهای بدون سرنشین، به تأسیسات برق، پالایشگاهها، مراکز مخابراتی و حتی برخی خطوط انتقال آب کشور آسیب وارد کند. همچنین چندین فرودگاه و شبکه حملونقل ریلی دچار اختلال موقت شدند. این حملات نهتنها خسارات اقتصادی وارد کردند، بلکه روان عمومی جامعه را نیز دچار التهاب کردند.
🔹با وجود اینکه سازمان پدافند غیرعامل سالهاست شعار «مصونسازی زیرساختها» را تکرار میکند، هیچ نشانهای از وجود سامانههای هشدار سریع، طرحهای جایگزین، تابآوری سایبری یا برنامههای واکنش اضطراری هماهنگ از سوی این نهاد دیده نشد. در روزهای ابتدایی جنگ، حتی اطلاعرسانی درباره منشأ اختلالات در سامانههای سوخت، برق و اینترنت کشور بهصورت پراکنده و غیررسمی از سوی رسانهها منتشر میشد، در حالی که پدافند غیرعامل در جایگاه پاسخگو یا راهبر بحران حضور نداشت.
🔹این ضعف در عمل، ریشه در سالها بیعملی دارد. تجربههای پیشین همچون حمله سایبری به سامانه سوخت در ۱۴۰۰، اختلالات شبکه برق در اهواز، انفجار در نطنز، و حمله به سامانه راهآهن، باید زنگ خطر را برای اصلاح ساختار پدافند به صدا درمیآورد. اما متأسفانه، این سازمان با تکرار روند کلیگویی، همایشگرایی، و بیبرنامگی، نتوانست جایگاه خود را بهعنوان یک نهاد فنی-عملیاتی تثبیت کند.
🔹جنگ ۱۲ روزه، مهمترین آزمون این سازمان بود و باید گفت: مردود شد. در حالی که در کشورهای توسعهیافته، نهادهای متناظر با پدافند غیرعامل پیش از هر جنگی، سناریوهای دقیق مقابله با تهدیدات غیرنظامی را تمرین و مستندسازی میکنند، در ایران، این وظایف یا به فراموشی سپرده شده، یا به نهادهایی محول شده که تخصص یا اختیار لازم را ندارند.
‼️ اگر قرار است کشور در برابر جنگهای آینده ایمن بماند، باید پدافند غیرعامل از نو بازتعریف شود: سازمانی چابک، فناورانه، پاسخگو و زیر نظر نظارت واقعی. در غیر اینصورت، همچنان در بزنگاههای مهم، نهادهای کلیدی و مردم، خود را تنها و بیپناه خواهند یافت.
#سازمان_پدافند_غیر_عامل
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
🔹جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل که در تابستان ۱۴۰۴ رخ داد، یکی از جدیترین و بیسابقهترین مواجهات مستقیم نظامی جمهوری اسلامی ایران با یک قدرت منطقهای بود؛ جنگی که علاوه بر ابعاد نظامی، با موجی از حملات سایبری، خرابکاری صنعتی، و اختلال در زیرساختهای حیاتی کشور همراه شد. در چنین بحرانی، انتظار میرفت سازمان پدافند غیرعامل به عنوان مسئول رسمی حفاظت از زیرساختهای حیاتی کشور، نقش محوری در مدیریت، پیشگیری و مقابله با تهدیدات ایفا کند؛ اما آنچه دیدیم، سکوت، انفعال و غیبت نهادین بود.
🔹در جریان این درگیری کوتاه اما پرتنش، اسرائیل موفق شد با استفاده از ابزارهای سایبری و هواپیماهای بدون سرنشین، به تأسیسات برق، پالایشگاهها، مراکز مخابراتی و حتی برخی خطوط انتقال آب کشور آسیب وارد کند. همچنین چندین فرودگاه و شبکه حملونقل ریلی دچار اختلال موقت شدند. این حملات نهتنها خسارات اقتصادی وارد کردند، بلکه روان عمومی جامعه را نیز دچار التهاب کردند.
🔹با وجود اینکه سازمان پدافند غیرعامل سالهاست شعار «مصونسازی زیرساختها» را تکرار میکند، هیچ نشانهای از وجود سامانههای هشدار سریع، طرحهای جایگزین، تابآوری سایبری یا برنامههای واکنش اضطراری هماهنگ از سوی این نهاد دیده نشد. در روزهای ابتدایی جنگ، حتی اطلاعرسانی درباره منشأ اختلالات در سامانههای سوخت، برق و اینترنت کشور بهصورت پراکنده و غیررسمی از سوی رسانهها منتشر میشد، در حالی که پدافند غیرعامل در جایگاه پاسخگو یا راهبر بحران حضور نداشت.
🔹این ضعف در عمل، ریشه در سالها بیعملی دارد. تجربههای پیشین همچون حمله سایبری به سامانه سوخت در ۱۴۰۰، اختلالات شبکه برق در اهواز، انفجار در نطنز، و حمله به سامانه راهآهن، باید زنگ خطر را برای اصلاح ساختار پدافند به صدا درمیآورد. اما متأسفانه، این سازمان با تکرار روند کلیگویی، همایشگرایی، و بیبرنامگی، نتوانست جایگاه خود را بهعنوان یک نهاد فنی-عملیاتی تثبیت کند.
🔹جنگ ۱۲ روزه، مهمترین آزمون این سازمان بود و باید گفت: مردود شد. در حالی که در کشورهای توسعهیافته، نهادهای متناظر با پدافند غیرعامل پیش از هر جنگی، سناریوهای دقیق مقابله با تهدیدات غیرنظامی را تمرین و مستندسازی میکنند، در ایران، این وظایف یا به فراموشی سپرده شده، یا به نهادهایی محول شده که تخصص یا اختیار لازم را ندارند.
‼️ اگر قرار است کشور در برابر جنگهای آینده ایمن بماند، باید پدافند غیرعامل از نو بازتعریف شود: سازمانی چابک، فناورانه، پاسخگو و زیر نظر نظارت واقعی. در غیر اینصورت، همچنان در بزنگاههای مهم، نهادهای کلیدی و مردم، خود را تنها و بیپناه خواهند یافت.
#سازمان_پدافند_غیر_عامل
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍16👎2
مصـــاف اقتصادی
📌پدافند غیرعامل مردود جنگ ۱۲ روزه؛ غیبت در بزنگاه امنیت ملی / بازنگری در ساختار پدافند غیرعامل؛ الزامی برای تابآوری ملی 🔹جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل که در تابستان ۱۴۰۴ رخ داد، یکی از جدیترین و بیسابقهترین مواجهات مستقیم نظامی جمهوری اسلامی ایران با یک…
📌سردار جلالی و بحران اعتبار رسانهای؛ اظهاراتی که تکذیب شدند! / نقدی بر عملکرد رسانهای سردار جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل
🔹سردار غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل، طی سالهای مسئولیت خود بارها در فضای رسانهای کشور اظهاراتی جنجالی مطرح کرده که بعضاً یا از اساس تکذیب شدهاند یا در عمل نادرست بودن آنها آشکار شده است. این روند تکرارشونده، موجب شده بسیاری از ناظران و رسانهها عملکرد او را در حوزه اطلاعرسانی، نهتنها ناکارآمد بلکه گاه مخرب ارزیابی کنند.
🔹یکی از مشهورترین این موارد، ادعای «ابر دزدی» در زمینه تغییرات اقلیمی بود؛ موضوعی که ابتدا با استناد به "شواهد علمی" مطرح شد اما پس از موج انتقادات علمی و رسانهای، توسط روابط عمومی سازمان پدافند غیرعامل به عنوان "یک دیدگاه آیندهنگر" و نه مبتنی بر واقعیتهای جاری توصیف شد. این تغییر موضع ناگهانی، نشانهای از عدم اتکا به منابع معتبر علمی در بیان اظهارات اولیه تلقی شد.
🔹مورد دیگر، ادعای جنجالی جلالی درباره نقش پیامرسان واتساپ در ترور فرماندهان نظامی بود؛ سخنی که نه تنها با شواهد فنی و امنیتی تأیید نشد، بلکه با واکنش خانواده یکی از شهدا، کارشناسان ارتباطات و حتی برخی چهرههای سیاسی مواجه شد. این ادعا، بدون ارائه مستندات فنی مطرح شد و نهایتاً نیز بیپشتوانه باقی ماند.
🔹در سال ۱۳۹۸، در روزهای ابتدایی شیوع ویروس کرونا نیز سردار جلالی وضعیت زیستی کشور را "سفید" اعلام کرد و احتمال شیوع کرونا را "اندک" دانست. تنها چند روز بعد، وزارت بهداشت ابتلای رسمی و فوت افراد را اعلام کرد، اما سردار جلالی تا چند هفته بعد نیز از بهکارگیری واژههایی چون "جنگ بیولوژیک" به جای تبیین وضعیت بحرانی خودداری نکرد. این تعلل و ناهماهنگی با دادههای رسمی، به بیاعتمادی عمومی در آن مقطع دامن زد.
🔹مجموعه این موارد نشان میدهد که نحوه مواجهه سردار جلالی با مسائل رسانهای اغلب فاقد انسجام، هماهنگی با دستگاههای تخصصی و دقت در انتقال اطلاعات بوده است. در جایگاهی که وظیفهاش آمادهسازی کشور برای مواجهه با تهدیدات غیرنظامی و بحرانهای پیچیده است، بیدقتی در بیان عمومی نهتنها موجب ابهام، بلکه میتواند تبعات امنیتی و اجتماعی جدی به همراه داشته باشد. اظهارات نادقیق، حتی اگر در نیت خیر مطرح شوند، نیازمند بازنگری ساختاری در شیوه ارتباطی و اطلاعرسانی این نهاد کلیدی هستند.
#سازمان_پدافند_غیر_عامل
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
🔹سردار غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل، طی سالهای مسئولیت خود بارها در فضای رسانهای کشور اظهاراتی جنجالی مطرح کرده که بعضاً یا از اساس تکذیب شدهاند یا در عمل نادرست بودن آنها آشکار شده است. این روند تکرارشونده، موجب شده بسیاری از ناظران و رسانهها عملکرد او را در حوزه اطلاعرسانی، نهتنها ناکارآمد بلکه گاه مخرب ارزیابی کنند.
🔹یکی از مشهورترین این موارد، ادعای «ابر دزدی» در زمینه تغییرات اقلیمی بود؛ موضوعی که ابتدا با استناد به "شواهد علمی" مطرح شد اما پس از موج انتقادات علمی و رسانهای، توسط روابط عمومی سازمان پدافند غیرعامل به عنوان "یک دیدگاه آیندهنگر" و نه مبتنی بر واقعیتهای جاری توصیف شد. این تغییر موضع ناگهانی، نشانهای از عدم اتکا به منابع معتبر علمی در بیان اظهارات اولیه تلقی شد.
🔹مورد دیگر، ادعای جنجالی جلالی درباره نقش پیامرسان واتساپ در ترور فرماندهان نظامی بود؛ سخنی که نه تنها با شواهد فنی و امنیتی تأیید نشد، بلکه با واکنش خانواده یکی از شهدا، کارشناسان ارتباطات و حتی برخی چهرههای سیاسی مواجه شد. این ادعا، بدون ارائه مستندات فنی مطرح شد و نهایتاً نیز بیپشتوانه باقی ماند.
🔹در سال ۱۳۹۸، در روزهای ابتدایی شیوع ویروس کرونا نیز سردار جلالی وضعیت زیستی کشور را "سفید" اعلام کرد و احتمال شیوع کرونا را "اندک" دانست. تنها چند روز بعد، وزارت بهداشت ابتلای رسمی و فوت افراد را اعلام کرد، اما سردار جلالی تا چند هفته بعد نیز از بهکارگیری واژههایی چون "جنگ بیولوژیک" به جای تبیین وضعیت بحرانی خودداری نکرد. این تعلل و ناهماهنگی با دادههای رسمی، به بیاعتمادی عمومی در آن مقطع دامن زد.
🔹مجموعه این موارد نشان میدهد که نحوه مواجهه سردار جلالی با مسائل رسانهای اغلب فاقد انسجام، هماهنگی با دستگاههای تخصصی و دقت در انتقال اطلاعات بوده است. در جایگاهی که وظیفهاش آمادهسازی کشور برای مواجهه با تهدیدات غیرنظامی و بحرانهای پیچیده است، بیدقتی در بیان عمومی نهتنها موجب ابهام، بلکه میتواند تبعات امنیتی و اجتماعی جدی به همراه داشته باشد. اظهارات نادقیق، حتی اگر در نیت خیر مطرح شوند، نیازمند بازنگری ساختاری در شیوه ارتباطی و اطلاعرسانی این نهاد کلیدی هستند.
#سازمان_پدافند_غیر_عامل
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍16👎4
📌تحولات دریای سرخ و شاخ آفریقا و پیامدهای آن برای ایران
🔹در ماههای اخیر، تمرکز قدرتهای جهانی از خلیج فارس به دریای سرخ و بابالمندب منتقل شده است؛ روندی که نشانه تغییر اولویتهای راهبردی آمریکا و متحدانش در حفاظت از خطوط انرژی و تجارت جهانی است، نه صرفاً کاهش تنش با ایران.
🔹انتقال تمرکز به دریای سرخ رقابت شدیدی میان عربستان و امارات ایجاد کرده است؛ ابوظبی بهدنبال نفوذ لجستیکی در شاخ آفریقاست، در حالی که ریاض با سرمایهگذاری در ارتش سودان، امنیت پروژههایی مانند نئوم را دنبال میکند. این رقابت زیرساختهای دریای سرخ را به میدان کشمکش نیابتی بدل کرده و ثبات زنجیره تأمین جهانی را تهدید میکند.
🔹با افزایش تهدیدات در بابالمندب، اهمیت ژئوپلیتیکی مسیرهای جایگزین مانند چابهار و جاسک برای ایران بیشتر شده است. اما ایران هنوز در سرمایهگذاری سریع و مؤثر در زیرساختهای لجستیکی شرقی برای بهرهبرداری از این فرصت راهبردی، عقب مانده است.
🔹افزایش ریسکهای عبور نفت از بابالمندب، فرصتی راهبردی برای ایران ایجاد کرده است تا با تقویت امنیت، ظرفیت صادرات و اعتماد سیاسی، جایگاه خود را در بازار انرژی ارتقا دهد. تحلیلگران هشدار میدهند کاهش حملات، تنها یک توقف تاکتیکی است و بحران میتواند بازگردد.
🔹ایران برای بهرهگیری از فرصتهای جدید، باید علاوه بر توسعه زیرساختها، نظام تسویه مالی و بیمه کشتیرانی خود را تقویت کند. همکاری بانکی و بیمهای با چین میتواند موقعیت ایران را بهعنوان تأمینکننده مطمئن انرژی تثبیت کرده و زمینه جذب سرمایهگذاری خارجی را فراهم سازد.
🔹دیپلماسی چندجانبه ایران میتواند از رقابت ریاض و ابوظبی در شاخ آفریقا بهره ببرد؛ رقابتی که فراتر از یک مناقشه محلی، تلاشی برای کنترل مسیرهای ترانزیتی اوراسیا–آفریقا است. با تنظیم موازنههای امنیتی، ایران قادر است هم از انزوای منطقهای پرهیز کند و هم بخشی از هزینههای امنیت دریای سرخ را به رقبا منتقل کرده و از مسیرهای شرقی، درآمد جایگزین کسب نماید.
🔹تحولات اخیر نشان میدهد که اتکای صرف به ژئوپلیتیک خلیج فارس دیگر کافی نیست. کشورهایی که مسیرهای متنوع و فعال صادرات انرژی، همراه با سازوکارهای شفاف بیمه و مالی ایجاد کنند، در برابر تحریمها مقاومتر و در جذب شرکای آسیایی موفقتر خواهند بود. این راهبرد ضریب اطمینان و پایداری جایگاه ایران در بازار جهانی انرژی را افزایش میدهد.
🔹در مجموع، چشمانداز آینده نشان میدهد که اگر ایران بخواهد سهم واقعی خود از معادلات انرژی و تجارت را حفظ کند، چارهای جز تسریع سرمایهگذاری زیرساختی در بنادر شرقی و شمالی (برای کریدور شرق–غرب و شمال–جنوب)، بازطراحی دیپلماسی انرژی و کاهش موانع تسویه مالی با شرکای آسیایی ندارد.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
🔹در ماههای اخیر، تمرکز قدرتهای جهانی از خلیج فارس به دریای سرخ و بابالمندب منتقل شده است؛ روندی که نشانه تغییر اولویتهای راهبردی آمریکا و متحدانش در حفاظت از خطوط انرژی و تجارت جهانی است، نه صرفاً کاهش تنش با ایران.
🔹انتقال تمرکز به دریای سرخ رقابت شدیدی میان عربستان و امارات ایجاد کرده است؛ ابوظبی بهدنبال نفوذ لجستیکی در شاخ آفریقاست، در حالی که ریاض با سرمایهگذاری در ارتش سودان، امنیت پروژههایی مانند نئوم را دنبال میکند. این رقابت زیرساختهای دریای سرخ را به میدان کشمکش نیابتی بدل کرده و ثبات زنجیره تأمین جهانی را تهدید میکند.
🔹با افزایش تهدیدات در بابالمندب، اهمیت ژئوپلیتیکی مسیرهای جایگزین مانند چابهار و جاسک برای ایران بیشتر شده است. اما ایران هنوز در سرمایهگذاری سریع و مؤثر در زیرساختهای لجستیکی شرقی برای بهرهبرداری از این فرصت راهبردی، عقب مانده است.
🔹افزایش ریسکهای عبور نفت از بابالمندب، فرصتی راهبردی برای ایران ایجاد کرده است تا با تقویت امنیت، ظرفیت صادرات و اعتماد سیاسی، جایگاه خود را در بازار انرژی ارتقا دهد. تحلیلگران هشدار میدهند کاهش حملات، تنها یک توقف تاکتیکی است و بحران میتواند بازگردد.
🔹ایران برای بهرهگیری از فرصتهای جدید، باید علاوه بر توسعه زیرساختها، نظام تسویه مالی و بیمه کشتیرانی خود را تقویت کند. همکاری بانکی و بیمهای با چین میتواند موقعیت ایران را بهعنوان تأمینکننده مطمئن انرژی تثبیت کرده و زمینه جذب سرمایهگذاری خارجی را فراهم سازد.
🔹دیپلماسی چندجانبه ایران میتواند از رقابت ریاض و ابوظبی در شاخ آفریقا بهره ببرد؛ رقابتی که فراتر از یک مناقشه محلی، تلاشی برای کنترل مسیرهای ترانزیتی اوراسیا–آفریقا است. با تنظیم موازنههای امنیتی، ایران قادر است هم از انزوای منطقهای پرهیز کند و هم بخشی از هزینههای امنیت دریای سرخ را به رقبا منتقل کرده و از مسیرهای شرقی، درآمد جایگزین کسب نماید.
🔹تحولات اخیر نشان میدهد که اتکای صرف به ژئوپلیتیک خلیج فارس دیگر کافی نیست. کشورهایی که مسیرهای متنوع و فعال صادرات انرژی، همراه با سازوکارهای شفاف بیمه و مالی ایجاد کنند، در برابر تحریمها مقاومتر و در جذب شرکای آسیایی موفقتر خواهند بود. این راهبرد ضریب اطمینان و پایداری جایگاه ایران در بازار جهانی انرژی را افزایش میدهد.
🔹در مجموع، چشمانداز آینده نشان میدهد که اگر ایران بخواهد سهم واقعی خود از معادلات انرژی و تجارت را حفظ کند، چارهای جز تسریع سرمایهگذاری زیرساختی در بنادر شرقی و شمالی (برای کریدور شرق–غرب و شمال–جنوب)، بازطراحی دیپلماسی انرژی و کاهش موانع تسویه مالی با شرکای آسیایی ندارد.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌پایان عصر دلار؛ وقتی آمریکا از آیندهای بدون قدرت تحریم میترسد
مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا با ابراز تاسف گفت:
🔹ما تا پنج سال دیگر مجبور نخواهیم بود در مورد تحریمها صحبت کنیم! چون کشورهای زیادی با ارزهایی غیر از دلار معامله خواهند کرد. به طوری که ما دیگر توانایی تحریم آنها را نخواهیم داشت.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا با ابراز تاسف گفت:
🔹ما تا پنج سال دیگر مجبور نخواهیم بود در مورد تحریمها صحبت کنیم! چون کشورهای زیادی با ارزهایی غیر از دلار معامله خواهند کرد. به طوری که ما دیگر توانایی تحریم آنها را نخواهیم داشت.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍27
📌مقایسه قدرت اقتصادی و صنعتی بریکس و G7
👤جکسون هینکل، فعال سیاسی و رسانهای آمریکایی:
🔻کشورهای عضو #بریکس دارای موارد زیر هستند:
➖۴۶٪ از تولید ناخالص داخلی جهان (G7 = ۲۹٪)
➖۵۵٪ از جمعیت جهان (G7 = ۱۰٪)
➖۴۵٪ از تولید نفت جهان (G7 = ۲۹٪)
➖۵۰٪ از رشد تولید ناخالص داخلی جهان (G7 = ۲۰٪)
➖۴۶٪ از برق جهان (G7 = ۲۵٪)
➖۷۹٪ از تولید آلومینیوم (G7 = ۱.۳٪)
➖۴۰٪ از تولید جهانی (G7 = ۳۰٪)
➖۶۲٪ از تولید فولاد جهان (G7 = ۱۷٪)
🔹ترامپ باید مراقب باشد که چه کسی را تهدید میکند!
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👤جکسون هینکل، فعال سیاسی و رسانهای آمریکایی:
🔻کشورهای عضو #بریکس دارای موارد زیر هستند:
➖۴۶٪ از تولید ناخالص داخلی جهان (G7 = ۲۹٪)
➖۵۵٪ از جمعیت جهان (G7 = ۱۰٪)
➖۴۵٪ از تولید نفت جهان (G7 = ۲۹٪)
➖۵۰٪ از رشد تولید ناخالص داخلی جهان (G7 = ۲۰٪)
➖۴۶٪ از برق جهان (G7 = ۲۵٪)
➖۷۹٪ از تولید آلومینیوم (G7 = ۱.۳٪)
➖۴۰٪ از تولید جهانی (G7 = ۳۰٪)
➖۶۲٪ از تولید فولاد جهان (G7 = ۱۷٪)
🔹ترامپ باید مراقب باشد که چه کسی را تهدید میکند!
پینوشت: G7، نشست رهبران هفت کشور بزرگ صنعتی جهان است که در
سال ۱۹۷۵ با حضور شش کشور آلمان، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا و ایالات متحده تشکیل شد و بعدا کانادا هم به این گروه پیوست.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍16
📌خشم ترامپ از بریکس؛ کابوس دلارزدایی آمریکا را بیخواب کرده
👤بنجامین نورتون، روزنامهنگارِ لاتینتبار:
🔻بریکس واقعاً امپراتوری آمریکا را عصبانی میکند:
🔹استیو بنن، از متحدان نزدیک دونالد ترامپ، فاش کرد که ترامپ هر بار که به تلاش گروه بریکس برای دلارزدایی نگاه میکند، عصبانی میشود.
🔹منابع متعددی در دولت ترامپ میگویند که رژیم آمریکا به حفظ سلطه دلار وسواس دارد.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👤بنجامین نورتون، روزنامهنگارِ لاتینتبار:
🔻بریکس واقعاً امپراتوری آمریکا را عصبانی میکند:
🔹استیو بنن، از متحدان نزدیک دونالد ترامپ، فاش کرد که ترامپ هر بار که به تلاش گروه بریکس برای دلارزدایی نگاه میکند، عصبانی میشود.
🔹منابع متعددی در دولت ترامپ میگویند که رژیم آمریکا به حفظ سلطه دلار وسواس دارد.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍19
📌شاهرگ گازی کشور در آستانه خفگی
🔹پارس جنوبی، بزرگترین منبع گازی کشور، در حال ورود به فاز بحران است؛ بحرانی که تبعات آن نه فقط محدود به کمبود گاز در زمستان، بلکه شامل خاموشیهای گسترده، رکود صنایع، افت شدید تولید بنزین، و کاهش درآمدهای ارزی است.
🔹در شرایطی که قطر با سرمایهگذاری سنگین ۲۰ میلیارد دلاری و نصب پیشرفتهترین سیستمهای فشارافزایی، ظرفیت برداشت خود از میدان مشترک را افزایش داده و عملاً سهم بیشتری از این ذخیره مشترک را تصاحب میکند، ایران همچنان در پیچوخم تصمیمگیریهای بوروکراتیک و بیعملی شورای اقتصاد گیر کرده است.
🔹واقعیت تلخ این است که میدان گازی پارس جنوبی که امروز بیش از ۷۰ درصد گاز کشور را تأمین میکند، با افت فشار جدی روبهرو شده و برخی فازها سالانه بین ۷ تا ۱۰ درصد کاهش تولید دارند. اگر پروژههای فشارافزایی آغاز نشود، طبق برآوردهای فنی، تولید روزانه گاز ایران از پارس جنوبی تا سال ۱۴۱۰ به ۴۱۰ میلیون و تا ۱۴۱۸ به ۱۳۹ میلیون مترمکعب سقوط خواهد کرد؛ رقمی که پاسخگوی حتی مصرف خانگی و زمستانی هم نخواهد بود.
🔻تبعات مستقیم این غفلت:
🔸کمبود گاز در زمستان و محدودیت گسترده برای صنایع و نیروگاهها.
🔸کاهش تولید بنزین و بازگشت به واردات سوخت.
🔸افت صادرات گاز و محصولات پتروشیمی، و در نتیجه کاهش شدید درآمدهای ارزی.
🔸خاموشیهای مکرر روزانه و بحران در بخش تولید و اشتغال.
🔹در حالیکه کشور درگیر تحریم، کسری بودجه، و محدودیتهای ارزی است، بیتوجهی به این موضوع، چاهی عمیقتر از تحریمها برای اقتصاد ملی خواهد کند. قطر برای سالها جلوتر حرکت کرده و ما بدون سرمایهگذاری، فناوری و تصمیمگیری قاطع، تنها نظارهگر از دست رفتن منابع خود هستیم.
🔻پیشنهاد ها:
1⃣ شورای اقتصاد باید فوراً مجوزهای لازم برای اجرای پروژه فشارافزایی را صادر کند.
2⃣ با استفاده از منابع صندوق توسعه ملی و تهاتر انرژی با کشورهای هدف، تأمین مالی پروژه باید از حالت انتظار خارج شود.
3⃣ فناوری کمپرسورهای پیشرفته از طریق شرکتهای دانشبنیان داخلی باید به کار گرفته شود.
4⃣ اجرای پروژه باید به یک کارگروه ویژه ملی با اختیارات فرابخشی (مانند معاون اول رئیس جمهور) سپرده شود تا از بوروکراسی معمول وزارت نفت عبور کند.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
🔹پارس جنوبی، بزرگترین منبع گازی کشور، در حال ورود به فاز بحران است؛ بحرانی که تبعات آن نه فقط محدود به کمبود گاز در زمستان، بلکه شامل خاموشیهای گسترده، رکود صنایع، افت شدید تولید بنزین، و کاهش درآمدهای ارزی است.
🔹در شرایطی که قطر با سرمایهگذاری سنگین ۲۰ میلیارد دلاری و نصب پیشرفتهترین سیستمهای فشارافزایی، ظرفیت برداشت خود از میدان مشترک را افزایش داده و عملاً سهم بیشتری از این ذخیره مشترک را تصاحب میکند، ایران همچنان در پیچوخم تصمیمگیریهای بوروکراتیک و بیعملی شورای اقتصاد گیر کرده است.
🔹واقعیت تلخ این است که میدان گازی پارس جنوبی که امروز بیش از ۷۰ درصد گاز کشور را تأمین میکند، با افت فشار جدی روبهرو شده و برخی فازها سالانه بین ۷ تا ۱۰ درصد کاهش تولید دارند. اگر پروژههای فشارافزایی آغاز نشود، طبق برآوردهای فنی، تولید روزانه گاز ایران از پارس جنوبی تا سال ۱۴۱۰ به ۴۱۰ میلیون و تا ۱۴۱۸ به ۱۳۹ میلیون مترمکعب سقوط خواهد کرد؛ رقمی که پاسخگوی حتی مصرف خانگی و زمستانی هم نخواهد بود.
🔻تبعات مستقیم این غفلت:
🔸کمبود گاز در زمستان و محدودیت گسترده برای صنایع و نیروگاهها.
🔸کاهش تولید بنزین و بازگشت به واردات سوخت.
🔸افت صادرات گاز و محصولات پتروشیمی، و در نتیجه کاهش شدید درآمدهای ارزی.
🔸خاموشیهای مکرر روزانه و بحران در بخش تولید و اشتغال.
🔹در حالیکه کشور درگیر تحریم، کسری بودجه، و محدودیتهای ارزی است، بیتوجهی به این موضوع، چاهی عمیقتر از تحریمها برای اقتصاد ملی خواهد کند. قطر برای سالها جلوتر حرکت کرده و ما بدون سرمایهگذاری، فناوری و تصمیمگیری قاطع، تنها نظارهگر از دست رفتن منابع خود هستیم.
🔻پیشنهاد ها:
1⃣ شورای اقتصاد باید فوراً مجوزهای لازم برای اجرای پروژه فشارافزایی را صادر کند.
2⃣ با استفاده از منابع صندوق توسعه ملی و تهاتر انرژی با کشورهای هدف، تأمین مالی پروژه باید از حالت انتظار خارج شود.
3⃣ فناوری کمپرسورهای پیشرفته از طریق شرکتهای دانشبنیان داخلی باید به کار گرفته شود.
4⃣ اجرای پروژه باید به یک کارگروه ویژه ملی با اختیارات فرابخشی (مانند معاون اول رئیس جمهور) سپرده شود تا از بوروکراسی معمول وزارت نفت عبور کند.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍13
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اخبار میدانی و تحلیل جالب یک راننده هموطن ترانزیت از شرایط نظامی حاکم بر منطقه مرز آذربایجان و ارمنستان و آغاز تلاش های میدانی دولت باکو برای تسلط بر باریکه زنگهزور یا همان دالان تورانی ناتو
#دالان_تورانی_ناتو
#کریدور_شمال_جنوب
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
#دالان_تورانی_ناتو
#کریدور_شمال_جنوب
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍20👎1
📌فرصت راهبردی برای احیای نقش ایران در بازار گاز منطقهای
🔹در شرایطی که عراق در آستانه نهاییسازی توافق واردات گاز از ترکمنستان است، ایران نباید صرفاً نظارهگر باشد. این توافق نشاندهنده عطش مستمر عراق برای تنوعبخشی به منابع انرژی و کاهش وابستگی به ایران است؛ امری که میتواند جایگاه راهبردی ما در بازار انرژی منطقه را به چالش بکشد.
🔹در حال حاضر، روسیه با ظرفیت مازاد گاز، آمادگی صادرات به ایران را دارد. این گاز میتواند از طریق سوآپ وارد شبکه داخلی شده و در ادامه از طریق خطوط صادراتی ایران به عراق منتقل شود. نتیجه این سناریو چندمنظوره خواهد بود:
1⃣ تأمین نیاز داخلی در زمستان و تابستان (با توزیع بهینه گاز روسی و آزادسازی بخشی از تولید داخلی)
2⃣ حفظ سهم ایران در بازار گاز عراق و جلوگیری از جانشینی ترکمنستان
3⃣ تقویت درآمدهای ارزی از محل صادرات گاز به عراق
4⃣ تقویت نقش ایران بهعنوان هاب تبادل انرژی در منطقه
🔹اگر ایران این فرصت را نادیده بگیرد و عراق وابستگی خود را به منابع غیرایرانی تثبیت کند، احیای این بازار در آینده با هزینهای بسیار بیشتر و اثرگذاری کمتر همراه خواهد بود. در عین حال، کشورهای رقیب در حال پر کردن خلأ راهبردی ما هستند؛ درحالیکه ایران میتوانست با حداقل سرمایهگذاری و استفاده از زیرساختهای موجود، ابتکار عمل را در دست بگیرد.
🔹دستگاههای ذیربط (وزارت نفت، بانک مرکزی، وزارت امور خارجه) با فوریت وارد مذاکره با طرف روسی شوند و سازوکار مبادله گاز برای صادرات به عراق را فعال کنند. چنین اقدامی نهتنها بخشی از فشارهای نقدینگی و ارزی را کاهش میدهد، بلکه به تقویت جایگاه ژئوپلیتیکی ایران در بازار انرژی منطقه کمک خواهد کرد.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
🔹در شرایطی که عراق در آستانه نهاییسازی توافق واردات گاز از ترکمنستان است، ایران نباید صرفاً نظارهگر باشد. این توافق نشاندهنده عطش مستمر عراق برای تنوعبخشی به منابع انرژی و کاهش وابستگی به ایران است؛ امری که میتواند جایگاه راهبردی ما در بازار انرژی منطقه را به چالش بکشد.
🔹در حال حاضر، روسیه با ظرفیت مازاد گاز، آمادگی صادرات به ایران را دارد. این گاز میتواند از طریق سوآپ وارد شبکه داخلی شده و در ادامه از طریق خطوط صادراتی ایران به عراق منتقل شود. نتیجه این سناریو چندمنظوره خواهد بود:
1⃣ تأمین نیاز داخلی در زمستان و تابستان (با توزیع بهینه گاز روسی و آزادسازی بخشی از تولید داخلی)
2⃣ حفظ سهم ایران در بازار گاز عراق و جلوگیری از جانشینی ترکمنستان
3⃣ تقویت درآمدهای ارزی از محل صادرات گاز به عراق
4⃣ تقویت نقش ایران بهعنوان هاب تبادل انرژی در منطقه
🔹اگر ایران این فرصت را نادیده بگیرد و عراق وابستگی خود را به منابع غیرایرانی تثبیت کند، احیای این بازار در آینده با هزینهای بسیار بیشتر و اثرگذاری کمتر همراه خواهد بود. در عین حال، کشورهای رقیب در حال پر کردن خلأ راهبردی ما هستند؛ درحالیکه ایران میتوانست با حداقل سرمایهگذاری و استفاده از زیرساختهای موجود، ابتکار عمل را در دست بگیرد.
🔹دستگاههای ذیربط (وزارت نفت، بانک مرکزی، وزارت امور خارجه) با فوریت وارد مذاکره با طرف روسی شوند و سازوکار مبادله گاز برای صادرات به عراق را فعال کنند. چنین اقدامی نهتنها بخشی از فشارهای نقدینگی و ارزی را کاهش میدهد، بلکه به تقویت جایگاه ژئوپلیتیکی ایران در بازار انرژی منطقه کمک خواهد کرد.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍14
📌تبدیل عراق به تأمینکننده اصلی نفت آمریکا
🔹بر اساس دادههای وزارت انرژی آمریکا که رسانههای عراقی مانند "شفق نیوز" و "العراق نیوز" به آن استناد کردهاند، عراق که دومین تولیدکننده بزرگ اوپک است، در حال حاضر بزرگترین تأمینکننده نفت خام برای ایالات متحده محسوب میشود.
🔹در ماه مه گذشته، عراق در میان ۱۲ کشور عضو اوپک، رتبه اول را از نظر حجم صادرات نفت به آمریکا به دست آورد و حدود ۷ میلیون بشکه نفت (۶.۹۵ میلیون) صادر کرد.
🔹نیجریه با صادرات ۶.۸۰۳ میلیون بشکه دومین صادرکننده بزرگ اوپک به آمریکا بود و عربستان سعودی با ۶.۲۰۸ میلیون بشکه در رتبه سوم قرار گرفت.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
🔹بر اساس دادههای وزارت انرژی آمریکا که رسانههای عراقی مانند "شفق نیوز" و "العراق نیوز" به آن استناد کردهاند، عراق که دومین تولیدکننده بزرگ اوپک است، در حال حاضر بزرگترین تأمینکننده نفت خام برای ایالات متحده محسوب میشود.
🔹در ماه مه گذشته، عراق در میان ۱۲ کشور عضو اوپک، رتبه اول را از نظر حجم صادرات نفت به آمریکا به دست آورد و حدود ۷ میلیون بشکه نفت (۶.۹۵ میلیون) صادر کرد.
🔹نیجریه با صادرات ۶.۸۰۳ میلیون بشکه دومین صادرکننده بزرگ اوپک به آمریکا بود و عربستان سعودی با ۶.۲۰۸ میلیون بشکه در رتبه سوم قرار گرفت.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👎15👍1
📌تنگه باب المندب به روی مصر بسته شد
انصارلله یمن:
🔹تا زمانی که مصر گذرگاه رفح را باز نکند و به کامیونهای مواد غذایی اجازه ورود به نوار غزه را ندهد، عبور کشتیهای مصری از بابالمندب و دریای سرخ ممنوع است.
♦️دنیا زبان زور میفهمد زمانی هم که مذاکره میکنند قدرتی دیدهاند در طرف مقابل وگرنه قانون جنگل بر این جهان حکم فرماست.
#بانک_اهداف
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
انصارلله یمن:
🔹تا زمانی که مصر گذرگاه رفح را باز نکند و به کامیونهای مواد غذایی اجازه ورود به نوار غزه را ندهد، عبور کشتیهای مصری از بابالمندب و دریای سرخ ممنوع است.
♦️دنیا زبان زور میفهمد زمانی هم که مذاکره میکنند قدرتی دیدهاند در طرف مقابل وگرنه قانون جنگل بر این جهان حکم فرماست.
#بانک_اهداف
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍105
📌بحران ناترازی بنزین؛ وقتی سیاست یارانهای، ظرفیت پالایشی را خنثی میکند
🔹ناترازی بنزین در ایران یک بحران صرفاً فنی یا مهندسی نیست؛ بلکه مسئلهای عمیقاً ریشهدار در نظام توزیع یارانه، ناکارآمدی ساختار قیمتگذاری و غیبت شفافیت در تخصیص منابع ملی است. این بحران، از ناترازی پالایشگاهها آغاز نمیشود، بلکه از ناترازی عدالت در مصرف شروع میشود.
🔹طبق آمار رسمی، در سال ۱۳۹۷، میزان مصرف روزانه بنزین به حدود ۸۹ میلیون لیتر رسید، در حالی که تولید کشور حدود ۸۱ میلیون لیتر بود. از آن زمان، با افزایش جمعیت، توسعه شهرنشینی و رشد تعداد خودروهای شخصی (بهویژه با بازده پایین انرژی)، مصرف سرانه بهشدت افزایش یافته است. این در حالی است که قیمت بنزین نهتنها واقعی نشده، بلکه همچنان مشمول سنگینترین یارانه پنهان در اقتصاد ایران است.
🔹در نبود قیمتگذاری صحیح، بنزین عملاً به کالایی بدل شده که هیچ نسبتی با درآمد خانوار، میزان نیاز، یا شاخص بهرهوری انرژی ندارد. این یعنی یارانه نه براساس عدالت، بلکه براساس میزان مصرف تخصیص مییابد؛ مصرف بیشتر، یارانه بیشتر.
🔻طی سالهای اخیر، پیشنهادهای متعددی برای مقابله با ناترازی بنزین ارائه شده است:
🔸افزایش ظرفیت پالایشگاهها
🔸احداث مجتمعهای پتروپالایشگاهی
🔸استفاده از تکنولوژیهایی مانند MTP (تبدیل متانول به بنزین)
🔸ارتقاء کیفی کاتالیستها و خوراک
🔸مینیریفاینریها یا پالایشگاههای کوچک مقیاس
🔹اما تجربه نشان داده هیچکدام از این راهکارها تا زمانی که تقاضا افسارگسیخته و یارانه بدون هدف باشد، قادر به رفع ریشهای ناترازی نخواهند بود.
🔹در واقع، هر افزایش در تولید، در عمل به افزایش مصرف منجر میشود. زیرا کالایی که زیر قیمت واقعی در اختیار مصرفکننده قرار میگیرد، تا سرحد آخرین لیتر مصرف میشود.
🔹در نظام توزیع یارانه سوخت در ایران، هیچ ربطی میان نیاز واقعی و میزان یارانه تخصیصی وجود ندارد. یک خانواده روستایی فاقد خودرو، عملاً هیچ سهمی از یارانه بنزین ندارد، اما خودروی شاسیبلند در کلانشهرها از یارانه سنگین برخوردار است.
🔹بنابراین تا زمانی که یارانه انرژی بهجای کد ملی، باک خودرو را مبنا قرار دهد، هرگونه اصلاح تولیدی محکوم به شکست است.
🔹تنها راه اصلاح ناترازی بنزین، نه از درِ پالایشگاه، بلکه از پایانه توزیع و نظام پرداخت یارانهها میگذرد.
🔻پیشنهاد واحد اقتصادی مصاف:
🔸هر فرد ایرانی (با کد ملی) به مقدار معینی یارانه بنزین دریافت کند، حتی اگر مالک خودرو نباشد. این یارانه میتواند قابل انتقال و خرید و فروش باشد.
🔸مازاد بر سهمیه یارانهای با قیمت نیمهآزاد و سپس آزاد عرضه شود. این مکانیسم، نهتنها باعث کاهش مصرف میشود، بلکه عدالت توزیعی را نیز افزایش میدهد.
🔸درآمد حاصل از واقعیسازی قیمتها باید مستقیماً به خود مردم و صندوق ملی یارانه بازگردد و در حوزه حملونقل عمومی، بهینهسازی مصرف انرژی، و توسعه خودروهای کممصرف هزینه شود.
🔹ناترازی بنزین بیش از آنکه مسأله ظرفیت یا فناوری باشد، مسأله سیاستگذاری است. هر راهحل مهندسی، تنها در صورتی موفق خواهد شد که مصرفکننده نهایی انگیزهای برای کاهش مصرف داشته باشد. تا زمانی که یارانه بنزین به باک خودرو داده میشود و نه به کد ملی ایرانی، هیچ پالایشگاهی نمیتواند تعادل عرضه و تقاضا را حفظ کند.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
🔹ناترازی بنزین در ایران یک بحران صرفاً فنی یا مهندسی نیست؛ بلکه مسئلهای عمیقاً ریشهدار در نظام توزیع یارانه، ناکارآمدی ساختار قیمتگذاری و غیبت شفافیت در تخصیص منابع ملی است. این بحران، از ناترازی پالایشگاهها آغاز نمیشود، بلکه از ناترازی عدالت در مصرف شروع میشود.
🔹طبق آمار رسمی، در سال ۱۳۹۷، میزان مصرف روزانه بنزین به حدود ۸۹ میلیون لیتر رسید، در حالی که تولید کشور حدود ۸۱ میلیون لیتر بود. از آن زمان، با افزایش جمعیت، توسعه شهرنشینی و رشد تعداد خودروهای شخصی (بهویژه با بازده پایین انرژی)، مصرف سرانه بهشدت افزایش یافته است. این در حالی است که قیمت بنزین نهتنها واقعی نشده، بلکه همچنان مشمول سنگینترین یارانه پنهان در اقتصاد ایران است.
🔹در نبود قیمتگذاری صحیح، بنزین عملاً به کالایی بدل شده که هیچ نسبتی با درآمد خانوار، میزان نیاز، یا شاخص بهرهوری انرژی ندارد. این یعنی یارانه نه براساس عدالت، بلکه براساس میزان مصرف تخصیص مییابد؛ مصرف بیشتر، یارانه بیشتر.
🔻طی سالهای اخیر، پیشنهادهای متعددی برای مقابله با ناترازی بنزین ارائه شده است:
🔸افزایش ظرفیت پالایشگاهها
🔸احداث مجتمعهای پتروپالایشگاهی
🔸استفاده از تکنولوژیهایی مانند MTP (تبدیل متانول به بنزین)
🔸ارتقاء کیفی کاتالیستها و خوراک
🔸مینیریفاینریها یا پالایشگاههای کوچک مقیاس
🔹اما تجربه نشان داده هیچکدام از این راهکارها تا زمانی که تقاضا افسارگسیخته و یارانه بدون هدف باشد، قادر به رفع ریشهای ناترازی نخواهند بود.
🔹در واقع، هر افزایش در تولید، در عمل به افزایش مصرف منجر میشود. زیرا کالایی که زیر قیمت واقعی در اختیار مصرفکننده قرار میگیرد، تا سرحد آخرین لیتر مصرف میشود.
🔹در نظام توزیع یارانه سوخت در ایران، هیچ ربطی میان نیاز واقعی و میزان یارانه تخصیصی وجود ندارد. یک خانواده روستایی فاقد خودرو، عملاً هیچ سهمی از یارانه بنزین ندارد، اما خودروی شاسیبلند در کلانشهرها از یارانه سنگین برخوردار است.
🔹بنابراین تا زمانی که یارانه انرژی بهجای کد ملی، باک خودرو را مبنا قرار دهد، هرگونه اصلاح تولیدی محکوم به شکست است.
🔹تنها راه اصلاح ناترازی بنزین، نه از درِ پالایشگاه، بلکه از پایانه توزیع و نظام پرداخت یارانهها میگذرد.
🔻پیشنهاد واحد اقتصادی مصاف:
🔸هر فرد ایرانی (با کد ملی) به مقدار معینی یارانه بنزین دریافت کند، حتی اگر مالک خودرو نباشد. این یارانه میتواند قابل انتقال و خرید و فروش باشد.
🔸مازاد بر سهمیه یارانهای با قیمت نیمهآزاد و سپس آزاد عرضه شود. این مکانیسم، نهتنها باعث کاهش مصرف میشود، بلکه عدالت توزیعی را نیز افزایش میدهد.
🔸درآمد حاصل از واقعیسازی قیمتها باید مستقیماً به خود مردم و صندوق ملی یارانه بازگردد و در حوزه حملونقل عمومی، بهینهسازی مصرف انرژی، و توسعه خودروهای کممصرف هزینه شود.
🔹ناترازی بنزین بیش از آنکه مسأله ظرفیت یا فناوری باشد، مسأله سیاستگذاری است. هر راهحل مهندسی، تنها در صورتی موفق خواهد شد که مصرفکننده نهایی انگیزهای برای کاهش مصرف داشته باشد. تا زمانی که یارانه بنزین به باک خودرو داده میشود و نه به کد ملی ایرانی، هیچ پالایشگاهی نمیتواند تعادل عرضه و تقاضا را حفظ کند.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍10👎4
📌ساختار معیوب مسئله قیمتگذاری خودرو در ایران
🔹با گذشت بیش از سه دهه از بازفعالسازی صنعت خودروسازی در ایران، این بخش همچنان با چالشهای ساختاری، مدیریتی و سیاستگذاری مواجه است. یکی از مهمترین محورهای بحرانساز، نظام معیوب قیمتگذاری خودرو طی دهه گذشته است که از سوی نهادهایی مانند شورای رقابت و ستاد تنظیم بازار اجرا شده و منجر به تحمیل زیان سنگین به خودروسازان و ایجاد رانت گسترده در اقتصاد شده است. برآوردها حاکی از آن است که تنها در سال ۱۴۰۱، بیش از ۸۰ هزار میلیارد تومان رانت از طریق اختلاف قیمت کارخانه و بازار آزاد به برخی خریداران منتقل شده است. در چنین شرایطی، اصلاح فوری سیاستهای قیمتگذاری امری حیاتی برای بقاء این صنعت استراتژیک است.
🔹صنعت خودروسازی ایران با مسائلی چون نظام مالکیتی ناکارآمد، مدیریت سیاسیشده بنگاهها، وابستگی به تسهیلات بانکی و ضعف ساختاری در تأمین مالی مواجه است. در سالهای اخیر، سیاستگذاری در این حوزه تابع ملاحظات سیاسی و اجتماعی بوده و اتخاذ تصمیمات فنی و بلندمدت در حاشیه قرار گرفته است. این ساختار شکننده باعث شده حتی در غیاب تحریم نیز شرکتهایی چون ایرانخودرو و سایپا دچار زیان عملیاتی و انباشته سنگین شوند.
🔹فرمول فعلی بر اساس هزینههای گذشته است، در حالی که تولید در حال حاضر با نرخهای جاری انجام میشود. در شرایط تورمی بالا، این اختلاف زمانی باعث زیان چشمگیر میشود.
🔹فرایند قیمتگذاری به اعلام دیرهنگام تورم بخشی وابسته است که معمولاً با ۳ تا ۴ ماه تأخیر همراه است. این تأخیر در محیط تورمی، تولیدکننده را دچار خسارت میکند.
🔹نرخ سود ۷ درصدی در فرمول شورای رقابت، بسیار پایینتر از نرخ رایج در صنایع مشابه (۱۷ درصد) است و انگیزهای برای سرمایهگذاری جدید در این صنعت باقی نمیگذارد.
🔻آثار اقتصادی سیاست قیمتگذاری فعلی
♦️بر مصرفکنندگان:
🔹شانس پایین موفقیت در قرعهکشیها (زیر ۱٪ در ایرانخودرو) باعث شده تا دسترسی به خودرو به امری شبهرانتی تبدیل شود.
🔹بازار آزاد با قیمتهای بسیار بالاتر، فشار اقتصادی شدیدی بر طبقه متوسط وارد کرده است.
♦️بر تولیدکنندگان:
🔹مجموع زیان عملیاتی ایرانخودرو و سایپا در سال ۱۴۰۰ حدود ۲۸.۵ هزار میلیارد تومان بوده است.
🔹از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰، زیان انباشته خودروسازان از ۱۱.۹ هزار میلیارد تومان به ۱۱۱ هزار میلیارد تومان رسیده است (بیش از ۹ برابر رشد) و همچنین ریسک ورشکستگی برای بیش از نیممیلیون شاغل در زنجیره تولید خودرو بوجود آمده است.
🔻راهکارهای اصلاحی واحد اقتصادی مصاف:
♦️در کوتاهمدت:
🔸واردات خودروهای صفر و کارکرده و کاهش تعرفههای گمرکی
🔸قیمت تمامشده باید سالانه و مبتنی بر آنالیز واقعی هزینه، شامل هزینههای تحقیق و توسعه و هزینه مالی، به تأیید حسابرس مستقل برسد.
🔸هر سه ماه یکبار باید قیمتها با شاخص تورم تولیدکننده بهروز شود.
🔸سود خودروسازان باید به سطوح متعارف در صنایع مشابه ارتقا یابد (حداقل ۱۵٪).
🔸به جای مداخله در قیمت، شورای رقابت باید بر کیفیت، ایمنی و بهرهوری نظارت کند و آییننامههای تشویقی یا تنبیهی برای عملکرد خودروسازان تدوین نماید.
♦️در بلندمدت:
🔸واگذاری قیمتگذاری به خودروسازان همراه با ایجاد نهاد رگولاتور برای کنترل کیفیت، ایمنی، رقابتپذیری و جلوگیری از انحصار.
🔸توسعه ساختارهای تامین مالی غیربانکی برای کاهش وابستگی به تسهیلات بانکی.
🔸اصلاح ساختار مالکیتی و مدیریتی شرکتهای خودروسازی از طریق خصوصیسازی واقعی، ورود سرمایهگذار راهبردی و جذب تکنولوژی.
🔹صنعت خودرو در ایران بهعنوان دومین صنعت بزرگ پس از نفت، نقشی کلیدی در اشتغال، تولید ناخالص داخلی و توسعه فناوری دارد. اما استمرار قیمتگذاری اشتباه و سیاستگذاری مصلحتگرایانه، این صنعت را در مسیر فروپاشی قرار داده است. تنها با واردات خودرو، اصلاح ساختار قیمتگذاری، آزادسازی نسبی بازار همراه با نظارت کیفی، و اصلاح حاکمیت شرکتی میتوان این صنعت را از بحران خارج کرد و آن را به یک موتور رشد صنعتی پایدار در کشور تبدیل نمود.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
🔹با گذشت بیش از سه دهه از بازفعالسازی صنعت خودروسازی در ایران، این بخش همچنان با چالشهای ساختاری، مدیریتی و سیاستگذاری مواجه است. یکی از مهمترین محورهای بحرانساز، نظام معیوب قیمتگذاری خودرو طی دهه گذشته است که از سوی نهادهایی مانند شورای رقابت و ستاد تنظیم بازار اجرا شده و منجر به تحمیل زیان سنگین به خودروسازان و ایجاد رانت گسترده در اقتصاد شده است. برآوردها حاکی از آن است که تنها در سال ۱۴۰۱، بیش از ۸۰ هزار میلیارد تومان رانت از طریق اختلاف قیمت کارخانه و بازار آزاد به برخی خریداران منتقل شده است. در چنین شرایطی، اصلاح فوری سیاستهای قیمتگذاری امری حیاتی برای بقاء این صنعت استراتژیک است.
🔹صنعت خودروسازی ایران با مسائلی چون نظام مالکیتی ناکارآمد، مدیریت سیاسیشده بنگاهها، وابستگی به تسهیلات بانکی و ضعف ساختاری در تأمین مالی مواجه است. در سالهای اخیر، سیاستگذاری در این حوزه تابع ملاحظات سیاسی و اجتماعی بوده و اتخاذ تصمیمات فنی و بلندمدت در حاشیه قرار گرفته است. این ساختار شکننده باعث شده حتی در غیاب تحریم نیز شرکتهایی چون ایرانخودرو و سایپا دچار زیان عملیاتی و انباشته سنگین شوند.
🔹فرمول فعلی بر اساس هزینههای گذشته است، در حالی که تولید در حال حاضر با نرخهای جاری انجام میشود. در شرایط تورمی بالا، این اختلاف زمانی باعث زیان چشمگیر میشود.
🔹فرایند قیمتگذاری به اعلام دیرهنگام تورم بخشی وابسته است که معمولاً با ۳ تا ۴ ماه تأخیر همراه است. این تأخیر در محیط تورمی، تولیدکننده را دچار خسارت میکند.
🔹نرخ سود ۷ درصدی در فرمول شورای رقابت، بسیار پایینتر از نرخ رایج در صنایع مشابه (۱۷ درصد) است و انگیزهای برای سرمایهگذاری جدید در این صنعت باقی نمیگذارد.
🔻آثار اقتصادی سیاست قیمتگذاری فعلی
♦️بر مصرفکنندگان:
🔹شانس پایین موفقیت در قرعهکشیها (زیر ۱٪ در ایرانخودرو) باعث شده تا دسترسی به خودرو به امری شبهرانتی تبدیل شود.
🔹بازار آزاد با قیمتهای بسیار بالاتر، فشار اقتصادی شدیدی بر طبقه متوسط وارد کرده است.
♦️بر تولیدکنندگان:
🔹مجموع زیان عملیاتی ایرانخودرو و سایپا در سال ۱۴۰۰ حدود ۲۸.۵ هزار میلیارد تومان بوده است.
🔹از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰، زیان انباشته خودروسازان از ۱۱.۹ هزار میلیارد تومان به ۱۱۱ هزار میلیارد تومان رسیده است (بیش از ۹ برابر رشد) و همچنین ریسک ورشکستگی برای بیش از نیممیلیون شاغل در زنجیره تولید خودرو بوجود آمده است.
🔻راهکارهای اصلاحی واحد اقتصادی مصاف:
♦️در کوتاهمدت:
🔸واردات خودروهای صفر و کارکرده و کاهش تعرفههای گمرکی
🔸قیمت تمامشده باید سالانه و مبتنی بر آنالیز واقعی هزینه، شامل هزینههای تحقیق و توسعه و هزینه مالی، به تأیید حسابرس مستقل برسد.
🔸هر سه ماه یکبار باید قیمتها با شاخص تورم تولیدکننده بهروز شود.
🔸سود خودروسازان باید به سطوح متعارف در صنایع مشابه ارتقا یابد (حداقل ۱۵٪).
🔸به جای مداخله در قیمت، شورای رقابت باید بر کیفیت، ایمنی و بهرهوری نظارت کند و آییننامههای تشویقی یا تنبیهی برای عملکرد خودروسازان تدوین نماید.
♦️در بلندمدت:
🔸واگذاری قیمتگذاری به خودروسازان همراه با ایجاد نهاد رگولاتور برای کنترل کیفیت، ایمنی، رقابتپذیری و جلوگیری از انحصار.
🔸توسعه ساختارهای تامین مالی غیربانکی برای کاهش وابستگی به تسهیلات بانکی.
🔸اصلاح ساختار مالکیتی و مدیریتی شرکتهای خودروسازی از طریق خصوصیسازی واقعی، ورود سرمایهگذار راهبردی و جذب تکنولوژی.
🔹صنعت خودرو در ایران بهعنوان دومین صنعت بزرگ پس از نفت، نقشی کلیدی در اشتغال، تولید ناخالص داخلی و توسعه فناوری دارد. اما استمرار قیمتگذاری اشتباه و سیاستگذاری مصلحتگرایانه، این صنعت را در مسیر فروپاشی قرار داده است. تنها با واردات خودرو، اصلاح ساختار قیمتگذاری، آزادسازی نسبی بازار همراه با نظارت کیفی، و اصلاح حاکمیت شرکتی میتوان این صنعت را از بحران خارج کرد و آن را به یک موتور رشد صنعتی پایدار در کشور تبدیل نمود.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍5👎1
📌زنگزور؛ کمربند خفگی ایران در محاصره ناتوی قفقازی
🔹در دل مناقشات قفقاز، تهدیدی خزنده و فاجعهبار در حال شکلگیریست؛ دالان زنگزور، پروژهای که اگر به سرانجام برسد، نهفقط ایران را از مزیتهای حیاتی ترانزیتی محروم میکند، بلکه امنیت ملی، منافع اقتصادی و ژئوپلیتیک کشور را در شمال بهطور جدی در معرض خطر قرار میدهد.
🔹در سال ۲۰۲۰، رژیم صهیونیستی با سرازیر کردن پهپادها، تسلیحات و اطلاعات نظامی به باکو، نقشی تعیینکننده در پیروزی جمهوری آذربایجان در نبرد قرهباغ ایفا کرد. و امروز، خاک آذربایجان تبدیل به سکوی پرتاب عملیاتهای جاسوسی و پهپادی علیه ایران شده است. سکوت و بیتفاوتی در برابر این روند، تکرار اشتباهات استراتژیک تاریخیست که میتواند به قیمت حبس ژئوپلیتیکی ایران تمام شود.
🔹دالان زنگزور فقط یک جاده نیست، یک خنجر است؛ مسیری که اگر آذربایجان و ترکیه آن را به کنترل کامل خود درآورند، ایران را از شاهراههای ترانزیتی اوراسیا حذف کرده و امکان اتصال مستقیم انرژی با اروپا را برای باکو فراهم میکند. ایران، که امروز از حق ترانزیت گاز و کالا بهره میبرد، در این سناریو به کشوری منزوی، و تماشاگر عبور لولهها، قطارها و سودهای کلان از پشت مرزهایش بدل خواهد شد.
🔹این پروژه همچنین ضربهای مستقیم به منافع استراتژیک روسیه و چین در منطقه خواهد بود، و طبیعتاً در راستای اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی برای تجزیه قدرتهای رقیب در اوراسیا قابل تحلیل است. اگر جمهوری اسلامی ایران امروز به صورت فعال و قاطع وارد میدان نشود، فردا باید برای عبور یک واگن از خاک ارمنستان یا نخجوان، منتظر امضای ناتوی قفقازی بماند.
🔹تهدید زنگزور، تهدید فردا نیست؛ خطر امروز است. مذاکرات ابوظبی و دیگر رایزنیهای ظاهراً دیپلماتیک، صرفاً پوششیاند بر روی حرکت خزندهی ائتلاف ترکیه-آذربایجان-رژیم صهیونیستی برای کنترل قلب اوراسیا. ایران باید از همین امروز، با فعالسازی ظرفیتهای میدانی، دیپلماتیک و امنیتی خود، جلوی تحقق این سناریوی خطرناک را بگیرد.
🔹خاموشی در برابر زنگزور، به معنای دفن نقش ایران در اقتصاد منطقه است. این تنها یک تهدید جغرافیایی نیست؛ این خفگی تدریجی نقش تمدنی ایران در اوراسیاست.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
🔹در دل مناقشات قفقاز، تهدیدی خزنده و فاجعهبار در حال شکلگیریست؛ دالان زنگزور، پروژهای که اگر به سرانجام برسد، نهفقط ایران را از مزیتهای حیاتی ترانزیتی محروم میکند، بلکه امنیت ملی، منافع اقتصادی و ژئوپلیتیک کشور را در شمال بهطور جدی در معرض خطر قرار میدهد.
🔹در سال ۲۰۲۰، رژیم صهیونیستی با سرازیر کردن پهپادها، تسلیحات و اطلاعات نظامی به باکو، نقشی تعیینکننده در پیروزی جمهوری آذربایجان در نبرد قرهباغ ایفا کرد. و امروز، خاک آذربایجان تبدیل به سکوی پرتاب عملیاتهای جاسوسی و پهپادی علیه ایران شده است. سکوت و بیتفاوتی در برابر این روند، تکرار اشتباهات استراتژیک تاریخیست که میتواند به قیمت حبس ژئوپلیتیکی ایران تمام شود.
🔹دالان زنگزور فقط یک جاده نیست، یک خنجر است؛ مسیری که اگر آذربایجان و ترکیه آن را به کنترل کامل خود درآورند، ایران را از شاهراههای ترانزیتی اوراسیا حذف کرده و امکان اتصال مستقیم انرژی با اروپا را برای باکو فراهم میکند. ایران، که امروز از حق ترانزیت گاز و کالا بهره میبرد، در این سناریو به کشوری منزوی، و تماشاگر عبور لولهها، قطارها و سودهای کلان از پشت مرزهایش بدل خواهد شد.
🔹این پروژه همچنین ضربهای مستقیم به منافع استراتژیک روسیه و چین در منطقه خواهد بود، و طبیعتاً در راستای اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی برای تجزیه قدرتهای رقیب در اوراسیا قابل تحلیل است. اگر جمهوری اسلامی ایران امروز به صورت فعال و قاطع وارد میدان نشود، فردا باید برای عبور یک واگن از خاک ارمنستان یا نخجوان، منتظر امضای ناتوی قفقازی بماند.
🔹تهدید زنگزور، تهدید فردا نیست؛ خطر امروز است. مذاکرات ابوظبی و دیگر رایزنیهای ظاهراً دیپلماتیک، صرفاً پوششیاند بر روی حرکت خزندهی ائتلاف ترکیه-آذربایجان-رژیم صهیونیستی برای کنترل قلب اوراسیا. ایران باید از همین امروز، با فعالسازی ظرفیتهای میدانی، دیپلماتیک و امنیتی خود، جلوی تحقق این سناریوی خطرناک را بگیرد.
🔹خاموشی در برابر زنگزور، به معنای دفن نقش ایران در اقتصاد منطقه است. این تنها یک تهدید جغرافیایی نیست؛ این خفگی تدریجی نقش تمدنی ایران در اوراسیاست.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍8
📌کماظهاری صادرات؛ حفره پنهان در نظام ارزی
🔹در شرایطی که بازگشت ارز صادراتی به کشور یکی از پایههای اساسی تأمین منابع ارزی و حفظ ثبات اقتصاد کلان به شمار میرود، پدیدهی کماظهاری صادرات به تهدیدی جدی برای امنیت اقتصادی ایران تبدیل شده است. این پدیده، علاوه بر کاهش دسترسی به ارز حاصل از صادرات، بستر مناسبی برای فرار سرمایه، فرار مالیاتی و پولشویی فراهم میآورد.
🔹بر اساس تحلیل دادههای گمرک جمهوری اسلامی ایران و مقایسه آن با آمارهای بینالمللی (پایگاه داده تجارت کالای سازمان ملل)، میزان کماظهاری صادرات ایران سه سال گذشته به حدود ۱۲.۱ درصد رسیده که رقمی معادل بیش از ۵ میلیارد دلار برآورد میشود. این مقدار، نسبت به میانگین سالهای قبل جهش نگرانکنندهای داشته و زنگ خطر را برای سیاستگذاران به صدا درآورده است.
🔹اختلاف نرخ ارز در سامانه نیما و بازار آزاد، مهمترین عامل محرک برای کماظهاری صادرات است. در شرایطی که صادرکنندگان ملزم به عرضه ارز خود با نرخ دستوری پایینتر از بازار هستند، انگیزه شدیدی برای تقلب در اظهار ارزش کالاها بهوجود میآید تا ارز حاصل را خارج از مجاری رسمی و با نرخ بازار آزاد به فروش برسانند.
🔹در واقع، نظام چندنرخی ارز خود، بستر ساختاری فساد و فرار سرمایه را شکل داده است. بررسیها همچنین نشان میدهد در بازههایی که نرخ نیما و بازار به هم نزدیک شدهاند (نظیر پاییز ۱۳۹۹)، میزان کماظهاری نیز به حداقل رسیده است.
🔻تهدیدهای ناشی از کماظهاری:
1⃣ کاهش منابع ارزی کشور و تشدید نوسانات بازار ارز
2⃣ تضعیف شفافیت تجاری و مالی و سخت شدن کنترلهای ارزی
3⃣ ایجاد زمینه برای پولشویی و افزایش ریسکهای اقتصاد کلان
4⃣ فرار مالیاتی گسترده در بخش صادرات
5⃣ کاهش اعتماد به آمارهای رسمی و تضعیف سیاستگذاری مبتنی بر داده
🔹تا زمانی که شکاف میان نرخ رسمی و آزاد ارز باقی باشد، انگیزه کماظهاری و دور زدن مقررات تداوم خواهد داشت. راهبرد نهایی باید یکسانسازی نرخ ارز و حذف زمینههای رانت باشد. با ادغام دادههای گمرک، سامانه جامع تجارت، سامانه نیما، پایگاههای بینالمللی و اطلاعات شرکتهای بورسی، میتوان به صورت هوشمند و الگوریتمی، موارد مشکوک به کماظهاری را شناسایی کرد. مشخص کردن شاخصهای پرریسک مانند اختلاف شدید میان بارنامه و فاکتور، مغایرتهای کالا با اظهارنامه و اختلاف قیمت فاحش با نرخ جهانی، میتواند باعث تمرکز نظارت بر موارد حساس شود.
🔹کماظهاری صادرات تنها یک تخلف تجاری نیست، بلکه در زمره جرائم اقتصادی با پیامدهای ملی است. لذا لازم است گمرک، مرکز اطلاعات مالی، بانک مرکزی و سازمان مالیاتی به شکل همراستا و هدفمند در این موضوع همکاری کنند.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
🔹در شرایطی که بازگشت ارز صادراتی به کشور یکی از پایههای اساسی تأمین منابع ارزی و حفظ ثبات اقتصاد کلان به شمار میرود، پدیدهی کماظهاری صادرات به تهدیدی جدی برای امنیت اقتصادی ایران تبدیل شده است. این پدیده، علاوه بر کاهش دسترسی به ارز حاصل از صادرات، بستر مناسبی برای فرار سرمایه، فرار مالیاتی و پولشویی فراهم میآورد.
🔹بر اساس تحلیل دادههای گمرک جمهوری اسلامی ایران و مقایسه آن با آمارهای بینالمللی (پایگاه داده تجارت کالای سازمان ملل)، میزان کماظهاری صادرات ایران سه سال گذشته به حدود ۱۲.۱ درصد رسیده که رقمی معادل بیش از ۵ میلیارد دلار برآورد میشود. این مقدار، نسبت به میانگین سالهای قبل جهش نگرانکنندهای داشته و زنگ خطر را برای سیاستگذاران به صدا درآورده است.
🔹اختلاف نرخ ارز در سامانه نیما و بازار آزاد، مهمترین عامل محرک برای کماظهاری صادرات است. در شرایطی که صادرکنندگان ملزم به عرضه ارز خود با نرخ دستوری پایینتر از بازار هستند، انگیزه شدیدی برای تقلب در اظهار ارزش کالاها بهوجود میآید تا ارز حاصل را خارج از مجاری رسمی و با نرخ بازار آزاد به فروش برسانند.
🔹در واقع، نظام چندنرخی ارز خود، بستر ساختاری فساد و فرار سرمایه را شکل داده است. بررسیها همچنین نشان میدهد در بازههایی که نرخ نیما و بازار به هم نزدیک شدهاند (نظیر پاییز ۱۳۹۹)، میزان کماظهاری نیز به حداقل رسیده است.
🔻تهدیدهای ناشی از کماظهاری:
1⃣ کاهش منابع ارزی کشور و تشدید نوسانات بازار ارز
2⃣ تضعیف شفافیت تجاری و مالی و سخت شدن کنترلهای ارزی
3⃣ ایجاد زمینه برای پولشویی و افزایش ریسکهای اقتصاد کلان
4⃣ فرار مالیاتی گسترده در بخش صادرات
5⃣ کاهش اعتماد به آمارهای رسمی و تضعیف سیاستگذاری مبتنی بر داده
🔹تا زمانی که شکاف میان نرخ رسمی و آزاد ارز باقی باشد، انگیزه کماظهاری و دور زدن مقررات تداوم خواهد داشت. راهبرد نهایی باید یکسانسازی نرخ ارز و حذف زمینههای رانت باشد. با ادغام دادههای گمرک، سامانه جامع تجارت، سامانه نیما، پایگاههای بینالمللی و اطلاعات شرکتهای بورسی، میتوان به صورت هوشمند و الگوریتمی، موارد مشکوک به کماظهاری را شناسایی کرد. مشخص کردن شاخصهای پرریسک مانند اختلاف شدید میان بارنامه و فاکتور، مغایرتهای کالا با اظهارنامه و اختلاف قیمت فاحش با نرخ جهانی، میتواند باعث تمرکز نظارت بر موارد حساس شود.
🔹کماظهاری صادرات تنها یک تخلف تجاری نیست، بلکه در زمره جرائم اقتصادی با پیامدهای ملی است. لذا لازم است گمرک، مرکز اطلاعات مالی، بانک مرکزی و سازمان مالیاتی به شکل همراستا و هدفمند در این موضوع همکاری کنند.
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍3
📌پیامدهای اقتصادی–امنیتی افزایش اختیارات استانداران برای انسجام ملّی
🔹یکی از مهمترین مباحث در طراحی نهاد دولت مدرن، تعیین نسبت قدرت مرکزی با قدرتهای محلی است؛ بهویژه در کشورهایی که سابقهای تاریخی در تمرکز قدرت دارند. تجربه تاریخی ایران، از دوره قاجار تا جمهوری اسلامی، مبتنی بر حفظ مدل دولتِ متحد (Unitary State) بوده است؛ مدلی که وحدت سرزمینی را از رهگذر تمرکز نهادی تضمین کرده و شالودهای برای انسجام ملّی و یکپارچگی اقتصادی کشور فراهم کرده است.
🔹اما همزمان با فشارهای اقتصادی فزاینده، ناکارآمدی در توزیع منابع و مطالبات مزمن برای توسعه متوازن، زمزمههایی درباره انتقال اختیارات گستردهتر به سطوح محلی بهویژه استانداران مطرح میشود. این مسأله بدون بازآرایی نهادی دقیق، به تضعیف انسجام اقتصادی، اختلال در توزیع بودجههای کلان، و بروز ناهمترازی در قدرتهای تصمیمساز منجر گردد.
🔹هرگونه بازتوزیع اختیارات اجرایی بدون توازن در اختیارات مالی، میتواند موجب بیثباتی بودجهای، شکلگیری رقابت ناسالم میان استانها، تشدید نابرابری منطقهای، و حتی شکلگیری «الیتهای محلی خودمختار» شود که استقلال بودجهای خود را بر انسجام ملّی ترجیح دهند. در غیاب زیرساختهای شفاف اطلاعاتی، نظام مالیاتی محلی قوی و سازوکارهای پاسخگویی، این تمرکززدایی بیشتر به شبیهسازی تجربههای ناکام آمریکای لاتین یا فدرالیسم رانتمحور آسیای مرکزی خواهد انجامید.
🔹سیاستگذاران در جمهوری اسلامی باید بههوش باشند که میان اصلاح ساختار اداری و تقویت حکمرانی محلّی با واگذاری شتابزده اختیارات کلان تفاوت بنیادین وجود دارد. افزایش اختیارات استانداران به توسعه منطقهای منجر نمیشود، بلکه زمینهساز بروز شکافهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی در کشور خواهد بود.
🔹آیا ما بهدنبال تمرکززدایی برای تسهیل حکمرانی هستیم یا در حال تضعیف بنیانهای دولت ملّی؟
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
🔹یکی از مهمترین مباحث در طراحی نهاد دولت مدرن، تعیین نسبت قدرت مرکزی با قدرتهای محلی است؛ بهویژه در کشورهایی که سابقهای تاریخی در تمرکز قدرت دارند. تجربه تاریخی ایران، از دوره قاجار تا جمهوری اسلامی، مبتنی بر حفظ مدل دولتِ متحد (Unitary State) بوده است؛ مدلی که وحدت سرزمینی را از رهگذر تمرکز نهادی تضمین کرده و شالودهای برای انسجام ملّی و یکپارچگی اقتصادی کشور فراهم کرده است.
🔹اما همزمان با فشارهای اقتصادی فزاینده، ناکارآمدی در توزیع منابع و مطالبات مزمن برای توسعه متوازن، زمزمههایی درباره انتقال اختیارات گستردهتر به سطوح محلی بهویژه استانداران مطرح میشود. این مسأله بدون بازآرایی نهادی دقیق، به تضعیف انسجام اقتصادی، اختلال در توزیع بودجههای کلان، و بروز ناهمترازی در قدرتهای تصمیمساز منجر گردد.
🔹هرگونه بازتوزیع اختیارات اجرایی بدون توازن در اختیارات مالی، میتواند موجب بیثباتی بودجهای، شکلگیری رقابت ناسالم میان استانها، تشدید نابرابری منطقهای، و حتی شکلگیری «الیتهای محلی خودمختار» شود که استقلال بودجهای خود را بر انسجام ملّی ترجیح دهند. در غیاب زیرساختهای شفاف اطلاعاتی، نظام مالیاتی محلی قوی و سازوکارهای پاسخگویی، این تمرکززدایی بیشتر به شبیهسازی تجربههای ناکام آمریکای لاتین یا فدرالیسم رانتمحور آسیای مرکزی خواهد انجامید.
🔹سیاستگذاران در جمهوری اسلامی باید بههوش باشند که میان اصلاح ساختار اداری و تقویت حکمرانی محلّی با واگذاری شتابزده اختیارات کلان تفاوت بنیادین وجود دارد. افزایش اختیارات استانداران به توسعه منطقهای منجر نمیشود، بلکه زمینهساز بروز شکافهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی در کشور خواهد بود.
🔹آیا ما بهدنبال تمرکززدایی برای تسهیل حکمرانی هستیم یا در حال تضعیف بنیانهای دولت ملّی؟
✅ کانال واحد اقتصاد مؤسسه مصاف
@masaf_eco
👍5