Audio
واسه من همیشه روضه عباس(ع) حکایت دیگه ای داشت.
خیلی کوچیک بودم وقتی میرفتم هییت ، وسط زنجیر زنی روز تاسوعا، مادر دستمو رها میکرد ، میگفت برو انشاءالله ابوالفضلی بشی .
من نمیفهمیدم یعنی چی ، گریه میکردم که بمونه کنارش زنجیر بزنم.
سالهای سال گذشته ،
خیلی از دوستانِ اون زمانم ، ابوالفضلی شدن و ابوالفضل گونه رفتن.
#جا_ماندهام
خیلی کوچیک بودم وقتی میرفتم هییت ، وسط زنجیر زنی روز تاسوعا، مادر دستمو رها میکرد ، میگفت برو انشاءالله ابوالفضلی بشی .
من نمیفهمیدم یعنی چی ، گریه میکردم که بمونه کنارش زنجیر بزنم.
سالهای سال گذشته ،
خیلی از دوستانِ اون زمانم ، ابوالفضلی شدن و ابوالفضل گونه رفتن.
#جا_ماندهام