مرضیه حاجی هاشمی
1.58K subscribers
136 photos
20 videos
1 file
266 links
جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی تاریخی، تاریخ عقاید سیاسی، اندیشه سیاسی و اندیشه های الهیاتی
Download Telegram
🔴 وقتی تنها برای بقای خود مذاکره می‌کنی
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 بدترین وضعیت برای مردمان یک سرزمین یا ملت، زمانی است که گرفتار در چنبره بیدادی باشند که یا اصلاً به آسایش مردمان نمی‌اندیشد یا اگر گوشه چشمی بدان دارد، تنها برای نگرانی از بقای خود است، اینان بیگانه‌ترین بیگانگان و دشمن‌ترین دشمنان برای آن سرزمین و مردمانش محسوب می شوند.

⬅️ آنها تا باقی هستند، پیروزند؛ چون هدف، تنها بقای آنهاست و اسطوره شکست ناپذیری آنها سطر به سطر، با شکستن حرمت‌ها و عزت‌ها، نابودی حیات‌ها، فرسودگی تن ها، ویرانی امیدها و آرزوها و فروپاشی باورها و اخلاق نوشته شده است. رنجوری جامعه و مردمان را بهای بقای خود نمودن، تنها از اینان برمی‌آید.

⬅️ مردمان خویش را زیر چکمه‌های دشمنان خونریز له کردن، برای اثبات رذالت او و حقانیت خود، روشی منفور و غیر انسانی، برای بقای حقیرانه است؛ نه عزتمندانه. این یک روش ماکیاولیستی عریان برای بقاست. آنکه مردمان خود را به گروگان می‌گیرد، خود در خط مقدم دشمنی و شرارت، در مقابل آنان است و این‌ها بی‌پناه‌ترین مردم که هر روز رنجورتر می‌شوند.

⬅️ یک بار دیگر اعلام شد، تلاش‌ها برای دستیابی به توافق آتش بس در غزه به دلیل اختلافات اساسی میان طرفین با شکست مواجه شده و بحران انسانی در غزه همچنان ادامه دارد، بحرانی که باید اولین، نگران و دغدغه مندِ آن، اداره کنندگان یک سرزمین و مسئولان یک ساختار سیاسی حاکم بر یک کشور باشند؛ نه او که دشمن است یا دشمن خوانده می‌شود.

⬅️ وقتی کشور یا سرزمینی با انواع بحران روبروست، حال مانند غزه با بحران انسانی یا بحران‌های دیگر که بخش‌های مختلف جامعه را با خطر جدی روبرو می‌کند، آیا می‌توان به سادگی از سر میز مذاکره برخاست و آن را شکست خورده یا بی‌نتیجه اعلام کرد؟ وقتی تصمیم سازی‌ها و عملکردها، هنوز به بحران ختم نشده، امکان چانه زنی در مذاکرات می تواند بیشتر و یا ترک میز مذاکره و اعلام شکست یا بی‌نتیجه بودن آن، شاید شانسی برای به دست آوردن فرصتی دوباره یا امتیاز بیشتر باشد.

⬅️ اما وقتی شرایط به گونه‌ای مدیریت شد که مردمان یک سرزمین را با بحران مواجه کردی! تنها هدف مورد نظر برای مذاکره، باید حل بحران‌ها باشد. اینجاست که نمی‌توان به سادگی از سر میز مذاکره بلند شد یا رضایت داد که مذاکرات شکست خورده یا بی‌نتیجه اعلام شود. در غیر این صورت به حتم؛ نه برای مردم که تنها برای بقای خود یا بقای ایدئولوژی خود یا هر دو، بر سر میز مذاکره نشسته‌ای.


https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
🔴 جامعه ایران و آینده سکولاریسم
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 چه بپذیریم و چه کتمان کنیم، نوعی سکولاریسم در جامعه ایران با سرعت در حال وقوع  است. «لری سیدنتاپ» هسته اصلی سکولاریسم را «باور به برابری زیربنایی یا اخلاقی انسان‌ها به معنای وجود قلمرو وجدان و عمل آزاد» می‌داند، «قلمروی که در آن هر یک از انسان‌ها باید در تصمیمگیری‌های خود آزاد باشند». متفکران و صاحب نظران حوزه جامعه و اندیشه می‌توانند سرنوشت این سکولاریسم را تعیین کنند.

⬅️ این به چه معناست؟ به دلایل متعددی که شرح آن بسیار رفته است، در اروپای قرن‌های هجدهم و نوزدهم، روحانیت ستیزی مشهودی شکل گرفت و به دنبال آن، دو اردوگاه فکری، رویاروی هم قرار گرفتند. متفکرانی که می‌کوشیدند، بنای نهاد اقتدارگرای روحانیت با انبوه امتیازات خاص را نابود کنند، در مقابل اردوگاهی بودند که آنچه را در حال رخ دادن بود، شورش علیه خدا و انکار باورهای دینی می‌دانستند.

⬅️این نزاع به نقطه‌ای رسید که مجبور به صلح و سرپوش نهادن به خصومت‌ها در قرن گذشته شدند. «اردوگاه دینی عموماً به آزادی مدنی و پلورالیسم دینی گردن نهاده است و روحانیت ستیزان به استثنای مارکسیست‌های تندرو دست از تلاش برای ریشه کن کردن باور دینی کشیدند»؛ اما تندروهای چپ و روحانیت تندرو مثل همه تندروهای مخالف که به بسیاری مقولات مورد اختلاف با یک نگاه می‌نگرند و فقط یکی مخالف و یکی موافق است، همچنان سکولاریسم و خداباوری و دینداری را در تضاد با هم یافتند.

⬅️ از سویی چپ‌ها سکولاریسم را ناباوری،  ول‌انگاری و ماتریالیسم تعبیر کردند و با عرضه آن به جوامع داخلی و خارجی، موجب شکل‌گیری رادیکالیسم شدند که بارزترین آن رادیکالیسم اسلامی بود و از سوی دیگر روحانیتی مانند پاپ «بندیکت شانزدهم» حتی خواستار فهم بین ادیان و همراهی رهبران ادیان دیگر برای مبارزه با سکولاریسم شدند که بسیار تحریک کننده بود.

⬅️ آنچه که حاصل این مبارزه اندیشه‌ای تندروانه بود، تأثیر زیادی بر جوامع اروپایی و حتی جوامع مسلمان گذاشت. سیدنتاب بر این باور است، آنچه چپ‌های تندرو با اروپا کردند، موجب شد، اروپا از اقتدار اخلاقی که می‌توانست، از ارزش‌های اخلاقی مسیحی مانند آزادی و برابری حاصل آید، بی‌بهره شود و اینان دقیقاً در زمین کسانی بازی کردند که با اشتیاق بسیاری ‌می خواهند، اروپا را منحط و بی‌اعتقاد توصیف کنند.

⬅️ حال سوال اینجاست، اندیشمندان در جامعه ایران قصد دارند، سکولاریسم را چگونه تعریف کنند؟ تعریف آنها جامعه را به ناباوری و بی‌اخلاقی‌هایی سوق می‌دهد که نزاع دائمی را در آن برمی‌افروزد و در زمین تندروهای طرف مقابل بازی خواهند کرد که از سر دشمنی و انکار جدی با سکولاریسم در می‌آیند؟

⬅️ آیا سکولاریسم را برای این جامعه به سرعت در حال تغییر، کاملاً رویکردی آشتی جویانه، تعریف می‌کنند که باورها و ایمان را با اخلاق،  آزادی و برابری با هم در صلح قرار می‌دهد و راه را برای همیشه بر افراطی‌گری‌های چپگرایانه و رادیکالیسم دینی سد خواهد کرد؟ آینده سکولاریسم جامعه ایران چه خواهد بود؟


https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
🔴 بهای سنگین رهایی از زنجیر یک توتالیتر
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 این روزها «اوکراین» که بزرگترین کشور اروپا و دارای معادن کم نظیر و بسیار ارزشمندی است و در مرز بین «روسیه» و «اروپا»، مجرای ورودی بخش عظیمی از انرژی به قاره سبز و از مهمترین مناطق استراتژیک جهان قلمداد می‌شود، شاهد حملات هوایی سنگینی به شهرها و غیرنظامیان خود است، حملاتی که به نظر می‌رسد، در امتداد انتقام‌گیری روسیه از مردم اوکراین، نشان از نوعی فشار مضاعف برای شکستن مقاومت آنها و دستیابی به اهدافی مشخص است.

⬅️ شناخت و درک جامعه اوکراین به لحاظ تاریخی و سیاسی، فهم آسان‌تری از وضعیت موجود را پیش رو می‌نهد. در جامعه معاصر اوکراین، به لحاظ جامعه شناسی سیاسی، دو گرایش عمده برخاسته از بستر جامعه، همیشه وجود داشته است که زمینه‌ای تاریخی دارد. این گرایش‌های عمده که گاه در توازن و گاه در نسبت با هم در اکثریت و اقلیت بوده‌اند، در کنشگری‌های سیاسی مردم و احزاب سیاسی به طور بارز نمود داشته است. یک گرایش، متمایل به شرق و اقتدار سیاسی شرقی است و گرایش دیگر، تمایل به غرب و تفکرات دموکراسی‌خواهانه و لیبرال اروپا دارد.

⬅️ ریشه‌های تاریخی نارضایتی و خشم اعتراضی جامعه اوکراین، منازعات سیاسی و شکاف درون جامعه سیاسی آن، به قدری عمیق است که حتی پس از اشغال اوکراین در جنگ جهانی دوم، توسط نازی ها،  بسیاری از مردم اوکراین، از آن استقبال کردند و از اینکه از زنجیر توتالیتری انتقام جو؛ چون استالین رهیده‌اند، رضایت داشتند و اشغالگران را نیروهای آزادی بخش می‌دانستند! از این رو بود که پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ اوکراین بلافاصله اعلام استقلال کرد و سیاست‌های بازار آزاد و سرمایه‌داری را در پیش گرفت.

⬅️ اما در حافظه تاریخی مردم این سرزمین، چنان خاطرات تلخی از اقتدار سرکوبگرانه توتالیتاریستی و خالی از هرگونه آزادی سیاسی و حقوق بشر همسایه شرقی، باقی ماند که نوعی نفرت عمیق و خشم جمعی نسبت بدان را برای همیشه در بین گروهی از مردم اوکراین به جا گذاشت؛ آنچه که موجب حتی نوعی کنشگری‌های احساسی در نسبت با توازن ارتباط با روسیه و اروپا، بدون لحاظ منافع ملی دراز مدت با توجه به سیاست‌های توسعه طلبانه و تمامیت خواهانه همسایه پرقدرت و مدعی خود شد. شاید ملتی از ترس بازگشت توتالیتاریسم، به کشورهای اروپایی پناه می برد.

⬅️ بالاخره غرب گرایی و شرق گرایی در جامعه اوکراین استقلال یافته که همیشه موافقان و مخالفان پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو را گرد رقابت‌های انتخاباتی نیز صورت‌بندی می‌کرد، منجر به «انقلاب نارنجی» مردم اوکراین در سال ۲۰۰۴ و حرکت اعتراضی گسترده آنها در سال ۲۰۱۴ و برکناری رئیس جمهور نزدیک به روسیه و مخالف پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو در دو نوبت شد.

⬅️ روسیه در واکنش به این کنشگری سیاسی- اجتماعی روس ستیزانه مردم اوکراین در سال ۲۰۱۴ به اوکراین حمله کرد و «شبه جزیره کریمه» را که ترکیب جمعیتی اکثریتی روس تبار داشت به اشغال خود درآورد و این گونه از مردم اوکراین انتقام گرفت. این خصومت و انتقام گیری از اعتراضات یک ملت مستقل به اینجا ختم نشد و روسیه با حمایت شدید از تجزیه طلبان شرق اوکراین آنان را چنان با حکومت مرکزی درگیر کرد که منجر به کشته شدن ۲۶۰۰ نفر و آوارگی چند صد هزار نفری آنها شد.

⬅️ به نظر می‌رسد، انتقام‌گیری خونبار این روزهای «پوتین» از مردم اوکراین، در حالی که سخن از آتش بس و صلح است، با این هدف انجام می‌شود که نه تنها مردم اوکراین را از اعتراضات گسترده خود و کنار زدن رئیس جمهور روس‌گرا پشیمان کند؛ بلکه با توجه به قانون اساسی اوکراین که مطابق آن، واگذاری مناطقی از خاک این کشور، منوط به رأی مردم، طی یک رفراندوم است؛ در حالی که بین مرگ و زندگی، دست به انتخاب می‌زنند، این بهای سنگین را به آنها تحمیل کند، واگذاری بخش‌های بزرگ دیگری از خاکشان، بهای سنگین رهایی از زنجیر یک توتالیتر؛ حتی در آن سوی مرزها.


https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
🔴 محرومیت جامعه، از اعتصاب تا انقلاب
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 مطابق دیدگاهی در جامعه شناسی انقلاب، در هر جامعه‌ای، سه دسته ارزش وجود دارد که برخورداری افراد جامعه از آنها ایجاد یک حس رضایت روانی می‌کند و برعکس در صورت عدم برخورداری از آنها، جامعه، احساس محرومیت نسبی می‌نماید که یک احساس نارضایتی روانی است. «تد رابرت گار» این ارزش‌ها را در کتاب «چرا انسان‌ها شورش می‌کنند؟» تشریح می‌کند و به خوبی نشان می‌دهد که چگونه احساس محرومیت نسبی در هر سه ارزش، جامعه را به انواع خشونت سیاسی می‌کشاند.

⬅️ این ارزش‌ها از نظر گار شامل: ارزش‌های رفاهی یا اقتصادی، مانند غذا، مسکن، خدمات بهداشتی و آسایش مادی؛ همچنین ارزش‌های مربوط به قدرت یا ارزش های سیاسی، مانند مشارکت سیاسی، تعیین حق سرنوشت و امنیت و نیز ارزش‌های بین الاشخاصی یا اجتماعی، مانند احساس منزلت، احساس اعتماد و اطمینان و وجود باورها و هنجارهای مشترک است. اگر در هر گروهی به میزانی احساس محرومیت نسبی در هر کدام از این ارزش‌ها وجود داشته باشد، می‌تواند به میزان‌های مختلفی به خشونت سیاسی منجر شود.

⬅️ هرچه میزان محرومیت نسبی بیشتر باشد، پتانسیل خشونت سیاسی بیشتر است. گار، پتانسیل خشونت جمعی را تحت تأثیر شدت و گستره محرومیت نسبی می‌داند. اگر هم نخبگان جامعه و هم توده‌ها در همه این ارزش‌ها احساس نارضایتی و محرومیت نسبی شدیدی داشته باشند، پتانسیل خشونت سیاسی جمعی بسیار بالاست.

⬅️ گار، به خوبی نشان می‌دهد که در این شرایط، چگونه محتمل است، طیفی از خشونت سیاسی از اعتصاب و  آشوب گرفته تا کودتا و انقلاب به وجود آید. به باور وی، اگر شدت و گستره محرومیت نسبی نخبگان و توده‌ها هر دو پایین باشد و نخبگان و توده‌ها احساس نارضایتی کمی در زمینه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی داشته باشند، احتمال خشونت سیاسی ناچیز است.

⬅️ اگر شدت و گستره محرومیت نسبی در بین توده‌ها زیاد باشد و احساس عدم برخورداری از موقعیت‌های ارزشی نام برده، موجب نارضایتی شدید و خشونت سیاسی شود؛ ولی حمایت و همراهی نخبگان را نداشته باشد و این احساس محرومیت نسبی در آنها بالا نباشد، محتمل‌ترین خشونت سیاسی، آشوب است که خودجوش و غیر سازمان یافته است؛ ولی مشارکت مردمی در آن بسیار بالاست که شامل اعتصابات سیاسی خشونت بار، شورش‌ها و درگیری‌های سیاسی و شورش های محلی است و  معمولاً  در جوامع غیر دموکراتیک، با خشونت بالا نیز سرکوب می‌شوند.

⬅️ اگر شدت و گستره محرومیت نسبی بین نخبگان زیاد باشد؛ ولی این احساس روانی در توده‌ها پایین باشد، محتمل‌ترین خشونت سیاسی، طیفی از کنشگری‌هایی است که توطئه نامیده می‌شود؛ مثل فعالیت‌های مخفیانه و زیرزمینی یا کودتا. وقتی افرادی در جامعه خود را حائز ویژگی‌های نخبگی بدانند؛ ولی فاقد موقعیت‌های ارزشی بالا بیابند؛ مثل روشنفکران، صاحب نظران، هنرمندان،  نویسندگان و ... احتمال چنین کنشگری‌های سازمان یافته خشن؛ ولی با مقیاس کوچک بالاست.

⬅️ اگر به طور همزمان نخبگان و توده‌ها هم در گستردگی و هم در شدت، نسبت به ارزش‌های سه گانه یاد شده، احساس محرومیت نسبی داشته باشند، احتمال بالاترین خشونت سیاسی و وقوع انقلاب وجود دارد؛ چرا که هم مشارکت بالای مردمی و هم سازمان یافتگی با هم وجود دارد، «هم اعضای گروه رهبری انقلابی، تأمین می شود و هم به راحتی قابل بسیج و سازماندهی هستند».


https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
🔴 مرتدی که تاریخ، گواه آن است
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 خرداد ماه ۱۳۶۰ در چکاچک شمشیر سیاسیون که هنوز دو سال و چند ماه از هم عهدی و ائتلافشان در انقلاب ۵۷ نگذشته بود، یک مسئله کاملاً تخصصی و علمی ذبح شد و کار به اعلام «ارتداد» مخالفان لایحه‌ای موسوم به «لایحه قصاص» کشید، لایحه‌ای که در دل خود تمام حدود را نیز حمل می‌کرد؛ مانند حد «محاربه» و حد «افساد فی الارض» که این روزها بسیار جاری می‌شود و جان‌های بسیاری را به سرنوشت آن مباحث تخصصی حقوقی در خرداد ۶۰ دچار می‌کند.

⬅️ یکی از گروه‌هایی که از پس انقلاب، استقرار یک دموکراسی سکولار را پی می گرفت، «جبهه ملی» بود و اولین قدمی که به طور ساختاری در پی ایجاد قوانین اسلامی و کنار نهادن قوانین سکولار برداشته شد، واکنش جدی جبهه ملی را به همراه داشت. ۱۹ خرداد بود که جبهه ملی با انتقاد شدید از حکومتی که آن را استبدادی می‌خواند، مردم را برای اعتراض به وضعیت کشور و لایحه قصاص دعوت کرد تا در ۲۵ خرداد تجمع کنند.

⬅️ لایحه مورد اشاره که در «شورای عالی قضایی» تهیه شده بود، در حالی که  پس از انتشار بخش‌هایی از آن در بهمن ۱۳۵۹ انتقاد جدی جامعه قضات را برانگیخته بود و در ۳۰ فروردین ۶۰ نیز پس از انتشار بخش‌های دیگر لایحه به طور مشروح، مورد نقد تخصصی حقوقی حقوقدانان، قضات دادگستری و اساتید دانشگاه قرار گرفته بود، بی‌اعتنا به واکنش صاحب نظران و متخصصان، برای بررسی و تصویب به مجلس تقدیم شد.

⬅️ همزمان با موضع‌گیری مدنی در مقابل این لایحه، در برخوردی سیاسی، مخالفان با حکم خدا در قرآن، مرتد معرفی شدند و بر دهان همه منتقدان مهر زده شد؛ در حالی که جبهه ملی نیز با بالاترین ظرفیت کنشگری سیاسی سکولار در جامعه ایران، برای همیشه به عنوان گروهی مرتد، تحت خشن‌ترین برخوردهای قهری قرار می گرفت. ارتداد، عنوانی بود که هیچگاه تا قبل از این حتی برای مارکسیست‌ها و ماتریالیست‌ها به کار نرفته بود؛ زیرا ظرفیت کنشگری سیاسی هم وزن جبهه ملی را در جامعه ایران نداشت.

⬅️ سابقه مقابله با قوانین اسلامی شده و ابتنای مدیریت کشور در تمام عرصه‌ها بر این قوانین به دو سال پیش از این در سال ۵۸ برمی‌گشت که «حسن نزیه» در همایش «کانون وکلا» اذعان کرد: «اگر ما فکر کنیم، تمام مسائل سیاسی و اقتصادی و قضایی را می‌توانیم در قالب اسلامی بسازیم، آیات عظام هم می‌دانند، این امر در شرایط حاضر، نه مقدور است، نه ممکن و نه مفید».

⬅️ متاسفانه به جای درگرفتن فضای گفتگوی علمی در محافل تخصصی، کار به خیابان کشید. «بهشتی» طی سخنانی بر بیگانه بودن این دیدگاه تاکید کرد و از مردم خواست، در پاسخ به آنها به خیابان بریزند. در مقابل، نزیه نیز خواستار محاکمه بهشتی شد. زمانی که بهشتی به ریاست «دیوان عالی کشور» رسید، بدون توجه به نگاه‌های تخصصی منتقد، به گونه‌ای کاملاً تصفیه شده، تمام پنج عضو شورای عالی قضایی از فقهای معتقد به اسلامی سازی قوانین برگزیده شدند و این دیدگاه تخصصی مقابل، کاملاً از قانون نگاری و تصمیم‌سازی کنار گذاشته شد.

⬅️ حال سوال این است، آیا به واقع می‌توان نظر تخصصی همه آن متخصصان و اساتید مانند: «هرمز حکمت»، «علی آزمایش»، «رضا مستوفی‌زاده»، «کاتوزیان»، «محمد مقتدر»، «اکبر لاجوردی»، «امیر ماشالله یوز چلو» و ... را نظر بیگانگانی مرتد دانست!؟ آیا هر کس بر این باور است که قانون، امری برای نظم بخشی به جامعه با همه نهادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و ... در بستر زمانی و مکانی خود است، در غیر این صورت؛ نه تنها موجب نظام بخشی نمی‌شود؛ بلکه به ضد خود تبدیل می‌شود، مرتد است؟

⬅️ اگر دین برای تعالی بخشی و ارتقاء حیات مادی و معنوی (آسایش و آرامش) بشر نیامده باشد؛ اساساً دینی الهی نیست و همه آنانی که به چنین دین تعالی بخش جامعی باور دارند، می توانند، بر هم زنندگان آسایش و آرامش مردم را مرتد بدانند، مرتدی که تاریخ، گواه آن است.


https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
🔴 حقوق خفته بر خاک یک ملت
      (به یاد ریشه های در خاک)
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 او در ۱۷ خرداد ۱۳۳۳ در یزد زاده شد و به دلیل نادارایی خانواده از ۱۰ سالگی به کارهایی چون دستفروشی در کنار تحصیل پرداخت؛ اما در نهایت، توانمند و پوینده توانست کارشناسی حقوق خود را از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد جامعه شناسی خود را از دانشگاه سوربن فرانسه بگیرد. همو که از محرومانه ترین‌های جامعه برخاست و در مظلومانه ترین ها پویید و در مخوفانه‌ترین قتل‌ها؛ یعنی قتل‌های زنجیره‌ای، نامش بر یاد‌ها نشست و ریشه اش در خاک ها.

⬅️ آری «محمد جعفر پوینده» جامعه شناس، مترجم و نویسنده‌ای با دغدغه آزادی، حقوق بشر و رفع تبعیض به ویژه علیه زنان. او که «اعلامیه حقوق بشر و تاریخچه آن» و همچنین «پیکار با تبعیض جنسی: پاکسازی کتاب، خانه، مدرسه و جامعه از کلیشه‌های تبعیض جنسی» از آثار پرشماری است که به فارسی ترجمه کرده است.

⬅️ «علی اشرف درویشان» درباره پوینده و وضعیت طاقت فرسایی که در آن عاشقانه به کار ادامه می‌داد، می‌نویسد: «او کم غذا می‌خورد، کم می‌خوابید و در جای کوچک و تنگ و نامناسبی زندگی می‌کرد ...؛ اما از پای ننشست». پوینده، خود در مقدمه ترجمه اثر مشهور «لوکاچ» می‌نویسد: «ترجمه کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی را در اوج فشارهای طبقاتی و در بدترین اوضاع مادی و روانی ادامه دادم و شاید هم مجموعه همین فشارها بود که انگیزه و توان به پایان رساندن ترجمه این کتاب را در وجودم برانگیخت».

⬅️ امروز از خود می پرسم، در دیاری که تنه روشنفکرِ رسته از خاک محرومیت، درست در روزی که ترجمه اش از کتاب اعلامیه حقوق بشر عرضه شد، با تبر جنایت و شقاوت بر خاک مظلومیت، دور از شهر، نحیف و رنجور از بی‌حقوقی و حتی محروم از حق حیات، فرو افتاده بود، چگونه باید بشر را در آن ترجمه کرد تا حقوق بشر، خوانده و فهمیده شود!؟ خوانش و فهمی که ترجمان حقوق خفته بر خاک یک ملت باشد.


https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
⚫️ با کمال تأسف بیژن اشتری درگذشت

🗒 «بیژن اشتری» «مترجم کتاب‌های سرخ» عصر ۱۸ خرداد در منزلش به دلیل ایست قلبی در ۶۴ سالگی درگذشت.
«بیژن اشتری متولد ۱۳۳۹ و یکی از تاثیرگذارترین مترجمان بیست‌وپنج سال اخیر ایران بود. اشتری یکی از نمادهای ترجمه متونی بود که به کمونیسم، توتالیتاریسم و شکل‌های گوناگون دیکتاتوری در جهان ارتباط داشت.» 

وی که یادداشت های فضای مجازی اش همیشه خواندنی و پرمحتوا بود؛ گرچه دانش آموخته رشته میکروب‌شناسی از دانشگاه تهران؛ اما علاقه‌اش به تاریخ او را به دنیای ترجمه کشانده بود. اشتری در اوایل دهه ۱۳۶۰ فعالیت خود را در عرصه ترجمه آغاز کرد و در سال‌های اخیر به‌طور تخصصی به ترجمه کتاب‌های تاریخی پرداخت.

اشتری از میانه‌های دهه هشتاد پروژه بزرگ ترجمه زندگی‌نامه‌ها و رخدادهای مربوط به اتحاد شوروی و بلوک شرق را آغاز کرد. کتاب‌هایی مانند «لنین»، «تروتسکی، کاهن معبد سرخ»، زندگی‌نامه‌هایی از «برژنف»، «بوخارین»، «استالین» و «چائوشسکو» و... تنها بخشی از آثاری بودند که او ترجمه کرد. کتاب‌هایی چون «امید علیه امید»، «دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند»، «ادبیات علیه استبداد: پاسترناک و ژیواگو»، «شوروی ضد شوروی» و «حرمسرای قذافی» تنها بخشی از ترجمه‌های او در حوزه دیکتاتوری‌ها و ادبیات بود. 

آخرین اثر چاپ‌شده او «سکوت هم‌چون سلاح» که به زندگی و مرگ «ایساک بابل» می‌پرداخت، انتهای اسفند ۱۴۰۳منتشر شد. رفتنش از بین ما خیلی زودتر از آنچه بود که انتظار می رفت؛ اما چنان در سال های عمر پربرکتش، تکاپو کرده است که گویی به قدر تمام روزهایی که جامعه ایران، جای بزرگ خالی اش را احساس می کند، کتاب ها و قلمی هایش نشسته است. این فقدان بزرگ را به ملت ایران، جامعه نویسندگان و مترجمان و به طور ویژه به خوانندگان و دنبال کنندگان آثارش تسلیت عرض می کنم.

مرضیه حاجی هاشمی
۱۸ خرداد ۱۴۰۴

https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
🔴 باز هم ملت‌ها بازنده نشست «کمپ دیوید»؟
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 اکسیوس نوشت، «دونالد ترامپ روز دوشنبه ۹ ژوئن با تمامی اعضای تیم ارشد سیاست خارجی خود در «کمپ دیوید» ساعت‌ها درباره بحران هسته‌ای ایران و جنگ غزه گفتگو کردند» و اینکه «ترامپ هر دو بحران را در هم تنیده و بخشی از یک واقعیت منطقه‌ای گسترده‌تر می‌داند که سعی در شکل دادن آن دارد». در این نشست ژنرال‌ها و دریادارها نیز حضور داشتند.

⬅️ «کاخ سفید» در حالی اعلام می‌کند، مهلت اولیه ترامپ برای توافق با ایران پنجشنبه این هفته به پایان می‌رسد که به نظر می‌رسد رئیس جمهور ناکام آمریکا در هر سه پرونده روسیه و اوکراین، ایران و همچنین غزه، اکنون قصد دارد، هر سه پرونده را به هم گره بزند و معامله ای کلانتر انجام دهد؛ چرا که ضمن ورود دادن روسیه به مذاکرات ایران و آمریکا، ایران را نیز در مذاکرات با حماس مداخله داده است.

⬅️ آیا پوتینی که همچنان خواهان حداقل ۲۰ درصد خاک اوکراین است و جمهوری اسلامی که همچنان خواستار نابودی اسرائیل است، در مذاکرات جداگانه خود با ترامپ چه امتیازاتی را خواهند گرفت تا به نفع ناکامی های ترامپ در دو بحرانی که اکسیوس اعلام کرده، هر دو در کمپ دیوید، در هم تنیده و بخشی از یک واقعیت، عنوان شده قدم بردارند؟

⬅️ آیا اسرائیل در ازای گروگان‌های خود از تهدید نظامی تاسیسات هسته‌ای ایران در صورت غنی سازی اندک دست برمی دارد؟ یا برعکس، تصمیم نهایی حمله اتخاذ شده است؟ و آیا آمریکا قصد دارد چند استان اوکراین را به عنوان بخشی از خاک روسیه به رسمیت بشناسد تا پوتین دست آشتی پزشکیان را در دست ترامپ بگذارد؟ آیا توافقاتی در پیش است که باز هم ملت‌ها بازنده نشست کمپ دیوید هستند؟


https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
🔴 انتظار رهایی بخشی از هیتلر
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 در تاریخ می‌خوانیم، در جنگ جهانی دوم وقتی نیروهای «نازی» وارد «اوکراین» می‌شوند، بخش کثیری از مردم، آنها را نیروهای آزادی بخش از بند توتالیتاریسم «شوروی» سابق می‌دانستند.  همیشه برایم سوال بود، چه طور می‌توان از نژادپرست و فاشیستی چون «هیتلر» که نسلکشی‌ها و ویرانگری‌هایش در تاریخ کم نظیر بود، انتظار رهایی بخشی داشت؟ یک جامعه به کجا می‌رسد که به یک خونریز متجاوز به نظر آزادی بخش می‌نگرد؟

⬅️ فرصتی دست داد تا با برخی از مردمانی که از حمله اخیر «اسرائیل» ابراز رضایت داشتند، به گفتگو بنشینم، همین مردم کوچه و بازار و دانشگاه و ...، هر کسی به بیان خود دلایلی را طرح کرد که در درک تاریخی آنچه بدان اشاره شد، بسیار کارساز است. «هیتلر و رهایی بخشی» داستان رنج ملتی به ستوه آمده و تحقیر شده است که هرگز نمی‌توان این ملت را سرزنش کرد یا به آنها انگ وطن فروشی و خیانت زد؛ بلکه باید از داستان این رنج و احساس، درس‌ها آموخت.

⬅️ در جمع‌بندی آنچه در بیان احساس رضایت این هم‌وطنان از زبان خودشان رفت، می‌توان به یک عبارت کوتاه رسید که مخرج مشترک تمام پاسخ‌هاست، «خواست جدی برای تغییر وضع موجود»، وضعیتی که از نظر همه آنها تحملش دیگر خارج از توان و ظرفیت واقعیت‌های عینی و ذهنی زیست فردی و اجتماعی آنهاست، تغییری که هر راه ممکنی بر روی آن بسته و راه‌هایی که به طرق مختلف آزموده شده و به سدی ستبر منتهی گردیده است.

⬅️ نکته جالب توجه این بود که همه آنها از احساسی دوگانه می‌گفتند که هرگز برای یک لحظه، خواهان هیچ آسیبی به سرزمین و مردمان سرزمینشان نیستند و در رنج مضاعفی که بر این ملت تحمیل شده است، شریکند و امیدوارند، این شرایط دشوار به وضعیتی منتهی شود که پایان تمامی این رنج‌ها رقم بخورد؛ وگرنه خود به روشنی واقفند، انتظار رهایی بخشی از هیتلر انتظاری پوچ است.


https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
🔴 انقلاب اندیشه ورزی میهن پرست ها یا استمرار شورورزی آفتاب پرست ها
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 آنهایی که در هاله شورمندی‌ِ «خود پیروز خواندن‌» های همیشگی سعی در پنهان کردن چهره دود آلود و شوک زده شهر و تن زخم خورده میهن و غرور له شده آن زیر جولان‌های گاه و بیگاه جنگنده‌های اجنبی در آسمان آشیانه‌مان را دارند، پس از درآوردن رخت شادی و به تن کردن جامه عزا و به راه انداختن تریلرهای تشییع، در بین الاحساس، کمی هم تعقل و تفکر کنند که چه شد و چرا این شد؟!

⬅️ واقعیتی دردناک و ریشه‌دار، پرده برافکنده و تلخ‌تر و واضح‌تر از همیشه رخ نموده است و آن هم شکست ۱۰۰ درصدی اطلاعاتی است که از اساس و ماهیت، به هیچ وجه نمی‌توان بر آن لعاب پیروزی زد و به جامعه شورمند فروخت. اینجا هر دلسوز وطن پرستی را به تأمل، تفکر، واکاوی و تحقیق وا می‌دارد؛ نه شورمندی‌هایی که این روزها آفتاب پرست‌های سیاسی را که تا دیروز شعار تعقل ورزی و واقع گرایی می‌دادند، بیش از خالقان این شورها و مداحان و مجیزگویان به خود مشغول کرده است!

⬅️ این واقعیت انکارناپذیر، ورای تمام آن پرسش‌هایی است که باید هر پژوهشگر ایرانیِ دارای بی طرفی علمی را در حوزه‌های جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی انقلاب، سیاست، روابط بین‌الملل و ... از امروز به خود مشغول کند که با مرگ یک گفتمان در سیاست داخلی و خارجی چه باید کرد؟ آیا یک مرده را تا کی می‌توان زنده نمایش داد و تا کی می‌توان با دلخوشی و سرخوشی بر ابتنای آنانی که تابوت مرده را بر دوششان می‌کشند و زیر آن سینه می‌زنند، واقعیت‌های سیاسی، اجتماعی و بین المللی حیات یک جامعه را استوار کرد؟ اکنون نیاز به یک انقلاب اندیشه ورزی میهن پرست‌هاست نه استمرار شورورزی آفتاب پرست‌ها.


https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
🔴 اسرائیل در ایران در پی چیست؟
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 برای اینکه عقلای ایران بتوانند طرحواره‌ای برای اندیشه ورزی نجات بخش داشته باشند، باید بدانند که نمی‌توانند بدون فهم آنچه ممکن است، حال ایران را به کلی دگرگون کند، تنها برای آینده آن بیندیشند. به طور حتم باید فهم شود که اسرائیل در ایران به دنبال چیست و آیا برای رفع همیشگی خطری که بر این باور است، موجودیتش را به شدت تهدید می‌کند، ممکن است، حتی تهدید موجودیتی برای ایران باشد یا تنها تهدیدی برای ساختار سیاسی حاکم است؟

⬅️ آنچه می‌دانیم، این است که اسرائیل در تمام دهه‌های موجودیتش، تمام خطرهای کوچک و بزرگی که این موجودیت را تهدید می‌کرد، نه تنها نادیده نگرفته؛ بلکه در کنار جدال دائمی، به جد مشغول برنامه‌ریزی‌ها و آماده سازی‌های همیشگی برای رویارویی نهایی بوده است. حمله ۷ اکتبر برای اسرائیل آغاز این رویارویی نهایی بود. شرح آنچه مرحله به مرحله پی گرفت تا به ایران رسید، بر مخاطبان پوشیده نیست؛ ولی پرسش اساسی این است، در ایران به دنبال چیست؟

⬅️ در کوتاه سخن می‌توان چنین بیانی داشت که اسرائیل در ایده‌آل‌ترین وضعیت ممکن می‌خواهد امن‌ترین، باثبات‌ترین، بانفوذترین و قدرتمندترین در تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی در منطقه باشد؛ لذا از میان برداشتن تهدید ماهیتاً وجودی برایش می‌تواند محتمل‌ترین و قطعی‌ترین هدف باشد؛ از این رو بدیهی است که عدم وجود ساختار سیاسی ذاتاً ویرانگر و نابود کننده اسرائیل در کشوری با ویژگی‌های سرزمینی و جمعیتی چون ایران، ایده آل‌ترین وضعیت مطلوب برای اسرائیل است.

⬅️ اما آیا در حال حاضر، در قدم اول در پی تحقق آن با وجود داده‌هایی است که از واقعیت امروز ایران و منطقه دارد؟ چنین به نظر نمی‌رسد. از ارزیابی‌های حاضر، می‌توان دریافت، اسرائیل اکنون در حال عینیت بخشی مرحله‌ای به تحقق این هدف ایده‌آل است. آنچه که برای هر ایرانی کابوسی تلخ است.

⬅️ اسرائیل و به احتمال نزدیک به یقین با تایید آمریکا در حال حاضر ایرانی را می‌خواهد که حاکمانش چون «بشار اسد» به ظاهر بر زمین و خاکش حکومت کنند؛ اما آسمان کشورش به طور کامل در کنترل اسرائیل تا هرچه با کمترین احتمال نیز تهدید تشخیص دهد، به آسانی در دسترس ببیند و با حملات هوایی شب و روز خود در هم بکوبد.

⬅️ کشوری به شدت ضعیف با وجهه‌ای بسیار منفی در منطقه و به ویژه مجامع بین‌المللی و نهادهای حقوق بشری که حتی توان پیگیری حقوقی بین‌المللی برای تجاوزاتی که از آسمانش به خاکش می‌شود، نداشته باشد و چنان در هم کوبیده و ناتوان شود که به فاصله چند روز بتوان با حمایت بیگانه‌ای چون «اردوغان» دیکتاتور خونریزی چون اسد را حذف کرد.

⬅️ عقلای ایران چه در خارج و چه در داخل؛ حتی اگر در ساختار امروزی قدرت نیز هستند، باید برخیزند، همان برخاستنی که «انقلاب اندیشه ورزی میهن پرستان» نام گرفت و با هم‌اندیشی و هم پیمانی حول «نجات ایران»، مانع تبدیل ایران به سرزمینی سوخته شوند، سرزمینی سوخته به قیمت در قدرت ماندن بشار اسدی و منتهی به مداخله اردوغانی.



https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
🔴 شیعی‌گری ایرانیان در مقابل اسرائیلیان؟
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 «سعید مدنی» جامعه شناسی است که به واقع در کنار دانش و پژوهش، کنشگری بوده است که هرگز عافیت طلبی را بر حقیقت طلبی و منفعت را بر شرافت ترجیح نداده است، به سبب همین انسانیت اوست که اظهار نظرش، فراتر از مباحث علمی، ارزش نقادی دارد. یادداشتی کوتاه به نام این جامعه شناس ملی - مذهبی که سال‌ها را در حبس و تبعید گذرانده، از طرف همکاری برای من ارسال شد، با عنوان «تکیه بر دیوار ندبه اسرائیلیان» که این یادداشت در نقد آن نگاشته شد و بعد از نگارش، توسط مخاطبی مطلع شدم که یادداشت مذکور از «سعید معدنی» است و شگفتی من از بابت درک این جامعه شناس از جامعه ایران برطرف شد و ضمن عذرخواهی از ایشان و مخاطبان، نام نویسنده تصحیح شد.

⬅️ در پاراگراف انتهایی این یادداشت آمده است: «کاش می‌شد این شاهزاده ساده لوح به ایران می آمد و در همین محرم، مردم را ‌از نزدیک می دید و می‌فهمید، در شرایط کنونی نمی‌توان با تکیه بر دیوار ندبه، رهبر ایران شیعه شد!». اینکه سعید معدنی منتقد کنشگری «رضا پهلوی» است و اینکه اساساً وی برای رسیدن به هدف خود که پایان دادن به وضعیت بحرانی ایران و ایرانیان به نظر می‌رسد، واقع گرایانه و ملی‌گرایانه عمل می‌کند یا نه، موضوع این نوشتار نیست. تیر نقد این سطور، متوجه نگاه به دین به طور عام و دین ورزی امروزه مردمان ایران از سوی نویسنده است.

⬅️ گویی سعید معدنی غافل است که ماهیت نزاع کنونی «جمهوری اسلامی» به عنوان حاکمیتی شیعی و موعود باور با به زعم وی اسرائیلیان به عنوان دولت - ملتی یهودی و باورمند به بازگشت آخرالزمانی بنی اسرائیل به سرزمین موعود (صهیونیسم) نگاهی خاص به دین و برداشتی خودمحور پندارانه از باورمندی به دین یکتاپرستانه ابراهیمی است. نگاه معدنی به دین که از جملات کنایه آمیز او برمی‌آید، با این تصور که نویسنده سعید مدنی است برای یک جامعه شناس؛ ولو باورمند، دور از انتظار است.

⬅️ سعید معدنی گویی هنوز در بند یک پندار پیش فرض است که می‌تواند نشئت گرفته از گرایشات سیاسی وی باشد، باید بداند این پیش فرض چه خوب و چه بد برای بسیاری از ایرانیان به ویژه نسل‌های جوان دیگر وجود ندارد، ایرانیانی که از اتفاق، از نزاع‌های دین باورانه عبور کرده و مسلمانی را می‌پسندند که بر قبله‌گاه یهودیان (دیواری که نمازهای سه گانه یومیه خود را به سمت آن می‌خوانند، همان دیوار ندبه) دست می‌نهد و احترام می‌گذارد و یهودی را محترم می‌دارند که به طور متقابل، بر دیوار قبله‌گاه مسلمانان، کعبه چنین حرمتی می‌نهد.

⬅️ سعید معدنی و همه آنهایی که هنوز تعلقات دینی را در دسته‌بندی‌های شیعه و اسرائیلیان و ... دستمایه نقادی‌های سیاسی، کنشگری‌ها و تحلیل‌ها و حتی صف بندی‌های تاریخ مصرف گذشته مردمانی می‌کنند که آیین‌های مذهبی خویش را برپا می‌دارند و بدتر از همه، آن را محور خشونت، جنگ و خونریزی قرار می‌دهند، از هر دو سوی این نزاع بی‌پایان و بی‌نتیجه، باید بدانند که اکنون زمانه دیندارانی است، دارای حدی از بلوغ در باورمندی خود که درک می‌کنند، این  قبله‌ها و دیوارها نمادهایی است تا مردمان یگانه پرست را حول شکلی از پراتیک دینی به انسجام برساند و گرد هم به وحدت، همدلی و یگانگی سوق دهد؛ نه تشتت، رویارویی، نزاع آخرالزمانی و خونریزی.

⬅️ از سوی دیگر از آنجا که سعید معدنی تاکید کرده، آنانی که از ایران خارج شده اند، از واقعیت اجتماعی آن دور هستند، به نظر می‌رسد، این مسئله نباید در مورد او صدق کند؛ به گونه‌ای که از این مهم غافل باشد که مراسم ماه محرم که وی بدان استناد کرده، برای بسیاری از ایرانیان امروز به ویژه نسل‌های جدید به یک فرهنگ و آیین، مانند دیگر آیین‌هایی که مورد پاسداشت است، تبدیل شده و نمی‌توان آن را معیار شیعی‌گری ایرانیان در مقابل اسرائیلیان دانست.


https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
🔴 «دیگر تهران را نمی‌توان نگه داشت»
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 پس از یک آتش بس نانوشته و دستوری از سوی رئیس جمهور ایالات متحده بین ایران و اسرائیل که همه چیز را در شکنندگی و ابهام رها نموده است، شرایط به گونه‌ای است که نمی‌توان به طور قاطع پذیرفت، در وضعیت پسا جنگ قرار داشته و زمان بررسی‌ها و ارزیابی‌های کامل زوایای این جنگ، زمینه‌ها و پیامدهای آن فرا رسیده است؛ اما شاید بتوان از این فرصت بهره جست تا حداقل مانع درگرفتن دوباره این آتش شد.

⬅️ آنچه می‌توان به طور حتم اذعان کرد، این است که منطقه خاورمیانه در حال گذار به نظم جدیدی است که بازیگران پرنفوذ جدید منطقه‌ای، نقش‌های مؤثری را در آن بر عهده گرفته‌اند و ضروریست که  ایران به عنوان یک بازیگر تاریخی منطقه ای، از نقش خود در این نظم جدید، به طور غیرمنفعلانه آگاه باشد و در چنین جایگاهی، فراتر از یک نظام سیاسی، ایران و ایرانیان باید از خود بپرسند، در کجای این نظم جدید قرار دارند؟ در مرکز یا در حاشیه و تحت کنترل، رصد و نظارت دائمی مرکز؟

⬅️ «مهدی طائب» رئیس «قرارگاه عمار» در بهمن ۱۳۹۱ و بحبوحه حمایت جمهوری اسلامی برای حفظ «بشار اسد» در سوریه در مقابل مخالفانش و سوری‌هایی که خواستار پایان رژیم خودکامه و ناکارآمدش بودند، در عبارتی ماندگار گفت: «اگر سوریه را از دست بدهیم، تهران را نمی‌توانیم نگه داریم». اسد ۱۲ سال دیرتر ساقط شد و سوریه پس از ۱۲ سال علیرغم هزینه‌های جانی، حیثیتی و مالی گزاف، از دست رفت. «مئیرکوهن» تحلیلگر و دیپلمات سابق اسرائیل پس از آن تاکید کرد: «زمان ایجاد یک دیدگاه مشترک میان اسرائیل، آمریکا و کشورهای عربی برای آینده منطقه فرا رسیده است».

⬅️ وقتی این دو اظهار نظر با فاصله ۱۲ سال را در کنار هم قرار می‌دهیم، متوجه می‌شویم که مهدی طائب نیز همان روزها می‌دانست، عمر به ظاهر نظمی که سنگین‌ترین بهای آن را صدها هزار سوری پرداخته بودند و کاملاً در تقابل و حتی ستیز دیگر کشورها عربی منطقه بود، به جان حکومت اسد بسته است و با پایان آن، نظمی مبتنی بر دیدگاه مشترک اسرائیل، آمریکا و کشورهای عربی برقرار خواهد شد که به زعم وی تهران را نمی‌توان در آن نگه داشت.

⬅️ البته می‌توان دریافت که منظور از تهران همان ایدئولوژی و سیاست ضد صلح منطقه‌ای مبتنی بر «پیمان ابراهیم» و گفتمان حاکمان تهران در سیاست ورزی‌های شیعه محور و موعود باورانه‌ای است که تحت عنوان محور مقاومت و مبارزه با اشغالگری اسرائیل، بنیادگرایی اخوانی را نیز پوشش می‌دهد و رهبری و هدایت می‌کند.

⬅️ به نظر می‌رسد، برای این ایدئولوژی و گفتمان، بیش از دو راه منتهی به یک نقطه باقی نمانده است، یا فرو نشستن و پیوستن به نظم جدید مورد وفاق کشورهای عربی و صلح مورد نظر آمریکا (که ترامپ هم بدان ابراز امیدواری کرده است) با اتکا به رفراندوم و آرای اکثریتی ملت ایران که وجهه آبرومندانه‌ای بدان می‌دهد و به حتم نیازمند چرخش اساسی در سیاست‌های داخلی نیز هست یا یک انتحار بزرگ خود ویرانگر و پرهزینه برای ملت ایران و وارد شدن به یک نزاع تمام عیار با نظم جدید مورد حمایت منطقه‌ای و بین المللی که برای پایان دادن به دهه‌ها بی ثباتی، جنگ و خونریزی در خاورمیانه به اجماع رسیده است، اجماعی که در مقابلش دیگر تهران را نمی‌توان نگه داشت.


https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
🔴 هراس تباهی به جای فرجام الهی
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 چرا با وجود انواع نهادهای به ظاهر مدرن در جامعه، ناکارآمدی نهادی از سیاست و اقتصاد گرفته تا محیط زیست و ارتباطات و ... گریبان‌گیر ایران امروزی است؟ چرا سال‌هاست که ایران حتی وقتی تلاش می‌کند، از در دیپلماسی و تعامل با جهان درآید، همیشه در نوعی تقابل است که این روزها در اوج خود قرار دارد و کشور را در وضعیتی خطرناک قرار داده است که وزیر خارجه در آخرین اظهارات خود آن (فعال شدن مکانیسم ماشه) را به مثابه جنگ علیه ایران برشمرده است؟

⬅️ «مارک لیلا» معتقد است، الهیات سیاسی شیوه‌ای از اندیشیدن است که همیشه بدیل آن نوع از اندیشیدنی است  که الهام بخش نهادهای مدرن است و اگر نتواند این نهادها را از جا بکند و حتی ظاهر آن را حفظ کند، اندیشه‌ای را که این نهادها بر ابتنای آن بنا شده تحریف می‌کند. نهاد سیاست و دموکراسی، تحریف می شود، دیپلماسی، بی‌نتیجه می ماند، نهاد اقتصاد با ظاهر مدرن، کاملاً ناکارآمد می‌شود و به طور مثال وزیر ارتباطات، وزیر ضد ارتباطات می‌شود و ... اینجاست که مارک لیلا بر این باور است، باید درک و فهم الهیات سیاسی را وظیفه خود بدانیم.

⬅️ «مارکو روبیو» وزیر خارجه ایالات متحده سال‌ها پیش تاکید می‌کند که درک موعود باوری حکومت ایران موضوع مهمی برای ماست؛ چرا که دیدگاه آخرالزمانی آنها و اینکه باور دارند به رهبری مسیحای خود، تمام جهان را تحت قوانین خودشان در می‌آورند، موجب می‌شود، در بسیاری موارد دیپلماسی و تعامل با آنها جواب ندهد. با چنین شناختی از الهیات سیاسی موعود باورانه  ایران است که آنها را به این باور رسانده، این کشور در پی دستیابی به سلاح هسته‌ای است و این سلاح در دست آن خطری جدی برای کل جهان محسوب می شود.

⬅️ و اما آیا موعودگرایی از اساس باوری تهدیدآمیز است؟ موعودباوری آموزه‌ای است، در ادیان مختلف برای باقی گذاشتن حضور موجودی استعلایی و قادر مطلق در زندگی زمینی انسان‌ها، حضوری که باور بدان، انسان‌ها را شایسته پذیرش فرجامی الهی، نیکو، خالی از فساد، ظلم، تبعیض و بی‌عدالتی، رهایی و آزادی از هر قید و بند و بندگی قدرت‌های زمینی حامل این شرها و پلیدی‌ها می‌کند، آنچه که آرمانی اخلاقی برای نوع بشر در طول تاریخ زیست فردی و اجتماعی او بوده است و به خودی خود این باور انگیزه بخش برای نیک بودن و امید بخش برای پایان بشر به هیچ وجه نمی‌تواند مخرب باشد؛ بلکه کاملاً سازنده است.

⬅️ پس چرا این باور که مبتنی بر نوعی معرفت دینی (یکی از چهار حوزه معرفت شناسی) و بینش اخلاقی است، چنان ترسناک و هول انگیز می‌شود که بسیاری از صاحبنظران و اندیشمندان با استناد به پیامدهای مخرب آن در طول تاریخ که یکی از فاجعه بارترینِ متأخر آن، جنگ جهانی دوم است، جوامع را از آن پرهیز و بر آن هشدار می‌دهند؟ «شورهای موعودگرایانه‌ای که زندگی مردمان دوره‌هایی از تاریخ را تباه کرده است».

⬅️ موعودباوری درست از جایی به ضد خود تبدیل و به فرایند تباه کننده بشری در تمام ابعاد عینی و ذهنی بدل می‌شود که ساختار سیاسی مبتنی بر الهیات سیاسی، شروع به باز تولید این باور در قالب شورمندی‌های موعودگرایانه از بنیه های معرفتی و بینشی آن می‌کند و آن را کاملاً از عناصر معرفتی و اخلاقی، تهی و سرشار از شور و شعارهای ناسازگار با نظم اجتماعی و بنیان‌های نهادهای تمدنی بشر و عقلانیت بشری می‌نماید.

⬅️ این به چه معناست؟ این بدین معناست که این آموزه تا زمانی سازنده است و مقوم و پاس دارنده اخلاق و نیکی است که فردی یا گروهی خود را مدعی معرفی نکند که محمل عینی این باور است و آینده جهان به دستان آنها رقم خواهد خورد و آنانند که تنها وارثان زمین و جانشینان خدایند بر آن.

⬅️ این مدعا و ابتنای ساختارهای عینی بر آن؛ یعنی بنا نهادن نهادهای علم بنیاد (علم به عنوان یکی دیگر از چهار حوزه معرفت شناسی مبتنی بر حس و تجربه) علاوه بر آنکه منجر به آشفتگی معرفت شناسانه در بنیان و ناکارآمدی ذاتی نهادهایی می شود که مبتنی بر معرفت علمی و معرفت فلسفی بنیان نهاده شدند و از اساس فلسفه سیاسی را در مقابل الهیات سیاسی می نشانند، به چنان خود حق پنداری و خودمحور پنداری در جهان در می‌غلتد که انواع وسیله‌ها را هدف توجیه می‌کند و دقیقاً به ضد خود تبدیل می‌شود و هراس تباهی به جای فرجام الهی را می آفریند.

https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
آقای عراقچی! وظیفه شما این نیست که بدانید، نتانیاهو چه می کشد! وظیفه شما این است که درک کنید، مردم ایران بعد از فعال شدن مکانیسم ماشه چه خواهند کشید و به جای سخنان عوامانه که سخنورانش این روزها زیادند، برای ممانعت از آن اقدام عاجل کنید.

#مکانیسم_ماشه
#عراقچی


#مرضیه_حاجی_هاشمی
آقای پزشکیان! شک نکنید برای نسل های جدید مساله قطع کردن دسترسی های جهانی به اینترنت، از قطع کردن آب و برق نفرت انگیزتر و غیرقابل تحمل تر است و آنها را به خیابان خواهد آورد. اینترنت ملی و طبقاتی یک مساله ضد امنیتی است نه امنیتی!

#اینترنت_ملی
#اینترنت_طبقاتی
#امنیت
#پزشکیان
#عارف


#مرضیه_حاجی_هاشمی
🔴 حقیقتی که وقیحان و عقل باختگان جعل کرده اند
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 در جامعه‌ای که باز هم شیخی در ظهر آدینه اش مردمان را به تقوا دعوت می‌کند که هنوز توجیه رسوایی پرونده زمین خواری‌اش به باور نرسیده، پرونده فساد نزدیک‌ترین اعضای خانواده‌اش افشا می‌شود و در جامعه‌ای که دولتی دقیقاً با شعار رفع فیلترینگ و اینترنت آزاد، حداقلی از رأی دهندگان را متقاعد به حضور پای صندوق رای کرده است؛ ولی وقیحانه، سخنگویش و معاون اولش در پرده و بی‌ پرده از اینترنت طبقاتی و اینترنت ملی سخن می‌گویند و در جامعه‌ای که هنوز بی‌خردان و عقل باختگان، همچنان فلج کننده‌ترین تحریم‌ها را کاغذ پاره می‌شمرند و مسیر ویرانی یک ملت را بی محابا هموار می‌کنند، چه می‌توان از حقیقت، اخلاق، صداقت، عدالت، عقلانیت، سیاست، امنیت و ... نوشت، وقتی قُلب این معانی، جامعه را از درون تهی می‌کند؟

⬅️ فرد و جامعه را چه می‌شود که هنوز مردمانی، به پای منبری که تقوا در آن لقلقه و به پای صندوقی که رای انداختن بدان مضحکه است، می‌روند و آنچه را نشاید و نباید بر صدر می نشانند؟! از حیث جامعه شناسی سیاسی در برخی جوامع، ساختار سیاسی چنان فرد را از آزادی و برابری محروم می‌کند که فرد از فردیت، منعزل و هویت او دچار استحاله و کمرنگ می‌شود.

⬅️ افراد تهی شده از هویت و فردیت از نظر «هانا آرنت» تبدیل به توده‌ای می‌شوند که اقناع کردن و به حرکت درآوردن آنها بسیار سهل است. وی از اساس هدف جنبش توتالیتر را سازمان دادن توده‌های تابع می‌داند، توده هایی که چندان نیاز به تعقل، پرسشگری و مطالبه ندارند؛ چرا که از نگاه آرنت «نظام‌های توتالیتر، عاقل و نخبه و پرسشگر نمی‌خواهند و در پی عقل باختگان و جاهلان هستند».

⬅️ هانا آرنت بر این باور است: «حکومت‌های توتالیتر همه استعدادهای ناب را بدون هیچ اعتنایی از سر کار برمی‌دارند و به جای آنها عقل باختگان و جاهلان و بی‌خردانی را می‌نشانند که همان بی‌عقلی بهترین تضمین وفاداری ایشان است، این افراد در راستای نیازها و خواسته‌های حاکم، اقدام به دروغگویی در هر حوزه‌ای می‌نمایند و حتی می‌توانند، واقعیاتی که بدیهی می‌نمایند، وارونه جلوه دهند و نام حقیقت بر آن می‌گذارند؛ زیرا این اتفاق نشئت گرفته از قدرت ماورایی رهبر در پیش بینی و پیشگویی بحران‌هاست»، حقیقتی که وقیحان و عقل باختگان جعل کرده اند.


https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
🔴 لجاجت بر نابودی ملی؛ نه غرور ملی
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 «عباس عراقچی» وزیر امور خارجه در مصاحبه با «فاکس نیوز» علت پافشاری و اصرار «جمهوری اسلامی» بر غنی‌سازی اورانیوم در داخل کشور را چنین عنوان می‌کند که این یک دستاورد ملی است و تبدیل به غرور ملی شده است. قابل توجه است که غرور ملی شامل عوامل متعددی می باشد که یکی از آنها شامل دستاوردهایی است که نیروی محرکه توسعه و پیشرفت یک ملت است. سوال این جاست، آیا سرمایه‌گذاری و هزینه کرد فوق تصور برای یک دانش و فن آوریِ حداقل ۷۰ سال پیش که کشور را به کانون بحران، تبدیل کرده و در آستانه تبدیل شدن به تهدید برای صلح و امنیت جهانی قرار داده است، به واقع عامل غرور ملی است یا تحقیر ملی؟

⬅️ پیش از این در یادداشتی بدین اشاره شد که از حیث جامعه شناختی، غرور ملی ارتباط معناداری با متغیرهای «رضایت از اوضاع اقتصادی و اجتماعی، احساس محرومیت، احساس مشروعیت نظام سیاسی و احساس تبعیض بین افراد» دارد. آیا بهتر نبود با نگاهی علمی و رویکردی تخصصی با تمرکز بر این متغیرها غرور ملی را تقویت می‌کردیم؟

⬅️ آیا اینکه در رسانه‌های جهان، تصاویر تحقیرآمیزی از توزیع آب با تانکر در ایران منتشر می‌شود و پرداختن به بحران آب و برق در ایران این روزها سوژه این رسانه‌هاست، غرور ملی ایرانیان را علاوه بر رنج این روزهای بحرانی له نمی‌کند؟ مگر هر امکان تولیدی در داخل یک کشور و تحت هر شرایطی دستاوردی منجر به غرور ملی است!؟

⬅️ به طور مثال تولید هندوانه و بسیاری از محصولات کشاورزی که برای تولید، نیاز به آب زیادی دارند، در کشوری با شرایط آب و هوایی ایران، یک حماقت ملی است؛ نه غرور ملی؛ چرا که به جای وارد کردن آب مجازی از طریق واردات این محصولات به کشور؛ حتی این محصولات را صادر هم می‌کنیم و در این شرایط بحرانی آب که چندین سال است، متخصصین امر، آن را فریاد می‌زنند، آب مجازی را صادر نیز می‌کنیم!!!

⬅️ توهم و بی‌تدبیری را به جای غرور ملی نفروشیم. آیا غرور ملی آن نبود که بر روی فناوری روز دنیا در تامین انرژی پاک، سرمایه‌گذاری می‌شد، انرژی خورشیدی که حمایت های دانشی و فنی؛ حتی مالی و حقوقی بین المللی مثل حمایت معاهده آب و هوایی پاریس از آن را شامل می‌شد؟ و در حالی که یکی از بهترین پهنه‌های سرزمینی انرژی خورشیدی طبیعی در جهان را دارا هستیم، امروز یکی از اصلی‌ترین صادر کننده های برق در جهان نیز قلمداد می‌شدیم.

⬅️ با توجه به متغیرهایی که در زمینه غرور ملی بدان توجه داده شد، سال‌هاست، غرور ملی ایرانیان را خراشیدیم و هزینه‌های جبران ناپذیر و غیرقابل برگشت برای نسل‌های مختلف ایرانیان تراشیدیم و امروز وزیر امور خارجه از غرور ملی سخن می‌گوید. یک خطای راهبردی با نفوذ بی‌حد و حصر نظامیان در سیاستگذاری‌ها، تصمیم سازی‌ها و مدیریت‌های کلان علم و فناوری و حتی جزئی‌ترین امور اجرایی و اقتصادی، کشور را به نقطه‌ای بی‌ بازگشت رساند و اکنون آن را غرور ملی می‌نامیم، این اصرار بر خطا، لجاجت بر نابودی ملی؛ نه غرور ملی و با انگیزه‌ای غیر ملی است.


https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
🔴 تیر خلاص بر پیکر اصلاح طلبی
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 یک لایحه قضایی با عنوان «لایحه مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی» که توسط «قوه قضاییه» تدوین شده است و دولت به لحاظ قانونی در صورتی که مخالفتی با آن داشت، می‌توانست آن را از دستور کار خارج یا تغییرات اساسی در آن اعمال کند، توسط هیئت دولت «پزشکیان» با قید دو فوریت تصویب شد و رئیس جمهور آن را به مجلس تقدیم کرد.

⬅️ پس از سخنان عارف درباره ضرورت «اینترنت ملی» و اشارات سخنگوی دولت به «اینترنت طبقاتی» این اقدام نشان می‌دهد، عملکرد «دولت وفاق» پس از یک سال، نفاق آشکاری نسبت به وعده‌های انتخاباتی حداقل در زمینه اینترنت و فضای مجازی داشته است. چرا دولتی که اصلاح طلبان بر سر کار آورده اند، چنین آشکارا برخلاف ادعای همیشگی اصلاح طلبان در زمینه اینترنت آزاد و آزادی بیان عمل می‌کند و تیر خلاص بر تن زخم خورده و نیمه جان آن می‌نشاند؟

⬅️ مجازات‌های سنگین برای نشر یا بازنشر محتوای خلاف واقع در حالی که مشخص نیست، مرجع و معیار تشخیص واقع و خلاف واقع کیست و چیست، مصداق بارز نقض حقوق شهروندی است. واقع و واقعیت کدام است، در حالی که جامعه آگاه است، واقعیت به طور سیستماتیک، پنهان و حتی در بسیاری موارد، وارونه جلوه داده می‌شود؟ آیا واقعیت همان است که صدای و سیما، رسانه قدرت حاکم، تعیین و منتشر می کند یا رسانه های نظامیان؟ آیا مرجع یا رسانه مستقلی وجود دارد که معیار واقعیت باشد؟

⬅️ وقتی محتوا در ماده یک این لایحه، چنان گسترده تعریف شده که شامل حتی حوزه‌های تخصصی است که باید در اختیار متخصصان و کارشناسان و صاحب نظران مستقل از قدرت باشد، آیا این به معنای نابودی عرصه‌هایی نیست که صدای آنها می‌تواند معیار کج‌روی سیاستگذار و خطاهای نظام حکمرانی در مدیریت تخصصی حوزه‌های مختلف از اقتصاد و سیاست گرفته تا محیط زیست، سلامت، صنعت و غیره باشد؟ و این در حالی است که این محتوا به گونه‌ای تعریف شده که تمام حوزه‌های حکمرانی و نهادهای وابسته و مقامات حکومتی را نیز شامل می‌شود.

⬅️ بر اساس ماده یک این لایحه «هرگونه داده یا اطلاعات خبری دیجیتالی که اثرگذار بر امور امنیتی و دفاعی، سیاسی و اداری، اقتصادی و بازرگانی، صنعتی و فناوری، فرهنگی و اجتماعی، سلامت و رفاه، آموزش و پژوهش، حقوقی و قضایی باشد، در هر قالبی اعم از خبر، گزارش، سند، مستند، تجربه شخصی، نقل قول صریح یا ضمنی از دیگری پیرامون مصوبات، تصمیمات و اقدامات نهادهای حاکمیتی یا وابسته به حاکمیت و اظهارات مقامات و مسئولان آنها باشد، محتوا تلقی می‌شود».

⬅️ این تعریف گسترده از محتوا و در ادامه، موارد دیگر این لایحه، جز به جز مانند بسیاری از قوانین، قابلیت تفسیر بسیار فراخی دارد و موجبات بسیاری از برخوردهای قضایی؛ حتی با شهروندان عادی و بستن دهان اندک، منتقدان دلسوز داخلی را فراهم می‌کند. اگر دولت پزشکیان این لایحه را استرداد نکند، به طور حتم چنانکه گفته شد؛ نه تنها تیر خلاص بر بدن نحیف آزادی بیان در جامعه ایران که تیر خلاص بر پیکر اصلاح طلبی فرو افتاده در عرصه سیاسی و مدنی جامعه ایران است.


https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1
🔴 حل یک مناقشه لاینحل
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 نشست سه روزه «سازمان ملل» برای راه حل دو کشوری میان «اسرائیل» و فلسطینیان به میزبانی «فرانسه» و «عربستان سعودی» پس از تعویق به دلیل جنگ ۱۲ روزه «ایران» و اسرائیل در حالی برگزار می‌شود که اسرائیل و «آمریکا» غایبند، دو کشوری که همچون ایران و گروه‌های جهادی فلسطینی، مخالفان اصلی این راه حل مناقشه محسوب می شوند.

⬅️ گرچه این نشست، فشاری بین المللی بر اسرائیل و امیدواری برای گروه‌های معتدل فلسطینی است و در حالی برگزار می‌شود که با مداخلات آمریکا سران کشورها (فرانسه و عربستان) در آن حضور ندارند و وزیران خارجه یا وزیران مشاور در آن شرکت می‌کنند؛ اما بدیهی است که نمی‌توان با وجود پیچیدگی های بسیار مسئله، انتظار زیادی از آن داشت.

⬅️ سابقه طرح دو دولت اسرائیلی و فلسطینی به سال ۱۹۳۶ برمی‌گردد. پس از آنکه در جنگ جهانی اول فرانسه و «بریتانیا» (که این روزها از ایده دو کشوری حمایت بیشتری می‌کنند) با شکست «امپراتوری عثمانی» در معاهده محرمانه «سایکس- پیکو» فلسطین را بین پاریس و لندن تقسیم کردند و مهاجرت یهودیان به این سرزمین آغاز شد و مناقشات در این سرزمین بالا گرفت، بریتانیا برای پایان دادن به این ناآرامی‌ها در «کمیسیون پیل» پیشنهاد تقسیم فلسطین به یک کشور عربی و یک کشور یهودی را طرح کرد.

⬅️ وقتی در سال ۱۹۴۷ قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل بر اساس پیشنهاد کمیسیون پیل برای رسمیت بخشیدن به ایده دو دولتی صادر شد، یهودیان به سرعت به تشکیل دولت اقدام و کشور اسرائیل را تاسیس کردند؛ اما فلسطینیان در یک اشتباه بزرگ تاریخی، اقدام مشابهی انجام ندادند و طی جنگ‌های اعراب و اسرائیل سرزمین‌های بیشتری از دست دادند.

⬅️ پس از گذشت سال‌ها وضعیت به گونه‌ای پیش رفته است که اسرائیل به لحاظ مسائل جامعه شناختی و ترکیب جمعیتی و گروه‌های اجتماعی خود، قادر نیست، ایده دو دولتی را بپذیرد؛ چرا که با مسائل جدی امنیتی؛ حتی از درون جامعه خود مواجه می‌شود. شهرک‌های متعددی از جمعیت‌های اعتقادی و مذهبی راست و بسیار تندرو در بخش‌هایی بنا شده است که مطابق چارچوب ایده دو دولتی و مرزهای پیش از سال ۱۹۶۷ جزئی از فلسطین محسوب می‌شوند.

⬅️ جنبش‌های راست مذهبی و ملی به طور حتم مانند سال ۲۰۰۵ که اسرائیل از «نوار غزه» عقب نشینی کرد و بحران امنیت داخلی برای اسرائیل ایجاد کردند؛ حتی اگر دولت اسرائیل به تشکیل کشور فلسطین رضایت دهد، باز هم در شرایطی که پس از ۷ اکتبر گرایشات تندروانه در اسرائیل فزونی یافته و جو جامعه افراطی‌تر شده است، بحران امنیتی به مراتب جدی‌تر ایجاد خواهند کرد.

⬅️ این در شرایطی است که دولت اسرائیل نگرانی شدیدی از مسائل امنیتی خود در مرزهای پراکنده و متداخلش با کشور همسایه فلسطینی خود دارد و بسیار محتمل می‌داند که گروه‌های بنیادگرای اسلامی؛ حتی اگر نه با نام «حماس»، در هر قالب و با هر نامی، دولت را در کشور تازه تاسیس فلسطین در دست بگیرند و این بار با داشتن ارتش و امکانات بسیار گسترده‌تر به کابوس امنیتی برای اسرائیل تبدیل شوند.

⬅️ گرچه بهترین راه حل بین المللی برای این مناقشه خود ساخته سال‌هاست راه حل دو کشوری می‌نماید؛ اما سوال اینجاست، چقدر این ایده کارآمد و منطبق بر واقعیت‌های پیچیده روی زمین است؟ شاید یک بار دیگر سپردن قیومیت این سرزمین به دولتی دیگر؛ اما این بار به کشور یا کشورهایی مسلمان و همسایه برای دوره‌ای موقت و کوتاه و برقراری صلح پایدار و آرامش و امنیت نسبی در آن، مقدمه تشکیل دولت فلسطینیان شود و آن را ممکن‌تر، پذیرفته‌تر به واقع نزدیک‌تر کند.

https://t.iss.one/M_Hajihashemi_iran1