انجمن سواد رسانه ای ایران
3.06K subscribers
1.85K photos
887 videos
115 files
1.18K links
افزایش سواد رسانه‌ای، مسئولیت اجتماعی ما است.
Islamic Republic of Iran Media Literacy Association

irimla.ir
[email protected]
[email protected]

تماس با ادمین جهت درج تبلیغات
@spkhadem





لینک استعلام نشان شامد
https://t.iss.one/itdmcbot?start=mliteracy
Download Telegram
شش دلیل شیوع بیماری «س ر ق ت» رسانه‌ای

تولید محتوای اختصاصی از خبر گرفته تا گزارش، تصویر، گفت‌وگو، مقاله، یادداشت، طرح و کاریکاتور، عرصه جولان حرفه‌ای و تخصصی رسانه‌ها محسوب می‌شود، یعنی معیار ارزش‌گذاری برای کارکردهای یک رسانه و تعیین درصد موفقیت یا عدم موفقیت آن به حجم و کیفیت محتوای تولیدی برمی‌گردد. سخت و زیان‌آور شناخته شدن کار خبرنگاران در قانون هم به دلیل خطراتی است که به هنگام تولید محتوا و البته بیشتر در حوزه خبر و عکس متوجه آنان می‌شود. ارزش کار خبرنگاری که مستقیماً از محل وقوع درگیری میان سربازان دو کشور گزارش داده یا تصاویر آن را مخابره می‌کند، به هیچ عنوان با ارزش کار خبرنگاری که پشت میز کار خود و در هوایی مطبوع(!) مشغول copy- paste کردن، دستکاری جملات و مخابره آن است، قابل مقایسه نیست. آنچه این روزها و بیش از پیش در برخی یا بهتر بگوییم در بسیاری از رسانه‌های کشور و بویژه روزنامه‌ها و سایت‌های خبری مشاهده می‌شود، فراگیر شدن انتشار مطالبی است که بدون زحمت و با حذف منبع اصلی تولید، عامل پرکردن صفحات شده است. جالب اینجاست که این «س ر ق ت» رسانه‌ای به حیطه‌ مقالات و یادداشت و سایر موضوعات هم رسیده است. شیوع این بیماری رسانه‌ای دلایل متعددی دارد از جمله:
۱- ناتوانی رسانه‌ها در تأمین منابع مالی مورد نیازشان برای تولید محتوا و پرداخت حقوق خبرنگاران حرفه‌ای.

۲- کاهش نظارت دبیران سرویس، سردبیران و در نهایت مدیران مسؤول بر نحوه و کیفیت کاری که خبرنگاران انجام می‌دهند.

۳- تخصیص ناعادلانه حمایت‌های قانونی -یارانه مطبوعات و سایر امتیازات- میان رسانه‌ها و خبرنگاران بدون آنکه تولید محتوای اختصاصی در کاهش یا افزایش این حمایت‌ها نقشی داشته باشد.

۴- تنبلی در انجام کار حرفه‌ای تولید محتوا به واسطه توسعه روزافزون اینترنت و دسترسی آسان به خبرگزاری‌ها و منابع خبری متعدد داخلی و خارجی.

۵- خلاء‌های ناشی از عدم اجرای قانون کپی‌رایت.

۶- مهم‌تر از همه، آگاه نبودن خبرنگاران و رسانه‌هایی که این روش را در پیش گرفته‌اند با اخلاق حرفه‌ای کار و مهارت تخصصی تولید محتوا.

بنابراین مدیران مسؤول رسانه‌ها، دولت و خبرنگاران به عنوان سه ضلع یک مثلثی که در شکل‌گیری و تقویت این پدیده نامیمون، مؤثر یا شاید بهتر است بگوییم «مقصر» هستند باید برای غلبه بر آن تلاش کنند. یک سؤال دیگر؛ مخاطبان رسانه‌ها هم نقشی بر عهده دارند؟

#امیر_عباس_تقی_پور
👇
@aataghipour
اختلال در گردش خون #ارتباطات

شواهد حاکي از آن است که گردش خون در اندام‌هاي موجودي به نام ارتباطات در ايران دچار مشکلاتي است که حتي ممکن است بتوان حدس زد ارتباطات ما در حال حرکت به سوي بيماري بوده يا بيمار است. در واقع سايه بيماري ارتباطی بر سر حکومت به معنای عام آن تا نهادهای تخصصی ارتباطات (انواع رسانه‌ها، فن‌آوري‌هاي نوين اطلاعاتي-ارتباطي، روابط‌عمومی‌ها، تبلیغات و...) و مردم مشاهده می‌شود. در اين شرايط تنها راه صحيح آن است که دلایل و عواقبش را باید پزشک متخصص تشخیص دهد و درمانش را هم بايد از او طلب کرد. اجازه دهید روشن‌تر بگویم: اگر دکتر محمدحسین ماندگار، فوق تخصص جراحي قلب ايران را در حوزه قلب داريم، بايد مشابهش را در حوزه‌ ارتباطات ايران پیدا کنيم و بيمار يا مشکوک به بيماری را به او بسپاريم. بايد علاوه بر تشخیص به او اجازه دهيم که راه‌های درمان را با مشورت همکارانش شناسایی و شیوه‌های درمان و داروی مورد نیاز را تجویز کند. آيا تا کنون اینگونه عمل کرده‌ايم؟ بیمارمان را نزد پزشک حاذق برده‌ایم یا فقط از سر «اعتماد به‌نفس افراطي» و بر اساس دانسته‌های خود، آن هم به صورت آزمون و خطا، دارو تجویز کرده‌ایم؟ شواهد آنچه در حال حاضر در حوزه ارتباطات جامعه ايران مي‌گذرد مؤید آنست که غیرمتخصص‌ها نسخه نوشته‌اند و به نظر می‌رسد تا قصه‌ پر غصه‌ دخالت‌هاي سلیقه‌ای مدیریتی و عدم توجه به مطالعات کارشناسی -چه در سطح وضع قوانین رسانه‌اي و چه در سطح تصمیم‌گیری‌ها– ادامه يابد، وضع بدتر و بیمار، نحیف‌تر می‌شود. خطاست اگر بیمار ارتباطات را نزد استادان ارتباطات نبریم، به شناختشان احترام نگذاریم و به تجویزشان عمل نکنیم.
دکتر «ماندگار»های حوزه ارتباطات پرشمار نبوده اما کم تعداد هم نیستند. اگر مراجعات به مطبشان زیاد شود، حتماً به‌روزتر شده و برای حل مشکلات ارتباطي و رسانه‌اي جامعه، راه‌حل خواهند داد. آنگاه خواهيم توانست همراهی بیشتر مردم را برای اجراي مراحل پیشگیری، شناخت و درمان جلب کنيم. مشروط به آنکه حتي اگر تجویز پزشک حاذق بر خلاف میل و سلیقه مدیریتی ما بود، آن را پذیرفته و عمل کنیم.
اگر چنین شد، تیرها در تاریکی رها نشده و نیروهای تخصصی این حوزه سرخورده نمی‌شوند.

🖋 #امیر_عباس_تقی_پور

🌎 افزایش سواد رسانه ای مسئولیت اجتماعی ما است.

📎به ما بپیوندید.
@MLiteracy
مسئول ارتقای #سواد_رسانه‌‌ای کیست؟

این روزها، عبارت سواد رسانه‌­ای (Media Literacy) بسیار گفته و شنیده می‌­شود، اما واقعیت این است که در این زمینه هم مانند بسیاری از امور دیگر با تأخیر عمل کرده­ایم و دستان‌مان پر نیست! تألیف‌ها و حتی ترجمه‌هایمان کافی نیست و به شدت نیازمند تولید محتوا و غنی‌سازی ادبیات در مباحث مربوط به سواد رسانه‌ای هستیم. اما پرسش مهمی که در این زمینه وجود دارد و پاسخ به آن تا حد زیادی منتج به مشخص شدن مسئولیت‌ها و نقش‌ها می‌شود، این است که مسئولیت آموزش و ارتقای سواد رسانه‌ای بر عهده کیست؟
جیمز پاتر، نویسنده کتاب نظریه سوادرسانه­‌ای، مسئولیت را یکی از اصول کلی تئوری خود مطرح کرده است. بر این اساس مسئولیت ارتقای سواد رسانه‌­ای در هر جامعه‌­ای، برعهده افراد است. افراد باید تلاش کنند با فراگیری مهارت و تقویت نگاه انتقادی خود، کنترل و گزینش‌گری پیام‌ها و رسانه‌­ها را در اختیار گیرند. البته او با تأکید بر اینکه نهادهایی چون حکومت، بازار، دین، رسانه‌­ها و خانواده‌‌ها به عنوان منابع کمکی به افراد تلقی شوند، مسئولیت ویژه‌­ای را در ایجاد ساختارهای دانش با هدف توسعه سوادرسانه‌­ای برای نهاد آموزش متصور است. بنابراین، واگذاری مسئولیت به «خود» در ارتقای سواد رسانه‌­ای از نگاه «پاتر» نباید دستاویزی برای انکار و یا حتی تعلل نهادهای آموزشی در ایفای وظایفشان قرار گیرد. در نظام آموزشی ایران، از سال ۱۳۹۵ کتاب «تفکر و سوادرسانه‌­ای» به طور رسمی به دانش‌آموزان پایه دهم آموزش داده می‌­شود؛ یعنی بیش از نیم‌قرن تأخیر از زمان به‌کارگیری عبارت «سواد رسانه‌­ای» توسط مارشال مکلوهان در سال ۱۹۶۴؛ کتابی که از لحاظ محتوایی مورد انتقاد جمعی از استادان علوم ارتباطات از جمله دکتر #مهدی_محسنیان_راد گرفت و البته جمعی نیز بودنش را بهتر از نبودنش دانستند. بنابراین، پس از به باور رسیدن و خواست و اراده «افراد» در فراگیری هرگونه مهارتی از جمله سواد رسانه‌ای، نهاد آموزش، مهمترین وظیفه توانمندسازی آحاد جامعه و به‌ویژه دانش‌آموزان و دانشجویان در مواجهه با رسانه‌ها و پیام‌های فراوانی که در این زمانه تولید می‌شود را بر عهده دارد. افکار عمومی و البته پژوهش‌های علمی، می‌توانند کمیت و کیفیت اقدامات انجام شده را بررسی و اعلام نمایند!
مشاهده شواهد و پیشداوری نویسنده از تأخیر ۵۰ و چندساله ذکر شده در نظام آموزشی، مؤید آنست که نباید خیلی به وضعیت موجود دخوش بود.
نهادهای آموزش و پرورش، فرهنگ، آموزش عالی و صداوسیما نه تنها بایستی عقب‌ماندگی‌های خود را جبران کنند، بلکه در روزگار حاضر که هیچ‌کس از تیررس پیام‌های انبوه و درست و نادرست در امان نیست، باید با برنامه‌ریزی و اجرای سیاست‌ها و برنامه‌های علمی در ارتقای مهارت و توانمندی مخاطبان‌شان بکوشند. آغاز به کار رسمی انجمن سوادرسانه‌­ای نیز در این بین می‌تواند فرصت‌های جدیدی خلق کند و باید امیدوار بود که فعالیت‌­های صنفی و حرفه‌­ای در این حوزه با شتاب بیشتری انجام شود. این انجمن می‌­تواند با بهره‌گیری از تجربه‌های موجود در زمینه فعالیت سازمان­‌های مردم نهاد و با تقویت بنیه علمی و اجرایی خود، مشاوری مناسب در زمینه آموزش سوادرسانه‌­ای در میان علاقه­‌مندان و به‌ویژه سازمان‌ها، وزارتخانه‌­ها، مراکز آموزش عالی و مدارس و خانواده‌­ها باشد.

#امیر_عباس_تقی_پور / آذرماه ۹۶
👇
@aataghipour