انجمن سواد رسانه ای ایران
3.06K subscribers
1.84K photos
882 videos
115 files
1.18K links
افزایش سواد رسانه‌ای، مسئولیت اجتماعی ما است.
Islamic Republic of Iran Media Literacy Association

irimla.ir
[email protected]
[email protected]

تماس با ادمین جهت درج تبلیغات
@spkhadem





لینک استعلام نشان شامد
https://t.iss.one/itdmcbot?start=mliteracy
Download Telegram
♨️اهمیت سواد رسانه ای و عواقب غفلت از آن

افراد و حکومت ها دارای موضوعات و مسائل گوناگون و متنوعی هستند. با توجه به کمبود منابع و امکانات، پرداختن همزمان به این حجم از موضوعات چه در بعد فردی و چه در بعد مدیریت کلان، خطای راهبردی است که عقل و شرع بر خطا بودن آن صحه می گذارد. امام علی(ع) نیز در همین زمینه فرمودند: «کسی که به کارهای گوناگون بپردازد، خوار شده و پیروز نمی شود.» (نهج البلاغه،حکمت 403)

نگاهی به تجربه های گذشته نشان می دهد برای نیل به پیروزی باید مسائل و موضاعات را به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم کرد. مسائل اصلی و اساسی بنیاد مسایل دیگر هستند و باید پس از تحقق آنها، برای تحقق موضوعات فرعی برنامه ریزی کرد تا از طریق بتوان از فرصت و امکانات، حداکثر بهره برداری را داشت. به عبارت روشن تر برای نجات شخص بیماری که چند نوع بیماری بر او غلبه کرده و حیات او را به خطر انداخته، ابتدا ضروری است بیماری ای که حیات او را در معرض خطر قرار داده است مداوا و سپس سراغ معالجه بیماری های دیگر او رفت.

با توجه به اینکه بیان مسائل، موضوعات و مشکلات جامعه از کارکردهای رسانه است و همچنین ظهور و فراگیری دستگاه های هوشمند به عنوان همراهان همیشگی ما، میزان درگیری ذهنی مخاطبان با موضوعات نیز گسترش یافته است.

رسانه های با رویکرد و محتوای مثبت در کنار بیان موضوعات و مسائل فرعی، روی موضوعات اصلی حساب ویژه ای باز می کنند و با استفاده از تکنیک «#برجسته_سازی»، افکار عمومی را به سمت موضوعات و مساله های حیاتی و بنیادی جهت دهی می کنند. رسانه های با رویکرد منفی نیز با تمرکز بیش از اندازه و برجسته سازی مسائل فرعی و همچنین #تکرار آنها، به ایفای نقش خود می پردازند و افکار عمومی را سرگرم مسائل غیراساسی و سطحی کرده و از این طریق #ذائقه_سازی_رسانه_ای می کنند.

این مدل از مدیریت افکار عمومی نیز گاهی در نوع نگاه مدیران نیز اثرات خاصی برجای خواهد گذاشت و آنان را در تشخیص مسایل اصلی و فرعی به اشتباه یا تردید می افکند و نوعی تشتت آرا را به همراه می آورد و به تبع مدیران، جامعه نیز دچار سردرگمی و انفعال می شود.

تاکتیک جابجایی مسائل فرعی با مسائل اصلی یا حتی گاهی جابه جایی ارزش ها و تبدیل ضد ارزش به ارزش، در رسانه های با رویکرد منفی و غول های رسانه ای در دستور کار جدی قرار دارد و این یعنی ما نیازمند تهیه سندی راهبردی در حوزه رسانه هستیم .

از آنجا که در عصر رسانه و ارتباطات و اطلاعات، مخاطبان زیست در فضای دوم را نیز تجربه می کنند و رسانه ها جز لاینفک و غیرقابل حذف اسن دوره شده اند، «سواد رسانه ای» می تواند به عنوان مهارتی جهت کاهش اثرات سوء رسانه ها مورد مداقه قرار گیرد.
سواد رسانه ای می تواند با تبیین مسائل اصلی و فرعی در رسانه ها و بیان تکنیک هایی که رسانه ها جهت مدیریت افکار عمومی مورد استفاده قرار می دهند، از هدر رفت زمان و امکانات جلوگیری کرده و مانع از تشتت تصمیم گیری های کلان چه برای کاربران و چه برای مسوولان شود.

سواد رسانه ای به مخاطبان توانایی تشخیص مسائل اصلی و فرعی، سره از ناسره و ... در رسانه ها را می دهد و به آنها می آموزد چگونه در میان انبوه پیام های رسانه ای غرق نشده و #هوشمندانه رفتار کنند.

#سواد_رسانه_ای با تبیین تکنیک های رسانه ای به کار گرفته شده جهت تغییر سبک زندگی و #ذائقه_مخاطب و مدیریت افکار عمومی در جهت منافع از پیش تعیین شده، نقش مهمی در هدایت افکار عموم جامعه و مدیران به سمت مسایل اساسی و اصلی جامعه را ایفا می کند. سواد رسانه ای دیگر موضوعی فرعی نیست، این دانش و مهارت امروزه یکی از موضوعات کلان و اساسی جامعه است که غفلت از آن می تواند خسارات جبران ناپذیری به همراه داشته باشند.

✳️یادداشت از: ابراهیم طالبی ـ دبیر کارگروه رسانه و فضای مجازی دفاتر نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه های استان البرز

🆔@MLiteracy
✴️ #عنوان_سازی_های_رسانه_ای

«عنوان سازی» یکی از مهمترین و در عین حال موثرترین روش های رسانه ای برای تاثیر مشخص بر مخاطب است. با این روش رسانه می تواند به صورت هدفمند مفهوم موردنظر خود را در ذهن مخاطب ایجاد و ضمن #تکرار، آن را در ذهن نهادینه سازد.

آنچه در این روش رخ می دهد هدف گیری ضمیرناخودآگاه مخاطب است. در عنوان سازی، رسانه با استفاده از کلماتی با مفاهیم نزدیک بهم اما متفاوت در معنا، وارد عمل می شود و مخاطب بدون در نظر گرفتن بار معنایی متفاوت واژه ها، تحت تاثیر آنها قرار می گیرد.

به کلمات زیر دقت کنید و ببینید که به ظاهر همه آنها یک معنا دارند درحالی که در واقع بار معنایی و روانی هر کدام از کلمات با دیگری تفاوت دارد. همین عنوان سازی باعث می شود ما فردی را شهید اما بی بی سی کشته بخواند. همین روش باعث می شود ما برخی را منتقد اما رسانه هایی آنها را معترض بنامند. در ظاهر برای مخاطب هر دو اینها یکی است اما در عمل با یکدیگر فرق دارند.

✳️رزمنده ـ جنگجو ـ مبارز
✳️دولت ـ نظام ـ رژیم ـحکومت ــ حاکمیت
✳️واکنش ـ تلافي ـ دفاع
✳️عدم احراز صلاحیت ـ رد صلاحيت
✳️سانسورـ تحريف
✳️معترض ـ آشوبگر
✳️فرار ـ عقب نشيني
✳️اعتصاب ـ تحصن ـ تجمع ـ راهپیمایی ـ تظاهرات
✳️هلاکت ـ مرگ ـ وفات ـ شهادت
و......

#واژه_ها در اخبار، بی دلیل انتخاب نمی شوند. هر واژه بر روی مخاطب اثر خاص خود را دارد. حواسمان به واژه ها باشد.

#معصومه_نصیری
#قائم_مقام_انجمن_سواد_رسانه_ای
#آموزش_گام_به_گام_سواد_رسانه

@MLiteracy
♨️«#کلیشه_سازی_رسانه‌ای» و جفاهایی که ناخواسته مرتکب می‌شویم


💢سیستان و بلوچستان؛ آنچه فکر می‌کنیم و آنچه هست

کلیشه سازی به‌عنوان یکی از فنون خلق پیام رسانه‌ای است که بر اساس آن اگر رسانه یا رسانه‌ها در بازنمایی واقعیت به شکل خاص اصرار بورزند، در طول زمان و به کلیشه تبدیل خواهد شد.

تعریف کلی کلیشه در رسانه‌های خبری؛ بازنمایی ناقص، نادرست یا منفی از موضوع خاصی، باهدف غایی، دست‌کاری در افکار عمومی و سمت‌وسو دادن به آن است. به‌بیان‌دیگر رسانه راه‌های مجسم کردن گروه، طیف، قومیت، نژاد یا مذهب و.... را به ما می‌آموزد. کلیشه سازی نوعی بازنمایی است که در آن هر بار به یاد فرد یا گروه و... می‌افتیم بلافاصله کلیشه ساخته‌شده توسط رسانه‌ها در ذهنمان تداعی می‌شود.

البته کلیشه سازی، فرایندی دائمی و ضروری در ذهن انسان است. زیرا جهان پیرامون ما بزرگ‌تر و پیچیده‌تر از آن است که بتوانیم به‌تنهایی نسبت به‌تمامی مسائل، اتفاقات و شگفتی‌هایش اطلاعات کسب کنیم. همه‌ی ما به‌طور روزانه با حجم زیادی از اطلاعات طبقه‌بندی‌شده مواجه می‌شویم که حاصل دیده‌ها و شنیده‌های دیگران است.

نکته قابل‌توجه در شکل‌گیری کلیشه، عنصر «#تکرار» است. تکرار باعث می‌شود گیرنده پیام به‌طور ناخودآگاه دست به تعمیم بزند. «تعمیم در ذهن مخاطب، هدف اصلی رسانه در کلیشه سازی است». رسانه‌ها با تکرار و ایجاد تعمیم در ذهن مخاطب، همه اعضای یک جمع را به یک‌گونه در ذهن گیرندگان پیام، قالب می‌زنند.

اریک ژیویان روان‌پزشک و مدیر پروژه‌های ارتباطی دانشگاه هاروارد معتقد است، همه‌ی انسان‌ها نیاز دارند در ذهن خود طرح‌واره‌ها و تصاویری را نسبت به اشیاء، افراد و حتی موقعیت‌های جغرافیایی گوناگون ترسیم کنند، این کار کمک می‌کند تا افراد احساس کنند در زمینه‌های مختلف قابلیت سخنرانی و نظر دهی دارند و جهان اطراف خود را به‌خوبی می‌شناسند. با توجه به آن‌که عمده اطلاعات لازم برای خلق این طرح‌ها و تصاویر در هر فرد از طریق رسانه‌ها به دست می‌آید، بنابراین طبیعی است که ذهن ما مرتب در دام کلیشه‌های رسانه‌ها بیفتد. (پاک‌سرشت 1393)

البته کلیشه‌های رسانه‌ای مثبت و منفی هستند. کلیشه‌های مثبت همچون احترام به افراد، وطن‌پرستی و .... و کلیشه‌های منفی رسانه‌ای همچون تروریست بودن مسلمانان یا بی‌فرهنگ خواندن یک ملت و ..... اما نکته دارای اهمیت مواجهه انتقادی با کلیشه‌ها و پرسشگری از صحت و دقت آن‌ها است.

آنچه باعث شد به کلیشه و اقسام آن بپردازم سفر اخیرم به استان سیستان و بلوچستان و معاشرت با مردمی بود که از کلیشه ساخته‌شده توسط رسانه‌ها درباره استان، لباس و جغرافیای خود گله داشتند. واقعیت این است ذهنیت بسیاری از مردم درباره قومیت‌ها و مناطق جغرافیایی ایران و جهان ردی از #بازنمایی آن‌ها در رسانه‌ها دارد.

کلیشه ساخته‌شده از بلوچ‌ها در آثار سینمایی و تلویزیونی ما چگونه است؟ سهم استان سیستان و بلوچستان در اخبار سراسر و برنامه‌های مستند و آموزشی چه میزان و به چه ترتیب است؟ آیا رسانه ملی و اساساً رسانه‌های کشور جز اخبار انجام عملیات انتحاری و تروریستی، گروگان‌گیری سربازان و مرزبانان و .... تصویر دیگری از این استان به افکار عمومی مخابره کرده است؟ آیا کلیشه ناز بخشی از جغرافیای ایران در رسانه‌های جریان اصلی تبعیض‌آمیز نبوده است؟ چقدر این کلیشه موجب کاهش گردشگری و تعامل سازنده با مردم این منطقه شده است؟

واقعیت این است همه رسانه‌ها در ساختن کلیشه ناامنی، فقر، ترس و.... از استان سیستان و بلوچستان نقش داشته‌اند. شاید وقت آن باشد که با تغییر در رویکرد و استراتژی رسانه‌ای، به ارائه تصویری دقیق و حساب‌شده‌تری از سیستان و بلوچستان پرداخته شود. لازم است رسانه‌ها تنها بر ارزش خبری «تضاد و درگیری» تمرکز نکرده و در تولیدات رسانه‌ای خود به زیبایی‌های طبیعی ویژه این استان، صنایع‌دستی زیبا، غذاها و سبک زندگی متفاوت، جایگاه ویژه ادبیات در بین مردم این منطقه و .... بپردازند.

سیستان و بلوچستان را همه‌جانبه ببینیم و منعکس کنیم. کلیشه‌ای که از این منطقه در افکار عمومی ساخته‌ایم جفا در حق فرهنگ و سنن فاخر این منطقه و مردمان مهربانش است.

معصومه نصیری ـ قائم‌مقام انجمن سواد رسانه‌ای ایران

https://mliteracy.ir/کلیشه-سازی-رسانه%e2%80%8cای-و-جفاهایی-که-نا/

@MLiteracy
Forwarded from عصر هوشمندی
#پروپاگاندا، انواع و تاثیراتش

♨️پروپاگاندا نه همیشه به صورت دروغ‌های بزرگ، بلکه گاهی در لباس فریب‌های کوچک رخ می‌نماید؛ فریب‌هایی که چون ناخودآگاه انسان‌ها را هدف قرار می‌دهند، همچون اسب تروا می‌توانند با خیالی آسوده‌ راه خود را به قلعه‌ی ذهن ما باز کنند.

فیلیپ تایلر،استاد سابق خبرنگاری در دانشگاه لیدز انگلستان، در سال ۲۰۰۵ و یوهان گالتینگ، کارشناس خبرنگاری جنگ و صلح، در سال ۲۰۱۱ مواضع سختی در مخالفت با پروپاگاندا اتخاذ کردند. به گفته آن‌ها پروپاگاندا سبب #انتقال_معلومات_ساختگی_و_ دروغین می‌شود و #حقایق را پایمال می‌کند.

🔆روش های رایج برای موفقیت پروپاگاندا
#برچسب_زدن: برانگیختن وحشت یا تعصب افراد جامعه علیه یک گروه.
#شعار_های_فریبنده: دادن شعارهایی با مفهوم مبهم و کلّی.
#حمله_شخصی: حمله کردن به شخصیت فرد؛ اتهام روابط نامشروع یا خیانت به کشور به جای رد کردن منطقی افکار و سخنان او.
#تکرار: تکرار بی وقفه یک حرف، مخصوصاً اگر یک شعار ساده باشد، باعث می شود که کم کم به عنوان یک حقیقت بدیهی پذیرفته شود.
#توسل به اکثریت: القای این حس که اکثریت مردم پیرو این فرد یا حزب هستند و پیروزی آن قطعی است.
#دروغ_بزرگ: بیان دروغی چنان بزرگ که هیچ کس فکرش را هم نمی‌کند که کسی آنقدر بی شرم باشد که چنین گستاخانه حقیقت را تحریف کند، در نتیجه همگان آن دروغ را باور خواهند کرد.

🔆قربانیان پروپاگاندا
سازندگان پروپاگاندا موادی را تولید می‌کنند که مخاطبان یک رسانه را در مورد یک موضوع خاص خوشحال یا غمگین کند. پروپاگاندا غریزه شادی و غم یا خوشی و ناخوشی را هدف قرار می‌دهد و تلاش می‌کند تا مخاطبان یک رسانه را بر ضد یک چیز تحریک کند و تصمیمات سیاسی و اجتماعی آن‌ها را وارد یک مسیر جدید بکند.
#رسانه‌ها، #خبرنگاران و #مخاطبان از جمله قربانیان پروپاگاندا هستند که در میان این‌ها بیشترین زیان متوجه مخاطب می‌شود. مخاطبان رسانه‌ها معمولا با دو نوع پروپاگاندا روبه‌رو می‌شوند.

پروپاگاندای نرم: این نوع پروپاگاندا می‌تواند یک تابلو نصب شده یک شرکت تجارتی در یک جاده باشد، یا اعلانی تجاری باشد که بر صفحه تلویزیون نقش می‌بندد، یا یک سخنرانی باشد که ممکن است در چند ثانیه دیدگاه یک شخص یا یک گروه را عوض کند. شرکت‌های تجارتی می‌کوشند تا در مخاطبان رسانه‌ها این حس را ایجاد کنند که اگر آن کالای مشخص را خریداری نکنند تنها می‌مانند و از دوستان و آشنایان خود عقب می‌افتند.
پروپاگاندای سیاسی و نظامی: تمرکز بر #برانگختن_احساسات_مخاطب با استفاده از پروپاگاندا برای این ضروری پنداشته می‌شود که واکنش احساسی بسیار تحریک‌کننده و پرهیجان است. بنابراین سیاست‌گذاران دولتی و نظامی اکثرا تلاش می‌کنند تا مطالبی را منتشر کنند که با احساسات رابطه داشته باشد.
سازندگان پروپاگاندا با توجه به اوضاع سعی می‌کنند #فضاهای_خالی_ذهن مخاطبان را هدف قرار دهند و آن طوری که خود می‌خواهند پر کنند. به این ترتیب میل به انتخاب در ذهن مخاطب از بین می‌رود و کنترل به دست مجریان پروپاگاندا می‌افتد. پروپاگاندا #عبارت‌ها_و_کلمه‌های مخصوص خود را دارد. مجریان پروپاگاندا سعی می‌کنند تا با استفاده از این عبارت‌ها و کلمه‌ها ناکامی‌های طرف خودی را پنهان کنند و مخاطبان را به مخالفت با گروه مقابل تحریک کنند.

مثلا در شرایط جنگی کاربرد کلمه‌های ''بی‌رحمانه'' و ''ظالمانه'' اوج می‌گیرد. سخنگو تلاش می‌کند تا با استفاده از این قبیل کلمه‌ها یا عملکرد خود را پنهان کند یا خود را محق جلوه دهد و طرف مقابل را شایسته ملامت معرفی کند.
به کلمات زیر دقت کنید و ببینید که به ظاهر همه آنها یک معنا دارند درحالی که در واقع بار معنایی و روانی هر کدام از کلمات با دیگری تفاوت دارد. همین عنوان سازی باعث می شود ما فردی را شهید اما بی بی سی کشته بخواند. همین روش باعث می شود ما برخی را منتقد اما رسانه هایی آنها را معترض بنامند. در ظاهر برای مخاطب هر دو اینها یکی است اما در عمل با یکدیگر فرق دارند.
✳️رزمنده ـ جنگجو ـ مبارز
✳️دولت ـ نظام ـ رژیم ـحکومت ــ حاکمیت
✳️واکنش ـ تلافي ـ دفاع
✳️عدم احراز صلاحیت ـ رد صلاحيت
✳️سانسورـ تحريف
✳️معترض ـ آشوبگر
✳️فرار ـ عقب نشيني
✳️اعتصاب ـ تحصن ـ تجمع ـ راهپیمایی ـ تظاهرات
✳️هلاکت ـ مرگ ـ وفات ـ شهادت
بنابراین باید بدانیم #واژه_ها در اخبار، بی دلیل انتخاب نمی شوند. هر واژه بر روی مخاطب اثر خاص خود را دارد. به همین ترتیب جمله‌هایی مانند ''کشور ما تحت تهدید قرار دارد''، ''ما چاره دیگر نداشتیم''، ''همین اکنون باید دست بکار شویم''، یا ''ما تحت تهاجم دشمن قرار داریم''. با استفاده از این نوع جمله‌ها است که سخنگو می‌کوشد به ذهن مخاطبان راه یابد و یا آن‌ها را پشتیبان خود کند و یا علیه گروهی دیگر بشوران یا او را وادار به پذیرش کند که راهی جز تسلیم وجود ندارد.
#معصومه_نصیری _مدرس_سواد_رسانه‌ای
@asrehooshmandi