#امام_حسین_مناجات
خویش را از آسمانِ ادّعا انداختم
تا دلم را روی خاکِ روضهها انداختم
آتشِ داغت غرورِ کوهِ یخ را آب کرد
تا به دریای غمت این قطره را انداختم
ریسمانِ فرشهای روضه دستم را گرفت
بوریای مَنمَنم را زیر پا انداختم
روزهای روضهدار و ماههای آهدار
روی دوشِ خانهام شالِ عزا انداختم
غصه خوردم؛ اشک نوشیدم کنار سفرهات
خویش را با روضه از آب و غذا انداختم
تو دلم را از زمین برداشتی بردی حرم
آنچه من یادم نمیآمد کجا انداختم
هر تپش را با دخیلِ «یا حسینم» زندهام
قلبِ خود را در ضریحِ کربلا انداختم
#رضا_قاسمی
هیئت مجازی را اینجا دنبال کنید👇
@Heyate_Majazi
خویش را از آسمانِ ادّعا انداختم
تا دلم را روی خاکِ روضهها انداختم
آتشِ داغت غرورِ کوهِ یخ را آب کرد
تا به دریای غمت این قطره را انداختم
ریسمانِ فرشهای روضه دستم را گرفت
بوریای مَنمَنم را زیر پا انداختم
روزهای روضهدار و ماههای آهدار
روی دوشِ خانهام شالِ عزا انداختم
غصه خوردم؛ اشک نوشیدم کنار سفرهات
خویش را با روضه از آب و غذا انداختم
تو دلم را از زمین برداشتی بردی حرم
آنچه من یادم نمیآمد کجا انداختم
هر تپش را با دخیلِ «یا حسینم» زندهام
قلبِ خود را در ضریحِ کربلا انداختم
#رضا_قاسمی
هیئت مجازی را اینجا دنبال کنید👇
@Heyate_Majazi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امام رضایی ها ببینند.
اشکتون سرازیر شد التماس دعا🤲🏻😭
#حیدر_خمسه
🔸زائری دور از همه زوّار، فکرش را بکن
گر چه رفتی بارها؛ این بار، فکرش را بکن
🔸دستهای خالیات را دستِ سلطان دادهای
آمدی پشتِ درِ دربار، فکرش را بکن
🔸با مفاتیحالجنان «بابالرضا» وا میشود
یا سلامی بعد از استغفار، فکرش را بکن
🔸قطره قطره گنبد از چشمانِ خیست میچکد
اشکِ شوقِ لحظهی دیدار، فکرش را بکن
#رضا_قاسمی
#امام_رضای_دلم
@Heyate_Majazi
اشکتون سرازیر شد التماس دعا🤲🏻😭
#حیدر_خمسه
🔸زائری دور از همه زوّار، فکرش را بکن
گر چه رفتی بارها؛ این بار، فکرش را بکن
🔸دستهای خالیات را دستِ سلطان دادهای
آمدی پشتِ درِ دربار، فکرش را بکن
🔸با مفاتیحالجنان «بابالرضا» وا میشود
یا سلامی بعد از استغفار، فکرش را بکن
🔸قطره قطره گنبد از چشمانِ خیست میچکد
اشکِ شوقِ لحظهی دیدار، فکرش را بکن
#رضا_قاسمی
#امام_رضای_دلم
@Heyate_Majazi
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
گرفتهاند، جواندارها جوان مرا
شکستهاند، کماندارها نشان مرا
به ساقهی گلِسرخم زدند، اما نه
تبر زدند شکستند، استخوان مرا
غروبِ ظهرِ دَهم را زمینیان دیدند
به خاکِ سرخ کشیدند، آسمان مرا
به روی برگِ درختم قدم زدند، همه
بهارِ لِه شدهی من ! ببین خزان مرا
عصای پیریِ بابا ! نلرز، میلرزم
ببین ستونِ ترکدارِ زانوان مرا
شکستن از تو؛ صدای شکستنت با من
کنار آینهات گوش کن فغان مرا
دواتِ خونِ تو جاریست، روی دفترِ خاک
چقدر نیزه نوشتهست، داستان مرا
تمام زندگیام را کنار هم چیدم
بغل گرفته عبایم تمامِ جان مرا
دهان سرخ زمین گفت، همنوا با من
خدایِ من بکُشد مَردمِ زمان مرا
نمازِ مغربمان را بهشت میخوانیم
مؤذنِ صفِ محشر ! بگو اذان مرا
#رضا_قاسمی
@Heyate_Majazii
گرفتهاند، جواندارها جوان مرا
شکستهاند، کماندارها نشان مرا
به ساقهی گلِسرخم زدند، اما نه
تبر زدند شکستند، استخوان مرا
غروبِ ظهرِ دَهم را زمینیان دیدند
به خاکِ سرخ کشیدند، آسمان مرا
به روی برگِ درختم قدم زدند، همه
بهارِ لِه شدهی من ! ببین خزان مرا
عصای پیریِ بابا ! نلرز، میلرزم
ببین ستونِ ترکدارِ زانوان مرا
شکستن از تو؛ صدای شکستنت با من
کنار آینهات گوش کن فغان مرا
دواتِ خونِ تو جاریست، روی دفترِ خاک
چقدر نیزه نوشتهست، داستان مرا
تمام زندگیام را کنار هم چیدم
بغل گرفته عبایم تمامِ جان مرا
دهان سرخ زمین گفت، همنوا با من
خدایِ من بکُشد مَردمِ زمان مرا
نمازِ مغربمان را بهشت میخوانیم
مؤذنِ صفِ محشر ! بگو اذان مرا
#رضا_قاسمی
@Heyate_Majazii