Forwarded from حدیث آرزومندی
#بیشعوری
#حق_الناس
#کرامتی_از_آیت_الله_بهجت
امروز از یکی از علمای صالح و معتمد این حکایت و در واقع کرامت را از مرحوم آیت‌الله بهجت شنیدم. حکایت البته تلخ ولی آموزنده است و در عین حال نشان از #بیشعوری برخی از ما آدم ها و چیزهای دیگر می کند...
مرحوم آقای شیخ محمد مهدی تاج لنگرودی_خطبای موثق و معروف تهران_نقل کردند:
" که یکی از دوستان من (نام محفوظ است) که باهم خیلی رفیق بودیم در منزل مادرش در شمال دختر خانمی کار می کرد که خیلی زیبارو بود. این آقا از آنجا که چشمش او را گرفته بود، هربار که خواستگاری می آمد به بهانه ای در کار ازدواج این دختر بیچاره اخلال می کرد و نمی گذاشت وصلتي صورت بگیرد! آخر سر هم با وجودی که متأهل بود خودش بی سروصدا آن دختر را گرفت و اتاقی برایش در تهران اجاره کرد.. مدتی بعد برای دوست ما حج پیش آمد و چون حج در گذشته با دیدو بازدیدهایش طولانی و مفصل بود، دوسه ماهی به سفر رفت.. وقتی بازگشت و سراغ زن را گرفت، صاحب خانه گفت آقا شما کجا بودین؟ وقتی رفتین این بنده خدا بیمار شد و در تنهایی فوت کرد. چون کس و کاری نداشت ما زنگ زدیم و آمدند جنازه را بردند در مسگراباد دفن کردند. این رفیق ما خیلی بهم ریخت که عجب کار اشتباهی ما کردیم این بنده خدا را از محیط زندگی تک و تنها جدا کردیم آخر هم پیگیر حالش نشدیم تا اینجور شد. همه آرزوش این شده بود که لااقل قبر آن مرحومه را پیدا کند و سنگ قبري برایش بگذارد!! اما هرچه تفحص کرد امکان یافتن قبر او در میان قبور افراد مجهول میسر نبود که نبود."
مرحوم آقای تاج گفتند:
" رفیقم به من گفت بیا باهم بریم قم خدمت آقای بهجت بلکه ایشان بتواند کمک کند من لااقل قبر این بیچاره را پیدا کنم و چون کار خیلی زشتی کردم روم نمیشه خودم از آقا بپرسم، شما از ایشان بپرس!! آقای تاج گفتند ما رفتیم خدمت آقای بهجت ولی از رسوایی ماجرا هیچکدام رومون نشد قضیه را طرح کنیم! آخر مجلس که بلند شدیم بیاییم، آقا کتابی به رفیقم دادند گفتند شما این کتاب را مطالعه کنید!! از درب منزلشان که بیرون آمدیم کتاب را در همان کوچه ورق زدیم، دیدیم آقای بهجت_ بدون هیچگونه سخن پیشینی_روی کاغذی قبرستان مسگراباد را کشیدند و محل قبر را علامت زده‌اند!!"
عالم بزرگواری که این قضیه را امروز برایم نقل فرمودند_و هنوز از ماجرا متاثرم_ آقایی که قصه مربوط به آن بود از افراد معروف و فعال در عرصه های سیاسی بود که امروز هیچ اسم و رسمی از او باقی نمانده است! گفتند ما خدا نیستیم قضاوت کاملی درباره افراد داشته باشیم ولی شاید همین قبیل کارها و بی مبالاتی به#حق_الناس سبب عاقبت به شری و حذف نام نیک او شده باشد..
خدا به ما توفیق مراقبه و شعور عنایت بفرماید!
96/12/13
@Menhajalsalehin
#حق_الناس
#کرامتی_از_آیت_الله_بهجت
امروز از یکی از علمای صالح و معتمد این حکایت و در واقع کرامت را از مرحوم آیت‌الله بهجت شنیدم. حکایت البته تلخ ولی آموزنده است و در عین حال نشان از #بیشعوری برخی از ما آدم ها و چیزهای دیگر می کند...
مرحوم آقای شیخ محمد مهدی تاج لنگرودی_خطبای موثق و معروف تهران_نقل کردند:
" که یکی از دوستان من (نام محفوظ است) که باهم خیلی رفیق بودیم در منزل مادرش در شمال دختر خانمی کار می کرد که خیلی زیبارو بود. این آقا از آنجا که چشمش او را گرفته بود، هربار که خواستگاری می آمد به بهانه ای در کار ازدواج این دختر بیچاره اخلال می کرد و نمی گذاشت وصلتي صورت بگیرد! آخر سر هم با وجودی که متأهل بود خودش بی سروصدا آن دختر را گرفت و اتاقی برایش در تهران اجاره کرد.. مدتی بعد برای دوست ما حج پیش آمد و چون حج در گذشته با دیدو بازدیدهایش طولانی و مفصل بود، دوسه ماهی به سفر رفت.. وقتی بازگشت و سراغ زن را گرفت، صاحب خانه گفت آقا شما کجا بودین؟ وقتی رفتین این بنده خدا بیمار شد و در تنهایی فوت کرد. چون کس و کاری نداشت ما زنگ زدیم و آمدند جنازه را بردند در مسگراباد دفن کردند. این رفیق ما خیلی بهم ریخت که عجب کار اشتباهی ما کردیم این بنده خدا را از محیط زندگی تک و تنها جدا کردیم آخر هم پیگیر حالش نشدیم تا اینجور شد. همه آرزوش این شده بود که لااقل قبر آن مرحومه را پیدا کند و سنگ قبري برایش بگذارد!! اما هرچه تفحص کرد امکان یافتن قبر او در میان قبور افراد مجهول میسر نبود که نبود."
مرحوم آقای تاج گفتند:
" رفیقم به من گفت بیا باهم بریم قم خدمت آقای بهجت بلکه ایشان بتواند کمک کند من لااقل قبر این بیچاره را پیدا کنم و چون کار خیلی زشتی کردم روم نمیشه خودم از آقا بپرسم، شما از ایشان بپرس!! آقای تاج گفتند ما رفتیم خدمت آقای بهجت ولی از رسوایی ماجرا هیچکدام رومون نشد قضیه را طرح کنیم! آخر مجلس که بلند شدیم بیاییم، آقا کتابی به رفیقم دادند گفتند شما این کتاب را مطالعه کنید!! از درب منزلشان که بیرون آمدیم کتاب را در همان کوچه ورق زدیم، دیدیم آقای بهجت_ بدون هیچگونه سخن پیشینی_روی کاغذی قبرستان مسگراباد را کشیدند و محل قبر را علامت زده‌اند!!"
عالم بزرگواری که این قضیه را امروز برایم نقل فرمودند_و هنوز از ماجرا متاثرم_ آقایی که قصه مربوط به آن بود از افراد معروف و فعال در عرصه های سیاسی بود که امروز هیچ اسم و رسمی از او باقی نمانده است! گفتند ما خدا نیستیم قضاوت کاملی درباره افراد داشته باشیم ولی شاید همین قبیل کارها و بی مبالاتی به#حق_الناس سبب عاقبت به شری و حذف نام نیک او شده باشد..
خدا به ما توفیق مراقبه و شعور عنایت بفرماید!
96/12/13
@Menhajalsalehin