Forwarded from Killed by Israel
تاکنون کشته شدن 935 نفر از ایرانیان در حملات اسرائیل به ایران تایید شده است.
بیش از نیمی از این تعداد را شهروندان معمولی و افراد غیرنظامی تشکیل میدهند.
تنها در حمله به زندان اوین 79 نفر کشته شدهاند که بیشتر آنها، خانواده زندانیان، مددکاران و کارمندان زندان اوین بودند.
در حملات دوازده روزه اسرائیل به ایران 38 کودک و 132 زن کشته شدند. تعدادی از زنان کشته شده، باردار بودند.
#فرزندان_ایران
So far, the death of 935 Iranians has been confirmed in Israel's attacks on Iran. More than half of the victims were ordinary citizens and non-combatants. In the attack on Evin Prison, 79 people were killed. most of them were family members of inmates and social workers
During Israel's attacks on Iran, 38 children and 132 women were killed by Israel.
Some of the women who lost their lives were pregnant.
#KilledByIsrael
بیش از نیمی از این تعداد را شهروندان معمولی و افراد غیرنظامی تشکیل میدهند.
تنها در حمله به زندان اوین 79 نفر کشته شدهاند که بیشتر آنها، خانواده زندانیان، مددکاران و کارمندان زندان اوین بودند.
در حملات دوازده روزه اسرائیل به ایران 38 کودک و 132 زن کشته شدند. تعدادی از زنان کشته شده، باردار بودند.
#فرزندان_ایران
So far, the death of 935 Iranians has been confirmed in Israel's attacks on Iran. More than half of the victims were ordinary citizens and non-combatants. In the attack on Evin Prison, 79 people were killed. most of them were family members of inmates and social workers
During Israel's attacks on Iran, 38 children and 132 women were killed by Israel.
Some of the women who lost their lives were pregnant.
#KilledByIsrael
▪️دفاعیات ۷
در حملات اسرائیل علیه ایران، جمعی از دانشگاهیان و نیروهای نخبه علمی از اهداف اصلی بودند.
حداقل ۲۷ استاد و دانشجو و تعدادی از کارکنان مراکز علمی و تحقیقاتی شهید شدند.
#دفاعیات
@h_ghazvini
https://t.iss.one/H_Ghazvini
در حملات اسرائیل علیه ایران، جمعی از دانشگاهیان و نیروهای نخبه علمی از اهداف اصلی بودند.
حداقل ۲۷ استاد و دانشجو و تعدادی از کارکنان مراکز علمی و تحقیقاتی شهید شدند.
#دفاعیات
@h_ghazvini
https://t.iss.one/H_Ghazvini
Forwarded from باشگاه روزنامهنگاران ایران
ما میمانیم
چرا روایت مردم عادی در جنگ مهم است؟
میلاد حسینی
روزنامهنگار
این جنگِ ما بود، پس روایتش هم باید روایتِ ما باشد. چرا که در نهایت ما میمانیم.
ما هنوز در شوک هستیم. واقعاً چیزهایی که دیدیم و شنیدیم حقیقت داشت؟ واقعاً جنگ را تجربه کردیم؟ همین الان که فاصلهی چندانی نگرفتیم از واقعه -و راستش معلوم نیست پایان ماجرا یا هستیم وسطش- خاطرات و دردها و تجربهها دارد مخدوش میشود.
با ترکیبی از روایتها طرف هستیم: صداوسیما، اینترنشنال، و کمککنندگان به گرفتنِ زهرِ جنگ یا خلاصهکردنش در پیروزی و شکست. گاهی هم صدایی به گوش میرسد که میخواهد جنگ را رمانتیک کند. تبدیلش کند به نوستالژی و خاطره که شاید سالهای بعد دلتنگش هم بشویم. اما چیزی که ما شهروندان ایران از دور و نزدیک دیدم و لمس کردیم کثافت بود، جنگ بود، نه امری که بشود تقلیلش داد.
طبیعیست با پروپاگاندا و تلاشها برای ارائهی روایتی رسمی طرف باشیم از هر طرف. تاریخ رسمی کار خودش را میکند، اما تاریخ غیررسمی گوشههای کمنور و صدای زندگی را به نسلهای بعدی منتقل میکند. در چنین شرایطی باید صدای آدمهای معمولی باقی بماند. راستش من نگرانم ترسها و خاطرات فراموش شوند. نباید از یاد برود که در این جنگ دوازدهروزه خانه و زندگی آدمهای معمولی -که مردم هستند- از بین رفته.
باید بنویسیم تا از یاد نرود بر زندگان و مردگان چه گذشته از آن بامداد جمعهی بیست و سوم خرداد تا صبحی که خبر آتشبس رسید و با تردید به خبرها نگاه میکردیم.
من نگرانم. نگرانِ روایتهای مانده از این جنگ. جنگی که اتفاقاً جنگِ ما بود. اگر نبود که اینجوری زندگی و بدن و روانمان درگیرش نمیشد. این جنگِ ما بود که نگران مرگ نزدیکان و دوستانمان بودیم. نگرانِ ویرانشدن خانهمان بودیم.
نگرانِ آیندهی فرزندمان بودیم. نگرانِ شغلمان، پولمان، زندهماندنمان بودیم. دور یا نزدیکِ جنگ، خیلیهایمان هنوز از صدا میترسیم. از خبرهای کوتاهِ دمِ صبح وهم داریم. مبادا که واهمهها و ترس فراموش شوند. بدتر از فراموشی، جایگزینشدن با روایتهاییست که روایت ما نیست. این جنگِ ما بود. پس روایتش هم باید روایت ما باشد.
در نهایت این ما هستیم که میمانیم. این «ما» تهماندهی امید ماست و فهمیدیم هنوز چیزهایی در ناخودآگاه جمعیمان هست که میتواند بالاتر از عقایدمان باشد. ما حول ایران اشتراک داریم و همین نگهمان داشت. ظلم و جنایتی که شاهدش بودیم نباید فراموش شود.
تلاش روزنامهنگاران در گزارشهایشان در این روزها تحسینبرانگیز است. کسانی که در سختترین شرایط کار کردند و صدایی بودند علیه فراموشی. راهِ فراموشنشدن از ثبت میگذرد. مبادا که جانهای رفته تبدیل به عدد و آمار شوند. هر کدام اسمی داشتند و زندگیای. مبادا که شوکِ بازماندگان از یاد برود. ما باید از این روزها بنویسیم. از دوستان روزنامهنگار و نویسندهام دعوت میکنم روایتهایشان را بنویسند. ما همجنگ بودیم و در نهایت این ما هستیم که میمانیم.
@journalistsclub1
چرا روایت مردم عادی در جنگ مهم است؟
میلاد حسینی
روزنامهنگار
این جنگِ ما بود، پس روایتش هم باید روایتِ ما باشد. چرا که در نهایت ما میمانیم.
ما هنوز در شوک هستیم. واقعاً چیزهایی که دیدیم و شنیدیم حقیقت داشت؟ واقعاً جنگ را تجربه کردیم؟ همین الان که فاصلهی چندانی نگرفتیم از واقعه -و راستش معلوم نیست پایان ماجرا یا هستیم وسطش- خاطرات و دردها و تجربهها دارد مخدوش میشود.
با ترکیبی از روایتها طرف هستیم: صداوسیما، اینترنشنال، و کمککنندگان به گرفتنِ زهرِ جنگ یا خلاصهکردنش در پیروزی و شکست. گاهی هم صدایی به گوش میرسد که میخواهد جنگ را رمانتیک کند. تبدیلش کند به نوستالژی و خاطره که شاید سالهای بعد دلتنگش هم بشویم. اما چیزی که ما شهروندان ایران از دور و نزدیک دیدم و لمس کردیم کثافت بود، جنگ بود، نه امری که بشود تقلیلش داد.
طبیعیست با پروپاگاندا و تلاشها برای ارائهی روایتی رسمی طرف باشیم از هر طرف. تاریخ رسمی کار خودش را میکند، اما تاریخ غیررسمی گوشههای کمنور و صدای زندگی را به نسلهای بعدی منتقل میکند. در چنین شرایطی باید صدای آدمهای معمولی باقی بماند. راستش من نگرانم ترسها و خاطرات فراموش شوند. نباید از یاد برود که در این جنگ دوازدهروزه خانه و زندگی آدمهای معمولی -که مردم هستند- از بین رفته.
باید بنویسیم تا از یاد نرود بر زندگان و مردگان چه گذشته از آن بامداد جمعهی بیست و سوم خرداد تا صبحی که خبر آتشبس رسید و با تردید به خبرها نگاه میکردیم.
من نگرانم. نگرانِ روایتهای مانده از این جنگ. جنگی که اتفاقاً جنگِ ما بود. اگر نبود که اینجوری زندگی و بدن و روانمان درگیرش نمیشد. این جنگِ ما بود که نگران مرگ نزدیکان و دوستانمان بودیم. نگرانِ ویرانشدن خانهمان بودیم.
نگرانِ آیندهی فرزندمان بودیم. نگرانِ شغلمان، پولمان، زندهماندنمان بودیم. دور یا نزدیکِ جنگ، خیلیهایمان هنوز از صدا میترسیم. از خبرهای کوتاهِ دمِ صبح وهم داریم. مبادا که واهمهها و ترس فراموش شوند. بدتر از فراموشی، جایگزینشدن با روایتهاییست که روایت ما نیست. این جنگِ ما بود. پس روایتش هم باید روایت ما باشد.
در نهایت این ما هستیم که میمانیم. این «ما» تهماندهی امید ماست و فهمیدیم هنوز چیزهایی در ناخودآگاه جمعیمان هست که میتواند بالاتر از عقایدمان باشد. ما حول ایران اشتراک داریم و همین نگهمان داشت. ظلم و جنایتی که شاهدش بودیم نباید فراموش شود.
تلاش روزنامهنگاران در گزارشهایشان در این روزها تحسینبرانگیز است. کسانی که در سختترین شرایط کار کردند و صدایی بودند علیه فراموشی. راهِ فراموشنشدن از ثبت میگذرد. مبادا که جانهای رفته تبدیل به عدد و آمار شوند. هر کدام اسمی داشتند و زندگیای. مبادا که شوکِ بازماندگان از یاد برود. ما باید از این روزها بنویسیم. از دوستان روزنامهنگار و نویسندهام دعوت میکنم روایتهایشان را بنویسند. ما همجنگ بودیم و در نهایت این ما هستیم که میمانیم.
@journalistsclub1
Forwarded from اخلاق در حوزه اجتماع
🔹مفهوم بیتفسیر وطن!
✅ تجاوز دوازدهروزه صهیونیستها به ایران عزیز فعلا تمام شده است. اینکه میگویم فعلا به این دلیل است که از ماهیت تبهکارانه و ددمنشانهی رژیم اسراییل باید هر نوع تجاوزی را انتظار داشت. گذشته از پاسخ افتخارآفرین نیروهای مسلح ما به متجاوزان، همبستگی کمنظیر ایرانیها در مواجهه با شرایط جنگی ستودنی بود. عشق به ایران گروههای مختلفی را به هم پیوند داد. همه چیز به کنار رفت و وطن ماند. از شهرام شبپره و معین بگیرید تا علی دایی و رسول خادم؛ از عبدالکریم سروش و ملیحه محمدی بگیرید تا نفیسه کوهنورد و بهمن کلباسی و سیاوش اردلان، همه و همه به نام وطن گرد هم آمدند و همدلی کردند. در این دوازده روز، همه بجز صدا و سیما یادشان رفت سید محمد خاتمی اصلاحطلب است یا اصولگرا. یادشان رفت صلاحیت لاریجانی در انتخابات ریاستجمهوری تایید شد یا قالیباف. در این دوازده روز "ما" خیلی فربهتر شده بود. بزرگتر از همیشه. وطن مفهوم پُرکِششیست. مسئولیّت میآورد و مراقبت. همکاری میآورد و همصدایی. وطن مثل ترانهی کار است. ترانهای که شالیکاران رشت موقع نشا میخوانند و یا ماهیگیران بوشهر موقع بیرون کشیدن تور. انرژی میدهد و هماهنگی میآفریند. وطن پیراهن تن ماست. خیمه امن و باغ وجودمان. وطن مفهوم بیتفسیریست که در آن هیچ اختلافی نداریم. همه معنایش را میفهمیم. خود را در آن سهیم میدانیم و بیدلیل دوستش داریم؛ مثل مادر، مثل خودمان، و برایش "خون دلها میخوریم". هیچ چیز به اندازهی وطن نمیتواند همه ما را با همهی تنوعهایمان گرد هم بیاورد. بگذارید وطن همچنان حرف مشترکمان باقی بماند.
مهراب صادقنیا
۱۴۰۴/۴/۴
@sadeghniamehrab
https://t.iss.one/sadeghniamehrab
✅ تجاوز دوازدهروزه صهیونیستها به ایران عزیز فعلا تمام شده است. اینکه میگویم فعلا به این دلیل است که از ماهیت تبهکارانه و ددمنشانهی رژیم اسراییل باید هر نوع تجاوزی را انتظار داشت. گذشته از پاسخ افتخارآفرین نیروهای مسلح ما به متجاوزان، همبستگی کمنظیر ایرانیها در مواجهه با شرایط جنگی ستودنی بود. عشق به ایران گروههای مختلفی را به هم پیوند داد. همه چیز به کنار رفت و وطن ماند. از شهرام شبپره و معین بگیرید تا علی دایی و رسول خادم؛ از عبدالکریم سروش و ملیحه محمدی بگیرید تا نفیسه کوهنورد و بهمن کلباسی و سیاوش اردلان، همه و همه به نام وطن گرد هم آمدند و همدلی کردند. در این دوازده روز، همه بجز صدا و سیما یادشان رفت سید محمد خاتمی اصلاحطلب است یا اصولگرا. یادشان رفت صلاحیت لاریجانی در انتخابات ریاستجمهوری تایید شد یا قالیباف. در این دوازده روز "ما" خیلی فربهتر شده بود. بزرگتر از همیشه. وطن مفهوم پُرکِششیست. مسئولیّت میآورد و مراقبت. همکاری میآورد و همصدایی. وطن مثل ترانهی کار است. ترانهای که شالیکاران رشت موقع نشا میخوانند و یا ماهیگیران بوشهر موقع بیرون کشیدن تور. انرژی میدهد و هماهنگی میآفریند. وطن پیراهن تن ماست. خیمه امن و باغ وجودمان. وطن مفهوم بیتفسیریست که در آن هیچ اختلافی نداریم. همه معنایش را میفهمیم. خود را در آن سهیم میدانیم و بیدلیل دوستش داریم؛ مثل مادر، مثل خودمان، و برایش "خون دلها میخوریم". هیچ چیز به اندازهی وطن نمیتواند همه ما را با همهی تنوعهایمان گرد هم بیاورد. بگذارید وطن همچنان حرف مشترکمان باقی بماند.
مهراب صادقنیا
۱۴۰۴/۴/۴
@sadeghniamehrab
https://t.iss.one/sadeghniamehrab
Forwarded from سخنرانیها
Forwarded from اخلاق در حوزه اجتماع
🔹 نام و پرچم ایران در میانهی هیئت
✅ در تاریخ اجتماعی شیعیان، عزاداری برای امام حسین (ع) با هر سوگواری دیگری فرق داشته است. مشاهدهپذیری، اعتراض، تحولطلبی، تابآوری، شورمندی، و ظلمستیزی از مهمترین مؤلفههای این عزاداری بودهاند. در حقیقت، این نهاد اجتماعی هیچ وقت سوگواری و عزاداری به معنای غمگین بودن صرف نبوده است. هیئتهای عزادار امام حسین(ع) واقعیت اجتماعی را در قالب مضامین بالا صورتبندی کرده و برای ایجاد تغییر در امر واقع به کار میگرفتهاند. در حقیقت، یک رفت و برگشت دائمی میان واقعیت اجتماعی و عزاداری برای امام حسین(ع) وجود داشته است. اکنون و در شرایط پس از تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران، مضامینی چون وطن، ایران، مقاومت، و مبارزه در سوگواریهای محرم برجسته شده و تابآوری جامعه را بالا میبرد و به آن کمک میکند تا مواجهه با وضعیّت پیشآمده و چالشهای ایجاد شده را پشت سر بگذارد. اگر چه برخی از گروههای مذهبیتر جامعه ممکن است از این که مردم با شعر "ای ایران ایران" یا "ای ایران ای خاک پرگهر" سینه بزنند ناراحت شده و احساس میکنند باز شدن پای ملیّت به نوحهخوانی نوعی انحراف است؛ ولی واقعیّت این است که عزاداری محرم همیشه به امر واقع تا این اندازه حساس بوده است. در دههی پنجاه شمسی، وقتی جامعه به انقلاب و تغییر وضع موجود نیاز داشت، هیئتهای محرم بر پایهی همین نیاز عزاداری کردند و منبریها سخن گفتند. حالا نیز جامعه احساس میکند وطن در خطر است و ایران تهدید شده است، طبیعی است که پرچم ایران در وسط هیئت قرار بگیرد و سوگواران با نام وطن و ایران سینه بزنند و خاطرهی مبارزه و ظلمستیزی امام حسین (ع) و یارانش را با احساس وطندوستی خود درآمیزند.
مهراب صادقنیا
۱۴۰۴/۴/۱۱
@sadeghniamehrab
https://t.iss.one/sadeghniamehrab
✅ در تاریخ اجتماعی شیعیان، عزاداری برای امام حسین (ع) با هر سوگواری دیگری فرق داشته است. مشاهدهپذیری، اعتراض، تحولطلبی، تابآوری، شورمندی، و ظلمستیزی از مهمترین مؤلفههای این عزاداری بودهاند. در حقیقت، این نهاد اجتماعی هیچ وقت سوگواری و عزاداری به معنای غمگین بودن صرف نبوده است. هیئتهای عزادار امام حسین(ع) واقعیت اجتماعی را در قالب مضامین بالا صورتبندی کرده و برای ایجاد تغییر در امر واقع به کار میگرفتهاند. در حقیقت، یک رفت و برگشت دائمی میان واقعیت اجتماعی و عزاداری برای امام حسین(ع) وجود داشته است. اکنون و در شرایط پس از تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران، مضامینی چون وطن، ایران، مقاومت، و مبارزه در سوگواریهای محرم برجسته شده و تابآوری جامعه را بالا میبرد و به آن کمک میکند تا مواجهه با وضعیّت پیشآمده و چالشهای ایجاد شده را پشت سر بگذارد. اگر چه برخی از گروههای مذهبیتر جامعه ممکن است از این که مردم با شعر "ای ایران ایران" یا "ای ایران ای خاک پرگهر" سینه بزنند ناراحت شده و احساس میکنند باز شدن پای ملیّت به نوحهخوانی نوعی انحراف است؛ ولی واقعیّت این است که عزاداری محرم همیشه به امر واقع تا این اندازه حساس بوده است. در دههی پنجاه شمسی، وقتی جامعه به انقلاب و تغییر وضع موجود نیاز داشت، هیئتهای محرم بر پایهی همین نیاز عزاداری کردند و منبریها سخن گفتند. حالا نیز جامعه احساس میکند وطن در خطر است و ایران تهدید شده است، طبیعی است که پرچم ایران در وسط هیئت قرار بگیرد و سوگواران با نام وطن و ایران سینه بزنند و خاطرهی مبارزه و ظلمستیزی امام حسین (ع) و یارانش را با احساس وطندوستی خود درآمیزند.
مهراب صادقنیا
۱۴۰۴/۴/۱۱
@sadeghniamehrab
https://t.iss.one/sadeghniamehrab
Telegram
اخلاق در حوزه اجتماع
دین و اخلاق در جامعه ایران.
در اینجا روزنوشتهای اینجانب دربارهی دین و اخلاق در جامعهی ایران به اشتراک گذاشته میشود.
مهراب صادقنیا
برای ارتباط با مدیر روی پیوند زیر کلیک کنید:
@mehrabsadeghnia
در اینجا روزنوشتهای اینجانب دربارهی دین و اخلاق در جامعهی ایران به اشتراک گذاشته میشود.
مهراب صادقنیا
برای ارتباط با مدیر روی پیوند زیر کلیک کنید:
@mehrabsadeghnia
Forwarded from ایران فردا
🔴حمله به ایران؛ جنگی برای آینده ی خاورمیانه و فلسطین
💠نوشته ی جرمی سالت
@iranfardamag
پس از قرنها سلطهگری بر جهان اسلام و عرب از راه جنگ، تهاجم، اشغال و خرابکاری، غرب اکنون به اوج خشونت افسارگسیخته، بیرحمانه و نژادپرستانهاش نزدیک شده است. این خود گواه آن است که جنگ علیه کشورهای مسلمان، همواره بخشی از جنگ پنجقرن امپریالیسم غربی علیه سایر ملتهای جهان بوده است.
نتیجهی جنگ علیه ایران، چشمانداز قرن پیش رو را بازتعریف خواهد کرد: یا ایران موفق به مقاومت میشود، یا خاورمیانه برای یک قرن دیگر زیر چکش سلطه غرب فرو خواهد رفت.
فتح خاورمیانه و شمال آفریقا با حمله ناپلئون به مصر در سال ۱۷۹۸ آغاز شد. این حمله پس از چند سال فروپاشید، اما رقابتی بر سر سلطه آغاز کرد که به تدریج کل منطقه را فراگرفت. زبان این حمله "تمدن" بود و ابزار آن پیشرفتهترین سلاحهای فنی زمان، که فقط در اختیار اروپاییها قرار داشت.
از گلولههای هسته خرمای سربی( اشاره به ابزار و سلاح ابتدایی و محدود) که الجزایریها در دهه ۱۸۳۰ علیه فرانسویها شلیک کردند، از نیزهها و تفنگهایی که جنگجویان سودانی در مقابل مسلسلهای ماکسیم بریتانیایی در امدورمان ۱۸۹۸ داشتند؛ از جنگندههای رادارگریز و بمبهای هوشمندی که در جنگ ۲۰۰۳ علیه عراق استفاده شدند؛ از پهپادهای مسلحی که امروز در یمن و فلسطین جان زنان و کودکان را میگیرند؛ از بمبهای سنگرشکن که علیه ایران استفاده میشود؛ تا تسلیحات هستهای که در صورت شکست همهچیز در دسترس قرار خواهند گرفت.
این، برتری اخلاقیِ فرضشدهٔ یک تمدن نیست، بلکه برتریای است که از دل فناوریای پدید آمده که خود محصول ثروت در یک جامعهٔ صنعتیِ مدرن است. این برتری همواره پیروز نمیشود و ممکن است هنگام رخدادن امور غیرمنتظره شکست بخورد؛ چنانکه زمانی که ژاپن در جنگ سالهای ۱۹۰۴–۱۹۰۵ روسیه را شکست داد. پیروزی نظامی یک قدرت آسیایی، غرب را شوکه کرد، اما نشان داد که میتوان اروپاییها را در بازی خودشان شکست داد، و به ستمدیدگان سراسر جهان امید بخشید.
در «بازی بزرگ» قرن نوزدهم میان روسیه و بریتانیا، ایران دقیقاً در چهارراه میان هندِ تحت استعمار بریتانیا و آسیای میانهٔ تحت سلطهٔ روسیه قرار داشت. تلاشهای ایرانیان برای رهایی از تهدید این دو قدرت و همچنین حکومت فاسد شاهان قاجار از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد.
«قیام تنباکو» در سال ۱۸۹۰، زمانی رخ داد که ایرانیان از مصرف تنباکو خودداری کردند تا شاه امتیاز کامل رشد، برداشت و فروش تنباکو را که به یک تبعه بریتانیایی واگذار کرده بود، لغو کند. این واقعه یکی از رویدادهای کلیدی تاریخ مدرن ایران بود. با موفقیت این جنبش، نهضت مشروطه شکل گرفت که همه اقشار جامعه ایرانی از آن حمایت کردند، و در آن زنان نقشی قدرتمند و حتی رادیکال ایفا نمودند. در سال ۱۹۰۶، اعتراضات مردمی گسترده شاه را وادار ساخت تا قانون اساسی را اعلام کند و مجلس را افتتاح نماید. اما نزاع میان مردم و شاه بر سر حاکمیت مشروطه ادامه یافت تا آنکه در سال ۱۹۱۱، شاه هزاران سرباز روسی را فراخواند و مجلس را منحل کرد. تحولات ناشی از جنگ جهانی اول در نهایت به سقوط سلسله قاجار انجامید و با حمایت بریتانیا، رضاشاه پهلوی به قدرت رسید.....
متن کامل:
https://cutt.ly/wrTPLYeA
https://t.iss.one/iranfardamag
💠نوشته ی جرمی سالت
@iranfardamag
پس از قرنها سلطهگری بر جهان اسلام و عرب از راه جنگ، تهاجم، اشغال و خرابکاری، غرب اکنون به اوج خشونت افسارگسیخته، بیرحمانه و نژادپرستانهاش نزدیک شده است. این خود گواه آن است که جنگ علیه کشورهای مسلمان، همواره بخشی از جنگ پنجقرن امپریالیسم غربی علیه سایر ملتهای جهان بوده است.
نتیجهی جنگ علیه ایران، چشمانداز قرن پیش رو را بازتعریف خواهد کرد: یا ایران موفق به مقاومت میشود، یا خاورمیانه برای یک قرن دیگر زیر چکش سلطه غرب فرو خواهد رفت.
فتح خاورمیانه و شمال آفریقا با حمله ناپلئون به مصر در سال ۱۷۹۸ آغاز شد. این حمله پس از چند سال فروپاشید، اما رقابتی بر سر سلطه آغاز کرد که به تدریج کل منطقه را فراگرفت. زبان این حمله "تمدن" بود و ابزار آن پیشرفتهترین سلاحهای فنی زمان، که فقط در اختیار اروپاییها قرار داشت.
از گلولههای هسته خرمای سربی( اشاره به ابزار و سلاح ابتدایی و محدود) که الجزایریها در دهه ۱۸۳۰ علیه فرانسویها شلیک کردند، از نیزهها و تفنگهایی که جنگجویان سودانی در مقابل مسلسلهای ماکسیم بریتانیایی در امدورمان ۱۸۹۸ داشتند؛ از جنگندههای رادارگریز و بمبهای هوشمندی که در جنگ ۲۰۰۳ علیه عراق استفاده شدند؛ از پهپادهای مسلحی که امروز در یمن و فلسطین جان زنان و کودکان را میگیرند؛ از بمبهای سنگرشکن که علیه ایران استفاده میشود؛ تا تسلیحات هستهای که در صورت شکست همهچیز در دسترس قرار خواهند گرفت.
این، برتری اخلاقیِ فرضشدهٔ یک تمدن نیست، بلکه برتریای است که از دل فناوریای پدید آمده که خود محصول ثروت در یک جامعهٔ صنعتیِ مدرن است. این برتری همواره پیروز نمیشود و ممکن است هنگام رخدادن امور غیرمنتظره شکست بخورد؛ چنانکه زمانی که ژاپن در جنگ سالهای ۱۹۰۴–۱۹۰۵ روسیه را شکست داد. پیروزی نظامی یک قدرت آسیایی، غرب را شوکه کرد، اما نشان داد که میتوان اروپاییها را در بازی خودشان شکست داد، و به ستمدیدگان سراسر جهان امید بخشید.
در «بازی بزرگ» قرن نوزدهم میان روسیه و بریتانیا، ایران دقیقاً در چهارراه میان هندِ تحت استعمار بریتانیا و آسیای میانهٔ تحت سلطهٔ روسیه قرار داشت. تلاشهای ایرانیان برای رهایی از تهدید این دو قدرت و همچنین حکومت فاسد شاهان قاجار از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد.
«قیام تنباکو» در سال ۱۸۹۰، زمانی رخ داد که ایرانیان از مصرف تنباکو خودداری کردند تا شاه امتیاز کامل رشد، برداشت و فروش تنباکو را که به یک تبعه بریتانیایی واگذار کرده بود، لغو کند. این واقعه یکی از رویدادهای کلیدی تاریخ مدرن ایران بود. با موفقیت این جنبش، نهضت مشروطه شکل گرفت که همه اقشار جامعه ایرانی از آن حمایت کردند، و در آن زنان نقشی قدرتمند و حتی رادیکال ایفا نمودند. در سال ۱۹۰۶، اعتراضات مردمی گسترده شاه را وادار ساخت تا قانون اساسی را اعلام کند و مجلس را افتتاح نماید. اما نزاع میان مردم و شاه بر سر حاکمیت مشروطه ادامه یافت تا آنکه در سال ۱۹۱۱، شاه هزاران سرباز روسی را فراخواند و مجلس را منحل کرد. تحولات ناشی از جنگ جهانی اول در نهایت به سقوط سلسله قاجار انجامید و با حمایت بریتانیا، رضاشاه پهلوی به قدرت رسید.....
متن کامل:
https://cutt.ly/wrTPLYeA
https://t.iss.one/iranfardamag
Telegraph
🔴حمله به ایران؛ جنگی برای آینده ی خاورمیانه و فلسطین
💠نوشتهی جرمی سالت @iranfardamag پس از قرنها سلطهگری بر جهان اسلام و عرب از راه جنگ، تهاجم، اشغال و خرابکاری، غرب اکنون به اوج خشونت افسارگسیخته، بیرحمانه و نژادپرستانهاش نزدیک شده است. این خود گواه آن است که جنگ علیه کشورهای مسلمان، همواره بخشی از…
Forwarded from جماران
◾️واکنش دختر شهید سردار شادمانی به صحبتهای رئیس پدافند غیرعامل/ جاسوسی فراتر از واتساپ است، روشهای اصلی را پیدا کنید
🌷🇮🇷 @jamarannews
🌷🇮🇷 @jamarannews
Forwarded from سخنرانیها
✍️ افسانه نجاتی
🖊 کاخهای بی کتاب!
@sokhanranihaa
در کاخی که کتابخانه ندارد، جنگ زاده میشود
بیگانگی با مطالعه؛ ریشهی خاموش عقبماندگی در ساختارهای قدرت
▪️در جهان پرآشوب امروز، هر بار که آتش جنگی افروخته میشود، هر بار که ملتی به عقب رانده میشود، نگاهها به سوی قدرتها میچرخد. اما کمتر کسی از خود میپرسد: آیا در کاخهایی که این تصمیمها گرفته میشود، کتابخانهای وجود دارد؟ سیاستمداری که دستور جنگ میدهد، آخرین کتابی که خوانده چه بوده است؟ آیا در اتاقهای فکر دولتها، هنوز کتابی باز میشود یا همهچیز به برگههای آمار و شعارهای ایدئولوژیک تقلیل یافته است؟
🔸بیگانگی با مطالعه در میان حاکمان، بیماری خاموشیست که نه تنها پایههای حکومتها را سست میکند، بلکه مردم را نیز از امید به دانایی تهی میسازد. در بسیاری از کشورهای توسعهنیافته یا گرفتار در بحرانهای مداوم، سرانهی مطالعه بهشدت پایین است و این موضوع تنها مسئلهای فرهنگی یا آموزشی نیست؛ بلکه بازتابی از نوع حکمرانی، اولویتگذاری و ساختار قدرت است.
▪️بهعنوان نمونه، بر اساس دادههای یونسکو، سرانهی مطالعهی روزانه در برخی کشورهای خاورمیانه کمتر از دو دقیقه است؛ در حالی که در فنلاند یا نروژ، مردم بهطور میانگین بیش از ۷ ساعت در هفته مطالعه میکنند. این کشورها نه تنها در حوزهی آموزش و سلامت، بلکه در دموکراسی، آزادی بیان، و رفاه اجتماعی نیز در صدر فهرستها قرار دارند. اما ماجرا به اعداد محدود نمیشود.
🔸تاریخ نیز حکایت میکند که حاکمان اهل کتاب، توانستهاند افقهایی نو بگشایند. مهاتما گاندی در دوران تبعید، با آثار تولستوی و فلسفهی عدم خشونت خو گرفت و همین آموختهها را به الگویی برای رهایی هند بدل ساخت. آتاتورک، با خواندن آثار روشنگران غربی، بنیادهای نظام آموزشی ترکیه را دگرگون کرد. نلسون ماندلا، در زندان روبن آیلند، کتابهایی خواند که روحش را آمادهی بخشایش، مدارا و ساختن کرد. این کتابها، نه فقط الهامبخش، بلکه عنصر تعیین کنندهای در شکلگیری سیاستهای آنان بودند.
در مقابل، استبداد همواره با سانسور و بی کتابی همراه بوده است. بسیاری از خودکامگان معاصر، نه فقط کتابی نمیخوانند، بلکه از کتاب میترسند؛ چرا که کتاب، آیینهای ست که نادانی پوشیده را رسوا میکند. به تعبیر نیل پستمن، ملتی که خواندن را ترک کند، دیر یا زود با حکومت های روبهرو میشود که نوشتن قانون را نیز فراموش میکنند.
▪️در ایران نیز، نمونههایی از این دو سر طیف قابل شناسایی است. امیرکبیر، اهل مطالعه و نوسازی بود، و به همین سبب دارالفنون را بنیاد گذاشت؛ اما حاکمی چون ناصرالدین شاه، با فاصله گرفتن از اندیشه، راه را برای تکرار استبداد گشود. روشنفکران عصر مشروطه، برخاسته از مطالعه و تأمل بودند، نه وابستگی و اطاعت؛ و نهضت ملی، با اتکای به خرد جمعی و سواد تاریخی زنده ماند.
🔸فراموش نکنیم: کتابخانهها، قلب تپنده ی یک ملت اند. جایی که نه تنها کتاب، که آینده اندوخته میشود.کاخی که در آن کتابخانهای نیست، دیر یا زود پر از سلاح خواهد شد. اتاق فکرهای که به جای حافظ و افلاطون، تنها به بولتنهای امنیتی تکیه دارند، راهی جز فرو غلطیدن در تاریکی ندارند.
▪️اگر قرار است فردای بهتری ساخته شود، نخست باید کتاب به متن زندگی مردم و نیز قدرت بازگردد.نه بهعنوان نماد یا ویترین، بلکه بهعنوان مرجع. و آن روز که سیاستمداری، پیش از سخنرانی، کتابی بخواند ، شاید نخستین روز صلحی پایدار در تاریخ ما باشد.
----------------
منابع :
۱. UNESCO Report on Global Reading Habits, 2022
۲. Human Development Index, UNDP 2023
۳. Freedom of Expression Rankings, Reporters Without Borders
۴. نوشتههای زندان نلسون ماندلا
۵. تاریخچهی دارالفنون و اصلاحات امیرکبیر، مرکز اسناد ملی ایران
۶. نیل پستمن، زندگی در حال مصرف شدن
#ایران_فردا
#افسانه_نجاتی
#کتاب_و_جنگ
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @iranfardamag
🆑 #کانالسخنرانیها
🌹
🖊 کاخهای بی کتاب!
@sokhanranihaa
در کاخی که کتابخانه ندارد، جنگ زاده میشود
بیگانگی با مطالعه؛ ریشهی خاموش عقبماندگی در ساختارهای قدرت
▪️در جهان پرآشوب امروز، هر بار که آتش جنگی افروخته میشود، هر بار که ملتی به عقب رانده میشود، نگاهها به سوی قدرتها میچرخد. اما کمتر کسی از خود میپرسد: آیا در کاخهایی که این تصمیمها گرفته میشود، کتابخانهای وجود دارد؟ سیاستمداری که دستور جنگ میدهد، آخرین کتابی که خوانده چه بوده است؟ آیا در اتاقهای فکر دولتها، هنوز کتابی باز میشود یا همهچیز به برگههای آمار و شعارهای ایدئولوژیک تقلیل یافته است؟
🔸بیگانگی با مطالعه در میان حاکمان، بیماری خاموشیست که نه تنها پایههای حکومتها را سست میکند، بلکه مردم را نیز از امید به دانایی تهی میسازد. در بسیاری از کشورهای توسعهنیافته یا گرفتار در بحرانهای مداوم، سرانهی مطالعه بهشدت پایین است و این موضوع تنها مسئلهای فرهنگی یا آموزشی نیست؛ بلکه بازتابی از نوع حکمرانی، اولویتگذاری و ساختار قدرت است.
▪️بهعنوان نمونه، بر اساس دادههای یونسکو، سرانهی مطالعهی روزانه در برخی کشورهای خاورمیانه کمتر از دو دقیقه است؛ در حالی که در فنلاند یا نروژ، مردم بهطور میانگین بیش از ۷ ساعت در هفته مطالعه میکنند. این کشورها نه تنها در حوزهی آموزش و سلامت، بلکه در دموکراسی، آزادی بیان، و رفاه اجتماعی نیز در صدر فهرستها قرار دارند. اما ماجرا به اعداد محدود نمیشود.
🔸تاریخ نیز حکایت میکند که حاکمان اهل کتاب، توانستهاند افقهایی نو بگشایند. مهاتما گاندی در دوران تبعید، با آثار تولستوی و فلسفهی عدم خشونت خو گرفت و همین آموختهها را به الگویی برای رهایی هند بدل ساخت. آتاتورک، با خواندن آثار روشنگران غربی، بنیادهای نظام آموزشی ترکیه را دگرگون کرد. نلسون ماندلا، در زندان روبن آیلند، کتابهایی خواند که روحش را آمادهی بخشایش، مدارا و ساختن کرد. این کتابها، نه فقط الهامبخش، بلکه عنصر تعیین کنندهای در شکلگیری سیاستهای آنان بودند.
در مقابل، استبداد همواره با سانسور و بی کتابی همراه بوده است. بسیاری از خودکامگان معاصر، نه فقط کتابی نمیخوانند، بلکه از کتاب میترسند؛ چرا که کتاب، آیینهای ست که نادانی پوشیده را رسوا میکند. به تعبیر نیل پستمن، ملتی که خواندن را ترک کند، دیر یا زود با حکومت های روبهرو میشود که نوشتن قانون را نیز فراموش میکنند.
▪️در ایران نیز، نمونههایی از این دو سر طیف قابل شناسایی است. امیرکبیر، اهل مطالعه و نوسازی بود، و به همین سبب دارالفنون را بنیاد گذاشت؛ اما حاکمی چون ناصرالدین شاه، با فاصله گرفتن از اندیشه، راه را برای تکرار استبداد گشود. روشنفکران عصر مشروطه، برخاسته از مطالعه و تأمل بودند، نه وابستگی و اطاعت؛ و نهضت ملی، با اتکای به خرد جمعی و سواد تاریخی زنده ماند.
🔸فراموش نکنیم: کتابخانهها، قلب تپنده ی یک ملت اند. جایی که نه تنها کتاب، که آینده اندوخته میشود.کاخی که در آن کتابخانهای نیست، دیر یا زود پر از سلاح خواهد شد. اتاق فکرهای که به جای حافظ و افلاطون، تنها به بولتنهای امنیتی تکیه دارند، راهی جز فرو غلطیدن در تاریکی ندارند.
▪️اگر قرار است فردای بهتری ساخته شود، نخست باید کتاب به متن زندگی مردم و نیز قدرت بازگردد.نه بهعنوان نماد یا ویترین، بلکه بهعنوان مرجع. و آن روز که سیاستمداری، پیش از سخنرانی، کتابی بخواند ، شاید نخستین روز صلحی پایدار در تاریخ ما باشد.
----------------
منابع :
۱. UNESCO Report on Global Reading Habits, 2022
۲. Human Development Index, UNDP 2023
۳. Freedom of Expression Rankings, Reporters Without Borders
۴. نوشتههای زندان نلسون ماندلا
۵. تاریخچهی دارالفنون و اصلاحات امیرکبیر، مرکز اسناد ملی ایران
۶. نیل پستمن، زندگی در حال مصرف شدن
#ایران_فردا
#افسانه_نجاتی
#کتاب_و_جنگ
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @iranfardamag
🆑 #کانالسخنرانیها
🌹
Forwarded from موسسه امام موسی صدر
«حسین از من است و من از حسین هستم.» اینکه حسین از پیامبر است روشن است چون فرزند اوست ولی اینکه پیامبر از حسین است، بر اساس نقش عاشورا در تاریخ است، زیرا اسلامی که برای آزادسازی انسان آمده بود، خود به غل و زنجیری در دست مردمان فرصتطلب تبدیل شد. اسلام به رهبری امام حسین دوباره در شکل حقیقی خود یعنی آزادمنشی و آزادیبخشی به فرودستشدگان متولد شد. از این روست که پیامبر میفرماید: «من از حسین هستم.»
برگرفته از کتاب امام شهادت از مجموعه پرتوها
🆔 @imammoussasadr
برگرفته از کتاب امام شهادت از مجموعه پرتوها
🆔 @imammoussasadr
Forwarded from هامش (تصویری)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اریک ایکس. لی (Eric X. Li) کارآفرین، سرمایهگذار و نظریهپرداز سیاسیِ چینی:
شما در آمریکا میتوانی حزب سیاسیات را عوض کنی، اما نمیتوانی سیاستها را تغییر بدهی. در چین نمیتوانی حزب را تغییر بدهی، اما میتوانی سیاستها را تغییر دهی... در چین سرمایه بالاتر از قدرت سیاسی قرار نمیگیرد و میلیاردها کنترل سیاست را به دست نمیگیرند… در ۶۵ سال گذشته چین به دست یک حزب اداره شده، اما تغییرات سیاسیای که در این مدت رخ داده، وسیعتر، عمیقتر و گستردهتر از هر کشور دیگری در حافظهٔ مدرن ما بوده…
@Hameshmedia
شما در آمریکا میتوانی حزب سیاسیات را عوض کنی، اما نمیتوانی سیاستها را تغییر بدهی. در چین نمیتوانی حزب را تغییر بدهی، اما میتوانی سیاستها را تغییر دهی... در چین سرمایه بالاتر از قدرت سیاسی قرار نمیگیرد و میلیاردها کنترل سیاست را به دست نمیگیرند… در ۶۵ سال گذشته چین به دست یک حزب اداره شده، اما تغییرات سیاسیای که در این مدت رخ داده، وسیعتر، عمیقتر و گستردهتر از هر کشور دیگری در حافظهٔ مدرن ما بوده…
@Hameshmedia
🔹سوریه پس از اسد
✍ سید حسین موسویان،
دیپلمات
حملات اسرائیل به سوریه پس از سقوط اسد شدت یافته است، از جمله حمله اخیر به کاخ ریاستجمهوری و ستاد کل نیروهای مسلح این کشور.
این حملات با هدف سرنگونی دولت «الشرع/الجولانی»، تجزیه سوریه، و الحاق هرچه بیشتر از اراضی سوریه به اسرائیل صورت میگیرند.
این در حالی است که سوریه نه برنامه هستهای یا غنیسازی اورانیوم دارد، نه توان موشکی یا پدافندی دارد، نه بخشی از «هلال شیعی» محسوب میشود، و نه عضو «جبهه مقاومت» است.
مهمتر از همه اینکه دولت جولانی نهتنها از سوی کشورهای عربی منطقه و ترکیه حمایت شده، بلکه رهبران آمریکا و اتحادیه اروپا نیز پس از سقوط بشار اسد، از او استقبال کردهاند.
بهزودی مشخص خواهد شد که آیا تلاشهای چند دههای ناتو و اسرائیل برای سرنگونی دولت اسد با هدف یکی از دو مورد زیر بوده است:
۱- دفاع از مردم سوریه، دموکراسی، حقوق بشر و حفظ تمامیت ارضی سوریه،
یا
۲- تجزیه این کشور و تسهیل پروژه «اسرائیل بزرگ».
اگر سناریوی اول محقق شود، نشان خواهد داد که سیاستهای چند دههای ترکیه و کشورهای عربی منطقه صحیح و موفق بوده، و سیاست چند دههای ایران در حمایت از خانواده اسد، اشتباه بوده است.
اما اگر سناریوی دوم به واقعیت بپیوندد، آشکار خواهد شد که نهتنها سیاستهای کشورهای عربی و ترکیه در خدمت اهداف اسرائیل بوده، بلکه فشارها، تحریمها و حملات نظامی اخیر اسرائیل و آمریکا به ایران نیز در راستای تسهیل سلطه اسرائیل بر خاورمیانه بوده، اتهامات مربوط به برنامه هستهای ایران ساختگی بوده، و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز ابزاری سیاسی است.
✍ سید حسین موسویان،
دیپلمات
حملات اسرائیل به سوریه پس از سقوط اسد شدت یافته است، از جمله حمله اخیر به کاخ ریاستجمهوری و ستاد کل نیروهای مسلح این کشور.
این حملات با هدف سرنگونی دولت «الشرع/الجولانی»، تجزیه سوریه، و الحاق هرچه بیشتر از اراضی سوریه به اسرائیل صورت میگیرند.
این در حالی است که سوریه نه برنامه هستهای یا غنیسازی اورانیوم دارد، نه توان موشکی یا پدافندی دارد، نه بخشی از «هلال شیعی» محسوب میشود، و نه عضو «جبهه مقاومت» است.
مهمتر از همه اینکه دولت جولانی نهتنها از سوی کشورهای عربی منطقه و ترکیه حمایت شده، بلکه رهبران آمریکا و اتحادیه اروپا نیز پس از سقوط بشار اسد، از او استقبال کردهاند.
بهزودی مشخص خواهد شد که آیا تلاشهای چند دههای ناتو و اسرائیل برای سرنگونی دولت اسد با هدف یکی از دو مورد زیر بوده است:
۱- دفاع از مردم سوریه، دموکراسی، حقوق بشر و حفظ تمامیت ارضی سوریه،
یا
۲- تجزیه این کشور و تسهیل پروژه «اسرائیل بزرگ».
اگر سناریوی اول محقق شود، نشان خواهد داد که سیاستهای چند دههای ترکیه و کشورهای عربی منطقه صحیح و موفق بوده، و سیاست چند دههای ایران در حمایت از خانواده اسد، اشتباه بوده است.
اما اگر سناریوی دوم به واقعیت بپیوندد، آشکار خواهد شد که نهتنها سیاستهای کشورهای عربی و ترکیه در خدمت اهداف اسرائیل بوده، بلکه فشارها، تحریمها و حملات نظامی اخیر اسرائیل و آمریکا به ایران نیز در راستای تسهیل سلطه اسرائیل بر خاورمیانه بوده، اتهامات مربوط به برنامه هستهای ایران ساختگی بوده، و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز ابزاری سیاسی است.
Forwarded from نگاهِ دیگر | صابر گُلعنبری
🔺اسرائیل و سویدای سوریه!
شنبه شب گذشته، شبهنظامیان وابسته به شورای نظامی سویدا تحت امر شیخ حکمت الهجری رهبر معنوی دروزیان چند بادیه نشین عرب را در محله مقوس سویدا ربوده و در مقابل هم آنها 14 جوان دروزی را به گروگان گرفتند و درگیری خونینی میان مسلحین دو طرف درگرفت و دهها کشته و زخمی برجای گذاشت. قبل از این حادثه هم اتفاقات فرقهای مشابهی در این منطقه رخ داده بود.
متعاقب این ربایشها و گروگانگیریهای متقابل، صبح یکشنبه گذشته، وزارت دفاع و نیروهای امنیتی سوریه از اعزام تشکیلاتی نظامی برای پایان دادن به درگیری میان دو طرف خبر داد، اما نیروهای اعزامی در منطقه المزرعه در هدف کمینی مرگبار قرار گرفته و 18 نفر از آنها کشته شده و شورای نظامی تحت امر الهجری تصاویری از مثله کردن اجساد نظامیان کشته شده منتشر کرد. پس از آن، دمشق ادوات نظامی گستردهای با شمول تانک و موشکانداز به منطقه گسیل داشت و تحولات در نتیجه نبود موازنه قوا میان دو طرف به سمت گسترش بسط سلطه مرکزی دمشق بر این منطقه پیش میرفت.
در این هنگام اسرائیل به نفع دروزیها و برای جلوگیری از بر هم خوردن معادلات امنیتی شکل گرفته در سویدا پس از سقوط نظام سابق وارد عمل شد و نیروهای دولتی، کاخ ریاست جمهوری، وزارت دفاع و غیره را بمباران کرد. سپس توافق آتش بسی برقرار شد که نیروهای ارتش از سویدا خارج شوند؛ اما الهجری آن را نپذیرفته است.
اما چرا اسرائیل مداخله کرد؟
تل آویو پس از سقوط نظام اسد سیاست سیطره امنیتی بر جنوب سوریه را در دستور کار جدی قرار داد. این سیاست هم در چارچوب راهبرد منطقهای کلانی برای شکل دهی به ترتیبات امنیتی جدید در شعاع چند کیلومتری محیط پیرامونی اسرائیل از جنوب سوریه و جنوب لیتانی در لبنان و نوار غزه تا صحرای سینا در مصر (پیمان کامپ دیوید) پیگیری میشود.
راهبرد ایجاد چنین مناطقی پیرامون اسرائیل با هدف پایان حضور نظامی (حماس در جنوب و حزب الله در شمال) به عنوان دو ضلع «محور مقاومت»، جلوگیری از شکل گیری چنین وضعیتی در جنوب سوریه و تداوم وضعیت در سیناست.
در این میان، اما جنوب سوریه به ویژه استان سویدا از چند جهت برای اسرائیل حائز اهمیت است؛ نخست موقعیت استراتژیک آن با توجه قرار گرفتن در مثلث مرزی سوریه، اسرائیل و لبنان و نقشی است که این منطقه میتواند برای تسلیح مجدد حزب الله در آینده داشته باشد. دوم این که اسرائیل به آن به عنوان دروازه تضمین نفوذ و تاثیرگذاری بر دمشق مینگرد. از این رو، اسرائیل نه تنها به دنبال خشکاندن ریشه هر نوع حضور نیروی مخالف خود در جنوب سوریه و سویداست، بلکه هم از طریق حضور نظامی خود و هم ایجاد و نیز ساماندهی تشکیلات نظامی متحد (دروزیها) میخواهد هم این منطقه را برای همیشه تحت سلطه امنیتی خود قرار دهد؛ هم دمشق را کنترل کند و نیز از این رهگذر چهره امنیتی و ژئوپلیتیکی شامات و خاورمیانه را به نوع خود تغییر دهد.
حملات سنگین اخیر اسرائیل در بحبوحه مذاکرات دولت سوریه و مقامات اسرائیلی در چند کشور روی داد؛ اما حمایت تمام قد اسرائیل از دروزیهای سوریه در مقابل دولت مرکزی جدا از دلایل پیشگفته و بیاعتمادی به نظام جدید سوریه نوعی ادای دین به دروزیهاست که طی روزهای اخیر با بستن خیابان در اسرائیل و رفتن برخی به داخل سوریه خواستار جنگ با دمشق شدند.
در کل با وجود مخالفت برخی جریانهای دروزی در شامات با اسرائیل، اما این طایفه وفادارترین متحد اسرائیل به شمار میرود. در خود اسرائیل بر خلاف مسیحیان و مسلمانان از قبل در دستگاههای حکومتی به ویژه ارتش و سازمانهای امنیتی حضور پررنگ دارند و نمونه بارز آنها غسان علیان اولین فرمانده غیر یهودی تیپ زبده گولانی است.
در واقع نیروهای امنیتی و نظامی دروزی به بخشی مهم از ماشین خشونت و سرکوب علیه فلسطینیها به ویژه در قدس و کرانه باختری تبدیل شدهاند و رفتار آنها احیانا خشنتر از خود نظامیان یهودی است.
در جنگ علیه غزه هم عالیرتبهترین مقام نظامی اسرائیلی که کشته شد یک دروزی به نام سرهنگ احسان دقسه فرمانده تیپ زرهی ۴۰۱ بود.
در کل سیاست بینالمللی به رهبری آمریکا و غرب در قبال سوریه و حتی کل منطقه، بر هرج و مرج و بیثباتی گسترده استوار نیست که به نفع اسرائیل هم نخواهد بود، بلکه بازآفرینی تدریجی امنیت شامات به عنوان مدخل خلق نظم جدید در خاورمیانه است. این مهم در سوریه به دو شیوه به موازات یکدیگر پیگیری میشود؛ نخست خلق ترتیبات امنیتی پایدار در جنوب و دوم همسوسازی نظام جدید سوریه. حکومت الشرع تاکنون ضمن جلب حمایت سه بلوک امارات، عربستان و قطر و ترکیه توانسته است مورد شناسایی بینالمللی قرار گیرد و تحریمها را نیز رفع کند. فعلا هم تا زمانی که دمشق وارد تقابل جدی با اسرائیل نشده، بعید است که گامی در جهت براندازی نظام جدید برداشته شود.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
شنبه شب گذشته، شبهنظامیان وابسته به شورای نظامی سویدا تحت امر شیخ حکمت الهجری رهبر معنوی دروزیان چند بادیه نشین عرب را در محله مقوس سویدا ربوده و در مقابل هم آنها 14 جوان دروزی را به گروگان گرفتند و درگیری خونینی میان مسلحین دو طرف درگرفت و دهها کشته و زخمی برجای گذاشت. قبل از این حادثه هم اتفاقات فرقهای مشابهی در این منطقه رخ داده بود.
متعاقب این ربایشها و گروگانگیریهای متقابل، صبح یکشنبه گذشته، وزارت دفاع و نیروهای امنیتی سوریه از اعزام تشکیلاتی نظامی برای پایان دادن به درگیری میان دو طرف خبر داد، اما نیروهای اعزامی در منطقه المزرعه در هدف کمینی مرگبار قرار گرفته و 18 نفر از آنها کشته شده و شورای نظامی تحت امر الهجری تصاویری از مثله کردن اجساد نظامیان کشته شده منتشر کرد. پس از آن، دمشق ادوات نظامی گستردهای با شمول تانک و موشکانداز به منطقه گسیل داشت و تحولات در نتیجه نبود موازنه قوا میان دو طرف به سمت گسترش بسط سلطه مرکزی دمشق بر این منطقه پیش میرفت.
در این هنگام اسرائیل به نفع دروزیها و برای جلوگیری از بر هم خوردن معادلات امنیتی شکل گرفته در سویدا پس از سقوط نظام سابق وارد عمل شد و نیروهای دولتی، کاخ ریاست جمهوری، وزارت دفاع و غیره را بمباران کرد. سپس توافق آتش بسی برقرار شد که نیروهای ارتش از سویدا خارج شوند؛ اما الهجری آن را نپذیرفته است.
اما چرا اسرائیل مداخله کرد؟
تل آویو پس از سقوط نظام اسد سیاست سیطره امنیتی بر جنوب سوریه را در دستور کار جدی قرار داد. این سیاست هم در چارچوب راهبرد منطقهای کلانی برای شکل دهی به ترتیبات امنیتی جدید در شعاع چند کیلومتری محیط پیرامونی اسرائیل از جنوب سوریه و جنوب لیتانی در لبنان و نوار غزه تا صحرای سینا در مصر (پیمان کامپ دیوید) پیگیری میشود.
راهبرد ایجاد چنین مناطقی پیرامون اسرائیل با هدف پایان حضور نظامی (حماس در جنوب و حزب الله در شمال) به عنوان دو ضلع «محور مقاومت»، جلوگیری از شکل گیری چنین وضعیتی در جنوب سوریه و تداوم وضعیت در سیناست.
در این میان، اما جنوب سوریه به ویژه استان سویدا از چند جهت برای اسرائیل حائز اهمیت است؛ نخست موقعیت استراتژیک آن با توجه قرار گرفتن در مثلث مرزی سوریه، اسرائیل و لبنان و نقشی است که این منطقه میتواند برای تسلیح مجدد حزب الله در آینده داشته باشد. دوم این که اسرائیل به آن به عنوان دروازه تضمین نفوذ و تاثیرگذاری بر دمشق مینگرد. از این رو، اسرائیل نه تنها به دنبال خشکاندن ریشه هر نوع حضور نیروی مخالف خود در جنوب سوریه و سویداست، بلکه هم از طریق حضور نظامی خود و هم ایجاد و نیز ساماندهی تشکیلات نظامی متحد (دروزیها) میخواهد هم این منطقه را برای همیشه تحت سلطه امنیتی خود قرار دهد؛ هم دمشق را کنترل کند و نیز از این رهگذر چهره امنیتی و ژئوپلیتیکی شامات و خاورمیانه را به نوع خود تغییر دهد.
حملات سنگین اخیر اسرائیل در بحبوحه مذاکرات دولت سوریه و مقامات اسرائیلی در چند کشور روی داد؛ اما حمایت تمام قد اسرائیل از دروزیهای سوریه در مقابل دولت مرکزی جدا از دلایل پیشگفته و بیاعتمادی به نظام جدید سوریه نوعی ادای دین به دروزیهاست که طی روزهای اخیر با بستن خیابان در اسرائیل و رفتن برخی به داخل سوریه خواستار جنگ با دمشق شدند.
در کل با وجود مخالفت برخی جریانهای دروزی در شامات با اسرائیل، اما این طایفه وفادارترین متحد اسرائیل به شمار میرود. در خود اسرائیل بر خلاف مسیحیان و مسلمانان از قبل در دستگاههای حکومتی به ویژه ارتش و سازمانهای امنیتی حضور پررنگ دارند و نمونه بارز آنها غسان علیان اولین فرمانده غیر یهودی تیپ زبده گولانی است.
در واقع نیروهای امنیتی و نظامی دروزی به بخشی مهم از ماشین خشونت و سرکوب علیه فلسطینیها به ویژه در قدس و کرانه باختری تبدیل شدهاند و رفتار آنها احیانا خشنتر از خود نظامیان یهودی است.
در جنگ علیه غزه هم عالیرتبهترین مقام نظامی اسرائیلی که کشته شد یک دروزی به نام سرهنگ احسان دقسه فرمانده تیپ زرهی ۴۰۱ بود.
در کل سیاست بینالمللی به رهبری آمریکا و غرب در قبال سوریه و حتی کل منطقه، بر هرج و مرج و بیثباتی گسترده استوار نیست که به نفع اسرائیل هم نخواهد بود، بلکه بازآفرینی تدریجی امنیت شامات به عنوان مدخل خلق نظم جدید در خاورمیانه است. این مهم در سوریه به دو شیوه به موازات یکدیگر پیگیری میشود؛ نخست خلق ترتیبات امنیتی پایدار در جنوب و دوم همسوسازی نظام جدید سوریه. حکومت الشرع تاکنون ضمن جلب حمایت سه بلوک امارات، عربستان و قطر و ترکیه توانسته است مورد شناسایی بینالمللی قرار گیرد و تحریمها را نیز رفع کند. فعلا هم تا زمانی که دمشق وارد تقابل جدی با اسرائیل نشده، بعید است که گامی در جهت براندازی نظام جدید برداشته شود.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
Forwarded from تاریخنامه|گزیدههای مهدی مجتهدی (مهدی مجتهدی)
قیس بن سعد بن عباده، والی مولا در ولایت بزرگ مصر، یکی از دهها وظیفهاش اقامه نماز جمعه بود.
معاویه شایعاتی علیه او پخش کرد و گروهی باور کردند.
مولا با آن که میدانست او امین است، برای آرامش افکار عمومی، مصلحت اسلام و مسلمین را در عزل او دید.
او هم مخالفتی نکرد و تا آخر عمر در خدمت اسلام اصیل علوی بود.
همین ...
@TARIKHNAMEH
معاویه شایعاتی علیه او پخش کرد و گروهی باور کردند.
مولا با آن که میدانست او امین است، برای آرامش افکار عمومی، مصلحت اسلام و مسلمین را در عزل او دید.
او هم مخالفتی نکرد و تا آخر عمر در خدمت اسلام اصیل علوی بود.
همین ...
@TARIKHNAMEH
Forwarded from باشگاه روزنامهنگاران ایران
همه در حال مرگ هستیم
ناهد حججاج، خبرنگار و عکاس در غزه در توئیتی نوشت: تعجب نکنید وقتی ما روزنامه نگاران از پوشش خبری اینجا دست برداریم. به خدا سوگند امروز نتوانستم از گرسنگی بلند شوم. هیچ غذایی وجود ندارد. حتی اگر کسی پول داشته باشد، در بازار چیزی برای خرید وجود ندارد. ما همه از گرسنگی می میریم. ما همه در حال مرگ هستیم.
@journalistsclub1
ناهد حججاج، خبرنگار و عکاس در غزه در توئیتی نوشت: تعجب نکنید وقتی ما روزنامه نگاران از پوشش خبری اینجا دست برداریم. به خدا سوگند امروز نتوانستم از گرسنگی بلند شوم. هیچ غذایی وجود ندارد. حتی اگر کسی پول داشته باشد، در بازار چیزی برای خرید وجود ندارد. ما همه از گرسنگی می میریم. ما همه در حال مرگ هستیم.
@journalistsclub1
🔴 درباره احمد توکلی
دو بار با احمد توکلی (1330-1404) مواجه شدم. نخست سال 1381 که در روزنامه همشهری و در ستون بازیگران دو دهه به نقش و عملکرد تعدادی از سیاستمداران جمهوری اسلامی میپرداختم و دوم سال 1396 که در قالب یکی از پروژههای تاریخ شفاهی مروری بر زندگی او داشتم.
توکلی رفتاری ساده و صمیمی داشت و مصاحبهگر را با محدودیت مواجه نمیکرد. با پرسش و اهمیت آن آشنا بود و رسانه و کارکرد آن را میشناخت.
قضاوت درباره او و بسیاری از سیاستمداران نیازمند اطلاعات دقیق و دوری از حب و بغضهای هیجانی و سیاسی و جناحی است.
#احمد_توکلی
@h_ghazvini
https://t.iss.one/H_Ghazvini
دو بار با احمد توکلی (1330-1404) مواجه شدم. نخست سال 1381 که در روزنامه همشهری و در ستون بازیگران دو دهه به نقش و عملکرد تعدادی از سیاستمداران جمهوری اسلامی میپرداختم و دوم سال 1396 که در قالب یکی از پروژههای تاریخ شفاهی مروری بر زندگی او داشتم.
توکلی رفتاری ساده و صمیمی داشت و مصاحبهگر را با محدودیت مواجه نمیکرد. با پرسش و اهمیت آن آشنا بود و رسانه و کارکرد آن را میشناخت.
قضاوت درباره او و بسیاری از سیاستمداران نیازمند اطلاعات دقیق و دوری از حب و بغضهای هیجانی و سیاسی و جناحی است.
#احمد_توکلی
@h_ghazvini
https://t.iss.one/H_Ghazvini
🔴 دو سوی ماجرای غزه
آنچه در غزه میگذرد دو سو دارد:
یک طرف مردمی که چون تن به شروط اس.را.ئیل ندادهاند از تمام حقوق انسانی محروم شدهاند و به شدیدترین و خشنترین روشها با آنها برخورد میشود.( این نگاه دولت اشغالگر به دیگری است)
در حالی که دولتهای تاثیرگذار هم یا کنار اس.را.ئیل در سرکوب مشارکت دارند یا جنایتهای اسر.را.ئیل را نادیده میگیرند و نهایتاً به اعتراضی نمایشی اکتفا میکنند.
در سوی دیگر مردمی هستند که شرافت خود را معامله نمیکنند و تا آخرین نفس پای باورهای خود ایستادهاند و میلیونها نفر در سراسر جهان برای روشن نگه داشتن آخرین امیدها به حفظ دستاوردهای تمدنی بشر و زندگی مبتنی بر کرامت انسانی سعی در حمایت از آنها دارند.
این معرکه سوی دیگری ندارد.
@h_ghazvini
https://t.iss.one/H_Ghazvini
آنچه در غزه میگذرد دو سو دارد:
یک طرف مردمی که چون تن به شروط اس.را.ئیل ندادهاند از تمام حقوق انسانی محروم شدهاند و به شدیدترین و خشنترین روشها با آنها برخورد میشود.( این نگاه دولت اشغالگر به دیگری است)
در حالی که دولتهای تاثیرگذار هم یا کنار اس.را.ئیل در سرکوب مشارکت دارند یا جنایتهای اسر.را.ئیل را نادیده میگیرند و نهایتاً به اعتراضی نمایشی اکتفا میکنند.
در سوی دیگر مردمی هستند که شرافت خود را معامله نمیکنند و تا آخرین نفس پای باورهای خود ایستادهاند و میلیونها نفر در سراسر جهان برای روشن نگه داشتن آخرین امیدها به حفظ دستاوردهای تمدنی بشر و زندگی مبتنی بر کرامت انسانی سعی در حمایت از آنها دارند.
این معرکه سوی دیگری ندارد.
@h_ghazvini
https://t.iss.one/H_Ghazvini