💠سیاستورزی در شبکههای اجتماعی
✍️علی حسنلو
⏰زمان مطالعه : ۳دقیقه
▫️
🔸تابهحال به این فکر کردهاید که اگر هریک از اندام شما از بدنتان جدا شوند، ادامۀ حیات آنها چگونه خواهد بود؟ یعنی اینکه هرکدام مشغول عملکرد ذاتی خود شوند بیاطلاع از نتیجۀ جمعی. چند دقیقهای به این فضای سوررئالیستی تن بدهید.
🔹«هلن مارگتس»، استاد دانشگاه آکسفورد، به همراه «پیتر جان»، «اسکات هیل» و «طاها یاسری»، در کتابی به نام «آشفتگی سیاسی؛ شبکههای اجتماعی مجازی چگونه به کنش جمعی شکل میدهند؟»، بهخوبی به تغییر شیوۀ عمل سیاسی بعد از گسترش شبکههای اجتماعی پرداختهاند.
🔸در بخشی از این کتاب مبحثی با عنوان «مرگ عضویت و تولد فرد» پیش کشیده شده و در آن میگویند احزاب و سازمانهای سیاسی و حتی اجتماعی، دیگر کارکرد سنتی خود برای عضوگیری و کنشگری سیاسی را از دست دادهاند، زیرا شبکههای اجتماعی نیاز فعالان را تأمین میکنند و هر فرد میتواند با کمترین هزینه و وقت، بیشترین بازخورد را بگیرد، آن هم بدون اینکه درگیر اقتضائات و اصول کار حزبی شود.
🔹شبکههای اجتماعی، اجتماعی عظیم از اندامهای بیبدن هستند با این تفاوت که هریک از اندامها دهانی هم دارند؛ یعنی شبکههای اجتماعی هرچند عنوان اجتماعی را بر پیشانی دارند، بهشدت بسطدهندۀ فردیتاند و به همین دلیل بهسرعت در حال جایگزین شدن با نیازهای سابق آدمها.
🔸در این اجتماع مجازی یکی دنبال جلب فالوور است، یکی جلبتوجه، دیگری در حال گزارش کار، آن یکی در حال تبلیغ کالای خود در همین فضا، و در همین همهمه رئیسجمهورها نیز در حال اعلام موضعش به دنیا، یا مشاورانان در حال توییت هوایی زدن برای تکمیل جنگهای پشت پرده.
🔹هر عضو این پیکرۀ عظیم درگیر دنیای خود است و چندان به شمای بیرونی این کل، کاری ندارد. مهمتر اینکه این نمایشگاه بیستوچهارساعتۀ فردیت، بسیار عریانتر از جامعه است و ناشنیدهها بهآسانی شنیده میشوند.
🔸مشخص است فضایی که در آن تا این حد دسترسی به افراد مختلف آسان شده، امکانی ویژه برای فعالیت سیاسی است، کما اینکه مدتهاست در ایران هم این رویه حاکم است.
🔹مشکل بزرگی در این میان وجود دارد که سابقون سیاسی و روشنفکران هنوز نگاه خود را به این فضا تغییر ندادهاند و تصور میکنند شبکۀ اجتماعی تنها یک ابزار است.
🔸با همین دید، احزاب ایرانی، با ادامۀ فضای سنتی، رویۀ سابق خود را پیش میبرند و در نهایت خروجی اطلاعرسانی کار خود را در این شبکه توزیع میکنند. تأثیر این سیاستورزی سنتی اما دیگر به پایان خود نزدیک شده است، آن هم نهفقط در ایران.
🔹در شبکههای اجتماعی سرعت اتفاقات چنان بالاست که احزاب حتی فرصت نمیکنند ورود تشکلی به آن کنند. البته این ناشی از همان نگاه ابزارگونه به شبکههای اجتماعی است که باعث میشود احزاب از قافله عقب بمانند زیرا مهارت اصلی موردنیاز در اینجا سیاستورزی نیست بلکه علم ارتباطات است.
🔸این کشمکشهایِ پذیرشِ فعالیتهای مجازی، مختص ایران نیست و در بسیاری از کشورهای کمترتوسعهیافته تا توسعهیافته تمرکز روی شبکههای اجتماعی چنان زیاد شده که برخی احزاب و اپوزیسیونها در حال انتقال بار اصلی فعالیت خود به شبکههای اجتماعی هستند.
🔹مشخص است که این قدرتمند شدن باعث نگرانی هستههای مرکزی قدرت نیز میشود و از انتخابات امریکا گرفته، که تأثیر شبکههای اجتماعی موضوع همیشگی آن شده، تا کشوری مثل ترکیه، هرکدام دنبال راهحلی برای مواجههاند.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای به نام « شبکه اجتماع اندامهای بیبدن»، منتشر شده در شماره 123 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، مرداد 1399
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#احزاب_سیاسی
#شبکههای_اجتماعی
@HOD8HOD
✍️علی حسنلو
⏰زمان مطالعه : ۳دقیقه
▫️
🔸تابهحال به این فکر کردهاید که اگر هریک از اندام شما از بدنتان جدا شوند، ادامۀ حیات آنها چگونه خواهد بود؟ یعنی اینکه هرکدام مشغول عملکرد ذاتی خود شوند بیاطلاع از نتیجۀ جمعی. چند دقیقهای به این فضای سوررئالیستی تن بدهید.
🔹«هلن مارگتس»، استاد دانشگاه آکسفورد، به همراه «پیتر جان»، «اسکات هیل» و «طاها یاسری»، در کتابی به نام «آشفتگی سیاسی؛ شبکههای اجتماعی مجازی چگونه به کنش جمعی شکل میدهند؟»، بهخوبی به تغییر شیوۀ عمل سیاسی بعد از گسترش شبکههای اجتماعی پرداختهاند.
🔸در بخشی از این کتاب مبحثی با عنوان «مرگ عضویت و تولد فرد» پیش کشیده شده و در آن میگویند احزاب و سازمانهای سیاسی و حتی اجتماعی، دیگر کارکرد سنتی خود برای عضوگیری و کنشگری سیاسی را از دست دادهاند، زیرا شبکههای اجتماعی نیاز فعالان را تأمین میکنند و هر فرد میتواند با کمترین هزینه و وقت، بیشترین بازخورد را بگیرد، آن هم بدون اینکه درگیر اقتضائات و اصول کار حزبی شود.
🔹شبکههای اجتماعی، اجتماعی عظیم از اندامهای بیبدن هستند با این تفاوت که هریک از اندامها دهانی هم دارند؛ یعنی شبکههای اجتماعی هرچند عنوان اجتماعی را بر پیشانی دارند، بهشدت بسطدهندۀ فردیتاند و به همین دلیل بهسرعت در حال جایگزین شدن با نیازهای سابق آدمها.
🔸در این اجتماع مجازی یکی دنبال جلب فالوور است، یکی جلبتوجه، دیگری در حال گزارش کار، آن یکی در حال تبلیغ کالای خود در همین فضا، و در همین همهمه رئیسجمهورها نیز در حال اعلام موضعش به دنیا، یا مشاورانان در حال توییت هوایی زدن برای تکمیل جنگهای پشت پرده.
🔹هر عضو این پیکرۀ عظیم درگیر دنیای خود است و چندان به شمای بیرونی این کل، کاری ندارد. مهمتر اینکه این نمایشگاه بیستوچهارساعتۀ فردیت، بسیار عریانتر از جامعه است و ناشنیدهها بهآسانی شنیده میشوند.
🔸مشخص است فضایی که در آن تا این حد دسترسی به افراد مختلف آسان شده، امکانی ویژه برای فعالیت سیاسی است، کما اینکه مدتهاست در ایران هم این رویه حاکم است.
🔹مشکل بزرگی در این میان وجود دارد که سابقون سیاسی و روشنفکران هنوز نگاه خود را به این فضا تغییر ندادهاند و تصور میکنند شبکۀ اجتماعی تنها یک ابزار است.
🔸با همین دید، احزاب ایرانی، با ادامۀ فضای سنتی، رویۀ سابق خود را پیش میبرند و در نهایت خروجی اطلاعرسانی کار خود را در این شبکه توزیع میکنند. تأثیر این سیاستورزی سنتی اما دیگر به پایان خود نزدیک شده است، آن هم نهفقط در ایران.
🔹در شبکههای اجتماعی سرعت اتفاقات چنان بالاست که احزاب حتی فرصت نمیکنند ورود تشکلی به آن کنند. البته این ناشی از همان نگاه ابزارگونه به شبکههای اجتماعی است که باعث میشود احزاب از قافله عقب بمانند زیرا مهارت اصلی موردنیاز در اینجا سیاستورزی نیست بلکه علم ارتباطات است.
🔸این کشمکشهایِ پذیرشِ فعالیتهای مجازی، مختص ایران نیست و در بسیاری از کشورهای کمترتوسعهیافته تا توسعهیافته تمرکز روی شبکههای اجتماعی چنان زیاد شده که برخی احزاب و اپوزیسیونها در حال انتقال بار اصلی فعالیت خود به شبکههای اجتماعی هستند.
🔹مشخص است که این قدرتمند شدن باعث نگرانی هستههای مرکزی قدرت نیز میشود و از انتخابات امریکا گرفته، که تأثیر شبکههای اجتماعی موضوع همیشگی آن شده، تا کشوری مثل ترکیه، هرکدام دنبال راهحلی برای مواجههاند.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای به نام « شبکه اجتماع اندامهای بیبدن»، منتشر شده در شماره 123 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، مرداد 1399
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#احزاب_سیاسی
#شبکههای_اجتماعی
@HOD8HOD